| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
69 - طلب حاجت در نماز شب
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : پنج شنبه 15 فروردین 1392 

در روايتى آمده است: روزى حضرت زهرا عليها السلام از رسول خدا صلّى الله عليه و آله تقاضاى انگشترى نمود، رسول خدا صلّى الله عليه و آله اين مربى بيدار و هشيار، براى آن كه به دخترش درس هميشگى بدهد، در جواب اين در خواست عادى او فرمود: نمى خواهى تو را به بهتر از انگشتر راهنمايى كنم آن گاه ادامه داد: امشب پس از نماز شب خواسته ات را از خدا بخواه، ان شاء الله به آن خواهى رسيد.

زهرا عليها السلام نيز همان گونه كه پدر گفته بود، پس از نماز شب حاجتش را از خدا طلبيد، به ناگاه هاتفى ندا سر داد: فاطمه آن چه از من خواستى اجابت شد، سجاده خود را كنار بزن.

زهرا عليها السلام در دم، سجاده را كنار زد، انگشترى گرانبها از ياقوت يافت؛ بسيار مسرور گشته و در حالى كه آن را به انگشت نموده بود خوابيد. در رويا ديد در بهشت است، در مقابل سه قصر زيبا كه در بهشت مانندش را نديده بود. پرسيد: اين قصرهاى بى نظير از آن كيست

گفتند: از براى فاطمه دختر محمد صلّى الله عليه و آله با خوشحالى داخل يكى از آن قصرها شد، در آنجا تختى را ديد كه تنها سه پايه داشت. با تعجب پرسيد: پس پايه ديگر تخت چه شده

گفتند: صاحبش در دنيا از خداوند انگشترى تقاضا نموده، از اين رو يكى از اين پايه ها به صورت انگشترى براى او درآمده است.

و اين پايان خواب بود و شروع درسى بزرگتر براى زهرا عليها السلام از اين رو صبح اول وقت خود را به پدررسانيد و نگران و محزون خواب خود را تعريف كرد. رسول خدا صلّى الله عليه و آله هوشيار و آگاه از قبل چنين صحنه اى را پيش بينى مىكرد و گويا منتظر دخترش بود، فرمود: دنيا براى شما نيست، آن چه براى شماست سراى ديگر است، و وعده گاه شما بهشت است، دنيا فريبنده اى گذرا بيش نيست.

آن گاه رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: فاطمه جان! انگشتر را در زير سجاده بگذار.

او نيز همين كار را كرد و همين كه بر روى سجاده اش خوابش برد در رويا ديد كه داخل همان قصر در بهشت شده، اما اين بار تخت چهارپايه دارد. در حيرت بود كه ندا رسيد: صاحبش انگشترى را پس فرستاد و پايه هاى تختش هم كامل شد. زهرا از خوشحالى از خواب بيدار شد.(51)



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2901975
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396