بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 902449
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



خوشا روزی که مهدی باز گردد
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در یک شنبه 1 آذر 1394  11:34 PM | نظرات(0)

خوشا روزی که مهدی باز گردد

اناالمهدی طنین انداز گردد

به حق مادرش زهرای اطهر

 به حق فرق اکبر، حلق اصغر

خداوندا ظهورش دیر گردید

بسی عاشق دراین ره پیرگردید

مهیاکن تواسباب ظهورش

منورکن توگیتی را زنورش

 

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج




هر کجایی دوستت دارم!
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در جمعه 29 آبان 1394  11:17 PM | نظرات(0)
 
 
تو از سر تا قدم حُسن خدایی، دوستت دارم
تو تنها آرزوی مصطفایی، دوستت دارم

تو با سوز درون خود، چراغ قبر زهرایی
تو از قلب علی مشکل گشایی، دوستت دارم
تو پاسخ گوی فریاد علی در دامن چاهی
تو زهرا، تو علی، تو مجتبایی، دوستت دارم
تو مشعر، تو منا، تو قبله، تو کعبه، تو لبّیکی
تو رکن مروه ای، سعی و صفایی، دوستت دارم
تو فریاد رسای «یالثاراتَ الحُسین» استی
تو تنها طالب خون خدایی، دوستت دارم
تو آن تنهای تنهایی که تنها یاور مایی
تو با مایی تو کی از ما جدایی؟ دوستت دارم
تو حتّی در میان آشنایان هم غریب استی
تو با بیگانگان هم آشنایی، دوستت دارم
تو شمشیر خدا، دست پیمبر، هستِ قرآنی
تو فرزند حسین و کربلایی، دوستت دارم
تو در کرب و بلایی یا نجف یا کاظمین استی؟
تو ای هر لحظه هرجا، هر کجایی دوستت دارم
تو هر بی دست و پایی را به عالم دستگیر استی
تو یار «میثم» بی دست و پایی، دوستت دارم

 

استاد غلامرضا سازگار




گل باصفاست اما بی تو صفا ندارد
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در پنج شنبه 28 آبان 1394  5:06 PM | نظرات(1)

مولاجان!
گل باصفاست اما بی تو صفا ندارد
گر بررخت نخندد در باغ جا ندارد
پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید
بی پرده گر برآید شرم و حیا ندارد
مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا
ای وصل تو شكیبم ای چشم تو طبیبم
بازا كه درد هجران بی تو دوا ندارد
فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته
ازبس كه ناله كردم آهم صدا ندارد
مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا
گفتم كه دركنارت جان را كنم نثارت
تیغ ازتو گردن ازمن چون و چرا ندارد
هركه تو را ندارد جز بی كسی چه دارد
جز بی كسی چه دارد هركه تورا ندارد
مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا




امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در چهارشنبه 27 آبان 1394  8:51 PM | نظرات(1)

سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟
گفتند غایب؟ کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است!
ما مثل بچه ای  هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می‌کنند.


ادامه مطلب

گل ظهور
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در دوشنبه 25 آبان 1394  11:36 PM | نظرات(0)

غم فراق تو دل را اگرچه سنگین است

فدای آن غم تلخت, چقدر شیرین است!

اگر چه نیست جفا، کار تو, نمی‌دانم

چرا مرام تو در ذره پروری این است؟

دلم ز دوری‌ات ای گل به سینه‌ام پژمرد

نوای بلبل طبعم ز غصه غمگین است

بیا بیا که ز یمن تو باغ می‌خندد

در انتظار رُخت, بی‌قرار نسرین است

بیا بیا که حضورت به گلشن دل‌ها

برای زخم گل داغدیده تسکین است

گل ظهور تو کی برگ و بار خواهد داد؟

در انتظار فرج خوشه‌های پروین است

بیا که فتنه به آفاق می‌کند بیداد

ببین که باد مخالف به پرچم دین است

همیشه منتظرت روی جاده می‌مانم

نگاه باور دل امتداد پرچین است

کاظم جیرودی




آقا [ی داغدار] کجاست..؟
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در یک شنبه 24 آبان 1394  11:45 PM | نظرات(0)
این کاسه ی صبرم دگر لبریز شد آقا کجاست؟
این بهار زندگی پاییز شد آقا کجاست؟


سالها دنبال ذکری خاص گشتیم آخرش...
...بهر بیماری ما تجویز شد: «آقا کجاست؟»

بُرده داغ هجر او من را به کنج خانه ام
کار من از این و آن پرهیز شد آقا کجاست؟

آن کسی که لطف او بر این دلم تابید و بعد...
...با نگاهش بنده ی ناچیز شد آقا، کجاست؟؟

عصر غیبت در قنوت وتر جای ذکرها
بر لب هر عاشق شب خیز شد : «آقا کجاست؟»

عده ای در آخر هفته پیِ خوشحالی اند
جمعه ها برما چه حزن انگیز شد، آقا کجاست؟

بس که دم از او زدم این دل گرفته بوی او
سر درِ ویرانِ دل، آویز شد : «آقا کجاست؟»

مثل او وقتی که خواندم روضه ی شیب الخضیب
این زمینِ قلب، حاصلخیز شد، آقا کجاست؟

تا که زهرا پشت در فرمود مهدی جان بیا
ذکر دیوار و در و قرنیز شد: آقا کجاست؟


مهدی علی قاسمی




ردی از ...
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در جمعه 22 آبان 1394  4:05 PM | نظرات(0)

به دنبال ردی از پیشانی ات...

تمام مهرهای مسجد را بوسیده ام

 بی تو ای صاحب زمان بی قرارم هر زمان...




فراق امام زمان (عج)
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در دوشنبه 18 آبان 1394  2:19 PM | نظرات(0)

فراق امام زمان (عج)
این که با کسی که بی قرار نیست

صبح و شب

گفتگو کنی که انتظار چیست
خنده دار نیست؟
چقدر خنده داره که آقا در تمام اوقات به یاد و مراقبت ما است و مشتاقانه ما را می طلبد ولی ما در شبانه روز ؛حتی دقایقی را هم به ایشان اختصاص نداده ایم....



ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج)
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در جمعه 8 آبان 1394  11:45 PM | نظرات(0)



هفته ها تلخ شدن، یار کجاست؟
طعم شیرین عسل وار کجاست؟

هفته ای منتظر جمعه شدیم
جمعه آمد ولی دلدار کجاست؟

هفته ها روز و شبش تاریک است!
ماه زیبای شب تار کجاست؟

آتشی در دل ما شعله ور است
ای خدا!عشق شرر بار کجاست؟

واسه مون آه جگر سوز بس است
حس آرام دل زار کجاست؟

سینه از درد فراق تنگ شده
پس طبیب دل بیمار کجاست؟

پشت در فاطمه گفت یا مهدی...!
مرهم زخمی مسمار کجاست؟

سرخوش از غیرت عباس شدیم
مردی از جنس علمدار کجاست؟

ثمری نیست در این خلق جهان
میوه ی نسل گهر بار کجاست؟

اللهم عجل لولیک الفرج




سلام مولاجان!...
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در سه شنبه 5 آبان 1394  10:54 PM | نظرات(0)

وقتى تو مى رسى از راه؛‌ دیگر نه پائیز معنایى دارد و نه زمستانى!... تو شکوفه ى بهارى و زمین و هرچه در آن است، به استقبال تو مى آیند!... دیگر نه ظالمى در زمین نٓفٓس مى کشد و نه حق مظلومى پایمال مى گردد!... فقر، رخت بر مى بندد و همه از برکت وجود تو، ثروتمند مى شوند!... درست مثل حالا!... آنان که دوستت دارند؛ ثروتمندان روى زمین اند! گرچه جیب شان خالى باشد!... دوست داریم تو برکت مال و اموال مان باشى!...