بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 939075
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



فلسفه و دلائل غیبت
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در دوشنبه 28 دی 1394  6:05 PM | نظرات(1)

پیامبر اكرم و ائمه اطهار(علیهم‎السلام) نخستین كسانى هستند كه به منظور رفع شبهات، از علت غیبت سخن رانده‎اند و در مجموعه‎هاى روایى، احادیث زیادى در این باب جمع آورى شده است .

نعمانى از على (علیه‎السلام) نقل مى‎كند كه ایشان دلیل غیبت را غربال انسان‎هاى صالح از گمراه و دانا از نادان مى‎داند1 و بر اساس روایت دیگرى حضرت در منبر كوفه فرمود:

«زمین، از حجت الهى خالى نمى‎ماند، ولى خداوند به دلیل ستم پیشه بودن خلق و ستم و زیاده روى، آنان را از وجود حجت بى بهره مى‎سازد.»2   

روایات دیگرى كه بیشتر در عصر تقیه جمع آورى شده‎اند، حاكى از این هستند كه بشر قادر به درك فلسفه حقیقى غیبت نیست و این راز پس از ظهور آشكار خواهد شد.

در دوران امامت حضرت باقر(از 5 تا 114 ه - ق ) و حضرت صادق (از 114 تا 148 ه‍ ق ) با توجه به نهضت‎هاى دینى و بازار گرم مناظره‎هاى مذهبى و ضرورت نقد عقاید كیسانیه، زیدیه، غلات و اسماعیلیه، در خصوص غیبت امام به فلسفه غیبت توجه بیشترى صورت گرفت. روایات زیادى از امام صادق(علیه‎السلام) در این زمینه به دست ما رسیده است .

عبیدالله بن فضل هاشمى مى‎گوید: از امام ششم شنیدم كه فرمود:

«صاحب الامر، غیبتى دارد كه تخلف ناپذیر است و هر جوینده باطلى در آن به شك مى‎افتد و اجازه نداریم علت آن را بیان كنیم. حكمت غیبت، همان حكمتى است كه در غیبت حجت‎هاى پیشین وجود داشته است و پس از ظهور، روشن خواهد شد، چنانكه حكمت كارهاى خضر از شكستن كشتى و كشتن پسر بچه و بر پاداشتن دیوار شكسته وقتى براى موسى روشن شد كه آن دو، از هم جدا شدند. غیبت امرى از امور الهى و سرّى از اسرار و غیبتى است از غیبت‎هاى او.»3

در روایت دیگرى، امام صادق(علیه‎السلام) علت غیبت را آزمایش الهى مى‎داند.4

زمین، از حجت الهى خالى نمى‎ماند، ولى خداوند به دلیل ستم پیشه بودن خلق و ستم و زیاده روى آنان را از وجود حجت بى بهره مى‎سازد.

از دید امام جعفر صادق(علیه‎السلام) تصدى خلافت توسط عباسیان به معناى غصب حقوق سیاسى ایشان، به عنوان پیشواى بر حق مسلمانان بود و عباسیان از همان ابتدا نسبت به ایشان و علویان بدگمان شدند. امام كه سیاست تقیه را در پیش گرفته بود، احادیثى را در زمینه غیبت امام عصر (علیه‎السلام) در میان راویان حدیث شیعه نشر داد و این نكته را روشن ساخت: بر امام منصوص الهى، لازم نیست، قیام كند، تا حقوق سیاسى خود را به دست آورد. او باید رهبرى

 

روحانى خود را داشته باشد و وظایف خویش را انجام دهد تا زمانى كه جامعه خود، به اندازه كافى از آگاهى و شعور سیاسى برخوردار شود و با مراجعه به ائمه (علیهم السلام) خواستار برقرارى حكومت اسلامى و شیعى گردد.

بر مبناى همین عقیده بود كه امام صادق(علیه‎السلام) آشكار اعلام كرد: مهدى: به قدرت سیاسى دست خواهد یافت.5

امام صادق(علیه‎السلام) به گونه روشن، بیان كرد كه كدام یك از فرزندان ایشان، مهدى شمرده مى‎شود6 و پیش از ظهورش او را غیبتى باید و منشاء او چیزى جز خوف از كشته شدن7 و عدم آمادگى مردمان نیست8 و به دوستان خود توصیه كرد كه در هر بامداد و پسین در انتظار فرج باشند.9 

در بیان امام صادق(علیه‎السلام) فلسفه غیبت و انتظار رابطه تنگاتنگى دارند و هر دو، به فعل انسان‎ها باز مى‎گردند. چون این مردم هستند كه شایستگى خود را براى ظهور یا عدم ظهور امام غایب به نمایش مى‎گذارند و با كارهاى ناپسند خود بین خویشتن و امام حجاب مى‎گردند از این روى به همه شیعیان خود سفارش مى‎كند:

«در دولت باطل خموش و چموش باشند و در انتظار دولت حق به سر برند و بدانند كه خدا، حق را به كرسى خواهد نشاند و باطل را محو خواهد ساخت.» 

از آنان مى‎خواهد: با آرامش بر دیندارى خود صبر كنند.10

امام صادق(علیه‎السلام) از ستمى كه بر شیعیان اعمال مى‎شد غفلت نداشت و به همین دلیل تعمق در فلسفه و علت غیبت را سفارش مى‎كرد.

امام صادق(علیه‎السلام) به عمار ساباطى فرمود:

«شما، به چشم خود نگاه كنید كه حق امام شما و حق خود شما در دست ستمكاران است. آنان جلو شما را گرفته‎اند و دارایى شما را برده‎اند و شما را ناچار كرده‎اند به كشت و كار تلاش براى گذران و خرج دنیا و طلب معاش زندگى و صبر بر دیندارى خودتان و عبادت مخصوص به خودتان و اطاعت از امام خودتان با بیم از دشمن.11

 


پی نوشت ها:

1- غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، ص 202

2- همان، ص 203

3- كمال الدین، ج 2، ص 158

4- غیبت نعمانى، ص  243.

5- كمال الدین، ص 59.

6- اصول كافى، كلینى، ج 1، ص 43

7- همان، ص 338

8- همان،

9- همان .

10- همان، ص 333

11- همان

 

برگرفته از کتاب چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان مجله حوزه .