بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 938814
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



لزوم تفكیك علائم ‏حتمى ظهور از علائم غیرحتمى (1)
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در پنج شنبه 12 آذر 1394  4:20 PM | نظرات(0)

بیش از دو هزار نشانه براى فرج، ظهور و رستاخیر در كتب حدیثى نقل شده كه مى‏توان آنها را به چهار دسته تقسیم نمود:


فِتَن

مَلاحم

علائم‏ ظهور

اشراط الساعة

 

واژگان

1 - فتنه از ریشه فتن در لغت به معناى امتحان و آزمایش است. خلیل پیشتاز لغویان گوید:

اَلفتن اِحراقُ الشَّئ بالنّار؛ فتن به معناى سوزاندن چیزى با آتش است.(1)

آن‏گاه با آیه شریفه براى گفتار خود گواهى مى‏آورد: «یَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ یُفْتَنُونَ»؛ روزى كه آنها در آتش گداختـــه مى‏شوند.(2)

ابن فارس كارشناس ریشه‏یابى لغات مى‏گوید: اَصلٌ صحیحٌ یدُلُّ على ‏ابْتلاءٍ و اخْتبار؛ فتن یك واژه صحیحى است كه بر امتحان و آزمایش دلالت مى‏كند.(3)

سپس مى‏افزاید، اگر طلا را با آتش بگدازند، گویند: فَتنت الذَّهب بِالنّار؛ یعنى طلا را با آتش آزمودم.

روى این بیان آن حوادث وحشتناكى كه مردم در آنها گداخته مى‏شوند تا فلزّ آنها شناخته شود و معیار تمام عیار آنها معلوم شود؛ فتنه نامیده مى‏شود. چنانكه در منطق وحى آمده است: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَكُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ»؛ آیا مردم گمان مى‏كنند كه با گفتن ما ایمان آورده‏ایم رها مى‏شوند و آزموده نمى‏شوند؟!(4)

از این رهگذر احادیث غیبى رسول ‏اكرم ‏صلى الله علیه و آله و سلم پیرامون كوران‏ها، بحران‏ها، حوادث بنیان‏كن و مردافكن جهان را در كتاب‏هایى گردآورده، آنها را اَلْفِتن نام نهادند.

قدیمى‏ترین و مشهورترین آنها، كتاب الفتن حافظ، نُعَیم ‏بن‏حمّاد مروزى، متوفاى 229 ه .ق مى‏باشد. این كتاب ده‏ها بار به طبع رسیده و بیش از دو هزار حدیث از احادیث فِتَن را در بر‌دارد.

نشانه‏هاى ظهور كه در اصطلاح فتن، ملاحم و اشراط الساعة نیز نامیده مى‏شوند؛ از نخستین روز رحلت رسول‏ اكرم ‏صلى الله علیه و آله و سلم آغاز شده، تا هنگامه ظهور ادامه دارند

2 - ملاحم جمع ملحمة به معناى جنگ و كشتار است.

خلیل گوید: اَلْمَلْحَمَةُ: الْحَربُ ذاتُ الْقَتل؛ ملحمة یعنى جنگ دارای كشته.(5)

ابن فارس در این رابطه مى‏گوید: لحم به معناى تداخل است. گوشت را از این جهت لَحْم گویند كه برخى از اجزاى آن در برخى دیگر فرو رود، و جنگ را به دو جهت مَلْحَمَة گویند: یكى اینكه افراد در جنگ در صفوف یكدیگر فرو روند . دیگر اینكه كشته‏ها در آن همانند گوشت روى هم انباشته شوند.(6)

كتاب‏هایى كه پیشگویى‏هاى رسول ‏اكرم ‏صلى الله علیه و آله و سلم در مورد جنگ‏ها، جدال‏ها، و كشتارها را در خود جاى دهند؛ الْمَلاحِم خوانده مى‏شوند.

قدیمى‏ترین كتابى كه به نام الملاحم در دست داریم؛ كتاب الملاحم حافظ احمدبن جعفربن محمد مشهور به ابن المُنادى متوفاى 336 ه.ق مى‏باشد. این كتاب با تحقیق عبدالكریم عقیلى به چاپ رسیده و شامل 312 حدیث مى‏باشد.

 

3 - اَشْراط جمع شَرَط به معناى نشانه و سرآغاز است .

خلیل گوید: اوّلین ستاره بهارى را شَرَط گویند، لذا سرآغاز هر چیزى را شَرَط نامیدند و أَشْراطُ السّاعَةِ یعنى نشانه‏هاى آن.(7)

ابن فارس گوید: شرط فقط یك معنى دارد و آن نشانه است. اشراط الساعة یعنى نشانه‏هاى آن.(8) او مى‏گوید: به شُرطَه (پلیس) نیز از این جهت شرطه گویند كه آنها نشانه دارند. یعنى لباس مخصوصى (انیفورم) مى‏پوشند تا به این وسیله شناخته شوند.(9)

ساعة به معناى رستاخیر است. اشراط الساعة یعنى نشانه‏هاى رستاخیر.

كتاب‏هایى كه در این رابطه مستقلاً تدوین یافته، اشراط الساعة نام دارند. یكى از مشهورترین آنها كتاب الإشاعة لأشراط السّاعة از سیدمحمدبن عبدالرسول بزرنجى، متوفاى 1103 ه.ق مى‏باشد.(10)

منظور از بیان علائم ‏ظهور آن است كه هر كس بخواهد از خطر ضلالت در امان باشد، آنها را فرابگیرد تا كسى را در برابر خداوند حجّت نباشد. كه مقتضاى آن وجوب فراگیرى علائم‏ظهور و معذور نبودن احدى در ندانستن آنها مى‏باشد

4 - عَلائِم جمع عَلامَة از ریشه عَلَم به معناى نشانه است .

خلیل مى‏گوید: عَلَم به معناى پرچم است كه لشكر به نشانه آن گرد آیند . عَلَم یعنى نشانه‏اى كه در راه مى‏زنند تا علامتى باشد كه بوسیله آن راه یابند.(11)

ابن فارس مى‏گوید: عَلَم به معناى نشانه‏اى است كه در چیزى باشد و آن را از دیگرى مشخص و متمایز نماید.(12)

آنچه در احادیث به عنوان نشانه‏هاى ظهور حضرت بقیةاللَّه - ارواحنافداه - بیان شده، به آنها علائم‏ ظهور یعنى نشانه‏هاى ظهور گویند.

در این رابطه آثار فراوانى تحت عنوان علائم‏الظّهور، علامات ‏الظّهور و علامات ‏المهدى از علماى فریقین منتشر شده است.(13) اخیراً نیز با عنوان علائم آخر الزمان آثارى منتشر مى‏شود. از شیخ صدوق نیز كتابى به نام علامات آخر الزمان گزارش شده است.(14)

 

 

گستره علائم ‏ظهور

نشانه‏هاى ظهور كه در اصطلاح فتن، ملاحم و اشراط الساعة نیز نامیده مى‏شوند؛ از نخستین روز رحلت رسول‏ اكرم ‏صلى الله علیه و آله و سلم آغاز شده، تا هنگامه ظهور ادامه دارند.

استراتژى فدك، ماجراى سقیفه، گزینش خلیفه، تهاجم به خانه وحى، روى كار آمدن معاویه‏ها و حجاج‏ها، شهادت امام‏حسین، عمار یاسر، حُجربن عدى، میثم‏تمار و دیگر شهداى راه فضیلت در احادیث فتن و ملاحم جاى خاصى دارد.

در احادیث ملاحم و فتن خروج قرامطه، سقوط بنى‏امیه و بنى‏عباس، فتح استانبول، اشغال عراق و افغان توسط سركرده كفر، و دیگر رخدادهاى جهان تا هنگامه ظهور و انفجار نور، به روشنى پیش‏بینى شده است.

علاوه بر كتاب‏هاى مستقلى كه در این رابطه تألیف شده؛ در دهها كتابِ پایه و مرجع، باب‏هایى چون فتن، ملاحم و اشراط الساعة به نقل این روایات اختصاص یافته است.

این احادیث همانند دیگر احادیث غیبى از سرچشمه زلال قرآن و عترت نشأت گرفته، در مجامع حدیثى ثبت شده و همانند دانه‏هاى تسبیح با نظم و ترتیب خاصى در بستر زمان تحقق یافته، صحت و استوارى سخنان پیشوایان را براى همگان روشن و مبرهن مى‏سازد.

 

بسیارى از كتب پایه و مرجع مربوط به نشانه‏هاى ظهور و دیگر مسائل مهدویت، در كشاكش روزگار، به ویژه در تهاجم مخالفان به كتابخانه‏هاى شیعیان دستخوش حریق شده، از بین رفته‏اند و فقط گزارشى از آنها در كتاب‏هایى چون رجال نجاشى و فهرست شیخ طوسى باقى مانده است.

كهن‏ترین اثر بر جاى مانده از اوایل قرن سوم هجرى كتاب ارزشمند الفتن اثر نُعَیم‏بن حماد مروزى، متوفاى 229 ه.ق مى‏باشد. اهمیت ویژه این كتاب در این است كه مؤلّف آن 26 سال پیش از تولد حضرت ولى‏عصر - ارواحنافداه - دیده از جهان فرو بسته و از محدثان مشهور زمان خود بوده، بخارى از او در صحیح روایت كرده و شمارى از علماى رجال بر وثاقت او تأكید نموده‏اند.(15) تعدادى از نسخه‏هاى دست‏نویس آن تا زمان ما محفوظ مانده است.(16)

از دیگر ویژگى‏هاى این كتاب گستردگى و جامعیت آن است كه بیش از 2000 حدیث پیرامون فتن، ملاحم و نشانه‏هاى ظهور را در بر دارد.

سید ابن طاووس، 308 حدیث از این كتاب برگزیده و به پیوست 115 حدیث از فتن سلیلى و 93 حدیث از فتن زكریا بن ‏یحیى ‏بزاز در كتابى گرد آورده و آن را التشریف بالمنن نام نهاده است.(17)

در میان كتاب‏هایى كه در این زمینه توسط معاصران به رشته تحریر درآمده، به سه نمونه اشاره مى‏كنیم:

1 - علامات المهدى المنتظر از شیخ مهدى فتلاوى، شامل 525 حدیث.

2 - نوائب الدّهور فی علائم الظهور از علامه میرجهانى (1413 ه.ق) در چهار مجلد، شامل 555 حدیث.

3 - معجم الملاحم والفتن از سید محمود دهسرخى (معاصر) شامل 1800 سر فصل.

روى این بیان شمار نشانه‏هاى ظهور از مرز 2000 مى‏گذرد كه بسیارى از آنها تحقق یافته و شمارى در حال تحقق یافتن است.

علائم غیرحتمى در مشخص نمودن وقت ظهور كاربرد ندارد. در حالیكه وقتى نخستین نشانه از نشانه‏هاى حتمى مشاهده شد؛ همه چشم ‏به ‏راهان آن امام نور متوجه مى‏شوند كه دوران تیره و تار غیبت به سرآمده، لحظه وصال فرارسیده است

علائم حتمى و غیرحتمى

در میان بیش از 2000 علائم ظهور، تعدادى از آنها علائم حتمى و بقیه علائم غیرحتمى مى‏باشند. تعداد علائم حتمى از انگشتان دست نمى‏گذرد. آنچه مسلم است تعداد پنج نشانه از این نشانه‏ها حتمى مى‏باشند كه عبارتند از:

خروج سفیانى؛

خروج یمانى؛

بانگ آسمانى؛

خسف بیدا؛

قتل نفس ‏زكیه.

فرق اساسى این نشانه‏هاى پنجگانه با دیگر نشانه‏ها در این ‏است كه با تحقق ‏یافتن هر یك از نشانه‏هاى غیرحتمى دل‏ها آكنده از سرور مى‏شود. یاد یار مهربان در اعماق جانِ شیفتگان ظهور و مشتاقان حضور روحى تازه مى‏دمد. نوید فرارسیدن بهار ظهور، دلهاى خسته از خزان غیبت را امیدى تازه مى‏بخشد. ولى چشم‏ به ‏راهان ظهور و منتظرانِ امام نور، از زمان پایان‏پذیرى شب دیجور غیبت و فرارسیدن دوران موفور السّرور ظهور آگاه نمى‏شوند. لیكن هنگامى كه یكى از نشانه‏هاى حتمى تحقق پیدا كند؛ همه چشم به‏ راهان از تاریخ دقیق انفجار نور و فرارسیدن هنگامه ظهور آگاه مى‏شوند. زیرا بر اساس روایات فراوان، پس از خروج سفیانى و سیطره‏اش بر سه كشور سوریه، اردن و فلسطین تنها هشت ماه، آرى فقط هشت ماه بعد، یوسف زهرا از كنار خانه خدا ظهور مى‏كند و آن دست نیرومند الهى از آستین غیبت بیرون مى‏آید و آرزوى دیرینه همه انبیاء و اولیاء تحقق مى‏یابد.

 

 

وجه اشتراك علائم‏ ظهور با فِتن، ملاحم و اشراط ساعة

پیش از بیان وجه امتیاز علائم‏حتمى از غیرحتمى، درنگى كوتاه در وجه اشتراك علائم ‏ظهور با فتن و ملاحم و اشراط الساعة خواهیم داشت:

1 - ارتباط و وجه اشتراك علائم ظهور با فتن این است كه در كتب فتن به تفصیل از فتنه‏هاى پیش از ظهور، چون فتنه سفیانى، لشكر سفیانى، سپاه قحطانى، فتنه‌هاى یمن، بربر، مصر، حبشه، شام، بغداد و از همه مهم‏تر فتنه دجّال گفت‌وگو شده است.(18)

2 - ارتباط علائم ‏ظهور با اخبار ملاحم در مورد درگیرى سفیانى با حسنى، كشتار بغداد، كوفه، بصره، قرقیسیا و دیگر حوادث خونینى كه در آستانه ظهور به وقوع مى‏پیوندد مى‏باشد.(19)

3 - ارتباط علائم ‏ظهور با روایات اشراط الساعة در این است كه:

اولاً: یكى از اشراط الساعة ظهور حضرت مهدى است.

ثانیاً: یكى دیگر از اشراط الساعة نزول حضرت عیسى‏ علیه السلام است كه ارتباط مستقیم با ظهور دارد.

ثالثاً: یكى دیگر از اشراط الساعة خروج دجال است كه در ایام ظهور خواهد بود.

رابعاً: یكى دیگر از اشراط الساعة خسف در جزیرة العرب است كه به احتمال قوى همان خسف سرزمین بیدا باشد كه از نشانه‏هاى ظهور است.(20)

 

وجه امتیاز علائم‏ حتمى از علائم غیرحتمى

قبلاً اشاره كردیم كه علائم غیرحتمى در مشخص نمودن وقت ظهور كاربرد ندارد. در حالیكه وقتى نخستین نشانه از نشانه‏هاى حتمى مشاهده شد؛ همه چشم ‏به ‏راهان آن امام نور متوجه مى‏شوند كه دوران تیره و تار غیبت به سرآمده، لحظه وصال فرارسیده، و خورشید تابان امامت در حال طلوع است تا پهن‏دشت گیتى را با نور خود منور سازد، و منطق وحى در شُرُفِ تكوین است. «وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»؛ زمین با نور پروردگارش منور گردید.(21)

 

 

لزوم تفكیك علائم‏حتمى از غیرحتمى

پس از تشریح كاربردى علائم‏حتمى، علّت تفكیك علائم‏حتمى از علائم غیرحتمى روشن مى‏شود، لیكن آیا این تفكیك ضرورت هم دارد یا خیر؟

برجسته‏ترین كارشناس مهدوى در عصر حاضر و توانمندترین تلاش‏گر عرصه مهدویت حضرت آیت‏اللَّه حاج‏شیخ لطف‏اللَّه صافى گلپایگانى - مدظله‏العالى - در كتاب ماندگار و پُربار منتخب الاثر در پایان بحث مفصل خود پیرامون دجّال مى‏نویسد: آیا شناخت نشانه‏هاى ظهور از جمله خروج دجال واجب است تا به هنگام وقوع دانسته شود، و حق از باطل و سره از ناسره شناخته گردد؟ ظاهر این است كه واجب است تا انسان در معرض گمراه شدن نباشد و از باب دفع ضرر محتمل.

مى‏توان گفت: منظور از بیان علائم ‏ظهور آن است كه هر كس بخواهد از خطر ضلالت در امان باشد، آنها را فرابگیرد تا كسى را در برابر خداوند حجّت نباشد. كه مقتضاى آن وجوب فراگیرى علائم‏ظهور و معذور نبودن احدى در ندانستن آنها مى‏باشد.(22)

...ادامه دارد


1.       خلیل، العین، ترتیب كتاب العین، ص 616 .

2.       سوره ذاریات (51)، آیه 13.

3.       ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج 4، ص 472.

4.       سوره عنكبوت (29)، آیه 2.

5.       خلیل، همان، ص 732.

6.       ابن فارس، همان، ج 5، ص 238.

7.       خلیل، همان، ص 411.

8.       ابن فارس، همان، ج 3، ص 260.

9.       همان، ص 261.

10.   در قاهره، دمشق و بیروت مكرر به چاپ رسیده است.

11.   خلیل، همان، ص 574.

12.   ابن فارس، همان، ج 4، ص 109.

13.   براى كتاب‏شناختى آنها ر.ك: نگارنده، كتابنامه حضرت مهدى، ج 2، ص 528 - 520.

14.   نجاشى، الرجال، ص 390، رقم 1049.

15.  ابن‏حجر عسقلانى وثاقت او را از احمد حنبل، معین، عجلى و ابوحاتم نقل كرده و خود طبق نظر آنها اظهار نظر كرده است . ر.ك: ابن حجر، فتح البارى، جلد مقدمه، ص 447.

16.  از جمله: نسخه كتابخانه بیریتیش میوزیم، لندن، تاریخ استنساخ 706 ه.ق و نسخه كتابخانه عاطف افندى، استانبول، به تاریخ 687 ه.ق .

17.  این كتاب دهها بار در ایران، لبنان و عراق به نام: الملاحم والفتن چاپ شده و اخیراً به نام اصلى خود: التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، در قم چاپ و منتشر شده است.

18.   ر.ك: ابن حماد، الفتن؛ ابن حنبل، الفتن؛ شیخ فادى اسعد نصیف، الفتن والمحن.

19.   ر. ك: ابن المنادى، الملاحم، تحقیق عُقَیلى؛ سید ابن طاووس، الملاحم والفتن.

20.  ر.ك: بزرنجى، الاشاعة لا اشراط الساعة؛ یوسف بن وابل، اشراط الساعة؛ صلاح الدین محمود، اشراط الساعة الصغرى و الكبرى؛ محمد سلامه جبر، اشراط الساعة واسرارها؛ قاضى محمد ابن كنعان، اشراط الساعة وامور الآخرة.

21.   سوره زمر (39)، آیه 69.

22.   صافى گلپایگانى، منتخب الأثر، ج 3، ص 303.

استاد على‏اكبر مهدى‏پور

به سفارش دبیرخانه دائمى اجلاس حضرت مهدى