
پیش از آنکه روزگار ما فرا برسد، در روایات معصومان(ع)، دوران غیبت، به «سختترین دوران برای شیعیان» تعبیر شده است. دورانی که نه جان مؤمن در امان است، نه جسمش و نه اعتقاداتش.
در ادامه به برخی روایات آخرالزّمانی دربارهی شرایط سخت شیعیان میپردازیم.
هلاکت مؤمنان
در روایات بسیاری که دربارهی دوران غیبت آمده، از انواع مرگ سخن گفته شده است. مرگ سرخ، مرگ سفید، مرگ در اثر جنگ، مرگ در اثر زلزله و...؛ امّا روایات دو نحوهی مردن را برای مؤمنان به تصویر کشیده است:
1. کشتار مؤمنان به دست دشمنان
در بسیاری از روایات اهل بیت(ع) به این موضوع اشاره شده است که چگونه مؤمنان در شام و عراق و دیگر مناطق به خاک و خون کشیده میشوند. برای نمونه میتوان به زندگی پر از ترس و هراس مؤمنان در دوران ظهور سفیانی اشاره کرد. در روایتی که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است از زبان خداوند متعال آمده است: «در زمان غيبت او اولياى من خوار مىشوند و آنچنانكه سرهاى تُرك و ديلم هديه مىشود، سرهاى آنان نيز به عنوان هديه برده مىشود. پس كشته و سوزانده مىشوند و همواره نگران و هراسان و وحشتزدهاند، زمين از خونشان رنگين مىشود و در ميان زنانشان شيون و زارى (در سوگ) بلند مىشود.»(1)
2. مُردن اعتقادات مؤمنان
بیشترین چیزی که در آخرالزّمان انسانها را میمیراند، «مرگ اعتقادات آنها» است. چنانچه در روایتی زیبا از امام رضا(ع) آمده است:
«امام، همان محلّ گرمى است كه سرمازدگان به گرماى آن پناه مىبرند و او به آنان حرارت و گرمى مىبخشد، و راهنما است در حوادث هولناك و خطرهاى مرگ زا كه هر كه از او جدا شود هلاك خواهد گشت.»(2)
آزمایش های سخت مؤمنان در آخرالزّمان
کسی که میخواهد خود را به سپاه امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) برساند، میبایست از آزمایشهای بسیار دشواری سر سلامت بیرون ببرد؛ چرا که یاران حضرت مهدی(عج) ویژگیهای خاصّی دارند که جز با آزمایش شدن و خالص شدن فرد، نمیتوان به آنها رسید. چنانچه تعبیر اهل بیت(ع) درباره ی اطاعت از حضرت مهدی(عج)، «مجاهدت» است. (3) گویی که مؤمن در میدان رزم ایستاده و پنجه در پنجهی نفس خود و دشمن بزرگش، ابلیس افکنده و هر لحظه با فروریختن خون و عرق، غلبه یا مقهور شدن خود را رقم میزند.
در روایات، آزمایش مؤمنان بسیار سخت تعریف شده است. تشبیه امام باقر(ع) از این آزمایش، همچون ذوب کردن آینه برای دوباره ساختن شیشه است. ایشان فرمودند:
«به خدا سوگند حتما درهم خواهيد شكست همچون شكستن سفال (گل پخته)، همانا سفال البتّه مىشكند؛ ولى (بدان صورت نخستين) چنان كه بوده است باز نمىگردد؛ [و] به خدا قسم حتماً غربال خواهيد شد [و] سوگند به خدا بدون شكّ از يك ديگر باز شناخته خواهيد شد [و] به خدا قسم پاكسازى خواهيد گشت تا جايى كه از شما جز اندكى باقى نماند...»(4)
دین واژگون در آخرالزّمان
دین اسلام، در آخرالزّمان، همچون پوستینی است که آن را وارونه به تن کرده باشند (5)؛ به عبارتی اسلام واژگون خواهد شد. بدین ترتیب، فکر میکنید اوضاع مسلمانان و دینداران چگونه خواهد بود؟
روزی یاران امام صادق(ع)، ایشان را در حالی دیدند که در گوشهای نشسته و خاک بر سر میریزند و واویلاکنان، میگریند. وقتی علّت گریهی ایشان را پرسیدند، حضرت دربارهی اوضاع شیعیان در دوران غیبت گفتند و فرمودند:
«...در فصولى از آن (کتاب علی(ع)) مىنگريستم. به ميلاد قائم ما و غيبتش و تأخير كردن و طول عمرش و بلواى مؤمنان در آن زمان و پيدايش شك در قلوب آنها، به واسطهی طول غيبت و مرتد شدن آنها از دينشان و بركندن رشته اسلام از گردنهايشان...»(6)
همچنین در روایاتی آمده است که مؤمنان حقیقی، غریب میشوند . امام صادق(ع) دوران غیبت را دورانی توصیف کردند که در آن «...مؤمن دم مىبندد و سخن او پذيرفته نمىشود»، «مؤمن را میبینی كه غمگين است و تحقير و ذليل شده است...»(7)
توصیهی مولای مؤمنان به مؤمنان
حضرت مهدی(عج) در نامهای به شیخ مفید، با برشمردن بلاهایی که بر سر مومنان میآید، فرمودند:
«در برابر فتنههایی که پیش می آید و البتّه عدّه ای در این آزمایش و برخورد با فتنه ها هلاک می شوند، مقاومت کنید و البتّه همه ی اینها از نشانه های حرکت و قیام ماست.
اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علیرغم کراهت و ناخشنودی کفّار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.
تقیّه را از دست ندهید؛ من ولیّ خدا هستم، سعادت پویندگان راه حق را تضمین میکنم. پس سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید، بترسید و دوری کنید.
امر قیام ما با اجازه ی خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایده ای ندارد و سودی نمی بخشد. عدم رعایت دستورات ما، موجب می شود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت...»(8)
پینوشت:
1. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، «الغيبة للنعماني»، ترجمه غفارى، تهران، چاپ دوم، 1376، ص97.
2. همان، ص312.
3. در دعای ندبه میخوانیم «اجتهاد فی طاعته».
4. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، «الغيبة للنعماني»، همان، ص295.
5. شريف الرضي، محمد بن حسين، «نهج البلاغه»، ترجمه انصاريان، قم، چاپ اوّل، 1388 ش. ص91، خطبة 105.
6. ابن بابويه، محمد بن على، «كمال الدين»، ترجمه پهلوان، قم، دارالحدیث، چاپ اوّل، 1380 ش. ج2 ؛ ص31.
7. كلينى، محمد بن يعقوب، «بهشت كافى»، ترجمه روضه كافى، قم، چاپ اوّل، 1381ش. صص 66- 73.
8. طبرسی، احمد بن علی، «الإحتجاج علی أهل اللجاج»، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اوّل، 1403 ق. ج2، ص381.


