بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 900366
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



واگذاری امامت به حضرت صاحب (عج) زمانی که ایشان به حد بلوغ نرسیدند
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در چهارشنبه 7 بهمن 1394  10:50 PM | نظرات(0)

ابو بصیر نقل میکند :

بیکی از آن دو حضرت- ابی عبد اللَّه (امام صادق) یا ابی جعفر (امام باقر)- علیهما السّلام عرض کردم: آیا میشود که این امربکسی که بحدّ بلوغ نرسیده است میرسد؟ فرمود: این کار خواهد شد. عرض کردم پس چه خواهد کرد؟ فرمود دانش و یا کتابهائی براي او بارث میگذارد و او را بخودش وانمیگذارد.

[شرح: توضیح روایت ظاهرا آنست که سائل پس از آنکه میشنود که پیش از بلوغ هم ممکن است کسی بامامت برسد متحیّرمیشود که بچّه در حال طفولیّت با وظیفه سنگین امامت چه خواهد کرد؟
و امام علیه السّلام میفرماید که چنین نیست که او امام شود و او را بخودش واگذارند بلکه آن کسی که امامت را باو واگذارمیکند- خداي متعال و یا امام قبلی- باو افاضه علم میکند و کتابهائی بارث باو میرسد که بوظایف خود در اثر آن علم و استفاده ازکتابهاي موروثی که از ودائع امامت است آشنا میشود].

 

غیبت نعمانی،باب23،ح2