بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 939060
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



ظهور امام عصر(عج) پس از یأس مردم
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در پنج شنبه 15 بهمن 1394  6:48 PM | نظرات(0)

خبرگزاری شبستان: کتاب‌های "ملاحم و فتن" دسته‌ای از منابع حدیثی است که به اوضاع آخرالزمان و ظهور امام عصر(عج) می‌پردازد. البته این مبحث در میان شیعه غالبا با عنوان ملاحم و در میان اهل سنت بیشتر با عنوان فتن تعبیر شده و هر دو فرقه کتاب‌های خود را به همین نام ها خوانده‌اند.

سید بن طاووس (م ۶۶۴) عالم شیعی با استفاده از کتاب‌های فتن اهل سنت کتاب "التشریف بالمنن" معروف به "الملاحم و الفتن" را جمع آوری کرده است. کتاب حاضر- که در نگاه نخست بخش عمده آن درباره آخرالزمان شناسی و نشانه‌های ظهور به نظر می‌آید- در دیدگاه محدثان و عالمان شیعه، پس از سید اهمیت فراوانی یافته است و از احادیث آن به مثابه روایاتی درباره علامت‌های ظهور بهره برده‌اند.

علامه مجلسی روایات الفتن را به نقل از ابن طاووس گزارش کرده و دیگر محدثان بعدی نیز چنین کرده‌اند. سید در این کتاب حدود ۴۲۵ تا ۴۵۰ روایت را نقل کرده است که از این روایت‌ها تنها حدود ۱۷۰ روایت به بحث مهدویت و نام و اوصاف مهدی(عج)، نشانه‌های ظهور، مدت زمان حکومت، اوصاف حکومت و یاران حضرت مهدی (عج) می‌پردازند.

در این مجال قسمت هایی از این کتاب گرانقدر مهدوی را متذکر می شویم.

زهري مي گويد: موقعي که سفياني و مهدي(ع) براي جنگ با يکديگر ملاقات کردند در آن روز صوتي از آسمان شنيده مي شود: آگاه باشيد که اوليا خدا اصحاب فلانند يعني مهدي(ع) اين لفظ حديث است. اسما بنت عميس گويد: علامت آن اين است که کف دستي از آسمان فرو مي شود و مردم به آن مي نگرند.

عبدالله بن عمر مي گويد: مردم اعمال حج و عرفات را با يکديگر بدون امام به جا مي آورند و در آن موقعي که به منا نزول مي کنند (شيئي) نظير سگ يا مرض هاري آنها را مي گيرد؟ پس از آن، قبيله ها به يکديگر حمله و هجوم مي کنند تا اينکه خون در گردنه جاري مي شود، بعد از آن به شخصي که بهترين آنها است پناه مي برند وقتي نزد او مي آيندکه او صورت خود را به طرف کعبه کرده گريه مي کند، مثل اينکه من اشک هاي جاري او را مي بينم. به او خواهند گفت: بيا تا ما تو را ولي و رئيس خود بنمائيم، مي گويد: واي بر شما چه عهدهائي که شما نشکستيد و چه خون ها که نريختيد؟ پس به نحو اکراه با او بيعت مي کنند. چنانچه او را ملاقات کرديد با او بيعت کنيد زيرا که او مهدي زمين و آسمان است و در حديث ديگر است که مهدي(ع) از فرزندان فاطمه(ع) باکراه خروج مي کند و با او بيعت مي کنند.

شهربن حوشب از رسول خدا(ص) روايت کرده که فرمود: در ماه ذيقعده قبيله ها جنگ مي کنند و در ذي حجه حاجي ها را غارت خواهند کرد و در ماه محرم منادي از آسمان ندا مي کند.

ابان بن عقبه مي گويد: از ابن عباس شنيدم که مي گفت: خدا مهدي(ع) را بعد از آنکه (مردم) مايوس مي شوند مبعوث خواهد کرد حتي اينکه مردم مي گويند: مهدي در کار نيست و انصار او از اهل شام هستند، شماره ياران او سيصد و سيزده نفر که مساوي با عدد اصحاب بدر است از شام به سوي او مي روند تا اينکه او را از بين مکه ازخانه اي که نزديک صفا است خارج مي کنند و باکراه با او بيعت مي کنند پس به آن حضرت اقتدا مي کنند و دو رکعت نماز مسافر نزديک مقام مي خوانند بعد از آن، آن حضرت به منبر مي رود. قتاده از رسول خدا(ص) روايت کرده که فرمود: جمعيت هاي عراق و پهلوانان شام نزد مهدي(ع) مي آيند و بين رکن و مقام با او بيعت مي کنند.

ابو هريره مي گويد: با مهدي(ع) بين رکن و مقام بيعت مي کنند در صورتي که کسي از خواب بيدار نشده و خوني ريخته نخواهد شد.

ابو رومان از علي بن ابيطالب(ع) روايت کرده که فرمود: موقعي که بيرق هاي سياه خيل سفياني که شعيب بن صالح در ميان آن است به اهتزاز در آيد مردم آرزوي مهدي(ع) را کرده او را طلب مي کنند پس آن حضرت با بيرق رسول خدا(ص) از مکه خروج کرده دو رکعت نماز مي خواند بعد از آن به علت بلاهاي طولاني از خروج او مايوس مي شوند وقتي که از نماز فارغ شد برمي گردد و مي گويد: ايها الناس من گريه مي کنم براي بلائي که به امت محمد(ص) رسيده مخصوصا بلائيکه به اهل بيت آن حضرت رسيده، ما مقهور و مظلوم واقع شديم.

جابر از امام محمد باقر(ع) روايت کرده که فرمود: مهدي(ع) در مکه موقع عشا ظهور مي کند و بيرق و پيراهن و شمشير رسول خدا(ص) با او خواهد بود و علامت ها و نور و بياني با آن حضرت مي باشد، پس از آنکه نماز عشا را مي خواند با صداي بلند مي گويد: ايها الناس من شما را به ياد خدا مي آورم و آن موقعي را که در مقابل او قرار مي گيريد خاطر نشان شما مي کنم زيرا که خداي تعالي اتمام حجت کرده و انبيا و کتاب فرستاده تا شما را امر کند که براي او چيزي را شريک قرار ندهيد و اطاعت و فرمان او و پيغمبرش را محافظت کنيد و آنچه را قرآن احيا کرده احيا کنيد و آنچه را که قرآن از بين برده از بين ببريد و (طريق) هدايت را ياري کنيد و براي تقوا و پرهيزگاري ناصر و معين باشيد، زيرا که فنا دنيا نزديک است من شما را به سوي خدا و رسول او دعوت مي کنم تا به کتاب خدا عمل کنيد و باطل را نابود کرده سنت و شريعت را احيا نمائيد.

پس با سيصد و سيزده نفر که تعداد اهل بدر بود بدون اينکه از يکديگر وعده بگيرند نظير يک قطعه ابر پائيز ظهور مي کند، در شب خائف و ترسان و در روز چون شيرند، پس خدا (به وسيله او) زمين حجاز را فتح مي کند و افرادي را که از بني هاشم در زندانند نجات مي دهد و بيرق هاي سياه در کوفه وارد مي شوند و لشکرهائي براي بيعت با مهدي(ع) به اطراف عالم مي فرستد، جور و اهل آن را از بين مي برد و شهرها براي او معتدل خواهند بود و خدا قسطنطنيه را به دست او افتتاح مي کند.

ابن رزين غافقي مي گويد: از علي(ع) شنيدم که مي فرمود: مهدي(ع) با دوازده هزار نفر که اقل عدد آن ها است يا پانزده هزار نفر که اکثر عدد آن ها است خروج مي کند و تير و نيزه در جلو او مي رود، هيچ دشمني او را ملاقات نمي کند مگر اينکه آن ها را به اذن خدا شکست مي دهد، شعار آنها امت است از ملامت و سرزنش در راه خدا باکي ندارند، هفت بيرق از طرف شام با آنها خروج مي کند، آن حضرت آنها را شکست مي دهد و مالک آنها مي شود. بعد از آن محبت و دوستي و نعمت را بين مردم رواج مي دهد و قاصه و روات آن ها را برمي گرداند و بعد از آن ها غير از شتر چيزي نمي ماند گفتيم قاصه و روات کدامند فرمود: به طوري قصاص و انتقام گرفته مي شود که شخص (با نهايت امنيت) هر چه مي خواهد مي گويد و چيزي را فراموش نميکند.

رزين از علي بن ابي طالب(ع) روايت کرده که فرمود: خدا کسي را بر اهل شام مسلط مي کند تا جمعيت آنها را به طوري متفرق کند که اگر روباه ها با اهل شام قتال کنند بر آنها غالب مي شوند، در آن موقع مردي از اهل بيت من با سه بيرق خروج مي کند که تعداد آنها به نظر عده اي پانزده هزار و به نظر عده اي دوازده هزار نفر است علامت آنها امت امت است، بر بيرق آن ها است: (رجل الملک او يقتضي له الملک) پس خدا جميع آنها را مي کشد، آنگاه خدا الفت و امنيت و دوستي به مسلمين خواهد داد. اين حديث را ابو رومان هم از علي(ع) روايت کرده الا اينکه مي گويد: با هفت بيرق سياه.

هيثم بن عبدالرحمان مي گويد: آن کسي که از علي(ع) شنيده بود براي من گفت: موقعي که سفياني به سوي مهدي(ع) لشکري فرستاد و در بيدا زمين آنها را فروبرد و اين خبر به اهل شام رسيد به خليفه خود مي گويند: مهدي(ع) خروج کرده تو بايد با او بيعت نموده و او را اطاعت کني والا تو را مي کشيم، خليفه شام بيعت خود را براي آن حضرت مي فرستد. بعد از آن مهدي(ع) سير مي کند تا داخل بيت المقدس مي شود و خزينه ها در اختيار آن حضرت قرار خواهد گرفت و عرب و عجم و اهل حرب و روم و غير آنها بدون قتال مطيع آن حضرت مي شوند تا اينکه در قسطنطنيه و پائين آن مسجدهائي ساخته مي شود. و مردي از اهل بيت آن حضرت به اهل شرق خروج کرده در مدت هشت ماه شمشير را بر دوش خود گرفته (عده اي را مي کشد و از برخي) انتقام مي کشد و متوجه بيت المقدس مي شود و قبل از اينکه به بيت المقدس برسد مي ميرد. سيد بن طاووس رحمه الله ميگويد: من اين حديث را اينطور يافتم ولي به نظر من صحيح نيست.

تبيع مي گويد: موقعيکه در شهر شام خرابي و سر و صدائي از طرف بيدا (نام بياباني است) ايجاد شود بيدا و سفياني باقي نمي ماند. ليث مي گويد: اين خرابي و سر و صدا در طبريه خواهد بود که (اهل) خيمه به واسطه آن بيدار مي شوند و اطراف آن خالي مي شود، اين است حال شب طبريه.

زر بن حبيش گويد: از علي(ع) شنيدم که مي فرمود خدا فتنه ها را به وسيله مردي از ما خانواده برانگيخته مي کند که آن ها را (مردم آنزمان را) ذليل مي کند و جز شمشير چيزي به آنها عطا نمي کند و مدت هشت ماه شمشير را به دوش خود نهاده (از آنها) مي کشد تا اينکه مي گويند: بخدا قسم اين از فرزندان فاطمه(س) نيست اگر از فرزندان او بود به ما رحم مي کرد، آن حضرت کار بني عباس و بني اميه را ساخته آنها را خلاص مي کند.

زهري ميگويد: مهدي(ع) از مکه بعد از ذلک با سيصد و چهارده نفر که شماره اهل بدر است خروج مي کند و با سرلشکر سفياني ملاقات مي نمايد در آن روز خط حربي اصحاب مهدي(ع) نمدهائي است که بر پشت مال هاي سواري است. زهري گويد: در آن روز صوتي از آسمان شنيده مي شود که گوينده اي مي گويد: آگاه باشيد که اوليا خدا اصحاب فلانند. و در موقع خروج او، بلا دچار اصحاب سفياني خواهد شد و مهدي(ع) به سوي شام خروج مي کند و سفياني با مهدي(ع) ملاقات نموده با او بيعت مي نمايد و مردم از هر طرف به سوي آن حضرت مي شتابند و آن بزرگوار زمين را پر از عدل خواهد کرد.

ابوبکر مي گويد: بزرگان ما گفته اند: سفياني آن کسي است که خلافت را به مهدي(ع) واگذار مي کند.

کعب مي گويد: مهدي(ع) مبعوث مي شود تا با روم جنگ کند، ده نفر با او خروج مي کنند و تابوت سکينه را که حاوي تورات و انجيلي است که خدا به موسي و عيسي نازل کرده از غار انطاکيه خارج کنند و آن حضرت در بين اهل تورات با توراتشان و در بين اهل انجيل با انجيلشان قضاوت و حکومت مي فرمايد