بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 927302
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



بدون تو
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در دوشنبه 10 اسفند 1394  3:10 PM | نظرات(1)
 
فکر کردیم بدون تو، برجهای بلند می سازیم و دل آسمان را می خراشیم و به خدا می رسیم! قدرت میاوریم و بی نیاز می شویم!
فکر کردیم بدون تو، جهان را با آرزوهای «دل خوش کنکِ» چند روزه می گردانیم.

فکر کردیم می توانیم به این دنیای شلوغ و پر فریاد و هیاهو به انسان خسته از کار و عادت و همهمه، لختی سکوت هدیه کنیم! لختی خلوت! لختی سکون!
فکر کردیم می توانیم به عشق، رنگ هوس بزنیم و در قلبهای صادق جایشان دهیم!
فکر کردیم می شود دو روزه ی دنیا را سر در گریبان «بی خبری» فرو ببریم و آتش گرفتن جسدها بیجان انسانها و گلوله باران شیعیان را، با نشاط و سرگرمی به باد فراموشی بسپاریم!
فکر کردیم می توانیم جای خالی روح بزرگ تو را با هزار شبح تکه شده و خرد پر کنیم.
فکر کردیم...نه! فکر «آه» مادران داغ دیده ی رنج دیده را نکردیم!
فکر می کردیم،
اما نشد!
نتوانستیم!
کم آوردیم!
 
اکنون برای بخیه ی زخم های بی شمار محبت،
برای غلبه  به آسمان خراشهای زور،
برای نوازش بر سر احساس های مرده و تلخ،
برای کندن گور جنگ و خونبازی،
برای دقایق رویا شده ی خلوت و سکوت،
برای مشتی آرامش
به تو نیاز داریم!
 
اینک!
پس از گذشت قرنها آشوب و بلا،
اعتراف می کنیم:
کم آوردیم،
تو را میان جهان...