عید جدیدی آمد و آغاز سالیست
آقای من! این بار هم جای تو خالیست
وقتی که لب میخندد و دل غرق آه است
یعنی که بی تو عیدهای ما خیالیست
ما غائبیم از محضرت که روسیاهیم
آثار با خورشید پیوستن زلالیست
ـ در حلقۀ زلفت گرفتارم ـ دروغ است
هر چه که میبینم گرفتاری مالیست
چشمان تو از غصه های ما پر از اشک
اوقات ما از یاد تو اما چه خالیست!
دل های بیدار و ... جهانی چشم در راه
در انتظارت جمعه های ما سؤالیست
صبح طلوعت کی رسد خورشید زهرا
در شام هجران بی گمان صبح وصالی ست
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد