هرگز بجز دوپای گریزان نداشتیم
جز حرف و ادعای فراوان نداشتیم
این یک حقیقت است چرا مخفیش کنیم
ما بهر انتظار شما جان نداشتیم
اینجا کویر اگر شده بیش از هزار سال
چیزی به اسم بارش باران نداشتیم
ای کشتی نجات کمی زودتر بیا
عمری پناه جز دل طوفان نداشتیم
روزی هزار مرتبه تسخیر می شدیم
اما نشان ز کوی سلیمان نداشتیم
اصلا چرا تمامی ما چوب میخوریم
شاید از اینکه دست به دامان نداشتیم
ما را اگر به هجر مجازات می کنند
اقرار میکنم به تو ایمان نداشتیم
الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج