بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 895630
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



بهار گلها و بهار دلها
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در جمعه 19 آذر 1395  10:08 PM | نظرات(0)
بوی فصلی نو رسیده است ؛ اگرچه از میان دود و غبار بی عشقی .
عروس سپید محبّت ، قدم بر صحن چمن و لاله می گذارد ؛ با دامنی از شکوفه های بادام و سیب .
 
نه دیوارها و نه پنجره ها هیچ کدام را یارای ماندن در گذر این عروس سپیده ها نیست . آنگاه که پای از جویباری برمی گرداند ، بوی نسترن و نسرین در فضای دشتها و چمنزاران می پراکند و پروانه های رنگارنگ را به پرواز رنگین بهاری  فرامی خواند .


السلام علی ربیع الانام !
نغمه های هزاران و قمریان یادآور ناشکیبایی دلدادگانی است که فسردگی دی ماه را توان زدودن یاد بهار و شقایق از دلهایشان نبوده است  و  اینک بی سرودستار ، به هوای محبّت سر به کوه و صحرا می نهند .
افسوس ! که قلب آدمی به وقت غیبت عشق می پژمرد ، پژمرده تر از زمستان سرد .
گویا روح ، محبّتی است که به وقت غیبتش همه چیز معنی خود را از دست میدهد .

سوز فراق ، لهیب انتظار و شوق دیدار ، گلهای رنگارنگ سرزمین عشق و دلدادگی اند ، همان که دشت فسرده وجود آدمی را بدل به گلستانی خوش رنگ و بوی می سازد .

السلام علی ربیع الانام !
ای شبهای پرستاره !
ای نسیم دل انگیز صبحگاهی !
ما را قلبی مملو از یاد اوست .
آیا شما را رخصتی هست تا پیام ما را به دیار او برید ؟
ای فرشتگان که از بارگاه پاک خداوندی بهره می برید !
شما را از قلب او و تپش مهربانانه اش آگاهی هست ؟
ما را با شما سخنی است !

پیغامی برای او .
بدو برسانید که :

در همه ی خلوت شبهایمان ، با یاد گلبرگ های سرخ ، عطر گلهای مریم و نرگس ، رنگ آبی آسمان و رویش جوانه های بادام و سیب به یاد اوییم . السلام علی ربیع الانام !


ای دوست به دوستی قرینیم تو را   **     هر جا که قدم نهی زمینیم تو را
در مذهب عاشقی روا نیست که ما   **     عالم به تو بینیم و نبینیم تو را


 

 

اسماعیل شفیعی سروستانی، ماهنامه موعود شماره 1.