به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» مینویسد:
برخی ويژگی های حکومت حضرت مهدی عليه السلام به اختصار از اين قرارند:
مشروعيت الهی
اين حکومت داراي رهبري است که مشروعيت خود را از پروردگار بزرگ گرفته و از هر گونه لغزش و سرکشی به دور است. افزون بر آن اينکه، کساني که او را در حکومت جهاني ياري خواهند داد، انسان هايي هستند برگزيده و داراي برجستگی های اخلاقي ويژه، که اين خود بر بزرگی اين حکومت ميافزايد.
قانونگزاری الهی
در حکومت جهاني حضرت مهدي عليه السلام قانونگـزار خداوند است و محور همة قوانين آموزه های ديني است. از اين رو در کنار اينکه از خطا و لغزش در امان است به همة نيازهاي مادي و معنوي انسانها توجه خواهد شد.
گسترش عمومی دانش
دانش، در دولت مهدوي در بين همة جامعة بشري گسترش مييابد و هرگز در دست گروهی ويژه نخواهد بود؛ از اين رو همگان از دانشي بس ارجمند برخوردار خواهند شد. البته از اين دانش نيز در راه پيشرفت و رشد جامعة بشري بهره برده خواهد شد، نه در راه فزون خواهی و يا ستم به ديگران.
تعميق خردورزی
حکومت جهـاني حضرت مهدي عجل الله فرجه بر برترين انديشه هاي خردمندانه پايهگذاری میشود ؛ چرا که در آن دولت شايستگان است که خرد بشري به کامل ترين صورت امکان، رشد خواهد کرد.
بهره مندی از همة منابع
حکومت جهاني حضرت مهدي موعود عليه السلام بر پاية بهره مندي خردمندانه، آگاهانه و خداپرستانه از همة منابع در دست و ظرفيتهاي ممکن در کرة زمين است و اين بدان معنا است که مردم در کنار بهره مندي از همة موهبت های پروردگار، هرگز گرد فزون خواهی و فزون خوری نميگردند. افزون بر آن، حالت بینيازی اي در روح انسانها پديد ميآيد که سبب ميشود با در اختيار داشتن موهبتهاي فراوان، هرگز بيش از نياز بر نگيرند.
امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود:
«تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَيَأْتِيَنَّ عَلَيْكُمْ وَقْتٌ لَا يَجِدُ أَحَدُكُمْ لِدِينَارِهِ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً يَعْنِي لَا يَجِدُ عِنْدَ ظُهُورِ الْقَائِمِ عليه السلام مَوْضِعاً يَصْرِفُهُ فِيهِ لِاسْتِغْنَاءِ النَّاسِ جَمِيعاً بِفَضْلِ اللَّهِ وَ فَضْلِ وَلِيِّهِ؛ شما را روزي فرا رسد كه هيچ يك از شما جايي براي درهم و دينارش نيابد ـ يعني به هنگام ظهور قائم عليه السلام محلّي كه در آن درهم و دينار خود را صرف كند نيابد ـ به خاطر بي نيازي همه مردم كه با فضل خدا و وليّ او حاصل شده است. «
در جامعه مهدوي، به سبب فراهمشدن همه شرايط ممکن، راه رشد و تعالي به سوي پروردگار بر همگان باز خواهد بود و در کنار اختيارداشتن، عموم انسانها بر ديني توحيدي و باوري يگانه پرستان زندگی خواهند کرد.
امام صادق عليه السلام پس از آيه «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً؛ و هر كه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است»، فرمودند: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عليه السلام لَا يَبْقَي أَرْضٌ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ؛ هنگامي كه قائم ما قيام كرد جايي روي زمين باقي نميماند، مگر اينكه در آنجا صداي اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه بلند مي شود.»
در حكومت اسلامي گرچه بزرگی و وارستگي رهبر، مديران و كارگزاران نمونه ديني، بر اطاعت پذيری، علاقه و خشنودی مردم تأثير روان شناختي دارد، ولي اين نكته از حقّانيت حاكم و حكومت به طور كامل جدا است.
بنابراين، از ديدگاه سياسي اسلام، اگر حكومت يا حاكمي همه سبب های خشنودی مردم را فراهم كند، اما بر پايه دستورات شريعت رفتار نکند، مشروعيت ديني پيدا نميكند و در برابر، حكومت و حاكمي كه آموزه هاي ديني را رعايت كند و به احكام الهی پاي بند باشد، همچنان كه مشروعيت ديني دارد، بايد اسباب خشنودی بيشتر مردم و حقوق طبيعي و شرعي آنان را نيز فراهم كند. در اين صورت است كه دينداران به سبب باور و پای بنديشان به شريعت، مشروعيت و مقبوليت جامعهشناسانه را نيز پديد ميآورند.