ترسم که بمیرم ولی دلدار نیاید.
در خاک رود پیکرم و یار نیاید.
روزی که بگیرند همه دامن او را.
از دست من غمزده هیچ کار نیاید.
بسیار چشیدم ز غمش خون جگر را.
حیف است که آن عشق شرر بار نیاید.
در حسرت او عمر گران طی شد و آخر.
راضی نشد و گل به بر خار نیاید.
نرخ یه نگاه بر رخ او جان دهم اما.
من مشتری و او سر بازار نیاید.
اللهم عجل لولیک الفرج