بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 847224
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



چرا ظهور نقطه عطف تاریخ بشر است؟!
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در یک شنبه 23 مهر 1396  3:25 PM | نظرات(0)

به گزارش خبرگزاری شبستان، آیت الله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید و مفسر برجسته قرآن در کتاب ارزشمند خود با عنوان «امام مهدی علیه السلام، موجود موعود» می نویسد:

 

بی شک ظهور حضرت ولیّ عصر علیه السلام نه تنها آغاز دوران درخشان تاریخ بلکه نقطه عطف تاریخ بشر است. همان گونه که وجود مبارک امیرمنان علیه السلام ظهور آن حضرت(عج) را با چنین ویژگی ای معرفی می کند: «يَعطِفُ الهَوي عَلَي الهُدي، إذا عَطَفُوا الهُدي عَلَي الهَوي، و يَعطِفُ الرَّأي عَلَي القُرآنِ، إذا عَطَفُوا القرآنَ علي الرَّأي».

 

شاید اصطلاح «نقطه عطف» که امروزه بسیار به کار می رود برگرفته از همین بیان نورانی باشد. اگر مسیر حرکت جوامع انسانی همچون خطی باشد که در مسیر خود ناگزیر رو به سویی دارد و به سمت غایت و مطلوبی در حرکت است و حوادث اساسی در تاریخ زندگی بشر را هم که هر از گاهی به وقوع می پیوندد، بسان نقاطی برجسته بر روی آن درنظر گیریم، خواهیم دید که برخی حوادث (صرف نظر از بار ارزشی آنها) مسیر حرکت جامعه بشریت را تغییر داده و قافله انسانی را به سمت و سویی دیگر جهت بخشیده اند؛ گوئی این خط را سمت قبله ای که خاص آنهاست خم کرده و از مسیر قبلی برگردانده اند. این گونه حوادث مهم و اثرگذار را « نقطه عطف» می نامند.

 

هر نقطه عطفی، جهتی و گستره ای خاص خود دارد. گاهی جهت و عطف این نقاط، بازگرداندن مسیر جامعه انسانی از «عدل» به «ظلم» و «علم» به «جهل» است. چنین نقطه عطفی، جز به سقوط بشر نمی انجامد. کسانی که از چنین نقطه عطفی در جوامع ایجاد می کنند یا اساسا وحی را انکار می کنند به کناری می نهند؛ یا آن را بر اندیشه خام خود عطف کرده و «باوری بی بنیان» را به نام دین به جامعه ارائه می دهند و مصداق کسانی می شوند که «یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»، اینان هدایت را بر هوس و کلام خدای سبحان را بر رأی خود عطف می کنند و از آنجا که معطوف همیشه تابع معطوف علیه و فرع اوست، رأی خویش را اصل پنداشته کلام الهی را بر محور زعم خویش تأویل می کنند. در برابر این گروه، انبیای الهی و امام معصوم و برخی از شاگردان آنان نیز تاثیراتی عمیق و حیاتبخش در تاریخ بشر داشته و جریان حرکت جوامع انسانی را از انحطاط و تیرگی به سوی نور و رستگاری معطوف کرده اند.

 

این نقاط درخشان تاریخ، گرچه در سمت و سو بخشیدن به جوامع انسانی به سوی قبله ای واحد همداستان بوده اند، دامنه تاثیرشان در گوشه ای از زمین و زاویه ای از زمان متفاوت بوده است. ظهور وجود مبارک امام عصر علیه السلام همان نقطه عطف ِ جهان شمولی است که جریان جامعه بشر را در گستره ای به وسعت تمامی زمین و تمامیت زمان خود، به سوی هدایت و تعالی معطوف می دارد.

 

از آنجا که دو جنبه علم و عمل یا اندیشه و انگیزه، تامین کننده تمام فراز و فرودهای جوامع انسانی است وجود مبارک امام عصر علیه السلام در هر دو جنبه تاثیری شگرف می نهد و نقطه عطفی نهایی می آفریند: در بعد اندیشه و علم، آن حضرت(عج) با اثاره عقول بشر، حس و خیال و وهم را هم تحت فرمانروایی عقل و عقل را نیز به خدمت وحی در می آورد و به نور کلام الهی هدایت می کند. بدینسان تمامی مجاری ادراکی جامعه را به حق معطوف می کند و به تعالی می رساند.

 

در بعد انگیزه یا عمل نیز گرایش ها و گریزها، جذب ها و دفع ها، شهوت ها و غضب ها را تحت اراده و اداره عقل عملی می برد و آن گاه عقل عملی را به رهبری وحی تکمیل و تتمیم  می سازد هر کجراهه ای را بر راه مستقیم نور و هدایت منع می کند و بدین گونه جهانی ترین نقطه عطف عالم بشر را شکل می دهد. نقطه عطفی که هوای نفس را بر هدایت و آرای بشر را بر محور وحی برمی گرداند و سعادت جامعه بشر را تامین می کند.