ما چندین محک داشتیم که الان در بعضی از جبهه ها این ها به عنوان محک شاخص قرار گرفته مثلاً عملکرد افراد در فتنه ی 88 می تواند شاخص یک ملاک باشد که آن جایی که یک خطر پیش آمد و مثلاً کسانی ممکن بود آبرویشان یا موقعیت و پستشان در خطر بیفتد این ها چه طوری عمل کردند محافظه کارانه عمل کردند یا نه آمدند در میدان و سینه سپر کردند برای انقلاب خودشان را حاضر شدند فدا کنند/ مردم این طوری نیستند که وقتی می خواهند رای بدهند اصل همه یا هیچ باشد یعنی یا به این لیست کامل رای می دهند یا اصلا به آن رای نمی دهند. نه مردم ما واقعاً روی شناخت افراد جلو می آیند.
به گزارش مجلس نهم به نقل ازپایگاه اطلاع رسانی جبهه پایداری انقلاب اسلامی؛ چگونگی تشکیل مجلس مقتدر، سالم و ولایتمدار و همچنین پایبندی کاندیداها به شعارها و گفتان های حامی آنان پس از انتخاب شدن توسط ملت، آفت های و آسیب های انتخابات و روش های تبلیغات کاندیداها از موضوعاتی بود که خبرنگار ۵۹۸ با مشاور اسبق رئیس جمهور در امور روحانیت و عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی حجت الاسلام دکتر ناصر سقای بی ریا به گفت و گو نشسته است.
بخش نخست این گفت و گوی تفصیلی را در ادامه می خوانید:
دینداری و کار آمدی نیاز نمایندگان مجلس آینده
برای داشتن یک مجلس قوی، صحیح و سالم که از فرمایشات مقام معظم رهبری نیز هست، چه نمایندگانی باید وارد مجلس شوند؟ و این نمایندگان چه شاخصه هایی را باید داشته باشند؟ آیا نمایندگانی که به طرح حقوق مادام العمر،وقف دانشگاه آزاد و تعلل در نظارت نمایندگان رای دادند می توانند در مجلس آتی حضور داشته باشند؟
آنهایی که تقوا ندارد دیندار نیستند، توجه به حلال و حرام ندارند، توجه به تکالیف الهی ندارند نباید وارد مجلس شوند. بنابراین یک شاخص عمده در انتخاب اصلح دینداری و تقوا است. مردم باید دنبال کسانی بروند که چهرهی صالح و سالمی دارد و در گذشتهی آنها، در پروندهی آنها دینداری و تقوا دیده میشود البته یکی از ویژگیهای دیگری که مورد نیاز مجلس شورای اسلامی است تخصصهای مختلف است بسته به کمیسیونهای متفاوتی که در مجلس شورای اسلامی است ما نیاز به تخصصهای مختلف داریم افرادی اگر دیندار باشند اما کار بلد نباشد کارآمد نباشند، درست است نیت صالح دارند درست است که اهل زد و بند نیستند اما ممکن است که کارآمدی هم نداشته باشند بنابراین مردم باید دو چیز را در نظر بگیرند یکی صلاح و سداد و دینداری و تقوا یکی هم کارآمدی در یکی از رشتههای مورد نیاز در کمیسیونهای مجلس.
حالا از چه راهی ما میتوانیم این افراد را شناسایی بکنیم؟ یک راه مراجعه به پرونده و عملکرد آنها است افراد بزرگسال دارای شخصیت تثبیت شدهای هستند و وقتی که در یک مواقعی یک نحوهی عملکرد داشته باشند انتظار میرود که در موارد مشابه آینده هم عملکردشان مشابه باشد، نمیتواند انتظار داشت یک کسی که در کارنامه اش تخلف است، در کارنامه اش پارتی بازی است روابط را به جای ضوابط حاکم کردن هست در کارنامه اش فرصت طلبی است، محافظه کاری است نمیتوانیم انتظار داشته باشیم یک چنین فردی در آینده دارای یک عملکرد کامل باشد؛ ولو ادعا هم بکند و بگوید که من از گذشتهی خودم دست برداشتم.
فتنهی ۸۸ محک برای انتخاب اصلح / مردم در تهران روی شناخت به افراد رأی می دهند
ما در مجلس هشتم شاهد بودیم که از لیست اصول گرایان، اصلاح طلب بیرون آمدند برای عدم تکرار این مشکل چه راه حلی پیشنهاد می دهید؟
ممکن است برای کسانی هنوز موارد لغزش پیش نیامده باشد و به خاطر این لغزشی نداشته باشد. وقتی موارد لغزش پیش بیاید عملکرد این افراد مشخص می شود. لذا آدمهایی که سابقهی حضور در مسئولیتها را دارند سوابق عملکردشان روشن است مردم اینها را محک زدند و قضاوت میتواند برای آنها صادق باشد.
چهرههای جدید که تا الان سابقهی یک چنین موقعیتهایی را نداشتند ولو این که در پرونده شان چیزی مشاهده نمیشود مثل هنداونهی نشکسته است وقتی که وارد عمل میشود ممکن است اشتباهاتی آن جا حاصل بشود. به عبارت دیگر انسان یک موجودی است که متغیر است از صفر تا صد در حال تغییر است اگر عقلش را حاکم بکند از ملک بالاتر میرود اگر شهوتش را حاکم کند از حیوانات پایین تر میرود این ماهیت انسان است چه بسا بودند انسانهایی که در اوج بودند بعد سقوط کردند و چه بسا انسانهایی که پایین بودند در اثر رعایت تقوا بالا رفتند که «خافضة رافعه» که در قرآن میفرماید روز قیامت یکی از ویژگی هایش «خافضة رافعه» است یعنی پایین اورده و بالا آورنده آن پایین و بالا رفتن و آمدن به خاطر این عملکرد اینها است و در روز قیامت خودش را متجلی میکند و روشن میکند که این آدم واقعاً پایین است یا بالا است.
تجربهها هم «خافضة رافعه» است یعنی ممکن است تجربههایی باعث بشود که ببینیم این فرد قابل اعتمادی است آدم با استقامت و پایداری است، در راه حق یا متوجه شویم که این آدم، آدمی است که دنبال منافع خودش است و سقوط میکند .
ما چندین محک داشتیم که الان در بعضی از جبههها اینها به عنوان محک شاخص قرار گرفته مثلاً فتنهی ۸۸ یک محک است، عملکرد افراد در فتنهی ۸۸ میتواند شاخص یک ملاک باشد که آن جایی که یک خطر پیش آمد و مثلاً یک کسانی ممکن بود آبرویشان یا موقعیت و پستشان در خطر بیتفد اینها چه طوری عمل کردند محافظه کارانه عمل کردند یا نه آمدند در میدان و سینه سپر کردند برای انقلاب خودشان را حاضر شدند فدا کنند .
این محک میدان خوبی بود برای تجربه و محک . آقا فرمودند یک عده از خواص رد شدند من یک جایی عرض کردم این خواص چه کسانی بودند از آسمان آمده بودند که الان هیچ کدامشان مصداق این نیستند؟ بالاخره مصادیقی دارد این سقوط و این رد شدن ها و مردم باید مراجعه بکنند به حافظهی خودشان و به مدارک و به اسناد و ببیند چه کسی چه طور عمل کرد چه کسی ساکت شد چه کسی بی تفاوت شد چه کسی آب به آسیاب دشمن ریخت چه کسی جهت گیری نابجایی داشت .
مردم البته آگاهند مردم در سی و سه سال انقلاب تجربههای خوبی پیدا کردند و افراد را خوب میشناسند لذا مردم باید در یک جو آرامی به مطالعه بپردازند و این افراد و گذشته شان را مورد مطالعه قرار دهند و دینداریشان را درجه بندی کنند.
بعضی از شاخصهایی است که میتواند کمک بکند به این مساله فرض کنید موقعیت خانوادگی از نظر دینداری، این فرد را در جامعهی خودش در محل خودش در شهر خودش، محل کار خودش یک آدم صادق و صالح و درست کاری میشناسند یا نه افرادی که مردم به آنها اعتماد دارند شهادت میدهند که اینها آدمهای خوبی هستند یا نه.
اینها وسایل و ابزاری که دین هم به ما گفته « وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ » اگر شما یک کسی را نمیشناسید دو شاهد عادل شهادت بدهند که یعنی دو نفر دیگر که شما آنها را میشناسید و به آنها اعتماد دارید شهادت بدهند که فلانی خوب است .
به دور از هیاهوها در مورد کاندیداهای اصلح تامل بشود
این جا از نظر شرعی میشود اعتماد کرد لذا حضرت آقا هم همین را فرمودند که شما بین خودتان و خدا باید حجت داشته باشید برای اصلح و این را خودتان تشخیص بدهید یعنی صاحب فکر باشید بنشینید تامل کنید یا اگر وقتش را ندارید و امکانش برایتان نیست به کسانی که مورد اعتماد هستند مراجعه کنید به شاهد عدل مراجعه بکنید و افراد را از این طریق شناسایی کنید. خوب است در این ایام انتخابات مخصوصاً در آن برههای که تبلیغات است مردم به دور از هیاهوها یک مقداری راجع به افراد و کیفیتهایی که در مورد افراد وجود دارد تامل داشته باشند.
مردم به تبلیغات غربی و دختران اسکیت سوار رأی ندادند
آفت های انتخابات را چه میدانید؟
یکی از آفتهایی که ممکن است وجود داشته باشد قوم و قبیله گرایی است مخصوصاً در مناطق کوچک ممکن است این مسئله تاثیرگذار باشد این هم باید با آن خود مردم مقابله کنند البته من به شما عرض بکنم مردم ما در انتخاباتها هر چه که تجربه شان در انتخاباتی که در جمهوری اسلامی بوده بیشتر میشود رو به اصطلاح این میآورند که به تبلیغات غربی کمتر توجه بکنند ما چند تا انتخابات داشتیم که آن کسی که بیشتر پول خرج کرد برنده نشد این شاهد چه است؟ شاهد این است که مردم به پول رای ندادند مردم به تبلیغات و دختران اسکیت سوار و نمیدانم اینها توجه نکردند مردم به ویژگیها توجه کردند به آن شاخصههایی که امام خامنهای حفظ الله دادند توجه کردند و رای هایشان رای فکر بود، رای دل بود، رای اعتقاد بود این باید هر چه جلوتر میرویم مردم ما این را در خودشان تقویت کنند.
نقش صدا و سیما در حقوق برابر تبلیغات کاندیداها
بحث تبلیغات شد، همان طور که اشاره فرمودید تبلیغات نباید به صورت غربی باشد؛اما متاسفانه عموم تبلیغات به این صورت است. شما برای برون رفت از این قضیه چه نظری دارید؟ برای جایگزینی این سبک از تبلیغ آیا مدلی را هم مد نظر دارید؟
نقش صدا و سیما در این زمینه میتواند خیلی بارز باشد. در انتخابات ریاست جمهوری این اتفاق افتاد و مردم هم توجه کردند ، البته نقصهایی داشت و باید این نقصها را برطرف کرد.
به نظر بنده طی یک ضوابطی که احترام افراد حفظ بشود صدا و سیما موظف است که کاندیداهای مختلف را بیاورد و حرف هایشان را بزنند و مردم هم قضاوت کنند فرصت یکسانی که برای همه در نظر گرفته شده بیایند و حالا از آن جبههای که در آن قرار دارند جمعیتی که یک جمعی از کاندیداها در آن هستند دفاع بکنند و یا میخواهند از شخص خودشان دفاع بکنند ویژگیهای خودشان را بگویند، برنامههای خودشان را بگویند، طرز فکر خودشان را اعلام بکنند یک فرصتی پدید بیاورند .
این مخارج زیادی برای مردم ندارد فرض کنید یک کاندیدایی که دسترسی به ثروت و قدرت ندارد . آن هم میتواند حاضر بشود و حرف هایش را بزند و در یک سطح وسیعی با آن ارتباط برقرار بکنند و بیشتر تبلیغات برود روی تبلیغاتی که در دسترس همه است همهی کاندیداها هست و اکثریت مردم میتوانند با آن ارتباط برقرار بکنند یعنی رادیو و تلویزیون، صدا و یمای ما میتواند در این زمینه نقش صرفه جویانهای را و تاثیرگذاری را ایفا بکند در دسترس مردم قرار بدهد.
همچنین میشود روزنامههای ملی مخصوص ایام انتخابات پدید بیاید که تقسیم بکند روزهایی که تبلیغات میکنند و شمارگانی که اینها انتشار میکنند حتی دولت هم پولش را بدهد نظام پولش را بدهد یعنی یک روزنامهای در ایام انتخابات ریاست جمهوری در ایام انتخابات مجلس به طور مجانی چاپ بشود و یک امکاناتی را در اختیار کاندیداها قرار بدهند فرض کنید به هر کسی یک چهارم صفحه را اختصاص بدهند تقسیم بکنند روزهای متعددی یک هفته چاپ بشود و این یک هفته را تقسیم بکنند بین دویست و خوردهای حالا چند هزاری که هست و هر کدام اینها حالا ممکن است این به صورت یک دفترچه باشد به صورت یک مجله باشد هر روز چاپ بشود یا ویژه نامهای باشد که همه را شامل بشود همه بتوانند به همهی ویژگیهایی که از زبان خودشان منتها یک کنترلی هم باید بشود که راستی آزمایی بشود یعنی آن چیزهایی درج بشود که راستی آزمایی شده نه این که یک کسی بیاید ادعاهای واهی بکند سوابقی که نداشته بیاید آنها را ادعا بکند و یک ضوابطی هم باز آن میخواد .
آن هم در دسترس عموم قرار بگیرد به جای این همه پوسترها و کاغذها و این همه چیز که مردم هم گیج بشوند یک چنین امکاناتی اگر پدید بیادید بسیار موثر خواهد بود. صدا و سیما یک ابزاری که همه به آن دسترسی دارند در همهی خانهها هست و آن ساعاتی که دربارهی کاندیداها و اینها هست میتواند ساعات در یک کانال خاصی در یک ساعات خاصی باشد آنها که علاقه دارند دربارهی کاندیدها به این کانال مراجعه کنند و صحبت های کاندید ها را بشنوند.
در حال حاضر ما صدا و سیمای استانها را داریم یعنی در هر استانی میتواند صدا و سیمای آن استان برنامه ریزی کند کاندیدای آن استان در یک جدول بندی بیایند و با مردم صحبت کنند و برنامههای خودشان را بگویند حتی مناظرههای سالمی میشود ترتیب داد در مورد موضوعات خاص، موضوعاتی که تحت نظر مجلس است و مرتبط با مجلس است افراد بیایند در یک جمعهایی در یک مناظرهی دسته جمعی بیایند و حرفشان را بزنند با هم مناظره بکنند هر کسی به صورت سالم این هم باز برنامه ریزی میخواهد ضوابط میخواهد.
اینها راهکارهایی است که میتواند کمک کند هم به این که انتخابات شور و شوق و اشتیاق مردم را به دنبال داشته باشد هم این که کمک بکند که مردم در میان افراد موجود بتوانند افراد اصلح را تشخیص بدهند و به آنها رای بدهند.
حرکت و رشد مردم در انتخاب افراد صالح تر در طول انقلاب
آیا می شود تمامی این موارد را ضابطه مند کرد؟
البته عرض کردم این را چون مسائل تبلیغاتی یک مقدار تا حدود زیادی کیفی است نمیشود همهی اینها را تحت ضابطه و قانون درآورد بالاخره هر کسی ممکن است مثلاً صحبت مبالغه آمیزی در مورد خودش بکند و بگوید یا یک چیزی را بگوید، انگشت روی چیزی بگذارد که حالت تبلیغاتی داشته باشد که معمولا در غرب، مثلاً از مسئلهی جنسیت به عناوین مختلف استفاده میشود.
از مسئلهی گرایش زنان مثلاً به گروه خودشان استفاده میشود؛ از گرایشات قومی استفاده میشود . باید تلاش بشود اینها به حداقل کاهش پیدا بکند ما باید برویم به سمت این که واقعاً برنامهها را یک مقدار منسجم تر بکنیم معقول تر بکنیم مردم را توجه بدهیم که ماهیت مجلس اصلا چیست؟ وظایف نماینده اصلا چه چیزی است؟ مردم را آشنا بکنند و بعد هم افراد بیایند ویژگی هایشان را بگویند اینها آرام آرام حاصل میشود یعنی ما الحمدلله در این سی و سه سال رشد داشتیم مردم الحمدلله به سمت وسوی افراد صالح تر رفتند و میروند.
وضعیت نام نویسی کاندیداها و تایید صلاحیتشان را چطور دیدید؟ جوسازی های موجود علیه تایید صلاحیت ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
در ثبت نام ؛نظام هیچ شرط و شروطی نگذاشت هر چه آنها گفتند ما این شرط را میگذاریم آن شرط را میگذاریم میآییم نمیآییم نظام گفت این شرایط عام ثبت نام است و واقعاً هم افراد از همهی طیفها توانستند بروند آنهایی که شرایط عام ثبت نام را داشتند ثبت نام کردند شما الان میبینید از همهی طیفها و گروهها هم ثبت نام کردند و هم تایید صلاحیت شدند یعنی شما الان نمیتوانید بگویید که هیچ کس الان نمیتواند این ادعا را بکند که از بین مثلاً فرض کنید اصلاح طلبها هیچ کس نرفته یا تایید نشده یا فلان جمعیتی که بوده هیچ کس نیامده هم ثبت نام شده و هم تایید شدند تعداد زیادی و واقعاً یک رقابت و قضاوت مردمی است در این جا مردم ما در مناطق مختلف باید نسبت به کاندیداهایی که آمدند و در صحنه حضور پیدا کردند باید قضاوت کنند و رای بدهند.
مردم در تهران روی شناخت به افراد رأی می دهند
به صورت کلی وضعیت اصلاح طلبان را چطور ارزیابی می کنید با توجه به اینکه گفته می شود در صورت مشارکت حداکثری این جریان ۵۰ درصد رای تهران را به همراه دارد، و با توجه به عدم وحدت اصولگرایان شما نتیجه را چطور ارزیابی می کنید؟
یک نکته است و آن هم این که در تهران مردم نوعاً به لیست رای میدهند اما اگر شما برگردید به نتایج رای گیریهای گذشته نگاه بکنید فرض کنید یک لیستی است سی نفر، و بیست نفر اینها رای آوردند شما نگاه کنید که تعداد رایی که آن نفر اول لیست آورده یا نفر دوم و سوم یا همین طور تا آخر اینها تعداد آرائشان یکسان نیست یعنی یک کسی ممکن است که پانصد هزار رای آورده باشد در یک لیستی یک کسی ممکن است سی هزار، چهل هزار رای آورده باشد این چه چیزی را میشناسد؟
این را میرساند که مردم این طوری نیستند که وقتی میخواهند رای بدهند اصل همه یا هیچ باشد یعنی یا به این لیست کامل رای میدهند یا اصلا به آن رای نمیدهند. نه مردم ما واقعاً روی شناخت افراد میآیند جلو خودتان را بگذارید جای یک شهروند تهرانی که میخواهد رای بدهد و لیستهای متفاوتی هم هست ممکن است این عده به همهی یک لیستی رای بدهند یعنی واقعا اطمینان داشته باشند یک عدهای این کار را میکنند ولی اکثر آنهایی که دنبال این هستند که افراد اصلح را شناسایی بکنند یک گزینه اش این است که این لیستها را میگذارند جلویشان همه آن افرادی که در این چند تا لیست هستند نگاه میکنند مطالعه میکنند از این چند تا لیست نگاه میکنند و رای میدهند و این اتفاق میافتد که این پدیده را ما میبینیم که در یک لیستی که سی نفر هستند همه یک طور رای نمیآورند یک کسی یک رای بسیار بالا میآورد یک کسی در حد افتادن رایش نزدیک به افتادن هست و یا به دور دوم کشیده میشود در بعضی از بخشهایی از لیستها این میرساند که مسئله فقط لیست نیست بلکه خود قوت ضعف افرادی که در لیستها قرار میگیرند هم مورد توجه مردم قرار میگیرد بنابراین لزوماً این نیست که اگر شما یک لیست داشته باشید همه به آن رای میدهند اگر دو لیست داشته باشی حتماً نصف میشود این استدلال کاملی نیست.