غرب و ادامه ی سناریوسازی علیه انتخابات مجلس شورای اسلامی
نویسنده: سجاد ریحانی
روزی جهان جولانگاه تفکرات و اندیشه های دو قدرت بزرگ بود که کشورهای جهان را درسیطره ی اهداف خود داشتند و آنان را در صفحه شطرنج به مثابه سربازانی برای ساختن جهانی با معیارهای برگرفته از ایدئولوژهایشان به بازی در می آوردند و هر کدام از این قطب ها تلاش می نمود در جنگ گرم و یا سرد ضریب نفوذ خود را در دول و ملل مختلف افزایش دهد. در اثنایی که این دو بلوک در معادلات خود در حال نیروگیری و نیروچینی بودند گفتمانی جدید در سوقلجیشیترین نقطهی جهان که مهمترین قدرت بالقوه با ذخایر فراوان فراورده های نفتی و شامل کشورهای در حال توسعه بود و می توانست منبع پیشرفت کشورهای استعمارگر باشد، ظهور یافت و میز قمار بلوک غرب و شرق را برهم زد.
این گفتمان سخنی نو بود که با هویت بخشی به مردم و ملت سازی قبل از دولت سازی، درست عکس دو بلوک سابق، توانست قطب جدیدی را به خود اختصاص دهد و تمام جهانیان را به خود متوجه سازد. این گفتمان متولد شده در دهه ۵۰ ه.ش، با پارادایم های الهی و اسلامی همان انقلاب اسلامی بود که در خاک ژاندارم منطقه به وقوع پیوست و تمام منافع زیاده خواهانه غرب و شرق را به مخاطره انداخت. مشخصا این ویژگی ها موجب می شد تا سردمداران دو قدرت برتر جهان به فکر از میان برداشتن این رقیب جدید خود باشند لذا روشهای مختلف تجربه شد تاشاید این سد بزرگ شکسته شود. راهبردهای این دولتها طیفی وسیعی از دسیسه ها مشتمل بر توطئه، ترور، کودتای نرم و نظامی، جنگ، جوسازی و تخریب، فشارهای دیپلماتیک و… بود که در هر برهه جنس خاصی از این حربه ها مورد استفاده قرار می گرفت و میگیرد.
هم اکنون با گذشت سی و سه سال از رویش انقلاب اسلامی در حالی که شاید هنوز انقلاب در اوایل راه باشد، بر اساس فرمایش حضرت امام(ره) شاهد نفوذ استراتژی انقلاب تا عمق دشمن هستیم که ثمرهی آن در انقلاب های اخیر کشورهای منطقه و موج بیداری اسلامی کشورهای اسلامی قابل مشاهده است. بر اساس مقتضیات زمان و پیشرفت های نظام اسلامی و تغییر صف بندی های جهان و پررنگتر شدن غرب نسبت به شرق و مدیریت جبهه ی استضعاف توسط غرب، دکترین غرب در مقابله با انقلاب اسلامی با تاکتیک های خاص شکل میگیرد.
تغییر رویکرد از تهدید نظامی به تهدید امنیتی و روی آوری به جنگ های نرم در چند سال اخیر بویژه فتنه۸۸ به وضوح قابل تشخیص است. این موضوع حتی در تغییر تخصیص بودجه های امریکا نیز تاثیر گذاشته است تا جایی که اوباما در سخنرانی خود درمحل وزارت دفاع (پنتاگون)، با اشاره به راهبرد جدید امریکا از کوچک شدن ارتش این کشور خبر داد. اوباما که بر حل مشکلات اقتصادی و مقابله با افزایش بیکاری آمریکا متمرکز شده است، می گوید: بعد از پایان دو جنگ عراق و افغانستان فرصتی برای بازنگری در اولویت هزینه های ملی فراهم شده است.[۱]
اما نزدیک شدن به اولین انتخابات پس از فتنه یعنی نهمین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی، موقعیتی پیش آورده تا سناریوسازی ها علیه انتخابات آغاز گردد. بررسی ها نشان می دهد که راهبرد جنگ نرم، در مواضع و سخنان سران غرب و نیز در رسانه های غربی و ضد انقلاب به شدت پیگیری می شود. پرده های مختلف سناریوی تقابل غرب با انقلاب اسلامی با بهره برداری از فرصت انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد:
۱- امنیتی کردن فضای انتخاباتی:
مقام معظم رهبری در نماز عید فطر و همچنین سفر امسال خود به استان کرمانشاه طی سخنانی با وسواس ویژهای پیرامون خطر بزرگی که انتخابات آتی مجلس را تهدید می کند، هشدار دادند. ایشان این خطر را امنیتی شدن انتخابات می دانند و می فرمایند: “انتخابات مظهر مردمسالاری دینی و پشتیبان امنیت کشور است و باید مواظب بود تا به یک چالش امنیتی تبدیل نشود.” و در پی این هشدار معظم له، وزیر اطلاعات کشورمان نیز بر اهمیت انتخابات پیش رو تاکید نمود و در سخنانی ابراز داشت: ” انتخابات مجلس شورای اسلامی در راه است و دشمن سعی دارد از این فرصت استفاده کرده و ما را با چالشهای امنیتی روبه رو کند.”
جبهه مقابل انقلاب اسلامی تلاش می نماید تا با پیشدستی و در یک مهندسی معکوس از هم اکنون فضای انتخابات را به سوی فضایی امنیتی سوق دهد و بتواند اهداف خود را در این فضا بدست آورد؛ در همین راستا تلاش خبرگزاری های غربی و ضد انقلاب برای القای فضای امنیتی به مخاطبین خود، چشمگیر است. به عنوان نمونه می توان به اظهارات یکی از فعالان سیاسی ملی- مذهبی اشاره کرد. در مورخه ۲۵دسامبر(۴دی) “احمد سلامتیان” (فعال سیاسی ملی-مذهبی و نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی) در پاسخ به سوال بی بی سی که پرسیده بود: ” “سردار جعفری” (فرمانده سپاه) گفته است وضع تهران از نظر وضع سیاسی و امنیتی، وضع خوبی نیست. این در آستانه انتخابات مجلس نهم مطرح می شود، آیا ارتباطی دارد؟” گفت:
“شکی ندارد، ببینید فرمانده در صحبت های خودش و حتی آقای کاظمیان [کاظمینی] فرمانده جدیدی که برای قرارگاه تهران انتخاب شده، صریحا اشاره به جنگ نرم می کنند. اگر به گفتمان سیاسی بعد از انتخابات ریاست جمهوری که در ایران حاکم شده است نگاه کنیم، گویی اصطلاح “جنگ نرم” اسم رمزی است که اطلاق به هر نوع تفاوت نظر، اختلاف نظر و اعتراض و پیشنهاد سیاسی می شود.”
“سلامتیان” در ادامه سخنان خود می افزاید: “در چنین وضعیتی که هر نوع حرکتی را جنگ نرم می دانند و حتی وزیر اطلاعات تا آن جا پیش می رود که اعترضات انتخاباتی روسیه را هم می گوید ما به آن ها هشدار دادیم یعنی از نظر بینشی قدرت خودش را در دایره تنگی، زندانی کرده است که باب سیاست را بسته و کلیدش را در اختیار نظامیان و امنیتی ها گذاشته است.”
این رسانه ها (مانند سایت آلمانی “دویچه وله”- مورخه۲۷ آذر) بارها با یاد آوری نام “زندانیان سیاسی” و نیز حصر خانگی سران فتنه، کوشیده اند تا برخورد نظام با عقاید مخالف را، کاملا سلبی نشان دهند و فضای بسته ای از انتخابات را برای مخاطبین خود ترسیم نمایند. آنچه که در تارنمای “العربیه” در۲۷آذر دیده می شود در همین خط عملیات روانی است. این سایت به نقل از “رحمت الله بیگدلی”، عضو شورای مرکزی “اعتماد ملی” مدعی شده بود به زودی حصر خانگی “میرحسین و کروبی” به پایان خواهد رسید. این نوع ادعاها بیشتر برای این همانی کردن فضای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی با انتخابات دور دهم ریاست جمهوری و حواشی پس از آن است و کوشش می شود با تکرار بسیار این درخواست، علاوه بر اینکه آنرا با مظلوم نمایی به مطالبه ی عمومی تبدیل می نمایند جامعه را به سوی فضای غیر منطقی بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری هدایت نمایند.
در همین راستا تارنمای “رادیو اسرائیل” نیز در مورخه ۲۰ آذر با آوردن خبر”نظارت قوه ی قضاییه بر انتخابات مجلس برای اولین بار در ۳۲سال گذشته” و با اشاره به جریان انحراف ذیل نام “تیم احمدی نژاد” ضمن دنبال نمودن بزرگنمایی اختلاف بین رهبری معظم انقلاب و رئیس جمهور، امنیتی جلوه دادن انتخابات و برخورد شدید با مخالفین را در دستور کار خود دارد.
۲- کاهش مشارکت:
کاهش حضور مردمی در پای صندوق های رای ، امکان استفاده دشمنان از بستر انتخابات جهت ایجاد تشنج و اعتراضات هنجار شکنانه را فراهم می نماید
درصد بالای شرکت مردم در انتخابات دور قبل ریاست جمهوری گویای پتانسیل بالای نظام برای همراه کردن مردم و ثابت قدم بودن مردم در راه ۳۲ساله ی خود بود. در تمام انتخابات ها دشمنان انقلاب درصدد بوده اند تا به انحای مختلف حضور مردمی در پای صندوق های رای را تحت الشعاع قرار دهند و از این رهگذر مقبولیت نظام را زیر سئوال برند. این سیاست قدیمی غربی ها در قبال ج.ا.ا اینبار نیز در انتخابات مجلس در حال تکرار است البته تصور می شود اینبار این حربه، دارای ابعادی پیچیده تر بوده و در یک نقشه ی کلی جایگاه خاصی دارد.
یکی از تاکتیک هایی که برای تحقق این سیاست توسط غربیان تجویز شده و عملی نیز شده است افزایش تحریم ها علیه ج.ا.ا است که به گفته ی “محمود احمدی نژاد” [۲] سخترین فشارها در سالهای اخیر است. تحریم شخصیت ها، صنایع پتروشیمی و نفتی و بانک مرکزی منجمله ی این تحریم ها هستند. نکتهی قابل توجه در تحریم های جدید تغییر موضع فشار از “دولت به ملت” است که با توجه به طرح هدفمندی یارانه ها و قرار گرفتن موقعیت حساس این طرح در هنگام انتخابات مجلس، با هدف در تنگا قرار گرفتن بیشتر، مردم می باشد.
این موضوع علاوه بر کاهش حضور مردمی در پای صندوق های رای ، امکان استفاده دشمنان از بستر انتخابات جهت ایجاد تشنج و اعتراضات هنجار شکنانه را فراهم می نماید. شاهد این موضوع را می توان در مصاحبه “هیلاری کلینتون” وزیر امور خارجه امریکا با شبکه های تلویزیونی بی بی سی فارسی و صدای امریکا یافت.
سران غربی و امپراتوری رسانهای تحت امر آنان از سویی با آغاز ثبت نام نامزدان انتخاباتی مجلس می کوشند تا استقبال نخبگان سیاسی جامعه برای حضور در عرصه رقابت به عنوان نامزدان انتخابات را کمرنگ جلوه دهند و از سویی دیگر با تلاشی مضاعف می کوشند تا حضور مردم را از شرکت در انتخابات به عنوان رای دهنده کاهش دهند. لذا رسانه ای مانند “رادیو اسرائیل” مداما در مدت زمان ثبت نام نامزدان، کمتر بودن ثبت نام کنندگان نسبت به دوره های قبل را مطرح میکند و تارنمای بی بی سی فارسی با تیترهای مختلف مانند “کاهش سی درصدی داوطلبان نمایندگی در انتخابات مجلس”[۳] همین سیاست را دنبال میکند.
از دیگر تاکتیک های غربیان برای کمرنگ کردن انتخابات، سر خط کردن جداشدگان از جریان اصلاحات و متصلان به فتنه و همصدا کردن آنانحول شعار “تحریم” می باشد. این نیروهای نشان کردهی غربی نیز، حتی بدون در نظر گرفتن وضعیت جریان اصلاحات سخن از تحریم انتخابات می زنند تا به گمان خود انتخابات را به یک انتخابات تک صدا و بدون رقیب برای اصولگرایان تبدیل کنند و از این طریق طیفی از مردم را از شرکت در انتخابات بازدارند. بازی در این سناریو را می توان در نامه های افرادی همچون “محسن میر داماد، بهزاد نبوی، تاجزاده، رجایی، بهشتی، مومن، سحرخیز، عرب سرخی”[۴] و بیانیه تحریم انتخابات “شورای هماهنگی راه سبز” پیدا کرد. و این روال در سخنان دیگرانی مانند “اکبر گنجی” و “جمشید برزگر” نیز وجود دارد. “گنجی” در مصاحبه با بی بی سی ضمن یکی دانستن “عدم ارائه لیست” و “تحریم” اینگونه می گوید: “کلیه گروه های اصلاح طلب بدون استثنا بر عدم حضور و مشارکت در انتخابات اجماع دارند.” “جمشید برزگر” که در بی بی سی به عنوان روزنامه نگار اصلاح طلب معرفی می شود می گوید: “اصلاح طلبان نه تنها باید خودشان فعالانه تحریم انتخابات و عدم مشارکت مردمی را دنبال نمایند بلکه باید با آگاهی دادن به مردم آنها را نیز به عدم مشارکت در انتخابات دعوت نمایند چرا که حاکمیت برای مشروعیت بخشیدن به خود به دنبال مشارکت بالای مردمی است”.
۳- زیر سئوال بردن سلامت انتخابات با رمز”انتخابات فرمایشی”:
ادعای “تقلب”، تجربه ای بود که در انتخابات سال ۸۸توانست تا حدود بسیاری اغتشاشات و درگیری های پس از انتخابات را کانالیزه و هدفمند نماید و شاه کلیدی برای به خیابان کشاندن معترضان و سر دادن شعارهایی از گسترهی “رای منو پس بدید” تا “مرگ بر …” باشد. هرچند قبلا نیز در انتخاباتهای گذشته این اتهام از سوی غربیان نسبت به ج.ا.ا مطرح می شد لیکن در فتنهی ۸۸ این اتهام بسیار کاربردی تر و پیچیدهتر مورد استفاده بیگانگان قرار گرفت تا جایی که “ابطحی” در دادگاه پس از فتنه از آن به عنوان “رمز آشوب” یاد کرد. این موضوع نشان داد که سوژه ی “تقلب” با تبدیل شدن به ابژه “تقلب” می تواند کاتالیزوری با تاریخ انقضای طولانی برای ملتهب نمودن فضای انتخابات باشد. بررسی مواضع سران غربی و رصد رسانه های بیگانه به سادگی اثبات می کند در انتخابات ۹۰ نیز دشمن برای بهره برداری از ظرفیت “اتهام تقلب” برنامه ریزی نموده است؛ البته با آراستگی جدیدتر و شکلی خاصتر، با نامی نو بنام “انتخابات فرمایشی” که تقلب و اعمال نفوذ را در دل خود دارد.
بیگانگان و ضد انقلاب می کوشند تا مسیر انتساب تقلب در انتخابات نهم مجلس را از دولت که در ریاست جمهوری در معرض اصلیترین تهمت های تقلب بود به سوی رهبری نظام و ارگان های منتسب به ایشان مانند سپاه سوق دهند[۵]. به عبارتی در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی، می توان گفت”انتخابات فرمایشی” رمز هجمه به “رهبری” است.
خبر تشکیل کمیتهی صیانت از آرا توسط “نزدیکان احمدی نژاد” که در هفته ی دوم دی ماه در تارنمایی مانند “العربیه” منعکس شد اثبات میکند، در انتخابات آتی سیبل حملات و هجمه ها از دولت به سمت رهبری تغییر خواهد کرد.
ادامهی این مسیر در نامههای اشخاصی مانند “سروش”، “تاجزاده” و “موسوی لاری” که پیرو جنبش نامه نگاری “نوری زاد” به رهبری معظم انقلاب نگاشته شد، پی گرفته شده است.
تاجزاده در نامهی خود گفته است: “با توجه به اینکه رهبری می تواند با اتخاذ تصمیمی تاریخی موجب برپایی انتخابات آزاد شود. چنانچه تا روزهای منتهی به ثبت نام داوطلبان، لوازم و مقدمات انتخابات آزاد فراهم شود و شروط آقای خاتمی محقق گردد، باید از رهبری تشکر کرد. در غیر این صورت مسئولیت برگزاری انتخاباتی فرمایشی به عهده شخص رهبر خواهد بود.”
سروش نیز در نامه ی خود به رهبر معظم انقلاب، ضمن یادآوری حوادث پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری، رسالت ترسیم فضای خفقان در ایران را بر عهده گرفته و عمر آنچه که او “حکومت” مقام معظم رهبری خوانده، کوتاه دانسته است و می نویسد: ” در انتخابات دخالت وتقلب می کنید ، مجلس را در رایزنیهای مهم سر جای خود می نشانید، اجازۀ تظاهرات آزاد به هیچ گروهی و حزبی نمی دهید، بنام دفع تهاجم فرهنگی بروزنامهها تهاجم می کنید… به احدی اجازه نقد رهبری را نمی دهید، سپاهیان را به عرصه سیاست و اقتصاد می کشید، صدا و سیما را مهار میزنید، فرهنگ و دانشگاه را امنیتی نظامی می کنید، حوزه های علمیه دینی و مساجد ومنابر را حکومتی می کنید، ناقدان را حتی اگر از مراجع باشند فرو میکوبید.”
اما تکرار این ادعاها در سخنان منتسب به “مهدی کروبی” است. رسانه های بیگانه و ضد انقلاب در مورخه ۶ دی به نقل از “کروبی”، انتخابات نهم مجلس را انتخاباتی “فرمایشی” خواندند و انتخابات را بیشتر به جای انتخاب، موجب انتصاب دانستند.[۶] همزمان با آن سخنان “آیت الله سعیدی” نمایندگی مقام معظم رهبری در سپاه که در مورد نمایندگان مجلس آینده سخن گفته بودند در این سناریو مورد بهره برداری غربیان قرار گرفت.[۷]
۴- مشروعیت زدایی از لیدران اصولگرا و اختلاف افکنی بین ایشان
همانگونه که در قسمت های قبل نیز اشاره شد، بیگانگان و ضد انقلاب می کوشند تا با تحریک اصلاح طلبان به عدم مشارکت در انتخابات گوی رقابت را تنها در میدان اصولگرایان به بازی در آورند و با ایجاد دوقطبیها و شاید چند قطبی ها محمکتر بر کوس اختلافات اصولگرایان بنوازند. این امر موجب می شود تا فرصت مناسب جهت کاهش سطح آرای اصولگرایان و مطرح شدن برخی مسائل[۸] در فضای انتخابات علیه یکدیگر توسط اصولگرایان و ایجاد حواشی بسیار و تاثیرگذار در فضای سیاسی و اجتماعی کشور مهیا گردد.
گفتهی “روح الله حسینیان” نمایندهی مجلس شورای اسلامی، مبنی بر: “اگر اصلاح طلبان در انتخابات نیایند باید با هم رقابت کنیم”[۹] و گفته “اسدالله بادامچیان” نماینده تهران در مجلس، به خبرگزاری ایسنا با مضمون: “تصور اینکه در اصولگرایان هیچ لیست غیر واحد و نظر مخالفی مطرح نخواهد شد، تصور درستی نیست.” شاید هشداری بر همین موضوع باشد.
اما در این میان یکی از اهداف اصلی القای تشتت بین اصولگرایان از سوی غربیان، مشروعیت زدایی از برخی شخصیت های مهم جریان اصولگرایی مانند “آیت الله مصباح یزدی” و “آیت الله مهدوی کنی” می باشد. بیگانگان در صدند تا با زیر سئوال بردن تحلیل ها و برآوردهای سیاسی شخصیت های برجستهی صدر اصولگرایی محوریت آنان را مخدوش نموده و لیدران فکری و معنوی این جریان را از بدنهی رهپو جدا نمایند. از همین جاست که “العربیه” با تیتر “مصباح یزدی: حمایت از محمود احمدی نژاد بی جا بود”[۱۰] تمام توان خود را برای هجمه به ایشان بکار می برد و در جایی دیگر نیز می کوشد تا بین “آیت الله مصباح یزدی” و “آیت الله مهدوی کنی” جنگ قدرت را به نمایش گذارد.
برخی حتی می کوشند تا عدم ارائه لیست مشترک و واحد اصولگرایان را نیز به ابزاری برای القای از دست رفتن هژمونی این شخصیت ها در بین اصولگرایان تبدیل نمایند.
پی نوشت ها:
۱روزنامه واشنگتن تایمز ۶ ژانویه / ۱۶ دی
۲سخنرانی در جلسهی استیضاح وزیر اقتصاد ۱۰/۸/۹۰
۳ در مورخه۱۱دی
۴ منعکس شده در مورخه۱دی در رسانه هایی مانند بی بی سی فارسی، رادیو فردا و دویچه وله
۵ بی بی سی فارسی : “نظامیان و انتخابات: حراست یا تخلف”
۶ تارنماهایی مانند بی بی سی فارسی، صدای امریکا، العربیه، رادیو زمانه، دویچه وله، رادیو فردا و رادیو اسرائیل به انعکاس آن پرداختند.
۷ تارنماهایی مانند بی بی سی فارسی و دویچه وله
۸ تیتر روز ۵دی تارنمای “رادیو اسرائیل”: “هشدار کیهان: نکند اصولگرایان در مبارزه انتخاباتی اسرار نظام را فاش کنند.”
۹ مورخه۵آذر، تارنماهای “رادیو زمانه”، “بی بی سی فارسی” و…
۱۰ مورخه ۴دی