مراتب وحدت در اصولگرایی
اندیشه وحدت از منظر آیتالله مصباح یزدی
اشاره:
یادداشت ذیل، بخش پایانی سخنان آیتالله مصباح یزدی در همایش جبهه پایداری (تهران، تابستان 1390) است. آیتالله مصباح یزدی در ابتدا به این سوالات پاسخ میدهند که وحدت را باید چگونه کسب کرد؟ آیا هر وحدتی مطلوب است؟ آیا میتوان ملاکی برای مطلوبیت وحدت یافت؟ یک نوع وحدت داریم یا میشود انواعی از وحدتها را تصور کرد؟ بعد از پاسخگویی به این سوالات و تبیین مبانی نظری وحدت، وارد بخش پایانی می شوند و از اعتقادشان به مراتب وحدت در اصولگرایی میگویند. با هم بخوانیم.
«...امروز هم وقتی صحبت از مسائل سیاسی و اشتراک در فعالیتهای سیاسی است، برای گروهی که «اصولگرا» نامیده میشوند دایره خاصی ترسیم میکنیم و نسبت به آنها ارادت ویژهای داریم؛ البته آنها که واقعاً اصولگرا باشند، نه اینکه از این نام سوءاستفاده کنند؛ چون استفاده ابزاری از نام، نوعی نفاق است.
ما به همه کسانی که واقعاً به اصول و ارزشهای اسلامی و انقلاب پایبند باشند علاقه داریم و هر خدمتی هم بتوانیم برایشان انجام خواهیم داد، اما این به این معنا نیست که همه آنها یکسانند. ما بعضی از اصولگراها را بیشتر دوست داریم و با آنها ارتباط و همکاری بیشتری داریم، زیرا کسانی را میشناسیم که دلبستگی و شناختشان نسبت به اسلام و ارزشهای اسلامی و انقلابی بیش از سایر اصولگرایان است. اینجاست که به طور طبیعی علاقه ما به آنها بیشتر خواهد بود و وظیفه ما حکم میکند که برای اینکه بتوانیم از آنان بهرهمند شویم، با آنان ارتباط و همکاری بیشتری داشته باشیم. پس، وجود گروهی درون جامعه اصولگرایان به نام «جبهه پایداری» به معنای انشقاق، انشعاب، تباین، تعارض و تضاد نیست، بلکه مشخص شدن گروهی است که برحسب تشخیصِ آن کسانی که در دایره اصولگرایی مشارکت دارند، تعلقاتشان به ارزشهای اسلامی، پایبندیشان به احکام اسلامی و فداکاریشان در راه تحقق اهداف اسلامی بیش از دیگران است، و این امر نباید جای هیچگونه توهم خطا و انحراف باشد.
در واقع، این اعلام موجودیت، بیان واقعیتی بوده که عملاً وجود داشته است و فقط در حال حاضر در ذیل یکعنوان قرار گرفته است؛ وگرنه به طور طبیعی حمایت و ارتباط ما نسبت به کسانی بیشتر است که با آنها اشتراک بیشتری داشته باشیم. حال، وقتی معتقدیم شناخت عدهای از اسلام و پایبندیشان به ارزشهای اسلام و انقلاب بیشتر است، علاقه و همکاری ما با آنان نیز بیشتر خواهد شد. این امر، نه به معنای نفی دیگران است و نه به معنای تضاد و تباین با دیگران، و نه به معنای باز کردن یک دکان دیگر! چرا که تجربه سیساله انقلاب حکایت از این دارد که هر دکانی که باز کردیم، از سوی مردم غیر از فحش، تهمت و افترا چیز دیگری عایدی نداشته است؛ البته بحمدالله از سوی خداوند و اولیای پاکش عواید بسیاری نصیبمان شده است. در اینباره نیز ممکن است بگویند: انشقاق و اختلاف کردند، وحدت را به هم زدند و ممکن است هزاران فحش هم نثار ما شود، اما والله علیم بذات الصدور؛ خدا به عمق دلها و خلوص نیتها آگاه است. امیدواریم که نیتهای ما خالص برای خدا باشد و خدا بر اخلاص ما بیفزاید.
سوتیتر:
این امر، نه به معنای نفی دیگران است و نه به معنای تضاد و تباین با دیگران، و نه به معنای باز کردن یک دکان دیگر! چرا که تجربه سیساله انقلاب حکایت از این دارد که هر دکانی که باز کردیم، از سوی مردم غیر از فحش، تهمت و افترا چیز دیگری عایدی نداشته است
* از سری مطالب سرویس سیاسی نشریه فرهنگی سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) « حیات »