خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1390/11/14
انتخابات تونس و مصر و شعارها و رويكردهاى مردم يمن و بحرين و ساير سرزمينهاى عربى، علامت ميدهد كه همه ميخواهند «مسلمان معاصر» بدون افراط خشكسرانه و تفريط غربگرايانه باشند و با شعار «اللّه اكبر» ميخواهند مسلمانانه، با تركيب «معنويت»، «عدالت» و «عقلانيت»، و با روش «مردمسالارى دينى»، از پسِ تحقير و استبداد و عقبماندگى و استعمار و فساد و فقر و تبعيضِ صد ساله رهائى يابند؛ و اين، درستترين راه است.
خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1390/11/14
خواست عمومى ملتهايتان بازگشت به اسلام است؛ كه البته به مفهوم «بازگشت به گذشته» نيست. اگر انقلابها باذناللّه واقعى بمانند و ادامه يابند و دچار توطئه يا استحاله نگردند، مسئلهى اصلى شما، چگونگى نظامسازى، قانوننويسى و مديريت كشور و انقلابها خواهد بود؛ اين همان مسئلهى مهم تمدنسازىِ اسلامى مجدد در عصر جديد است.
در اين جهاد بزرگ، كار اصلى شما اين خواهد بود كه چگونه يك تاريخِ عقبماندگى و استبداد و بىدينى و فقر و وابستگى حاكم بر كشورهايتان را در كوتاهترين زمانها انشاءاللّه جبران كنيد و چگونه با رويكرد اسلامى و به شيوهاى مردمسالارانه و رعايت عقلانيت و علم، جامعهسازى كنيد و تهديدهاى داخلى و خارجى را يك به يك از سر بگذرانيد؛ چگونه «آزادى و حقوق اجتماعى» منهاى «ليبراليزم»، و «برابرى» منهاى «ماركسيزم»، و «نظم» منهاى «فاشيزم غرب» را نهادينه كنيد؛ چگونه تقيد خويش به شريعت مترقى اسلام را حفظ كنيد، بىآنكه گرفتار جمود و تحجر شويد؛ چگونه مستقل شويد، بىآنكه منزوى شويد؛ چگونه پيشرفت كنيد، بىآنكه وابسته شويد؛ چگونه مديريت علمى كنيد، بىآنكه سكولاريزه و محافظهكار شويد.
تعريفها بايد بازخوانى و اصلاح شوند. دو الگوى «اسلام تكفيرى» و «اسلام لائيك» از سوى غرب به شما پيشنهاد شده و خواهد شد تا الگوى «اسلام اصولگراى معتدل و عقلانى» در ميان انقلابهاى منطقه تقويت نشود. كلمات را دوباره و بدقت تعريف كنيد.
«دموكرات بودن» اگر به معناى مردمى بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموكرات باشيد؛ و اگر به معناى افتادن به دام ليبرال دموكراسى درجهى دوم و تقليدى باشد، هيچ يك دموكرات نباشيد.
بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجویان1390/08/11
دست ما پر است. ما فكر درست داريم. جمهورى اسلامى يك انديشهى سياسىِ نوئى به دنيا عرضه كرده است: مردمسالارى دينى. اين انديشهى سياسى نو، متكى به فلسفهى درست، متكى به زمينههاى فكرى و اعتقادىِ مستحكم و از لحاظ عملى قابل اجرا و پيشرونده است. اين فكر، اين راه، اين فلسفه و اين تجربهاى كه در طول اين سى و دو سال در اختيار ملت ايران است، دست ما را پر كرده است.
بیانات در دیدار دانشجویان كرمانشاه1390/07/24
جمهورى اسلامى يعنى نظامى كه در آن، مردمسالارى از اسلام گرفته شده است و با ارزشهاى اسلامى همراه است. ما از اين حلقه هم عبور كرديم. منظور از دولت اسلامى اين است كه بر اساس آنچه كه در دورهى تعيين نظام اسلامى به وجود آمد، يك قانون اساسى درست شد؛ نهادها و بنيانهاى ادارهى كشور و مديريت كشور معين شد. اين مجموعهى نهادهاى مديريتى، دولت اسلامى است.
بيانات در ديدار بسيجيان استان كرمانشاه1390/07/22
يكى از چيزهائى كه در هر حركت عمومى و در هر نهضت لازم است، اين است كه بر اساس تفكرات و مبانى پايهاى اين نهضت و اين جريان، هم بايستى «واژهسازى» بشود، هم بايستى «نهادسازى» بشود. وقتى يك فكر جديد - مثل فكر حكومت اسلامى و نظام اسلامى و بيدارى اسلامى - مطرح ميشود، مفاهيم جديدى را در جامعه القاء ميكند؛ لذا اين حركت و اين نهضت بايد واژههاى متناسب خودش را دارا باشد؛ اگر از واژههاى بيگانه وام گرفت، فضا آشفته خواهد شد، مطلب ناگفته خواهد ماند.
ما مردمسالارى را قبول داريم، آزادى را هم قبول داريم، اما ليبرالدموكراسى را قبول نداريم. با اينكه معناى لغوى «ليبرالدموكراسى»، همين آزادى و همين مردمسالارى است، اما واژهى ليبرالدموكراسى در اصطلاح مردم عالم، در معرفت و شناخت مردم عالم، با يك مفاهيمى همراه است كه ما از آن مفاهيم بيزاريم؛ نميخواهيم آن اسم را بر روى مفهوم پاكيزه و سالم و صالح و خالصِ خودمان بگذاريم؛ لذا ما براى نظام مطلوب خودمان، اسم جديد ميگذاريم؛ ميگوئيم مردمسالارى اسلامى، يا جمهورى اسلامى؛ يعنى نام جديد انتخاب ميكنيم. يا براى تقسيم درست ثروت و استفادهى همگان از ثروتهاى عمومى، كه يكى از اهداف والا و اساسى اسلام است، از واژهى «سوسياليسم» استفاده نميكنيم. با اينكه سوسياليسم هم از لحاظ معناى لغوى ناظر به همين معناست، ليكن با يك مفاهيم ديگرى همراه است كه ما از آن مفاهيم بيزاريم؛ با يك واقعيتهائى در تاريخ و در جامعه همراه شده كه ما آنها را قبول نداريم. لذا ما به جاى استعمالات و اصطلاحاتى كه بين چپروها و ماركسيستها و اينها معروف بود، اصطلاح «استكبار» را، اصطلاح «استضعاف» را، اصطلاح «مردمى بودن» را مطرح كرديم و آورديم. ما آورديم، يعنى انقلاب آورد، نه اينكه اشخاص خاصى در اين زمينه تأثير حتمى و قاطعى داشته باشند.
بیانات در جمع خانوادههاى شهدا و ايثارگران كرمانشاه1390/07/21
نظامى مثل نظام جمهورى اسلامى، با اين آرمانها، با اين هدفها، با اين داعيهى بزرگى كه دارد - دشمن ظلم است، دشمن استكبار است، دشمن زيادهخواهىِ متكبرانهى قدرتهاى بينالمللى است - با چالشهائى مواجه ميشود؛ به رنگهاى مختلف، به شكلهاى گوناگون؛ لذا بايد آماده باشد. اين آمادگى، بيش از همه چيز متكى به ايمانهاى مردم است. آن حصار پشتيبان، آن پاسدار اعظم در دفاع از هويت يك ملت و عزت يك ملت و نجات يك ملت از كيد دشمنان، آگاهى مردم است؛ اين را ما در جنگ تجربه كرديم. امروز هم در هر بخشى، در هر مجموعهاى از كار كه مسئولان آگاهانه متوجه باشند و به مردم نقش بدهند، همين اتفاق خواهد افتاد.
جمهورىِ اسلامى است، مردمسالارى است؛ مردمسالارى اسلامى. مردمسالارى بايد معنائى داشته باشد؛ معناى واقعى دارد، تعارف نيست. شهدا، جانبازان، آزادگان و خانوادههاى آنها در اين راه، بهترين آزمايش را دادند. اين صبر عظيمى كه خانوادههاى شهيدان نشان دادند، خيلى ارزش دارد. اگر خانوادهها بىصبرى نشان ميدادند، بىمعرفتى نشان ميدادند، بىبصيرتى نشان ميدادند، فضاى مجاهدت سرد ميشد؛ دلها مشتاق فداكارى و ايثارگرى باقى نميماند. خانوادهها صبر نشان دادند. سالهاى متمادى از آن دوران دفاع مقدس گذشته است، اما باب شهادت بسته نشده؛ باز هم مشاهده ميكنيم خانوادههائى داغدار عزيزانى ميشوند كه به مناسبتهاى گوناگون وادى شهادت بر روى آنها در باز ميكند، آنها پر ميگشايند و ميروند. اگر اين بصيرت و اين صبر در ملتى باشد، بدون ترديد اين ملت قلهها را درخواهد نورديد.
بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1390/06/17
سابقهى فقه سياسى در شيعه، سابقهى عريقى است؛ ليكن يك چيز جديد است و آن، نظامسازى بر اساس اين فقه است؛ كه اين را امام بزرگوار ما انجام داد. قبل از ايشان كس ديگرى از اين ملتقطات فقهى در ابواب مختلف، يك نظام به وجود نياورده بود. اولْ كسى كه در مقام نظر و در مقام عمل - توأماً - يك نظام ايجاد كرد، امام بزرگوار ما بود؛ كه مردمسالارى دينى را مطرح كرد، مسئلهى ولايت فقيه را مطرح كرد. بر اساس اين مبنا، نظام اسلامى بر سر پا شد. اين، اولين تجربه هم هست. چنين تجربهاى را ما در تاريخ نداريم؛ نه در دوران صفويه داريم، نه در دورههاى ديگر. اگرچه در دوران صفويه كسانى مثل «محقق كركى»ها وارد ميدان بودند، اما از اين نظام اسلامى و نظام فقهى در آنجا خبرى نيست؛ حداكثر اين است كه قضاوت به عهدهى يك ملائى، آن هم در حد محقق كركىِ با آن عظمت بوده است؛ ايشان ميشود رئيس قضات، تا مثلاً قضات را معين كند؛ بيش از اينها نيست؛ نظام حكومت و نظام سياسى جامعه بر مبناى فقه نيست. ايجاد نظام، كارى است كه امام بزرگوار ما انجام داد. همان طورى كه جناب آقاى مهدوى در نطقشان اشاره كردند - كه من اجمالاً اطلاع پيدا كردم - امام مسئلهى ولايت فقيه را در نجف استدلالى كردند و بحث كردند؛ بعد هم در مقام عمل، اين را پياده كردند و آوردند، شد يك نظام اسلامى.
خطبههاى نماز عيد سعيد فطر1390/06/09
امسال ما در آخر سال، انتخابات را داريم. انتخابات هميشه در كشور ما تا حدودى يك حادثهى چالشبرانگيز است. اگرچه در مقايسهى با انتخاباتهائى كه در بعضى از كشورهاى دنيا - چه كشورهاى به اصطلاح پيشرفته، و چه بعضى از كشورهاى ديگر - برگزار ميشود، كه تويشان چه خباثتها، چه خيانتها، چه درگيرىها، حتّى چه كشت و كشتارها اتفاق مىافتد، بحمدالله اين حوادث در كشور ما نيست، اما بالاخره يك چالشى است؛ مردم را متوجه ميكند. مراقب باشيد اين چالش به امنيت كشور صدمه نزند. انتخابات كه مظهر حضور مردم است، مظهر مردمسالارى دينى است، بايد پشتوانهى امنيت ما باشد. نبايد اجازه داد كه اين چيزى كه ذخيرهى امنيت است، پشتوانهى امنيت است، به امنيت ما صدمه وارد كند. ديديد، حس كرديد، از نزديك لمس كرديد آن وقتى را كه دشمنان ميخواهند از انتخابات عليه امنيت كشور سوء استفاده كنند. بايد همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سياسى، كسانى كه ميتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند يك نعمت الهى پاسدارى كنند. البته ما حرفهاى گوناگونى دربارهى انتخابات داريم كه در زمان خود به مردم عرض خواهيم كرد.
بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره)1390/03/14
من چند نمونه از مظهر عقلانيت امام عرض ميكنم. اولين نمونه، همين گزينش مردمسالارى براى نظام سياسى كشور بود؛ يعنى تكيهى به آراء مردم. انتخاب مردمسالارى، يكى از مظاهر روشن عقلانيت امام در مكتب حياتبخش و نجاتبخش او بود. قرنهاى متمادى حكومتهاى فردى بر كشور ما حكومت كرده بودند و حتّى در دورانى كه در ايران جريان مشروطه به وجود آمد و بظاهر جريان قانون در كشور رسمى شد، عملاً استبداد و ديكتاتورى دوران پهلوى از استبداد گذشتگانشان گزندهتر و سختتر و مصيبتبارتر بود. در كشورى با اين سابقه، امام بزرگوار ما اين امكان را پيدا كرد، اين توفيق را يافت كه مسئلهى حضور مردم و انتخابات مردمى را به يك حقيقت نهادينه شده تبديل كند. مردم ما هرگز مزهى انتخابات آزاد را، جز در برهههاى بسيار كوتاه در صدر مشروطه، تجربه نكرده بودند. در يك چنين كشورى، در يك چنين فضائى، امام بزرگوار ما از اولين قدم، انتخابات را در كشور نهادينه كرد. بارها شنيديد كه در طول اين سى و دو سالى كه از پيروزى انقلاب اسلامى ميگذرد، در حدود سى و دو يا سى و سه انتخابات در كشور اتفاق افتاده است، كه مردم آزادانه پاى صندوقهاى رأى آمدند و رأى خودشان را به صندوق انداختند و منشأ تشكيل مجلس و دولت و خبرگان و شوراهاى شهر و امثال اينها شدند. اين، بارزترين نمونهى عقلانيت امام بزرگوار ما بود.
بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره)1390/03/14
آفت مسئوليت در يك نظامى كه متكى به آراء مردم و متكى به ايمان مردم است، اين است كه مسئولين به فكر رفاه شخصى بيفتند؛ به فكر جمعآورى براى خودشان بيفتند؛ در هوس زندگى اشرافيگرى، به اين در و آن در بزنند؛ اين آفت بسيار بزرگى است. امام خودش از اين آفت بكلى بركنار ماند و مسئولين كشور را هم بارها توصيه ميكرد كه به كاخنشينى و به اشرافيگرى تمايل پيدا نكنند، سرگرم مالاندوزى نشوند، با مردم ارتباط نزديك داشته باشند. ماها كه آن روز جزو مسئولين بوديم، امام دوست ميداشت كه با مردم ارتباط داشته باشيم، مأنوس باشيم؛ اصرار داشت كه خدمات به اقصى نقاط كشور برده شود؛ مردم نقاط دور، از خدمات عمومى كشور بهرهمند شوند.
بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى1390/03/08
انتخابات، شاخص و عَلم نظام جمهورى اسلامى است. به كورى چشم دشمنها، ما الحمدلله انتخابات را بدون اندك تأخيرى، هميشه سر وقت انجام داديم؛ اين خيلى مهم است. از سال 58 كه اولين انتخابات انجام گرفته است تا امروز، سى و يكى دو تا انتخابات انجام گرفته؛ سر وقت، با دقت. واقعاً خودشان را كُشتند كه شايد بتوانند در يك برههاى انتخابات مجلس را عقب بيندازند، اما نتوانستند. رؤساى قوا با همديگر همدست شدند كه نگذارند انتخابات مجلس شوراى اسلامى سر وقت انجام بگيرد، اما نتوانستند. خيلى تلاش كردند، آمدند، بحث كردند، حرف زدند، روزنامه نوشتند، امضاء جمع كردند، مأمورين دولتى را بسيج كردند، ولى الحمدلله نتوانستند. بعد از اين هم به توفيق الهى همين جور خواهد بود. انتخابات مهم است. انتخابات براى ما يك پرچم افتخار است؛ نشانهى مردمسالارى دينى است. انتخابات بايستى خوب انجام بگيرد. تا امروز هم با همهى بداخلاقىهائى كه از اطراف مختلف و در دورههاى گوناگون اتفاق افتاده و همين طور نق و نوق كردهاند و از قبل از انتخابات شروع ميكنند كه آره، نبادا در انتخابات تخلف بشود، فلان بشود، اما خوشبختانه هيچ چيز را نتوانستند اثبات كنند. در دورههاى مختلف بحمدالله انتخاباتِ خوب، روشن و شفافى انجام گرفته، اين دوره هم انشاءالله همين جور خواهد بود. البته تا انتخابات وقت خيلى زياد است، منتها من ميخواهم سفارش كنم كه مسئولين كشور مراقب باشند احترام انتخابات را نگه دارند. هم مجلس، هم دولت، هم قوهى قضائيه، احترام انتخابات را نگه دارند. اگر كسى به انحاء مختلف دخالت كند، هيچ روا نيست، جايز نيست. بايد مردم بر طبق روال قانونى ببينند، تشخيص بدهند، بشناسند و انتخابات انجام بگيرد.
بیانات در حرم مطهر رضوی در آغاز سال 901390/01/01
اينها بعد از آنكه عوامل خود را در اين كشورها از دست دادند، دو تا ترفند را در پيش گرفتند: يكى فرصتطلبى، يكى شبيهسازى. فرصتطلبىشان اين بود كه خواستند اين انقلابها را مصادره كنند؛ يعنى سر مردم را كلاه بگذارند، با آنها اظهار همراهى كنند، افراد طرفدار خودشان را سر كار بياورند. آنها در اين كار شكست خوردند. دوم، شبيهسازى بود. شبيهسازى يعنى شبيه آنچه را كه در مصر و در تونس و در ليبى و در بعضى از كشورهاى ديگر اتفاق افتاده است، مثلاً بتوانند در ايران - ايرانِ مردمسالارى دينى، ايرانِ ملت - پياده كنند! عواملشان در داخل كشور، مردمان ضعيف، فرومايه، حقيقتاً دستخوش هوىهاى نفسانى، سعى كردند شايد بتوانند اين كار را بكنند. خواستند در اينجا حركتِ شكستخورده، حركت كاريكاتورىِ مضحك به وجود بياورند؛ اما خب، ملت ايران توى دهنشان زد.
بیانات در حرم مطهر رضوی در آغاز سال 901390/01/01
يك شرط ديگر، حفظ اتحاد و انسجام ملى است. اين اتحادى كه امروز در ميان مردم و در بين مردم و مسئولين وجود دارد، مردم به مسئولينِ خودشان علاقهمندند، به آنها اعتماد دارند، به آنها كمك ميكنند، با آنها همراهى ميكنند، بين خود مردم اتحاد و وحدت وجود دارد، بايستى باقى بماند و روزبهروز تقويت شود. يكى از نقشههاى بزرگ دشمنان ملت ايران، ايجاد تفرقه و شكاف در داخل بوده است؛ به بهانهى قوميت، به بهانهى مذهب، به بهانهى گرايشهاى سياسى، به بهانهى جناحبندىها، به بهانههاى گوناگون. اتحاد را بايد حفظ كرد. خوشبختانه ملت ما آگاهند. همهى كسانى كه به كشورشان علاقهمندند، به نظام مردمسالارى دينى - كه مايهى افتخار امروز ملت ايران است - علاقهمندند، بايد با هم هماهنگى داشته باشند. مسئولين كشور هم همين جور؛ آنها هم بايد سعى كنند اگر گلهاى از هم دارند - كه گاهى ممكن است اين گلهها بحق هم باشد - اين گله را در معرض افكار عمومى مطرح نكنند؛ اين ضربهى به اتحاد ملى است؛ اين را همه توجه داشته باشند. من به مسئولين كشور به طور جد اين را تذكر و هشدار ميدهم. ممكن است مسئولين از هم گله داشته باشند - كه هميشه بوده؛ از اول انقلاب كه ما دستاندركار مسائل بوديم، ديديم؛ گاهى قوهى مجريه از قوهى مقننه، گاهى قوهى مقننه از قوهى قضائيه، گاهى قوهى قضائيه از قوهى مجريه گلههائى داشتند؛ طبيعت كار هم همين است، گله به وجود مىآيد - ممكن است گلهها بحق هم باشد؛ اما اين را نبايد در عرصهى افكار عمومى بياورند، ذهن مردم و دل مردم را ناراحت كنند، مردم را مأيوس كنند؛ بين خودشان حل كنند. مهمترين مسائل دنيا با مذاكره قابل حل است؛ اين مسائل جزئى اهميتى ندارد. پس انسجام قوا با يكديگر، هماهنگى قوا با يكديگر هم مهم است.
خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1389/11/15
بنده دأبم نيست از قول اين سياستمدارها و معاريف غربى چيزى بگويم؛ اما اين جملهى جالبى است. او ميگويد: دو چيز است كه اگر در ميان مسلمانها دست به دست بگردد و ملتهاى مختلف مسلمان از اين دو چيز آگاه شوند، ديگر همهى تابوهاى غرب - يعنى اصول جزمى غرب - در هم خواهد شكست و باطل خواهد شد. اين دو چيز چيست؟ اين متفكر غربى ميگويد: يكى قانون اساسى جمهورى اسلامى است؛ كه اين قانون اساسى، يك حكومت مردمى و پيشرفتهى امروزى و در عين حال دينى را در چشم مسلمانان جهان ممكن ميسازد. اين قانون اساسى نشان ميدهد كه ميتوان يك حكومتى داشت كه هم متجدد باشد، امروزى باشد، پيشرفته باشد و هم كاملاً دينى باشد. قانون اساسى اين را تصوير ميكند. ميگويد چنين چيزى ممكن است.
خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1389/11/15
امام از اول گفت انقلاب ما اسلامى است، مبتنى بر اسلام است. در دنيا هو و جنجال زياد شد؛ گفتند اسلامى بودن با دموكراسى نميسازد، اسلامى بودن ارتجاع است، اسلامى بودن عقبگرد است، احكام اسلام قابل پياده شدن نيست و چه و چه و چه. يك عدهاى هم صداهاى آنها را در داخل كشور منعكس كردند؛ كتاب نوشتند، مقاله نوشتند، شايعه پخش كردند، براى اينكه جمهورى اسلامى را از پايبندى به اسلام وادار به عقبنشينى كنند. جمهورى اسلامى ايستاد و تسليم هوچيگرىها نشد. بله، ما اسلامى هستيم؛ به اين افتخار ميكنيم و ثابت ميكنيم كه راه نجات بشر اين است. جمهورى اسلامى اين را با صداى بلند به همهى دنيا اعلام كرد.
امروز بعد از سى و دو سال، شما نگاه كنيد به جامعهى ما؛ رفتارها از روز اول اگر اسلامىتر نباشد، حداقل مثل روز اول پيروزى اين انقلاب است. جوانهائى كه امام را نديدند، دوران جنگ را نديدند، از انقلاب چيزى به يادشان نيست، اما پايبندى و التزامشان به مبانى اسلام، از بعضى ما پيرمردها بهتر است؛ قوىترند. مسئولين كشور افتخار ميكنند به اسلامى بودن. البته در طول اين سى و دو سال خيلى تلاش شد؛ حتّى در داخل تشكيلات حكومتى كسانى بودند كه تلاش كردند شايد بتوانند راهها را به صورت زيگزاگى در بياورند و تدريجاً دور كنند، زاويه بدهند؛ اما نتوانستند. جمهورى اسلامى بر سر مبانى خود، مبناى اسلامى بودن ايستاد. اين يك نمونه.
يك نمونهى ديگر، مسئلهى مردمسالارى است. امام از اول اعلام كرد كه مردم بايد نظر بدهند؛ چه در اصل انتخاب جمهورى اسلامى، چه در تدوين قانون اساسی، چه در پذيرش آن قانونى كه در مجلس خبرگان تصويب شده بود، چه در انتخاب رئيس جمهور، چه در انتخاب مجلس. امام ايستاد. ببينيد، سى و دو سال از انقلاب ميگذرد، با محاسبهى رفراندومهائى كه شده است، ما سى و دو تا حضور مردم داشتيم - يعنى به طور متوسط سالى يكى - مردم رفتند رأى دادند، انتخاب كردند. انتخاب مردم خيلى مهم است. در دوران جنگ، اين تهران زير بمباران بود، اما انتخابات تعطيل نشد. دوران جنگ، در شهرهائى كه موشكباران رژيم صدام بود، انتخابات تعطيل نشد. در يكى از دورههاى مجلس فشار آوردند شايد بتوانند به دلائل سياسىِ خودشان انتخابات را تأخير بيندازند، اما موفق نشدند. تا امروز در انتخابات جمهورى اسلامى و حضور مردم، يك روز تأخير نشده است؛ اين مردمسالارى است. روز اول امام گفت و جمهورى اسلامى بر سر اين مردمسالارى ايستاد؛ قبول نكرد كه از مردمسالارى عبور كند. امروز مسئولين كشور، از خبرگان رهبرى كه رهبر را نصب ميكنند و عزل ميكنند، گرفته، تا رياست جمهورى، تا مجلس، تا شوراها، منتخبين مردمند. جريانهاى گوناگون هم سر كار آمدند. اينجور هم نبوده است كه ما بگوئيم يك جريان؛ نه، از اول تا امروز، اين چند رئيس جمهورى كه سر كار آمدند، هر كدام به يك شكل، يك جهتگيرى و گرايش سياسى داشتند؛ اما همه با انتخاب مردم بر سر كار آمدند.
بيانات در ديدار عمومى مردم چالوس و نوشهر1388/07/15
جمهورى اسلامى دو جزء دارد: جمهورى است، يعنى مردمى است؛ اسلامى است، يعنى بر پايهى ارزشهاى الهى و شريعت الهى است.
مردمى است، يعنى مردم در تشكيل اين نظام، در بر روى كار آوردن مسئولان اين نظام نقش دارند، پس مردم احساس مسئوليت ميكنند؛ مردم بركنار نيستند. مردمى است، يعنى مسئولان نظام از مردم و نزديك به مردم باشند، خوى اشرافيگرى، خوى جدائى از مردم، خوى بىاعتنائى و تحقير مردم در آنها نباشد. ملت ما قرنهاى متمادى خوى اشرافيگرى را، استبداد و ديكتاتورى را در حاكمان نابحقِ اين كشور تجربه كرده و دوران جمهورى اسلامى ديگر نميتواند اينجور باشد. دوران جمهورى اسلامى يعنى دوران حاكميت آن كسانى كه از مردمند، با مردمند، منتخب مردمند، در كنار مردمند، رفتارشان شبيه رفتار مردم است. اين، معناى مردمى است. مردمى است، يعنى بايد به عقايد مردم، به حيثيت مردم، به هويت مردم، به شخصيت مردم، به كرامت مردم اهميت گذاشته بشود. اينها مردمى است.
اسلامى است، يعنى همهى آنچه كه گفتيم، پشتوانهى معنوى پيدا ميكند. حكومتهاى دموكراسى سكولار، بيگانهى از دين، جداى از دين، و در مواردى ضد دين، ميروند كنار. اسلامى است، يعنى مردم در كار دنيايشان هم كه كار ميكنند، تلاش ميكنند، در واقع دارند كارِ خدائى ميكنند. آن كسانى كه براى جامعه كار ميكنند، آن كسانى كه براى استحكام نظام كار ميكنند، آن كسانى كه براى پيشبرد كلمهى اين نظام و اين كشور و اعلاى كلمهى اين نظام كار ميكنند، براى خدا دارند كار ميكنند. خدائى است. اين خيلى ارزش دارد، اين يك نسخهى جديد است؛ اين نسخهى جديدى است كه دنيا اين را بعد از زمان پيامبران و بعد از صدر اسلام تا امروز، ديگر نديده. اين، چيز كمى نيست. اين، دشمن دارد. ديكتاتورهاى عالم هم دشمن اين نظامند؛ سلطهگران و متجاوزان به حقوق ملتها هم دشمن اين نظامند؛ بايد منتظر دشمنى بود. منتها اين ملت نشان داده است كه اين دشمنىها در ايستادگى او اثرى ندارد. سى سال است دشمنها، دشمنى ميكنند و ملت ايران ايستادگى ميكند و نتيجهى اين چالش، پيشرفت شگفتانگيز ملت ايران شده و اين پيشرفت بعد از اين هم ادامه خواهد داشت
خطبههای نماز جمعهی تهران1388/03/29
اين انتخابات، عزيزان من! براى دشمنان شما يك زلزلهى سياسى بود؛ براى دوستان شما در اكناف عالم يك جشن واقعى بود؛ يك جشن تاريخى بود. در سى سالگى انقلاب اين جور مردم بيايند نسبت به اين نظام و اين انقلاب و آن امام بزرگوار اظهار وفادارى كنند! اين يك جنبش عمومى و مردمى بود براى تجديد پيمان با امام و با شهدا؛ و براى نظام جمهورى اسلامى يك نفس تازه كردن، يك حركت از نو، يك فرصت بزرگ. اين انتخابات، مردمسالارى دينى را به رخ همهى مردم عالم كشيد. همهى كسانى كه بدخواه نظام جمهورى اسلامى هستند، ديدند مردمسالارى دينى يعنى چه. اين يك راه سوم است. در مقابل ديكتاتورىها و نظامهاى مستبد از يك طرف، و دموكراسىهاى دور از معنويت و دين از يك طرف ديگر، اين مردمسالارى دينى است؛ اين است كه دلهاى مردم را مجذوب ميكند و آنها را به وسط صحنه ميكشاند. اين، امتحان خودش را داد. اين يك نكته دربارهى اين انتخابات.
بيانات در ديدار سران و معتمدان عشاير كردستان1388/02/24
نظام جمهورى اسلامى با مردمسالارى دينى، با حضور حقيقى مردم در انتخاب ردههاى مختلف مسئولين اجرائى و تقنينى، با حضور مردم در ميدانهاى گوناگون، با انس ميان مسئولان و مردم - اين را شما بدانيد كه جلسهاى مثل جلسهى امروز ما كه دو طرف نسبت به يكديگر محبت ميورزند و دلهايشان از محبت يكديگر لبالب و سرشار هست، لااقل در هيچ يك از كشورهائى كه ما در نزديكى خودمان ميشناسيم، نظير و شبيه اين وجود ندارد. البته راههاى دور را خبر نداريم و گمان هم نميكنم. قشرهاى مختلف مردم نسبت به مسئولين كشور، نسبت به مديران طراز اول كشور احساس نزديكى و خويشاوندى ميكنند. مسئولين كشور نسبت به قشرهاى مردم عشق ميورزند. اين يك محبت صادقانه است. چنين چيزى در جاى ديگر وجود ندارد - اميد جديدى را در اين منطقه به وجود آورده. اگر مىبينيد فلان دولت وابستهى به آمريكا، فلان دولت بظاهر مسلمان و در باطن همدست صهيونيستها، فلان دولت مستبد و مستكبر نسبت به نظام جمهورى اسلامى لحظهاى از بدخواهى و بددلى فروگزار نميكنند، به خاطر همين خصوصيت اين نظام است كه توانسته در دل ملتهاى آنها جاى خود را باز كند.
بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)1388/01/01
انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشى نيست. پايهى نظام ما همين انتخابات است. يكى از پايهها، انتخابات است. مردمسالارى دينى با حرف نميشود؛ مردمسالارى دينى با شركت مردم، حضور مردم، ارادهى مردم، ارتباط فكرى و عقلانى و عاطفى مردم با تحولات كشور صورت ميگيرد؛ اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگانى و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست. اين مردمسالارى، عامل پايدارى ملت ايران است. اينكه شما توانستهايد در طول اين سى سال از نهيب ابرقدرتها نترسيد، اينكه ابرقدرتها هم غير از نهيب نتوانستند ضربهى اساسى به شما بزنند، اينكه جوانان كشور در ورود به ميدانهاى گوناگون اين شجاعت و اخلاص را نشان ميدهند، ناشى از مردمسالارى دينى است؛ اين را بايد خيلى قدر بدانيم. انتخابات سرمايهگذارى عظيم ملت ايران است؛ مثل اينكه شما سرمايهى سنگين و عظيمى را در بانك ميگذاريد، بانك با آن كار ميكند و شما از سودش استفاده ميكنيد؛ انتخابات يك چنين چيزى است. ملت ايران سرمايهگذارى عظيمى را ميكند، سپردهگذارى بزرگى را انجام ميدهد و سود آن را ميبرد. آراء يكايك شما مردم سهمى است از همان سرمايهگذارى و سپردهگذارى. هر رأيى كه شما در صندوق مىاندازيد، مثل اين است كه يك بخشى از پول آن سپرده را داريد تأمين ميكنيد. يك رأى هم اهميت دارد. هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ايران بيشتر در چشم مخالفان و دشمنانش ديده خواهد شد؛ براى ملت ايران حرمت بيشترى خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنيا خوشحال ميشوند. عظمت ملت ايران را حضور مردم در انتخابات نشان ميدهد؛ انتخابات اين است. بنده همواره در درجهى اول در انتخابات سعيم بر اين است كه به مردم عرض كنم حضور شما در اين انتخابات مهم است. اين، تصديق و تأييد و مستحكم كردن نظام جمهورى اسلامى است. مسئله فقط يك مسئلهى سياسى و فردى و اخلاقى محض نيست؛ يك مسئلهى همهجانبه است. انتخابات با سرنوشت مردم سر و كار دارد؛ بخصوص انتخابات رياست جمهورى كه سپردن قوهى اجرائيهى كشور به دست يك نفر و يك مجموعه است كه كشور را براى مدت چند سال اداره كنند؛ اينقدر انتخابات اهميت دارد.
بيانات در اولين ديدار با نمايندگان مجلس هشتم1387/03/21
ولايتى كه امروز شما داريد - قانونگذارى، ولايت است - يك ولايت الهى است؛ ريشه در ولايت الهى دارد؛ برخاسته و پديد آمده از ولايت الهى است. اين مردمسالارى دينى كه ما میگوييم، معنايش اين است؛ يعنى نمايندهى مجلس شوراى اسلامى از اين طريقى كه در قانون اساسى براى مجارى اعمال ولايت الهى معين شده، يك ولايتى پيدا كرده است كه اين شد يك تكليف. بنابراين آنچه كه در مجلس شوراى اسلامى تصويب میشود، براى من شخصى و نوعى واجبالاتباع است و بايستى بر طبق او عمل كنم. اين مبنا، مبناى اسلامى است.
بيانات در اولين ديدار با نمايندگان مجلس هشتم1387/03/21
تفكر اسلامى بر مبناى يك پايهى محكم، برخاسته از ولايت الله، با شيوهى مشخص و تدوين شدهى در قانون اساسى جمهورى اسلامى كه خداى متعال به انسانها حق داده كه يك حقى را به كسى بسپرند، بنا شده كه بگويند آقا! شما بيا براى ما اين كارها را انجام بده. مردم هم اين حق را در آراء خودشان در مجلس، در رياست جمهورى، در آن چيزهايى كه به آراء مردم وابسته است، به افراد میدهند. بنابراين پايهى مردمسالاری دينى اين است؛ يعنى يك پايهى اصيل و عميق كه حقيقتا مورد اعتقاد است.
بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم1386/12/22
ارزشهاى انقلاب چيست؟ ارزشهاى انقلاب در درجهى اول، استحكام ايمان و ديانت در دلهاست - كه منشأ همهى كارها و مجاهدتها اين است - عدالت اجتماعى است، مبارزهى با فساد است، آزادى مردم در انتخاب است، عدم تحميل آراء فردى و حزبى و دولتى و غيره بر مردم است، كه مردم آزادانه فكر كنند، آزادانه عمل بكنند؛ در چارچوب مقررات اسلامى. مردمسالارى دينى يعنى اين. اينها ارزشهاى انقلاب و مبانى انقلاب است.
بیانات در اجتماع عظیم مردم يزد1386/10/12
انسان غصه ميخورد كه بعضيها به خاطر ملاحظات سياسى - ملاحظات جناحى بايد بگويم - جورى حرف ميزنند كه گوئى در اين مملكت دموكراسى، مردمسالارى نيست. اين بىانصافى است. بيست و هشت سال است كه اين ملت هر سال به طور متوسط يك انتخابات دارد؛ انتخابات آزاد، انتخابات از روى عقلانيت، انتخابات با حضور گستردهى مردم، داراى نوسان، با حضور گرايشهاى مختلف. چرا براى دلخوشى دشمنانمان كه سعى ميكنند انكار كنند وجود دموكراسى در سايهى اسلام را و مرتباً منفىبافى ميكنند، ما هم همان حرفهاى آنها را تكرار كنيم؟
ملت ايران با اعتماد به نفس خود اين بناى مبارك را گذاشت؛ توانست مردمسالارى را به وجود بياورد، آن هم با يك شيوهى تازه و بىسابقه؛ مردمسالارى دينى. در همهى جاى دنيا دموكراسيها در يك چهارچوب قرار دارند. هيچ جا وجود ندارد كه يك دموكراسىاى باشد، اما به وسيلهى يك چهارچوب و يك هدفگذارى خاصى هدايت نشود؛ يا به وسيلهى احزاب است، يا به وسيلهى دستگاههاى قضائى است، يا به وسيلهى دستگاههاى خارج از دستگاه قضائى و اجرائى است. همه جاى دنيا اينجور است. ما اين چهارچوب را اسلام قرار داديم؛ چون ملت ايران ملت مسلمانند؛ چون ملت ايران مؤمنند. اين شد مردمسالارى دينى، مردمسالارى اسلامى.
علت اينكه ملتهاى مسلمان از كشورهاى ديگر، به چشم عظمت به ملت ايران نگاه ميكنند، اين است كه ملت ايران اولاً جرئت كرد وارد ميدان بشود و نظام حكومتى جرئت كرد به مردم ميدان بدهد و بعد هم يك معناى خاصى، يك شكل خاصى، صيغهى خاصى از مردمسالارى را كه دنيا او را نميشناخت، در دنيا مطرح كرد؛ مثل پرچمى در دست گرفت.
همه جاى دنيا ملتها و دولتها تحت تأثير هوچىبازيهاى تبليغاتى دشمنانشان قرار ميگيرند؛ ملت ايران تحت تأثير هوچىبازيها قرار نگرفت. در قضيهى مردمسالارى دينى، در بسيارى از قضاياى ديگر، در مسئلهى زنان، در مسئلهى شيوههاى معمول ما در سياست خارجى، در ارتباطمان با قطبهاى قدرت جهانى، در هيچ كدام از اينها، ملت ايران به خاطر هوچىبازيهاى تبليغاتى منفعل نشد؛ راه خودش را عوض نكرد، بعد از اين هم همين خواهد بود. من ميگويم اين اعتماد به نفس را ملت ايران بايد حفظ كند.
بیانات در اجتماع عظیم مردم يزد1386/10/12
مسئلهى انتخابات، مسئلهى مهم امسالِ ملت ايران است. البته مسائل مهم داشتهايم، اين آخر سالى شايد مهمترين مسئلهى كشور كه در سال جارى ما اتفاق مىافتد، انتخابات مجلس است. البته هنوز تا آن وقت فاصله داريم و زمان براى حرف زدن و گفتن هنوز باقى است، بنده هم عرايضى دارم كه انشاءاللَّه در وقت خود خواهم گفت. آنچه كه امروز ميخواهم به شما بگويم، اين است كه ملت ايران انتخابات را قدر بدانند. انتخابات يك نمايشگاه است براى نشان دادن عزم و رشد ملى ملت ايران، استقامت ملت ايران، دانائى و هوشيارى ملت ايران، پايبندى ملت ايران به نظام مردمسالارى دينى.
بيانات در مراسم هيجدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)1386/03/14
نظام جمهورى اسلامى، آن دمكراسى مبتنى بر مبانى غلط غربى را رد ميكند. مردمسالارى دينى به معناى كرامت حقيقى انسان و حركت عموم مردم در چهارچوب دين خدا و نه در چهارچوب سنتهاى جاهلى و خواستههاى كمپانيهاى اقتصادى و اصول خودساختهى نظاميان و جنگسالاران است. در نظام جمهورى اسلامى، حركت برخلاف آنهاست؛ حركت در چهارچوب دين خداست و ارادهى مردم، تعيين كنندهى مطلق است.
بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى1386/01/01
ملت ما توانسته است در فرهنگ سياست بينالمللى مفاهيم جديدى را وارد كند. دنيا مردمسالارى دينى را نمىشناخت؛ امروز مردمسالارى دينى يك عنوان و شعار مطلوب در ميان همهى ملتهاى اسلامى است. دنيا تعريف نظام سلطه را نمىشناخت؛ اين را ملت ما تعريف كرد و در فرهنگ سياست بينالمللى وارد شد. مسئلهى دينمحورى سياست، قانون، مديريت كشور؛ اينها همه مفاهيم جديدى است كه ملت ما توانسته است اينها را وارد كند.
بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى1386/01/01
امروز ايران يك كشور آزاد است؛ با اين مردمسالارى واضح - كه مردمسالارى ما در دنيا بسيار كمنظير است - با اين ارتباط مستحكم بين مردم و مسئولان كشور؛ اين ايران از نظر امريكايىها، از نظر دولت امريكا و سياستمداران امريكا يك كشور نامطلوب به حساب مىآيد؛ اين نشاندهندهى جهتگيرى استكبار جهانى در مقابل حقايق موجود عالم است. البته امريكايىها از اين دشمنى سودى نبردهاند و باز هم نخواهند برد. ملت ايران روزبهروز قوىتر مىشود و ارزشهاى انقلاب روزبهروز برجستهتر و تازهتر مىشود.
پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت افتتاح چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبری1385/12/01
الگوی نوين مردمسالاری دينی، راه جديدی را به بشريت ارائه كرده است كه زندگی انسان در آن، از آفات نظامهای بنا شده بر استبداد فردی و حزبی يا برآمده از نفوذ زرسالاران و چپاولگران، و از غرقه شدن در وادی ماديگری و اباحيگری و دور افتادن از معنويت، مبرا گردد، و تقابل و تضاد خداپرستی با مردم گرايی را در عمل تخطئه كند.
هرگز انتظار نبوده است كه نظامهای مبتنی بر زر و زور و قدرتهای مستكبر و باندهای تحكم و استثمار، در برابر اين پديده بی تفاوت بمانند و با آن ستيزه نكنند. اين الگوی نوين، در رشد خود و در بقا و استحكام خود در دست يابی به هدفهای خود، حجتی قاطع بر ضد همه ی نظامهايی است كه به نام انسان گرايی مردم را از خدا و معنويت بيگانه ساختند و با نام مردمسالاری انسانها را به شكلهای گوناگون در پنجه ی اقتدار خود فشردند.
بيانات در ديدار مردم استان سمنان1385/08/17
امروز شما ملت ايران بافتهى نظرى غرب را زير سؤال بردهايد؛ غربيها پايهى كار خودشان را بر دينزدايى قرار داده بودند و مىگفتند با دين نمىشود جلو رفت؛ شما اين را باطل كرديد. معلوم شد دين نه فقط مانع پيشرفت نيست، بلكه تشديدكنندهى نيرو و تقويتكنندهى حركت به سمت جلوست؛ اين را ملت ايران ثابت كردند. غربيها مىگفتند كارها بايستى با نظر مردم انجام بگيرد؛ شعار دمكراسى مىدادند؛ اما عملا حزببازيهاى غربى - كه نمونههايش را در خيلى از كشورهاى دنيا؛ كشورهاى معروف و بزرگ غرب مشاهده مىكنيد - نقش مردم را كمرنگ كرد. شما نشان داديد كه دمكراسى واقعى، «مردم سالارى دينى» است؛ مردم مىبينند، مىشناسند، تشخيص مىدهند، دوست مىدارند و رأى مىدهند؛ يعنى خود مردم هستند و احزاب، نقش ضعفى دارند؛ نقش حقيقى مال خود مردم است؛ مردم هستند كه اراده مىكنند و تصميم مىگيرند.از اول انقلاب تا امروز، انتخاباتهاى گوناگون، حضور مردم را نشان داده و نقش آن را مسجل و مشخص كرده است.
بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان1385/08/17
امروز دنيا، دنياى تعارض فلسفهها و فكرهاست. يكى از دلايلى كه انقلاب اسلامى توانسته است در مقابل كارشكنيهاى غرب ايستادگى كند - كه امروز هم پيش از ظهر اشارهى مختصرى كردم - همين است؛ ما فكر به ميدان آورديم؛ ما مثل يك كودتا عمل نكرديم. امروز تفكرات اجتماعى و سياسى جمهورى اسلامى، تفكرات سياسى و اجتماعى غرب را به طور جد به چالش كشيده است؛ همين مسئلهى مردمسالارى دينى و مسئلهى پيگيرى عدالت.
بيانات در مراسم هفدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)1385/03/14
در مكتب سياسى امام، هويت انسانى، هم ارزشمند و داراى كرامت است، هم قدرتمند و كارساز است. نتيجهى ارزشمندى و كرامت داشتن اين است كه در ادارهى سرنوشت بشر و يك جامعه، آراء مردم بايد نقش اساسى ايفا كند. لذا مردمسالارى در مكتب سياسى امام بزرگوار ما - كه از متن اسلام گرفته شده است - مردمسالارى حقيقى است؛ مثل مردمسالارى امريكايى و امثال آن، شعار و فريب و اغواگرى ذهنهاى مردم نيست. مردم با رأى خود، با ارادهى خود، با خواست خود و با ايمان خود راه را انتخاب مىكنند؛ مسؤولان خود را هم انتخاب مىكنند. لذا دو ماه از پيروزى انقلاب نگذشته بود كه امام اصل نظام برآمدهى از انقلاب را به رأى مردم گذاشت. شما اين را مقايسه كنيد با رفتارى كه كودتاگران نظامى در دنيا مىكنند، رفتارى كه حكومتهاى كمونيستى مىكردند، و رفتارى كه امروز امريكا مىكند. امروز امريكا بعد از پانزده ماه كه با اشغال نظامى عراق را گرفته است، هنوز به مردم اين كشور اجازه نمىدهد كه بگويند براى حكومت خود چه چيز و چه كسانى را مىخواهند. نمايندهى سازمان ملل ديروز مصاحبه مىكند و مىگويد چون امريكايىها در عراق حضور نظامى دارند، بايد رأى حاكم امريكايى در انتخاب عناصر دولت مراعات شود! دمكراسى اينها اين است. نام دمكراسى، اغواگرى است. دمكراسى حتى در كشورهاى خودشان هم، يك مردمسالارى حقيقى نيست؛ جلوه فروشى به وسيلهى تبليغات رنگين و پولهاى بىحسابى است كه در اين راه خرج مىكنند؛ لذا آراء مردم گم است. در مكتب سياسى امام رأى مردم به معناى واقعى كلمه تأثير مىگذارد و تعيين كننده است. اين، كرامت و ارزشمندى رأى مردم است. از طرف ديگر امام با اتكاء به قدرت رأى مردم معتقد بود كه با ارادهى پولادين مردم مىشود در مقابل همهى قدرتهاى متجاوز جهانى ايستاد؛ و ايستاد. در مكتب سياسى امام، مردمسالارى از متن دين برخاسته است؛ از «امرهم شورى بينهم» برخاسته است؛ از «هو الذى ايدك بنصره و بالمؤمنين» برخاسته است. ما اين را از كسى وام نگرفتهايم. عدهيى مىخواهند وانمود كنند كه نقش مردم در ادارهى حكومتها را بايد غربىها بيايند به ما ياد بدهند! غربيها خودشان هنوز در خم يك كوچه گرفتارند! همين امريكايىها و همين مدعيان دمكراسى، ديكتاتورهايى از قبيل محمد رضاى پهلوى را - كه سىوپنج سال در اين مملكت ديكتاتورى مطلق داشت و قبل از او پدرش حدود بيستسال در اين كشور ديكتاتورى كرد - در آغوش گرفتند و پشتيبانى كردند و از آنها حمايت كردند. اينها طرفدار دمكراسىاند؟! دروغ مىگويند. هر كس مىخواهد دمكراسى اينها را ببيند، به عراق برود. برود رفتار آنها را با مردم مظلوم افغانستان ببيند. برود دمكراسى امريكايى را از حمايت بىدريغ امريكا از شارون جنايتكار ببيند. دمكراسى آنها اين است؛ ما از اينها دمكراسى ياد بگيريم؟! اينها براى انسان نقش و ارزش قائلند؟ شما ببينيد امروز در فلسطين چه فجايعى دارد اتفاق مىافتد. آيا فلسطينىها انسان نيستند؟ آيا صاحب سرزمين خود نيستند؟ آيا حق ندارند رأى و عقيده داشته باشند؟ امروز زشتترين و فجيعترين رفتار در فلسطين و عراق و افغانستان - و قبل از اين در بسيارى از مناطق ديگر - دارد صورت مىگيرد؛ آن وقت همان كسانى كه اين رفتارهاى زشت را انجام مىدهند، خجالت نمىكشند و ادعاى دمكراسى مىكنند! رئيس جمهور امريكا وقيحانه ادعا مىكند كه رسالت گسترش دمكراسى در دنيا و خاورميانه بر دوش او سنگينى مىكند! دمكراسى آنها را در زندانهاى امثال ابوغريب - كه در عراق و گوانتانامو كم هم نيستند - مردم دنيا دارند مىبينند. اين، دمكراسى و حقوق بشر آنهاست! بسيار غافلانه است اگر كسى در داخل جوامع ما و در ميان امت اسلامى خيال كند كه غربىها بايد بيايند به ملتهاى ما دمكراسى و مردمسالارى ياد بدهند! ما توقع داريم گويندگان و نويسندگانى كه از انصاف برخوردار هستند، طورى حرف نزنند و طورى ننويسند كه گويى امروز آنها دارند به مردم ما پيام مردمسالارى مىدهند. مردمسالارى را امام آورد؛ مردمسالارى را انقلاب آورد. در كشورى كه در طول قرنهاى متمادى، جز در برهههاى بسيار كوتاه - كه مثل يك لحظه گذشته است - معناى رأى و ارادهى مردم را نمىدانستند (ما در طول عمر خود چشممان به صندوق رأى نيفتاده بود! براى رأى مردم ايران كسى ارزش قائل نبود و ديكتاتورها در تمام دوران حكومت خود بيشترين بىاعتنايى را به مردم ما مىكردند) امام و انقلاب و نظام اسلامى ما مردمسالارى را آورد. عدهيى طورى حرف مىزنند كه گويا ما تازه داريم وارد ميدان مردمسالارى مىشويم! اين بىانصافى نيست؟ اين چشم بستن بر روى حقيقت نيست؟
بيانات در سومين كنفرانس بينالمللى قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين1385/01/25
دنياى اسلام بيدار شده، شعار حاكميت اسلام در همهى كشورهاى اسلامى جايگاه نخست را در ميان جوانان و دانشگاهيان و روشنفكران اين كشورها باز يافته. ايران اسلامى كه پروراننده و به عمل آورندهى انديشهى مردمسالارى دينى است، روزبهروز قوىتر و پيشرفتهتر شده، اسلام ناب كه امام خمينى آن را پيراسته از التقاط و انحراف و جمود و تحجّر معرفى كرد، در عرصهى سياسى بسيارى از كشورها امتداد يافته و در شرق و غرب دنياى اسلام ريشه دوانيده است. طعم تلخ و زهرآگين ليبرال دمكراسى غرب كه تبليغات امريكايى، مزوّرانه مىخواست آن را داروى شفابخش معرفى كند، جان و تن ملت اسلامى را آزرده و دل آنان را گداخته است.
پيام رهبر معظم انقلاب اسلامی بمناسبت كنگره عظيم حج1384/10/19
دنياى اسلام براى مردمسالارى و حقوق بشر، محتاج نسخهى مغلوط و بارها نقضشدهى غرب نيست، مردمسالارى در متن تعاليم اسلامى و حقوق انسان از برجستهترين سخنان اسلام است. دانش را از دارندگان آن، از هرجا و هر كه، بايد آموخت ولى دنياى اسلام بايد همت كند تا هميشه شاگرد نماند و از استعدادهاى خود و همت خود براى نوآورى و ابتكار و توليد علم كمك بگيرد.
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبههاى نماز جمعهى تهران1384/05/28
براى اينكه اين كار تحقق پيدا كند، در درجهى اول ما يك حركت انقلابى لازم داشتيم؛ براى اينكه بناى ضايع و پوسيده و كج و بدبنيان رژيمهاى استبدادى را از بين ببريم. اين كار را ملت با كمال قدرت و با موفقيت كامل انجام داد. بعد از آن&