بسم الله الرحمن الرحیم
ویژگی های مجلس مطلوب از دیدگاه مقام معظم رهبری (1)
در این یادداشت ویژگی های مجلس از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس در سال های مختلف استخراج شده است که به ترتیب سال مرتب شده و در سه شماره منتشر می گردند..
صلابت و محکم بودن در برابر استکبار جهانی و تبلیغات دشمن
بنده بايد از مجلس محترم تشكر كنم به خاطر اينكه اين مواضع را در طول اين دوره تا امروز و انشاءالله تا آخر دوره، به طور واضح از خود بروز و نشان داده است. خيلى براى كشور و براى انقلاب سرشكستگى داشت اگر مجلس احياناً در يكى از اين قضاياى مهم سياسى و اين حوادث گوناگون دچار خطا ميشد يا موضعگيرى نميكرد يا بدتر از آن، موضعگيرى غلط ميكرد. اينكه مجلس در قضاياى مختلف سياسى دنيا، در هجمههاى دشمنان به جمهورى اسلامى، قرص و محكم، واضح و آشكار ايستاد و موضع گرفت، واقعاً جاى افتخار دارد، جاى تشكر دارد. من صميمانه تشكر ميكنم و اصرار دارم بر اينكه اين مواضع، همچنان با همين استحكام، با همين قوت ادامه داشته باشد؛ چون چالش ميان انقلاب اسلامى و استكبار جهانى، چالش مستمرى است، چالش ادامهدارى است. البته به حول و قوهى الهى تا ابد طول نخواهد كشيد؛ هرچه زمان ميگذرد، كفهى نظام اسلامى سنگينتر ميشود، قوىتر ميشود. آن روزى كه دشمنان احساس نوميدى كنند، هجمهها كم خواهد شد، بتدريج زائل خواهد شد؛ ليكن تا آن روز، ايستادگى ملت، ايستادگى نخبگان ملت، يك امر ضرورى و لازم است؛ اين را بايد ادامه داد. مبادا ظرافتهائى كه در نوع برخورد انقلاب با دشمن مورد نظر است، مورد غفلت قرار بگيرد. ببينيم كه امروز نقشهى دشمن در مورد انقلاب چيست. به تعبير متعارف و رائج، سناريوى دشمن را حدس بزنيم، ببينيم دنبال چيست. اگر توانستيم درست بفهميم، درست حدس بزنيم و در مقابل سناريوى دشمن رفتار و اعمال خودمان را برنامهريزى كرديم، قطعاً دشمن شكست خواهد خورد.(8/3/90)
البته من اين را عرض بكنم؛ اينجا جاى تقواى جمعى است. ما يك تقواى فردى داريم، كه هر كسى خود را تحت مراقبت دائم داشته باشد. تقواى كامل اين است كه انسان به طور دائم خود را تحت مراقبت داشته باشد؛ مثل كسى كه در يك محوطهى پوشيدهى از خارهاى دامنگير دارد حركت ميكند - اين مثال، هم در روايات هست، هم در كلمات بزرگان هست - بايد دائم حواسش باشد؛ يعنى زير پايش را نگاه كند. اگر غفلت كنيد، خار دامن شما را ميگيرد، لباس شما را پاره ميكند، پاى شما را مجروح خواهد كرد. تقوا را تشبيه كردهاند به حركت در خارستان. خب، اين تقواى فردى است و لازم است؛ راه دستيابى به فوز و فلاح هم فقط همين است. اگر كسى بخواهد به فلاح برسد، به فوز برسد، به نجات ابدى برسد، بايستى تقوا داشته باشد. هر مقدار اين حالت بيشتر بود، فوز و فلاح بيشتر است.(8/3/90)
تقوای جمعی
يك تقواى جمعى هم داريم. تقواى جمعى اين است كه جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حيث جمع، مراقب خودشان باشند. بىمراقبتى جمعها نسبت به مجموعهى خودشان، موجب ميشود كه حتّى آدمهائى هم كه در بين آن جمعها تقواى فردى دارند، با حركت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جائى بروند كه نميخواهند. در طول اين سى سال، ما از اين ناحيه ضربه خوردهايم. يكى از جاهائى كه ضعف نشان دادهايم، همين بوده.
مثال برای عدم تقوای جمعی
در دهههاى قبل، يك جريانى در كشور وجود داشت به نام جريان چپ. آنها شعارهاى خوبى هم ميدادند، اما خودشان را مراقبت نكردند و تقواى جمعى به خرج ندادند. در ميانشان آدمهائى بودند كه تقواى فردى هم داشتند، اما نداشتن تقواى جمعى، كار آنها را به جائى رساند كه فتنهگرِ ضد امام حسين و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تكيه كند! آنها نيامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهندهى ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تكيه كند؛ اين خيلى خطر بزرگى است. آنها غلتيدند. بنابراين تقواى جمعى لازم است.(8/3/90)
یکدستی مجلس در عین اختلاف جناح ها
وقتى كه انسان به تركيب مجلس و بافت مجلس نگاه ميكند، با توجه به اختلاف جناحها و جهتگيرىها و سلائق سياسى - كه خوب، يك امر طبيعى است - مجلس را يك مجموعهى شاداب، مؤمن و داراى احساس مسئوليت مىبيند. همين هم درست است.(18/3/89)
جهان درحال تغییر در نتیجه مجلس فعال
اگر ما در اين شرائط نقشآفرينى كنيم، يقيناً به نفع آيندهى كشور، آيندهى نظام و آيندهى تاريخ ما خواهد بود. اين نقشآفرينى هم متوقف به اين است كه در داخل، انسجام لازم، اقتدار لازم، انگيزهى كافى، همكارىهاى صميمى و تنگاتنگ وجود داشته باشد. به مسائل كشور، به مسائل قانونگذارى، به رابطهى دولت و مجلس، به موضعگيرىهاى گوناگون در زمينهى مسائل داخلى و خارجى، با اين ديد بايد نگاه كرد؛ از اين منظر بايد همهى اين مسائل را ديد. آن وقت خيلى از چيزهائى كه حالا ممكن است به نظر ماها در نگاه اول اهميت پيدا كند، كمقدر خواهد شد و از اهميتش كاسته خواهد شد. (18/3/89)
اهمیت بررسی و مطالعه مسائل در کمیسیون ها
نظم در کار
كميسيونها در مجلس خيلى وظيفه و نقش بر عهده دارند. كمسيونها خيلى بايد كار كنند. صحن علنى مجلس البته جاى تصميمگيرى است، اما كار بنيانى در كميسيونها انجام ميگيرد؛ بلكه حتّى ما در طول اين سالهاى متمادى در مجلس كسانى را سراغ داشتيم كه قبل از اينكه بيايند توى كميسيون اظهارنظر كنند، خودشان پيشمطالعه ميكردند، ميرفتند نگاه ميكردند، مطالعه ميكردند، جوانب قضيه را ميسنجيدند. اينجور كارى خيلى خوب است. آن وقت شما هنگامى كه وارد مجلس شديد، وارد صحن شديد، قانون كه مطرح شد، موافق و مخالف كه صحبت ميكنند، هر نكتهاى از سخنان آنها مورد توجه قرار ميگيرد. اين كه نباشد، آدم خالىالذهن باشد، حرف موافق و مخالف مثل اين است كه يك چيزى دارند توى فضا و هوا ميگويند؛ تصميمگيرى انسان هم تصميمگيرى متكى به حجت نخواهد بود؛ چه دربارهى قانون، چه دربارهى بعضى از مصوبات ديگر؛ تعيين اشخاص، وزير، غير وزير. وقتى قبلاً مطالعه شده باشد، انسان با حجت وارد ميشود. گاهى ميشود كه ده نفر مخالفت ميكنند، فضا فضاى مخالف است؛ اما شما كه موافقيد، استدلال داريد، فكر داريد و بر طبق آن اجتهاد و فهمى كه از مسئله داريد، عمل ميكنيد؛ اين درست است. يعنى ميخواهم خدمت آقايان و خانمها عرض كنم كه كار بررسى در كميسيون، بلكه قبل از كميسيون را بايد جدى گرفت. لذا حضور در كميسيونها خيلى مهم است، و حضور سر ساعت و حضور مستمر خيلى اهميت دارد.(18/3/89)
اهمیت دادن به اصول و مبانی انقلاب و سخنان امام
حالا مثلاً فرموديد كه به سياستهاى ذيل اصل 44 قانون اساسى توجه است. ببينيد، اين خودش يك شاخص است. اگر سياستهاى اصل 44 را قبول داريم، فرض كنيد قانونى بگذرانيم كه با اين سياستها نخواند، چطور اين مردود است از نظر شما؟ عين همين مسئله در شكل كلان مربوط به اصل ارزشهاى انقلاب است، اصل مبانى انقلاب است. مبانى انقلاب را بايد مرور كرد؛ فراموش نكنيد. اينى كه گفته بشود ما در نظرات امام - فرض بفرمائيد حالا تعبير «ترديد» نميكنند، اما حرفهائى ميزنند كه معنايش همان ترديد است - ترديد كنيم، اين درست نيست. وصيتنامهى امام، جمعبندى شدهى فرمايشات امام (رضوان اللَّه تعالى عليه) مبانى انقلاب ماست، اصول انقلاب ماست. امام مرد بزرگى بود، آگاه بود. اينها را دائماً در نظر داشته باشيد. قانون، موضعگيرى و حركت بر اين اساس باشد. ممكن است يك نفر يك جور بفهمد، يك نفر يك جور ديگر بفهمد - اين اشكالى ندارد - اما بايد هدف اين باشد، محور اين باشد. (3/4/88)
مجلس بدون تشنج و تنش و اصطکاک
نبايد بگذاريد كار به اصطكاك برسد. مردم هم واقعاً ديگر از اصطكاك خوششان نمىآيد. بعضى از دورههاى مجلس، دورههاى پراصطكاكى بود. بازخورد اين تشنجها در مجلس، بازخورد بسيار منفىاى بود. مردم هيچ خوششان نمىآيد. هر وقت مردم اين راديوى مجلس را باز ميكردند، يك دعوائى توى آن بود؛ يك حرف نيشدار و گزندهاى توى آن بود. مردم اين را دوست ندارند. مردم ميخواهند ماها كه اينجا در مسند مديريت كشور نشستيم، با همديگر مهربان باشيم، با هم كار كنيم، نسبت به هم صميمى باشيم. نه اينكه از گناهان و خطاهاى هم اغماض كنيم؛ ابداً - اينكه هيچ مطلوب نيست، اين ضد ارزش است - اما نوع برخوردها، نوع صميمى، نوع مهربانانه، نوع مؤمنانه و برادرانه بايد باشد.(3/4/88)
استکبار ستیزی و قاطعیت
از جملهى نقاط قوّت بسيار بارز در اين مجلس، مواضع محكم و اصولى در مسائل بينالمللى و در مواجههى با استكبار بود. خيلى بد است كه دشمنانى كه با يك ملت، با جهتگيرى يك ملت و با اصول يك ملت مخالفند، ناگهان از دل تشكيلاتِ مديريت كشور، يك چراغ سبز و يك علامت موافقتى دريافت كنند! خيلى خجالتآور است و انسان احساس خفّت مىكند.(8/3/86)
منطق ما در مقابلهى با دستاندازىهاى امريكايى، منطق ضعيفى نيست. منطقى است كه اگر براى همهى ملتهاى دنيا تبيين بشود، با همهى دل به آن مىگروند. ما حرف زورى نمىزنيم؛ حرف خلاف متعارفى نمىزنيم. ما مىگوييم يك ملت و يك كشور، نمىخواهد اجازه بدهد كه يك قدرت، يك امپراطورىِ متجاوز، مدعى و طلبگار از همهى دنيا، به منابع او دست بيندازد، به منابع انسانى او دست بيندازد، سياست او را تعيين كند و از او سلب اختيارات كند. مىگويند: فلان كار را بكنيد، فلان كار را نكنيد، فلان چيز را بفروشيد، فلان چيز را بخريد، اين كار را براى حكومتتان بپذيريد، آن را نپذيريد! اين كارى است كه الان امريكايىها در خيلى از جاهاى دنيا دارند مىكنند. در متصرفات شوروىِ سابق مكرر كردند؛ در منطقهى خاورميانه دهها سال است دارند مىكنند؛ در آسيا و در خيلى از كشورها دارند مىكنند. ايران گفت ما نمىخواهيم شما در كار ما دخالت كنيد؛ مىخواهيم خودمان تصميم بگيريم. اين حرف بدى است؟ ملت ايران در مواجههى روبهرو و آشكار با استكبار، مىگويد شما چرا دم از حقوق بشر مىزنيد و اينجور آشكار و فاضح حقوق بشر را در همه جا - در عراق، در افغانستان، در آفريقا، در كوزوو، حتّى در خود امريكا - نقض مىكنيد؟! اين حرفى نيست كه ملتها اين را نفهمند.
استکبار ستیزی و قاطعیت
اين مجلس در موضع رفيع و والاى مجلسِ قانونگذارى ايستاد و در همهى ماجراها و فراز و نشيبها، اين موضعِ ضد استكبارى خودش را علناً، با صراحت، با وضوح و با منطق، بيان كرد. منطق و استدلال هم بر سخنان و رفتار او حاكم بود. اين خيلى باارزش است و نمىشود آن را نديده گرفت. دوستان شما هم اين را قبول دارند، دشمنان شما هم اين را قبول دارند. اين هم يكى از آن خطوط اساسى افتخارات شماست كه در محاسباتتان، بايد شكر او را بگزاريد. (8/3/86)
عدم تشنج آفرینی
يكى از امتيازات اين مجلس در اين سه سال گذشته - كه انشاءاللَّه در يك سال باقيمانده هم همينطور باشد - اين بود كه منشأ تشنجات سياسى و بگومگوهاى اختلافافكن در بيرون نشد؛ راديو را كه انسان باز مىكند تا گفتگوى مجلس را بشنود، با مجموعهاى از بيانها و گفتارهايى مواجه بشود كه جز دعوا و تشنج و اختلاف و اتهام از آن بيرون نمىآيد. اين مجلس در اين زمينه، مواضعِ خوب و قابل قبولى داشت. البته برخى از اظهارات در مجلس هست كه به آن اشاره مىكنم؛ لكن مجموعاً مجلسِ تشنجآفرينى نبود و در درون خودش خوب بود. (8/3/86)
اولویت بندی برای کارهای کشور
نگاه كنيد و ببينيد اولويتها و اهمها چيست و با جديت دنبال آن برويد. البته يك فهرستى هم رئيس محترم مجلس چندى پيش به من ارائه كردند كه پانزده، شانزده مورد در آن نوشته شده بود؛ خوب بود؛ البته بنده نه تعيين مىكنم و نه ترجيح مىدهم، شما خودتان مىدانيد. تعدادى از چيزهائى را كه واقعاً براى كشور مهم و اساسى و ماندگار است، يا فورى و فوتى است - و لو خيلى اساسى نيست، اما براى وضع كنونى از يك فوريتى برخوردار است - انتخاب كنيد و بدون نگاه به مسائل خاصى كه ممكن است براى هر كسى پيش بيايد - مسائل جناحى و شخصى و غير ذلك - آنها را دنبال كنيد. (8/3/86)
ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار
البته در آن خطوط اساسىِ مهمى كه لازم بود به عنوان امتياز عرض بكنيم، مواضع قاطع شما در قضيهى هستهاى بود كه آن هم يكى از نقاط برجسته است. خيلى خوب عمل كرديد. كار درست همين بود كه دولت را الزام كنيد به ايستادگى؛ دولت هم خودش علاقهمند به اين كار و پيشرو در اين كار است. اين درست بر طبق مصلحت كشور و مصلحت آينده است. به طبقات كمدرآمد و ضعيف هم مانند قبل اهتمام داشته باشيد. (8/3/86)
خود داری از تصویب قوانین مخالف هانون اساسی جهت جلوگیری از اتلاف وقت در بررسی شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام
اگر مىگوئيم به كارهاى اساسى بپردازيد، با همين ملاحظات اساسىِ ديگرى است كه در اين كار وجود دارد. مثلاً يك وقتى امام به نمايندگان مجلس شوراى اسلامى فرمودند كه درست است كه هر چه شما تصويب كنيد به شوراى نگهبان مىرود و اگر مخالف قانون اساسى بود رد مىشود؛ اما اين معنايش اين نيست كه شما از اول، چيزى را كه مىدانيد مخالف قانون اساسى است تصويب كنيد و به آنجا بفرستيد؛ آنها هم رد مىكنند؛ بعد هم بالاخره يك مجمع تشخيصى وجود دارد كه برود آنجا! نه، اين تضييع وقت مجلس است: آوردن قانونى كه صريحاً بر خلاف قانون اساسى است به مجلس، يا وارد شدن به بعضى از جزئياتِ مسائل اجرائى. (8/3/86)
انتقاد منصفانه
نه اينكه بگوئيم انتقاد نكنند؛ انتقاد دو گونه است. علامتِ دلسوزانه بودن انتقاد اين است كه وقتى انسان انتقاد را بيان مىكند، نقطهى قوّت را هم در كنار او بيان كند تا معلوم بشود كه بناى نظر شخصى، بناى انتقامگيرى و بناى اذيت كردن ندارد؛ والّا اگر ما يك مجموعهاى داشته باشيم كه نقاط قوّت و نقاط ضعفى هم دارد، آن وقت در بيان انتقاد، نقاط قوّتش را اصلاً در نظر نگيريم و به زبان نياوريم، بعد يك يا دو يا دهتا از نقاط ضعف را همين طور بنا كنيم گفتن؛ معلوم است كه تضعيف خواهد شد. علامت اين كه نمىخواهيم تضعيف كنيم، اين است كه نقاط قوت را هم بيان كنيم. حالا اگر يك وقت در موردى انتقادى هم داريم، بگوئيم؛ اشكالى ندارد و كسى با آن مخالفتى ندارد. (8/3/86)
مواظبت بر اظهارات برای سوء استفاده نکردن دشمن
توجه بكنيد در اين اظهاراتى كه بر زبان مىآوريد - هم نطقِ پيش از دستور، هم بيان تذكر، هم راههاى نظارت بر دولت: سؤال و تذكر و استيضاح - در طرف مقابل و جبههى مقابل، دشمن از روى غفلت خود يك پيام غلطى دريافت نكند. چون گاهى اوقات ما قصد بدى هم نداريم، اما طورى حرف مىزنيم كه طرف مقابل از حرف ما دچار اشتباه مىشود؛ خيال مىكند كه يك گرايش طرفدارِ او در بين اين مجموعه وجود دارد؛ آن وقت تشويق مىشود و روحيه پيدا مىكند. مواظب باشيد دشمن روحيه پيدا نكند. (8/3/86)
توفیق پیدا کردن در صورت رعایت تقوا
تقوا معیار عمل ما
اگر ما و شما در جهتگيرى كلىِ كارهايى كه در زندگى انجام مىدهيم - و از جمله، كارهاى دوران مسؤوليت - خط رعايت تقوا و احساس وظيفه و مسؤوليت را پيش بگيريم، خداى متعال هم توفيقات خودش را ارزانى خواهد داشت؛ «يا ايّها الّذين امنوا اتّقوااللَّه و قولوا قولا سديدا يصلح لكم اعمالكم و يغفر لكم ذنوبكم». اگر تقوا به ميان بيايد، خداى متعال هم اعمال را اصلاح و ما را هدايت مىكند؛ «انّ علينا للهدى»؛ خداى متعال هدايت را بر عهدهى خودش دانسته. اگر ما در خط تقوا، رعايت امر و نهى الهى و مواظبت از رفتارِ خود حركت كنيم، بدون شك خداى متعال ما را هدايت و كمبودهاى كار ما را جبران خواهد كرد - «يغفرلكم ذنوبكم» - و اگر در جاهايى نادانسته خطا و اشتباهى از ما سر بزند، آنها را مورد مغفرت قرار خواهد داد و آبروى ما را حفظ خواهد كرد. بنابراين تقوا ملاك است؛ يعنى غير از ملاك ارزشى كه چه كسى پيش خدا بالاتر است - و آن تقواست - براى خود ما هم كه بفهميم چه كار بكنيم، چه كار نكنيم؛ كدام كار خوب است، كدام كار منتج است و كدام كار نيست؛ معيار، تقواست. اگر تقوا را رعايت كرديم، حرف و عمل ما هم با هدايت و كمك الهى در مسيرِ درست قرار خواهد گرفت. پس، اول و آخرِ همهى حرفهاى ما تقواست.(8/3/84)
خدمت گذاری نه پول و شهرت و مقام
من قبلاً شايد خدمت شما برادران و خواهران عزيز عرض كردهام - اگر هم نگفتهام، الان عرض مىكنم - اين چهار سال كه يك سالش هم گذشت، مثل برق مىگذرد. آنچه شما بايد از اين چهار سال بهره ببريد، پولى نيست كه به دست مىآيد، يا احترام و شعارى كه به نفع شما داده مىشود، يا سرشناس شدن و به دست آمدن جاه و معروفيت، يا نام چنين و چنان. آنچه از اين چهار سال در درجهى اول بايد مورد توجه و همت ما باشد، اين است كه وقتى در پيشگاه خداى متعال حاضر شديم- كه خيلى هم زود خواهد بود؛ يعنى اگر شما صد سال هم عمر كنيد، خيلى زود خواهد گذشت. واقعاً وقتى انسان گذر عمر را نگاه مىكند، مىبيند خيلى سريع گذشته؛ ما غافليم كه خيال مىكنيم طول مىكشد؛ نه، به سرعتِ برق مىگذرد - ذخيرهيى را در دستمان خواهيم داشت و آن، چهار سال خدمت و كار است. (8/3/84)
مراقبت از خود در وقت کوتاه خدمت
خداوند در آيات آخر سورهى مباركهى حشر مىفرمايد: «يا ايّها الّذين امنوا اتّقوا اللَّه والتنظر نفس ما قدّمت لغد»؛ تقوا پيشه كنيد - يعنى مراقب خودتان باشيد - و حواستان باشد كه لغزش و اشتباه و انحرافى پيش نيايد؛ و نتيجهى اين مواظبت - «والتنظر نفس ما قدّمت لغد» - بايد اين باشد كه ببينيم براى فردا چه فراهم كرده و از پيش فرستادهايم. بعد بلافاصله مىفرمايد: «واتّقوا اللَّه انّ اللَّه خبير بما تعملون»؛ خداى متعال بينا و داناست. ما بايد مراقب خود و بيناى كار خود باشيم و حواسمان باشد؛ به نظر من، اين خط و جهت اصلى است. اگر اين رعايت شد و اهتمام به اين گماشته شد، هم طرحهاى خوب در مجلس مطرح خواهد شد؛ هم لوايح بموقع تصويب خواهد شد؛ هم وظيفهى نظارتى، خوب انجام خواهد شد؛ هم ملاحظهى حال مردم خواهد شد؛ هم ملاحظهى توسعهى كشور خواهد شد؛ هم ملاحظهى عدالت خواهد شد؛ يك مقدارش را خود ما مىفهميم، يك مقدارش را هم خدا به ما كمك مىكند و ما را هدايت و دستگيرى مىكند. اگر اين قدم از اول در اين جهت برداشته نشد، همه نوع احتمالى وجود دارد و واقعاً انسان نمىتواند مطمئن باشد كه چه خواهد كرد و چگونه خواهد شد. بنابراين عرض اصلى من اين است كه مراقب باشيد اين چهار سال مىگذرد. (8/3/84)
قانون گذاری صحیح و داشتن تقویم و برآورد درستی از مسئولیت خود
آن چيزى كه تكيهى اصلى من روى آن است، اين است كه اين مسؤوليت را قدرشناسى كنيد؛ يعنى تقويم و برآورد درستى از اين مسؤوليت داشته باشيد. البته شما آقايان و خانمها اين برآورد را داريد؛ ما تذكراً عرض مىكنيم. مسؤوليت شما خيلى سنگين است. شما مىخواهيد قانون بهوجود بياوريد. قانون، نرمافزار ادارهى كشور است؛ دستگاههاى اجرايى در حكم سختافزارها هستند. اگر شما بتوانيد اين نرمافزار را هوشمندانه، صحيح، جامع، مؤثر در ابعاد گوناگون زندگى و پُركنندهى خلأها فراهم كنيد، سختافزارها كار خودشان را درست انجام خواهند داد. البته سختافزار هم گاهى اوقات تعمير مىخواهد، گاهى اوقات روغنكارى مىخواهد، گاهى اوقات دورانداختن مىخواهد؛ ليكن يك سختافزارِ خوب هم با يك نرمافزارِ ناقص و غلط هيچ محصولى نخواهد داشت. شما در واقع در اينجا داريد نرمافزار مديريت كشور يا بخش عمدهيى از آن را فراهم مىكنيد. البته وظيفهى نظارت و ديگر وظايف مجلس شوراى اسلامى هم در جاى خود محفوظ است. (8/3/84)
نظم و حظور به موقع سر پست ها
مطالعه وتحقیق در مورد لوایح و ...
به نظر من چيزى كه در مجلس مهم است، حضور نمايندگان محترم سر پُستهاست. برخى از نمايندگان محترم به من گفتند تعطيلات مجلس زياد است؛ دربارهى اين مسأله من نمىتوانم اظهارنظرى بكنم؛ اين را هيأت رئيسهى محترم بايد بررسى كنند؛ ليكن در همان بخشى كه غير تعطيل و وقت كار است، حضور بايد منضبط، سر وقت و با رعايت دقيقه و ثانيه باشد؛ هم در داخل صحن مجلس و هم در كميسيونها. كار كميسيونهاى تخصصى هم خيلى مهم است. حضور در كميسيونها، سر وقت در كميسيونها حاضر شدن، كار كردن، واقعاً مطالعه كردن، پيش مطالعه كردن، لوايح را ديدن، طرحها را سنجيدن، با افرادى كه لازم است مشورت شود، مشورت كردن، حتّى مباحثه كردن در داخل مجلس قبل از اينكه انسان به مرحلهى تصميمگيرى برسد - چه در كميسيون و چه در صحن مجلس - لازم است. (8/3/84)