بسیاری عالمان اخلاق بر این باورند که اصل اخلاق موهبتی الهی است که تکمیل و تتمیم آن در اختیار آدمیان است، چنان که مرحوم سید علی خان کبیر، شارح صحیفه سجادیه نیز بر این موضع است. (ر.ک: ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۵)
نکته گفتار نیز این است که «آیا انسان می تواند اخلاقی زندگی کند؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت که بنا بر روایت منقول از امام صادق(علیه السلام) که: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّهِ»(کافیر ج۸ر ص۱۷۶ر ح۱۹۷)، انسانها از لحاظ وجودی با یکدیگر متفاوت اند؛ به عبارت بهتر فلز وجودی انسانها با یکدیگر فرق دارد. اما این بدین معنا نیست که هرکس فلزِ وجودی نیکو و خوبی دارد، آن را بارور میسازد. چه بسا یک قطعه مس که بر آن صناعت و کار هنری انجام گرفته و نقش و نگار یافته باشد، از تکه ای نقره که بکر و دست نخورده رها شده، گرانبهاتر باشد. انسانها نیز اینگونهاند؛ هرچند ممکن است به علت لطف، ژنتیک، وراثت، محیط و … فلز وجودی شخصی عالی، متوسط یا عادی باشد، لیکن با ممارست و مواظبت می توان زنگار از سیرتِ آن گرفت و نقش و نگاری درخور بدان داد یا آنکه با رهاساختن یا تضییع یک ذات نیکو، از رونق و ارزش آن کاست یا به کلی آن را از میان برد
در محیط مدرسه هرکس بایک فکر و عقیده ای درس می خواند وافکارش جدا ازافکار دیگران است
ما باید یادبگیریم که چگونه به انها احترام بگذاریم:
1 اگر از معلمان مربوطه ی مدرسه بگویم باید به احترام بزرگ تر بودن در مدرسه آنها را والا بداریم زیرا آنها خیر ما را می خواهند
2 اگر از دوستان و اطرافیان اینگونه است باید از بی احترامی به افکار و عقاید آن جلوگیری کنیم و خودمان نیزسعی کنیم که باعث رنجش او نشویم
3 هر کس در محیط و خانواده ای جدا از دیگری پرورش یافته است و ما باید بیشتر به عقاید خود رسیدگی کنیم ودیگران را مورد تمسخر وآزار خود قرار ندهیم .
4 زیرا مدرسه جای تحمیل افکار ما به دیگران نیست وهرکس خانواده اش بیشتر در پرورش افکار عقاید او تاثیر دارد.
5 اخلاق مهمترین جز زندگی انسان است که نیمه ی بیشتر آن اول به خانواده و بعد مدرسه تعلق خواهد گرفت. و مهمترین کاری که در مدرسه باید انجام شود رعایت ادب و خوش اخلاقی در حضور بزرگان مدرسه و دوستان و همکلاسی ها یمان است.
6 ما باید در س اخلاق و ادب را از مکتب معصومین وائمه ی کربلا بیاموزیم