تاريخ : جمعه 26 فروردین 1390  | 7:29 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : زنان و جهاد اقتصادی

نقش خانوار وزنان در اقتصاد جامعه آنگاه بیشتر روشن می شود که بدانیم نیروهای خلاق، مبتکر ومغزهای دگرگون کننده مسیر جامعه همه حاصل مدیریت مطلوب، قدرتمند و کارآمد خانواده و زن به عنوان مدیر دارایی های این نهاد است.

اقتصاد خانواده به معنای چگونگی سامان دهی و مدیریت منابع خانه است. خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالاهای مورد نیاز را فراهم می سازد و زن بدون مناقشه به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده در این سازماندهی و مدیریت، نقش اساسی را ایفا می کند. جایگاه مادری و همسری عمده منابع مصرف را به زن می سپارد و انتظار می رود که او بتواند با ساماندهی و مدیریت صحیح بین درآمد و مصرف، توازن برقرار کند و با برنامه ریزی و اجرای صحیح در شد و توسعه اقتصاد خانواده نقش مؤثر ایفا نماید. از آن جا که جدول بازدهی اقتصاد خانواده در تنظیم نمودار رشد و توسعه اقتصادی جامعه و برنامه های کلان بخش های مختلف دولتی و خصوص تأثیر بسزا دارد، می توان گفت که زنان در واقع نقش کلیدی در استفاده بهینه از منابع دارند. منابع در این جا شامل، زمان، پول یا درآمدهای دیگر می باشد.

 
دسترسی به منابع سخت، و از دست دادن آن ها آسان است؛ از این رو باید مدیر خانواده با ساماندهی و مدیریت صحیح و سالم بتواند بهترین انتخاب ها و گزینش ها را داشته باشد. خانواده غیر از منابع مادی منابع دیگری نیز در اختیار دارد که قابل تبدیل به پول نیست و در بیشتر موارد تجدید پذیر هم نمی باشد. از جمله این منابع؛ عشق، انسجام خانواده، خاطرات خوش و غیره است، و چون این منابع برای اعضای خانواده رضایت خاطر ایجاد می کند، باید نقش اساسی آن ها و جایگاه خاص هر کدام مورد توجه قرار گیرد تا افراد بتوانند با بالاترین سطح مطلوب از آن ها بهترین استفاده را بنمایند؛ از این رو باید گفت: «انتخاب»، قلب اقتصاد خانواده است.

 
نقش الگوهای دینی در هدایت زندگی بشر به سوی فلاح و رستگاری دنیا و آخرت زنده و پویا است. حضرت زهرا (س) همان گونه که در تمام شؤون، الگویی حسنه است، در این مورد نیز بهترین نقش را در مدیریت و سازماندهی اقتصاد خانواده ایفا می نماید. در سیره عملی حضرت زهرا (س) نقش منابع غیر مادی در اقتصاد اسلامی مهم تر از منابع اقتصادی است که آن حضرت بهترین شکل معقول و منطقی را جهت استفاده از آن ها به کار گرفت. از آن جمله؛ شکر گزاری، دعا و کمک گرفتن از ذکر خداوند برای رفع نیازمندی های مادی خانواده و غیره بیشترین رضایت خاطر را برای اعضا ایجاد می کند. آنچنان که در ماجرای اطعام مسکین و یتیم و اسیر اعضای خانواده شامل: همسر، فرزندان و حتی خادم منزل با رضایت و خشنودی کامل، حضرت زهرا (س) را همیاری نمودند.

امروز عوامل تأثیر گذار بر رضایت مندی یا تابع مطلوبیت خانواده در ادبیات اقتصادی شامل: عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی است که باعث افزایش مطلوبیت خانواده ها می شود.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 8:16 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : زنان و جهاد اقتصادي     

اسلام زن را در مباحث مالی و اقتصادی آزاد گذاشته است. اسلام به شکل بی سابقه ای جانب زن را در مسائل مالی و اقتصادی رعايت کرده، از طرفی به زن استقلال و آزادی کامل اقتصادی داده و دست مرد را از مال و کار او کوتاه کرده و حق قيموميت در معاملات زن را از مرد گرفته و از طرف ديگر با برداشتن مسؤوليت تأمين بودجه خانوادگی از دوش زن، او را از هر نوع اجبار و الزامی برای دويدن به دنبال پول معاف کرده است.
علاوه بر آزادی اقتصادی زن در اموال خود، اسلام برای زن مهريه و نفقه قرار داده است؛ به اين علت که نيروی جسمانی او کم است و هم چنين قوای بدنش در اثر دوران بارداری و شيردهی و تربيت فرزند نيز کمتر می شود وپرداخت نفقه و مهريه بر مردان واجب است.يكی از مسلمات دين اسلام اينست كه مرد حقی به مال زن و كار زن ندارد، نه ميتواند به او فرمان دهد كه برای من فلان كار را بكن، و نه اگر زن كاری كرد كه بموجب آن كار ثروتی به او تعلق ميگيرد مرد حق دارد كه بدون رضای زن در آن ثروت تصرف كند، و از اين جهت زن و مرد وضع مساوی دارند.

و بر خلاف رسم معمول در اروپای مسيحی كه تا اوايل قرن بيستم رواج داشت، زن شوهردار از نظر اسلام در معاملات و روابط حقوقی خود تحت قيمومت شوهر نيست، در انجام معاملات خود استقلال و آزادی كامل دارد.
اسلام در عين اينكه به زن چنين استقلال اقتصادی در مقابل شوهر داد و برای شوهر هيچ حقی در مال زن و كار زن و معاملات زن قرار نداد، آئين مهر را منسوخ نكرد، اين خود ميرساند كه مهر از نظر اسلام بخاطر اين نيست كه مرد بعدا از وجود زن بهره اقتصادی ميبرد و نيروی بدنی او را استثمار ميكند، پس معلوم ميشود اسلام سيستم مهری مخصوص بخود دارد، قرآن كريم تصريح ميكند كه مهر " نحله " و عطيه است.

قرآن اين عطيه و پيشكشی را لازم ميداند، قرآن رموز فطرت بشر را با كمال دقت رعايت كرده است و برای اينكه هر يك از زن و مرد نقش مخصوصی كه در طبيعت از لحاظ علائق دوستانه به عهده آنها گذاشته شده ، فراموش نكند لزوم مهر را تأكيد كرده است. نقش زن اينست كه پاسخگوی محبت مرد باشد، محبت زن خوب است بصورت عكس العمل محبت مرد باشد نه بصورت ابتدائی.
عشق ابتدائی زن، يعنی عشقی كه ازناحيه زن شروع بشود و زن بدون آنكه مرد قبلا او را خواسته باشد عاشق مردی بشود، همواره مواجه با شكست عشق و شكست شخصيت خود زن است، بر خلاف عشقی كه بصورت پاسخ به عشق ديگری در زن پيدا ميشود، اين چنين عشق نه خودش شكست می خورد و نه به شخصيت زن لطمه و شكست وارد می آورد.

در قوانين اسلامی، نفقه نيز مانند مهر وضع مخصوصی بخود دارد و نبايد با آنچه در دنيای غير اسلامی ميگذشته يا ميگذرد يكی دانست. اگر اسلام به مرد حق ميداد كه زن را در خدمت خود بگمارد و محصول كار و زحمت و بالاخره ثروتی كه زن توليد ميكند مال خود بداند، علت و فلسفه نفقه دادن مرد به زن روشن بود، زيرا واضح است اگر انسان، حيوان يا انسان ديگری را مورد بهره برداری اقتصادی قرار دهد ناچار است مخارج زندگی او را نيز تأمين كند.اگر گاريچی به اسب خود كاه و جو ندهد آن اسب برای او باركشی نمی كند.
اما اسلام چنين حقی برای مرد قائل نيست. به زن حق داد مالك شود.تحصيل ثروت كند و بمرد حق نداده در ثروتی كه بهاو تعلق دارد تصرف كند و در عين حال بر مرد لازم دانسته كه بودجه خانواده را تأمين كند، مخارج زن و فرزندان و نوكر و كلفت و مسكن و غيره را بپردازد.

چرا و به چه علتی؟ متأسفانه غرب مابها به هيچ وجه حاضر نيستند درباره اين امور ذره ای فكر كنند، چشمها را بروی هم ميگذارند و عين انتقاداتی را كه غربيان بر سيستمهای حقوقی خودشان ميكنند، و البته آن انتقادات صحيح هم هست، اينها در مورد سيستم حقوقی اسلام ذكر ميكنند. واقعا اگر كسی بگويد نفقه زن در غرب تا قرن نوزدهم چيزی جز جيره خواری و نشانه بردگی زن نبوده است راست گفته است، زيرا وقتی كه زن موظف باشد مجانا داخله زندگی مرد را اداره كند و حق مالكيت نداشته باشد نفقه ای كه باو داده ميشود از نوع جيره ای است كه به اسير يا علوفه ای است كه بحيوانات باركش داده ميشود.

اما اگر قانون به خصوصی در جهان پيدا شود كه اداره داخله زندگی مرد را به عنوان يك وظيفه لازم از دوش زن بردارد و به او حق تحصيل ثروت و استقلال كامل اقتصادی بدهد، در عين حال او را از شركت در بودجه خانوادگی معاف كند، ناچار فلسفه ديگری در نظر گرفته و بايد در اطراف آن فلسفه تأمل كرد. اسلام در هزار و چهارصد سال پيش اين قانون را گذراند و گفت "«للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن، نساء، 32» مردان را از آنچه كسب ميكنند و بدست می آورند بهره ای است و زنان را از آنچه كسب می كنند و بدست می آورند بهره ای است. قرآن مجيد در آيه كريمه همانطوری كه مردان را در نتايج كار و فعاليتشان ذی حق دانست زنان را نيز در نتيجه كار و فعاليتشان ذی حق شمرد.

در آيه ديگر فرمود " «للرجال نصيب مما ترك الوالدان و الاقربون و للنساء نصيب مما ترك الوالدان و الاقربون، نساء 7». يعنی مردان را از مالی كه پدر و مادر و يا خويشاوندان بعد از مردن خود باقی ميگذارند بهره ای است و زنانرا هم از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود باقی مي گذارند بهره ای است.
اين آيه حق ارث بردن زن را تثبيت كرد. عرب جاهليت حاضر نبود به زن ارث بدهد، اما قرآن كريم اين حق را برای زن تثبيت كرد. انگيزه ای كه سبب شد اسلام به زن استقلال اقتصادی بدهد جز جنبه های انسانی و عدالت دوستی و الهی اسلام نبوده.

اسلام با اين دو آيه انقلاب عظيم اجتماع بوجود آورد، اما آرام و بی ضرر و بی خطر. اسلام زن را از بندگی و بردگی مرد در خانه و مزارع و غيره رهانيد و با الزام مرد به تامين بودجه اجتماع خانوادگی، هر نوع اجبار و الزامی را از دوش زن برای تأمين مخارج خود و خانواده برداشت، زن از نظر اسلام در عين اينكه حق دارد طبق غريزه انسانی به تحصيل ثروت و حفظ و افزايش آن بپردازد، طوری نيست كه جبر زندگی، او را تحت فشار قرار دهد و غرور و جمال و زيبائی را كه هميشه با اطمينان خاطر بايد همراه باشد از او بگيرد.

از نظر اسلام فرضا زن دارای ثروت هنگفتی بوده و چندين برابر شوهر دارائی داشته باشد، ملزم نيست در اين بودجه شركت كند. شركت زن در اين بودجه، چه از لحاظ پولی كه بخواهد خرج كند و چه از لحاظ كاری كه بخواهد صرف كند، اختياری و وابسته به ميل و اراده خود اوست.
از نظر اسلام با اينكه بودجه زندگی زن جزء بودجه خانوادگی و بر عهده مرد است، مرد هيچگونه تسلط اقتصادی و حق بهره برداری از نيرو و كار زن ندارد، نمی تواند او را استثمار كند، نفقه زن از اين جهت مانند نفقه پدر و مادر است كه در موارد خاصی بر عهده فرزند است، اما فرزند در مقابل اين وظيفه كه انجام ميدهد هيچگونه حقی از نظر استخدام پدر و مادر پيدا نميكند.حقيقت اينست كه اسلام نخواسته بنفع زن و عليه مرد، يا بنفع مرد و عليه زن قانونی وضع كند. اسلام نه جانبدار زن است و نه جانبدار مرد.

اسلام در قوانين خود سعادت مرد و زن و فرزندانيكه بايد در دامن آنها پرورش يابند و بالاخره سعادت جامعه بشريت را در نظر گرفته است. اسلام راه وصول زن و مرد و فرزندان آنها و جامعه بشريت را به سعادت، در اين می بيند كه قواعد و قوانين طبيعت و اوضاع و احوالی كه بدست توانا و مدبر خلقت به وجود آمده ناديده گرفته نشود.
اسلام در قوانين خود اين قاعده را همواره رعايت كرده است كه مرد مظهر نياز و احتياج و زن مظهر بی نيازی باشد، اسلام مرد را بصورت خريدار و زن را به صورت صاحب كالا ميشناسد، از نظر اسلام در وصال و زندگی مشترك زن و مرد، اين مرد است كه بايد خود را بعنوان بهره گير بشناسد و هزينه اين كار را تحمل كند.
زن و مرد نبايد فراموش كنند كه در مسئله عشق از نظر طبيعت دو نقش جداگانه به عهده آنها واگذار شده است. ازدواج هنگامی پايدار و مستحكم و لذت بخش است كه زن و مرد در نقش طبيعی خود ظاهر شوند.

علت ديگر كه برای لزوم نفقه زن بر مرد در كار است اينست كه مسؤوليت و رنج و زحمات طاقت فرسای توليد نسل از لحاظ طبيعت بعهده زن گذاشته شده است، آنچه در اين كار از نظر طبيعی بعهده زن گذاشته شده است، آنچه در اين كار از نظر طبيعی به عهده مرد است يك عمل لذت بخش آنی بيش نيست، اين زن است كه بايد اين بيماری ماهانه را (در غير ايام كودكی و پيری) تحمل كند، سنگينی دوره بارداری و بيماری مخصوص اين دوره را به عهده بگيرد، سختی زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستاری كند. اينها همه از نيروی بدنی و عضلانی زن ميكاهد، توانائی او را در كار و كسب كاهش می دهد.

اين ها است كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگی در وضع مشابهی قرار دهد و به حمايت زن بر نخيزد، زن وضع رقت باری پيدا خواهد كرد. و همين ها سبب شده كه در جاندارانی كه بصورت جفت زندگی ميكنند جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد او را در مدت گرفتاری توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. بعلاوه زن و مرد از لحاظ نيروی كار و فعاليتهای خشن توليدی و اقتصادی مشابه و مساوی آفريده نشده اند.
اگر بنای بيگانگی باشد و مرد در مقابل زن قد علم كند و به او بگويد ذره ای از درآمد خودم را خرج تو نمی كنم هرگز زن قادر نيست خود را به پای مرد برساند. گذشته از اينها و از همه بالاتر اينكه احتياج زن به پول و ثروت از احتياج مرد افزونتر است، تجمل و زينت جزؤ زندگی زن و از احتياجات اصلی زن است آنچه يك زن در زندگی معمولی خود خرج تجمل و زينت و خودآرائی می كند برابر است با مخارج چندين مرد. ميل به تجمل به نوبت ثروت زن بمراتب از مرد افزونتر است.

به علاوه، زن باقی ماندن زن، يعنی باقی ماندن جمال و نشاط و غرور در زن مستلزم آسايش بيشتر و تلاش كمتر و فراغ خاطر زيادتری است. اگر زن مجبور باشد مانند مرد دائما در تلاش و كوشش و در حال دويدن و پول درآوردن باشد، غرورش در هم ميشكند، چين ها و گره هائی كه گرفتاريهای مالی به چهره و ابروی مرد انداخته است در چهره و ابروی او پيدا خواهد شد.بديهی است زنی كه آسايش خاطر ندارد فرصتی نخواهد يافت كه بخود برسد و مايه سرور و بهجت مرد نيز واقع شود.
به همین دلیل نه تنها مصلحت زن، بلكه مصلحت مرد و كانون خانوادگی نيز در اينست كه زن از تلاشهای اجباری خرد كننده معاش معاف باشد.

اسلام انواع و اقسام ارتباطات مالى و اقتصادى را براى زن بلامانع دانسته و براى او استقلال و آزادى كامل داده تا بتواند در اموال شخصى خود هرگونه دخل و تصرف نمايد و بدون اينكه كسب و موافقت شوهر لازم باشد، اعم از اينكه آن اموال قبل از ازدواج بدست آمده باشد و يا بعد از آن، از راه كسب و كار بدست آمده باشد و يا از راه ارث و امثال آن بدست آمده باشد. قرآن كريم نسبت به منابع دارايى زن در همه آنها براى زن استقلال و مالكيت تام داده است.

الف- كار و دستمزد: قرآن كريم به خلاف دوران جاهليت كه براى زن هيچ گونه حق كار و دستمزد قائل نبودند تمام دست رنج او را پدر يا شوهرش تصاحب مى كرد. اعلان مى دارد زنان مانند مردان مالك بهره كار و زحمت شان مى باشد.

ب- مهر: در جاهليت مهر نيز به زنان تعلق نمى گرفت، و اگر در بعض قبايل چيزى شبيه مهر مرسوم بود در واقع قيمت زن بود كه اوليآء زن آن را تصاحب مى كردند، اما قرآن با صراحت و قاطعيت دستور مى دهد كه به زنانتان مهرشان را بدهيد «و آتوالنسآء صدقاتهن نحلة» (نساء،4).

ج- ارث: در عصر جاهليت زن هيچ گونه سهم از ارث نداشت. اعراب زنان و دختران را لايق ارث برى نمى دانستند و مى گفتند: لايرثنا الا من يحمل السيف و يحمى البيضة، يعنى آن كسى كه نمى تواند شمشير كشد و از قبيله دفاع كند نبايد ارث برد، تنها پسران و در نبود آنها برادران و يا مردان فاميل وارث متوفى بود.
اين منحصر به اعراب نبوده در قوانين قديم هندى و ژاپنى و رومى و يونانى و ايرانى بيعيضهايى ناروا در مسأله ارث زياد وجود داشته است. اما قرآن كريم بر همه اين باورها و اعتقادات و قوانين ظالمانه خط بطلان كشيده و اعلان مى دارد مردان سهمى از اموالى كه پدر و مادر و نزديكان بجاى مى گذارند دارند، و زنان هم سهمى، خواه كم باشد يا زياد، بنابراين هيچ يك حق ندارند سهم ديگرى را غصب بكند. (سوره نساء آیه 7)

در نتيجه اسلام توجه خاص بحقوق مالى و اقتصادى زن نموده است، با مقايسه اجمالى بين قانون اسلام و قوانين به اصطلاح دنياى متمدن غرب مى توان گفت برخلاف تصور عده اى حدود و اختيارات زن، آزادى و استقلال او در انجام امور مالى و روابط حقوقى و اقتصادى در شريعت و نظام اسلام و قانون قرآن به مراتب وسيعتر و بيشتر از آن مرزهايى است كه در نظامهاى حقوقى كشورهايى مدعى تمدن براى زن شناخته شده است.

منابع :
حقوق زن در اسلام و جهان، غلام يحيى نورى، ص 199 ـ 198
    نظام حقوق زن در اسلام، ص 222 و ص 193-192 و ص 200-199 و ص 203-202 و ص209-207



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 2:14 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : زنان و جهاد اقتصادي

زنان و اشتغال

در این بررسی فشرده، مباحثی همچون: زنان و اشتغال، برخورد دوگانه با اشتغال زنان، اسلام و اشتغال زنان، زنان و خانه داری، انگیزه های زنان برای اشتغال، زنان در بازار کار، همسران و اشتغال زنان، آثار و عوارض اشتغال زنان، آثار مثبت اشتغال زنان بر فرزندان، بهترین زمان اشتغال زنان، آمار اشتغال زنان، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

مشارکت زنان در امر اشتغال از قدمتی تاریخی برخوردار است. به گفته محققان، زنان از ابتدای شروع تمدن بشری به مشاغل زراعی و کشاورزی روی آورده اند که تاریخ جوامع انسانی، مرهون و قدردان حضور مؤثر و سازنده آنان است. تلاش زنان در رسیدن به مشاغل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دهه های اخیر، در پی تقاضای یابندگان کار و همچنین نیاز بازار کار، رشدی قابل توجه و چشم گیر داشته است. امروزه درصد زنان شاغل در هر کشوری می تواند به عنوان شاخصی در رشد و توسعه آن کشور محسوب گردد. گذشته، حال و آینده اشتغال زنان به همراه انگیزه ها و آثار این پدیده بر خانواده و جامعه در تمامی نقاط جهان بحثی گسترده را می طلبد.

برخوردهای دوگانه با اشتغال زنان

در بسیاری از جوامع، تقسیم کار بر حسب جنس، صورت گرفته و می گیرد. چنانکه بعضی شغل ها مخصوص زنان و بعضی دیگر خاص مردان است. تقریبا در بیشتر کشورها، وظیفه خانه داری و سرپرستی فرزندان به عهده زنان می باشد. در گذشته در کشور ما، مشاغلی چون رانندگی، مهارتی مردانه و آشپزی و خیاطی، شغلی زنانه و حضور در عرصه های نظامی و سیاسی، ویژه مردان بود.

در قرن نوزدهم، در سطح جهان، نظر غالب این بوده که کار زنان کمتر از مردان اهمیّت دارد و مردان باید بیش از زنان، مزد دریافت کنند؛ زیرا مسؤولیت معاش خانواده را به عهده دارند. انگلیسی ها که جلوتر از بقیه کشورهای غربی، قانون حمایت از زنان را تصویب کردند، عقیده داشتند خانه داری مسؤولیتی زنانه است و در این کشور، تا پایان قرن نوزدهم، تبعیض شغلی، زنان را به محدوده کوچکی از مشاغل پست و کم درآمد منحصر کرده و اتحادیه کارگری مردانه، آنها را از دست یابی به شغل هایی که دست مزد بالاتری داشتند، محروم نمود و زنان در مشاغلی که با مردان مساوی بودند، حق الزحمه کمتری دریافت می کردند.

گفتنی است که در آن زمان، دولت در پیدایش این تبعیض دخالت داشت، به طوری که زنان را از برخی مشاغل محروم نمود و ساعات کار را محدود و زمان خاصی برای فعالیت آنها تعیین کرد.

البته این روند، بعدها با مبارزه زنان متوقف شد و آنها به حق تحصیلات دانشگاهی و کسب مجوز طبابت دست یافتند(1). در دنیای کنونی و در کنار تحولاتی که «فمینیست ها» -به قول خودشان- زمینه مساعدتری برای شکوفایی زنان فراهم آورده اند، باز هم کارفرمایان بنگاه های اقتصادی به بهانه پایین بودن بازدهی کار زنان شاغل نسبت به مردان، مزد آنها را کاهش داده و امکان ارتقای شغلی بانوان را دشوار کرده اند. در کشورهای صنعتی باز هم به نقش مرد به عنوان نان آور دائمی خانواده و صاحب حرفه، تکیه فراوان می شود چنانکه در کشورهایی چون آلمان، هنوز کار مرد از احترام و پاداش بیشتری برخوردار است و تصمیم گیری های وی در خانواده عموما بر زن فزونی دارد.

مهم ترین قانونی که با شعار حمایت از زنان در غرب مطرح گردید، مربوط به سال 1882م می باشد که انگلستان آن را تصویب کرد. ویل دورانت معتقد است خانم ها باید ممنون ماشین باشند که منجر به تصویب این قانون شد. جالب اینکه کشورهای دیگر غربی هم زودتر از این زمان به فکر اعاده حقوق زنان نیفتادند. آلمانی ها در سال 1900، سوئیسی ها در 1907 و ایتالیا در سال 1919 و نهایتا فرانسه که در وضع قوانین مدنی بر دیگران پیشی می گیرد، در پایان سال 1907م به اصلاح قوانینی در این زمینه اقدام کرد(2).

اسلام و اشتغال زنان

با ظهور اسلام و گسترش تعالیم حیات بخش آن، افقی تازه در برابر دید انسان ها گشوده شد و امیدی مسرّت بخش، جان آنها را نوازش داد. زندگی بشر معنای دیگری یافت و آنچه نیاز واقعی آنها بود، بیان گردید. تساوی شؤون زن و مرد و بهره مندی از مواهب مادی و معنوی، فرمانی بود که زنِ گرفتار اسارت و حقارت را نجات داد و در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی به او هویّت بخشید.

مسأله اشتغال و کار از جمله منزلت هایی است که دین اسلام، انسان ها را بدان ترغیب نمود تا جایی که در روایات دینی، انسان بیکار را مورد غضب الهی دانسته و از رحمت حق، محروم می داند. مکتب متعالی اسلام با حضور فعالانه زنان در اجتماع، به دور از برخوردها و روابط مذموم با پذیرش مشاغلی که با روحیات و شأن آنها همگونی دارد، موافق است و از نظر اقتصادی، مالکیّتش را تأیید و او را صاحب دست مزد و حقوق خویش می داند. چنانکه در قرآن مجید آمده است: «للرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکْتَسَبوا و لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْن(3)»: «هریک از زنان و مردان از آنچه اکتساب کنند بهره مند می شوند».

آری مالکیّت زن، چون مرد محترم است. و نظر به اینکه یکی از راه های کسب مال، داشتن شغل است، به حمایت اسلام از زنان در انتخاب شغل پی می بریم مشروط بر اینکه آن شغل با مصالح فردی و اجتماعی زن در تعارض نباشد. شغلی که به سست نمودن ارکان اصلی خانواده نینجامد و زن را از آسیب های اجتماعی حفظ نماید و با مقتضیات روحی و لطافت و ظرافت جسمی او متناسب باشد، مورد تأیید اسلام است. حتی بر زنان، تصدی مشاغلی چون مامایی، پزشکی زنان و تعلیم و تربیت دختران و زنان مسلمان، واجب کفایی است. و اگر بنابر مصالح یادشده، دایره اشتغال برای زنان محدود شده و یا از رسیدن به برخی مقامات معاف گشته اند، نباید آن را به حساب تقیّدی دست وپاگیر، تنگ نظری و یا فرهنگ دور از واقعیّات روز قلمداد کنیم و با هیاهوهای فمینیستی قرن اخیر، اشتغال زن را با هر بی بندوباری و آزادی های مفسده برانگیز بپذیریم.

وجه تضاد آشکار تعالیم اسلامی با معیارهای غربی در موضع گیری های فوق است. مخالفین دین قصد دارند با شعار آزادی و تساوی حقوق زن و مرد دستاوردهای فرهنگ غربی را چون غذایی بِکر و سالم به خورد زنان داده و اسلام را که از پانزده قرن پیش با تکیه بر آزادی، استقلال و شرف، زن را عزّت بخشید و در همه زمینه ها مدافع حقوق مسلّم آنها شد، ناتوان جلوه دهند. ساده لوحانه است اگر زنان جامعه به شعارهای سطحی و آزادی قرین با هر فسادی گوش دهند و با طرفداری از تئوری های عوام فریبانه، سرنوشت خود را به دست موج خطرناک مدّعیان حقوق زن و اشتغال بدون قید و شرط بسپارند.

زنان و خانه داری

بانوان برای حضور در عرصه های اجتماعی و دست یافتن به آنچه سبب رشد و تعالی آنان می گردد، مختارند. اکثر کارشناسان، خانه داری، توالد و حفظ فرزندان را مناسب ترین شغل برای وی می دانند؛ زیرا دوران بارداری و سپس شیردهی که پایه بقای نسل است، به عهده زنان می باشد. این شیوه را که طبیعت زن بر آن بنا شده و تاریخ بشریّت بر اساس آن پیش رفته، اسلام نیز تأیید نموده است؛ گرچه خانه داری شغلی نیست که اسلام آن را بر زن تکلیف کرده باشد، بلکه سنّت و عرف در دنیا بر این پایه گذاری شده؛ زیرا زنان این کار را بهتر انجام می دهند.

تأمین نیازمندی های اقتصادی، در شرع مقدس به عهده مردان است و زن مکلّف به تأمین هیچ یک از مخارج زندگی نیست و حتی می تواند در قبال شیردهی و بچه داری مطالبه حق کند. این منزلتی است که خداوند برای زن در نظر گرفته و او را از مسؤولیت های اقتصادی در قبال خانواده معاف نموده و شغل خانه داری را برای او به عنوان عبادتی بزرگ و شایسته پذیرفته است. حضرت علی علیه السلام می فرماید:

«جهاد المرأة حسن التبعل(4)»: «جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است».

با نظر به زندگی زناشویی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام درمی یابیم که تقسیم کارها بین او و همسرش به بهترین وجه تحقق یافته است. در تاریخ آمده، علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله خواستند که امور ضروری را بین آنها تقسیم کند. آن حضرت کارهای داخل خانه را با فاطمه علیهاالسلام و کارهای بیرون را به علی علیه السلام واگذار کردند. حضرت فاطمه علیهاالسلام می فرماید:

«جز خدا کسی نمی داند که من چقدر از این تقسیم بندی خوشحال و مسرور گردیدم؛ زیرا پدرم مرا از تحمّل برخورد و تماس با مردان معاف داشت(5)».

این فرمایش حضرت، تأکیدی بر لطافت روح و طراوت و شادابی زن است که نباید به هر انگیزه و دلیلی به مشاغلی که با ویژگی های جسمی و روحی و احیانا مناسبات زن و مرد همخوانی ندارد، تن دهد. حضرت علی علیه السلام در سفارشی به امام مجتبی علیه السلام می فرماید: «کارهای سنگین اجتماع را به زن تحمیل نکن تا حالشان بهتر و شاداب تر و فکرشان فارغ و طراوت شان پایدار گردد؛ زیرا زن گل است، پهلوان نیست که تحمّل رویارویی و دست پنجه نرم کردن با کارهای سخت اجتماعی را داشته باشد(6)». بنابراین در تقسیم کار و اشتغال بانوان باید اصول منطقی و عقلی را که مدّ نظر اسلام است، پذیرفت.

انگیزه های اشتغال

مشارکت زنان در بازار کار ناشی از انگیزه های متفاوتی است که در جوامع گوناگون، گاه مشترک و گاه متضاداند. صاحب نظران دو انگیزه روانی و اقتصادی را در اشتغال زنان، مهم و مؤثر می دانند که با توجه به فرهنگ، سطح سواد و طبقه اجتماعی متغیّر است:

1. انگیزه اقتصادی

بر اساس مطالعات و پژوهش های انجام شده، مهم ترین و شایع ترین دلیل اشتغال زنان نه تنها در ایران، بلکه در کل جامعه ها، عامل اقتصادی است. کمک به بهبود وضع مالی، خصوصا در طبقات کم درآمد و متوسط که ناشی از بالابودن هزینه زندگی، تنوع نیازها و خواسته های خانواده می باشد، زنان را به شغل خارج از خانه وامی دارد.

شرایط سخت اقتصادی در خانواده ها زن را خواسته یا ناخواسته آماده هرگونه همکاری با همسر در جهت پرکردن خلأهای مادی می کند؛ به طوری که هر شغلی را ولو سخت و یا با دست مزد کم می پذیرد. این وضعیت در مورد زنان سرپرست خانواده، اعم از زنان بیوه و یا زنانی که شوهر از کار افتاده دارند و هم چنین مبتلایان به پدیده تلخ طلاق که ممکن است چندین فرزند را تحت تکفّل خویش داشته باشند، شدّت بیشتری می یابد.

2. استقلال طلبی

گسترش ارتباطات اجتماعی و کسب استقلال مالی، بسیاری از زنان را راهی بازار کار می کند. آنها نه از سر نیاز، بلکه به این تصور که نباید از مردان عقب بمانند و با داشتن حقوق، سرمایه و پس انداز می توان به استقلال رسید، به دنبال مشاغل گوناگون می روند. آنها فکر می کنند مردان به دلیل شغل و درآمد حاصله از آن، صاحب اقتدار و قیمومیت بر خانواده اند و هماوردی با آنها زمانی است که زن نیز شاغل بوده و با توان مادی در ریاست بر خانواده شریک گردد.

3. کسب منزلت اجتماعی

تحقیقات در این زمینه نشان می دهد که حضور در اجتماع و کسب منزلت و آگاهی اجتماعی، انگیزه مهمی در اشتغال زنان به کار است. میل به کسب هویّت، خاصه زمانی که توانایی ها و قابلیّت های فرد برای مطرح کردنش در حدّ پایینی است، زن را به کار در خارج از خانه می کشاند تا بدین وسیله از او چهره ای مؤثر و اجتماعی بر جای گذارد.

از نظر دور نماند که در بعضی موارد اشتغال زنان برخاسته از چندین نیاز و بروز انگیزه های متفاوت است.

زنان در بازار کار

کسب رتبه های بالا در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی توسط زنان، نشان گر قابلیّت و خلاقیّت این قشر مؤثر و توانمند است؛ امّا مشاهده می شود که درصد پست های مدیریّتی که زنان تحصیل کرده اشغال کرده اند، نسبت به مردان پایین تر است. اگر تبعیضات فرهنگی و اجتماعی موجود تقلیل یابد و نگرش های منفی در این زمینه برطرف گردد، شاهد درخشش بیش از پیش زنان و بروز استعدادهای ذاتی آنها خواهیم بود. بنابر گزارش های منتشر شده، بسیاری از مدیران، کارفرمایان و مسؤولین امور اداری عقیده دارند زنان در هر پست و مقامی باشند در محل کار، کارمندان جدی، خلاق، مسؤولیت پذیر و دارای روابط انسانی و اخلاق پسندیده هستند. این در حالی است که حقوق آنان نسبت به مردان با همان ویژگی ها قابل مقایسه نبوده و در خیلی موارد به آنها اجحاف می شود.

نخستین شهردار زن کشور درباره ویژگی های زنان موفق می گوید:

«از مشخصات بارز زنان نمونه، شجاعت، قاطعیّت، سماجت در کارها و وفق دادن خود با شرایط مختلف و تلاش برای رسیدن به هدفی مشخص در زندگی است(7)».

مطمئنّا نیروهایی که چنین ویژگی هایی دارند هرگاه مسؤولیتی را می پذیرند، تا رسیدن به نتیجه مطلوب و بازدهی کامل تلاش می کنند. به هر حال در بیشتر نقاط دنیا وضعیت بازار کار زنان بدان گونه نیست که حق واقعی آنها برآورده گردد و آنها را به آرامشی توأم با رضایت برساند. دفتر بین المللی کار در گزارشی اعلام کرد:

زنان با رقم بی سابقه ای وارد بازار کار شده اند؛ اما آنان با نرخ بیکاری بالاتر و دست مزدهای پایین تری در مقایسه با مردان روبه رو هستند و 60% از 550 میلیون نفر از کارگران فقیر جهان را تشکیل می دهند. در این گزارش آمده است، در سال 2003 یک میلیارد و 100 میلیون نفر از جمعیت 8/2 میلیارد نفری کارگران جهان و یا 40% از آنان را زنان تشکیل می دادند که این رقم در مقایسه با 10 سال قبل، 200 میلیون نفر افزایش نشان می دهد؛ مثلاً میزان بیکاری زنان در کشورهای آمریکای لاتین و منطقه کارائیب، 1/10 درصد بود که 7/6 درصد برای مردان، قابل مقایسه است. و در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا میزان بیکاری زنان، 5/16 درصد بود که این رقم 60% بیشتر از مردان می باشد. بنابراین برای جوانان و خصوصا زنان جوان در گروه سنی 15 تا 24 سال، مشکل یافتن کار بیشتر است و 8/35 میلیون زن جوان طالب کار در این گروه سنی، بیکار هستند(8).

آثار و عوارض اشتغال زنان

بحث اشتغال زنان از اهمیّت ویژه ای برخوردار است همان طور که عوامل و انگیزه های اشتغال گوناگون می باشد، تأثیرگذاری این پدیده نیز بر فرد، جامعه، خانواده و فرزندان متفاوت است. زنان شاغل با قبول دو مسؤولیت خانه داری و کار در خارج منزل می کوشند با استفاده از توانایی و امکانات موجود، وظیفه خود را به خوبی انجام دهند.

همسران و اشتغال زنان

اشتغال زنان به رغم بهبود وضع اقتصادی خانواده به دلیل کمبود ساعات حضور زن در خانه، باعث تحولاتی در مدیریت و نقش اعضای خانواده می گردد. در وهله اول این تأثیر به تغییر عملکرد همسر و کاهش قدرت وی می انجامد و نهایتا در بسیاری از موارد موجب هماهنگی زوجین در تصمیم گیری و اداره امور زندگی می شود. غالبا در خانواده هایی که زن شاغل است، مردان در کار منزل مشارکت بیشتری دارند و زن و شوهر در بسیاری از مسایل به درک و تفاهم می رسند و آثار مثبت این رفتار بر دیگر اعضای خانواده نیز تسرّی می یابد.

متأسفانه درصدی از مردان هنوز شغل اصلی زن را خانه داری و فرزندپروری می دانند و با اینکه به تأثیر شغل و درآمد همسرشان در رفع تنگناهای مادی زندگی واقف اند، انتظار دارند وی به تنهایی همه کارهای خانه را انجام دهد. این فشار فزاینده -انجام دو مسؤولیت- بعضا زنان شاغل را به ناراحتی های جسمی و روحی، افسردگی و ناامیدی مبتلا می نماید و شاید به جرأت بتوان گفت یکی از عوامل نارضایتی زن های شاغل در زندگی زناشویی، این مطلب باشد.

آثار مثبت اشتغال مادران بر فرزندان

به رغم برخی نگرش های منفی که مادران را مسؤول حفظ و نگهداری فرزندان دانسته و عامل هرگونه مشکل در رفتار و کردار آنها را مادران می دانند و با آگاهی از این موضوع که بعضی مادران نیز به دلیل شاغل بودن، خود را در مقابل عدم رشد و تربیت فرزندان، مقصر اصلی می دانند؛ پژوهش ها نشان می دهد فرزندانی که مادران شاغل دارند، در پیشرفت تحصیلی و رشد اجتماعی موفق تراند. برخلاف عقایدی مبنی بر اینکه اشتغال مادر به فرزند آسیب می رساند، شواهد نشان گر آن است که اشتغال مادر برای کودک فوایدی هم دارد. کودکانِ مادرانِ شاغل در مقایسه با کودکانِ مادرانِ خانه دار، مسؤولیت پذیرتراند. در ضمن از سازگاری شخصیتی و اجتماعی بهتری در مدرسه برخوردارند.

«هافمن» معتقد است که دخترانِ مادران شاغل از نظر اجتماعی یک الگوی شایسته دارند آنها به طریقی تربیت می شوند که اعتماد به نفس خویش را به دست آورده و مستقل بار می آیند. آنان نقش زن را آزادانه تر پذیرفته و رضایت و شایستگی بیشتری را احساس می کنند و برای اهداف شان پشتکار بیشتری دارند. نوجوانانی که مادر شاغل دارند، در مقایسه با مادران خانه دار، احساس خود ارزش مندی، سازگاری اجتماعی بیشتری می کنند. آنها مستقل و متکی به خویش بار آمده اند؛ زیرا مادرانشان در همان سال های اولیه این نوع تربیت را به کار گرفته اند تا آنها از خود و متعلقاتشان بهتر مراقبت کنند(9).

یکی از مسایل مهم در چگونگی تأثیر شغل مادران بر فرزندان، نگرش زوجین به وضعیت شغلی و رضایت از کار است. اگر مادر شاغل از شغلش رضایت داشته باشد و نقش خود را همانند مادران خانه دار انجام دهد و فشار و مشکلات ناشی از کار را عاقلانه و با صبر و حوصله تحمّل نماید، به خوبی و همانند مادران خانه دار می تواند فرزندش را پرورش دهد.

بهترین زمان اشتغال

روان شناسان معتقداند که وجود مادر در خانه، به ویژه در یکی دو سال اول زندگی لازم است و این به خاطر دلبستگی عاطفی کودک به مادر است. امروزه شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جوامع، مادران را اندکی پس از تولد فرزند، روانه بازار کار می کند که این امر می تواند آثار منفی بر کودک داشته باشد. خانم الیزابت هاروی -پروفسور روان شناس- در این زمینه روی ملیّت های مختلف و تأثیر کار والدین خصوصا مادران، مطالعاتی را انجام داده است. وی 6 هزار کودک را در 4 گروه سنی در سنین بین 3 تا 12 سالگی طبقه بندی کرده و این موارد را در تحقیق خود لحاظ کرده است:

1. آیا مادر این کودکان در 3 سال اول زندگی آنها در خارج خانه کار می کرده؟

2. مادر شاغل بعد از چه مدتی از تولد به کار برگشته است؟

3. مادر چند ساعت در هفته کار می کرده است؟

4. مادر چه مدت طی 2 سال اول زندگی کودک بیکار بوده و وقت خود را صرف کودک نموده است؟

نهایتا در این بررسی ها به این نتیجه رسیدند کودکانی که مادرانشان بعد از 3 سالگی به کار بازگشته اند و مدت 3 سال را کنار فرزند خویش بوده اند، حرف شنوی بیشتری داشته و مطیع تر و آرام تر بوده اند(10). بنابراین، پیشنهاد می شود مادران در یکی دو سال اول زندگیِ کودک به کار مشغول نشوند و از پذیرفتن کار تمام وقت دوری کنند.

آمار اشتغال زنان در ایران

بررسی ها حکایت از این دارد که با آغاز دوره سازندگی در نظام جمهوری اسلامی، زمینه گسترش اشتغال زنان، بیش از پیش فراهم گردید؛ به طوری که حذف بسیاری از محدودیّت های تحصیلی در رشته های فنی و مهندسی در سال 1372 از جانب شورای انقلاب فرهنگی، موقعیّت اجتماعی زنان را ارتقا بخشید و زمینه های رشد علمی، پژوهشی آنان را فراهم نمود به طوری که گروه قابل توجهی از آنها توانستند با تلاش و پی گیری، تعدادی از پست های میانی و بالای اداری و آموزشی را به دست گیرند. به همین دلیل، اشتغال زنان در سال 1375 نسبت به سال 1370 از رشدی معادل 4/43% برخوردار گردیده که 1/49% آنان در مشاغل علمی و تخصصی مشغول به کار بوده اند(11). طبق آمار ارائه شده حدود 31% کارکنان بخش دولتی بدون احتساب کارگران، زن هستند که از این میزان، 73% در آموزش و پرورش و 5/15% در وزارت بهداشت و 5/1% در سایر ادارات مشغول به کار بوده اند(12).حضور زنان در مشاغل تولیدی و خدماتی در سال 1375 نسبت به مقدار مشابه در سال 1356 از رشد بالایی برخوردار بوده است؛ به طوری که 6/31% از کل زنان شاغل کشور را صنعتگران و کارگران مشاغل مربوط تشکیل داده و کارگران کشاورزی، جنگل داری و ماهی گیری نیز 4/14% از کل زنان شاغل را به خود اختصاص می دهند. 4/4% از کل زنان شاغل نیز کارکنان خدماتی و فروشندگان فروشگاه ها هستند(13).

با این حال جایگاه زنان در دایره اشتغال، در حدّ پایینی است که این امر می تواند به تنوع شغلی زنان و هنجارهای فرهنگی کشور بازگردد.

1. جامعه شناسی زنان، پاملا آبوت، کلرو الاس، ترجمه منیژه نجم عراقی، ص 176-173.

2. زن و عدالت اجتماعی، هاشمی رفسنجانی، ص 106.

3. نساء: 32.

4. وسایل الشیعه، ج 11، ص 15.

5. همان، ج 14، ص 123.

6. همان، ج 14، ص 120.

7. حضور زنان کارمند...، روزنامه همشهری، شماره 3224.

8. سازمان ملل...، اطلاعات، شماره 23009.

9. ارمغان اشتغال، حسین فیضی، حمایت، شماره 20.

10. مادران شاغل، جام جم، شماره 897.

11. روزنامه قدس، سال سیزدهم، شماره 3652.

12. روزنامه کیهان، شماره 16346.

13. کار زنان...، آتیه، ویژه نامه شماره 461.

 

منابع مقاله:

فصلنامه درسهایی از مکتب اسلام، شماره 6، نساجی، زهرا؛



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 2:04 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : زنان و جهاد اقتصادي

اسلام در هزار و چهارصد سال پیش این قانون را گذراند و گفت: للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن (1) مردان را از آنچه کسب می کنند و به دست می آورند بهره ای است و زنان را از آنچه کسب می کنند و به دست می آورند بهره ای است.

قرآن مجید در آیه کریمه همان طوری که مردان را در نتایج کار و فعالیتشان ذی حق دانست، زنان را نیز در نتیجه کار و فعالیتشان ذی حق شمرد.

در آیه دیگر فرمود: للرجال نصیب مما ترک الوالدان و الاقربون و للنساء نصیب مما ترک الوالدان و الاقربون (2) یعنی مردان را از مالی که پدر و مادر و یا خویشاوندان بعد از مردن خود باقی می گذارند بهره ای است و زنان را هم از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود باقی می گذارند بهره ای است.

این آیه حق ارث بردن زن را تثبیت کرد.ارث بردن یا نبردن زن تاریخچه مفصلی دارد که به خواست خدا بعدا ذکر خواهیم کرد.عرب جاهلیت حاضر نبود به زن ارث بدهد، اما قرآن کریم این حق را برای زن تثبیت کرد.
یک مقایسه

پس قرآن کریم سیزده قرن قبل از اروپا به زن استقلال اقتصادی داد، با این تفاوت:

اولا انگیزه ای که سبب شد اسلام به زن استقلال اقتصادی بدهد جز جنبه های انسانی و عدالت دوستی و الهی اسلام نبوده.در آنجا مطالبی از قبیل مطامع کارخانه داران انگلستان وجود نداشت که به خاطر پر کردن شکم خود این قانون را گذراندند، بعد با بوق و کرنا دنیا را پر کردند که ما حق زن را به رسمیت شناختیم و حقوق زن و مرد را مساوی دانستیم.

ثانیا اسلام به زن استقلال اقتصادی داد، اما به قول ویل دورانت خانه براندازی نکرد، اساس خانواده ها را متزلزل نکرد، زنان را علیه شوهران و دختران را علیه پدران به تمرد و عصیان وادار نکرد.اسلام با این دو آیه انقلاب عظیم اجتماعی به وجود آورد، اما آرام و بی ضرر و بی خطر.

ثالثا آنچه دنیای غرب کرد این بود که به قول ویل دورانت زن را از بندگی و جان کندن در خانه رهانید و گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کرد; یعنی اروپا غل و زنجیری از دست و پای زن باز کرد و غل و زنجیر دیگری که کمتر از اولی نبود به دست و پای او بست.اما اسلام زن را از بندگی و بردگی مرد در خانه و مزارع و غیره رهانید و با الزام مرد به تامین بودجه اجتماع خانوادگی، هر نوع اجبار و الزامی را از دوش زن برای تامین مخارج خود و خانواده برداشت.زن از نظر اسلام در عین اینکه حق دارد طبق غریزه انسانی به تحصیل ثروت و حفظ و افزایش آن بپردازد، طوری نیست که جبر زندگی، او را تحت فشار قرار دهد و غرور و جمال و زیبایی راکه همیشه با اطمینان خاطر باید همراه [وی] باشد - از او بگیرد.

اما چه باید کرد; چشمها و گوشهای برخی نویسندگان ما بسته تر از آن است که در باره این حقایق مسلم تاریخی و فلسفی بیندیشند.

پی نوشت ها:

1. نساء/ 32.

2. نساء/ 7.

 

منابع مقاله:
مجموعه آثار ج 19، مطهری، مرتضی؛



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 1:10 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : زنان و جهاد اقتصادي

توصیه هایى به خانم هاى خانه دار براى تنظیم اقتصاد خانواده

تنظیم برنامه خانواده، بر اساس درآمد شوهر، موضوعى است که باید با دقت و کاردانى تمام، از سوى خانم خانه، صورت بگیرد و چون نمى توان درآمدها، خرج ها و خلق و خوى افراد را صددرصد با یکدیگر تطبیق داد، این کار به وسیله خانم خانه و بر اساس تجربیات خود او باید انجام شود. در این مبحث، فقط چارچوب کلى را مطرح مى کنیم و جزئیات آن را به عهده خانم خانه مى گذاریم.

ضرب المثل حکیمانه «بادآورده را باد مى برد» در تئاتر، فیلم و کتاب، لحظات بسیار مفرح، شیرین و دل چسبى را براى ما، به ارمغان آورده است. چقدر از دیدن پیرمردهاى خسیسى که در صحنه تئاتر با مأمور مالیات بر سر درآمد، چانه مى زدند و دستشان مى لرزید و اصولاً مطالبه او را چرند و مزخرف مى دانستند و به پرداخت مالیات تسلیم نمى شدند، خندیده ایم یا مثلاً در ضمن نمایش، از دیدن زن هاى جوان و خوش لباسى که به هیچ وجه در مقابل منطق شوهر، در خصوص کم خرج کردن، متقاعد نمى شدند و مثل بچه ها، لب هایشان را آویزان مى کردند و با کلماتى بچه گانه مى گفتند: «من نمى دونم؛ هر طورى شده، باید این پالتو پوست را برایم بخرى»، به وجد آمده ایم! نویسندگان و منتقدان اجتماعى، به قدرى کتاب و نمایش در خصوص خسّت، ولخرجى و اسراف نوشته اند که از حد خارج است و هر کدام از ما، به نوبه خود، چنین کتاب ها و نمایش هایى را خوانده و دیده ایم و به نظرمان عجیب و غریب و احمقانه جلوه کرده است و به آنها خندیده ایم.

نویسندگان خوش ذوق و آنهایى که نقایض اجتماعى را با دیده بصیرت و نکته سنجى مى نگرند، مشاهدات خود را به طرز جالب و زیبایى، ضمن داستان، در مقابل دیدگان ما مجسم مى کنند و به قدرى با مهارت، آن عیوب را برجسته مى سازند که ما آن را حمل بر شوخ طبعى نویسنده کرده، به وجد و سرور مى آییم؛ اما باید بدانیم که در زندگى حقیقى، هیچ مصیبتى رنج آورتر و غم انگیزتر از عدم لیاقت در امور مالى نیست. آن مردى که زیادتر از درآمد خود خرج مى کند و به اصطلاح «پایش از گلیمش درازتر است»، خوشمزه و خنده آور نیست؛ بلکه وى، پایه و اساس ورشکستگى و فلاکت خود را بنا مى گذارد. آن خانم ولخرج و بى مغزى که مثل بچه ها و از روى بى فکرى، یقه شوهر را مى چسبد و از او لباس ها و مدهاى روز را مى خواهد، جذاب و دلربا نیست؛ بلکه مانند سنگ آسیاب، به گردن شوهر آویخته شده، او را شکسته و خرد مى کند.

امروز قدرت خرید پول ما از ده یا حتى پنج سال پیش، خیلى کمتر شده است و زن ها باید با کشمکش و زد و خورد بى مانندى، این پول را به خرج خود برسانند. قیمت ها به وجه سرسام آورى بالا رفته، خرج زندگى، بسیار گران است؛ هزینه تحصیل، دفتر، قلم و کتاب بچه ها، به قدرى زیاد شده که واقعا معما و مشکلى است.

تصور این که اگر ما درآمد بیشترى داشته باشیم، تمام مشکلات و غصه هاى مالى ما حل مى شود، یک فکر سفسطه آمیز و بى معنى است. متخصصان علم اقتصاد مى گویند: درآمد زیادتر، درد را دوا نمى کند. السى استاپلتون که یکى از بزرگ ترین متخصصان علم اقتصاد است، عقیده دارد که غالب مردم، وقتى پولشان زیادتر مى شود، خرجشان را نیز بالا مى برند و در نتیجه، باز با بى پولى و کمبود، دست به گریبان هستند.

در مونترال بانک کانادا، کلاسى دایر شده است که به مشتریان خود، راه پول خرج کردن را مى آموزد و به آنها درس مى دهد که وقتى درآمدشان بالا رفت، آن اضافه درآمد را چگونه خرج و پس انداز کنند.

هنگامى که مشغول نوشتن این متن بودم، ضمن تحقیقاتى که براى جمع آورى مطلب به عمل مى آوردم، به کتابى درباره روابط خانوادگى برخوردم که نویسنده آن، یک روانشناس معروف بود. با کمال تأسف، باید بگویم که نویسنده این کتاب، در خصوص تنظیم بودجه، ضعف و ناتوانى عجیبى از خود نشان داده، اصولاً بودجه تعیین کردن را امرى غیرلازم و بى اهمیت به شمار آورده بود. این آقا مى نویسد:

«خرج کردن و اداره پول و درآمد خانواده، بسیار آسان است؛ هر وقت پول داریم، خرج مى کنیم و وقتى نداریم، زندگى را با صرفه جویى مى گذرانیم».

من تصدیق مى کنم که فکر و عقیده این نویسنده، بسیار سهل و ساده است؛ ولى به طور حتم، راه صحیح پول خرج کردن و تنظیم بودجه، این نیست! وقتى ما منطق نویسنده فوق را بررسى مى کنیم، زندگى قلندران و درویشان، جلو چشمانمان مجسم مى شود که با لاقیدى و بى اعتنایى، یاحق گویان، هر چه به دستشان برسد، یک روزه مى خورند و باقى هفته را روزه مى گیرند و همیشه نیازمند هستند.

بدون نقشه و بى فکر خرج کردن، یعنى آن که همه از درآمد و دسترنج شما بهره ببرند؛ غیر از خودتان. شما از درآمد خود به کفاش، نانوا، قصاب، بزاز و نجار، نفع برسانید؛ اما یک دینار براى خود کنار نگذارید.

با نقشه و عاقلانه خرج کردن، آن است که شما و خانواده تان، هر کدام یک سهم عادلانه از درآمد خود را پس انداز کنید.

تنظیم بودجه، نه مثل یک پیراهن ساده و آسان است و نه این است که شما صورت بالا بلندى از مخارج روزانه را تهیه کنید و یک ریال یک ریال همه را بنویسید؛ بلکه تنظیم بودجه، عبارت از نقشه مشخص و یک برنامه منظمى است که به شما کمک مى کند تا از درآمد و پولتان، حداکثر استفاده را ببرید.

بودجه اى که از روى عقل و تدبیر تنظیم شده باشد، شما را به هدف و آرزوهایى که در زندگى دارید، مى رساند. خرید خانه، باغ، ماشین، تحصیلات عالى براى بچه ها، پس انداز براى زمان پیرى، مسافرت و گردش، از هدف هاى مورد نظر هر خانواده هستند و انجام آنها، جز با تنظیم بودجه عاقلانه، میسر نخواهد بود.

وقتى شما از روى نقشه و حساب خرج کردید و مخارج هر ماه را آخر آن ماه از نظر گذراندید، به چشم خود مى بینید که براى هر چیز، چه مبلغ پول داده اید و اگر بعضى مخارج در نظر شما زائد باشد، آنها را حذف مى کنید تا هزینه آنها به مصرف چیزهاى مهم و لازم برسد. صورت حساب خرج ماهانه بهترین مشاور اقتصادى و راهنماى خرج و پس انداز شما خواهد بود.

اگر خداى نکرده شما از آن زن هایى هستید که عقل معاش نداشته، به تنظیم بودجه معتقد نیستید، از همین امروز، برنامه خرج و دخل را با تطبیق درآمدتان، تهیه کنید. باید بدانید که یک زن میانه رو که از روى عقل و نقشه خرج مى کند، مهم ترین کمک و خدمت را در راه موفقیت شوهر، انجام مى دهد. مردهایى که گرفتار زن ولخرج و مسرف هستند، هرگز روى موفقیت را نخواهند دید.

اگر شوهر شما راه پول درآوردن را مى داند، ولى آینده گر نیست و همه را از دست مى دهد، شما باید با منطق و عقل معاش، از آن جلوگیرى کنید و اگر زیاد محافظه کار است و خانواده را در فشار و تنگنا مى گذارد، حس اعتماد او را به خود جلب کنید و به او بفهمانید که شما نیز در پول خرج کردن، همان دل سوزى و تدبیر متقابل را دارید.

آیا ممکن است شما بتوانید در امر اقتصاد خانه، یک متخصص صلاحیت دار بشوید؟ بدون شک، بله. در آمریکا، در هر بانک، شعبه اى هست که مشتریان خود را به این قسمت راهنمایى مى کند. همچنین مشاوران اقتصادى متعددى نیز وجود دارند که با پرداخت مبلغ کمى پول، خرج و دخل و پس انداز خود را تنظیم مى کنند. همچنین با استفاده از مجله هاى مربوط به زنان و خانه دارى، شما مى توانید خوراک هاى مقوى، ویتامین دار و در عین حال، بسیار ارزان قیمت، تهیه کنید. معمولاً در مجله هاى مربوط به زنان، به شما نشان مى دهند که چگونه از لباس هاى از مد افتاده خود و شوهرتان، براى بچه ها، لباس بدوزید و از لباس هاى کهنه و مندرس، دستکش و کلاه بسازید؛ حتى تعمیر و ساخت مبل و اثاثیه منزل را نیز به شما یاد مى دهند.

با تمام این احوال، شما نمى توانید به نظریه متخصصان، متکى باشید و آن را راهنماى بودجه خانواده خود قرار دهید. براى آن که بودجه شما از نظر اقتصادى ارزش واقعى داشته باشد، باید به قامت خود شما بریده شود و مثل لباس، جزءجزء آن، روى اندام شما امتحان شود تا از هر جهت، برازنده شما و زیبا و راحت باشد. درآمد، موقعیت و مخارج هیچ خانواده اى، مثل خانواده دیگرى نیست. مشکلات و مسائلى که شما در امر پول خرج کردن و بودجه خود دارید، مثل صورت و اندامتان، با دیگران متفاوت است.
چند پیشنهاد که در تنظیم و تهیه بودجه خانواده، به شما کمک مى کنند، عبارتند از:

1. صورت دقیقى از مخارج خود تهیه کنید تا به چشم خود ببینید که درآمدتان چگونه و به کجا مى رود.

همان طور که پزشک، قبل از آن که مرض را تشخیص دهد، قادر به معالجه آن نیست، ما نیز تا عیب کارى را پیدا نکنیم، قادر به اصلاح آن نخواهیم بود. صرفه جویى، این نیست که ندانسته و نسنجیده، از مخارج خود حذف کنیم؛ ولى وقتى صورت حساب روشنى در دست داشتیم، با مراجعه به آن، به آسانى مى توانیم درک کنیم که چه مخارجى غیرضرورى است و با حذف آنها، مى توانیم حساب پس انداز خود را بالا ببریم. بنابراین حداقل براى مدت سه ماه، تمام مخارج خانواده را قلم به قلم در یک دفتر ثبت کنید.

من با این که بیشتر خرید و مخارج منزل را با چک مى پردازم، با این حال، صورت حساب خرج یک ماه خانواده را قلم به قلم، در یک دفتر، ثبت مى کنم و آخر هر سال، مخارج دوازده ماه را جمع مى کنم. نتیجه اى که من از این صورت حساب مى گیرم، بسیار عالى است؛ اولاً به طور روشن مى توانم بگویم که در عرض یک سال، چقدر پول غذا داده ام؛ چه مبلغ به مصرف لباس رسیده است؛ چقدر خرج پذیرایى و میهمانى شده و خرج امور متفرقه و شخصى و... شده است. با مراجعه به جمع کل مخارج سال قبل، مى توانم بگویم که چقدر هزینه زندگى خانواده ما بالا رفته است.

لازم نیست که شما هم به این نحو عمل کنید؛ بلکه همین قدر که چند ماه صورت مخارج را نگه داشتید و براى هر قلم، اعتبارى تعیین کردید، دیگر کافى است؛ اما من اصولاً دوست دارم که این صورت حساب سالانه را داشته باشم؛ تا اگر تصور کردم که در آن سال، براى لباس و لوازم شخصى، زیاد خرج کرده ام، با مراجعه به صورت حساب، از شک بیرون بیایم.

2. بر اساس احتیاجات خانواده و درآمد، براى مخارج سالانه خود، بودجه تنظیم کنید.

مخارج مشخص و غیر قابل تغییر را تعیین کرده، روى کاغذ بنویسید. مثلاً کرایه یک سال منزل، مخارج غذا، اقساط، وام ها و اقساط بیمه زندگى را که معین هستند، روى یک صفحه کاغذ، ثبت کنید. همچنین مبلغى براى احتیاجات دیگر از قبیل مخارج دکتر و دارو، لباس، خرج تحصیل بچه ها، خرج رفت و آمد و پول توجیبى براى خود و شوهرتان را نیز تخمین زده، به آن بیفزایید.

به طورى که همه مى دانیم، این کار، داراى اهمیت فراوان است و مستلزم تصمیم و همکارى نزدیک تمام خانواده و بعضى اوقات، امساک و خویشتن دارى است.

ما نمى توانیم در یک زمان، همه چیز داشته باشیم؛ ولى به طور قطع، مى توانیم چیزهاى غیرلازم، زائد و تجملى را فداى چیزهاى مهم و اساسى کنیم. آیا شما خرید یک خانه زیبا و راحت را به لباس، کفش و کلاه گران قیمت، ترجیح نمى دهید؟ آیا حاضرید نظافت، اتو و تعمیر لباس ها را خود انجام دهید و پول آن را به مصرف خرید یک فریزر خوب برسانید؟

وقتى شما، شوهر و بچه هایتان به چشم خود دیدید که براى هر منظورى، مبلغى معین، پیش بینى شده است و تجاوز از آن حد هم مقدور نیست، تصمیم مى گیرید که با گذشت و همکارى، به آرزوهاى خود، لباس عمل بپوشانید و حتى از آن مبلغ معین نیز صرفه جویى کنید تا به هدف هاى خود زودتر برسید.

3. ده درصد از درآمد سالانه خود را پس انداز کنید.

شما باید حداقل ده درصد از درآمدتان را براى خود، بچه ها و شوهرتان، پس انداز کنید و هرگز خود را از این کار، محروم نکنید. ممکن است که لیاقت و عقل معاش شما به حدى باشد که علاوه بر این ده درصد، مبلغ دیگرى نیز به منظور خرید خانه یا ماشین، پس انداز کنید.

متخصصان علم اقتصاد مى گویند: اگر شما بتوانید ده درصد از درآمد شوهرتان را پس انداز کنید، پس از چند سال، زندگى مرفه و آسوده اى خواهید داشت؛ به طورى که هر قدر قیمت ها و هزینه زندگى بالا رود، در اوضاع اقتصادى شما، تأثیرى نخواهد داشت.

زنى را مى شناسم که با جدیت تمام، این کار را انجام مى داد. روزى او به من گفت: در دورانى که بحران اقتصادى، سراسر کشور را فرا گرفته بود، حقوق شوهرش حتى به کمتر از نصف، کاهش یافت و آنها مجبور بودند که سعى کنند تا مخارجشان از حدود درآمد، بالاتر نرود و مثلاً براى صرفه جویى کرایه اتوبوس، غالبا راه درازى را پیاده طى مى کردند و براى خرید غذا، لباس و سایر نیازهاى زندگى، ساعت ها وقت و انرژى صرف مى نمودند تا کمى ارزان تر بخرند. با این حال، این زن و شوهر، هیچ گاه عادت دیرینه خود را که پس انداز ده درصد از درآمدشان بود، ترک نکردند.

این خانم، با کمال خوشحالى و سرافرازى، به من اظهار داشت:

«با این که ما به این پول احتیاج فراوان داشتیم و من بارها به این خیال افتادم که از پس انداز ده درصد درآمد صرف نظر کنم، اما امروز، بسیار خوشوقتم که آن عادت پسندیده را ترک نکردم و امروز در پرتو آن استقامت، داراى خانه و زندگى مرفه و نسبتا مجللى شده ایم».

4. حساب پس اندازى براى روز تنگ دستى و حوادث غیرمترقبه، باز کنید.

متخصصان علم اقتصاد، زن و شوهرهاى جوان و خانواده هاى نوبنیاد را راهنمایى مى کنند که از هر سه ماه حقوق، یک ماه آن را براى حوادث شوم پیش بینى نشده، پس انداز کنند؛ بدین معنى که در هر سال، حقوق چهارماه را ندیده انگاشته، همیشه این مبلغ را حاضر داشته باشند. همین افراد به ما اخطار مى کنند که اگر بنا باشد ما یک مرتبه حقوق یک ماه را پس انداز کنیم، برایمان دشوار و کارى غیرعملى است. براى این منظور، به جاى آن که مثلاً هر چهارماه یک بار، هزار دلار پس انداز کنیم، بهتر است هر هفته، به طور مرتب و بدون وقفه، مقدارى به حساب فوق بیفزاییم.

5. بودجه را با حضور اعضاى خانواده تنظیم کنید.

مشاوران علم اقتصاد، معتقدند که طرح و تنظیم بودجه، همیشه باید با حضور و همکارى تمام اعضاى خانواده باشد. همچنین اگر هر چند وقت یک بار جلسه اى تشکیل شود و درباره اوضاع اقتصادى و نقشه هاى بهبود وضع خانواده، با بچه ها صحبت گردد، روح همکارى در آنها ایجاد مى شود و روى بیشتر توقعات خود، قلم مى کشند و از این که از بعضى چیزها محروم شده اند، عصبانى نمى شوند.

نویسنده کتاب «ازدواج را موفقیت آمیز کنید»، مى نویسد: «بزرگ ترین عامل خوشبختى در ازدواج، عقل معاش است. پول خرج کردن، هنرمندى و مهارت مخصوصى مى خواهد که هر زنى از این هنر بهره مند باشد، وسایل رفاه و خوشبختى خانواده را فراهم مى آورد».

درست است که همه چیز را با پول نمى توان خرید، ولى اگر ما از روى علم و دانایى بدانیم که چگونه آن را خرج کنیم و سهم پس انداز خود را برداریم، آن سرمایه، موجب آرامش روح، نشاط و پشت گرمى اعضاى خانواده مى شود.

بنابراین بیایید به جاى آن که وقت خود را بیهوده تلف کنیم و با تشویش و اضطراب، عمر خود را از بین ببریم و بگوییم که چرا حقوق شوهرمان زیادتر نیست و چرا با آن خواستگار اولى که امروز ثروتمند است، ازدواج نکردیم، یاد بگیریم که با اعجاز عقل معاش، درآمد شوهرمان را طورى خرج کنیم که آینده همه تأمین شود. اگر زنى بداند که چگونه از هر یک ریال حقوق شوهرش، حداکثر استفاده را ببرد، به مرد، اشتیاق و حرارت مى دهد که زیادتر پول کسب کند.

منبع:
داروتى کارنگى، آیین همسردارى.



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 9:18 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : زنان و جهاد اقتصادي

نقش زنان در اقتصاد خاورمیانه خاورميانه در مقايسه با ديگر مناطق جهان پايين‌ترين نرخ فعاليت اقتصادي زنان را دارد.
در دهه 1980 اين نرخ از 15 درصد فراتر نرفت، در حالي كه در اين مدت نرخ يادشده در شرق آسيا تقريباً 60درصد بود. در آغاز دهه 1990 سهم زنان از كل نيروي كار در كشورهاي عربي منطقه فقط 17 درصد بود. به گزارش صندوق توسعه زنان سازمان ملل (UNIFEM)، زنان در جهان عرب كمتر از 28 درصد نيروي كار را تشكيل مي‌دهند، به‌خصوص در مصر و لبنان زنان كمتر از 22 درصد كل نيروي كار را به‌خود اختصاص مي‌دهند، در حالي كه در عربستان سعودي، اين نسبت فقط 5 درصد است كه كمترين ميزان از اين دست در جهان است.
توضيح اين عملكرد بسيار ضعيف در اين منطقه را مي‌توان در خصلت نوپدرسالارانه و رانتي اين دولت‌ها جست‌وجو كرد. تأثير اين ويژگي‌ها را هنجارهاي حاكم در اين جوامع خاورميانه‌ تقويت مي‌كند.
درآمد حاصل از منابع غيرمولد مانند نفت سبب شده است كه نوعي الگوي توسعه خاص در كشورهاي خاورميانه شكل بگيرد كه به‌طور مستقيم يا غيرمستقيم رانتي هستند. اين الگوي توسعه كه حامي حفظ وضعيت موجود اجتماعي است، در نگاه نظام رفاه اجتماعي به زنان بازتاب يافته است. وضعيت رانتي اين كشورها ارتباط دوجانبه‌اي با ويژگي‌هاي نوپدرسالارانه دولت خاورميانه‌اي دارد.
همانگونه كه والنتين مقدم در مقدمه مقاله خود در نشريه «اينترنشنال ريويو آو پابليك ادمينيستريشن» مي‌نويسد، دستمزد خانواده -كه از درآمدهاي نفتي تامين مي‌شود-و نيز قوانين خانواده باعث تضعيف مشاركت اقتصادي زنان و تقويت نهاد خانواده پدرسالار مي‌شود. زنان در عربستان سعودي بچه‌آور و در مصر همسر، خانه‌‌دار و مادر هستند و مردان نان‌آور هستند.
براساس تفاسير فرهنگي، جامعه از كاري كه فقط زن مي‌تواند داخل خانه انجام دهد، بهره‌ مي‌برد. افزون بر اين، برخي مفسران دين معتقدند اشتغال زن شرافت وي را مورد مخاطره قرار مي‌دهد. اين موضوع جزئي از بحث گسترده‌تر درباره اجازه اشتغال زن در شريعت است. طرفداران حقوق زنان خاطرنشان مي‌كنند شريعت به زنان اجازه مي‌دهد همپاي مردان كار كنند و زنان مي‌توانند با كار كردن در بيرون از خانه، بهره‌هاي فراواني براي جامعه داشته باشند. يك جنبه جالب ديگر اين بحث آن است كه آيا شريعت بين كار مناسب براي مردان و كار مناسب براي زنان تمايز قائل مي‌شود يا خير؟
در هر صورت، قانون خانواده در بيشتر كشورهاي خاورميانه محافظه‌كارانه است. مثلاً در اردن زنان براي ادامه اشتغال يا يافتن شغل، نيازمند اجازه شوهر هستند. همچنين پدر از نظر اخلاقي حق دارد پس از ازدواج دخترش نيز وي را كنترل كند.
روي هم رفته، رونق نفتي دهه 1970 باعث ورود زنان به بازار كار نشد. محدود ماندن تقاضا براي نيروي كار زنان در بازار كار علل زيادي داشت. به غيراز نرخ بالاي باروري، مهاجرت مردان در ميان كشورهاي خاورميانه بسيار بالا بود. به علاوه، پس از پايان رونق نفتي و با افزايش بيكاري در دهه 1990 سياستي تلويحي براي كاستن از اشتغال زنان در پيش گرفته شد.
با اين حال، به‌علت كمبودهاي بازار كار در ممالكي كه به كشورهاي نفت‌خيز مهاجر مي‌فرستادند، بخش كشاورزي در مواردي به نيروي كار زنان متكي شد. در برخي موارد مانند اردن، در دهه 1970 مشاركت زنان در نيروي كار فقط 3 درصد بود، زيرا ورود نيروي كار مردان عربي و نيروي كار زنان جنوب شرق آسيا مانع از ورود زنان اردني به بازار كار شد. در اواخر دهه 1990 نرخ مشاركت نيروي كار زنان اردني 5/12 درصد بود كه با توجه به آنكه فعاليت اقتصادي رسمي نيز در اين مطالعه در نظر گرفته شده، بسيار اندك بود.
رايج‌ترين نوع اشتغال براي زنان در خاورميانه كارمندي در بخش دولتي است، زيرا وضعيت تحصيل زنان ارتقا يافته و مردان ترجيح مي‌دهند به بخش خصوصي بروند كه پرسودتر است. زنان در بخش خصوصي، هتل، رستوران و بخش‌هاي تجاري حضور نسبتاً كمي دارند. تحليلگران اين حالت را با اشاره به اجتناب زنان از اين قبيل مشاغل به‌علت فرهنگ و هنجارهاي حاكم در اين منطقه توضيح مي‌دهند. در اين مشاغل امكان برخورد با غريبه‌ها به حداكثر مي‌رسد.
با اين حال، در مصر زنان در سطوح بالاي دولتي نيز حضور اندكي دارند. بر خلاف توضيحات بالا، شمار زنان در مناصب تصميم‌گيري در بخش خصوصي از 7 درصد در سال 1988 به 24 درصد در سال 2003 رسيده است.
زنان خويش‌فرما نيز با مشكلات بزرگي در خاورميانه روبه‌رو هستند. تخمين زده مي‌شود نرخ مشاركت زنان در شركت‌هاي كوچك و متوسط در مصر حدود 18 درصد باشد. با وجود اينكه بزرگ‌ترين برنامه پرداخت وام‌هاي كوچك و بيكاري در مصر اجرا مي‌شود، اكثريت استفاده‌كنندگان از اين برنامه مردان هستند. بر همين اساس، در سوريه از پارسال حدود 40 هزار مورد وام كوچك پرداخت شده، اما فقط 17 درصد آن نصيب زنان شده است. روي هم رفته، برآورد مي‌شود نرخ مشاركت زنان در فعاليت‌هاي تجاري كوچك، متوسط و بزرگ در مصر كمتر از 20 درصد باشد. به هر حال، به‌دليل وجود موانع اجتماعي مربوط به جنسيت، فعاليت‌هاي تجاري آنها اغلب منحصر به بخش غيررسمي و غيرمولد است.
در كشورهاي پادشاهي حوزه خليج فارس، وضعيت خيلي بدتر است. مثال قانون مربوط به فعاليت مالي زنان بسيار گوياست. تا اين اواخر زنان مجبور بودند براي دريافت پروانه كسب، يك كارگزار حقوقي مرد داشته باشند. اين كارگزار حقوقي از جانب زن تمام كاغذبازي‌هاي لازم براي سرمايه‌گذاري را انجام مي‌داد. در نتيجه، زنان ترجيح مي‌دادند پول خود را در حساب پس‌انداز بانك بگذارند تا اينكه آن را در كسبي به كار اندازند. بنابراين، اعلام اين امر توسط دولت‌هاي منطقه كه ميزان قابل توجهي (در عربستان سعودي بيش از 30 درصد) حساب‌هاي پس‌انداز متعلق به زنان است، نشان‌دهنده برابري جنسيتي در خاورميانه نيست.
آنچه واقعاً مي‌تواند نقش زنان را در اقتصاد كشورهاي خاورميانه تقويت كند، يكپارچگي كامل اقتصاد اين كشورها در نظام اقتصادي جهاني است. در خلال 30 سال گذشته سهم كشورهاي عربي از كل سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي فقط يك درصد بوده است. با اين حال، تونس كه از سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي در بخش‌هاي به كار گيرنده زنان مانند توليد، خدمات دولتي و گردشگري استقبال كرد، فاصله اشتغال بين دو جنس را كمتر كرده است.
آينده فعاليت اقتصادي زنان در كشورهاي خاورميانه در حوزه مديترانه بسيار بهتر است،به طوري‌كه امروز اغلب اين كشورها اصلاحات اجتماعي را هر يك به نوعي آغاز كرده‌اند و هر روز ساختار و قواعد سنتي و ناكارآمد خود را تعديل مي‌كنند. زنان خاورميانه نيز هر روز بيشتر از گذشته با حقوق مدني خود آشنا مي‌شوند و مطالبات معوق خود را مي‌طلبند.از سوي ديگر كشورهاي خاورميانه ناچارند اقتصاد خود را به‌علت نياز به پول آزاد كنند. از ديگر سو، فعلاً كشورهاي حوزه خليج فارس با اتكا به درآمد نفت، بهتر مي‌توانند از فشارهاي مالي آزادسازي بگريزند.

www.idis.gr
مترجم - وحيد رضا نعيمي



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 3 فروردین 1390  | 9:52 AM | نویسنده : قاسمعلی

مقدّمه
فعالیت اقتصادی و کار و تلاش، همواره قرین زندگی زنان بوده است. زنان در طول تاریخ، علاوه بر انجام کارهای خانه، همیشه همگام با مردان به فعالیت هایی مثل کشاورزی و دام داری اشتغال داشته و از این طریق، بخشی از هزینه خانواده را بر دوش کشیده و به اقتصاد خانواده کمک می کرده اند. اما در زمان های گذشته، فعالیت های یاد شده نظیر سایر کارهایی که زنان در خانه انجام می دادند، کارِ خانه به شمار می رفته و در مقابل آن مزدی به زن پرداخت نمی شده است.

با حرکت جوامع به سوی دستاوردهای تمدن جدید و تبدیل کارگاه های خانگی و کوچک به کارخانه و جای گزینی ماشین به جای نیروی انسانی، اشتغال زنان به فعالیت های اقتصادیِ بیرون از خانه، طی چند دهه اخیر، اهمیت ویژه ای یافته است؛ به گونه ای که در حال حاضر مشارکت اقتصادی و اشتغال زنان به فعالیت اقتصادی در بیرون خانه، یکی از مسائل مهم و مطرح زنان در جامعه امروز ماست. نظر به اهمیت موضوع و شبهات و اشکالاتی که در زمینه کارِ زنان در مراکز عمومی مطرح شده و آراء و دیدگاه های مختلفی را پدید آورده است، این نوشتار به بررسی این مسئله از دیدگاه آیات پرداخته و از چند شاهد روایی نیز مدد جسته است .

ادامه دارد ...


ادامه مطلب
نظرات 0