تاريخ : دوشنبه 24 مرداد 1390  | 12:50 PM | نویسنده : قاسمعلی

مفهوم شناسی جهاد اقتصادی:
 

مقام معظم رهبری سال1390 را به جهاد اقتصادی نامیدند این تعبیر از دو واژه«جهاد»و«اقتصاد »تشکیل شده است . این اصطلاح برای اولین بار توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی خلق و وارد اصطلاحات دانش اقتصادی شد .
واژه «جهاد» از ریشه «ج-ه-د» به معنی کوشش و مبارزه و فعالیت است. این کوشش و مبارزه می‌تواند در عرصه‌های گوناگونی صورت گیرد از جمله کوشش در مبارزه با امیال درونی که جهاد اکبر نامیده می شود یا کوشش و مبارزه در راه دفاع از دین اسلام یا حفظ قلمرو اسلام که از آن به جهاد اصغرتعبیر می شود. کلمهٔ جهاد ومشتقاتش ۱۰۸ بار در قرآن تکرار شده‌است.
در اسلام، جهاد با نفس، برترین جهاد، است، که در حدیث معروف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جهاد اکبر خوانده شده یعنى برتر از جهاد با دشمن که جهاد اصغر نام دارد، اصولا تا جهاد اکبر به معنى واقعى در انسان پیاده نشود پیروزی در جهاد با دشمن ارزشی نخواهد داشت.
پاس داشت اندیشه و نیت در مراحل نفی و انکار دشمنان آشکار کار آسانی است . ولی همین که نهضت مستقر شد و نوبت سازندگی،غنیمت ها،منصب ها و موقعیت ها که رسید، حفظ اخلاص بسیار مشکل تر است. قرآن کریم در سوره مائده - که درماه های آخر عمر رسول مکرم صلی الله علیه وآله وسلم نازل شده است، و مشرکین به زانو در آمده اند و خطری از ناحیه آنها اسلام را تهدید نمی کند و در همین برهه ماجرای غدیر خم، تکلیف امامت وولایت مسلمانان را روشن می کند. در این لحظه خطر وآسیب از جای دیگر نمایان می شود. اکنون نگرانی از ناحیه داخلی است. بنا براین خداوند به مسلمانان می فراید از این پس باید از کافران و دشمنان خارجی نترسید،که نا امید شده اند؛بلکه از خودتان بترسید که در کمین شما هستند. «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون»[3] امروز کافران از (شکست) آیین شما ناامید شده اند بنابراین از آنها نترسید و از منیت ها بترسید. که راه انحراف از مسیر خدائی اخلاص پیش گیرد و خدا را فراموش کند. سنت لایتغیر خداست که هر ملتی که از درون و از جنبه اخلاقی تغییر کند و عوض شود، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغییر دهد: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» [4]خداوند وضع و سرنوشت مردمی را عوض نمی کند، مادامی که آنها خود را و آنچه به اندیشه ها و رفتارهای خودشان مربوط است تغییر ندهند.
بنا براین «جهاد » در میان مسلمانان واژه بیگانه ای نبوده بلکه از قداست ومعنویت ویژه ای برخوردار است که در تاریخ انقلاب اسلامی حسب نیاز های روز جامعه درمقاطع وعرصه های گوناگون به اجرا در آمده است . در سال های آغازین انقلاب اسلامی« جهاد سازندگی» با دستور هوشمندانه حضرت امام (ره)شکل گرفت ودر برهه ای که کشور اسلامی ایران با تجاوز نظامی دشمن روبرو شد؛ جهاد به صورت «جهاد دفاعی »خودنمایی کرد و.پس از طی مراحلی با «جهاد کشاورزی» به خود کفایی کشاورزی دست یافتیم.
در عرصه جنبش نرم افزاری وتولید علم «جهاد دانشگاهی» و«جهاد علمی وفن آوری» به فرهنگ نخبگانی تبدیل شد.
اکنون در حالی که 14 سال تا 1404 و10سال تا آغاز چهادرهمین قرن باقی است وسومین سال دهه پیشرفت و عدالت را آغاز کرده ایم و از سویی ایران در کانون توجهات کشورهای دنیا قرار دارد و در شرایطی که ابرقدرت های جهانی در مقابل بحران جهانی اقتصاد زانو زده اند؛ « جهاد اقتصادی » یک راهبرد حیاتی ومدبرانه به شمار می آید.
استعاره جهاد برای اقتصاد واضافه این دو مانند جهاد سازندگی ،جهاد علمی وجهاد دانشگاهی است که به معنای کوشش برای شکوفایی اقتصاد است.
اقتصاد، یکی از اساسی ترین عوامل مهم توسعه کشور ها به شمار می رود و شکوفایی اقتصادی بستر ساز پیشرفت در زمینه های گوناگون است طوری که شاخص های توسعه اقتصادی ارتباط مستقیمی با افزایش بهره وری ها و در نتیجه شکوفایی فرهنگ،سیاست،اجتماع ورشد دانش وصنعت و...دارد .
ایران اسلامی به رغم تحمل و اداره 8سال جنگ تحمیلی،به رشد وپیشرفت اعجاب انگیز دست یافت وتوانست در سه دهه گذشته نقش الگویی در منطقه ایفا کند از این روی به شدت از سوی ابرقدرت های جهانی تحت فشارهای شدید اقتصادی قرار گرفته است.بنا براین برای تبدیل این تهدید ها به فرصت جهش وشکوفایی به حرکت جهد گونه نیاز دارد. تاکید مقام معظم رهبری نیز گویای این واقعیت است .آنجا که ایشان پس از برشمردن اهمیت عرصه های گوناگون می فرمایند:« اما در عرصه‌یاقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینه‌سازیكردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربه‌ای برپیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌یآنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را كه انتظار داشتند، بگیرندو تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذااین سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسی‌ترینمسائل كشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را«سال جهاد اقتصادی»نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه درمجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملتعزیزمان انتظار دارم كه در عرصه‌ی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدتكنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشتهباشیم.»[5]

مفهوم اقتصاد اسلامی:
 

علم اقتصاد، دانشی است که به تخصیص بهینه کالاها و فراورده ها می‌پردازد. به عبارت دیگر ، علمی است که به تشریح حیات اقتصادی و پدیده‌های آن و ارتباطشان با عوامل کلّی آن‌ها می پردازد.
مسأله‌ی اقتصاد، به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی بشری، مطرح است، و اسلام نیز نگرش خاصی به آن دارد.
نظام اقتصاد اسلامی عبارت است از مجموعه قواعد کلّی ارائه شده در اسلام در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حلّ مشکلات اقتصادی ، در راستای تامین عدالت اجتماعی.

نگاه ویژه‌ی اسلام به اقتصاد:
 

اقتصاد اسلامی بر خلاف اقتصاد غربی، بر قناعت و پرهیز از مصرف‌گرایی تأکید دارد. اقتصاد غربی نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود می‌داند؛ در حالی که در اسلام منابع و امکانات نامحدود معرفی شده‌اند.
نگاه اسلام به مسأله‌ی اقتصاد نگاه خدا محورانه واصلاح وسعادت انسان است وبشر را به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها می‌تواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم می‌داند.

ویژگی های اصطلاح جهاد اقتصادی:
 

نخستین ویژگی که می توان از این اصطلاح فهمید ؛وضعیت ویژه اقتصاد ایران است ؛از سویی مولفه ها وزمینه های پیشرفت وشکوفایی اقتصاد فراهم است واز سوی دیگرتنگناها وفشار های اقتصادی تهدید ها وفرصت هایی را برای وضع اقتصادی کشور ایجاد می کند. که برای رهایی از تگناها ونیل به اقتصاد آرمانی حرکت جهد گونه می طلبد . البته رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در همه حال جهاد را لازمه سازندگی می دانند ودر برهه های حساس لازم تر .ایشان می فرمایند:«عزيزان من! بعضى كسان از اسم جهاد مى‏رمند! خيال مى‏كنند كه تأسيس يك كشور، ايجاد يك تمدّن،نظم در زندگى، پيشرفت در زندگى مادّى و معنوى و رفاه مشروع براى انسانها، با جهادنمى‏سازد و جهاد ضدّ اين‏هاست! چه خطايى! چه غلطى! بدون جهاد، هيچ‏چيز به دست انساننمى‏آيد؛ نه دنيا و نه آخرت. بدون جهاد، در مقابل گرگِ بى‏دست و پاى بيابان همنمى‏شود ايستاد؛ چه رسد به گرگهاى بسيار بسيار خطرناك دنياى سياست و دنياى اقتصاد وسرپنجه‏هاى خونينى كه ميليونها انسان را دريدند و نابود كردند و خوردند وبردند!
مگر يك ملت بدون جهاد مى‏تواند سرش را بالا بگيرد؟ مگر يك ملت بدون جهادمى‏تواند طعم عزّت را بچشد؟ مگر يك ملت بدون جهاد مى‏تواند در ميان ملتهاى دنيا شأنو موقعيتى پيدا كند؟»[6]
اکنون میهن اسلامی به ویژه در عرصه اقتصاد درموقعیت حساس قرار گرفته است بنا براین جهاد معنای ویژه ای پیدا می کند.ایجاد تحریم اقتصادی برای ایران اسلامی،به مثابه اعلان جنگ با کشور وحذف ایران از معاملات جهانی ودر نهایت شکست همه جانبه ایران است بنا براین برای پیروزی واقتدار ایران باید در جبهه اقتصاد جهاد گونه فعالیت کرد. رهبر فرزانه انقلاب در پیام نوروزی خود به این ویژگی اشاره کرده ومی فرمایند:« آنچه كه در عرصه‌ی مجموعه‌ی مسائل كشور انسان مشاهده میكند، كه در سال 90 باید ماآن را وجهه‌ی همت خودمان قرار بدهیم، این است كه از جمله‌ی اساسی‌ترین كارهایدشمنان ملت ما و كشور ما در مقابله‌ی با كشور ما، مسائل اقتصادی است. البته درعرصه‌ی فرهنگی هم فعالند، در عرصه‌ی سیاسی هم فعالند، در عرصه‌ی انحصارات علمی همفعالند، اما در عرصه‌ی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی كه دشمنانملت ایران زمینه‌سازی كردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد اینبود كه یك ضربه‌ای بر پیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده بازبدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را كهانتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛اما دنبال میكنند. لذا این سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسی‌ترین مسائل كشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه دردولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنیناز ملت عزیزمان انتظار دارم كه در عرصه‌ی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند،مجاهدت كنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشتهباشیم.»[7]
دومین ویژگی نهفته در جهاد اقتصادی ،همگونی اهداف دنیایی انقلاب با اهداف متعالی اسلام است.رهبر معظم انقلاب اهداف دنیوی انقلاب را در راستای مقاصد مقدس اسلامی دانسته واین اهداف را همگون می‌بینند. برای همین هم کوشش برای شکوفایی اقتصادی، پیشرفت و آبادانی كشور را با رفتار‌ی مقدسی جهاد تلفیق می‌كنند. حضرت امام(ره) نیز در مورد سازندگی از این استعاره استفاده می کردند. این تلفیق علاوه بر ویژگی یاد شده ،بیانگر زاویه نگاه اسلام به علوم انسانی نیز به شمار می رود.
یکی دیگر از ویژگی های این اصطلاح، ملزم شدن به الزامات جهاد است چرا که در جهاد، کوشش مضاعف،هوشیارانه وحساب شده برای رسیدن به هدف نیاز است تا در پرتو آن غلبه برموانع امکان پذیر باشد.تاکید مقام معظم به رعایت الزامات جهاد بیانگر اهمیت این ویژگی است که می فرمایند:« ما بخواهيم اين حركت عظيم اقتصادى در كشور در سال 90 انجام بگيرد، يكالزاماتى هم دارد. اين الزامات را هم من فهرست وار عرض بكنم. اولاً روحيه‌ى جهادىلازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائى كه با روحيه‌ى جهادى واردميدان شده، پيش رفته؛ اين را ما در دفاع مقدس ديديم، در جهاد سازندگى ديديم، درحركت علمى داريم مشاهده ميكنيم. اگر ما در بخشهاى گوناگون، روحيه‌ى جهادى داشتهباشيم؛ يعنى كار را براى خدا، با جديت و به صورت خستگى‌ناپذير انجام دهيم - نه فقطبه عنوان اسقاط تكليف - بلاشك اين حركت پيش خواهد رفت. دوم، استحكام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه است.[8]
جهارمین ویژگی جهاد اقتصادی ،ضرورت رصد موانع وراه کار ها طراحی نقشه راه وتعریف نقشه برای همه جهاد گران است.
بنا براین باید افق 1404 اقتصاد دنیا و همچنین مزیت‌های نسبی كشور خودمان را رصد كنیم و بشناسیم.. تأكیداتی كه رهبر معظم انقلاب درطول این چند سال نیز داشتند، همه و همه ناظر به این مسئله بوده است.
پنجمین ویژگی در جهاد اقتصادی كه در راستای مفهوم جهاد است؛ اصل آرایش جهادی است. دستگاه‌های اجرایی كشور، دستگاه‌های قانون‌گذار، نهادهای قضایی، بخش‌های مردمی، بخش‌های غیر انتفاعی و خصوصی كشور بایددر راستای این راهبرد ونقشه راه تعیین شده یك آرایش جهادی به خود گیرند.
ویژگی ششم این تلفیق هم كه از ویژگی های جهاد گران است امر مهم آموزش وتوانمند سازی منابع وسرمایه انسانی است، مثل هر عملیاتی كه اگر آموزش نیرو نداشته باشیم و نیرو‌های اقتصادی كشور را آماده نكنیم، در صحنه جهاد دچار مشكل خواهیم شد. بخشی از آموزش نیروها بحث عمومی است،که در این راستا رسانه ها نقش حائز اهمیت ورسالت بزرگی دارند.رهبر فرزانه انقلاب در بخشی از فرمایششان در جمع زائران ومجاوران حرم رضوی (ع) به اهمیت این ویژگی اشاره می کنند ومی فرمایند:« اين نيازمند توانمند شدن است،نيازمند اطلاعات لازم است؛ كه اينها را بايد مسئولين در اختيار مردم بگذارند واميدواريم ان‌شاءاللَّه اين روند روزبه‌روز توسعه پيدا كند. البته رسانه‌ها نقشدارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، ميتوانند مردم را آگاه كنند؛ دولت هم بايد فعالبرخورد كند و بتوانند ان‌شاءاللَّه مسئله‌ى اقتصادى را پيش ببرند.»[9]

اهمیت جهاد اقتصادی:
 

پیشرفت وعدالت به عنوان نظریه راهنما به الگو وهمچنین راهبرد هایی نیاز دارد که تمام ظرفیت های نظام باید در آن جهت متمرکز شوند.رهبر حکیم انقلاب با اشاره به محوریت این نظریه می فرمایند:«شعار پيشرفت و عدالت، يك شعار محورى است؛ يك مطلب اساسى است؛ يك نياز است. در اين مرحله، هدف كلان ملت عزيز ما و مسئولان بايد پيشرفت و عدالت باشد. پيشرفت» و «عدالت» دو خواسته‌اى است كه انسا‌ن‌ها به آن نيازمندند.
پيشرفت، يعنى از لحاظ علم و عمل و آنچه كه در دنيا براى يك جامعه لازم است، به نتائج مطلوب برسد. عدالت هم يعنى ميان انسان‌ها تبعيض وجود نداشته باشد، بى‌عدالتى نباشد، ظلم نباشد. هر دو خواسته، جزو خواسته‌هاى اساسى و اصلى و ديرين بشريت است، كه تا تاريخ بشر وجود داشته است، اين دو خواسته، خواسته‌ى اصلى انسان‌ها بوده است: پيشرفت و عدالت. اين شعارها را مي‌شود داد؛ مهم اين است كه كِى مي‌شود به اين شعارها عمل كرد.»[10]
ایران اسلامی دردو سال نخست دهه پیشرفت وعدالت با همت بلند وکار مضاعف ونیز حرکت در جهت اصلاح الگوی مصرف توانست به سمت فتح قله های بلند برای عزت ایران اسلامی به پیش رود . با نگاهی به دفتر زرین تاریخ انقلاب به خوبی در می یابیم که هر سال از این تاریخ برکات و آثار فراوانی را برای کشور ما به ارمغان آورده است و در هرسالی مردم ما موفقیت های گوناگون را به دست آورده اند که البته مشکلات مختلفی را هم پشت سر گذاشته اند .
اکنون وارد سومین سال از دهه پیشرفت وعدالت شده ایم که باید در سال جاری با ملاحظه زمینه ها وظرفیت های کشور شتاب منطقی به این پیشرفت بخشیده شود واقتصاد زیر بنای آن است.
نکته مهم که در عرصه اقتصاد باید منظر نظر اندیشه وران قرار گیر آن است که اقتصادی می تواند ایران اسلامی را به پیشرفت همراه باعدالت رهنمون شد که پایه های آن از آموزه های اسلام نشات گرفته شده باشد.تاکید حضرت آیت الله خامنه ای در باره تفاوت دیدگاه مکاتب اقتصادی گویای این واقعیت است که می فرمایند:«مسئله‌ى ديگر، نگاه غيرمادى به اقتصاد است. بسيارى از اين مشكلاتى كه در دنيا پيش آمده، به خاطر نگاه مادى به مسئله‌ى اقتصاد و مسئله‌ى پول و مسئله‌ى ثروت است. همه‌ى اين چيزهائى كه دوستان از انحرافهاى غرب و مشكلات فراوان و مسئله‌ى استثمار و استعمار و اينها ذكر كردند، به خاطر اين است كه به پول و به ثروت نگاه ماده‌گرايانه وجود داشته. ميتوان اين نگاه را تصحيح كرد. اسلام براى ثروت اهميت قائل است، اعتبار قائل است. توليد ثروت در اسلام مطلوب است؛ منتها با نگاه الهى و معنوى. نگاه الهى و معنوى اين است كه از اين ثروت براى فساد، براى ايجاد سلطه، براى اسراف نبايد استفاده كرد؛ از اين ثروت بايستى براى سود جامعه بهره برد. و بقيه‌ى مسائل فراوانى كه وجود دارد.
البته اينجا بحثها، بحثهاى زيادى است. من نميخواهم بحث را طولانى كنم؛ چون هم وقت گذشته، و هم لزومى ندارد فعلاً توى اين جلسه ما اينها را بحث كنيم. ان‌شاءاللَّه اگر عمر باشد، وقتهاى زيادى براى اين بحثها خواهيم داشت.» [11]
نام گذاری این سال به «جهاد اقتصادی» که در حقیقت نمادی برای جهت دار شدن بهتر تولید علم،نظریه،الگوهای اقتصادی و برنامه های جاری کشور در سال پیش رو می باشد از آن جا حائز اهمیت است که جمهوری اسلامی ایران اکنون در 33 سالگی تاریخ خود دوران بالندگی را پشت سر می گذارد و با سرعتی غیر قابل باور و بی سابقه در مسیر های مختلف علمی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و . . . گام بر می دارد و در این میان از طرف دشمنانش به شدت تحت فشار اقتصادی برای شکست روبرو بوده اما با سر بلندی از این آزمون هم بیرون آمده و رهبری بزرگوار با این نام گذاری توجه بیشتری را به مساله اقتصاد معطوف کردند.
از وجوه مهم این نامگذاری ،برداشتن گام های مهم وحساس اقتصادی ملت ودولت در سال همت وکار مضاعف است که آغاز مرحله نخست هدفمند سازی یارانه ها،سهمیه بندی سوخت های حامل وآغاز اجرای اصل 44 قانون اساسی وواگذاری تصدی گری اقتصادی به بخش خصوصی با حفظ جایگاه نظارتی دولت برخی از این گام هاست.

تولید علم اقتصاد اسلامی،مهم ترین گام جهاد اقتصادی:
 

بنابراین تولید دانش اقتصاد اسلامی ونیز مدل های اجرایی آن در سال جهاد اقتصادی اهمیت مضاعفی می یابدکه البته
كشف مكتب اقتصادي اسلام در حوزه بايدها و نبايدهاي اقتصادي بر اساس «روش اجتهادي» ميسر است، در عين حال بايد دانست كه زير بناي احكام اسلامي در حوزه اقتصاد، مجموعه‌اي از روابط اثباتي قابل استخراج از قرآن و روايات است.
نظریه پردازان براین باورندکه؛ توليد نظريه در حوزه‌هاي راهبردي مستلزم بررسي واقعيت خارجي و محاسبه عوامل تأثير گذار و پيش بيني نتايج است. اين همه جز از طريق «روش علمي» و با تبعيت از دستاوردهاي مثبت علم اقتصاد ميسر نيست. فقط با شناخت روابط ميان متغيرهاي اقتصادي و ميزان و نحوه تأثير گذاري عوامل اصلي است كه امكان تغيير شرايط و سياست گذاري واقع بينانه پديد مي‌آيد.
پس این پندار که در تولید دانش اقتصاد اسلامی بایددستاوردهای سایر مکاتب را کنار گذاشت ؛پندار خطایی است که رهبر اندیشمند انقلاب اسلامی نیز نظریه پردازان را متوجه این اصل کرده ومی فرمایند: «مطلب بعدى اين است كه ما اگر نقاط افتراق پيشرفت با منطق اسلامى را با توسعه‏ى غربى ميشماريم، نبايد از نقاط اشتراك غفلت كنيم؛ يك نقاط اشتراكى هم وجود دارد كه اينها در توسعه‏ى كشورهاى توسعه يافته‏ى غربى كاملاً وجود داشته؛ روح خطرپذيرى - كه انصافاً جزو خلقيات و خصال خوب اروپائى‏هاست - روح ابتكار، اقدام و انضباط، چيزهاى بسيار لازمى است؛ در هر جامعه‏اى كه اينها نباشد، پيشرفت حاصل نخواهد شد. اينها هم لازم است. ما اگر بايد اينها را ياد بگيريم، ياد هم ميگيريم؛ اگر هم در منابع خودمان باشد، بايد آنها را فرا بگيريم و عمل كنيم.»[12]
ناگفته پیداست که استفاد از دستاوردهاي مثبت علم اقتصاد سایر مکاتب به معناي نفي هويت علمي اقتصاد اسلامي نيست و اين دو مي‌توانند رابطه تعاضدي و مكمل داشته باشند تنها در اين شرايط است كه نظريه‌هاي اقتصاد اسلامي از «اثر بخشي» لازم برخوردار خواهند بود.
استاد شهید آیت الله مطهری نیز به این اصل مهم اشاره کرده ومی نویسند:«قوانين اقتصاد اسلامي نمي‌تواند و نبايد بر خلاف اصول اوليه اقتصاد نظري باشد، چه در غير اين صورت شكست يا ركود و سرانجام مرگ اقتصادي اين جامعه بيمار حتمي است.»[13]
بنابر اين اقتصاد اسلامي هم داراي مکتب و نظام اقتصادي است و هم از ماهيت علمي برخوردار است و بر اساس اين ويژگيها جوامع اسلامي قادرند با تکيه بر معارف غني اسلام به حل مشکلات امروزي اقتصادي همت گمارند. البته اين امکان به معني نفي کج فهميهاي برخي مدعيان نيست. ما بر اساس وصيت پيامبر گرامي اسلام منظورمان از اسلام و شريعت اسلام قرآن و عترت است.اقتصاد اسلامي براي دوري از تفاسير سليقه اي لازم است به تعاريف روشن و واضح از معيارها و فرايندهاي تصميم گيري دست يابد. همه اين موارد با مراجعه به متخصصان امر ميسر است اما مشکل در اين است که برخي با علم اجمالي از اسلام يا اقتصاد مدعي اقتصاد اسلامي شده اند و حتي برخي از مدعيان سياسي به راحتي به خود اجازه مي دهند که ناشيانه به نفي اقتصاد اسلامي بپردازند.

پي‌نوشت‌ها:
 

[3] سوره مائده/ 3
[4] سوره رعد/ 11
[5] مقام معظم رهبری /پیام نوروزی 90
[6] سخنان مقام معظم رهبری در26/7/1377
[7] مقام معظم رهبری/پیام نوروزی 90
[8] سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران ومجاوران حرم رضوی/1/1/90
[9] همان
[10] مقام معظم رهبری/پیان نوروزی 89
[11] 10/9/89 دیدار نخبگان
[12] بيانات در ديدار استادان و دانشجويان كردستان‏27/2/88
[13] آشنایی با علوم اسلامی
 

منبع:www.radiomaaref.ir



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 24 مرداد 1390  | 12:49 PM | نویسنده : قاسمعلی

مقدمه:
 

درمدیریت کلان جامعه، تمام عرصه ها اعم از فرهنگ،سیاست،اقتصاد، اجتماع ،هنر وروابط بین الملل به هم پیوسته اند وچنان چه یکی از این عرصه ها ضعیف باشد سایر بخش ها را دچار آسیب می کند اما در بیان پیشوایان معصوم علیهم السلام ونیز گواه دانشوران جامعه شناسی زیر بنای پیشرفت همه جانبه ؛پیشرفت اقتصادی یا همان فقر زدایی است.
بیان نورانی پیامبر گرامی اسلام (ص)که می فرمایند:«کادالفقر ان یکون کفرا» [1] به روشنی اهمیت ومحوریت اقتصاد در پیشرفت فرهنگ واجتماع را بیان می کند.
با پیشرفت اقتصاد،جامعه رو به رشد، با تحرک ، بانشاط پیش می رود. درجامعه ی با اقتصاد سالم وکامل،جوانان به هنگام مشغول کار می شوند ودرآمد مناسبی را خواهند داشت که در پرتو آن ازدواج های به موقع وآگاهانه شکل می گیرد وبنیان خانواده محکم واستوار می شود.
در پرتو رونق اقتصادی ،هیچ بیکاری در جامعه نخواهد ماند که به بیان روایات ونیز گواه جامعه شناسان ،بسیاری از مشکلات فرهنگی،اجتماعی وحتی سیاسی زاییده بیکاری هاست.
ریشه بسیاری از ناهنجاری هااعم از فساد،فحشا ،سرقت،اغتشاش ها،نارضایتی ها وهمه وهمه در بیکاری ورکود اقتصاد جوامع است.
ازپیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که: «خداوند از جوان بیکار بیزار است .» این جمله گهر بار از اصول وارکان بسیار حیاتی علوم اجتماعی به شمار میرود.
حضرت علی علیه السلام نیز از بین تمام دل نگرانی هایی که می توانستند برای فرزندشان محمد حنفیه داشته باشند ، این مهم را نیز متذکر می شوند:« اى فرزند! من از تهیدستى بر تو هراسناکم ، از فقر به خدا پناه ببر ، که همانا فقر ، دین انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان ، و عامل دشمنى است. »[2]
به بیان دیگر، جهاداقتصادی ، پروسه ای است که ، خرد ورزی ، معرفت دینی ، رفتار مخلصانه دینی ،رفاه عمومی ، زدودن بسیاری از تخلفات و جرم ها و عداوت ها و ... را به ارمغان می آورد .
انقلاب اسلامی ایران که انقلاب فرهنگی است؛ تحول اساسی وبنیادین در تمام عرصه ها را نشانه رفته و برقراری عدالت اجتماعی ورفع فاصله طبقاتی از جمله آن است وصد البته تحولات همه جانبه باید قرین هم وپا به پای هم باشند اما اقتصاد در این میان حرف اول را می زند.از این روی بیش از همیشه وپیش از همه باید اقتصاد کشور سرآمد کرد تا زمینه تحقق آرمان های مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم آید.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی،دهه چهارم انقلاب اسلامی را دهه پیشرفت وعدالت نامیدند ودر سال های اخیر راهبردهایی برای رسیدن به آن آرمان را تعیین وتبیین فرمودند.
نوآوری وشکوفایی بستر مهم تحقق پیشرفت وعدالت است واصلاح الگوی مصرف در جامعه ای که اسراف به فرهنگ عمومی تبدیل شده از حیاتی ترین راهبردهای فرهنگ اقتصادی
به شمار می رود و همت مضاعف وکار مضاعف در آغازین سال های دهه چهارم انقلاب اسلامی موانع رونق اقتصاد را رفع می کند.
اعلام رضایت رهبر فرزانه انقلاب از تحقق این استراتژی ها در سالهای گذشته وتعیین راهبرد حیاتی«جهاد اقتصادی» گویای این واقعیت است که به لطف خدا وعنایت بقیت الله الاعظم (عج) زمینه ها ،مولفه هاوبستر های رونق اقتصادی در جامعه ما فراهم است و فقط نیاز مند جهاد همگانی برای تعالی اقتصاد است.
مردم ومسئولان دلسوز نظام ،فرمان هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را «آماده باش همگانی» برای حرکت در جهت تعالی اقتصاد اسلامی می دانند واز همان آغازین روز های سال با اعلام آمادگی وفرهنگ سازی، خیزش مناسبی در این مسیر برداشته اند.
در این گذر وظیفه رسانه ها،ایجاد دغدغه علمی برای کارشناسان ونظریه پردازان،وتبدیل این نظریه به عزم ملی وفرهنگ عمومی است وبه یقین شبکه های مختلف صدا وسیما هریک برابر ماموریت ورسالت خویش در این راستا ایفای نقش خواهند کرد.
رسانه دینی رادیو معارف نیز باسایر دستگاه ها همگام خواهد شد تا علاوه بر تبیین راهبرد«جهاد اقتصادی»از منظر رهبر فرزانه انقلاب ،راهکارها ،برنامه هاوگام های این راهبرد را از دیدگاه اقتصاد اسلامی مورد کنکاش قرار دهد .
نوشتار پیش روی،مروری است به محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه وموضوعات قابل بررسی در عرصه جهاد اقتصادی.
کلید واژه: جهاد اقتصادی،گام بزرگ پیشرفت وعدالت

متن پیام نوروزی سال 1390مقام معظم رهبری
 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
یا مقلّب القلوب والأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الیاحسن الحال.
عید سعید نوروز و فرا رسیدن بهار و سال نو را به همه‌یهم‌میهنان عزیزمان در سراسر كشور و همچنین به همه‌ی ایرانیانی كه در كشورهای دیگر،در سراسر جهان ساكن هستند و همچنین به ملتهای دیگری كه برای نوروز ارزش و احترامقائل هستند، تبریك عرض میكنم. بخصوص تبریك میگویم به افراد و خانواده‌هائی كه درخدمت كشور، در خدمت انقلاب و در خدمت نظام قرار دارند؛ خانواده‌ی شهیدان عزیز،جانبازان و خانواده‌های آنها، خانواده‌ی مأمورانی كه در این روزها كه همه درخانه‌های خود مجتمعند، آنها سر كارهای حساس و مهم خود حضور دارند و از حضور درخانواده‌های خود محرومند. امیدوارم به فضل و رحمت الهی ان‌شاءالله ملت ایران سالشاد و سرشار از بركت و نعمت را در پیش داشته باشند و در همه‌ی میدانها موفق وسربلند و پیروز باشند.

دعا برای نجات مسلمانان جهان:
 

البته حوادث تلخی كه در برخی از كشورها نسبت به مردمانجام میگیرد ـ در بحرین نسبت به مردم عزیز آنجا، در یمن، در لیبی ـ عید را بر ماگوارا نمیكند و مانع از این است كه انسان شادی عید را بتمامه احساس كند. امیدواریمخداوند متعال برای این ملتها ـ ملت بحرین، ملت یمن، ملت لیبی ـ فرج عاجلی برساند ودشمنان ملتها را با عقوبت خود مجازات كند.
جلوه های تحقق همت مضاعف وکار مضاعف در سال 1389 از نگاه مقام معظم رهبری:
عید نشانه‌ی حركت طبیعی انسان درطول سال و ماه و روز و شب است و چون این حركت باید به سمت كمال و تعالی باشد، هرعیدی یك مقطعی است برای اینكه انسان بتواند یك مرحله‌ی جدیدی را آغاز كند. ما ملتایران به توفیق الهی و به فضل پروردگار در سال 89 توانستیم كارهای بزرگی را انجامدهیم. ما سال 89 را به نام«سال همت مضاعف و كارمضاعف»نامگذاری كردیم. خوشبختانه در سرتاسر سال، این شعار تحقق عملی پیدا كرد.
میتوانم ادعاكنم كه یكی از شعارهائی كه در طول این سالها بیشترین بهره را از توجه مردم ومسئولان و عمل آنها و انطباق وضعیت كشور با خود دارا بود و برد، همین شعار«همت مضاعف و كارمضاعف»بود، كه واقعاً ملت و دولت خوشبختانه در این كار، در این حركت سالیانه،همت مضاعف و كار مضاعف را نشان دادند. ما در زمینه‌های اقتصادی، در زمینه‌هایسیاسی، در زمینه‌ی حضور عظیم و پرشكوه مردم در عرصه‌های مختلف سیاسی و انقلابی، درعرصه‌ی علم و فناوری و در عرصه‌ی سیاست خارجی، در بخشهای مختلف، خوشبختانه كارهایبزرگی را شاهد بودیم كه هم مسئولین كشور، قوه‌ی مجریه، قوه‌ی مقننه و قوه‌ی قضائیهانجام دادند؛ بخصوص قوه‌ی مجریه در این دورانِ یكساله كارهای بزرگی را انجام دادندكه از جمله‌ی آنها همین مسئله‌ی حساس و بزرگ هدفمندی یارانه‌ها‌ست، كه این كار بزرگرا شروع كردند و امیدواریم ان‌شاءالله با موفقیت كامل این كار به انجامبرسد.

حرکت درجاده‌ی پیشرفت و تعالی:
 

آنچه كه من از مجموع احساس میكنم، این است كه كشور ما بحمدالله درجاده‌ی پیشرفت و تعالی حركت خوبی را آغاز كرده است. البته این حركت كه روز‌به‌روزهم شتاب بیشتری گرفته است، ناشی از زحمات و تلاشهای مسئولان و ملت در طول سالیانمتمادی است؛ اما خوشبختانه این حركت هرچه گذشته است، شتاب بیشتری پیدا كرده است.

منحنی رشد علمی ایران:
 

مثلاً در عرصه‌ی تولید علم، طبق آمارهائی كه مراكز متخصص جهانی و مراكز بین‌المللی اعلام میكنند، مشاركت كشور ما در پیشرفت علمی و تولید علم در دنیا بیش از یازدهدرصد است؛ در حالی كه ما یك درصد مردم دنیا هستیم و كشوری كه بعد از ما در اینمنطقه بیشترین نصیب را داشته است، كمتر از شش درصد پیشرفت داشته است. بنابراینپیشرفت كشور در عرصه‌های مختلف بحمدالله خیلی خوب بوده است. این حركت شتاب‌آلود وهمراه با جدیت و همت، ان‌شاءالله بایستی ادامه پیدا كند.

راهبرد ملی در سال 1390:
 

آنچه كه در عرصه‌یمجموعه‌ی مسائل كشور انسان مشاهده میكند، كه در سال 90 باید ما آن را وجهه‌ی همتخودمان قرار بدهیم، این است كه از جمله‌ی اساسی‌ترین كارهای دشمنان ملت ما و كشورما در مقابله‌ی با كشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصه‌ی فرهنگی هم فعالند،در عرصه‌ی سیاسی هم فعالند، در عرصه‌ی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصه‌یاقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی كردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربه‌ای برپیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را كه انتظار داشتند، بگیرندو تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذااین سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسی‌ترینمسائل كشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را«سال جهاد اقتصادی»نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه درمجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملتعزیزمان انتظار دارم كه در عرصه‌ی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدتكنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.
توجه دارید كه ما الان در این ساعت داریم وارد سومین سال دهه‌ی پیشرفت و عدالت میشویم. البته هم در زمینه‌ی پیشرفت و هم تا حدود زیادی در زمینه‌یعدالت كارهای خوبی انجام گرفته است، لیكن حركت ما باید به نحوی باشد كه بتوانیم ایندهه را به معنای حقیقی كلمه مظهر پیشرفت و مظهر استقرار عدالت در كشورمان قراربدهیم. خوشبختانه با این حركتی كه در دنیای اسلام به ‌وجود آمده است، انسان احساسمیكند كه این دهه به توفیق پروردگار برای منطقه هم دهه‌ی پیشرفت و دهه‌ی عدالتخواهد بود.
امیدواریم خداوند متعال شما ملت عزیز را، شما مسئولان عزیز را،شما جوانان مؤمن و خوش‌روحیه و فعال و بااستعداد را مشمول لطف خود و مشمول ادعیه‌یزاكیه‌ی حضرت بقية‌الله (ارواحنا فداه) قرار بدهد. یاد شهدای عزیزمان را، یاد امامبزرگوار را گرامی می داریم و امیدواریم خداوند به بركت ارواح طیبه‌ی این بزرگوارانملت ایران را مشمول رحمت و فضل و بركت و رضوان و غفران خود قراردهد. والسّلام علیكم و رحمةالله و بركاته

بیانات مقام معظم رهبری در نخستین روز سال1390 در حرم مطهررضوی
 

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌
الحمد للَّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلامعلى النّبىّ الأعظم و الصّراط الأقوم و اشرف ولد ءادم؛ سيّدنا و نبيّنا ابى‌القاسمالمصطفى محمّد؛ و على ءاله الأطيبين الأطهرين المنتجبين الهداة المهديّينالمعصومين‌؛ سيّما بقيّةاللَّه فى الأرضين‌.
خداوند متعال را سپاسگزارم كه يك بار ديگر عمر داد و توفيق داد كه اين موقعيتبسيار مبارك و مغتنم را درك كنم؛ روز اول سال در جوار آستان حضرت على‌بن‌موسى‌الرضا(ارواحنا فداه و صلوات اللَّه عليه). عيد سعيد نوروز و آغاز سال نو را تبريك عرضميكنم به همه‌ى شما برادران و خواهران و حضار عزيزى كه در اين مجلس باشكوه و باعظمتحضور پيدا كرده‌ايد؛ چه در اين شبستان بزرگ، چه در صحنهاى متعدد كه مردم عزيز ما،برادران ما و خواهران ما در آنجا حضور دارند و سخن را ميشنوند. اين جمعيت در واقعنمونه‌اى از ملت ايران است. در اين روز، از نقاط مختلف كشور، از شهرهاى گوناگون، ازراه‌هاى دور و نزديك، مردم عزيز ما در اين بارگاه و در سايه‌ى بلندپايه‌ى حضرتابى‌الحسن‌الرضا (عليه‌السّلام) حضور پيدا ميكنند و متبرك ميشوند. برادران وخواهران مشهدى هم در اين جمع عظيم حضور دارند. به همه سلام عرض ميكنم و تبريكميگويم.

عيد نوروز ، فرصت مغتنم:
 

عيد نوروز ايرانى براى همه‌ى ما مردم ايران و نيز مسلمانانى كه در كشورهاى ديگرعيد نوروز را ميشناسند و گرامى ميدارند، فرصت مغتنمى است براى اينكه از اين روز واز اين مناسبت، در سمت و سوى حركت اسلامى استفاده كنيم. دأب و دِيدن اسلام اين است: از همه‌ى فرصتها، از همه‌ى لحظه‌هاى زندگى، از همه‌ى مقاطع حيات در شكلهاى گوناگوناستفاده شود، براى تكامل انسان، براى پيشرفت معنوى و مادى نوع بشر. ما ايرانى‌هاميتوانيم با استفاده‌ى از اين مناسبت، به كارهائى كه اسلام ما را به آن دعوت كردهاست، و در جهت احكام اسلامى و معارف اسلامى حركت كنيم؛ خودمان را با اهداف عاليه‌ىاسلام آشنا كنيم. در اين ايام، صله‌ى رحم، توجه به خداى متعال، شنيدن سخنان خوب ازيكديگر، و اجتماع در مراكز دينى و معنوى، از آن فرصتهاى مغتنمى است كه بايد از آناستفاده كرد.

وجوه معنوی عید نوروز در ایران:
 

حقيقت اين است كه مردم عزيز كشور ما در طول ساليان متمادى و بخصوص در اوقاتحاكميت نظام اسلامى بر كشور، از عيد نوروز هم براى معنويت، براى معرفت، براى نزديكىبه خدا استفاده كرده‌اند. شاهد هم اين است كه شما در ساعت تحويل اگر ملاحظه كنيد،مى‌بينيد بيشتر مردم در مراكز دينى، در بارگاه‌ها، در زيارتگاه‌ها و مشاهد مشرفه ودر مساجد مشغول توجه و دعا و ذكرند. معناى اين حركت عظيم اين است كه ملت ايران ازاين آئين و از اين سنت هم براى دين بهره‌بردارى ميكند. اين بايد خط شاخصى باشد براىما در همه‌ى امور، كه براى پيشرفت معرفت خود، معنويت خود، دين خود، استقرار احكاماسلامى و معارف اسلامى و اخلاق اسلامى بهره‌بردارى كنيم. اميدوارم خداوند متعالهمه‌ى ما و همه‌ى ملت ايران را بر اين كار موفق بدارد.
امروز در اين فرصتى كه خداى متعال اين ديدار بابركت را نصيب كرده است، سه مطلبرا من به شما برادران و خواهران عزيز مشهدى و زوار محترم عرض خواهم كرد.
مطلب اول، يك گزارشگونه‌ى جمع‌بندى شده‌اى است از سال 89 . با يك نگاه كلانببينيم در سال 89 ملت ايران و مسئولان كشور در چه جهتى حركت كردند و چگونه راه راپيمودند. مطلب دوم در مورد سال جارى است كه امروز آغاز ميشود؛ با توجه به شعارى كهبراى امسال به ملت عزيزمان عرض كرده‌ام - يعنى «جهاد اقتصادى» - و آنچه كه مناسباست در اين زمينه انجام بگيرد. قسمت سوم، نگاهى به مسائل منطقه است؛ مسائلخاورميانه، مسائل شمال آفريقا و آنچه كه در اين منطقه‌ى اسلامى در حال رخ دادن است،با توجه به تزوير و ترفندى كه دشمنان امت اسلامى در اين رابطه در پيشگرفته‌اند.

جلوه های همت مضاعف وکار مضاعف مردم ومسئولان در سال 1389:
 

در بخش اول ميتوانم عرض كنم كه شعار سال 89 - يعنى «همت مضاعف و كار مضاعف» - در طول سال مورد توجه قرار گرفت و ملت ما در بخشهاى گوناگون توانستند حقيقتاً ازخودشان يك همت والا و بلند نشان دهند و كارِ مضاعف انجام بگيرد. البته نتائج همتبلند و كار مضاعف در بلندمدت شناخته خواهد شد؛ اما در همين نگاه ابتدائى هم كهانسان نگاه ميكند به اوضاع سال 89 و آنچه كه مسئولان كشور انجام دادند و آنچه كهملت عزيز ما در همراهى با مسئولان و خودشان آن را نشان دادند و به عرصه آوردند،نشانه‌هاى همت مضاعف و كار مضاعف را مى‌بيند. در بسيارى از عرصه‌ها اين معنا مشهود است.

همت وکار مضاعف در عرصه علم وفن آوری:
 

از علم و فناورى آغاز ميكنيم. در آغاز سال 89 - در ايام عيد - بنده توفيق پيداكردم از يك بخش صنعتىِ حساس كشور بازديد كنم؛ در روزهاى آخر اسفند هم مجدداً توفيقپيدا كردم كه از يك نمايشگاه كارهاى برجسته‌ى علمى و فناورى بازديد كنم و نتائج اينحركت يكساله را كه خود، محصول كارهاى طولانى‌مدت است، به چشم ببينم. آنچه كه در بخشدانش پيشرفته و فناورى بالا امروز در كشور وجود دارد و در حال وقوع است، بسيار بيشاز آن مقدارى است كه به مردم اطلاع‌رسانى شده است؛ اين را من ميتوانم به شما عرضكنم. از چند سال پيش، يك حركت علمىِ برجسته‌اى در بخشهاى مختلف آغاز شده است، كهخوشبختانه روزبه‌روز بر شتاب اين حركت افزوده شده است.
من يك وقتى اين روايت را كه از معصوم (عليه‌السّلام) است، عرض كردم، كه فرمود:«العلم سلطان»؛ يعنى علم و دانش براى يك ملت و براى يك فرد مايه‌ى اقتدار است. «منوجده صال و من لم يجده صيل عليه»؛ كسى كه اين قدرت را پيدا كند، دست برتر را دارد وآن كسى كه نتواند قدرت علمى را به دست بياورد، زيردست باقى ميماند و ديگران بر اودست برتر را خواهند داشت. علم و فناورى يك چنين خصوصيتى دارد. امروز حركت كشور درجهت به دست آوردن دانش و فناورى در بسيارى از رشته‌ها، بخصوص در رشته‌هاى بسيار نوو برترِ كشور مشهود است. در بخشهاى گوناگون؛ در بخش زيست‌فناورى، در بخش هوافضا، دربخش نانوفناورى، در بخش سلولهاى بنيادى، در توليد راديوداروهاى بسيار مهم، در توليدداروهاى ضد سرطان، در توليد موتور توربينهاى بادى كه وابستگى انرژى كشور را از نفتتا حدود زيادى از بين ميبرد، در توليد ابررايانه‌ها كه براى كشور بسيار مهم است، درفناورى انرژى‌هاى نو - كه همه‌ى اينها از دانشهاى سطح بالاى دنيا هستند - خوشبختانهانسان مشاهده ميكند كه دانشمندان ما و جوانان ما به نحو فزاينده و شتابنده مشغولپيشروى هستند؛ به طورى كه من در پيام نوروزى هم ديشب عرض كردم، آدرسها و گزارشهاىمراكز معتبر بين‌المللى نشان ميدهد كه در اين قسمت، كشور شما از بسيارى از كشورهاىعالم پيشتر دارد حركت ميكند و شتاب كشور چندين برابر متوسط شتاب جهانى است.

ویژگی های اقتدار علمی ایران اسلامی:
 

دو سه نكته‌ى مهم در اين قضيه‌ى پيشرفت علم و فناورى وجود دارد كه من مناسبميدانم عرض كنم. نكته‌ى اول اين است كه بيشتر اين دانشمندانى كه اين كارها را دارندانجام ميدهند، دانشمندان جوانند. عمر متوسط دانشمندانى كه در اين كارها مشغولفعاليت هستند، سى و پنج سال است - يعنى غالباً جوان - كه حتماً بايستى به اينجوانها اعتماد بشود. البته اساتيد كاركشته و مؤمن هم در اين كار نيز مشغول هستند،كه بسيار مغتنم است.
نكته‌ى بعد اين است كه مجموعه‌اى كه اين كارهاى عظيم و گسترده را انجام ميدهد،داراى روحيه‌ى قوى، داراى اعتماد به نفس بالا، داراى خودباورى است؛ كه سرمايه‌ىاصلى اين است. سرمايه‌ى اصلى، نيروى انسانى است. آنچه كه كشور ما دارد، اين است. جوانهاى ما با روحيه‌ى قوى در حال پيشروى در اين ميدانند و باور دارند كه همه‌ىكارهائى كه زيرساختهاى آن در كشور آماده باشد، از دست آنها ساخته است.
نكته‌ى بعدى در مسئله‌ى پيشرفت علم اين است كه زنجيره‌ى علم، فناورى، توليدمحصول و تجارى‌سازى - كه اين زنجيره‌ى بسيار مهمى است - در حال شكل‌گيرى است؛ يعنىدانش را توليد ميكنند، آن را تبديل به فناورى ميكنند، محصول را توليد ميكنند، محصولرا به بازار تجارت جهانى مى‌آورند و براى كشور توليد ثروت ميكنند. اين دانش فقطدل‌خوشكنك نيست، كه ما بدانيم حالا در اين زمينه پيشرفت كرديم؛ نه، اين دانش كشوررا ثروتمند ميكند، سودش به همه‌ى مردم ميرسد. اين، كشاندن مسير توليد علم به ثروتملى كشور است و پاسخگوئى به نيازهاى ملت. اين در زمينه‌ى علم، كه حقاً و انصافاًهمت مضاعف و كار مضاعف در آن مشهود است.

هدف مند سازی یارانه ها،همت وکار مضاعف در عرصه اقتصادی:
 

زمينه‌ى ديگرى كه در آن، همت مضاعف را انسان مشاهده ميكند و به دنبال خود،دريائى از كار به وجود مى‌آيد، مسئله‌ى عرصه‌هاى اقتصادى است كه يك نمونه‌ى آن، گامبلند هدفمند كردن يارانه‌هاست. خوب است ملت عزيز ما بدانندكه همه‌ى صاحبنظراناقتصادى - چه آن كسانى كه از لحاظ ديدگاه‌هاى اقتصادى با دولت فعلى موافقند، و چهآن كسانى كه ديدگاه‌هاى اقتصادى آنها مخالف با نظرات دولت فعلى است - متفقند كههدفمند كردن يارانه‌ها يك كار بسيار لازم، بسيار اساسى و بسيار مفيد است. اين، جزوآرزوهائى بود كه سالهاى گذشته از دولتها مطالبه مي شد. ورود در اين ميدان، كار دشوارو سختى است؛ زمينه‌ها هم آماده نبود. بحمداللَّه اكنون اين كار شروع شده است. همكارى ملت و دولت در اين زمينه هم انصافاً عالى بود. حركت مردم در جهت هدفمند كردنيارانه‌ها، حركت عالى‌اى بود. آثار اين كار در آينده بتدريج آشكار ميشود؛ اگرچه تاامروز هم بعضى از آثار مثبت آن آشكار شده است.

برکات هدف مند سازی یارانه ها:
 

اهداف مهم اين كار، در درجه‌ى اول،توزيع عادلانه‌ى يارانه‌هاست. دستگاه مديريت كشور يارانه‌هائى را بين مردم تقسيمميكند. با شكل قبلى، اين يارانه‌ها به كسانى كه بيشتر پول داشتند، بيشتر مصرفميكردند، بيشتر ميرسيد؛ اما به كسانى كه كمتر پول داشتند، كمتر مصرف ميكردند، اينيارانه‌ها كمتر ميرسيد. با هدفمند كردن يارانه‌ها، توزيعِ عادلانه انجام ميگيرد؛يعنى به همه، به نسبت واحدى ميرسد. اين، يك گام بلند در جهت ايجاد عدالت اجتماعىاست.
يك هدف ديگر، مديريت مصرف منابع عمومى كشور است؛ از جمله آب، از جمله انرژى. دردو سال قبل از اين، ما شعار سال را «اصلاح الگوى مصرف» قرار داديم؛ صرفه‌جوئى، دورىاز اسراف. اين، يكى از راه‌هائى است كه ميتواند الگوى مصرف را به معناى واقعى كلمهاصلاح كند؛ كمااينكه تاكنون هم آثارى از آن ديده شده است. در همين چند ماهى كههدفمندى يارانه‌ها دارد اجرا ميشود، مصرف انرژى پائين آمده است؛ كه اين به نفع كشوراست. اسراف در نان و دور ريختن نان و ضايع شدن گندم - كه نعمت بزرگ خداست و با چهزحمتى به دست مى‌آيد - كم شده است، مصرفها تعادل پيدا كرده است. اين از جمله‌ىفوائدى است كه تاكنون حاصل شده و البته فوائد بسيارى ان‌شاءاللَّه در آينده خواهدداشت. اصلاح ساختار اقتصاد هم از اين قبيل است.

افزايش صادرات غيرنفتى،گامی دیگر از بلند همتی:
 

از جمله‌ى كارهائى كه باز همت مضاعف را در زمينه‌ى اقتصاد نشان ميداد، افزايشصادرات غيرنفتى است. بودجه‌ى كشور ما متأسفانه از ده‌ها سال پيش به اين طرف،وابسته‌ى به نفت است. اين روش را همه‌ى اقتصاددانهاى دلسوز رد ميكنند؛ اين روش دركشور ما عادت شده است. نفت را استخراج كنند، بفروشند، از پول آن كشور را ادارهكنند؛ اين شيوه‌ى غلطى است. من سالها پيش اين را گفتم كه يكى از آرزوهاى من اين استكه يك روزى ما بتوانيم كشور را جورى اداره كنيم كه حتّى اگر لازم بود، يك قطره نفتهم صادر نكنيم و كشور اداره شود. اين چيزى است كه تا امروز پيش نيامده است. البتهكار آسانى هم نيست، كار بسيار مشكلى است. افزايش صادرات غيرنفتى موجب ميشود كه مابه اين هدف نزديك شويم؛ و اين كار دارد انجام ميگيرد. سال 89 گام بلندى در اين راهبرداشته شد.

تبدیل تهدید تحریم های اقتصادی به فرصت،بلند همتی هوشمندانه:
 

از جمله‌ى چيزهائى كه همت مضاعف را در زمينه‌ى اقتصادى نشان ميدهد، مواجهه‌ى هوشمندانه و مقتدرانه با تحريمهائى است كه غرب به سردمدارى آمريكا و متأسفانه پيروىكوركورانه‌ى بعضى از دولتهاى اروپائى از آمريكا عليه ايران اعمال كرد. از اول سال89اينها به خيال خودشان حركت تحريم ايران را تشديد كرده‌اند. خودشان در محاسباتشان - كه خبرهايش به ما ميرسيد - صحبت ميكردند، ميگفتند كه اين تحريمها پنج شش ماههجمهورى اسلامى و ملت ايران را به زانو درمى‌آورد؛ تصورشان اين بود. آنها به فكربودند كه به وسيله‌ى تحريمها كار را آنچنان بر ملت ايران دشوار كنند و دائره راآنچنان بر ملت ايران تنگ كنند كه ملت ايران به نظام خودشان، به جمهورى اسلامى معترضشوند؛ هدفشان اين بود. يك برخورد هوشمندانه و قدرتمندانه‌اى با اين تحريمها انجامگرفت و تيغ دشمن كُند شد. دشمن نتوانست با اين تحريمها به هدفهاى خود دست پيدا كند. خوشبختانه با تلاش زياد، با كار متراكم شبانه‌روزى، مسئولان در بخشهاى مختلفتوانستند از اين عقبه عبور كنند. امروز خود غربى‌ها اعتراف ميكنند، ميگويند تحريمايران ديگر فايده‌اى ندارد.
گفتند بنزين را تحريم ميكنيم. يكى از مشكلات كار ما در طول زمان همين بوده است؛ما كشور توليدكننده‌ى نفت، مبالغ زيادى فرآورده‌ى نفت را كه بنزين است، از خارجوارد ميكرديم. اينها گفتند اين نقطه ضعف جمهورى اسلامى است، نميگذاريم بنزين واردشود. مسئولين كشور ما، قبل از آنكه آنها دست به كار شوند، مشغول تهيه‌ى مقدماتشدند. كار به جائى رسيد كه در توليد بنزين، كشور عزيز ما خودكفا شد؛ اين به بركتتحريم آنها بود. «انّ اللَّه يؤيّد هذا الدّين بأقوام لا خلاق لهم». به وسيله‌ىتحريم آنها، مسئولين ما به فكر افتادند؛ تلاش كردند، ما از وارد كردن بنزين بى‌نيازشديم. من اين را در همين نمايشگاهى هم كه آخر اسفند رفتيم، از زبان چند نفر از ايندانشمندان جوان شنيدم. به من گفتند كه ما ميخواستيم اين دستگاه را توليد كنيم،رفتيم ابزارش را از خارج تهيه كنيم، به ما گفتند شما تحريميد، به شما نميدهيم؛فهميديم خودمان بايد درست كنيم. آمديم داخل فكر كرديم، زحمت كشيديم، تلاش كرديم،بدون احتياج به بيگانه اين را ساختيم. اين، برخورد هوشمندانه است. هم مسئولين كشور،هم آحاد مردم، با تحريمهاى دشمن اينجور برخورد كردند؛ يعنى دشمن را از بُرنده‌ترينابزارهائى كه در اختيار داشت، محروم كردند. مثل اين است كه در يك جنگى، شما اسلحهرا از دست دشمن بگيريد؛ و گرفتيد. اين هم يكى ديگر از همتهاى مضاعف.

همت مضاعف در کاهش بیکاری:
 

در زمينه‌ى اشتغال، كارهاى خوبى انجام گرفته است. گزارش دولت ميگويد كه در سال89يك ميليون و ششصد هزار شغل ايجاد شده است؛ كه اگر اين گزارش دقيق باشد، معنايشاين است كه پانصد هزار شغل بيش از پيش‌بينى فراهم شده است. در ايجاد مسكن روستائى،در ايجاد مسكن شهرى، در ايجاد بزرگراه‌ها و خطوط مواصلاتى، در ايجاد ارتباطاتالكترونيك و و و - كه همه‌ى اينها براى كشور كارهاى زيرساختى و زيربنائى است - كارهاى خوبى صورت گرفته است. اين، عرصه‌ى اقتصاد.

همت مضاعف وکار مضاف، همیشه جاری:
 

در عرصه‌هاى ديگر هم كارهاى زيادى انجام گرفته است، كه چون وقت محدود است،ميگذريم. به هر حال آنچه كه سال 89 براى ما مشخص كرده است، اين است كه بحمداللَّهاين سال به معناى واقعى كلمه، سال همت مضاعف و كار مضاعف بود. البته سال 89 خصوصيتويژه‌اى ندارد؛ امسال هم، سال بعد هم، ده سال بعد هم، سال همت مضاعف و كار مضاعفاست. ملت ايران و مسئولين در هر دوره‌اى بايستى همت بلند و همت مضاعف داشته باشند وكار مضاعف بكنند تا ما بتوانيم به آنجائى كه شايسته‌ى ملت ايران است، ان‌شاءاللَّهبرسيم.

سال 1390 سال جهاد اقتصادی:
 

در مورد شعار امسال و كارى كه امسال بايد انجام بگيرد. البته سرفصل هاى مهمى وجود دارد كه همه داراى اولويتند. مثلاً تحول نظام ادارى يك كار لازم است كه بايدانجام بگيرد؛ تحول آموزش و پرورش، يك كار بنيانى است؛ جايگاه علوم انسانى دردانشگاه‌ها و در مراكز آموزش و تحقيق، يك كار اساسى است؛ مسائل مربوط به فرهنگعمومى، مسائل مربوط به اخلاق جامعه، اين كارها همه‌اش كارهاى مهمى است؛ ليكن به نظرصاحبنظران، امروز در اين برهه‌ى از زمان، مسئله‌ى اقتصادى از همه‌ى مسائل كشورفوريت و اولويت بيشترى دارد. اگر كشور عزيز ما بتواند در زمينه‌ى مسائل اقتصادى، يكحركت جهادگونه‌اى انجام بدهد، اين گام بلندى را كه برداشته است، با گامهاى بلندبعدى همراه كند، بلاشك براى كشور و پيشرفت كشور و عزت ملت ايران تأثيرات بسيارزيادى خواهد داشت. ما بايد بتوانيم قدرت نظام اسلامى را در زمينه‌ى حل مشكلاتاقتصادى به همه‌ى دنيا نشان دهيم؛ الگو را بر سر دست بگيريم تا ملتها بتوانندببينند كه يك ملت در سايه‌ى اسلام و با تعاليم اسلام چگونه ميتواند پيشرفت كند.

ارتقاء سهم بهره‌ورى در رشد اقتصادى كشور:
 

آنچه كه در اين زمينه با عنوان شاخص وجود دارد و مهم است، رشد پرشتاب كشور بهميزان تعيين شده‌ى در برنامه‌ى پنجم است كه اعلام شده است؛ يعنى حداقل رشد هشتدرصدى. در اين رشد، سهم بيشتر مربوط به بهره‌ورى است؛ يعنى ما بتوانيم از امكاناتكشور به شكل بهترى استفاده كنيم. من دو سال قبل در زمينه‌ى مسئله‌ى صرفه‌جوئى ومشكلاتى كه در باب بهره‌ورى وجود دارد، در همين سخنرانىِ اول سال مطالبى عرض كردم. مردم بايد اينها را بدانند. من به مسئولان كشور توصيه مي كنم كه در زمينه‌ى اهميتارتقاء سهم بهره‌ورى در رشد اقتصادى كشور با مردم حرف بزنند؛ بگويند ارتقاء سهمبهره‌ورى در رشد اقتصادى كشور و همچنين كاهش فاصله‌ى درآمدى دهكهاى بالا و پائينجامعه - اين شكاف درآمدها، شكاف اقتصادى بين بخشهاى مختلف جامعه - چقدر اهميت دارد. اين فاصله‌ها و شكافها مطلوب ما نيست؛ اسلام اين را نمى‌پسندد. تا حدى كه دربرنامه‌ى پنجم تعيين شده است، بايد تلاش كنند اين كارها انجام بگيرد.

كاهش نرخ بيكارى و افزايش اشتغال در كشور:
 

كاهش نرخ بيكارى و افزايش اشتغال در كشور، از جمله‌ى مسائل بسيار اساسى و مهماست. همچنين مسئله‌ى افزايش سرمايه‌گذارى بخش خصوصى و كمك به بخش خصوصى كه بتوانددر زمينه‌ى مسائل اقتصادى كشور سرمايه‌گذارى كند، از جمله‌ى مسائل مهم و اساسى است؛كه يكى از كارهاى مهم در اين باب، ايجاد تعاونى‌هاست، كه به وسيله‌ى تعاونى‌هاسرمايه‌هاى بزرگ تشكيل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادى كشور سرمايه‌گذارى كنندو گره‌هاى مهم را باز كنند و دولت بتواند اين كار را انجام دهد. بايستى زيرساختهاىحقوقى و قانونى‌اش آماده شود. اين، يعنى حمايت از شكوفائى كار.

صرفه‌جوئى:
 

صرفه‌جوئى در مواد اساسى، از جمله صرفه‌جوئى در مصرف آب. امروز نود درصد آبى كهما در كشور مصرف ميكنيم، در بخش كشاورزى مصرف ميشود. اگر دولت به توفيق الهى بتواندشيوه‌هاى آبيارى كشاورزى را اصلاح كند، اگر از اين نود درصد، ده درصد كم بشود، شماببينيد چه اتفاقى مى‌افتد. غير از بخش كشاورزى، در همه‌ى بخشهاى ديگر - بخش خانگى،بخش صنعتى و بخشهائى كه احتياج به آب دارد - ما فقط از ده درصد آب كشور داريماستفاده ميكنيم. اگر ما بتوانيم در بخش كشاورزى ده درصد صرفه‌جوئى كنيم، ببينيد چهاتفاقى مى‌افتد. در واقع امكانات بهره‌بردارى از آب در بخش غير كشاورزى دو برابرميشود؛ كه اين بسيار چيز مهم و باارزشى است.

مشاركت مستقيم مردم در اقتصاد:
 

مشاركت مستقيم مردم در امر اقتصاد، لازم است. اين نيازمند توانمند شدن است،نيازمند اطلاعات لازم است؛ كه اينها را بايد مسئولين در اختيار مردم بگذارند واميدواريم ان‌شاءاللَّه اين روند روزبه‌روز توسعه پيدا كند. البته رسانه‌ها نقشدارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، ميتوانند مردم را آگاه كنند؛ دولت هم بايد فعالبرخورد كند و بتوانند ان‌شاءاللَّه مسئله‌ى اقتصادى را پيش ببرند.

الزامات جهاد اقتصادی:
 

خب، اگر ما بخواهيم اين حركت عظيم اقتصادى در كشور در سال 90 انجام بگيرد، يكالزاماتى هم دارد. اين الزامات را هم من فهرست وار عرض بكنم.
اولاً روحيه‌ى جهادىلازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائى كه با روحيه‌ى جهادى واردميدان شده، پيش رفته؛ اين را ما در دفاع مقدس ديديم، در جهاد سازندگى ديديم، درحركت علمى داريم مشاهده ميكنيم. اگر ما در بخشهاى گوناگون، روحيه‌ى جهادى داشتهباشيم؛ يعنى كار را براى خدا، با جديت و به صورت خستگى‌ناپذير انجام دهيم - نه فقطبه عنوان اسقاط تكليف - بلاشك اين حركت پيش خواهد رفت.
دوم، استحكام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه است. عزيزان من! اين را همهبدانند؛ تدين جامعه، تدين جوانان ما، در امور دنيائى هم به ملت و به جامعه كمكميكند. خيال نكنند كه متدين شدن جوانان، اثرش فقط در روزهاى اعتكاف در مساجد يا درشبهاى جمعه در دعاى كميل است. اگر يك ملت جوانانش متدين باشند، از هرزگى دور خواهندشد؛ از اعتياد دور خواهند شد؛ از چيزهائى كه جوان را زمينگير ميكند، دور خواهند شد؛استعداد آنها به كار مى‌افتد، كار ميكنند، تلاش ميكنند؛ در زمينه‌ى علم، در زمينه‌ىفعاليتهاى اجتماعى، در زمينه‌ى فعاليتهاى سياسى، كشور پيشرفت ميكند. در اقتصاد همهمين جور است. روحيه‌ى معنويت و تدين، نقش بسيار مهمى دارد.
يك شرط ديگر اين است كه كشور به مسائل حاشيه‌اى مبتلا نشود.
ببينيد، در بسيارىاز اوقات يك مسئله‌ى اصلى در كشور وجود دارد كه همه بايد همت كنند و به سراغ اينمسئله‌ى اصلى بروند؛ بايد مسئله‌ى كانونى كشور اين باشد؛ اما ناگهان مى‌بينيم از يكگوشه‌اى يك صدائى بلند ميشود، يك مسئله‌ى حاشيه‌اى درست ميكنند، ذهنها متوجه آنميشود. اين مثل اين ميماند كه در يك مسافرت مهمى، كاروانى، قطارى دارد حركت ميكند،هدفش رسيدن به يك نقطه‌ى خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول كنند به يك چيز حاشيه‌اىدر بيابان، از راه باز بمانند، احياناً امكان ادامه‌ى حركت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشيه‌اى نبايد به ميان بيايد. مردم ما خوشبختانه قدرت تحليل دارند،هوشمندند، هوشيارند؛ ميتوانند مسائل فرعى و حاشيه‌اى را از مسائل اصلى جدا كنند. توجه شود مسائل حاشيه‌اى كانون توجه افكار عمومى قرار نگيرد.
يك شرط ديگر، حفظ اتحاد و انسجام ملى است. اين اتحادى كه امروز در ميان مردم ودر بين مردم و مسئولين وجود دارد، مردم به مسئولينِ خودشان علاقه‌مندند، به آنهااعتماد دارند، به آنها كمك ميكنند، با آنها همراهى ميكنند، بين خود مردم اتحاد ووحدت وجود دارد، بايستى باقى بماند و روزبه‌روز تقويت شود. يكى از نقشه‌هاى بزرگدشمنان ملت ايران، ايجاد تفرقه و شكاف در داخل بوده است؛ به بهانه‌ى قوميت، بهبهانه‌ى مذهب، به بهانه‌ى گرايشهاى سياسى، به بهانه‌ى جناح‌بندى‌ها، به بهانه‌هاىگوناگون. اتحاد را بايد حفظ كرد. خوشبختانه ملت ما آگاهند. همه‌ى كسانى كه بهكشورشان علاقه‌مندند، به نظام مردم‌سالارى دينى - كه مايه‌ى افتخار امروز ملت ايراناست - علاقه‌مندند، بايد با هم هماهنگى داشته باشند. مسئولين كشور هم همين جور؛آنها هم بايد سعى كنند اگر گله‌اى از هم دارند - كه گاهى ممكن است اين گله‌ها بحقهم باشد - اين گله را در معرض افكار عمومى مطرح نكنند؛ اين ضربه‌ى به اتحاد ملىاست؛ اين را همه توجه داشته باشند. من به مسئولين كشور به طور جد اين را تذكر وهشدار ميدهم. ممكن است مسئولين از هم گله داشته باشند - كه هميشه بوده؛ از اولانقلاب كه ما دست‌اندركار مسائل بوديم، ديديم؛ گاهى قوه‌ى مجريه از قوه‌ى مقننه،گاهى قوه‌ى مقننه از قوه‌ى قضائيه، گاهى قوه‌ى قضائيه از قوه‌ى مجريه گله‌هائىداشتند؛ طبيعت كار هم همين است، گله به وجود مى‌آيد - ممكن است گله‌ها بحق هم باشد؛اما اين را نبايد در عرصه‌ى افكار عمومى بياورند، ذهن مردم و دل مردم را ناراحتكنند، مردم را مأيوس كنند؛ بين خودشان حل كنند. مهمترين مسائل دنيا با مذاكره قابلحل است؛ اين مسائل جزئى اهميتى ندارد. پس انسجام قوا با يكديگر، هماهنگى قوا بايكديگر هم مهم است.

تذکر وتوجه:
 

1.البته من اين نكته را حتماً تذكر بدهم؛ گاهى اوقات اين شعارى كه ما براى سالاعلام ميكنيم، بعد ناگهان مى‌بينيم همه‌ى در و ديوارهاى تهران و شهرهاى ديگر پر شدهاز تابلو، كه اين شعار رويش نوشته شده. اين فايده‌اى ندارد. گاهى كارهاى پرهزينه‌اىانجام ميگيرد؛ چه لزومى دارد؟ آنچه كه من از مسئولين و از مردم عزيزمان توقع دارم،اين است كه اين شعار را بشنوند، باور كنند و دنبال كنند. تابلو كردن و در و ديواررا پر كردن و عكس زدن و اينها هيچ لزومى ندارد. اگر هزينه‌اى نداشته باشد، لزومىندارد؛ اگر هزينه داشته باشد، اشكال هم دارد. هيچ لزومى ندارد كارهاى پرهزينه راانجام بدهند.
2. البته محوريت اقتصاد كه من عرض كردم، به معناى غفلت از عرصه‌هاى ديگر تلقىنشود. در عرصه‌هاى ديگر، مخصوصاً در همان عرصه‌ى علم و فناورى، بايد به ايندانشمندان جوان كمك شود، به آنها اعتماد شود تا بتوانند كارهاى بزرگ را انجام دهند.
... و اما مسائل منطقه. حوادثى كه اخيراً در منطقه اتفاق افتاده است - حوادث مصر،تونس، ليبى، بحرين - حوادث بسيار مهمى است. يك تحول بنيانى دارد در اين منطقه‌ىاسلامى و عربى انجام ميگيرد؛ اين نشانه‌ى بيدارى امت اسلام است. همين چيزى كه ده‌هاسال است شعار آن در جمهورى اسلامى داده ميشود، امروز در متن زندگى اين كشورها داردخود را نشان ميدهد.
دو خصوصيت در اين تحولات وجود دارد: يكى عبارت است از حضور مردم، و ديگرى عبارتاست از سمت و سوى دينى در اين حركتها. اين، دو عنصر اساسى است. حضور مردم با جسمخودشان؛ همان اتفاقى كه در انقلاب اسلامى افتاد. احزاب و پشت ميز نشين‌ها و برج عاجنشين‌ها و تحليلگرهاى ذهنى هيچ كارى نتوانستند انجام دهند. هنر بزرگ امام بزرگوارما اين بود كه توانست مردم را وارد صحنه كند. وقتى مردم به عرصه آمدند، جسم خودشانرا، دل خودشان را، نيت و همت خودشان را وارد عرصه كردند، گره‌هاى كور باز شد،راه‌هاى بن‌بست گشوده شد. امروز همين اتفاق دارد در كشورهاى ديگر مى‌افتد...

پي‌نوشت‌ها:
 

[1] کافی جلد2ص307
[2] حکمت 311 نهج البلاغه
 

منبع:www.radiomaaref.ir



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 24 مرداد 1390  | 12:47 PM | نویسنده : قاسمعلی
نويسنده :مصطفي سميعي نسب

  جهت تحقق عدالت اقتصادي در الگوي ايده آل اقتصاد اسلامي

چکيده:
 اسلام به عنوان يگانه مکتب انسان ساز، توجه خاصي به رفع حوائج مادي او دارد و الگوهاي خاصي براي روابط نهادهاي مختلف اجتماعي و اقتصادي در نظر گرفته است. از اين منظر، در جامعه انساني، هدف و انتظار از تحکيم بنيادهاي اقتصادي، تمرکز و تکاثر ثروت و سودجويي و نفع پرستي نيست، بلکه انتظار، رفع نيازهاي اساسي انسان در جريان رشد و تکامل مادي و معنوي او و رسيدن به اهداف غايي خلقت و ريشه کن کردن فقر و محروميت است. اقتصاد اسلامي، حداقل در دو زمينه نظريه پردازي مي کند: 1- تحليل الگوي ايده آل اقتصاد اسلامي 2- شناخت وضعيت موجود اقتصادي جامعه. در اين مقاله چگونگي فعاليت اقتصادي دولت و وظايف آن در الگوي ايده آل اقتصاد اسلامي مورد بحث اين تحقيق است. فرضيه اي که در اين رابطه مطرح شده، بدين شرح است:
از عمده وظايف دولت و حاکميت اسلامي، فراهم کردن زمينه هاي مناسب براي فراگير شدن قسط و عدل، بروز خلاقيت هاي گوناگون انساني و هموار کردن مسير فعاليت هاي اقتصادي و توليدي با ارائه فرصت هاي برابر و عادلانه، رفع تبعيضات ناروا و فراهم کردن امکانات لازم در هر مقطع و هر بخش است. آزمون فرضيه به دو روش عقلي و روايي صورت گرفته است و در نهايت فرضيه هاي تحقيق در هر دو روش به تأييد رسيد.
کليد واژه ها: دولت، عدالت اقتصادي، اقتصاد اسلامي، الگوي ايده آل.

مقدمه
 بيشتراقتصاددانان معاصر بر اين باورند که، قوانين اقتصادي حاکم بر جوامع بشري تابع قوانين طبيعي بوده و خالي از هرگونه ارزش و اخلاقي هستند. از اين رو، مي توان با کشف آن قوانين و روابط علي و معلولي ميان پديده هاي اقتصادي، با درنظر گرفتن محدوديت هايي، تعادل را در تمامي عرصه هاي اقتصادي برقرار کرد. در چنين شرايطي در يک نظام اسلامي بسيار ضروري است تا محققان مسلمان، ديدگاه و رويکرد اسلام را به عنوان کامل ترين مکتب انسان ساز، با استفاده از منابع غني قرآن، سنت و عقل در زمينه ابعاد و ويژگي هاي يک نظام اقتصادي اسلامي بيان کنند.
در نظام هاي ديني از قبيل نظام جمهوري اسلامي ايران،«عدالت» مبناي نظري و محور اصلي کل نظام اجتماعي است. عدالت اقتصادي، بارزترين نماد عدالت در صحنه روابط اجتماعي، مستلزم دقت نظري فراوان است و حفظ و حراست از تمامي ارزش هاي اجتماعي و انساني، به طور مستقيم و يا غيرمستقيم، مستلزم توجه به مسائل اقتصادي است. براي دستيابي به تصويري روشن تر از نظام عادلانه اقتصادي، در اين مقاله سعي شده تا با استفاده از آموزه هاي ديني و اسلامي، ابعاد و ويژگي هاي نظام عادلانه ي اقتصادي تبيين و تشريح گردد. نظام عادلانه اقتصادي، نظامي است که توازن اقتصادي را بر اساس تأمين حقوق متقابل ارکان اجتماع تعريف مي نمايد. چنين نظامي تأمين معيشت مادي را در راستاي تعالي انسان و جامعه مي بيند و تمامي نيازهاي مادي، معنوي، فکري و اخلاقي انسان را متناسب با اقتضائات و شرايط پاسخ مي دهد.
از سوي ديگر دولت از مهمترين نهادهاي بشري است که حضور فعال آن در طول تاريخ زندگي اجتماعي انسان روشن است. وظايف دولت ها در گذر زمان، برحسب ديدگاه ها متفاوت بوده است. در قرون اخير، ديدگاه هاي متعددي درباره
نقش هاي دولت در عرصه ي اجتماع مطرح شده است. در اقتصاد اسلامي، دولت نهاد مهم و اساسي است و شناخت حيطه دخالت آن به تبيين دقيق وظايف دولت اسلامي بر اساس متون ديني و مقايسه آن با وظايف انواع دولت هاي مطرح در ادبيات اقتصادي نيازمند است. وجود ديدگاه هاي گوناگون درباره دولت اسلامي و عدم تبيين دقيق وظايف آن موجب شده تا متفکران انواع دولت هاي حداقلي، حداکثري سوسياليستي، دولت رفاه و نهادگرا را قابل تطبيق بر دولت اسلامي بدانند.
در اين مقاله، به نکات و مسائل بسيار اساسي و عميق ديگر از قبيل«نظريه پردازي اقتصاد اسلامي»،«الگوي مصرف عادلانه» و«شرايط تحقق يک نظام عادلانه» ارائه گرديده که هر يک به تنهايي مي تواند راهگشاي نظريه پردازي و تدوين مدل هاي راهبردي براساس انديشه هاي نوين اقتصاد اسلامي باشد. روش تحقيق در اين مقاله تحليلي - توصيفي بوده و بررسي ادبيات موضوع تحقيق به صورت کتابخانه اي و مراجعه به کتاب ها و مقالات مختلف صورت گرفته است.
اين نوشتار، در چهار بخش سامان يافته است: در بخش نخست، نظريه پردازي در حوزه اقتصاد اسلامي توضيح داده شده، در بخش دوم، به بحث عدالت و تبيين شرايط تحقق نظام عادلانه اقتصادي اشاره شده، در بخش سوم، تبيين وظايف دولت اسلامي مورد نظر قرار گرفته است و در نهايت، براي اثبات فرضيه، عرصه ها و قلمرو دولت اسلامي جهت تحقق عدالت اقتصادي مورد بررسي قرار گرفته است.

نظريه پردازي در اقتصاد اسلامي
 

پيش از ورود به بحث اصلي، چند نکته روش شناختي و معرفت شناختي در اقتصاد اسلامي، که دقت در آنها براي روشن شدن شيوه استدلال در اين تحقيق لازم است، خاطرنشان مي کنيم.
1- اسلام به عنوان مترقي ترين مکتب الهي، که حاصل پردازش و توسعه اديان و مکاتب الهي از ابتدا تا عصر خاتميت است، داراي اهداف عالي و غايات متعالي است. از اين رو، از همان ابتداي ظهور، در پي اصلاح رفتار انسان و تبيين الگوي مناسب رفتاري براي او بوده، تا او را به سرمنزل سعادت برساند. به تصريح قرآن کريم، هدف خداوند از خلقت انسان، عبادت و در نتيجه، تقرب به آستان حق تعالي، يعني منشأ و مبدأ کمال و زيبايي و قدرت مطلق است:«و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (ذاريات: 56). پس تمام رفتارهاي عناصر انساني در جامعه مورد نظر اسلام، اعم از دولت و افراد، بايد در جهت نيل به اين هدف باشد. به طور قطع، رفتارهاي اقتصادي انسان ها نيز جزيي از سير و سلوک آنها بوده. بنابراين، نوع خاصي از رفتار نسبت به اقتصاد - از جمله شناخت اقتصادي و فعاليت اقتصادي - از انسان کامل، يعني انسان مورد نظر شريعت اسلام انتظار مي رود.
اگر اقتصاد را شامل شناخت اقتصادي، علم اقتصاد و فعاليت اقتصادي بدانيم، مقدمات فوق براي اثبات وجود اقتصاد اسلامي - فارغ از بحث علمي بودن يا نبودن و هنجاري بودن يا اثباتي بودن آن - کفايت مي کند. از اين رو، با رويکردي سيستمي به نهادها و زيرساخت هاي اسلامي، اين نتيجه به دست مي آيد که هدف غايي اقتصاد اسلامي، مطابق با هدف نهايي مکتب اسلام بوده، قصد آن تقرب انسان خاکي به عالم ملکوت است.
2- اقتصاد اسلامي مستلزم مجموعه شناخت ها است که، شامل الگوي ايده آل، وضعيت موجود و الگوي تغيير مي باشد.
3- علمي بودن اقتصاد اسلامي، به لحاظ تعاريف غربي علم، مورد مناقشه است. اما به گفته مک لاپ، صاحب نظر مشهور روش شناسي، هيچ تعريفي از علم، که جهت يابي روشني داشته باشد و بتواند همه بخش هاي علوم، اعم از
فيزيک، شيمي، جامعه شناسي و ... را در بر بگيرد وجود ندارد؛ زيرا تعريفي که برخي از علم کرده اند، بخشي از علوم طبيعي يا انساني را خارج مي کند و تعريف ديگر، گروهي ديگر را.(1)
در بحث اقتصاد، تعريفي که امروزه تقريباً پذيرفته شده، اين است که«علم، مجموعه اي از گزاره هاست که روابط علّي و معلولي را تبيين کرده، قدرت تفسير واقعيت را داشته باشد»(2) و از اين لحاظ، تأکيد زيادي بر وجود آزمون تجربي، به صورت تنها طريق آزمون فرضيه وجود ندارد. با اين تعريف، نظريه هاي اقتصاد اسلامي، چه در بخش ارائه الگوي ايده آل و چه در بحث شناخت واقعيت کنوني جامعه، به اين دليل که قدرت تفسير«عينيت» را دارند،«علمي» خواهند بود؛ زيرا با وجود وحي به عنوان قطع آورترين منبع شناخت در اقتصاد اسلامي، که شامل تبيين هايي از هستي و واقعيت است، قدرت تفسير و تبيين اقتصاد اسلامي، بسيار بالاتر از اقتصاد متعارف، قابل تصور است.
4- نظريه پردازي در اقتصاد اسلامي، بر مبناي مبادي معرفت شناختي و روش شناختي آن صورت مي گيرد. فرضيه اي که ابتدا ارائه مي شود، بر اساس مجموعه پيش فرض هاي فلسفي است که، به نوعي پارادايم شده و در ميان عالمان اقتصاد اسلامي، مورد توافق است. اين چارچوب نهادي، بر اثر تعليمات ديني و معارف اسلامي حاکم بر آن جامعه شکل گرفته است و شامل گزاره هايي در مورد جهان هستي هستند. راه هايي که براي آزمون اين فرضيه ها وجود دارد، مي تواند شامل موارد زير باشد:
الف - استدلال عقلي: عقل، يکي از منابع مهم شناخت در اقتصاد اسلامي است. گاهي با کنار هم قرار دادن مجموعه گزاره هاي معلوم، دستيابي به گزاره اي مجهول (نتيجه)، از طريق عمليات عقلي صرف ممکن خواهد بود و فرضيه مورد نظر، تأييديا رد مي شود.
ب- تجربه: از ديگرمنابع شناخت اقتصاد اسلامي است، که در شرايط خاص مي تواند محک خوبي براي فرضيه هاي ارائه شده باشد.
ج - استدلال نقلي: با پذيرش وحي، به عنوان ديگر منبع شناخت در اقتصاد اسلامي، اين نتيجه به دست مي آيد که، اگر فرضيه اي، با نص گزاره هاي اثباتي قرآن کريم، يا گزاره هاي اثباتي برگرفته از سنت معصومان (ع) در تعارض باشد، به شرط صحت منبع، فرضيه مورد نظر مردود خواهد بود و همچنين حتي تعارض فرضيه هاي اثباتي، با گزاره هاي اعتباري قرآن و سنت، به شرط آنکه واقعيتي که اعتبار مورد نظر بر اساس آن صورت گرفته، معارض فرضيه فوق باشد، موجب رد فرضيه مي گردد. بدين ترتيب، بررسي آيات قرآن و تاريخ رفتار اقتصادي معصومان (ع)، به عنوان منبعي براي آزمون فرضيه هاي اقتصاد اسلامي و ارائه فرضيه هاي جديد معتبراست.
تذکر اين نکته لازم است که سه طريق فوق، تطابق فرضيه را با واقعيت، بررسي مي کند و فرضيه اي که از اين طريق تأييدشود، به عنوان يک نظريه مورد توجه قرار مي گيرد. همچنين در همه مراحل فرضيه پردازي و آزمون فرضيه، علاوه بر بهره گيري از معارف اسلامي، از معارف بشري حاصل از عقل سليم بشر نيزاستفاده مي شود و چه بسا نظريه اي از علم اقتصاد متعارف، در علم اقتصاد اسلامي نيز به رسميت شناخته شود؛ زيرا با وجود اينکه به دليل تفاوت در مباني روش شناسي و معرفت شناسي علم اقتصاد اسلامي و اقتصاد متعارف، علم اقتصاد اسلامي تطابق کامل با علم اقتصاد متعارف نخواهد داشت، ديدگاه گروهي از محققان مبني بر افتراق کامل اين دو علم، به علت الحادي بودن مباني يکي (اومانيسم، ناتوراليسم و ...) و الهي بودن ديگري، مورد اشکال جدي است.
علت مطلب فوق اين است که:
الف - وجود حداقلي از فطرت الهي در دانشمندان غربي، مي تواند بيانگر
اين باشد که برخي از افکار آنها، حداقل تناسبي با معيارهاي انساني و اسلامي داشته باشد.
ب -اسلام پس از استيلا بر دنياي عرب، برخي آداب و سنت هاي عصر جاهليت مثل ماه هاي حرام و مقدار ديه قتل انسان را به رسميت شمرد.
ج - اشتراکاتي در مباني روش شناسي دو علم وجود دارد: مانند حجيت ظن راجع و عدم لزوم حتمي آزمون تجربي براي اثبات تمامي فرضيه ها.
با توجه به تلاش هاي زيادي که در اقتصاد غرب، براي شناخت و توصيف واقعيت موجود اقتصاد جوامع صورت گرفته، بهره برداري علم اقتصاد اسلامي از اقتصاد متعارف، قطعي خواهد بود اما اقتصاد اسلامي به دليل دارا بودن منابع معرفتي ماورايي (قرآن و سنت)، در تفسير واقعيت موجود و عوامل تأثيرگذار کمي و کيفي (مانند اخلاق و تقوا و ...) بر اقتصاد، از اقتصاد متعارف کاراتر است.
بر اساس آنچه گفته شد، علم اقتصاد اسلامي حداقل در دو موضوع نظريه پردازي مي کند:
1- تحليل الگوي ايده آل 2- تحليل وضعيت موجود جامعه.
در تحليل الگوي ايده آل، به تبيين و تفسير واقعيت اقتصادي جامعه در شرايط ايده آل اقتصاد اسلامي، يعني شرايط اقتصادي که منجر به سوق دادن جامعه به سوي سعادت ابدي مي شود، مي پردازد و رابطه بين نهادها و متغيرهاي اقتصادي را در اين شرايط بررسي و تحليل مي کند. جامعه ايده آل را مي توان به دو صورت تعريف کرد: الف -جامعه اي که همه افراد آن، تمامي شرايط و شاخصه هاي انسان کامل را دارا هستند. چنين انسان هايي کوچک ترين امر و نهي شريعت را، حتي در حد استحباب و کراهت رعايت مي کنند. ب -جامعه اي که افراد، تنها ضروريات دين را رعايت مي کنند، در اين جامعه با وجود تقيد کامل افراد در انجام واجبات و ترک محرمات شرعي، تأکيدي براي انجام موارد
مستحب و ترک مکروهات وجود ندارد. به هر حال، هر دو اين موارد، جوامع ايده آل اسلامي - البته در دو سطح مختلف - هستند که هيچ يک هم اکنون در دسترس نيستند؛ زيرا چون الگوي ايده آل در دسترس نيست، آزمون تجربي اين نظريات، امکان پذير نيست و صحت و سقم آنها، از طريق بحث هاي نظري صرف مورد بررسي قرار مي گيرد. در تحليل وضعيت موجود، نظرياتي که ارائه مي شود، مي تواند محک تجربي بخورد.

مسئله و فرضيه تحقيق
 

مسئله اي که در تحقيق حاضر به آن پرداخته مي شود، تعيين چگونگي و حدود وظايف دولت در اقتصاد اسلامي براي تحقق عدالت اقتصادي مي باشد. در صورتي که همه ساز و کارهاي اقتصادي موجود در هر جامعه را به سه دسته توليد، توزيع يا مبادله و مصرف تقسيم نماييم. هدف از اين تحقيق، تعيين ميزان بهينه دخالت دولت ايده آل اسلامي، در هر يک از سه مقوله مورد نظر است.
فرضيه اي که در پاسخ به سؤال فوق مطرح شده و در طول تحقيق به دنبال اثبات درستي آن هستيم، بدين شرح است:
«از آنجا که دولت اسلامي با مشروعيت الهي، بر مردم حکومت مي کند و وسيله اي براي هدايت جامعه به سوي کمال نهايي است، لازم است در ترتيبات و سياست هاي اقتصادي جامعه، رعايت مصالح و مفاسد واقعي مترتب بر اين دخالت ها را مدنظر قرار دهد. بر اين اساس، در الگوي ايده آل جامعه اسلامي - که عبارت است از جامعه اي که در آن تمامي افراد مومن هستند و امر و نهي هاي ضروري شريعت اسلامي، يعني واجبات و محرمات - را رعايت مي کنند - از عمده وظايف دولت و حاکميت اسلامي، فراهم کردن زمينه هاي مناسب براي فراگير شدن قسط و عدل، بروز خلاقيت هاي گوناگون انساني و هموار کردن مسير فعاليت هاي اقتصادي و توليدي با ارائه فرصت هاي برابر و عادلانه، رفع
تبعيضات ناروا و فراهم کردن امکانات لازم درهرمقطع و هر بخش است. اين چيزي نيست جز تحقق نظام عادلانه اقتصادي در جامعه اسلامي.

روش تحقيق
 

فرضيه تحقيق به روش نظام سازي مورد آزمون قرار مي گيرد. در اين روش، با استفاده از برخي منابع اوليه اسلامي از جمله قرآن، سنت و عقل، به اثبات نظام مند حدود و صغوروظايف دولت در اقتصاد اسلامي پرداخته مي شود. در تکميل آزمون فرضيه، شواهدي تاريخي و روايي مبني بر نحوه دخالت هاي اقتصادي دولت اسلامي ارائه مي شود که مؤيد فرضيه تحقيق است.

پی نوشت ها :
 

1-يدالله دادگر، نگرشي بر اقتصاد اسلامي، ص 172-173.
2-حسين عيوضلو، مباني نظري اقتصاد اسلامي، دانشگاه امام صادق (ع)، جزوه درسي، 1380.
منبع:نشريه معرفت سياسي،شماره2.



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 7:55 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادي

روابط اقتصادی دو نوع است: روابط تکوینی و طبیعی، و روابط اعتباری و قانونی (و به عبارت دیگر دو نوع اقتصاد داریم: اقتصاد طبیعی و اقتصاد برنامه ای). روابط طبیعی عبارت است از یک سلسله روابط علی و معلولی که خواه ناخواه در امور اقتصادی پیش می آید، مثل روابط مربوط به عرضه و تقاضا و بهاء در اقتصاد آزاد و مبادله ای: تورم پول، افزایش و کاهش قیمتها، بیکاری، بحران اقتصادی، سود، ضرر، مزد، مالیات، و امثال اینها، اما روابط اعتباری و قراردادی عبارت است از قوانین مربوط به حقوق و مالکیتهای شخصی یا اشتراکی.

تأثیر روابط طبیعی و روابط قراردادی در یکدیگر
از جمله مسائل قابل توجه، تأثیر روابط طبیعی و قراردادی در یکدیگر است. روابط طبیعی با کار و صنعت و تکامل ابزار تولید و رقابتها و تمرکزها مرتبط است، و به عقیده مارکسیستها، تکامل ابزار تولید، خواه ناخواه سبب می شود که قوانین اقتصادی تغییر یابد.
به عبارت خود آنها " تکامل ابزار تولید، سبب تغییر در روابط حقوقی افراد می گردد " یعنی آنها روابط قراردادی را صد در صد تابع ابزار تولید که حاکم بر روابط طبیعی اقتصادی می باشد می دانند، یعنی می گویند تکامل ابزار تولید سبب می شود که روابط طبیعی اقتصادی تغییر یابد و این تغییر، خواه ناخواه سبب تغییر قهری و قطعی در قوانین و مقررات اقتصادی می شود، اصولا هر قانون اقتصادی ناشی و حاکی از یک مرحله خاص از مراحل تکامل ابزار تولید است و بس.
شاید از نظر مارکسیستها تأثیر روابط اعتباری در روابط طبیعی اقتصاد مفهومی نداشته باشد، و از نظر بعضی دیگر، بر عکس، تأثیر روابط طبیعی در روابط اعتباری، مفهوم درستی نداشته باشد. اما هیچیک درست نیست، هم مقررات اجتماعی خاص، جریانات طبیعی اقتصادی خاصی را به دنبال خود می آورد، و هم روابط و آثار طبیعی، خواه ناخواه یک سلسله مقررات جدیدی را ایجاب می کند.
ولی مطلب اساسی این است که آیا مقررات اقتصادی، یعنی روابط اعتباری اقتصاد، مبنائی جز وسائل تولید ندارد؟ یا آن که این مقررات که یک سلسله مقررات اجتماعی به معنی اخص است، ناشی از یک سلسله حقوق طبیعی است مستقل از ابزار تولید؟ اختلاف نظر اساسی ما با مارکسیستها در این قسمت است.

تأثیر مبادله بر پیدایش مالکیت
یکی از مسائل مربوط به اقتصاد، مبادله است. مبادله، فرع بر مالکیت فردی است (در مالکیت اشتراکی هم مبادله هست اما میان اجتماعها نه میان افراد). اقتصاد مبادله ای، یعنی اقتصاد مبنی بر مالکیت فردی. مبادله گاهی به صورت مبادله کالا به کالا است که در اجتماعات اولیه وجود داشته، و گاهی با میانجی گری پول است که مسلما در اثر رشد و توسعه اقتصاد چاره ای نبوده از این که واسطه ای برای مبادلات پیدا شود. مسلما تا وقتی که زندگی اجتماعی بشر در حدود زندگی خانوادگی بوده، نه بیشتر، مبادله وجود نداشته است. زندگی خانوادگی تبدیل شده به زندگی قبیله ای. آیا در زندگی قبیله ای نیز مالکیت فردی و مبادله وجود نداشته است آن طور که سوسیالیستها مدعی هستند؟ و یا بشر به صرف این که پا از زندگی خانوادگی به زندگی اجتماعی گذاشت، پای مالکیت فردی و مبادله به میان آمد؟


    کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام، صفحه 33-31



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 2:35 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادي

   ممکن است کسی سؤال کند که چه رابطه و ملازمه ای است میان آن بینش دیالکتیکی و این مسأله که ما در اجتماع، اساس را و به قول خود آنها زیربنا را اقتصاد بدانیم؟ آیا میان اینها ارتباطی هست؟ یا نه، این نظریه ای است جدا از آن نظریات؟ نه، این ارتباط دارد. مارکسیست ها به قول خودشان از نظر فلسفی تئوریشان تئوری مادی است: " ماتریالیسم " یعنی اصالت ماده و اینکه روح و معنا جز خصلتی از ماده و جز یک امر تابع و طفیلی از ماده در طبیعت چیز دیگری نیست.
این، تئوری فلسفی آنهاست، و اصول چهارگانه دیالکتیک را اصول منطقی می شمارند، یعنی مربوط به طرز تفکر و متد فکر می دانند، و ماتریالیسم دیالکتیک یعنی تئوری فلسفی بر اساس منطق و بینش دیالکتیک در این صورت وقتی که ما وارد فلسفه اجتماع می شویم تئوری فلسفی ما در (باره) اجتماع چه خواهد بود؟

ماتریالیسم اجتماعی یا ماتریالیسم تاریخی یعنی اصالت ماده در تاریخ و جامعه، یعنی آن تئوری فلسفی اگر بخواهد در اجتماع پیاده شود ناچار فلسفه ما در اجتماع می شود فلسفه مادی که اسمش ماتریالیسم تاریخی یا مادیت تاریخی است، یعنی اصالت ماده در اجتماع، یعنی همچنانکه در طبیعت، فکر و روح و معنا اصالت ندارند، تابع و طفیلی ماده هستند و بلکه خودشان هم در حقیقت مادی و شکلی از ماده هستند، در جامعه نیز که برخی جنبه های مادی خالص دارد که همان تولید و توزیع باشد، و برخی جنبه های معنوی دارد که عبارت است از فلسفه حاکم بر جامعه، دین، هنر، اخلاق، قانون، در اینجا هم ناچار این فلسفه می گوید اینها صددرصد تابع و طفیلی بنیه مادی جامعه است. پس جامعه یک اندام مادی دارد که اقتصاد است، و یک کیفیات روحی دارد که عبارت است از دین و فلسفه و اخلاق و قانون و هنر و غیره.
همینطور که ما در طبیعت، روح و فکر و معنا را تابع می دانیم، اینجا هم قهرا باید تابع بدانیم، آنگاه منطق دیالکتیک همین طور که در طبیعت پیاده می شود، قهرا در اقتصاد هم پیاده می شود. پس این یک امر تصادفی نیست که اینها آمده اند در اجتماع قائل به اصالت اقتصاد شده اند، بلکه همان گسترش دادن ماتریالیسم در اقتصاد است، چون از نظر اینها جامعه نیز اندامی دارد و فکری و روحی، ماده ای دارد و معنایی، آن که در طبیعت، ماده را اصل می داند و معنا را فرع، قهرا در جامعه هم خواه ناخواه باید ماده را اصل بداند و معنا را فرع.


کتاب فلسفه تاریخ، صفحه 79 و 80



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 2:30 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادي      

انسان برای بقاء و حیات خود احتیاج دارد به چیزهایی از قبیل غذا و لباس و مسکن که وسائل معاش نامیده می شوند. انسان به غیر این امور نیز احتیاج دارد، از قبیل احتیاجات خانوادگی، یعنی زن و فرزند، احتیاجات فرهنگی، احتیاجات معنوی و دینی، احتیاجات سیاسی، یعنی حکومت و آنچه مربوط به شؤون حکومت است، و احتیاجات اجتماعی از قبیل قضاوت. در میان احتیاجات انسان، اولی ترین احتیاجات وی، احتیاجات اقتصادی است، یعنی اموری که انسان در حیات و بقاء شخصی خود به آنها نیازمند است، و بدون آنها قادر به ادامه حیات نیست.

تأثیر روابط اجتماعی بر پیدایش اقتصاد
اگر فرض کنیم زمانی بوده است که انسان تنها زندگی می کرده است، یعنی هیچ گونه اشتراک مساعی میان افراد نبوده است نه این که حتی گله وار نیز زندگی نمی کرده است هر کس خودش شخصا مایحتاج زندگی خود را تهیه و به مصرف می رسانیده است، در آن زمان، اقتصاد، موضوع نداشته است، همان طوری که یک گله آهو با هم چرا می کنند ولی هیچ گونه روابطی که بتوان نام آنها را روابط اجتماعی یا اقتصادی نهاد در میان آنها وجود ندارد. ولی از آن زمان که اشتراک مساعی و تقسیم کار و وظائف در میان افراد به وجود آمده است، ولو در ساده ترین شکلهایش یعنی در حوزه خانوادگی که رئیس خانواده مدیریت این اجتماع کوچک را به عهده داشته است، خواه ناخواه روابط اجتماعی و مناسبات اجتماعی میان افراد برقرار شده و قهرا پای تقسیم وسائل معاش نیز به میان آمده است، یعنی میان افراد، روابط ساده اقتصادی نیز برقرار شده است، خواه آن که وسائل معاش را با کار ایجاد کرده باشند، یعنی "تولید" صورت گرفته باشد، و یا صرفا به صورت آماده ای از طبیعت حیازت کرده باشند مثل این که ماهی را از آب و میوه را از درخت گرفته باشند، و خواه آن که تقسیم مایحتاج به صورت متساوی صورت گرفته باشد یا متفاوت، یعنی آن که قوی تر و کارآمدتر بوده ، سهم و نصیب بیشتری داشته است.

پس روابط اقتصادی هنگامی وجود پیدا می کند که میان افراد، روابط اجتماعی برقرار شود، یعنی اشتراک مساعی و تقسیم کار و وظیفه، وجود پیدا کند و به واسطه محدود بودن امور معاشی، احتیاج به تقسیم و توزیع، پیدا شود، یعنی اگر فرض کنیم که انسانها به واسطه احتیاجات خانوادگی و سیاسی و فرهنگی، ناچار به زندگی اجتماعی باشند ولی وسائل معاشی آنقدر وافر باشد که همه چیز مانند هوا که در عین این که ضروری ترین وسائل حیاتی است در اختیار همه است در اختیار همه باشد، پای تقسیم و توزیع به میان نمی آید، و قهرا روابط خاص اقتصادی، یعنی مالکیت فردی یا اشتراکی، حق، اولویت، و غیره، در میان آنها برقرار نخواهد شد.
روابط اقتصادی مانند سایر روابط اجتماعی، امور قراردادی است. در روابط اجتماعی مفاهیمی از قبیل ریاست و مرئوسیت و زوجیت و وجوب اطاعت و غیره، به میان می آید، و در روابط خاص اقتصادی مفاهیمی از قبیل مالکیت و مملوکیت و حق و مبادله و غیره، به میان می آید، یعنی همین که اشتراک مساعی و تقسیم کار ضرورت پیدا کرد، یک سلسله اعتبارات و مفاهیم اعتباری و قانونی ضرورت پیدا می کند. آن سلسله از مفاهیم اعتباری که مربوط است به تولید و تقسیم و توزیع ثروت و وسائل معاش، روابط اقتصادی نامیده می شود.


    کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام، صفحه 27 تا 30



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 9:31 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادي

پس از مدت هاي مديد که ارتباط متقابل فرهنگ و اقتصاد ناديده گرفته شده بود، امروزه فرهنگ به عنوان هسته اصلي تحولات اقتصادي به شمار مي آيد؛ از سوي ديگر بعد اقتصادي فرهنگ به گونه اي روزافزون مورد توجه قرار مي گيرد، بخصوص زماني که بخواهيم از مباحث و تعاملات شکل گرفته در ابعاد ملي و جهاني درک مناسبي داشته باشيم.
اکنون مفاهيم وابسته به فرهنگ را بيشتر از نگاه گوناگوني فرهنگ مي نگرند، مقوله اي که بتازگي جايگزين اصطلاح خصوصيات يا استثنائات فرهنگي شده است.
توجه به مقوله فرهنگ و ارتباط آن با اقتصاد زماني فزوني يافت که موج جهاني شدن، گام هاي نخستين خود را در عرصه بين المللي برمي داشت، يعني سال هاي واپسين دهه 80 و 90 قرن بيستم که در آن سال ها، شاهد اتفاقات مهمي چون اتمام دوران جنگ سرد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي بوديم. مفهومي که متکي بر کمرنگ شدن مرزهاي اقتصادي و تجارت و بازگشت مجدد به اقتصاد بازار و اعتماد مجدد به سرمايه و منابع خصوصي، با اتکا به سازمان هاي بزرگ مالي و اقتصادي همچون بانک جهاني و صندوق جهاني پول بوده است. دستيابي به بازارهاي کشورهاي کمتر توسعه يافته به بهانه کاهش هزينه هاي توليد و افزايش سطح استاندارد زندگي، چالش هايي چون گسترش بي عدالتي در درون و خارج از مرزهاي جغرافيايي کشورها، عدم ثبات در بازارهاي مالي (نمونه مناسب، سقوط ناگهاني سهام در کشورهاي آسياي جنوب شرقي در دهه 90 ميلادي بود) و بالاخره خطرات زيست محيطي را خلق کرده است (جلوه اين نگراني، جلسه فوق العاده کشورهاي اعضاي سازمان ملل متحد با هدف ارائه نقشه راه به منظور کاهش آلودگي هاي ناشي از توليدات انبوه صنعتي در دسامبر 2007 در «بالي» اندونزي است).
فرآيند جهاني سازي نه تنها گشودن تجارت جهاني، توسعه ابزارهاي رسانه اي، بين المللي کردن بازارهاي مالي، افزايش اهميت نقش شرکت هاي چندمليتي (M.N.C.S)، قابليت تحرک و جابه جايي انسان ها، کالاها، سرمايه ها، اطلاعات و ايده هاست، بلکه گسترش بيماري ها و انبوهي جمعيت ها را نيز در برمي گيرد. با در نظر گرفتن واقعيتي به نام جهاني سازي و تاثيرات گسترده و عميق آن، اهميت پرداختن به مقوله اقتصاد و فرهنگ، ارتباط و تعامل اين دو مفهوم با يکديگر را بيشتر نشان مي دهد، چگونه سيستم هاي اقتصادي منابع مستقل براي معاني فرهنگي مي شوند؟ چگونه ابزارهاي جديد رسانه اي همچون اينترنت، موبايل و غيره مي تواند در شکل گيري، تقويت يا تضعيف هويت فرهنگي جامعه نقش ايفا کند؟ چگونه بنگاه هاي اقتصادي با به کارگيري هويت فرهنگي سعي در ايجاد انگيزه در کارکنان خود دارند؟ از سوي ديگر، تاثيرات فرهنگ بر اقتصاد چيست؟ چگونه فاکتورهاي فرهنگي بر تصميمات خريد مصرف کنندگان تاثيرگذار است؟ رابطه اخلاق کار و فرهنگ جامعه به چه صورت است؟ چگونه مي توان با استفاده از چارچوب هاي فرهنگي در جهت بهينه سازي الگوهاي مصرف و توليد در اقتصاد گام برداشت؟ چگونه رستوران هاي زنجيره اي مک دونالد مي توانند در دور دست ترين نقاط دنيا، انتخاب هاي غذايي و ذائقه مشتريان خود را به سوي محصولات خود تغيير دهند؟ اين تاثير و تاثر اقتصاد و فرهنگ در دو قسمت بررسي مي شود.

الف: تاثيرگذاري فرهنگ بر اقتصاد‏
مديريت ژاپني به گونه اي بارز، جلوه اي از فنون و اصول مديريتي را به جهان عرضه کرده است که در بسياري از موارد تحولات شگرفي در صنعت و خدمات ايجاد کرده است؛ مفاهيمي چون مديريت جامع کيفيت (T.Q.M) يکي از نمونه هاي اين نگرش هاست. به نظر مي رسد اين مفاهيم اقتصادي و مديريت برخاسته از نگرشي است که نشات گرفته از مولفه هاي فرهنگي ژاپن و فلسفه شينتوئيسم است؛ مسوول شمردن افراد در مقابل وظايف محوله اقتصادي، اقتصادي رفتار کردن و نهادينه کردن کيفيت به عنوان فرهنگ کار ژاپني، امروزه در قالب تئوري هاي جديد مديريت مطرح مي شود. تحقيقات نشان مي دهد ارزش هاي اساسي اخلاقي در سيستم هاي کسب و کار ژاپني، تحت تاثير سنت هاي مذهبي و فلسفي اخلاق شينتو، اخلاق کنفوسيوسي و اخلاق بودايي است؛ البته، همه اين مفاهيم را مي توان در مفهوم «اخلاق ترقي روزافزون» شينتوئيسم خلاصه نمود. از ديگر نمونه هاي مناسب تاثيرگذاري فرهنگ بر اقتصاد را مي توان تغيير نگرش به اخلاق کار در زمان ظهور پروتستانيسم در اروپا دانست ؛ با پايان قرون وسطي و خاتمه تسلط کليساي کاتوليک که همراه با نخوت و افول اقتصادي براي اروپا به مدت صد سال بود، فرهنگ کار پروتستاني مفهومي جديد از کار را در اروپا به نمايش گذاشت؛ تغيير در فرهنگ (برخاسته از تغيير در آموزه هاي ديني)، نيروي کار مادي گرا، تعالي گرا و متمرکز بر کار را خلق کرد که زمينه ساز ايجاد انقلاب صنعتي و تحولات اقتصادي پس از آن شد.نهضت پروتستانيسم که از آن به عنوان «رفرماسيون» نام مي برند داراي دو شاخه بود، «لوتريسم» و «کالوينيسم»؛ مباحث اقتصادي مرتبط با مفهوم کار بيشتر متاثر از شاخه دوم يعني کالوينيسم است؛ برخلاف قرون وسطي، کالوين، منافع حاصله از داد و ستد مانند دستمزد، اجاره و بهره منصفانه را مجاز شمرده و ثروت و مال را ناشي از بذل و احسان الهي دانسته است. به اين ترتيب زيرساخت هاي فکري اجتماع و به طور خاص تغيير در فرهنگ، زمينه گسترش و توسعه نظام سرمايه داري را فراهم کرد.ديويد مک دلاند، دانشمند امريکايي در دهه 30 تا 50 ميلادي (1930-1950)مطالعات جالبي در زمينه فرهنگ بر اوضاع اقتصادي جوامع مختلف انجام داد.

ب: تاثيرگذاري اقتصاد بر فرهنگ
شايد بتوان مهمترين جلوه تاثيرگذاري اقتصاد بر فرهنگ را تاثيرات مثبت و منفي جهاني شدن اقتصاد بر فرهنگ هاي بومي برشمرد. ورود غول هاي چندمليتي به سرزمين هاي با فرهنگ غني و بومي، تاثيرات غيرقابل انکاري را بر عناصر شکل دهنده فرهنگ جوامع مي گذارد تاثير رستوران هاي زنجيره اي مک دونالد بر فرهنگ هاي مصرفي و الگوي غذاي خانواده ها، تاثير حضور شرکت هاي چندمليتي پوشاک و تغيير الگوي پوشش و کمرنگ شدن علاقه به پوشش هاي بومي تحت تاثير تبليغات جذاب و رسانه هاي قدرتمند، اثرگذاري محصولات رسانه اي در قالب شبکه هاي مخصوص جوانان (بهترين مثال شبکه M.T.Vامريکاست) بر الگوهاي رفتار و هنجارهاي جوانان و حتي ديگر اقشار و گروه هاي سنتي، همگي از نمونه هاي بارز تاثيرات تحولات اقتصادي بر فرهنگ هاي بومي است. رسانه به عنوان ابزار اين تاثيرگذاري، نقش مهمي را ايفا مي کند. تبليغات پرهزينه و مسحورکننده، روش هاي خلاقانه جذب مخاطب، هدف قرار دادن جوانان، تحقير فرهنگ هاي بومي در قالب برتري شهروندان جوامع پيشرفته بر شهروندان جوامع کمتر توسعه يافته (زيبايي ظاهري و هوش و ثروت بيشتر) با توليد محصولات سينمايي و غيره را مي توان نمودهاي تسلط اقتصادي فرهنگي جوامع توسعه يافته دانست. تا زماني که الگوي غذايي مردم شهري در فيليپين تغيير نکند، شعبه مک دونالد در آن شهر از نظر اقتصادي سودده نيست. غول هاي پوشاک زماني مي توانند فعاليت هاي خود را بيش از پيش تغيير دهند که خود تعيين کننده نحوه پوشش جامعه هدف باشند. ارائه مدهاي جديد و تاکيد بر مقبول افتادن اين مدها را به عنوان هنجار در قالب تبليغات رسانه اي، پوشش برحسب مد را جايگزين پوشش مبتني بر الگوهاي فرهنگي کرده اند. در اين ميان جادوي سازمان يافته تبليغات مدرن که انتخاب ها را تحت الشعاع قرار مي دهد، از اهميت اساسي برخوردار است.

اقتصاد و فرهنگ اسلامي -ايراني
ضرورت شتاب گرفتن رشد و توسعه اقتصادي کشور مبتني بر اجراي عدالت اجتماعي و فقرزدايي در چارچوب چشم انداز 20 ساله و سياست هاي کلي اصل 44 و همچنين اجراي برنامه چهارم توسعه و تاکيد مسوولان نظام بويژه رهبر معظم انقلاب بر ايجاد نظام مهندسي فرهنگي در جامعه اهميت رابطه اقتصاد و فرهنگ و تاثير متقابل اين دو مقوله را در زمينه اصلاح مديريت ها و ازدياد بهره وري در اقتصاد بر مبناي فرهنگ ناب اسلامي محرز مي کند. در تفکرات منتج از انقلاب اسلامي، فرهنگ به عنوان مقوله اي صرفا ذهني و جدا از ديگر شقوق زندگي بشر تلقي نمي شود. بلکه فرهنگ ظرفي است که مظروف آن تمام زواياي زندگي انسان اعم از اقتصاد و سياست را در برمي گيرد و از اين روست که رهبر کبير انقلاب، امام راحل ره فرآيند اصلاح يک مملکت را اصلاح فرهنگ آن دانسته اند و همواره تلاش وافري در جهتگيري، سياستگذاري و اجراي اين امور داشتند و بر اين اعتقاد بودند که تا فرهنگ يک مملکت اصلاح نشود و ملت ها از نظر فرهنگي به باور قلبي براي رشد و توسعه نرسند، گام بيهوده برمي دارند. بنابراين دستورات امام ره ابتدا امر به تشکيل ستاد انقلاب فرهنگي و پس از آن شوراي عالي فرهنگي دادند.
ماکسيم رودتسون، جامعه شناس فرانسوي معتقد است: اسلام تمام خصوصياتي را که مذهب پروتستان دارد، داراست. اسلام دين عمل است و پيروان خود را به کار و کوشش دعوت مي کند. اصالت فرد در اسلام به عنوان عضوي از جامعه اسلامي و بنده خداوند داراي اهميت است و مالکيت فردي در اين دين شريف داراي حرمت است. کسب سود و سرمايه در قالب متعارف محترم شمرده مي شود و فعاليت هاي اقتصادي در چارچوب مفهومي، با عنوان عدالت، ساختار مي يابد. برخلاف پروتستانيسم، حقوق و قوانين فردي و اجتماعي در اسلام در بدو ظهور آن به گونه اي مدون ارائه شد. فرهنگ اسلامي تمام خصوصياتي را که دربرگيرنده اقتصادي پيشرفته و توسعه يافته است، داراست. اگر 3 بعد جامعه را سياست، فرهنگ و اقتصاد بدانيم، سياست عبارت است از نظام تمايلات و گرايش ها، فرهنگ، نظام مفاهيم و علوم است و بالاخره اقتصاد و نظام عملکردها و ابزارسازي هاي عيني خواهد بود. با وقوع انقلاب اسلامي و پس از پالايش ساختارهاي سياسي گام بعدي انقلاب در جهت نيل به تمدن و فرهنگ اسلامي و مدينه فاضله اسلامي (مدينه النبي) بود که در آن انسان و شان او محفوظ باشد و در اين خصوص با ايجاد نهادها و هنجارهايي ضمن توجه به تامين رفاه و آسايش مادي افراد جامعه، ارزش هاي معنوي و ديني همچون ايثار، انفاق، گذشت و فداکاري و ديگر ارزش هاي موصوف را هرچه بيشتر تامين و ترويج کنند. چنان که مي دانيم، انسان از منظر نظام غرب و غربيون، موجودي است همواره اقتصادي که دائما در نسبت منابع و فرصت ها، سعي در بهينه کردن منافع خويش دارد. اين قضيه در ديگر ساختارها نيز مصداق دارد. از جمله ساختار آموزش و پرورش ، منابع و مناسبت هاي اجتماعي و... توليد و ارائه ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي متناسب با انقلاب جز با تحول بنيادين در عرضه مفاهيم اطلاعات و علوم محقق نخواهد شد. آثار اين تحول در جبهه فرهنگي مي تواند قدرت و پرورش ديني را در مواجهه با فرهنگ مدرن غرب به اثبات برساند و به جلوگيري از استحاله فرهنگي بينجامد.

نتيجه و پيشنهاد
فشردگي جهان، وابسته تر شدن بخش هاي مختلف جهان، افزايش وابستگي و در هم تنيدگي اقتصاد و فرهنگ جهاني، فرآيند غربي کردن، امحاي فرهنگ هاي بومي و سنتي و يکسان و همگون کردن جهان، فرآيندي است که بشدت ادامه دارد. نظام سرمايه داري به لحاظ اقتصادي و در فرآيند هزينه هاي تجارت و توزيع به توسعه دانش، فناوري و منابع نيازمند است تا بهره وري را بالا ببرد و لذا سرمايه داري به منظور نيل به اهداف سود بيشتر با هزينه کمتر به اقصي نقاط جهان دست يافته و با استفاده از مزيت هاي برخي کشورها(کار ارزان، منابع خام و اوليه...) به هرگوشه جهان دست يازيده و درصدد يکپارچه کردن جهان در راستاي منافع خود است. متاسفانه در اين فرآيند شاهد از ميان رفتن فرهنگ هاي بومي و اعتقادات و باورها هستيم. امروز واکنش در برابر اين روند بر حفظ فرهنگ، ادبيات، شعر، مراسم و مناسبات و... در هر حوزه تمدني استوار شده است و ايجاد نسبتي بين فرهنگ، اقتصاد و سياست امري لازم به نظر مي رسد. يکپارچه شدن جهان اگر به صورتي باشد که جايگاه هر فرهنگ و تمدني محفوظ بماند و مولفه هاي مشترک انساني رشد پيدا کند، مولفه هايي از قبيل احترام به حقوق متقابل تمدن ها، حرمت نهادن به فرهنگ هاي بومي و محلي و... به عنوان بن مايه و شالوده اصلي فرهنگ جهاني، احترام به مذهب و زبان ملل که از اصلي ترين شاخص هاي فرهنگي محسوب مي شوند با حفظ جايگاه ارزشي آنها، قابل قبول است. در غير اين صورت، مدينه فاضله جهاني شدن نسخه و سرابي بيش نيست که از طرف مناديان و مروجان اين فرآيند پيچيده و تجويز مي شود و در نهايت بايد در نظر داشت جهاني شدن هر چند مفهومي زيباست، اما بايد اهداف آن و بهايي را که بايد در اين راه پرداخت از نظر دور نداشت.

محمدرئوف مرادي – روزنامه جام جم – شماره 2181
 
 



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 فروردین 1390  | 9:22 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادي

از اهمیت تعیین اهداف اقتصادی خود در کنار تعیین اهداف کاری غافل نشوید. پول را وادار کنید در خدمت شما باشد و از آن کار بکشید ؛ همانطور و همانقدر که شما برای آن کار ‌می‌کنید ! دلیل آنکه اکثر مردم به اندازۀ کافی پس انداز و سرمایه گذاری نمی‌کنند این است که برنامۀ مشخصی برای خود ندارند و نمی‌دانند چه پیش خواهد آمد. پول از میان انگشتان آنها سر ‌می‌خورد و تا سر بچرخانند کارت‌های اعتباری اشان خالی و پولشان رفته است!
تکنولوژی به همان اندازه که در زندگی کاری شما و دنیای تجارت تحول ایجاد کرده است، در مدیریت اقتصاد خانوادۀ شما نیز ‌می‌تواند بسیار موثر باشد. در ارائۀ رهنمود‌های موثر اقتصادی، برنامه ریزی برای مخارج روزانه و روش‌های عملی و کارآمد برای پس انداز و سرمایه گذاری، ابزار تکنولوژی نه تنها باعث صرفه جویی در وقت خواهد شد بلکه به رشد پول شما نیز کمک ‌می‌کند.در اینجا ابزار تکنولوژیکی مفید و موثری برای کمک به مدیریت پول و هزینه‌های روز مره و برنامه ریزی برای پس انداز و سرمایه گذاری به شما معرفی ‌می‌شوند.
اگر تا حالا برای پرداخت قبوض شخصا" به بانک مراجعه ‌می‌کرده اید، از حالا به بعد آنها را از طریق اتصال به سایت بانک خود به صورت آنلاین بپردازید. کار ساده ای است و مطمئن تر از چک‌ها ی کاغذی نیز هست. هر نوع پرداختی را ‌می‌توانید به همین روش انجام دهید، مثل پر کردن کارت اعتباری، پرداخت اقساط وام مسکن، یا حتی پرداخت قرضتان به دوستتان. اکثر پرداخت‌ها از طریق انتقال الکترونیکی انجام ‌می‌شوند ، اما در صورتی که شما شاغل نباشید، کامپیوتر بانک رسید کاغذی چاپ کرده و برای شما پست ‌می‌کند. کافی است یکبار به سایت بانک مراجعه کنید، از آن پس از هر کامپیوتری و در هر ساعتی ‌می‌توانید گزارش آخرین اطلاعات خود را دریافت کرده و منطبق با آن برنامه‌ها و هزینه‌های خود را تنظیم کنید.
مرتب موجودی و گردش کار کارت اعتباری خود را چک کنید، حتی اگر هر بار که از اعتبار خود استفاده ‌می‌کنید رسید چاپی هم دریافت ‌می‌کنید. با ورود به سایت بانک خود ‌می‌توانید هر ساعت از شبانه روز از وضعیت حساب خود آگاه شوید و هزینه‌ها و موجودی خود را موازنه کنید. به این ترتیب هرگز غافلگیر نخواهید شد و همیشه مخارج اتان را با بودجه و موجودی اتان هماهنگ خواهید کرد. سعی کنید برای خریدهای کوچک و جزئی مثل هزینۀ لباسشویی یا بنزین به جای پول نقد از مبالغ مازاد کارت خود ( مبلغ بدهی) استفاده کنید. این مبلغ در ستونی جداگانه روی رسید کارت شما قید ‌می‌شود. به این ترتیب از مسیر هزینه‌هایتان آگاهی خواهید یافت.
مدیریت اقتصاد شخصی.اینکه بدانید پول شما کجا رفته و در چه مسیری خرج شده خیلی خوب است اما از آن بهتر این است که با یک مدیریت صحیح و قوی سعی کنید هر بار بهتر از قبل برنامه ریزی کنید و پول را در جای مناسبتر و با محاسبۀ دقیق و بجا خرج کنید. در عین حال که از طریق کامپیوتر حساب خود را کنترل ‌می‌کنید، به یاد داشته باشید همیشه رسید چاپی هم بگیرید.
پول خود را مدیریت کنید. برای مدیریت و برنامه ریزی پولی ‌می‌توانید از نرم افزارهای مخصوص این کار مثل Quicken و Microsoft Money استفاده کنید. این نرم افزارها را ‌می‌توانید از فروشگاههای کامپیوتری بخرید یا از طریق سایت شبکه به صورت آنلاین، دانلود کنید. مراحل Set up این نرم افزارها بسیار ساده است، و ضمنا" ‌می‌توانید وارد سایت بانک خود شوید و از راهنمایی‌های آن استفاده کنید. شما باید از طریق کامپیوتر شخصی خودتان وارد سایت بانک شده، سپس مشخصات خود و اطلاعات کارت اعتباری و حساب خود را به برنامۀ Quicken یا Money بدهید.
پی گیری جزییات حساب بانکی، کار بسیار مهمی ‌است.
برای این کار ‌می‌توانید به راحتی ترتیبی بدهید که فهرست گردش مالی حسابتان را به طور اتوماتیک مرتبا" دریافت کنید. به این ترتیب با یک نگاه خواهید توانست مخارج و هزینه‌های خود را تحت کنترل داشته باشید. نگاهی به لیست چک‌های خود بیندازید و با کلیک کردن روی جدول رنگی موجود در سایت، ریز اطلاعات حسابتان را در بیاورید.این کار موجب ‌می‌شود طبق برنامه هزینه‌ها را متناسب با موجودی اتان تنظیم کنید. با تحت کنترل داشتن پرداختها این مشکل که یک قبض را دو بار پرداخت کنید برایتان پیش نخواهد آمد!
برنامه‌های مختلفی که در مورد مدیریت پول در دسترس هستند، برای پرداخت به موقع مالیاتها نیز کمک بزرگی به شما خواهند کرد.
به این منظور ‌می‌توانید از نرم افزارهای Taxcut و TurboTax استفاده کنید و میزان مالیاتی را که باید پرداخت کنید را خودتان محاسبه کرده و پول آن را جزء مخارج آورده و در زمان معین آن را از طریق سایت و به صورت آنلاین، پرداخت کنید. همچنین ‌می‌توانید روی یک دیسک جداگانه از فهرست مالیاتهایی که تاکنون داده اید یک کپی بگیرید و خود را از محاسبۀ وقت گیر جزییات به صورت دستی آزاد کنید.
دسترسی به اطلاعات و جزییات حسابتان از هر جایی امکان پذیر است.
اطلاعاتی که در برنامه‌های Quicken یا Microsoft Money ذخیره ‌می‌کنید در کامپیوتر شما محفوظ ‌می‌مانند اما اگر زمانی به کامپیوتر‌‌تان‌ دسترسی نداشتید و همان لحظه ‌می‌بایست موردی را از حسابتان بدانید چه؟ در این مواقع سایتهای مختلفی در شبکه مثل Geezeo.com ، Mint.com یا Wesabe.com امکان دسترسی به اطلاعات شخصی حسابتان را فراهم ‌می‌کنند. به این ترتیب که در این سایتها با وارد کردن رمز اطلاعات مورد نظر پردازش ‌می‌شوند و به PDA درخواست کننده فرستاده ‌می‌شوند.
این روش ارائۀ فوری اطلاعات، پیشرفته ترین روش مدیریت پول به صورت آنلاین است. این محصولات جدید آنلاین، خلاء‌های فراوانی از نسل جدید را پر کرده است. کاربران جوان به سرعت کارکرد آن را یاد گرفته و بسیاری از آنان به همین روش توانسته اند از روش مدیریت پول بهره گیرند و مراقب محدودیت حساب خود باشند. همچنین آنها با استفاده از این نرم افزارها ‌می‌توانند از طریق کشیدن چک در مواقع ضروری از حساب خود بیش از موجودی حساب برداشت کنند ؛ در این مواقع به صورت آنلاین از تغییرات قیمت سهام مطلع شده و با برنامه ریزی بانک خواهند توانست از میزان افزایش قیمت سهام بهره گیرند بدون آنکه نگران برگشت خوردن چک یا کسری موجودی خود باشند.
راهی دیگر که حتی از راه مذکور نیز سریعتر و مطمئن تر است، استفاده از اطلاعات جامعی است که در این سایت‌ها به صورت آنلاین در اختیار کاربران قرار ‌می‌گیرد. در این روش کاربران درخواست خود را برای یک برنامۀ مدیریت پول به سایت موردنظر ‌می‌فرستند و سپس آن برنامه را دریافت ‌می‌کنند. در برخی از سایتها امکان مقایسه و بهره گیری از برنامۀ دیگران که موقعیت‌های مشابه هم دارند فراهم شده است.نسل جدید تقریبا" به استفاده از این امکانات و مقایسۀ برنامه‌های دیگران عادت کرده اند.

برنامه ریزی برای آینده:

بهترین استفاده از تکنولوژی ، به خدمت گرفتن آن در مدیریت اقتصادی است. این بهره گیری برای همه از هر قشری و از هر نسلی کارایی دارد خواه بازنشسته باشند و خواه دانش آموز مشغول تحصیل . اینترنت با ابزار پیشرفته و پیچیده ای که امکان برنامه ریزی اقتصادی را برای شما فراهم ‌می‌کنند، زنده و پا برجاست.

در اینجا چند سایت که شخصا" از آن بهره‌های فراوان برده ام را به شما معرفی ‌می‌کنم:

Choosetosave.org _
این سایت توسط موسسۀ غیر انتفاعی تحقیقات در مورد منافع کارمندان راه اندازی شده است و از بهترین و قابل فهم ترین ابزار در جهت برنامه ریزی برای بازنشستگی استفاده کرده است. کافی است آخرین اطلاعات مالی خود را با جزییات کامل در دست داشته باشید و روی قسمت “ Ballpark Estimate” (برآورد تقریبی) کلیک کنید و اطلاعات شخصی خود را با اطمینان از حفظ این اطلاعات به صورت خصوصی در اختیار ماشین حساب آنلاین این سایت قرار دهید. بعد از آن میزان درآمد جاری، میزان پس انداز و حقوق بازنشستگی خود را وارد ‌می‌کنید. ماشین حساب بلافاصله میزان کسری بودجۀ شما را محاسبه خواهد کرد و به شما خواهد گفت که چه مقدار باید به این پول بیفزایید یا چگونه ‌می‌توانید ریسک حسابهای خود را کمتر کنید تا بتوانید به اهداف خود دست یابید.
Morningstar.com _
این سایت یکی از شناخته شده ترین سایتهای سرمایه گذاری است و اطلاعات بسیار کامل و جامعی در مورد شرکت‌های سرمایه گذاری و اوراق بهادار در اختیار شما قرار ‌می‌دهد. برای بهره وری از ابزار محاسباتی این سایت باید در آن ثبت نام کنید و پرونده ای برای خود تهیه کنید تا بتوانید روند کار سرمایه گذاری را پی گیرید ( یا ‌می‌توانید اطلاعات خود را مستقیما" از طریق Quicken یا Microsoft Money به این سایت بفرستید.) اما این کار متفاوت از صرفا" پی گیری شرایط است.بخش امکانات Morningstar این امکان را برای شما فراهم ‌می‌کند که پروندۀ مالی خود را در مقایسه با گرانی در S&P 500 بررسی کنید. اگر خودتان صاحب شرکت سرمایه گذاری هستید، این سیستم سهام شما را بررسی ‌می‌کند و چنانچه در هر بخش مشکل و عدم توازنی وجود داشته باشد، آن را به شما اعلام ‌می‌کند. در این سیستم اعضا به عنوان جایزه ابزار اضافه تری نیز دریافت خواهند کرد. با استفاده از این ابزار اعضا در جریان قرار خواهند گرفت که پروندۀ مالی اشان در بازارهای مختلف چگونه باید عمل کند. اگر شما فقط از یک سایت سرمایه گذاری استفاده ‌می‌کنید، سعی کنید سایتی را انتخاب کنید که امکان اخیر را برای شما فراهم کند.
Plannerfinder.com _
اگر برنامه ریزی اقتصادی برای شما کار سختی است و در عین حال به ضرورت آن واقف هستید، به شما مژده ‌می‌دهم که تکنولوژی به فریاد شما خواهد رسید! با ثبت نام در این سایت ‌می‌توانید یکی از برنامه ریزان متخصص در زمینۀ اقتصادی که در این سایت معرفی شده اند و در خدمت شما هستند را با Zip code انتخاب کرده و از ایشان بخواهید که برای شما برنامه ریزی کند. ایشان افراد متخصصین مجرب و کار آزموده ای هستند که به شما کمک خواهند کرد تا مناسبترین برنامه ریزی را انجام دهید. بدیهی است که این برنامه ریزان علائق و الویت‌های موکلین خود را در درجۀ اول اهمیت قرار خواهند داد.

www.seemorgh.com



نظرات 0
تاريخ : یک شنبه 7 فروردین 1390  | 11:45 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادی

دكتر اكبر كميجانى (1)

على اصغر هادوى‏نيا (2)

چكيده

تعيين اهداف و تبيين روشهاى لازم، به عنوان دو مرحله از شكل گيرى يك نظام اقتصادى مطرح مى‏باشد. سومين مرحله، پرداختن به ابزارهايى جهت تحقق روشهاى مزبور و نيل به آن اهداف است.

نظام اقتصاد اسلامى با توجه به اهميت‏سومين مرحله، به معرفى ابزارهاى متناسب با اهداف و روشهاى كلى خود نيز پرداخته است. «قرض‏الحسنه‏» يكى از ابزارهاى مناسبى است كه جهت تحقق روش كلى «حرمت ربا» معرفى گرديده است. بديهى به نظر مى‏رسد كه تحليل و بررسى اين رفتار در غنى‏تر كردن ادبيات اقتصاد اسلامى مؤثر باشد.

 

...


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : شنبه 6 فروردین 1390  | 10:44 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادی

 اشاره

رشد اقتصادی و تغییرات ساختاری و اجتماعی، برآیند اقتصاد دانایی محور است که با کلید واژه های داده، اطلاعات و دانایی وجوه تمایز آن از اقتصاد فیزیکی بازشناخته می شود .

موضوع این مقاله که از موضوعات مهم مطرح شده در همایش چشم اندازهای توسعه «اسفند 81 در تهران » بوده، به تبیین اهمیت نوآوری و ایجاد جریان دانایی محور تاکید دارد .

نویسنده که از صاحب نظران پژوهشی و کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه ریزی است، با ذکر نمونه ای موفق از کشورهایی که اقتصاد دانایی را به عنوان الگوی توسعه اقتصادی پذیرفته اند، مهم ترین چالش های ایران را برای گذر به این نوع اقتصاد، بویژه در بعد تحقیق و توسعه بر می شمارد:

دانایی عبارت است از «ذخیره انباشته شده از اطلاعات و مهارت ها که از مصرف اطلاعات توسط گیرنده اطلاعات حاصل می شود» (آلن بورتن جونز به نقل از ماخذ شماره 2) ; به عبارت دیگر «دانایی مخلوط سیالی از تجربیات، ارزش ها، اطلاعات موجود و نگرش های کارشناسی نظام یافته است که چهارچوبی برای ارزشیابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست می دهد . دانایی در ذهن فرد به وجود می آید و به کار می رود . دانایی در سازمان نه تنها در مدارک و ذخایر دانایی بلکه در رویه های کاری، فرایند سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم می شود» (داونپورت و پروساک) .

دانایی عاملی است که براساس «داده » ها و «اطلاعات » شکل می گیرد و بنا به تعریف متفاوت از داده و اطلاعات است . «داده » نشانه ای است که از سوی منبعی به گیرنده می رسد و نشان دهنده واقعیتی عینی، اما مجرد در مورد یک رویداد است; برای مثال مقدار خرید یا زمان خرید یک کالا به عنوان «داده » توصیف می شود . داده تنها بخشی از واقعیت را نشان می دهند و فاقد هر نوع قضاوت، تفسیر و مبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب است . داده در واقع ماده ای خام برای تصمیم گیری به شمار می رود .

ادامه مطلب در لینک مطلب >>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : شنبه 6 فروردین 1390  | 12:27 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادی

چکیده:
این مقاله ابتدا نگاهی دارد به مفهوم اقتصاد در غرب و چگونگی تکامل آن، آنگاه مباحثات و منازعات بین اقتصاددانان را - در مقوله تمایز بین اقتصاد اثباتی و اقتصاد هنجاری - از ابتدای امر مورد بررسی قرار می دهد و در این رابطه برای نقش ارزشها و مبانی ارزشی اهمیتی خاص قائل است. سپس مفهوم اقتصاد در متون اسلامی مورد بحث قرار گرفته و نتیجه گرفته شده است که مفاهیم کمیابی، انتخاب، مدیریت منابع کمیاب که اساس تعاریف متداول اقتصاد است از این مفاهیم قابل استنباط می باشد.در رابطه با نظریه شهید صدر در خصوص تفکیک و تمایز بین علم اقتصاد و مکتب اقتصادی و این که اسلام دارای مکتب اقتصادی است نه علم اقتصاد، همان تفکیک بی حاصل هنجاری و اثباتی را تداعی نموده و نتیجه مقاله آن است که ضمن قبول تفاوت مکتب و علم، مکتب اقتصادی اسلام می تواند و باید علم اقتصاد و اقتصاددانان مسلمان را هدایت نموده و جهت بدهد. نگاهی به مفهوم اقتصاد:
»بر می گردد که ترکیبی است از Eco ] »به معنی منزل و Nom ] »به معنی قانون. بنابراین معنی سنتی Oikonomike ] »و یا Economie ] »تدبیر منزل (2) بوده است. این معنی در شرق و غرب کم و بیش به همین ترتیب مورد استفاده داشته است.

ادامه مطلب در لینک مطلب >>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : شنبه 6 فروردین 1390  | 12:18 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و جهاد اقتصادی

مقدمه: طرح موضوع
کامیابی روز افزون علوم طبیعی در کشف رموز طبیعت و تسخیر هرچه بیشتر جهان خلقت توسط انسان، موجب گشت تا انگاره های ذهنی قرون وسطی بیش از پیش فرو ریزند.
پیروزی های خیره کننده علوم طبیعی ناشی از تغییر جهت جوامع آزاد شده از حاکمیت کلیسا و تغییر نگرش دانشمندان بود. علم وظیفه خود می دانست که به تبیین و توصیف جهان طبیعت پرداخته، چگونگی روابط بین متغیرها را توضیح دهد. و این به شناختی متکی بر تجربه نیازمند بود. از این جهت تجربه به عنوان معیار شناخت علمی مطرح شد و علوم تجربی چنان جایگاهی یافتند که هیوم با تاکید بر جنبه تجربی علم، هر مفهوم یا تصوری که نشود آن را تا محسوسات یا داده های حسی تعقیب کرد، فاقد معنی دانست و حتی پوزیتویستهای اخیر نیز نظیر وی، تجربه پذیری را معیار هر معرفتی دانستند. (1)
علوم تجربی به عنوان علومی که قدرت واقع نمایی و توانایی کشف قوانین جهان شمول را داشته، و عاری از هرگونه قضاوت ذهنی و تنها با تکیه بر تجربه موجبات پیشرفت جهان را فراهم می آورند، به عنوان «علم کامل » و شاخصه علم جلوه گر شدند. کامیابی های فوق الذکر موجب گشت چنین تصور شود که علم باید برتجربه مستقیم حسی مبتنی باشد و در غیر این صورت، نام علم بر آن نتوان گذاشت. (2)
فریبندگی پیشرفت علوم طبیعی، خصوصا علم فیزیک در سایه تغییر نگرش بر جهان و تکیه بر تجربه مستقیم حسی، موجب شد تلاشهای زایدالوصفی صورت گیرد تا علوم اجتماعی نیز به دنبال علوم طبیعی، خصلتهای علمی پیدا کرده و به تبیین قوانین جهان شمول که در تمامی جوامع کاربرد داشته باشد، حرکت کند. و بدین سان بود که اگوست کنت جامعه شناسی را فیزیک اجتماعی که پدیده های اجتماعی را تجزیه و تحلیل می کند، معرفی می کرد. (3) و فیزیوکراتها «اقتصاد را جزیی از نظام طبیعی و تابع قوانین آن می دانستند و بدین ترتیب معتقد بودند که اعمال فیزیکی به مجموعه ای از قوانین تغییرناپذیر طبیعی وابسته است. در واقع سیستم آنها یک نوع فیزیک اقتصادی بود.» (4) و ژان باتیست سی در نامه ای به سال 1820 به مالتوس می نویسد:
«اقتصاد شناسی باید تماشاگر بی طرف باشد. آنچه ما به مردم مدیونیم، این است که به آنها بگوییم چرا و به چه دلیل امری نتیجه امری دیگراست ». (5)
او دانش اقتصاد را بیشتر با علم فیزیک مقایسه می کرد به نظر وی «اصول علم اقتصاد» مانند قوانین جهان طبیعت ساخته و پرداخته دست انسان نیست بلکه ناشی از طبیعت امور است. او قوانین اقتصاد را مانند قوانین جاذبه، جهانی دانسته و محدود به حدود کشورها نمی کرد. از این جهت می نویسد:
«مرزهای دول که از لحاظ سیاسی مافوق هر چیز هستند از لحاظ دانش اقتصادی اعراضی بیش به حساب نمی آیند». (6)
وارد کردن زبان ریاضی به عنوان زبان علم اقتصاد، کوششی در جهت تبیین دقیقتر واقعیتها و اعطای مقام علوم دقیقه به این علوم و بیان این نکته است که علم اقتصاد پای در جای پای علوم طبیعی می گذارد. (7)
کامیابی علم فیزیک در جداسازی این علم از قضاوتهای ذهنی و تکیه بر مشاهدات تجربی در کشف رموز طبیعت، دانسته شد. از این جهت کوشیدند تا علم اقتصاد از ابزارهای تجربی بیشتر بهره مند شود زیرا وظیفه علم اقتصاد را تبیین و توصیف قوانین اقتصادی می دانستند بدین جهت سیاست های اقتصادی و به اصطلاح اقتصاد دستوری را خارج از حیطه علم اقتصاد بر شمردند چنانچه فریدمن در این ارتباط می نویسد:
«اقتصاد دستوری جایی برای مطالعه در علوم اقتصادی ندارد زیرا فاقد روش شناسی واحدی است و به صورت یک علم ذهنی با تدابیر اقتصادی که برای طرح آن معیارهای مختلف ارزشی، روانی، اخلاقی در نظر گرفته می شود، سروکار دارد و لیکن نظریه اقتصادی با آنچه که هست و یا به وجود می آید در ارتباط است و خالی از هرگونه قضاوتهای ارزشی و یا روانی است ». (8)
با همه این اوصاف و تلاشهای دانشمندان علم اقتصاد، تاریخ علوم انسانی، پرسشهای گوناگونی را پیرامون ابعاد مختلف این علوم به یاد می آورد. یکی از زیربنایی ترین این پرسشها، مساله اعتبار علوم انسانی است.امروزه تردید در اعتبار علوم انسانی از زادگاه و موطن اصلی این علوم به کشورهایی که میزبانی علوم مزبور را به عهده گرفته اند نیز سرایت کرده است.
یکی از اساسی ترین تردیدها در اعتبار علوم انسانی، برآمیختن دانش و ارزش است. برآمیختن دانش و ارزش این مساله را طرح می کند که آیا علوم انسانی در مقام توصیف واقعیت ها و تبیین آنچه که می گذرد فارغ از هرگونه ارزش می باشند؟ و آیا اساسا چنین امکان و توانی برای علوم انسانی وجود دارد که گریبان خود را از دست ارزشها، رها سازد؟ (9) ویا اینکه ارزشها به معنای بایدها، فرهنگها و سنتهای مقبول و مورد پذیرش یک جامعه، بر دانش اقتصاد تاثیر قابل توجهی دارد؟
برخی دانشمندان بر این نکته تاکید می ورزند که «برخلاف علوم فیزیکی، علم اجتماعی اقتصاد، نه می تواند ادعای قوانین علمی کند و نه ادعای کشف حقیقت جهانی را داشته باشد. در اقتصاد فقط می تواند گرایش وجود داشته باشد و حتی این گرایش نیز تابع تغییرات کشورها و فرهنگها و زمانهای متفاوت است ». (10) در نتیجه علم اقتصاد نمی تواند مانند علم فیزیک قوانین جهان شمول داشته باشد چنانچه باربور می نویسد:
«به خاطر وجود پیش فرضها و پیش اندیشیده های فرهنگی و تعهدات ایدئولوژیکی، که رنگ و انگ خود را بر فکر و ذکر شخص می زنند. علوم اجتماعی فقط می توانند برداشتهای چشم اندازی عرضه کنند که از نظر تاریخی; نسبی و تابع روایتگران و تعبیرکنندگان خویش است ». (11)
گفتار باربور، آشکارا، تاثیر ارزشها را در حوزه علوم اجتماعی، بیان می کند و بدین جهت محدودیت آن را بازگو می نماید. بر اساس همین تعهدات ایدئولوژیکی است که سخن از بی طرفی علوم اجتماعی به میان می آید چنانچه ادوارد برمن می نویسد:
«یک علم اجتماعی بی طرف هرگز وجود نداشته و هیچ گاه نیز وجود نخواهد داشت. بی طرفی در علوم اجتماعی به دلایل منطقی غیرممکن است زیرا هر نظر خاص، از یک نظرگاه خاص برمی خیزد و بنابراین پژوهش علمی مانند هر اقدام عقلایی دیگر نمی تواند بی طرف باشد جهت گیریها و دیدگاهها، علایق ما; موضوع مورد بررسی را معین می کند و ارزشگذاری ها از طریق انتخاب روش، گزینش مسایل، تعریف مفاهیم و همچنین جمع آوری شواهد به پژوهش راه پیدا می کند و به هیچ وجه محدود به استنتاجهای عملی یا سیاسی استخراج شده از یافته های نظری نیست. اما آن چیزی که زمینه ساز مشکل می شود و موجبات عدم توجه و انحراف اذهان را فراهم می سازد، این است که زیرساخت ارزشی که عملا و ضرورتا نگرش ما را بر علوم اجتماعی معین می کند، قابل کتمان است ». (12)
به همین جهت است که شومپیتر به کارگیری نظریه های اقتصادی را جدای از ساختار بنیادین آنها و تشریح این نظریه ها را عملی لغو و بی فایده می شمرد و یکی از ملاحظات اساسی جهت حل مشکلات علم اقتصاد را به دست آوردن قدرت کافی جهت تشخیص کاربردهای قضایای علمی اقتصاد از آیینهای فلسفی آن ذکر می کند. (13)
واگر چنین است که ارزشها تاثیری عمیق بر علم اقتصاد می گذارند، باید محدودیت کاربرد تئوریها و نظریه ها را در علم اقتصاد جدی گرفته، اندیشمندان کشورهای جهان سوم باید با تلاش شگرف، مواجهه انتقادی با تئوریهای علم اقتصاد را آغاز کنند. حساسیتی که تاکنون وجود نداشته است; از این جهت گالبرایت می نویسد:
«من قبلا به تعداد قابل ملاحظه ای از دانشجویانی که از کشورهای فقیر به هاروارد می آمدند توصیه می کردم اقتصاد بخوانند اما آنها مشغول خواندن تئوریها و مدلهای اقتصاد پیشرفته ای می شدند که اگر عملی باشند، فقط می توانند در ایالات متحده و یا سایر کشورهای پیشرفته به مرحله عمل درآیند.» (14)
این موضوع برای جهان سومی ها حائز اهمیت فراوان می باشد زیرا بی توجهی به محدودیت کاربرد علم اقتصاد، منجر به عمیق تر شدن پدیده توسعه نیافتگی می شود. در کتاب «سلطه یا مشارکت » که حاصل تلاشهای علمی جمعی از اندیشمندان و صاحب نظران جهان سومی است که جهت تحلیل مسایل کشورهای توسعه نیافته، به دعوت سازمان یونسکو، گرد هم جمع آمده بودند چنین آمده است:
«درمیان کلیه علوم و فنونی که به کشورهای جهان سوم منتقل می شوند، انتقال دانش اقتصاد با شیوه های کنونی یکی از بزرگترین موانع عقب ماندگی این کشورها است و مادام که شیوه کنونی انتقال دانش مزبور تغییر نکند، فایق آمدن بر دشواریهای اساسی و بنیادین موجود در کشورهای ضعیف، امری محال و ناشدنی خواهدبود.» (15)


ادامه مطلب
نظرات 0