بنده امروز نوشته ای رو از سایت کانون فرهنگی قرآنی الزهرا خوندم (خواندم ) ... خیلی زیبا بود .... دلم نیومد اونو تو وبلاگم نذارمش .... از کلیه دوستان هم میخوام که اینو لینکش کنن .... فقط بنده عنوانش رو عوض کردم ..... ولی قبل از اینکه مطلب رو بذارم میخوام یه چیزی بگم و اون اینه که نمیدونم چرا بعضی ها تا به یه جایی می رسن ... دیگه همه چیزشون که همون دینشونه کنار میذارن .... آیا در زندگی غرب چیزی رو دیدن که ما ندیدیم ....... اگه دیدن به ما هم بگن ........ به راستی که بعضی ها " صمٌ بکمٌ عمیٌ فَهم لایرجعون اند ............ یاعلی
معلممان امروز با یک کت شلوار نو آمد سر کلاس و یک گل هم روی یقه کتش بود صورت را ۷ یا ۸ تیغه کرده بود سیبیل و موی خودش را به رنگ شماره ۱ پر کلاغی رنگ کرده بود کلا در فلان جا عروسی بود !
روی تخته عکسی را نصب کرد و با خنده نشست روی صندلیش. آن مرد اخمو که تا به حال نمیخندید شاد بود! داستان چیست؟یکی از بچه پرسید آقا این عکس چیست روی تخته؟ معلم با لبخند و با غرور جواب داد این عکس یک ایرانی واقعی و یک مرد با صلابت و فکور ،دانشمند ،علامه ،خوش تیپ با فرهنگ و آزاد اندیش است.احمد از ته کلاس پرسید یعنی کی آقا؟
معلم لبخندش را قورت داد و گفت بچه : این اصغر فرهادیه …. نمیشناسید …..
بچه ها همه با تعجب گفتند: نه
معلم که ناراحت شده بود دفتر حضور غیاب را باز کرد و می خواست شروع کند ….. که جواد از ته کلاس پرسید: آقا این اصغر خان چیکار کرده؟ معلم خرکیف شد و گفت:پسرم ایشون نام ایران را بلندآوازه کرده است.
بچه ای از سمت راست کلاس پرسید یعنی مدال آورده؟معلم گفت بالاتر عزیزم! ایشون اسکار گرفته است. بچه ها حال کردن گفتند: از کجا آورده؟ گفت از آمریکا …
معلم بلند شد چند قدمی زد و گفت:
این مرد یک اسطوره است تمام هستی خود را برای ایران داده . محمد از ته کلاس گفت یعنی شهید شده است؟معلم گفت نه پسرم این اسطوره زنده است.
یکی از بچه هاگفت :خوب شهدا هم زنده هستند.معلم که کم کم داشت عصبی می شد گفت: این چرت و پرت ها قدیمی شده باید به فکر دموکراسی بود! یکی بی اجازه گفت: دموکراسی را در فیلم می شود ؟معلم که آمپرش روی نود درصد بود گفت : هر چیزی می تواند نشانه دموکراسی باشد ندیدی جناب استادفرهادی گفت ما عاشقان دموکراسی و آزادی هستیم؟
پس او اسطوره زنده ماست . نوه یک شهید گفت اصغر آقا ترکش خورده یا چند گلوله برای آزادی ملت ها شکلیک کرده است؟ معلم که عینکش را برداشته بود گفت: او با قلمش میجنگد و من با صدای رسا گفتم ببخشیدآقا کدام قلم؟معلم باعصبانیت گفت قلم آزادیخواهی و اینکه بفهمانی دیکتاتوری نمیماند و غبار دیکتاتوری ایران را گرفته ….
یکی از بچه ها بی مقدمه گفت آقا بوسیدن زن ها حرام است؟
معلم آب دهنش را غورت داد و گفت:در عصر امروز ما این چه حرفی است ؟استاد فرهادی باید نشون بده ما صلح طلبیم بوسیدن قهرمان هم خیلی خوبه.
محمد گفت : آقا راست میگه بچه ها مادر بزرگم وقتی داشت خواهر زاده شهیدش رو می بوسید گفت دارم یک قهرمان رو میبوسم .
معلم که دست پاچه شده بود گفت مهم اینکه نام مارو بلند آوازه کرده است هرجوری باشه …… فریبرز گفت ولی احمدی روشن هم یک قهرمان ملی بود …… معلم با یک هوار حرفش را قطع کرد و گفت ما انرژی هسته ای نمیخایم ما نفت داریم سکوتی مهیب کلاس را گرفت و معلم با بغضی همراه با عصبانیت گفت: امروز چی داریم داوود با صدای آرام از نیمکت اول گفت: املا آقا معلم !
معلم گفت :برگه ها روی میز …. بنویسید…. اصغر فرهاید یک ایرانی واقعی وملی است …..
دیروز همه بچه ها برگه ها راسفید تحویل دادند…
بلیه اقتصادی ما وابستگی به نفت است
*گردآوری کننده؛ حسین لطفی/
فاطمه امیریرز/ تببین بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب(4)؛
در مورد این بخش از بیانات ایشان، نکتهها و سؤالهایی وجود دارد که از چند جهت قابل توجه و تبیین است:
سؤال اول؛ جمهوری اسلامی از چه تواناییها و ظرفیتهایی برخوردار است که به او امکان مقابله با دشمن در هر سطحی از تهاجم را میدهد؟
سؤال دوم؛ اگر آمریکا و اسراییل در حمله به ایران از سلاح اتمی استفاده کنند، با توجه به تأکید رهبر انقلاب مبنی بر نداشتن سلاح هستهای، ایران چگونه پاسخی در همان سطح خواهد داشت؟
با توجه به اهمیت کمتر سؤال دوم و جواب به نسبت بدیهی آن ابتدا به بررسی سؤال اول میپردازیم؛
طبق آخرین نظریههای تسلیحات و بازدارندگی اتمی، داشتن سلاح هستهای در جهان امروز به معنای کاربرد آن نیست، بی منطقترین نظامهای سیاسی هم دنبال کاربرد سلاحهای هستهای نیستند بلکه بحث بر سر «بازدارندگی» این سلاحهاست. چرا که امروز با توجه به زرادخانههای هستهای در سراسر جهان، کوچکترین اشتباه در کاربرد این سلاح به معنای نابودی تمام بشریت و به خطر افتادن حیات بر روی زمین است.
در پاسخ به سؤال اول بایستی مروری بر تواناییها و ظرفیتهای دفاعی ایران داشته باشیم تا توان مقابلهی ایران در «همان سطح» هجوم دشمن را درک کنیم. در این زمینه به عنوان تنها طرح بحث، به چند عامل قدرت که مورد توجه نظریهپردازان علوم سیاسی است، اشاره میگردد و پاسخ مفصل و تشریح دقیق این عوامل به عهدهی متخصصان مباحث استراتژیک و دفاعی گذاشته میشود.
عوامل قدرت جمهوری اسلامی به لحاظ تئوریک
1. وسعت سرزمین؛
این عامل طبق قدیمیترین نظریههای علم سیاست، به دلیل بالا بردن «عمق نفوذ» کشور، عامل قدرت محسوب میشود. ایران با داشتن وسعت بالای 1600000 کیلومتر مربع، کشوری پهناور محسوب میگردد و از این منظر با کشورهایی مانند عراق، افغانستان و ... قابل مقایسه نیست. نکتهیحایز اهمیت در این زمینه، توسعه و آبادانی تقریباً یکنواخت تمام مناطق جغرافیایی ایران اعم از شرق و غرب، شمال و جنوب و فاصلهی طبقاتی کمتر در سراسر ایران است؛ فاصلهای که به ویژه در سالهای اخیر، سیر نزولی هم یافته است، یعنی اینگونه نیست که پیشرفت صنعتی و یا نظامی که امکان دفاع را فراهم میآورد، تنها به مرکز و پایتخت کشور اختصاص داشته باشد. تمام نقاط کشور بدون اتکا به پایتخت از ظرفیت مقابله با دشمن برخوردار است.
2. جمعیت کمّی و کیفی؛
درصد بالای باسوادی، شهرنشینی و... عوامل مهم دیگری در بالا بردن قدرت دفاعی جمعیت 75 میلیونی ایران به حساب میآید. جمعیت هر چند به تنهایی عامل قدرت نیست، اما ایران در تمامی حوزههای تخصصی مانند نظامی، صنعتی و فنآوری، دارای نیروی انسانی بومی است، در حالی که بسیاری از کشورهای همسایه که در سایهی نفت تکنولوژی بالایی دارند، نیروی انسانی کافی برای این تکنولوژی ندارند و مجبور به واردات نیروی انسانی هستند. بنابراین جمعیت ایران فقط کمّی نیست، بلکه کیفی نیز هست. به عامل جمعیت باید وجود نهادهای بسیجگر مانند نیروی مقاومت بسیج، هیأتهای مذهبی و... را هم افزود که امکان بهرهگیری از این ظرفیت را فراهم میسازد.
3. استقلال اقتصادی؛
قرار گرفتن در یک منطقهی جغرافیایی 4 فصل و تنوع تولیدات و محصولات کشاورزی، باغی و شیلات حاصل از آن، در کنار تجارب تاریخی استقلال و خودکفایی به اضافهی آثار ناخواستهی تحریمهای غرب در 30 سال گذشته، برای ایران وضعیتی را رقم زده است که نتیجهی آن استقلال اقتصادی نسبی است. حتی با وجود وابستگی ایران به نفت، این محصول تنها مایع رگ حیاتی کشور نیست. ایران حتی اگر روزی هیچ نفتی هم صادر نکند، دچار قحطی مطلق و فروپاشی اقتصادی نمیشود و قادر به تأمین حداقل نیازهای مردم است. این مسأله عامل مهمی در ایجاد قدرت دفاعی است.
4. توان علمی و فنآوری؛
باید به عوامل قدرت بالا، توان علمی و فنآوری ایران را هم افزود، این توان در حوزههای نظامی، صنعتی، هستهای، پزشکی، هوا و فضا، ارتباطات و مخابرات و... قابل بحث و تشریح است. ویژگی خاص ایران در توان فنآوری و علمی، استقلال و عدم وابستگی است. ایران امروز در بسیاری از شاخصههای علمی و فنآوری مانند سلولهای بنیادی، پرتاب ماهواره و... جزو چند کشور برتر جهان است، توانی که زیر فشار و تحریم شکوفا شده است. در این زمینه پیشرفتها و توان نظامی و استراتژیک و دفاعی کشور هم مطرح است که به عنوان نمونه، ایران در زمینهی ساخت موشکهای دور برد و بسیاری از سلاحهای مدرن، در زمرهی کشورهایی است که حرف اول را میزنند. این عامل در کنار نیروی انسانی متخصص بومی، قدرت دفاعی کشور را چند برابر میسازد.
5. نفوذ منطقهای و جهانی؛
ایران به دلایلی که جای بحث جداگانهای دارد، در بسیاری از مناطق جهان از نفوذ سیاسی، اقتصادی و یا معنوی برخوردار است. روابط سیاسی اقتصادی ایران در آمریکای لاتین و نفوذ معنوی و سیاسیاش در میان کشورهای اسلامی منطقه و گروههای مقاومت هم برای ایران نوعی امتیاز محسوب میشود. بیداری اسلامی اخیر در منطقه هم بر این نفوذ افزوده است.
6. ظرفیت دیپلماتیک؛
جمهوری اسلامی طی چند دههی گذشته اثبات کرده است که از یک دیپلماسی اختصاصی برخوردار است، هم بر سر یک اصول ثابت ایستاده است و هم گاه انعطافهای گیج کنندهای برای دشمن از خود بروز میدهد. سه دهه است شاخ به شاخ آمریکا ایستاده است، در عین حال بر سر مسایل مهم جهانی با مذاکرههای مشروط و محدود، دست این کشور برای خصومت بیشتر را بسته است. نمونهی آن همکاری در مسایل عراق و افغانستان است. هم بر سر مسایل هستهای در مقابل باجخواهی جهانی ایستاده است و هم هیچگاه از مذاکره و گفتوگو سر باز نزده است و ... مواردی این قبیل، بازی دیپلماتیک ایران را به نمایش گذاشته است. این نوع رویکرد دیپلماتیک در مواقع حساس مانند هجوم خارجی ممکن است دست رقیب را در حنا بگذارد و آن را در موقعیتهای غیر قابل پیشبینی قرار دهد.
7. رهبری و ایدئولوژی.
عامل قدرت دیگر ایران، وجود نظام سیاسی مستقل و مشروع و رهبری تأثیرگذار است. عامل رهبری هم به معنای رایج در علم سیاست یعنی نیروی تصمیم گیر منسجم و هماهنگ و هم به معنای خاص آن یعنی وجود جایگاهی با عنوان «ولایت فقیه» در جمهوری اسلامی مد نظر میباشد. قدرت رهبری در ایران وقتی با عامل ایدئولوژی ترکیب میشود، توان و ظرفیت دفاعی کشور را مضاعف میسازد. برای مثال رهبر جمهوری اسلامی تنها در میان قشر و یا قومیت خاص یا منطقهی جغرافیایی معین قدرت نفوذ و تأثیرگذاری ندارد، بلکه به دلیل دینی بودن این جایگاه، در میان تمامی اقشار و اقوام و همهی مناطق جغرافیایی کشور گروههایی از مردم هستند که حاضرند تا پای جان از رهبر خودشان حمایت کنند و این برنامهی دشمن را با مشکل مواجه میکند.
در کشورهایی مانند عراق و لیبی، رهبری مقابله با «ناتو» و «آمریکا» را «صدام» یا «قذافی» در دست داشتند که دیکتاتورهایی بودند که قبل از هجوم بیگانگان مشروعیت خودشان را از دست داده بودند و یا اگر قذافی اندک حامیانی هم داشت، هویت قبیلهای داشتند و تنها در یک منطقه متمرکز شده بودند و یا در افغانستان مخالفان اشغال زیر رهبری «القاعده» و «بنلادن» بودند که فقط در بین بخشی از مردم افغانستان نفوذ داشت.
رهبر ایران نخست، بالاترین مقام رسمی و قانونی کشور است؛ دوم، رهبر دینی است و به خاطر کاریزمای ایدئولوژیک در همه جای کشور نفوذ دارد و سوم، یک سیاست مدار شناخته شده است. عوامل یاد شده در قدرتمندی کشورها بسیار مؤثر است و در ترکیب با شرایط دیگر میتواند یک کشور را در موقعیت هژمونیک قرار دهد. بسیاری از کشورهای قدرتمند که در مقاطعی نقش مهمی در رهبری و مدیریت سیستم بینالمللی بر عهده داشتهاند، مانند شوروی سابق، آمریکا، چین و روسیه از این امتیازات بهرهمند هستند. جمهوری اسلامی هم با داشتن چنین موقعیتی است که امروز به ابرقدرتها تنه میزند و به تعبیر رهبر انقلاب مانند شیر در برابر آنها ایستاده است.(*)
*فاطمه امیریرز، کارشناس ارشد روابط بینالملل
حسین عربی/ تبیین بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب(3)؛
جدول شماره 1: عناوین سالها و تناسب آن با موضوعات اقتصادی
تحولات در درون کشور:
· ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی (باز تعریف اصول اقتصادی)؛
· ورود نیروی کار فراوان و جوان (متولدین دههی 60) به بازار کار؛
· مسألهی ازدواج و تهیهی مسکن برای گروه فوق؛
· لزوم تغییر، نوسازی و سرمایهگذاری در بسیاری از صنایع داخلی؛
· تغییر نیازها و الگوی مصرفی در کشور؛
· تورم موجود در کشور که ریشهی بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور میباشد؛
· لزوم مبارزه با فساد و رانت (به خصوص در اقتصاد) در کشور؛
· مسألهی انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 که تقریباً یک سال انرژی کشور را به خود مشغول داشت.
تحولات در خارج از کشور:
· مسألهی تحریمهای غرب و اتحادیهی اروپا علیه کشور؛
· وقوع بحرانهای فراگیر اقتصادی در غرب و سرایت آن به اقتصاد دیگر نقاط دنیا؛
· وقوع ناآرامیها و تحولات اجتماعی در کشورهای همجوار و عربی (بیداری اسلامی یا بهار عربی)؛
· اقتصاد کشورهای همسایه و رقیب ایران (مانند ترکیه، عربستان، امارات متحده عربی) در دستیابی به اهداف مشخص شده در سند چشم انداز؛
· تغییرات سریع در تکنولوژیهای تولید و علوم جدید.
با این وجود، آنچه اهمیت بسیار دارد، نوع برخورد و تعامل جامعهی بینالملل و کشور ایران میباشد. در طول تاریخ پرفراز و نشیب کشور ایران، همواره نوع نگاه و تعاملهای متفاوتی به جامعهی جهانی و به خصوص کشورهای غرب مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و ... و از سوی دیگر با کشورهای شرق مانند روسیه، چین، ژاپن و ... وجود داشته است. جنگ، دوستی، قراردادهای ننگین، غرب شیفتگی و شرق شیفتگی، موازنهی منفی، ترس، مدارا و ... بر روابط ایران با این کشورها حاکم بوده است.با این حال شاید بتوان عمده ریشه عقبماندگی کشور و یا فاصلههای ایجاد شده در عرصههای مختلف را در همین نوع روابط با جامعه بینالملل پیدا نمود. با این حال این نوشته قصد پرداختن به این موضوع را ندارد.
رویارویی اول: نظامی
اولین نوع رویارویی که از آغازین سالها و روزهای وقوع انقلاب اسلامی بر روابط ایران و جامعه جهانی حاکم شد، رویارویی نظامی بوده است. مصداقهای این نوع رویارویی ایران با غرب را میتوان در تهاجم عراق به ایران و جنگ تحمیلی هشت ساله، حمله نظامی آمریکا به ایران و شکست آنان در طبس، حمله نظامی ناو آمریکایی به هواپیمای غیر نظامی و موارد اینچنینی مشاهده نمود. اما نکته مهمی که میتوان از این نوع رویارویی دریافت این بوده است که غرب با مواجهه نظامی نتوانسته است به اهداف خود برسد.
رویارویی دوم: غیر نظامی
پس از ناکامی غرب برای رسیدن به اهداف خود، نوع رویارویی و گفتمان غرب با ایران تغییر نمود. هر چند در طول سالیان پس از جنگ تحمیلی، در این نوع رویارویی شاهد فراز و فرودهایی بودهایم، لکن دیگر شاهد وقوع رویارویی نظامی نبودهایم. هر چند که تهدیدات نظامی غرب همواره در سیاستهای «هویج و چماق» گوشهای از معادلات را پر کرده است. در رویارویی و گفتمان غیر نظامی که بر روابط ایران و غرب پس از جنگ تحمیلی حاکم بوده است، همواره اقتصاد یکی از جنبههای مورد هدف بوده است. به عبارت دیگر، دنیای غرب در کنار استفاده از تحریمهای اقتصادی که به صورت یک طرفه اعمال میشوند، از سایر ابزار نیز جهت رسیدن به اهداف خود به تناوب استفاده میکند.
نکتهی قابل تأمل این است که از حدود پنج شش سال پیش، غرب استفاده از جنبههای اقتصادی را به عنوان مهمترین ابزار رسیدن به اهداف خود مورد توجه ویژه قرار داده است. به گونهای که تلاش غرب برای ضربه زدن به اقتصاد ایران و فلج نمودن اقتصاد را به وضوح میتوان مشاهده نمود. البته با رویهی و لعاب «حمایت از مردم ایران». ناخودآگاه یاد آن ضربالمثل معروف «دم خروس رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس رو» میافتیم.
از موضوعات گفته شده در فوق این نتیجه را میتوان گرفت که کشور ما اکنون در یک وضعیت گذار قرار دارد. از یک طرف الزامات درونی کشور است که نیاز به اصلاحات اقتصادی را در درجهی اولویت کشور قرار داده است و از طرف دیگر، فشارهای وارده خارجی است که نیاز به توجه اقتصاد را دو چندان نموده است. رهبری نیز با مورد توجه قرار دادن اقتصاد در شعارهای چند سال اخیر نشان دادهاند که موضوع اقتصاد اگرچه مورد هدف غرب قرار گرفته است و سعی در ضربه زدن به نظام از این طریق را دارند، لکن اولویتهای داخلی نیز در تعیین چنین شعارهایی کمتر از تحولات بینالمللی نمیباشد.
پس به صورت خلاصه میتوان گفت که الزامات داخلی و فشارهای تحمیلی خارجی باعث گردید که اقتصاد به عنوان دغدغهی اول کشور معرفی شود. دغدغهای که حتی در دین اسلام و فرهنگ ایرانی مورد تأکید قرار گرفته است. به گونهای که کسی که معاش ندارد، آخرت نیز ندارد (من لا معاش له؛ لا معاد له). حال برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی داشتن اقتصاد به عنوان یک وسیله (و نه هدف) در دین اسلام مورد تأکید قرار گرفته است.
تولید ناخالص داخلی و رشد این متغیر به عنوان دو متغیر کلیدی در اقتصاد هستند که نتیجهی اقدامات و برنامههای اجرا شده در کشور را نشان میدهند. به عبارت دیگر، این دو متغیر نشان دهنده توجه به تولید در داخل هستند. هر چه به تولید بهای بیشتری داده شود، نتیجهی آن داشتن GDP و رشد اقتصادی بالاتر میباشد. با توجه و حمایت از تولید، مشکلات بیکاری و تورم نیز از اقتصاد ریشه کن خواهند شد.
از سوی دیگر حمایت از تولید را در سخنان رهبری میتوان اشاره و نشانهای دانست از گلایههای تولیدکنندگان و کشاورزان در چند سال اخیر و به خصوص پس از هدفمندی یارانهها دانست. امید که در سال پیش رو بتوان حمایتهای لازم از سوی مردم و مسؤولان به این بخش از جامعه (تولیدکنندگان) انجام گیرد تا بتوان هم به اهداف مشخص شده برای کشور در برنامههای توسعهی پنج ساله و بیست ساله دست یافت و هم بر تحریمهای تحمیلی غرب فائق آمد و آن را بی اثر نمود.(*)
حسین عربی؛ کارشناس ارشد اقتصاد
پیشرفتهایی که دنیا را مبهوت کرد
امین عسگری/
این در حالی است که نفس این عمل یعنی نامگذاری و برگزیدن شعار برای یک سال، از دیدگاه علوم راهبردی موضوعی جدی و گاه لازم تلقی میشود به طوری که در بسیاری از موارد یک سازمان و نهاد و حتی یک حرکت و جریان را از طریق شعارهای مطرح شدهاش مورد نقد محتوایی قرار میدهند و صد البته عملکرد آن را نیز با میزان تحقق همان شعار مورد سنجش قرار میدهند.
از این منظر شاید بتوان طرح یک شعار و نامیدن یک سال را به نامی خاص، نشانهای از عزم و ارادهی رهبری یک نظام برای هدفمند نمودن حرکت و سو گیری مجموعهی نظام و نیز هدفمند نمایاندن به ناظران بیرونی تلقی نمود.اما آنچه که بیش از خود این اقدام اهمیت دارد و نام و شعار امسال را قدری با قبل متفاوت ساخته است، نحوهی طرح آن است. به طوری که این تفاوت هم در مقدمهچینی و طرح مسأله و هم به هنگام تشریح ابعاد آن کاملاً به چشم میخورد.
اول، به ارایهی تصویری از وضع موجود و مطلوب حوزههای مختلف حاکمیتی در کشور پرداختند و با اتکا به دلایل مختلف و برشمردن ضعفها و قوتها، حوزهی اقتصاد را همچون سال گذشته نسبت به سایر حوزهها بیشتر نیازمند توجه دانستند.
دوم، به بررسی تهدیدها و فرصتهای مختلفی که در پیش روی اقتصاد ایران قرار دارد پرداختند.
بهطور مسلم مسایل گفته شده از نگاه رهبر انقلاب مخفی نمانده است و به عنوان مثال شاید به همین دلیل بوده است که بعد از سپری شدن سالی که با نام مقدس مولای متقیان نامیده شده بود، مجدداً سالی را به نام سیره عملی ایشان اختصاص دادند تا شاید منظور اصلی از نامگذاری سالها درک گردد. اما این بار شاهد آن هستیم که نه فقط وظیفه تشریح دلایل و اهمیت نامگذاری سال را به عهده گرفتند (و از این رهگذر جلوی اتلاف صدها میلیون بودجهای را که قرار بود به این موضوع اختصاص یابد گرفتند) بلکه راهکارهای اجرایی شدن و موانع تحقق آن را نیز در قالب بررسی سیستمی مسأله و الزامات نگاه سیستمی به روشنی بیان کردند.
در این راستا و از همین رو بود که ایشان بر اجرای اقداماتی همزمان در چند حوزه تاکید نمودند. ایشان شرط موفقیت و عملی شدن این شعار یعنی حمایت از تولید داخلی را تلاش همزمان سه رکن اصلی و ذیاثر یعنی دولت، مردم و بازار (بخش خصوصی) عنوان نمودند که در ادبیات توسعه اقتصادی از آنها به عنوان اضلاع سهگانهی مثلث توسعه یاد میشود.دلیل این تاکید را باید رویکردهای یکجانبه و تک بعدی دولتمردان به مسأله توسعه اقتصادی در طول سالهای گذشته دانست. به عنوان مثال برخی از دولتها بدون توجه به مردم گمان میکردند که تنها با اتکا بر بخش خصوصی و یا اصطلاحاً بازار، میتوانند مشکلات اقتصادی را حل کنند.
ناگفته نماند که طرح نظریه اضلاع سهگانه نیز در واقع پاسخی به مسایل قدیمی و ریشهدار علم اقتصاد است. از دیر باز درباره جایگاه دولت میان علمای اقتصاد بحثهای زیادی در جریان بوده است که روی دیگر این سکه نقش بخش خصوصی و اساساً نظام بازار میباشد. همچنین در اقتصاد سیاسی بحثهای فراوانی پیرامون چگونگی ایفای نقش مردم در توسعهی اقتصادی صورت گرفته است. آنچه مسلم است تا زمانی که حدود و ثغور اضلاع سهگانه مشخص نگردد نظام اقتصادی سامان نمییابد.
*امین عسگری؛ کارشناس ارشد اقتصاد و مدرس دانشگاه/
ا آغاز دهه ای با عزت و افتخار حسینی و ختم آن به جهاد اقتصادی ا
عزّت و افتخار حسینى، نهضت خدمتگزاری، پاسخگویی، همبستگى ملى و مشارکت عمومى، پیامبر اعظم (ص)، اتحاد ملى و انسجام اسلامى، نوآوری و شکوفایی و... عناوینی که مسیر پیشرفت کشور را در دهه اخیر روشن کرده است.
خبرگزاری شبستان: همه ساله پس از اعلام رسمی تحویل سال نو از رسانه ملی و قرائت دعای معروف "یا مقلب القلوب"، پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب که همراه با آن عنوان انتخابی سال نیز مشخص می شود، روی آنتن تمامی شبکه های رسانه ملی می رود.
عنوان سال توسط ایشان که با بررسی ابعاد مختلف سیاسیف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در داخل کشور و نیز در صحنه بین المللی انتخاب می شود، چشم انداز فعالیت کشور را در طول سال در بخش های مختلف، قوای سه گانه و به طور کلی تمامی دستگاه ها و نهادها را مشخص می کند. عناوینی که دریچه ای جدید را در مسیر قطار پیشرفت های کشور می گشاید.
از این رو در گزارش ذیل کوشیده ایم عناوین انتخابی سال ها توسط آیت الله خامنه ای را در دهه 90 مرور کنیم. عناوینی که به خوبی نشان می دهد که ایران امروز بر مبنای چه نقشه ای راه را طی کرده و اینگونه به قلل رفیع موفقیت دست یافته است.
سال 1381: سال عزّت و افتخار حسینى
امسال، سال شمسى ما، هم در فروردین و هم در آخر سال در اسفند، با عاشوراى حسینى مقارن و مصادف است. بنابراین جا دارد که ما امسال را «سال عزّت و افتخار حسینى» بدانیم. امیدواریم ملت عزیز ما با تمسّک به معنویتِ حسینبنعلى علیهالسّلام و با آشنایى بیشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندى را براى خود کسب کند؛ همچنان که بحمداللَّه به برکت آن حضرت و به برکت اسلام و قرآن، از عزّت و افتخار معنوى برخوردار بوده و هست.
سال 1382: نهضت خدمتگزاری
نکتهاى که امسال اضافه مىکنم و به آن تأکید مىورزم، این است که همهى مسؤولان در سه قوّه، باید نهضتى را براى خدمترسانى به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامهها را در پیشرو داشته باشیم و اجرا کنیم؛ باید در میان آنها آنچه خدمترسانىِ عمیقتر و ماندگارتر و زودبازدهتر محسوب مىشود، اولویّت پیدا کند. به ویژه این کارها باید بیشتر در خدمت قشرهاى مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گیرد. این اقدامات باید مدبّرانه و با برنامهریزى انجام شود و گزارش آن نیز به مردم ارائه گردد. مسؤولان باید مردم را در قبال یک گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت کنند تا مردم بتوانند کارآمدىِ نظام را به چشم ببینند و نسبت به آن قضاوت نمایند.
نهضت خدمترسانى به مردم یک مبارزهى بزرگ و سنگین است؛ زیرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضى گروههاى خاص تضاد پیدا مىکند و اینجاست که باید با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد میدان شد.
سال 1383: پاسخگویی
آنچه که در این سال مناسب و لازم است که انجام بگیرد، این است که مسؤولان بخشهاى مختلف به مردم گزارش بدهند که در دوران مسؤولیتى که در حالِ پایان یافتن است یا پایان یافته، چه خدمت بزرگ و چه کار شایستهییى را براى مردم انجام دادهاند. دولت خدمتگزار، قوهى قضائیه و مجلس شوراى اسلامى به مردم پاسخ دهند که آنچه را که به عنوان شعار کار خود بر زبان آوردهاند و همچنین آنچه را که مطالبات عمدهى رهبرى در این سالها بوده است، چگونه تحقق بخشیدهاند. مسؤولان دولتى و قوهى قضائیه و مجلس شوراى اسلامى به مردم بگویند که براى خدمت به عموم ملت ایران، براى تولید علم، براى استقرار عدالت و رفع فقر و فساد و تبعیض در جامعه - که اصلاح واقعى در جامعه اینهاست - براى نهضت عدالتخواهى و براى نهضت مبارزه با فساد، چه اقدامات عمدهییى را انجام دادهاند. درواقع سال 83، سال پاسخگویى سه قوه به ملت ایران است. مطمئناً در این پاسخگویى، حقایق شیرین و بسیارى براى مردم روشن خواهد شد و خدمات بزرگى که انجام گرفته است، به مردم گفته خواهد شد. در این پاسخگویى، مسؤولان به کمبودها و نواقصى در کار خود پىخواهند برد، که آنها را برطرف خواهند کرد و مردم هم با آشنایى بیشتر با عملکرد دستگاهها، منتظر شروع دورههاى جدید و کارهاى جدید و مسؤولیتهاى جدید خواهند بود. البته ملت و دولت و نیز مسؤولان و آحاد مردم، مىدانند که چه کردهاند و مىدانند که چه باید بکنند و چه پیش روى آنهاست.
سال 1384: همبستگى ملى و مشارکت عمومى
آنچه براى مردم و مسؤولان - هر دو - حایز اهمیت است، عبارت است از همکارى؛ یعنى وحدت ملى و همبستگى عمومى ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه ى این راه از یک طرف، و همکارى مردم و مسؤولان از سوى دیگر، مى تواند ما را در پیشرفت این راه و پیشبرد این اهدافِ والا کمک کند. بنابراین امسال »همبستگى ملى و مشارکت عمومى« مى تواند شعار بزرگ ملت ایران باشد. یقیناً مشارکت عمومى مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونى که این دولت و همچنین دولت آینده در پیش رو دارد - و همبستگى ملى آنان خواهد توانست به پیشرفت برنامه ها کمک کند.
سال 1385: سال پیامبر اعظم (ص)
در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زندهتر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّهى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسانها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همهى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایهى این نام و این یاد، ملت ما درسهاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درسهاى زندگى و برنامههاى جارى خود تبدیل کند. ملت ما به شاگردى مکتب نبوى و درس محمّدى (صلّىاللَّهعلیهوآله) افتخار مىکند. ملت ما پرچم اسلام را در میان امت اسلامى با استقامت و استحکام برافراشته است؛ سختىها را تحمل کرده است و کامیابىهاى حضور در این میدان شرف و افتخار را دیده است و به فضل الهى، کامیابىهاى بیشتر در راه است.
سال 1386: اتحاد ملى و انسجام اسلامى
ملت ما باید هشیار باشد. تلاش براى سازندگى کشور و عمدهتر و مهمتر از آن، تلاش براى اتحاد کلمه و یکپارچگى ملى و اتحاد امت اسلامى ادامه یابد. عاقلانه، هوشیارانه، خردمندانه و مدبرانه بایستى این اتحاد را حفظ کرد و روزبهروز تقویت کرد. من به همین جهت به مسألهى اتحاد کلمهى ملتمان اهمیت مىدهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملى و انسجام اسلامى» است؛ یعنى در درون ملت ما اتحاد کلمهى همهى آحاد ملت و قومیتهاى گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملى؛ و در سطح بینالمللى، انسجام میان همهى مسلمانان و روابط برادرانهى میان آحاد امت اسلامى از مذاهب گوناگون و وحدت کلمهى آنها.
سال 1387: سال نوآوری و شکوفایی
من برای این سال دو چیز را انتظار میبرم: یکی اینکه در همهی بخشهایی که گفتیم باید نوآوری بوجود بیاید؛ مسئولان دولتی در روشهای اقتصادی، در روشهای سیاسی و دیپلماسی، در پیشبرد کشور به سمت علم و تحقیق، در گسترش فرهنگ مطلوب در میان کشور، در ارائهی خدمات به همهی قشرها بخصوص قشرهای محروم و مظلوم، در آبادانی کشور، آحاد مردم در دانشگاهها، در بنگاههای اقتصادی، در دستگاههای گوناگون اجتماعی و خدماتی، هر کدامی نیاز دارند در کار خود و در عرصهی فعالیت خود نوآوری کنند؛ این نقطهی اولی است که مورد انتظار ماست. در این سال باید نوآوری فضای کشور را فرا بگیرد و همه خود را موظف بدانند که کارهای نو و ابتکاری را ـ در سایهی مدیریت صحیح و تدبیر درست ـ در فعالیت کشور وارد کنند. انتظار دوم این است که فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، کارهایی که دولت کرده است، سرمایهگذاریهای بزرگی که مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهای مختلف ـ چه سرمایهگذاری مادی، چه سرمایهگذاری معنوی ـ انجام دادهاند، اینها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند. برخی از کارها امروز آغاز میشود، لکن بزودی نتیجهی خود را نشان نمیدهد؛ کارهایی که در سالهای اخیر انجام گرفته است و همچنین بسیاری از کارهایی که در طول سال های گذشته انجام گرفته است، باید نتایج خود را بتدریج به مردم نشان بدهد و کام مردم را شیرین کند؛ باید آنچه را که کاشتهایم، شکوفا بشود و به مردم ثمر بدهد. لذا من امسال را «سال نوآوری و شکوفایی» مینامم و انتظار دارم که انشاءالله هم در زمینهی نوآوری و هم در زمینهی شکوفایی، ملت ما شاهد نتایج شیرینی باشند و سال را انشاءالله به بهترین وجهی، با عزت، با موفقیت، با کامیابی و شادابی و با توان بیشتر به پایان ببرند.
سال 1388: اصلاح الگوی مصرف
ما بایستى الگوى مصرف را اصلاح کنیم. ما بایستى به سمت اصلاح الگوى مصرف حرکت کنیم. مسئولین کشور در درجهى اول - چه قوهى مقننه، چه قوهى مجریه، و چه سایر مسئولین کشور؛ قوهى قضائیه و غیر آنها - و اشخاص و شخصیتها در رتبههاى مختلف اجتماعى، و آحاد مردم ما از فقیر و غنى، بایستى به این اصل توجه کنند که باید الگوى مصرف را اصلاح کنند. اینجور مصرف کردن در همهى زمینهها - در امور ضرورى زندگى، در زیادىهاى زندگى - مصرف کردن بىرویّه و بدون منطق و بدون تدبیر عقلانى، به ضرر کشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولین درخواست میکنم، خواهش میکنم که در این زمینه فعالیت خودشان را در این سال زیاد کنند، افزایش بدهند و براى اصلاح الگوى مصرف برنامهریزى کنند.
لذا من این سال را، سال «حرکت مردم و مسئولین به سوى اصلاح الگوى مصرف» میدانم و امیدوارم که این عنوان - که «اصلاح الگوى مصرف» است - براى همهى ما دستورالعمل باشد و همهى ما بتوانیم برطبق این شعار مهم و حیاتى و اساسى براى کشور عمل کنیم و از منابع کشورمان به بهترین وجهى استفاده نمائیم.
سال 1389: سال همت مضاعف، کار مضاعف
امسال براى اینکه ما بتوانیم آنچه را که در این دعاى شریف به ما تعلیم داده شده است و وظیفهى ماست، انجام بدهیم، براى اینکه بتوانیم بر طبق اقتضائات کشور و ظرفیتهاى کشور حرکت کنیم، احتیاج داریم به اینکه همت خودمان را چند برابر کنیم؛ کار را متراکمتر و پرتلاشتر کنیم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذارى میکنم. به امید اینکه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سیاسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همهى عرصهها، مسئولین کشور به همراه مردم عزیزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با کار بیشتر و متراکمتر، راههاى نرفتهاى را بپیمایند و به هدفهاى بزرگ خود انشاءاللَّه نزدیکتر شوند. ما به این همت مضاعف نیازمندیم. کشور به این کار مضاعف نیازمند است.
سال 1390: جهاد اقتصادی
آنچه که در عرصهی مجموعهی مسائل کشور انسان مشاهده میکند، که در سال 90 باید ما آن را وجههی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جملهی اساسیترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابلهی با کشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصهی فرهنگی هم فعالند، در عرصهی سیاسی هم فعالند، در عرصهی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصهی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینهسازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربهای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواستهی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجهای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسیترین مسائل کشور، و محور همهی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصهی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.
پایان پیام/
اصفهان - خبرگزاری مهر: امام جمعه موقت اصفهان با اشاره به نامگذاری سال 91 به نام "سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" گفت: جهت گیری از یک طرف مصلحت داخلی کشور را و از طرف دیگر مقابله با نقشههای دشمنان را نشان میدهد. | |
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سید ابوالحسن مهدوی در خطبههای این هفته نماز جمعه اصفهان افزود: چندین سال است که مقام معظم رهبری عنوان سال را جهت اقتصادی داده چنانچه سال گذشته نیز سال جهاد اقتصادی نامگذاری شد. وی ادامه داد: امسال نیز سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ملی نامگذاری شده است که این جهت گیری از یک طرف مصلحت داخلی کشور را نشان میدهد و از طرف دیگر مقابله با نقشههای دشمنان را نشان میدهد. نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: دشمن با تمام قوا در تلاش است و تمرکز خود را نیز روی مسائل اقتصادی کشور قرار داده تا کشور را متزلزل سازد. امام جمعه موقت اصفهان یادآور شد: دشمن دنبال است تا با تمرکز بر روی مسائل اقتصادی کمبودها و تورم و فاصله طبقاتی در کشور ایجاد کند و در واقع با به وجود آوردن همین شکاف طبقاتی مردم را از حمایت از نظام و انقلاب مأیوس کند و در واقع آنان به دنبال فروپاشی نظام با دنبال کردن مسائل اقتصادی هستند. مهدوی اظهار داشت: آنچه کشورهای اروپایی و آمریکا نیز از آن رنج میبرند و همین موضوع اقتصادی است که مقدمات فروپاشی آنان را نیز فراهم کرده است. وی نامگذاری این سال را ناشی از بینش بالای مقام معظم رهبری دانست و گفت: این موضوع خود مبین بینش بالای مقام معظم رهبری در مصلحت داخلی کشور و مقابله با نقشههای دشمنان است. مهدوی یادآور شد: در این نامگذاری 10 نکته وجود دارد که مردم باید آن را مورد توجه قرار دهند. به گزارش مهر، امام جمعه موقت اصفهان در ادامه سخنان خود به تشریح این 10 نکته پرداخت و ادامه داد: لازمه نامگذاری این نام دوام جهاد اقتصادی است و باید کار مستمر انجام داد تا این مهم به نتیجه برسد. وی عنوان کرد: فراگیر بودن طرحها نیز از دیگر نکاتی است که در این نامگذاری قرار گرفته چنانچه باید این مهم در سطح جامعه عمومیت پیدا کند و عمومیت دولت و ملت دست در دست هم دهند. امام جمعه موقت اصفهان برداشتن مقدماتی جهت حمایت از تولید داخلی را سومین گام در این عرصه برشمرد. مهدوی همچنین حرکت به سمت تولید کالاهای با کیفیت را از دیگر مسائل مهمی دانست که باید به سمت آن حرکت نمود و اظهار داشت: اینکه مشاهده میشود کشور چین دو نوع کالا تولید میکند و برخی از دلالان به سمت کالاهای نا مرغوب این کشور گام برمیدارند به منزله سود بیشتر یک آفت برای این کشور به شمار میرود چرا که اکنون افکار جهانی بر خلاف جنسهای چینی قرار گرفته است. وی تصریح کرد: دستور دین اسلام این است که هر عملی را که انجام میدهیم بهترین را انجام داده و بهترین اعمال نیز عمل صالح است. مهدوی همچنین در بیان پنجمین نکته از نکاتی که میتواند شعار امسال را بهتر محقق کند یادآور شد: باید سعی داشته باشیم تا جنس و کالا ارزان به دست مشتری برسد و در واقع فروشنده نیز به سود کم قانع باشد. امام جمعه موقت اصفهان ادامه داد: در حمایت از تولید داخلی لازم است مارک و نوشتههای خارجی از روی اجناس به خصوص لباسها حذف شود، چرا که در حال حاضر چنین مارک و نوشتههای خارجی بر روی لباسهای تولید داخل فراوان است. وی ادامه داد: وجود این مارکها در نهایت سبب میشود تا جوانان گمان کنند کالاهای خارجی مرغوبتر است و به سمت آن حرکت نمایند که چنین تفکری اشتباه است و در واقع هنوز کسانی در تفکرات دهه 50 سیر میکنند. مهدوی ادامه داد: در آن زمان تولید داخلی ضعیف بود اما امروزه ما در زمینههای مختلف پیشرفت داشتهایم و اینکه هنوز برخی افکار 40 سال پیش را دارند اشتباه است و باید این تفکر را اصلاح نمود. جلوگیری از واردات بی رویه ضروری است امام جمعه موقت اصفهان هفتمین نکته را که باید به آن توجه داشته باشیم را در جلوگیری از واردات بی رویه دانست و ادامه داد: در خصوص واردات نظارت جدی نیاز است به خصوص در واردات میوه، لباس و سایر اقلام باید توجه داشته باشیم چرا که بعضاً مشاهده میشود افرادی به خاطر سود بیشتر کالاهایی را بدون توجه به تولیدات داخلی وارد میکنند که این امر در نهایت باعث میشود کارگران، کشاورزان و سرمایهگذاران داخلی با مشکل مواجه شوند. مهدوی همچنین تسهیل در امر صادرات را نیز ضروری خواند و در ادامه صرفه جویی در مصرف را نهمین نکتهای دانست که باید نسبت به آن توجه کرد. دو نرخی بودن ارز اشتباه است امام جمعه موقت اصفهان همچنین ضمن انتقاد از دو نرخی بودن قیمت ارز اظهار داشت: دهمین نکتهای که باید نسبت به آن توجه داشت همین دو نرخی بودن نرخ ارز در بازار است که چنین چیزی در هیچ کجا مرسوم نیست. مهدوی تصریح کرد: دو نرخی بودن نرخ ارز پنج ضرر دارد که این امر ابتدا باعث تحیر کسبه و بازار خواهد شد، تزلزل قیمت صادق را نیز به همراه دارد. وی ادامه داد: در تزلزل قیمت افراد نمیدانند یک جنس را باید به چه قیمتی و چگونه به فروش برسانند لذا ایجاد تورم را به همراه دارد و علاوه بر آن باعث احتکار جنس نیز خواهد شد. امام جمعه موقت اصفهان عدم اطمینان سرمایه گذار را پنجمین زیان دو نرخی بودن ارز دانست. |
قصرشیرین - خبرگزاری مهر: امام جمعه شهرستان قصرشیرین گفت: باید منویات و فرمایشات رهبر معظم انقلاب نصب العین مسئولان اقتصادی کشور باشد، تا در آینده ای نزدیک شاهد شکوفایی بیش از پیش در کشور باشیم. | |
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام علی ملکی در خطبه های این هفته نماز جمعه شهرستان قصرشیرین با اشاره به فرا رسیدن عید نوروز و تبریک عید به مردم و نمازگزاران قصرشیرین، گفت: عید نوروز برای هر ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و مردم ایران این روز را به نوعی روز تجدید دوباره حیات خود و طبیعت می دانند. امام جمعه قصرشیرین تاکید کرد: در این روز همه وظیفه داریم که برخی از واجبات و مستحبات را به جای آوریم. خطیب جمعه قصرشیرین افزود: البته باید مردم توجه داشته باشند که انجام برخی از امور در ایام عید گناه و معصیت محسوب می شود و باید از انجام آنها به شدت پرهیز کنیم. حجت الاسلام ملکی گفت: مردم مومن و خداجوی باید توجه کنند که نباید در این روز، فقرا و نیازمندان جامعه را از یاد ببریم. وی تصریح کرد: باید مردم شادیهای خود را در عید نوروز با دیگر هم نوعان، به خصوص مردم فقیر و محروم تقسیم کنند، تا آنها نیز در این شادی ما سهیم باشند. امام جمعه قصرشیرین گفت: امسال از سوی مقام معظم رهبری به عنوان "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نامگذاری شده است، پس همه مسئولان و مردم وظیفه دینی و شرعی دارند که برای جامعه عمل پوشاندن به این خواسته به حق و بجای معظم له بسیج شوند. ملکی افزود: در نامگذاری سال 91 توسط رهبر انقلاب، نکاتی نهفته است که باید توسط اساتید و بزرگان برای یکایک افراد جامعه واکاوی شود. وی در پایان خطبه های این هفته نماز جمعه قصرشیرین گفت: باید منویات و فرمایشات رهبر معظم انقلاب نصب العین مسئولان اقتصادی کشور باشد، تا در آینده ای نزدیک شاهد شکوفایی این کشور بیش از پیش باشیم. |
کرمانشاه - خبرگزاری مهر: امام جمعه موقت کرمانشاه گفت: رهبر معظم انقلاب نیاز اصلی جامعه ایرانی را استفاده منطقی و کامل از استعدادهای داخلی و پتانسیل جوانان دانسته اند و ایشان نیاز به خودکفایی در جامعه امروز ایرانی را از اولویتهای کشور قرار داده اند. | |
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام عبدالخالق عبدالهی در خطبه های این هفته نماز جمعه کرمانشاه گفت: دین اسلام همه مومنان و مسلمان را به داشتن اخلاق نیکو و حسنه تشویق و ترغیب کرده است. امام جمعه موقت کرمانشاه افزود: در دین اسلام کسی انسان والا و شایسته محسوب می شود که اعمالش الهی و در خور شان یک انسان و شخصیت الهی و معنوی باشد. حجت الاسلام عبدالهی با تبریک فرا رسیدن عید نوروز به شهروندان کرمانشاهی تاکید کرد: عید نوروز برای مردم ایران از جایگاه بالایی برخوردار است و این ایام فرصتی شده است تا مردم بتوانند به دیدار و سرکشی دیگران بپردازند. وی گفت: البته در این روزها مردم مومن و مسلمان ایران اسلامی باید بدانند که رعایت برخی از اصول بسیار مهم و حساس است. عبدالهی تاکید کرد: مردم عزیز توجه داشته باشند که در ایام عید نوروز، باید از زیاده روی خودداری کنند تا خدایی ناکرده دچار اسراف و تبذیر نشویم. امام جمعه موقت کرمانشاه گفت: عید نوروز را باید فرصتی مغتنم برای اصلاح برخی رفتارهای ناصحیح خود بدانیم، در این ایام باید کدورتها را دور بریزیم و با برادران دینی و اسلامی خود، دست اخوت و برادری مجدد بدهیم. عبدالهی با اشاره به نامگذاری سال 91 به سال "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" توسط مقام معظم رهبری، افزود: رهبر معظم انقلاب با درایت خاصی که دارند، هر ساله اهداف پیش روی سالجاری را بیان می کنند و امسال نیز، معظم له با درک حساسیتها و نیازهای روز کشور، سال 91 را سال "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نامگذاری کرده اند. وی در پایان خطبه های این هفته نماز جمعه کرمانشاه گفت: رهبر معظم انقلاب نیاز اصلی جامعه ایرانی را استفاده منطقی و کامل از استعدادهای داخلی و پتانسیل جوانان دانسته اند و ایشان نیاز به خودکفایی در جامعه امروز ایرانی را از اولویتهای کشور قرار داده اند. |
تولید، بدون دانشمحوری ممکن نیست/ دامی که اسیر آن نشدیم | |
معاون دفتر اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در یادداشتی به بیان ابعاد مختلف تحقق منویات مقام معظم رهبری در رابطه با تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی پرداخته است. | |
به گزارش خبرگزاری مهر، مقام معظم رهبری سال 91 را سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام نهادهاند و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، این نامگذاری بسیار هوشمندانه، دقیق و کارشناسیشده بوده و در بهترین زمان ممکن، اعلام شده است. سید احسان خاندوزی، معاون دفتر اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در یادداشتی به بیان برخی نکات در این رابطه پرداخته است: طی سالهای گذشته یکی از آرزوهای دلسوزان اقتصاد ایران این بوده که به موازات توجه ضروری به عدالت در توزیع درآمد و ثروت، به ویژه برای طبقات محروم، اهمیت و نقش فوقالعاده تولید ملی نیز احیا شود و در مرکز تصمیمها قرار گیرد. بر خلاف رویکردی که عدالت توزیعی را معارض تولیدگرایی میداند، در منظومه فکری ما قدرت تولیدی و عدالت توزیعی دو وجه یک اقتصاد بالنده، عادلانه و پویا به شمار میرود. مکمل بودن توانمندی تولیدی با عدالت توزیعی یا به بیان دیگر جهتگیری همزمان پیشرفت و عدالت، هم تبلور جامعیت اهداف اسلامی و انسانی است و هم ناشی از کمک متقابلی است که بهبود عدالت از سویی به انگیزههای تولید تودههای مردم میکند و از سوی دیگر، تنها در سایه قدرت تولیدی است که میتوان به طور مستمر فقر و محرومیت را کاهش داد. در ادامه این یادداشت که در پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری منتشر شده است، آمده است: این تاثیر دوسویه مسالهای است که نسل قدیم اندیشمندان توسعه به آن ملتفت نبودند، اما در یافتههای اخیر به تقویت متقابل کارایی با عدالت یا تولید و توزیع پی بردهاند. حتی میتوان گفت تاثیری که شعارهای سالهای گذشته همچون شکوفایی و نوآوری، همت و کار مضاعف و جهاد اقتصادی بر توانمندی تولیدی یک کشور داشته و دارند، بیشتر از دیگر ابعاد اقتصاد است. نکته دیگری که در مطالعات اخیر برجسته شده، این است که استفادهی حداکثری از ظرفیتهای تولید ملی بدون اشتغال نیروهای انسانی و بلکه ارتقاء آنها از طریق دانش و مهارت ممکن نیست. این نیز جهت دیگری است که تمرکز بر تولید به کاهش بیکاری و فقر، رشد دانش و مهارتها و افزایش بهرهوری نیروی کار منجر میشود. بلکه میتوان گفت توانمندی تولیدی مقصدی است که بیشک از راه داناییمحوری میگذرد. تنها در یک حالت افزایش تولید بدون دانشمحوری ممکن است و آن بسنده کردن به خامفروشی منابع طبیعی و سرمایههای ملی است که در ظاهر تولید اقتصادی کشور را بالا میبرد، اما استفادهی حداکثری از نیروی انسانی یا شاخص اشتغال و کیفیت آن یا شاخص دانش و مهارت را تغییر نمیدهد. تسهیل امر تولید در شرایط کنونی از اهمیت مضاعفی برخوردار است، زیرا اولا تولیدکنندگان در صف نخست جهاد اقتصادی در برابر تحریمهای بینالمللی، دشواری مبادلات بینالمللی و نوسانات ارزی قرار دارند. ثانیاً اصلاحات اقتصادی داخلی و بهویژه طرح هدفمندکردن یارانهها نیز فشارهایی را متوجه تولیدکنندگان کرده است. ما و اقتصاد نفتی بر این اساس، اقتصادهای نفتی مانند ایران باید بسیار جدی به سوی تولید مستقل از منابع نفتی حرکت کنند و از وابستگی خود به درآمدهای نفتی بکاهند. اتفاقاً درآمدهای بدون زحمت نفتی مانعی است که موجب استغناء مدیران اجرایی کشور از شکوفایی دیگر ظرفیتهای تولید و درآمد ملی میشود. در صورت کاهش سهم نفت، انتظار میرود اهتمام مدیران برای بالفعل کردن دیگر ظرفیتهای تولیدی و استفادهی بهینه از منابع موجود افزایش یابد. نتیجه مستقیم این نکته عبارت است از پی بردن جامعه به جایگاه ارجمند تلاشگران عرصهی تولید. متاسفانه از دیرباز نگاه جامعه به صاحبان فعالیتهای تولیدی، بیشتر به سوی مذمت تولیدکننده و سرمایهگذار گرایش داشت. به همین جهت نه مبانی فرهنگی جامعه مستعد پرورش چنین نیروهایی بود و نه ساختار نفتی نیازمند درآمدهای تولیدکنندهی داخلی. تولید با یک معضل فرهنگی دیگر نیز دست به گریبان بود و آن حس حقارت ناتوانی در برابر تولیدکنندگان خارجی بود. بحمدالله با ظهور انقلاب اسلامی این حس بهتدریج جای خود را به احساس توانمندی داد، اما همچنان مشکل استغناء مسئولان و اتکا به درآمد نفت موجب میشد که بسیاری از مشکلات اهالی تولید مورد اهتمام جدی نباشد و حتی گاهی سیاستهای ضد تولید اتخاذ گردد. این در حالی بود که اگر تولیدکنندگان و کارآفرینان به دنبال درآمدهای بی زحمت بودند، میتوانستند از طریق تجارت یا سفتهبازی داراییها به ثروت کلانی دست یابند. در چنین شرایطی خلأ شناساندن تولیدکنندگان به عنوان قهرمانان اقتصاد ملی و اصلاح فرهنگ و نگاه مدیران، احساس میشد. حسنه اجتماعی نامگذاری سال تولید ملی محمل بسیار خوبی برای تشویق تولید و کارآفرینی به عنوان یک حسنه اجتماعی و اخلاقی و همچنین یادآوری به مدیران اجرایی در مورد لزوم رفع موانع تولید است؛ موانعی که ناشناخته نیستند و امید میرود با عزم مسئولان کاهش یابند. به عنوان نمونه دو مانع مورد اشاره در بیانات پیشین رهبر معظم انقلاب، بیثباتی برخی قوانین و نیز فساد اقتصادی است که موجب ضربه به انگیزهی اهل تولید و افزایش هزینههای پنهان آن میشود. تسهیل امر تولید در شرایط کنونی از اهمیت مضاعفی برخوردار است، زیرا اولا تولیدکنندگان در صف نخست جهاد اقتصادی در برابر تحریمهای بینالمللی، دشواری مبادلات بینالمللی و نوسانات ارزی قرار دارند و مدیران باید نقش پشتیبانی خط مقدم را به نحو مطلوبی ایفا کنند. ثانیاً اصلاحات اقتصادی داخلی و بهویژه طرح هدفمندکردن یارانهها نیز فشارهایی را متوجه تولیدکنندگان کرده که یاری تولید را در اولویت اوضاع جاری کشور قرار داده است؛ توصیهای که رهبر معظم انقلاب نیز در ماه رمضان گذشته در مورد کمک به بخش تولید یادآوری فرمودند. تولید داخلی، تولید اقتدار میکند رشد توان تولیدی یک نقش منحصر به فرد دیگر نیز بازی میکند و آن نقش توان تولید اقتصادی در اقتدار سیاسی بینالمللی است. چندین دهه است که سیادت ظاهری نظم جهانی در دست کشورهایی است که پیشتر در عرصهی تولید اقتصادی به قدرت تبدیل شدهاند. البته گرفتاری این قدرتها به ظلمها و فسادهای بزرگ موجب شده که در آیندهای نهچندان دور شاهد زوال هیمنهی آنها باشیم، اما به هر حال رشد توان تولیدی یک کشور در سرآمدی اقتصادی و در نفوذش در مجامع بینالمللی و مصونیت آن در امنیت تأثیری بسزا دارد. اقتصادی که بنیهی تولیدی ضعیف و وابستگیهای راهبردی داشته باشد، توان پایداری بر موضع عزت و مستقل خود ندارد و بهزودی در برابر فشارهای خارجی تسلیم خواهد شد. سرآمدی به عنوان پیامد قدرت تولیدی، هیچ اختصاصی به حوزهی اقتصادی ندارد. رشد توان تولیدی در عرصهی علمی و فکری و در حوزههای فرهنگی و محصولات دفاعی–امنیتی و مانند آن، همگی موجب پویایی ظزفیتهای داخلی و سرآمدی و اثرگذاری ایران اسلامی در سطح جهانی خواهد شد. در شرایطی که بسیاری از محصولات خارجی نقش سفیران فرهنگی و اقتصادی را در ذهن مردم دیگر کشورها بازی میکنند، چرا ایران اسلامی نباید از این قدرت نفوذ نرم بهره ببرد؟ رشد تولید همیشه منوط به استفادهی بیشتر از سرمایه، انرژی، نیروی کار و منابع طبیعی نیست، بلکه وضعیت بهینه آن است که با استفادهی بهرهور از منابع موجود، تولید بیشتری صورت دهیم؛ چنانکه آمار رسمی کشور نیز از پایین بودن نرخ بهرهوری حکایت میکند. لازم به ذکر است که رشد تولید همیشه منوط به استفادهی بیشتر از سرمایه، انرژی، نیروی کار و منابع طبیعی نیست، بلکه وضعیت بهینه آن است که با استفادهی بهرهور از منابع موجود، تولید بیشتری صورت دهیم؛ چنانکه آمار رسمی کشور نیز از پایین بودن نرخ بهرهوری حکایت میکند. پس با راه افتادن لوکوموتیو بهرهوری بیتردید قطار تولید ملی نیز توان و سرعتی دوچندان خواهد گرفت. دامی که اسیر آن نشدیم نکته قابل تامل دیگر عبارت از پسوند معنیدار ملی و داخلی در احیاء امر تولید است. بر خلاف آنچه در نسخههای اقتصاد لیبرال توصیه میکنند، بسیاری از صاحبنظران معتقدند حتی فرایند جهانیشدن هم نتوانسته اهمیت عنصر ملی در اقتصاد را از بین ببرد، بلکه در صحنه عمل حتی اقتصادهای سرمایهداری نیز از ضوابط حمایتگرایی از تولید داخلی دست نکشیدهاند و تنها پس از رسیدن به سطح بالای رقابتپذیری است که دیگران را از حمایتگرایی زنهار میدهند. نتیجهی چنین توصیهای آزادی جریان واردات از کشورهای با توان تولید بالا به اقتصادهای نحیف و مصرفکننده و لذا وابستگی بیشتر آنها است. چنانکه پیشتر گفتیم، این مسأله استقلال سیاسی اقتصادهای وابسته را تباه میکند. دست کشیدن از حمایتگرایی دامی بود که ما با درایت مقامات کشور اسیر آن نشدهایم و ثمرهی مبارک آن را اکنون در شرایط فشارهای خارجی شاهد هستیم و لذا امکان برآوردن نیازهای اصلی خود را داریم. البته بلند کردن پرچم تولید ملی مترادف با حمایت بدون هدفگذاری از تولیدکنندهی داخلی نیست، زیرا اگر حمایتهای غیر معقول به عدم رقابت در قیمت و کیفیت تولیدکنندهی ایرانی بینجامد، در واقع موجب از دست رفتن توان رقابت خارجی و إدبار جامعه میشود که در بلندمدت به زیان تولید ملی است. شکی نیست که یکی از کامیابیهای انقلاب اسلامی زنده کردن نگاه ملی و استقلالطلبی و خودباوری در عرصههای اقتصاد و دانش است. این روحیه و دیدگاه اگرچه در دورههای مختلف فراز و فرودهایی داشته، اما بر همان صراط مستقیم استوار مانده است. هدفگذاری امسال نیز فرصتی بس مغتنم برای تقویت سرمایه و نیروی کار داخلی و نهایتاً کشاورزی و صنعت و در یک کلمه تولید ایرانی میشود؛ تولیدی که سفیر هویت و توان اقتصادی کشور و نشان قوت علمی و مدیریتی این سرزمین و کمککار استقلال و عزت سیاسی ملت ما است. |

سال تولید ملی ، حمایت از کار و سرمایه ایرانی
تولید ملی
تولید ملی ( به انگلیسی : National product ) (در اقتصاد) ( یا محصول ملی ) به ارزش پولی همه ی کالاها و خدماتی که در دوره ی معینی، معمولا ً یک سال، در کشوری تولید شده، گفته می شود. به این اعتبار تولید ملی یک جریان در واحد زمان است و معمولا ً بر حسب دلار در سال، پوند در سال، و مانند اینها بیان کی شود . درآمد ملی به ارزش پولی تمامی درآمدهایی که در دوره ی معینی در کشوری، در جریان تولید، کسب شده گفته می شود. « هزینه¬ی ملی » ارزش پولی تمام هزینه هایی است که در دوره ی معینی در کشوری پرداخت شده است.
انواع
تولید ملی را بسته به اینکه هزینه های تولید از آن کم شده یا نه می توان به دو زیرشاخه تقسیم نمود:
تولید خالص ملی و تولید ناخالص ملی
نکات
* در محاسبه ی این کل باید از دوباره شماری اجتناب کرد. مثلا ً اگر در آمدها را جمع می زنیم نباید هم دستمزدهایی را که از سوی یک بنگاه تولیدی پرداخت شده و هم ارزش فرآورده هایی را که از سوی آن بنگاه به فروش رسیده به حساب آورد؛ زیرا در این صورت دستمزدها دوبار به حساب درآمد گذاشته می شود، یکبار هنگامی که از مشتریان دریافت و بار دیگر هنگایم که به کارکنان پرداخت می گردد. بلکه باید دستمزدها و سودها «پس از» پرداخت دستمزدها ( و البته پس از پرداخت دیگر هزینه ها) به حساب آورده شوند.
* در جمع زدن هزینه ها نیز باید تنها هزینه های مصرف کنندگان نهایی برای خرید فرآورده ها به حساب اورده شود، نه هزینه های بانگاه ها برای خرید مواد اولیه ای که بعداً آنها را تبدیل کرده و به فروش می رسانند.
* در تعریف تولید ( محصول) یا درآمد یا هزینه ی ملی، مختاریم هزینه ی استهلاک کالاهای سرمایه ای دوره ی مربوطه را کسر کنیم یا نکنیم. اگر این هزینه ها کسر شود، نتیجه ی تولید، درآمد و هزینه « خالص» است، اگر کسر نشود، نتیجه ی تولید، درآمد و هزینه «ناخالص » است. بدین ترتیب تولید ناخالص ملی ارزش کالاها و خدماتی است که در یک دوره تولید شده و شامل کالاهایی است که در همان دوره برای جایگزینی کالاهای سرمایه ای مستهلک شده اختصاص یافته است. و محصول خالص ملی ارزش کالاها و خدمات تولید شده « پس از کنار گذاشتن» کالاهایی است که برای نگهداری دارایی کالاهای سرمایه در حد آغاز دوره، لازم است.
* «درآمد قابل تصرف» (که گاهی «درآمد شخص قابل تصرف» خوانده می شود) معمولا ً به معنای درآمد شخصی پس از وضع مالیات بر درآمد اشخاص است.
تولید خانگی
در برآورد تولید ملی تنها فرآورده هایی به حساب آورده می شوند که از طریق بازار توزیع شده باشند. زیرا سنجش ارزش افزوده ی فرآورده های خانگی، چون غذاو لباس و اثاثه و تعمیرات خانگی که از سوی افراد برای مصرف شخصی تولید می شود، دشوار است. نتیجه گاهی ناهنجاری های شگفت انگیز است. مثلا ً اگر مردی با سرایدار خود ازدواج کرده دیگر دستمزد نپردازد، هرچند سرایدار همچون گذشته به انجام وطیفه ی خود ادامه دهد، تولید درآمد و هزینه ی ملی کاهش خواهد داشت، زیرا خدمات سرایدار از این پس از طریق بازار عرضه نشده به تولید خانگی مبدل گردیده است. در نروژ زمانی ارزش خدمات زنان خانهدار نیز برآورده شده در حساب های ملی آن کشور گنجانیده می شد.
شاید برای بسیاری، نامگذاری سال ۸۸ (اصلاح الگوی مصرف) سال ۸۹ (همت مضاعف و کار مضاعف)، سال ۹۰ (جهاد اقتصادی) و سال ۹۱ (توليد ملى، حمايت از كار و سرمايه ايرانى) غیرمنتظره بوده باشد و حتی برخی آن را بر خلاف سیاستگذاری قرآن و دین بدانند. اینک تحلیل این نامگذاری ها بر اساس الگوی استراتژیک اسلامی.
پیشتر در مقاله تحلیل استراتژیک براندازی ۸۸ به الگوی انسان/جامعه شناسی استراتژیک اسلامی اشاره شد و با استناد به فرمایش امیرالمومنین (ع) لایه های انسان/جامعه را، چهار تا برشمردیم؛ "العقول أئمة الافکار، و الافکار أئمة القلوب، و القلوب أئمة الحواس و الحواس أئمة الاعضاء" عقل، پیشوای ذهن است و ذهن پیشوای قلب و قلب پیشوای حواس و حواس، پیشوای اعضا. بحارالانوار، ج۱، ص۹۶.
در مقاله تحلیل استراتژیک روان شناسی اجتماعی مردم ایران همه اشاره شد که دشمن و شیاطین، اولین و مهمترین هدف خود را ترور عقل فرد/جامعه قرار داده اند. آنان می کوشند که مهمترین حوزه هویت فرد و جامعه؛ یعنی «امام» برون و امام درون را ترور کنند. در این حالت، جامعه دچار بحران و فاجعه عدم اطاعت از امام و ولیّ امر الهی می شود. اما این نصف راه است، و نصف دیگر توطئه، با بهره مند کردن جامعه یا فرد در سطح راهبری؛ یعنی حوزه جسم فرد و جامعه، شکل می گیرد. این بهره مندی، دو فایده اساسی برای شیطان دارد؛ الف. هم جامعه، از مصیبت حیات بدون امام غافل می شود؛ ب. و هم الگویی برای ملل و دول منفعل و دنباله رو فراهم کنند.
بنابراین کشورهایی مثل ژاپن و آلمان، مانند قایقی بادبانی هستند که با باد موافق (یاری شیاطین) پیشرفتشان سریع می شود و کشوری که دارای عمق استراتژیک (عقل، امام و ولیّ امر الهی) باشد، با باد مخالف شدید در سطح راهبری خود (حوزه بدنه و تمدنی جامعه) از قبیل صنعت و اقتصاد روبرو است.
علت آن هم این است که دشمن با تمام قوا برای نابودی انسان در تلاش است، و از آنجا که از حمله به به عمق استراتژیک یک نظام (یعنی حوزه عقل جامعه؛ یعنی ولایت امر) ناکام شده است، تمام آن فشار را به حوزه های دیگر؛ یعنی سطوح منتقل می کند؛ مثل دزدی که از سرقت گاوصندوق (عمق استراتژیک یک خانه و معادل نقش امامت در جامعه) ناامید شده است، در این هنگام تمام تلاش خود را برای دزدیدن چیزهای کم اهمیت تر به کار می گیرد. اما اگر موفق به سرقت گاوصندوق می شد، قطعا تمرکز قوای شان بر کالاهای کم اهمیت تر مثل تلویزیون و فرش کمتر بود.
مهمترین نتیجه این کار شیاطین این است که در دراز مدت، زبان قابل فهم برای اکثریت ملل و دول دنیا، زبان اقتصاد و پیشرفت در سطح بدن و تمدن می شود و منطق گفتگو و تفاهم بشر را تغییر می دهند.
چرا رهبر الهی ایران، دهه آینده را، دهه عدالت و پیشرفت نام نهادند نه دهه تعالی؟ مگر پیامبر خدا نفرمودند: "انما بُعثت لأتمّم مکارم الاخلاق"؟ اگر به ظهور نزدیکیم، چرا نباید، دل مردم و جان جامعه را آماده دیدار کرد؟ آیا امام زمان قرار است بیایند و بداخلاقی و رشوه و بیوفایی به عهد و زنا و لواط و ... را در جامعه ببینند؟ آیا فرهنگ و معنویت و ایمان مردم در معرض تهدید نیست؟ آیا بهتر نیست به جای حرکتی مشابه تمدن غرب در پیشرفت که بار معنایی دنیاگرایانه دارد، در تعالی که مفهومی ایمانی است بکوشیم؟ اصلا مفهوم این روایت چیست که اگر اهل دنیا عقل می ورزیدند، [در فرصت محدود سکونت در دنیا، آخرت خود را آباد میکردند؛ بنابراین] دنیایشان ویران میشد[1]! مگر خداوند در قرآن نفرموده است که «خداوند قطعا و حتما کسانی را که خدا را یاری کنند، یاری می کند؛ ... آنانکه وقتی در زمین به آنها قدرت دادیم، نماز به پای می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند»[2] حج/40 و 41 . پس با این حساب، سیاستگذاری کلان نظام جمهوری اسلامی ایران، دینی و قرآنی نیست.
صدور انقلاب به دول مستضعف دنیا: پس از صدور انقلاب به ملل مستضعف، بیداری ملل و روی کار آمدن دول مردمی و ضد استکبار در دنیا، اینک زمان برای صدور دولت اسلامی فراهم شده است و از آنجا که دول مستضعف دنیا در آستانه درک عمق استراتژیک فرد/جامعه نیستند و درک آنان نیز کمابیش از "سطح بدنی/تمدنی جامعه الگوی خود؛ یعنی ایران فراتر نمی رود، ناگزیر باید با زبان آن قوم[3] و متناسب با آستانه درک شان با آنان سخن گفت و این یعنی، تلاش برای آبادانی کشور الگو در حوزه سطح راهبری (بدنه جامعه و بُعد تمدنی و صنعتی آن)، و این نقطه، همانجایی است که مطابق آنچه گفته شد، کانون تمام فشار جبهه شیاطین داخلی و خارجی است. به لطف الهی و عنایت اهل بیت و تلاشهای مخلصانه و مجاهدانه علمای عظیم الشان و استراتژیستی چون شهید نواب صفوی، امام خمینی و اما خامنه ای مردم و نظام ما درای عمق استراتژیک مناسب هستند و باید برای حرکتی عظمی در "سطح" برنامه ریزی کرد؛
امام و امت اسلامی ایران، در نقش یک پیامبر برای جهان: اکنون وضعیت جامعه مسلمان ایران، به گونه ایت که تفسیر عینی "امت وسط" است و در نقش یک الگوی الهام بخش برای جهان است؛ همانطور که رسول الله و ائمه معصومین، الگوی امام و امت مسلمان ایران بوده است. سخنان نوروز ۹۰ امام خامنه ای در حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام:
«ما بايد بتوانيم قدرت نظام اسلامى را در زمينه حل مشكلات اقتصادى به همه دنيا نشان دهيم؛ الگو را بر سر دست بگيريم تا ملتها بتوانند ببينند كه يك ملت در سايه اسلام و با تعاليم اسلام چگونه مي تواند پيشرفت كند!»
البته کار دولت سازندگی هم در سطح تعریف میشد، اما به دلیل ترور عدالت و تعهد، عملا به جولانگاهی برای انزوای مردم و رهبری و ترور انقلاب تبدیل شد؛ همان که فائزه رفسنجانی گفت رهبری که در این همه مدت رهبر واقعی بوده است! لذا امام خامنه ای، در ديدار گروهانهای عاشورا، ۲۲خرداد ۷۱ فرمودند: "سازندگى، كارى بود كه على بنابی طالب عليهالسلام داشت؛ اين، سازندگى است! دنياطلبى و مادىطلبى، كارى است كه عبيدالله زياد و يزيد مىكردند. آنها تجملات را زياد مىكردند. اين دو را با هم اشتباه نبايد كرد. امروز عدهاى به اسم سازندگى خودشان را غرق در پول و دنيا و مادهپرستى مىكنند. اين سازندگى است؟!"
بیم آن بود که اگر این روش سازندگی ادامه مییافت، (همانطور که رهبر فرزانه انقلاب در سال ۷۵ و اواخر دولت سازندگی در بحث "عبرتهای عاشورا" فرمودند) ولیّامر الهی هم به مسلخ بروند که خدا را شکر، عمر دولت تکنوکرات به سرآمد، و خون ولیّ خدا، امام خامنهای محفوظ ماند. حتی ایشان تصریح کردند که اجازه نخواهند داد که برخی آرام آرام و معاویه صفتانه، شرایط حسنی (ع) را تحمیل کنند، ایشان فرمودند اگر قرار است اتفاقی بیفتد، حسینی خواهد بود!
-------------------------------------------------------
۱. غرر الحکم، ص 223: "لو عقل أهل الدنیا لخربت الدنیا". البته این به معنای آن نیست که اگر گروهی از جاهلان، عقل را رها کردند و به جای عمران آخرت، به دنیا پرداختند، ما اجازه بدهیم که آنان بر ما سلطه پیدا کنند، در این حال لازم است که ما نیز به پیشرفت بیندیشیم تا اسلام و مسلمین برتر بمانند.
۲. «وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَر»
۳. « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ» ابراهیم/4.
پیشتر در مقالات مفصلی تحت عنوان "تحلیل ابرجنگ تاریخ" استراتژی کج دار و مریز جمهوری اسلامی ایران تبیین شد؛ و علت عدم حملات عظیم و دیوانه وار شیطان بزرگ بر ضد جریان حق و به ویژه جمهوری اسلامی ایران بررسی شد. اینک، به نتیجه این استراتژی های بسیار پیچیده و عظیم، در کلام امام خامنه ای اشاره می شود:
امام خامنه ای به کمک امتش، مهار آمریکا را نگه داشته است: بيانات در ۱۲اردیبهشت ۱۳۷۵: «اگر مهارها و افسارها، جلوگير دولت امريكا نبود، حاضر بود در هر نقطهاى از دنيا كه هوس كند، بمب اتم بيندازد؛ چون براى اينها كه آدمكشى كار مشكلى نيست!»
امکان حمله هسته ای آمریکا به ایران، میل به صفر دارد: امام خامنه ای در حرم مطهر رضوی، نوروز ۹۱: «ممكن است آمريكا خطرهائى براى كشورهاى ديگر ايجاد كند؛ ممكن است ديوانگى كنند. البته من همين جا بگويم؛ ما سلاح اتمى نداريم، سلاح اتمى هم نخواهيم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمريكا و چه رژيم صهيونيستى - براى دفاع از خودمان، در همان سطحى كه دشمن حمله كند، به آنها حمله خواهيم كرد. قرآن كريم به ما نويد داده است: «و لو قاتلكم الّذين كفروا لولّوا الأدبار ثمّ لا يجدون وليّا و لا نصيرا. سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبديلا». هيچ جا در قرآن نيامده است كه اگر شما شروع به جنگ كرديد، حمله كرديد، حتماً پيروز خواهيد شد؛ ممكن است پيروز بشويد، ممكن است شكست بخوريد - همچنان كه در جنگهاى صدر اسلام، آنجائى كه مسلمانان حمله كردند، گاهى شكست خوردند، گاهى هم پيروز شدند - اما وعده داده است كه اگر دشمن ابتدا به حمله كرد، آن دشمن قطعاً شكست خواهد خورد. نبايد بگوئيد اين مخصوص صدر اسلام است؛ نه، «سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبديلا»؛ اين قانونِ الهى است. ملت ايران عازم است، بانشاط است، در فكر تهاجم و تجاوز نيست؛ اما به هستى خود، به ثروت خود، به هويت خود، به اسلام خود، به جمهورى اسلامىِ خود با تمام وجود دلبسته و علاقهمند است.»
سخن متناقض نمای امام خامنه ای: ما سلاح اتمی نداریم، سلاح اتمی هم نخواهیم ساخت؛ اما برای دفاع از خود، در همان سطحی که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد.
تبیین تناقض نمایی آن: اگر دشمن حمله اتمی کرد، ما چه می کنیم؟ چطور در همان سطح به آن حمله، جواب می دهیم؟ در حالی که می گوییم ما سلاح اتمی نداریم و درست هم نخواهیم کرد.
جواب نخست و به نظر بنده اشتباه: امام خامنه ای نگفته است که ما سلاح اتمی نمی خریم، خوب شاید خریدیم و حمله دشمن را در همان سطح جواب دادیم! اما مگر دشمن به شما می گویدکه ما فردا قرار است دو هزار کلاهک اتمی به ایران بزنیم؟ تا شما بروید و اگر دادند که نخواهند داد، بخریم. مگر سامانه موشکی اس ۳۰۰ را به ما دادند که حالا بمب اتمی بدهند؟ علتی که در کلام امام خامنه ای برای موفقیت قطعی ایران اسلامی ذکر شده است، سنخیتی با این جواب ندارد.
جواب دوم: به دلیل عملکرد بسیار پیچیده امام خامنه ای و امتش، در طراحی و به کار گیری استراتژی کج دار و مریز، امکان حمله اتمی را از کشور دیوانه آمریکا می گیرند. بنابراین، ما سلاح اتمی نداریم و دشمن هم که دارد، نخواهد توانست با همه دیوانگی اش، آن را بر ضد ایران به کار ببرد؛ لذا ما دیگر حملات دشمن را در هر سطحی که باشد، جواب می دهیم.