1. هنگامی که برای اولین بار با کسی ملاقات می کنید در چشم هایش نگاه کنید ، نامتان را به وضوح بگویید و محکم با او دست بدهید .
2. طریقه بر زبان آوردن نامتان هنگام معرفی خود به دیگران معیاری است برای سنجش این که چقدر خودتان را دوست دارید و به خود احترام می گذارید .
3. هر کجا که می روید پیش فرضتان این باشد که موفق می شوید و انتظار داشته باشید که مورد محبت و توجه دیگران قرار گیرید .
4. شما بزرگ ترین معجزه طبیعت هستید و هرگز نه در گذشته و نه در آینده نظیر شما نبوده و نخواهد بود .
5. لازم نیست که کسی غیر از خودتان باشید. فقط کافی است از کسی که قبلاً بوده اید بهتر باشید .
6. زندگی را با واژه های خودتان تعریف کنید و همیشه مثل بهترین کسی که می توانید باشید زندگی کنید .
7. هیچ مشکلی وجود ندارد که شما قادر به حل آن نباشید، هیچ مانعی وجود ندارد که شما قادر به از میان برداشتن آن نباشید و هیچ هدفی وجود ندارد که شما قادر به رسیدن به آن نباشید .
8. هر کاری را که دیگری انجام داده باشد شما هم به احتمال زیاد می توانید انجام دهید به شرط آن که شدیداً طالب آن باشید .
9. هیچ کس بهتر از شما نیست. فقط بعضی از افراد در زمینه های بخصوصی بهتر از شما پرورش یافته اند و دانش بیشتری کسب کرده اند .
10. اگر کاری ارزش انجام دادن داشته باشد، باید آن را شروع کنید ، حتی اگر در اوایل کار نتوانید آن را به خوبی انجام دهید .
11. اگر کاری ارزش انجام دادن داشته باشد باید آن را با تمام وجود دنبال کرد .
12. برای رسیدن به هدفی که برای خود تعیین کرده اید می توانید هر چه را که لازم است یاد بگیرید .
13. ذهن شما مثل ماهیچه عمل می کند. هر چه بیشتر آن را به کار گیرید قوی تر می شود .
14. یکی از راه های پرورش اعتماد به نفس این است که حتی وقتی می توان محتاطانه عمل کرد ، شجاعانه و با اعتماد به نفس عمل کنید .
15. انسان هایی که اعتماد به نفس دارند ابتدا فکر می کنند، تصمیم می گیرند و سپس عمل می کنند .
برگرفته از سایت:تبیان
2. اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید.
3. اجازه ندهید که دیگران با اعمالشان اعتماد به نفس را از شما بگیرند.
4. راز پیروزی انسان داشتن اعتماد به نفس است.
5. شکست همان شکست خوردن نیست، شکست کاری صورت ندادن است.
6. اگر شما جزو افرادی هستید که از برخورد نگاه می هراسید به این معناست که یا ریگی به کفش دارید یا اعتماد به نفستان متزلزل شده است.
7. اگر با اطمینان زندگی کنید ، اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزید.
8. با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید تا در جهان پیرامونتان امکان وقوع پیدا کند.
9. ذهن ناخودآگاه شما با توجه به این که چگونه آن را برنامه ریزی کنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد.
10. معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابرسختی ها، شکست ها و ناامیدی هاست.
11. پیش فرض های نادرست ریشه شکست ها هستند . شهامت محک زدن پیش فرض های خود را داشته باشید.
12. هرگز خودتان را دست کم نگیرید. وقتی کس دیگری ازعهده کاری برآمده باشد، به احتمال زیاد شما هم می توانید از عهده آن برآیید.
13. نام شما زیباترین صوت در زندگی شماست . آن را با غرور بر زبان آورید.
14. رمز اعتماد به نفس و شناخت صحیح ، عملکرد عالی است.
15. برای کسب اعتماد به نفس و احترام به خود، توانایی شما در به دست آوردن استقلال مالی ضروری است.
برگرفته از سایت :تبیان
1. اعتماد به نفسِ تزلزل ناپذیر نتیجه ایمان تزلزل ناپذیربه ارزشهایتان است .
2. خوشبختی و اعتماد به نفس هنگامی به طور طبیعی ایجاد می شود که شما احساس کنید در حال تبدیل شدن به بهترین انسانی هستید که می توانید باشید .
3. اگر به ندای درون خود گوش فرا دهید و از فطرت خود پیروی کنید احتمال این که بار دیگر مرتکب اشتباه شوید بسیار کم خواهد شد .
4. اعتماد به نفس هنگامی به طور طبیعی ایجاد می شود که زندگی بیرونی و درونی شما با یکدیگر هماهنگ باشد .
5. پایبندی به یک هدف و احساس تعهد نسبت به آن در شما اعتماد به نفس ایجاد می کند .
6. برای داشتن اعتماد به نفس بالا باید در زندگی خود به ارزش های والا پایبند باشید نه ارزش های حقیر .
7. هر فعالیتی در جهت بالا بردن انضباط فردی اعتماد و اطمینان شما را نسبت به خودتان و توانایی هایتان افزایش می دهد .
8. ایستادگی در برابر سختی ها ، در شما اعتماد به نفس ایجاد می کند و توانایی مقاومت شما را نیز افزایش می دهد .
9. پشتکار یعنی داشتن انضباط فردی در انجام کارها .
10. هر تلاشی در جهت افزایش انضباط فردی و پشتکار موجب افزایش عزت نفس، احترام به خود و احساس غرور نسبت به خود می شود .
11. تلاش و مبارزه با مشکلات کوچک تر به شما توانایی مبارزه با مشکلات بزرگتر را می دهد و دست آوردهای عظیم تری را نصیب شما می کند .
12. انسان هایی که اعتماد به نفس دارند همواره در تمام زمینه های زندگی برای خود هدف های بزرگی مشخص می کنند .
13. داشتن هدف های بزرگ ، اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد و نیز اطمینان شما را در مورد دست یافتن به هدف ها بالا می برد .
14. بر روی کاغذ آوردن هدف ها موجب می شود تا اعتماد و اطمینان شما نسبت به دست یافتنی بودن آنها افزایش پیدا کند .
15. اعتماد به نفس یک نگرش است و نگرش ها از واقعیت ها مهمترند .
برگرفته از سایت:تبیان
1. روی توانایی های محاوره ای خود کار کنید.
بهتر کردن مهارت گفتگو به شما کمک می کند که در هر موقعیت اجتماعی احساس راحتی کنید که در کل به اعتماد به نفس بزرگتری منجر می شود. اگر تمرین به نگه داشتن ارتباط چشمی نمایید و شنونده ی خوبی باشید این به شما احساس اعتماد به نفس خواهد داد و می توانید از مزایای این که به عنوان یک شخص با اعتماد به نفس با شما رفتار کنند استفاده کنید.
2. اهداف خود را تعیین کنید.
اگر برای هر چیزی که می خواهید به دست بیاورید اهداف تعیین کنید ساختن اعتماد به نفس آسان تر خواهد بود. اگر که می خواهید با اعتماد به نفس کافی رئیس یک سازمان شوید یک برنامه ی عملی برای رسیدن به این هدف طراحی کنید.
3. درگیر شوید.
وقتی در یک سازمان, پروژه یا کمیته درگیر هستید تجربه جدید, بهبود مهارت, شانس رهبری و توسعه شخصیت باعث بهبود اعتماد به نفس شما خواهد شد. راجع به پیوستن به یک موسسه حرفه ای, ثبت نام کردن برای یک کمیته و یا به طور داوطلبانه در موسسات کاری عضو شدن فکر کنید.
4. از تجسم مثبت و با خود حرف زدن استفاده کنید.
راه رسیدن به اعتماد به نفس اولا" تمرین ذهنی است. تصور کردن این که یک فرد دارای اعتماد به نفس هستید اولین زمینه ذهنی را فراهم می کند. مثبت فکر کردن یکی دیگر از راه های ایجاد اعتماد به نفس می باشد. به خودتان بگویید که یک فرد دارای اعتماد به نفس هستید و اجازه ندهید افکار منفی در ذهنتان رشد کند.
5. کمکهای حرفه ای جستجو کنید.
سخنرانهای ایجاد انگیزه به شنوندگان انگیزه و تحرک می بخشند و کمک می کنند که شنوندگان دارای اعتماد به نفس شوند. اگر شخصا" نمی توانید در یک سمینار شرکت کنید بسیاری از سخنرانها توسط CD و DVD سخنرانیهای ایجاد انگیزه خود را پخش می نمایند. بسیاری از کتابهای خودآموز می توانند شما را در زمینه اعتماد به نفس سازی کمک کنند.
مربیان به رشد استعدادهای شخصی کمک می کنند. اگر مشکلات عمیق تری در ایجاد اعتماد به نفس دارید می توانید از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید. افسردگ ناراحتی و بیماری می تواند اعتماد به نفس را کم کند.
مثبت فکر کردن و شرکت در جلسات سخنرانیهای ایجاد انگیزه برای اعتماد به نفس سازی کافی نیست.
6. قدم های کوچکی بردارید.
در ادامه ی راه حل تعیین اهداف هنگامی که احساس اعتماد به نفس نمی کنید برداشتن قدمهای کوچک بیشتر این امکان را به شما می دهد که به سطح مطلوب اعتماد به نفس برسید.
به خودتان بگویید که امروز لبخند خواهید زد, با هر کسی که ملاقات می کنید دست خواهید داد و قول دهید که در جلسه بعدی عقاید خود را خواهید گفت.
این احتمال بیشتری دارد که به موفقیت منجر شود و در مسیر اعتماد به نفس شروع خواهد شد تا یک پرش بی پروا یا یک نطق مهم در یک کنفرانس ملی.
7. یک ذهن با اعتماد به نفس را تمرین کنید.
ممکن است این جمله را شنیده باشید (( وانمود کن تا به آن برسی.)). حقیقت این است که شما با رفتار کردن مانند کسی که با اعتماد به نفس است می توانید اعتماد به نفس به دست آورید. نیاز نیست که کسی بداند که شما غلو می کنید. نهایتا" شما به تظاهر نیاز ندارید. موفقیتی که شما از رفتار کردن مانند کسی که با اعتماد به نفس است به دست می آورید در نهایت منجر به اعتماد به نفس واقعی خواهد شد.
8. الگوهای دارای اعتماد به نفس جستجو کنید.
این که آیا شما با همکاران دوستان یا اعضای فامیل یا اشخاص معروف برای الهام گرفتن مراجعه می نمایید جستجوی الگوهای دارای اعتماد به نفس می تواند شما را برای داشتن اعتماد به نفس یاری دهد.
بهتر این است که شما با کسی که می خواهید به عنوان الگوی دارای اعتماد به نفس برگزینید تماسهای واقعی داشته باشید. اما شما هنوز می توانید عقاید اشخاص معروف و استراتژی ایجاد اعتماد به نفس را از طریق مصاحبه ها و کتاب ها به دست آورید.
9. چیزهای جدید آزمایش کنید.
تجارب جدید در دسترسی به اعتماد به نفس کمک خواهد کرد. لازم نیست شما فضانوردی و یا کارهای مهم از این قبیل را بیاموزید. سرگرمی جدیدی را آغاز کردن یا شرکت در یک کلاس به شما در بالا بردن مهارت مورد نظر کمک می کند.
10. از خودتان رضایت داشته باشید.
داشتن یک نظر مثبت نسبت به خود کلید رسیدن به اعتماد به نفس است. شما باید از کسی که هستید خوشحال باشید; از شخصیت تا ظاهر خود, قبل از این که کاملا" اعتماد به نفس را به دست بیاورید.
به دست آوردن اعتماد به نفس به کار سخت نیاز دارد. ولی اگر مرحله به مرحله پیش بروید غیر ممکن نیست.
برگرفته از سایت:mansoorin
درحالی كه با جایگزینی مثبتنگری به جای افكار منفی میتوان از اعتمادبه نفس بیشتری برخوردار شد و موفقیتهای بسیار بیشتری را در زندگی رقم زد. شاید این مورد برای شما هم پیشآمده باشد كه متوجه شدهاید صحبتكردن در یك موقعیت اجتماعی، برای شما تشویش بوجودمیآورد .
در حالی كه وقتی در برابر یك گروه یا در یك جایگاه حرفهای، صحبت میكنید كه درواقع، نسبت به اطلاعات و دانش خود در آن زمینه مطمئن هستید، ابدا با این مشكل، روبرو نمیشوید.به عبارتی، زمانی كه در برابر جمعیت یا گروهی قرارمیگیرید كه احساس میكنید میخواهید راهی برای تاثیرگذاری بر دیگران انتخاب و خود را به لحاظ اجتماعی طرح كنید، دچار بیشترین تشویش میشوید .
روانكاوان معتقد به تاثیرگذاری عمیق دوران كودكی در شكلگیری شخصیت فرد در این باره میگویند: قطعا این مشكل ریشه در مسایلی دارد كه در دوران كودكی پیشآمده است و تكرار آن باعث ایجاد ثبات در این زمینه در فكر و روان فرد شدهاست .
بنابراین، ما باید بپذیریم نكوهشهای پدر و مادر در زندگی بزرگسالی كودك، تاثیر و نمود قابل توجهی خواهدداشت. اگرچه چگونگی این تاثیر و آثار آن برای ما كاملا مشخص نباشد و به بررسی خاص نیاز دارد.بیتردید، اولین گام برای درمان هر مشكل روانی، شناخت مقولاتی است كه در ایجاد آن موثر بودهاند. بعد از مرحله شناخت و آگاهی است كه باید راههایی را برای تغییر نگرش و رفتارمان در نظربگیریم .
آیا با مثبتنگری، مثبتسخنگفتن و تاكیدات مثبت؛ میتوان اعتمادبهنفس لازم را برای ایجاد این تغییرات، در خود بوجودآورد؟پاسخ این سوال مثبت است. این روشها به ما كمك میكند به یك وضعیت مطمئن و پایدار ذهنی دستیابیم كه در واقع اساس این تغییرات محسوب میشود .
متاسفانه ما معمولا خود را تخریب میكنیم كه در نهایت باعث سختتر و پیچیدهترشدن مشكلاتمان میشود. این روند به طور اتوماتیك اتفاقمیافتد. یك مثال ساده از این نوع تخریب میتواند این تاكید باشد: من برآشفته و مضحك هستم .
بنابراین با كسب آگاهی بیشتر نسبت به آنچه انجاممیدهیم، ما میتوانیم با انتخاب راههایی سودمند، در رفتارمان تغییر ایجادكنیم. قطعا نكوهش دائمی بچهها، یك روش سودمند تربیتی محسوب نمیشود. بلكه پدر و مادرانی كه معمولا بچههایشان را مورد تشویق قرار میدهند، در واقع به موفقشدن آنها كمكمیكنند .
بیتردید هر دو روش، نكوهش و تحسین، در رفتار افراد تاثیرگذار است. اما بهترین روش تربیتی، بر تحسین رفتار خوب و چشمپوشی از رفتار نادرست، مبتنی است .
از این رو، اگر كسی دوران كودكی خوبی نداشته است، خود باید تلاشكرده و به خودش كمككند و شرایطی فراهم سازد كه با اعتمادبهنفس كافی و با مجموعه گفتار و رفتار مثبتنگرانه برآنچه میخواهد اتفاق بیفتد، تاكیدكند.هرگز نكوهشهای پدر یا مادرتان را باخود تكرار نكنید. درست است این مسئله در ذهن شما هست، اما شما نیازی به تكرار آن ندارید .
بنابراین، ایجاد تاكیدات جدیدی كه بتواند شما را در دستیابی به اهدافتان كمك كند، بسیار مهم است. شما باید این تاكیدات را چندبار در روز تكرار كنید تا بلاخره به نتیجه برسند. معمولا ایجاد مثبتنگری، خود به حذف منفینگری در كلیه سطوح زندگی میانجامد .
این تاكیدات میتواند اینگونه باشد :
- من خوشحال هستم، امروز من خوشحال هستم . امروز من واقعا خوشحال هستم .
- من واقعا مورد توجه هستم و همه مرا دوست دارند .
- من به طور حیرتآوری در زندگی اجتماعیام موفق هستم .
برگرفته از : successful.blogfa.com
از خود به خوبی یاد کنید
شما باید با خود صادق باشید. جنبههای مثبت و جنبههای منفی را با هم در نظر بگیرید، اما توجه خود را به جنبههای مثبت خود معطوف کنید،تا با تکیه بر آنها، توان و انرژی بیشتری برای مقابله با جنبههای منفی پیدا کنید. این روش مفهوم اساسی تفکر مثبت را در خود دارد و تفکر مثبت خود اساس هر موفقیت است
خودتان را تشویق و ستایش کنید
به خاطر کوچکترین کار خوبی که انجام میدهید، خود را تشویق و ستایش کنید. شما عادت کردهاید برای کارهای بد و نادرست خود، هزاران بار خود را سرزنش کنید، اما یک بار هم خود را شایسته تشویق و ستایش ندانستهاید. انجام همین کارهای به ظاهر ساده که ممکن است در نظر شما بیمعنی و بیهوده هم باشند، رشد اعتماد به نفس شما را تسریع میکند. هیچ کدام از کارهای مثبت خود را کوچک و بیاهمیت، تلقی نکنید.
با جسم خود خوب رفتار کنید
اگر عاشق خود هستید و شیفته انسانیت خود گشتهاید، باید به شکلی احساس خود را نسبت به خود نمایان سازید. چگونگی رفتار شما با جسم خودتان، بیش از هر چیز دیگری، میزان خودشیفتگی شما را نشان میدهد.
سلامت باشید
اعتماد به نفس شما تا حد فراوانی به میزان سلامت جسم و روح شما بستگی دارد.اگر اکنون تندرست هستید،از آنچه که موجب بیماریهای روحی و جسمی شما میشود، دوری کنید. خشم، رنجش، ترس، اضطراب، کینه، حسادت و تمامی هیجانهای عصبی منفی، بیماریهای روحی و ذهنی شما را باعث میشوند که تاثیر اینها در کاهش اعتماد به نفس شما به مراتب بیشتر است. شرط سلامتی رهایی است. باید هرآنچه را که به شکلی فکر و ذهن شما را مشغول داشته است و احساسات و عواطف شما را درگیر خود نموده، رها کنید. به جای اینکه مدام به مشکلات خود فکر کنید، یک لحظه به مشکل فکر کنید و بقیه وقت خود را صرف حل آن مشکل نمایید.
بیماری یعنی نیاز به جلب توجه دیگران
اعتماد به نفس در کسانی فوقالعاده چشمگیر است که خودشان را خیلی خوب میپذیرند؛ یعنی در درون، خود را تایید میکنند. انسان بودن خود را پاس میدارند و از توانایی رشد و پیشرفت و خلاقیت و نواندیشی خود لذت میبرند و از خود رضایت خاطر دارند. کسانی که اعتماد به نفس عالی دارند، در درون شیفته خود هستند و به خوبی به نیازها، احساسها و تندرستی خود توجه دارند، اما کسانی که خودشان نسبت به خود چنین محبت و توجهی ندارند نیاز پیدا میکنند که این خلا را از جانب شخص یا اشخاص دیگر پر کنند. بیماری (چه واقعی باشد چه ظاهر)، عدم تایید خود و نیاز به تایید دیگران را ثابت میکند. شخصی که مورد تایید خود باشد و به نیازهای جسمی و روحی خود توجه دارد خیلی کم به بیماری مبتلا میشود. چنین شخصی، حتی فکر بیمار شدن یعنی نیاز به جلب توجه دیگران هم در ذهنش راه پیدا نمیکند.
فداکاری بیش از حد: عدم توجه به خود
یکی از مفاهیمی که برداشت بسیار بدی از آن شده است، مفهوم فداکاری است. بیشتر ما فداکاری را از جان مایه گذاشتن برای دیگران، تا حد نادیده گرفتن و یا حتی سرکوب کردن نیازهای خود معنی میکنیم، اما باید توجه داشت که ما زمانی میتوانیم واقعا انسان فداکار و مثمر ثمری برای دیگران باشیم که خود باشیم.
اگر شما میخواهید به دیگران روحیه بدهید و یا اعتماد به نفس آنها را افزایش دهید، باید خودتان روحیه عالی داشته باشید و داشتن روحیه عالی به توجه به خود نیاز دارد. اگر میخواهید کسی را راهنمایی کنید باید خودتان با توجه به نیازها و انگیزههای خود، همانطور باشید. فداکاری با مفهوم نادرست آن، نه تنها شما را از توجه به خود و نیازهای خود باز میدارد، بلکه دیگران را هم به شما وابسته ساخته، خودباوری و خوداتکایی آنها را تا حد قابل ملاحظهای کاهش میدهد. شما با فداکاری نادرست و بیش از حد خود،افرادی ضعیف النفس و ضربه پذیر تربیت میکنید که مسلمل در جامعه دچار مشکل خواهند شد .
اعتماد به نفس، خودپرستی نیست
باید توجه داشت که خود شیفتگی با خودپرستی، خیلی متفاوت است. گرایش خودپرستی این است که خدایا، نه اراده تو که اراده خودم کرده شود! شخصی که روح عالی اعتماد به نفس در اوست، به خود و دیگران عشق میورزد چون خود و دیگران را نشانههایی از آفریدگار میداند. صاحبان اعتماد به نفس اگر خود شیفته هستند و به نیازها و عواطف و برنامهها و هدفهای خود توجه دارند، تنها به خاطر آن است که میخواهند (باشند) تا برای خود و دیگران، موثرتر و مفیدتر باقی بمانند. برای خود و دیگران تواما ارزش قایل شوید. هم وقتی را برای رسیدن به خود و نیازهای خود در نظر بگیرید و هم وقتی را به دیگران اختصاص دهید و در هر زمان با عشق، به خود و دیگران،خدمت کنید.
به خود برسید
به خود رسیدن یعنی داشتن اعتماد به نفس و توجه به خود. شما همیشه و در هر شرایطی باید به خود برسید. چه در تنهایی، چه در جمع، چه در منزل، چه در مسافرت، چه پیش آشنایان، چه در غربت، چه در منزل بیگانگان و چه در جایی که هیچ کس به خود نمیرسد. به خود و نیازهای خود توجه کنید.
احساس شایستگی کنید
به تعریفی اعتماد به نفس،فقط احساس شایستگی نمودن است، این احساس، ممکن نیست در ما به وجود بیاید، مگر اینکه به موجودیت خود پی ببریم و تواناییهای خود را بشناسیم. خیلی وقتها احساس شایستگی یا عدم شایستگی، با کارهای آگاهانه و ناآگاهانه شما در طول روز، در ناخودآگاهتان ثبت میشود. از نعمتهای الهی به شکل عالی استفاده کنید.
برگرفته از : noandish.com
می توانید اعتماد به نفس بالایی داشته باشید اگر ... 1. بپذیرید كه هر جا و هر كه هستید به این دلیل است كه خودتان خواسته اید. اگر موقعیت تان را دوست ندارید ، خودتان را تغییر دهید .
2. آنقدر تجسم كنید تا تحقق پیدا كند. طوری عمل كنید كه گویی همان اعتماد به نفسی را كه خواستارید دارا هستید و تا به واقعیت پیوستن آن ، این تصویر ذهنی را حفظ كنید .
3. یك خوش بین تمام عیار باشید. در هر شرایطی به دنبال یافتن نقاط مثبت باشید .
4. بزرگ ترین ویژگی انسان این است كه می تواند توقف ناپذیر شود. شما هنگامی توقف ناپذیر می شوید كه تحت هیچ شرایطی از ادامه كار خسته نشوید .
5. در از بین بردن نیروهای بالقوه درونی، تردید داشتن نسبت به خود ، به تنهایی از تمام محدودیت های بیرونی قوی تراست .
6. از امروز تصمیم بگیرید به جای آن كه قربانی تغییر باشید استاد تغییر شوید .
7. بهترین راه پیش بینی آینده ، ساختن آن است .
8. اعتماد به نفس هم مانند تایپ كردن یا دوچرخه سواری یك مهارت است كه می توان با تمرین آن را پرورش داد .
9. برای به دست آوردن اعتماد به نفس باید طوری عمل كنید كه گویی آن را دارا هستید .
10. ابتدا مشخص كنید كه دقیقاً چه می خواهید و آنگاه با تمام توان برای دستیابی به آن تلاش كنید .
11. پرورش اعتماد به نفس مانند پرورش اندام است. باید ابتدا تركیب اصلی را بسازید و سپس روی آن كار كنید .
12. شما بسیار بیش از آن چه تصور می كنید باهوش و خلاق هستید . اراده كنید كه هر روز هوش و خلاقیت خود را بیشتراز قوه به فعل درآورید .
13. همه می ترسند، اما انسان برتر كسی است كه علیرغم ترسش كاری را كه باید ، انجام دهد .
14. اگر كاری را به خاطر آن كه از آن می ترسید انجام ندهید ، ترس كنترل زندگی شما را به دست می گیرد .
15. شما به همان چیزی بدل می شوید كه اكثر اوقات به آن فكر می كنید . پس به آنچه كه می خواهید باشید فكر كنید نه آنچه نمی خواهید .
برگرفته از : noorportal.net
1- همه چیز از شما شروع می شود. ارزش و احترام خود را بدانید و به وجود خود افتخار کنید .
2- هر فردی جدا از ظاهر و موجودیت واقعی اش ، از توانایی های بالقوه و استعدادهای نهانی فراوانی برخوردار است که با برخورداری از اعتماد به نفس می تواند آنها را بارور و شکوفا سازد .
3- شما می توانید به انسانی کامل و واقعی تبدیل شوید ، فقط باید به خود کمک کنید تا استعدادهای نهانی خود را از قوه به فعل در آورید .
4- سعی نکنید پیوستگی شما به دیگران موجب تقلید کورکورانه شما از آنها بشود و استقلال و اعتماد به نفس خود را از دست بدهید .
5- انسان همان است که خود باور می کند .
6- بزرگ ترین و حیاتی ترین ویژگی یک انسان ، اعتماد به نفس است .
7- از این نکته آگاه باشید که برخورداری از اعتماد به نفس، تمامی نقص های جسمانی را جبران می کند .
8- سعادت و آسایشِ هر کس در اختیار خود اوست. از قبول مسئولیت نهراسید، پذیرش مسئولیت نشانه شخصیت شماست .
9- اظهارنظرکردن و سخن گفتن درجمع مانند ویتامینی است که در ساختمان اعتماد به نفس شما نقش حیاتی ایفا می کند .
10- بهترین دستور زندگی این است که انسان اعتماد به نفس داشته باشد و در پرتو سعی و جدیت به مقام و منزلتی برسد .
11- تمام وعده و وعیدهای دنیا فریبی بیش نیست و بهترین دستور زندگانی این است که اعتماد به نفس داشته باشی و در پرتو سعی و مجاهدت خود به مقامی برسی .
12- کسی که به خود اطمینان دارد به تعریف کسی احتیاج ندارد .
13- هیچ چیز بیش از نیروی درونی و بیش از اعتماد به نفس ، شخص را قوی و نیرومند نگه نمی دارد. وقتی که این قوت باطنی متزلزل شود، یک باره قوای بدنی شخص فرو می ریزد و او را از پای در می آورد .
14- اعتماد به نفس شرط موفقیت است .
برگرفته از سایت:تبیان
در طول دوران كاري با افرادي كه در زندگي روزمره خود سطح استرس بالايي داشتند، در ميانشان يك وجه مشترك و بسيار عمومي وجود دارد؛ اعتماد به نفس پايين. همچنين عدم اعتماد به نفس ميتواند موجب پديد آمدن سطح بالايي از استرس، بيخوابي، اضطراب و بسياري از علايم بيمارگونه گردد..
در تحقيقي كه چندين سال گذشته در سراسر آمريكاي شمالي، كانادا و مكزيك انجام گرفت، پژوهشگران دريافتند كه نرخ خودكشي ارتباط بسيار زيادي با شرايط فقر و تنگدستي، ترك خانواده (اغلب در كودكان زير 16 سال) و طرد شدن توسط اطرافيان دارد.
در خصوص عزت نفس پايين، كودكان آسيبپذيرتر از ديگرانند. آنها مدام از طرف هم سن و سالهاي خود و با توقعات غيرواقعي و نامعقول از جانب خانواده و دوستانشان تحت فشار قرار دارند. اين امر ميتواند به مشكلات رواني عمده منجر گردد كه در آن كودكان احساس خواهند كرد كه زندگيشان ارزشي ندارد.
امروزه بزرگسالان نيز چنين علايمي را تجربه ميكنند. ما همواره با مسائلي چون پول، عشق، خانواده، كار و غيره در حال دست و پنجه نرم كردن ميباشيم. از آنجايي كه اكثر جوامع مردسالار اهميت زيادي براي موفقيت مردان قائل ميباشند، براي يك مرد تحمل فشارها، سخت و دشوار است.
همه آن مربوط ميشود به تئوري «بقاي برازندگان»، تئورياي كه مردان توليدكننده و زنان مصرفكننده را توجيه ميكند. حتي با جنبش آزاديخواهانه زنان و فمينيسم، علت اصلي از خودگذشتگي مردان كماكان بهطور حتم مرتبط با اين حقيقت است كه زنان از مردان انتظار دارند دنيا را روي شانههايشان به دوش بكشند.
احتمال دارد زنان با اين گفته همعقيده و موافق نباشند ولي اين واقعيت دارد. آخرين باري كه نامزد يا همسرتان و يا فرد ديگري كه براي يك امر مهم حقيقتاً به شما وابسته بوده و آن كار (مثلاً پرداخت قبض تلفن ماه گذشته) را به شما واگذار كرده چه زماني بوده است؟ اين تقاضاها معمولاً با پول در ارتباط است. اگرچه اكثر اوقات براي اين است كه شما يك «مرد واقعي» جلوه نماييد.
آيا شما يك مرد واقعي هستيد؟ چگونه ميتوانيد تعيين كنيد يك مرد واقعي چگونه مردي بايد باشد؟ راحتترين كار آن است كه از نامزد، همسر، خواهر و يا مادر خود سؤال كنيد. اما به شما اطمينان ميدهيم كه با دهها پاسخ متفاوت بمباران خواهيد شد. چرا؟
به اين خاطر كه هر زني عقيده متفاوتي از آنگونه كه مرد روياهايش بايد باشد دارد. هرچند كه بهطور كلي شما درخواهيد يافت كه مردها بايد تعدادي خصيصه مشترك را براي آنكه يك مرد واقعي محسوب گردند دارا باشند.
استقلال مالي داشته باشيد. سلامت جسماني داشته باشيد تا بتوانيد فرزنداني قدرتمند همچون خودتان بهوجود آوريد. با هوش باشيد و بدانيد كه چگونه وسايل گوناگون را بايد تعمير كنيد. مورد اعتماد و قابل اتكا باشيد. همواره به منظور برآوردن نيازهاي وي در دسترس باشيد.
شخصيت مستحكم و با ثبات داشته باشيد، به او نشان دهيد كه قادر هستيد روي پاهاي خودتان بايستيد.معمولاً هنگامي كه شما اينگونه احساس كنيد كه فاقد حتي يكي از ويژگيهاي مذكوريد، اعتماد به نفس شما شروع به تنزل ميكند چرا كه احساس خواهيد كرد كه گويي از حداقل شرايط لازم و ضروري نيز برخوردار نيستيد.
برگرفته ازسایت: تفکرنو
آیا تابهحال به ارزش واقعی خود فکر کردهاید؟ چه اندازه به خود احترام میگذارید؟در مواجهه با مشکلات چگونه برخورد میکنید؟
با قدرت و قوت رفتار میکنید یا ضعف و انفعال؟
خانواده، مدرسه، دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق میدانند یا سست و بیاراده؟
حتماً میپرسید طرح این سؤالها، بیانگر چه موضوعی است؟ بله، درست حدس زدید، اعتمادبهنفس مسألهای است که هر روز با آن مواجهیم و فردی که اعتمادبهنفس دارد، خود را شایسته میداند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست.
احساس خود باوری، توانایی و دریافت واقع بینانه از خویش، جز امتیازات شخص محسوب میگردد، و از بروز حالت ناامیدی و یأس و همچنین داشتن تصور نادرستی از قابلیتها جلوگیری میکند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیتهای بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز میبیند.
کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقصها و ضعفها بهحساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپندارهی منفی نمیگردد و هیچگاه زندانی خیالات نمیشود. اما شخصی که تصور نادرستی از خویش دارد و گرفتار پندارهای خیالی است، بهگونهای که در تحصیل، روابط اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اقتصادی و... خود را بسیار مقبول و شایسته معرفی میکند و به دنبال شخصیتی کاذب و دروغین است، چون زمینه و توان رسیدن به این آرزوهای مطلوب برایش فراهم نیست، همواره یأس و ناامیدی را تجربه میکند و دچار افسردگی میشود.
عاقبت افرادی که چنین تصوری از خود دارند، جز انزوا و محدود نمودن خویش، برای پوشش وضعیت دروغین یا فعالیتهای ریاکارانه چه میتواند باشد؟
به تعبیر یکی از روانشناسان مشهور: "خودپندارهی کاذب، همانند گنجی است که در وسط آن دینامیت کار گذاشته شده است و مایه تخریب و ویرانی خواهد شد".
فرد متکیبهنفس، چون شناخت درستی از خود دارد و نقاط ضعف و قوت خود را میداند، برای رفع نقصها، تلاش بیشتری میکند و هرگز احساس کوچکی و حقارت نخواهد کرد.
در قرآن کریم و روایات اهلبیت تأکید زیادی بر احترام به خویشتن و عزیز شمردن آن شده است، تا جایی که عزت نفس، مایه کرامت و بزرگی برشمرده شده و خودکمبینی، مایهی هلاکت و سقوط انسان معرفی شده است.
پس از توضیح اجمالی پیرامون اعتماد به نفس، به بررسی راههای نیل به آن میپردازیم و ویژگیهایی را که اعتماد به نفس به ارمغان میآورد بر میشماریم:
▪ استقلال عمل:
افراد برخوردار از اعتماد به نفس، در اعمال خویش مستقل عمل میکنند و از هرگونه وابستگی به دیگران دوری میجویند، آنها در انجام اعمال فردی و اجتماعی به تواناییهای خویش تکیه میکنند و با توجه به استعدادهای خود، وارد میدان عمل میگردند، این بدان معنا نیست که فرد از مشارکت و مشاوره با دیگران سر باز میزند، بلکه در کنار همفکری و مشارکت، استقلال خویش را حفظ کرده و زیر چتر دیگران زندگی نمیکند.
▪ مسؤولیت پذیری:
فرد دارای اعتماد بهنفس، مسؤولیت خود را با اطمینان کامل میپذیرد و از هرگونه ضعف و سستی دوری میجوید، او همچنان که سعی در ارائه نقش مثبتی دارد، تکالیف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به نحو مطلوب انجام میدهد.
▪ پیشرفتگرا:
انسان مثبتگرا و دارای اعتمادبهنفس، درصدد پیشرفت و افزایش قابلیتها و تواناییهای خویش است و برای رسیدن به جایگاه برتر، تلاش و کوشش میکند.
▪ جدیت و سختکوشی :
این امتیاز سبب ایجاد روحیهی تلاش پیگیری و مقاومت در انسان میشود و فرد را از بی ارادگی و سست عنصری نجات میدهد.
▪ پذیرش ناکامیها :
آگاهی از محدودیتها و واقعیتهای موجود میتواند تصویری واقع بینانه به انسان ارائه نماید، اگرچه با شناخت تواناییها میتوان در کسب موفقیت روزافزون گام برداشت، اما قبول شکست و ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی به کسب تجربه برای نیل به پیروزی کمک میکند.
▪ مؤثر بودن:
توانایی تأثیر گذاری بر دیگران، معجزهی اعتماد به نفس است.
فرد دارای اعتماد به نفس، چون برای خود حرمت و عزت قائل است، از قلهی تواناییهای خویش بالا رفته و با بروز استعدادهای عالی؛ دیگران را تحت تأثیر و زیر نفوذ خویش قرار میدهد.
● روشهای تقویت اعتماد به نفس:
به طور خلاصه، عوامل تأثیرگذار، در رشد اعتمادبهنفس موارد زیر است:
▪ ارتباط با خدا :
مهمترین روش در کسب اعتمادبهنفس، ارتباط با خداوند است، اتکال به خداوند باعث بینیازی و استقلال در شخصیت و عزتنفس فرد میشود، در واقع انسان در اعتماد به خدا از هر چیزی که رنگ تعلق و وابستگی به غیر خدا داشته باشد، آزاد میگردد.
▪ شناخت بهتر خویش:
شناخت استعدادها و قابلیتهای خویش و درک ارزشهای انسانی، در کسب اعتمادبهنفس مفید است و انسان را از یأس و ناامیدی رهانیده و به فردی متکی به خویش و متعهد به خود تبدیل مینماید.
▪ تکیه بر تواناییهای خود:
برای کارهای خود، ارزش قائل شود، در کارهایی که انجام میدهد تمرکز داشته باشد، بر تواناییهای خود اصرار بورزد و تا میتواند با محدودیتهای اجتنابناپذیر زندگی کنار بیاید.
▪ خطر پذیری:
با استفاده مطلوب از تجربیات جدید و نهراسیدن از شکست، روحیه خطرپذیری را در خود باور نماید.
▪ خود ارزیابی:
فرد یاد بگیرد که این ارزیابی را به تنهایی انجام دهد و برای جلوگیری از ناراحتی خود به نقطهنظرهای دیگران توجه نکند، روی احساسات خود تمرکز نماید، این کارها باعث تقویت احساس خودبرتری شده و اختیار فرد به دست دیگران نمیافتد.
▪ ارزیابی مثبت از خود:
نسبت به خود مهربان باشد و شخصیت خویش را با دید مثبت ارزیابی نماید، خود را با صفات خوب تفسیر کند و به لیاقت و شایستگی خویش شک نورزد.
برگرفته ازسایت: mohsenazizi.blogfa.com
اغلب مردم معناي واقعي کلمه ي "اعتماد به نفس"را به خوبي درک نمي کنند . به همين دليل ان نوع از اعتماد به نفس وخود باوري را که مطلوب ومورد نظرشان است در زند گي تجربه نمي کنند چون فکر مي کنند اعتماد به نفس يعني اين که ايمان واعتماد به موفقيتها يي که در کارها به دست مي اورند. در صورتي که اعتماد به نفس واقعي وحقيقي ان است که قبل از اين که در کاري موفق شويم نوعي اعتماد به توانايي خود براي انجام ان کار داشته باشيم .
اعتماد به نفس چيست ؟
"عزت نفس" يک منبع انرژي است . يک چتر وسيعي است که" اعتماد به نفس " زير سايه ان است . اعتماد به نفس يعني ديدن خودبه عنوان فردي توانا با کفايت دوست داشتني ومنحصر به فرد .
کفايت يعني توانايي که درحد کافي وتسلط بر امور باشد .
منحصر به فرد يعني با توجه ودر نظر گرفتن تفاوتها ي فردي.
به تعبير ديگر اعتماد به نفس يعني ان احساس وشناختي که از توانايي هاومحد وديت هاي بيروني ودروني خود داريد .
بنا براين وقتي که اعتماد به نفس وخود باوري خود را بر اساس ان که وان چه به راستي هستيد ونه بر اساس موفقيت ها و دست يا بي ها يا شکست ها وناکامي هاي خود بنا مي کنيد چيزي را در خود خلق مي نماييد که هيچ کس وهيچ چيز ياراي گرفتنش را از شما نخواهد داشت . حال با توجه به مفاهيم بالا مي توان گفت که اعتماد به نفس واقعي همواره در درون خود شما توليد مي شود نه از بيرون . اعتماد به نفس واقعي زاييده ي تعهد شما به خودتان است . اين تعهد که هر ان چه لازم باشد انجام خواهيد داد تا به خواسته ها ونيازهايتان برسيد .
اعتماد به نفس باور شخصي شماست نسبت به روح خودتان به عنوان يک انسان .
اعتمادبه نفس حقيقت اين نيست که نترسيم . بلکه ان است که بدانيد ومطمئن باشيد با اين که مي ترسيد
اما بي گمان دست يه عمل خواهيد زد .
انواع اعتماد به نفس!!!
* اعتماد به نفس رفتاري
* اعتماد به نفس احساسي ، عاطفي
* اعتماد به نفس روحي ومعنوي
به منظوران که اقتدار شخصي لازم رابه دست اورده ورضايت وغنايي که استحقاقش راداريد تجربه کنيد ، به هر سه نوع اعتماد به نفس نياز داريدz
— اعتماد به نفس رفتاري ، به معناي قابليت وتوانايي در عمل کردن وانجام دادن کارهاست . از کارهاي ساده گرفته تا کارهاي
سخت همانند جامه عمل پوشاندن به روياهايتان . اين همان نوع از اعتماد به نفس است که مورد نظر اغلب ماست .
-- اعتماد به نفس احساسي وعاطفي به معناي توانايي در تسلط وبه کنترل در اوردن دنياي احساس وعواطف شماست .اين که بدانيد
چه احساساتي داريد ، معناي ان ها را بفهميد وبتوانيد انتخابهاي احساسي درست بکنيد وازخود در مقابل درد و رنج روحي ولطمه ها وصد مه هاي عاطفي محافظت کنيد وبدانيد چگونه روابطي صميمي ، سالم ومانگار خلق نماييد .
-- سومين نوع از اعتماد به نفس که مهم ترين انها مي باشد ، اعتماد به نفس روحي ومعنوي است . اين نوع از اعتماد به نفس همانا
اعتماد وايمان شما به جهان هستي وکل افرينش وموجودات است . اين ايمان روحي که زندگي ، هدف ونهايتي مثبت را در پي
خواهد داشت وشمابه خاطر هدفي اين جا هستيد وزندگي 70 – 80 - 90 ساله تان برروي اين کره خاکي هدف ومقصودي را دنبال
مي کند .
اعتماد به نفس ان است که باور داشته باشيد مي توانيد وتوانايي ان را داريد که تمام توانتان رابه کار
بگيريد وشرايط واوضاع زندگي را ان گونه که مطلوب ودلخواه شماست تغيير دهيد
چگونه اعتماد به نفس را در خود تقويت کنيم ؟
اصل اول - گذشته را بپذيريد وا ينده را دگرگون کنيد
شما بايد بدانيد که گذشته را نمي توان تغييرداداما اينده هنوز افريده نشده است . اينده چيزي نيست جز انديشه هاي شما وکوشش براي افريدن انها . منظور ما اين است که در بند گذ شته نباشيد نه اينکه از تجربيات ، خطاها وشکستهاي گذشته درس نگيريد .پس بايد عاقلانه به گذشته نگاه کردواند يشه ووقت خودرا صرف چيزي کنيم که توان افريدن ودگرگون ساختن ان را داريم .
اصل دوم – درباره اهدافتان با خود گفتگو کنيد .
اهداف را به صورت جملا تي مشخص در اوريد وبه خود بگوييد ان هم به صورت جملات مثبت . اهداف بايد واقعي ومعقول باشند نه بلند پروازانه که دسترسي به انها ممکن نباشد ونه پيش پا افتاده که ارزش کوشيدن را نداشته باشند . اهداف معقولي براي هرساعت ، روز ، هفته وماه وضع کنيد . موفقييت در اهداف کوتاه شما را براي دست يافتن به اهداف بلند مدت تشويق مي کند و انگيزه تلاش را در شما بيدار مي سازد . همواره اهداف را ياداور شويد تا بخشي از ضمير ناخوداگاه شما گردد.
اصل سوم – تصميم گرفتن را تمرين کنيد .
روانشناسان نشان داده اند که کودکاني که در سالهاي اوليه زندگي خود تشويق شده اند تا براي خود تصميم بگيرند از ديگر
کودکاني که اين موقعييت را نداشته اند در اعتماد به نفس رتبه بالاتري کسب کرده اند .تمرين تصميم گيري به شما کمک مي کند تا
نسبت به قدرت قضاوت خود اطمينان بيشتري به دست اوريد ودرنتيجه اعتماد به نفس کامل تري کسب نماييد . مهم تصميم گيري
است . يادتان باشد که قضاوت درست نتيجه تجربه است وتجربه خود نتيجه چندين قضاوت نادرست . بنابراين از هرفرصتي براي تصميم گيري استفاده کنيد واين نيرو را در خود پرورش دهيد .
تصميم گيري مستلزم خطر پذيري واحساس مسئوليت است
اصل چهارم – نتايجي را که مي خواهيد مجسم کنيد .
تصوير روشني را از انچه مي خواهيد به دست اوريد ، داشته باشيد اين کار باعث مي شود تا انرژي خودرا بران هدف متمرکز کنيد . اين برخورد تصويري باهمه ارمان ها واهداف براي شما مفيد است وياري تان مي دهد تا کم کم زمينه هاي -دست يابي به انها را فراهم سازيد .
اگر مي خواهيد از شر خصلتي رها شويد خودر ا در حالتي تصور کنيد که از ان خصلت هيچ اثري در شما نيست . همين تصوير وتکرار ان وانجام دادن تمرينهاي اصلاحي به شما کمک مي کند تا از ان خصلت نا خوشايند رها شويد . اين کار خيال پردازي ، بي خاصيت نيست بلکه واقعيت روانشناختي پذيرفته شده اي است که به بسياري کسا ن ياري رسانده است .
اصل پنجم – دربرخي زمينه ها متخصص شويد .
آگاهي عمومي لازمه زندگي فردي واجتماعي است اما کافي نيست . براي پيشرفت در زندگي فردي وحرفه اي شما بايد در زمينه هايي متخصص ومنحصر به فرد باشيد . همين نکته که شما چيزي مي دانيد وديگران نمي دانند به شما اعتماد به نفس مي دهد . بايد اموزش مداوم را به عنوان يک اصل در زندگي خويش بپذيريد .
برگرفته ازسایت: ofc.ir
1. تفکر مثبت داشته باشید. هر چه خوشبین تر باشید اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.
2. در زندگی هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید بیشتر افراد و موقعیت هایی را که می توانند به شما کمک کنند تا به هدفهایتان برسید به سوی خود جذب خواهید کرد.
3. برای ایجاد اعتماد به نفسِ بیشتر، مدام با خودتان تکرار کنید: " خوشبختم ، سالمم و حال خوشی دارم."
4. تمرکز کامل برروی هدف اصلی ، در شما احساس قدرت ، اراده و استقلال ایجاد می کند.
5. تکلیفتان را با خودتان روشن کنید. این که دقیقاً بدانید چه می خواهید اعتماد به نفس شما را بی اندازه افزایش می دهد.
6. تردیدها را کنار بگذارید. خود را کاملاً متعهد سازید که زندگی ای را آغاز کنید که برای آن ساخته شده اید.
7. این که اعتقاداتتان چقدر عمیق است و تا چه حد به تعهدات خود پایبند هستید قدرت شخصیت شما را نشان می دهد.
8. احساس اعتماد به نفس و داشتن اقتدار فردی ناشی از رویارویی با مشکلات و غلبه بر آنهاست.
9. زیر بنای اعتماد به نفس در هر زمینه ای تهیه مقدمات و آمادگی است.
10. در هر زمینه ای هر چه بیشتر یاد بگیرید و دانش خود را بالا ببرید اعتماد به نفستان نیز بیشتر می شود.
11. تمرین و تکرار زیاد در هر زمینه ای برگ برنده را به دست شما می دهد.
12. شما می توانید به گونه ای باشید، چیزهایی داشته باشید و از عهده کارهایی برآیید که هرگز خواب آن را هم ندیده اید. این توانایی درست در همین لحظه در درون شما وجود دارد.
13. ویژگی مشترک و منحصر به فرد زنان و مردانی که کارهای بزرگ انجام می دهند داشتن این احساس است که انجام کاری بزرگ جزئی از سرنوشتشان است.
14. برتری حاصل از تسلط کامل در کار، زیربنای اعتماد به نفس و عزت نفس پایدار است.
15. آنچه توانایی های بالقوه شما را در جهان خارج محدود می کند دو چیز است: باورهای شما و این که تا چه حد به توانایی خود در انجام کارها اطمینان دارید.
برگرفته از سایت :تبیان
ارزیابی فردی
ارزیابی عملی است ذهنی که ما را در درک وقایعی که برای خود یا اطرافیانمان اتفاق می افتد یاری می کند. ریشه های ارزیابی، در سرشت ما و شرایط خاصی چون زمینه های خانوادگی، استعدادهای طبیعی، ظاهر جسمانی و سلامتی، اعتقادات و بیمها و امیدهای ما قرار دارد. مجموعه ی این عوامل، شرایط منحصر به فردی را فراهم می آورند که هریک از ما بر اساس آن محیط خود را تعبیر و تفسیر می کنیم؛ به رویدادهای بیرونی معنا و مفهوم می بخشیم و وضعیتهایی را که در زندگی روزمره با آن مواجه می شویم، می سنجیم. به مورد زیر توجه کنید :
لیلی زن جذابی بود که منش و رفتار تندی داشت. او هرگز نتوانسته بود دوستی کسی را جلب کند. ظاهرش آشنایان را به معاشرت با او تشویق می کرد، اما حالت و رفتار پرخاشجویانه اش سرانجام، آنها را از او فراری می داد. لیلی امیدوار بود که این رفتار به رابطه ی دوستی او و نامزدش آسیبی وارد نکند؛ چون علاقه زیادی به او پیدا کرده بود. علی معمولأ بعدازظهر پنج شنبه به لیلی تلفن می کرد تا برای تعطیلات آخر هفته برنامه ای ترتیب بدهند. یک روز پنج شنبه، وقتی ساعت از هشت گذشت و علی تلفن نکرد، لیلی شماره ی او را گرفت و ظرف دو ساعت، سه بار زنگ زد و هر بار هم در نوار پیغام گذاشت. دیروقت شد و باز هم از تلفن علی خبری نشد. لیلی که سخت به خشم آمده بود، تلفن نکردن علی را توهینی آشکار به خود تلقی می کرد . لیلی می گفت: «فهمیدم که علی به این طریق می خواست به من بگوید که دیگر علاقه ای به دیدنم ندارد - با این کارش به من گفت برو گمشو !»
داستان لیلی داستان قابل توجهی است زیرا نشان می دهد که نحوه ارزیابی ما از یک واقعه، نه تنها احساسی را که باید نسبت به آن داشته باشیم، بلکه واکنشی را نیز که می بایست در پاسخ به آن نشان دهیم، آمرانه به ما دیکته می کند. لیلی نامطمئن از خود و مشوش از این که علی هم ممکن است مثل تمام دوستان دیگری که قبلأ می شناخت او را ترک کند، دچار افسردگی شده بود و سکوت او را نوعی انتقاد تلقی کرده، نتیجه گرفته بود که علی دیگر تمایلی به دیدنش ندارد .
همین مسأله اگر به نحو دیگری ارزیابی می شد، واکنشهای کاملأ متفاوتی به بار می آورد. مثلأ اگر لیلی فکر کرده بود که علی در یکی از مأموریتهای متعددی که به اقتضای شغلش از شهر بیرون می رفت، بیش از حد معمول کارش طول کشیده است، چه واکنشی نشان می داد؟ هنوز هم ممکن بود از این که به او نگفته است که به مأموریت می رود یا این که در تلفن کردن کوتاهی کرده است، آزرده شود؛ اما به ندرت به این نتیجه می رسید که علی قصد دارد روابط خود را با او قطع کند و به جای آن که فکر کند: «او دیگر نمی خواهد مرا ببیند»، به احتمال زیاد چنین نتیجه می گرفت: «امشب به قدری سرش شلوغ بوده که نتوانسته تلفن کند». اگر لیلی در ارزیابی خود به این نتیجه می رسید که کوتاهی علی در تلفن کردن یا جواب دادن به تلفنهای او احتمالأ به سبب بیماری یا تصادف بوده، چه می شد؟ در این صورت، لیلی به دور از احساس سرخوردگی یا خشم، نسبت به علی احساس نگرانی و همدردی می کرد .
بدیهی است که تعبیر وقایع در شرایط مختلف متفاوت است، ولی نکته این جاست که احساس و رفتار ما بر حسب نوع ارزیابی ما از وقایع مختلف، متفاوت خواهد بود .
دو نفری که در قضیه ای سهیم هستند ممکن است هرکدام ارزیابی متفاوتی از آن قضیه داشته باشند. در حقیقت چون ادراک و سنجشهای ما همیشه به طرزی منحصر به خود و شخصی است، به نظر می رسد که هیچ وقت ارزیابی دو نفر از یک موضوع نمی تواند کاملأ مشابه باشد .
مسعود و مریم شش ماه بود با هم نامزد شده بودند که مریم ناگهان نامزدیش را به هم زد. مسعود با تعجب می گفت: «من هرگز با کسی به اندازه مریم صمیمی نبوده ام، موضوعی نبود که ما نتوانیم درباره آن با هم حرف بزنیم. درست است که زیاد با هم جر و بحث می کردیم، اما این هم واقعیت داشت که در عین حال بسیار صمیمی بودیم و به نظر می رسید که ازدواجمان پایه و اساس محکمی خواهد داشت». اما مریم مسأله را به صورت دیگری می دید. او می گفت: «ما دائمأ در حال جر و بحث بودیم تا این که من بالاخره به این نتیجه رسیدم که ما هیچ وقت نمی توانیم با هم به توافق برسیم ».
مسعود و مریم هر دو می دانستند که درباره موضوعات زیادی بحث می کنند، ضمن آن که هرکدام هم این واقعیت را به نحوی غیر از دیگری ارزیابی می کرد. به نظر مسعود، این گفتگوها از ارزش خاصی برخوردار بود، در حالی که به نظر مریم، دلیل عدم توافقشان به حساب می آمد .
هرکس چشم انداز و برداشت خاص خودش را دارد. برای مثال، یک کاناپه بزرگتر از حد معمول، ممکن است از نظر یک مبل ساز، یک زوج جوان یا مردی که پیوسته در حال مسافرت است، مفهوم کاملأ متفاوتی داشته باشد. چهار نفر را پشت میزی بنشانید و حرف "M" را روی میز قرار دهید. برحسب این که هرکس در کجا نشسته باشد، حرف "M"به شکل "M" ، "E" ، "W" می بیند .
به همین ترتیب، واکنش افراد، نسبت به انتقاد نیز بستگی به آن دارد که از نظر روحی در چه شرایطی باشند. یکی ممکن است فکر کند به او توهین شده، دومی احساس افسردگی کند و سومی خشمگین شود. به ندرت کسی پیدا می شود که از به رخ کشیده شدن معایبش خوشحال باشد. همان شخص ممکن است به همان انتقاد در زمانهای گوناگون واکنشهای متفاوت نشان دهد، چرا که برداشتش از آن انتقاد تغییر کرده است. بارها اتفاق افتاده که واکنش دیگران به خاطر یک انتقاد ساده باعث حیرتمان شده است. خصوصأ وقتی که منظورمان کمک به او بوده است. در این گونه موارد با اعتراض می گوییم: «شما حرف مرا عوضی فهمیدید». بیشتر مردم می توانند بیاموزند که برای پذیرفتن جنبه های مثبت یک انتقاد، چگونه روش برخورد خود را تغییر دهند .
برخی اوقات استرس منجر به پیامـدهای تـهدیـدکنـنده سلامتی میگردد اما حقیقت بیرحم این میباشد کـه در دنیای رقابتآمیز امروزه استرس به یک امـر اجتـنابناپذیر بـدل شـده اسـت .
یـک پـژوهـش بینالمللی در رابـطه با نـگرانـی و دلـواپسـیهای مردم نـشان داده است کـه 40 درصد اوقات نگرانی ما در مورد مسائلی است که هیچـگاه بـه وقـوع نخواهد پیوست و 30 درصد نـگرانیهای مــا در مورد مسائلی میباشد که به پایان رسیدهاند و درگذشته روی دادهاند. 12 درصد نگرانیهای بـیمورد در رابطه با سـلامـتی است و 10 درصد نگرانیهای متفرقه. تـنـهـا 8 درصد باقیمانده از نگرانیهای ما بجا و توجیهپذیر هستند .
هر چند در صورتی که شما در گرداب نگرانی گرفتار گردیـد راهحلی برای رهایی یافتن از آن موجود است و آن تکنیک توقف افکار میباشد، تـکنیکی که با آن میتوان به جنـگ افکار آشفته و مستمر رفت. این تکنیک مستلزم زمان، شکیبایی و ممارست مداوم است. افـکار مزاحم به آسانی دست از سر شما بر نخواهند داشت بنـابرایـن به محض آنکه با یک اندیشه مشکلساز مـواجـه شـدید در آن وقفه ایجاد کنـیـد. ایـن عـمل منـجــر به کاهش تدریجی در تـکرار آن گشته و سرانجام سبب محو آن میگردد. ابتدا افکاری را انتخاب کنید که زیاد استـرسزا نـبـاشد سپس بهتدریج به سراغ افکار تنشزاتر بروید تا بهتدریج بر این تکنیک تسلط یابید. در کنار تکنیک توقف افکار، شما میتوانید از نکات ذیل برای کنترل افکار منفی خود سود ببرید :
1 - رویداد آینده را در ذهن مجسم کنید: شما قادرید از روی تـجـارب گـذشتـه تـعیین کنید که یک واقعه خاص و یا فردی که دلواپسش هستید چـگونـه و به چه طریق شما را تحتتاثیر خود قرار خواهد داد. با این عمل آمـادگی واکـنش نـشـان دادن شـمـا افـزایش مییابد .
2 - هدف خود را تعیین کنید: مشکل خود را مشخص کـرده و به روی تـمـام جـزئـیـات آن بیندیشید و برای آن تدابیر مناسبی اتخاذ کنید. برای مثـال از قـبل خود را آماده کنید که چگونه با انتقاد برخورد کنید بدون آنکه دلخور شوید .
3 - پیش از رویداد تمرین کنید: در صورتی که کاملا تمرین کنید میتوانید مطمئن گردید یک عملکرد بینقص را ارائه خواهید کرد .
4 - توسط یک فعالیت فرح بخش به خودتان استراحت دهید: هـنگامی که برای یک فعالیت استرسزا آماده میگردید به خودتان زنگ تفریح بدهید. به پیادهروی بروید و یا به موسیقی گوش دهید .
5 - انتظار بدترینها را داشته باشید: بـه بدترین و غیر منتظرهترین اتفاقی که ممکن است روی دهد بیندیشید و البته راههایی که میتوانید با آنها مقابله کنید .
6 - پیش از واقعه آرامش خود را حفظ کنید: درسـت پـیـش از واقـعـه آسـودهخـاطــر بـاشید یک نفس عمیق و آهسته بکشید، مشتها و آروارههای خـود را شـل کـنـیـد و در صورتی که پاها را بروی هم انداختهاید از روی هم بردارید و بگذارید تمام بدنتان ریلکس گردد .
7 - انتظار اندکی استرس را داشته باشید: مـقدار انـدکی اسـترس عملکرد را بهبود بخشیده و کارایی را افزایش میدهد .
8 - برنامهریزی کنید: دلـواپسـی هیـچ چیـز را حـل نـکرده و شـرایـط و نـتیجه نـهایی را نمیتواند تغییر دهد. تنها راهحل از طریق عمل میباشد، بـنـابـر این بهجای آنکه نگران مسائل مالی خود باشید برای بهبود شرایط مالی خـود برنامهریزی کرده و دست بهکار گردید .
9 - لبخند بزنید و زندگی خود را زیاد جدی نگیرید: حـس شوخ طبـعـی به شما کمک میکند تا بر دلواپسی چیره گردید. خندیدن همچنین سبـب تـولید آنـدورفین میگردد که سبب تخفیف درد شده و ایجاد حس آرامش و سرور میکند. لطیفه تعریف کنید و یا فیلم کمدی نگاه نمایی
برگرفته از: birtak.com