محور : زنان و اشتغال

اشتغال زنان، رفع نیازها یا مشکلات تازه

کار، کار، کار ... در هر دوره ای از تاریخ این کلمه کوتاه سه حرفی مورد نیاز همه اقشار اجتماع بود تا بتوانند به وسیله آن گذران زندگی کنند و محیط زندگی را با تلاش و کوشش، شیرین و دلچسب نمایند.

شاید کار در یک قبیله و روستای کوچک فقط به دامداری و کشاورزی و گاهی هم فروشندگی در برابر دریافت اجناس (معامله کالا با کالا) تقسیم می شد. اما با گذشت زمان و نیازهای مختلف، کار گسترش یافت و گاهی همه افراد خانواده از جمله کودکان، زنان و مردان مجبور بودند برای گذران زندگی کار کنند.

 

...

محور : زنان و اشتغال

اشتغال زنان، رفع نیازها یا مشکلات تازه

کار، کار، کار ... در هر دوره ای از تاریخ این کلمه کوتاه سه حرفی مورد نیاز همه اقشار اجتماع بود تا بتوانند به وسیله آن گذران زندگی کنند و محیط زندگی را با تلاش و کوشش، شیرین و دلچسب نمایند.

شاید کار در یک قبیله و روستای کوچک فقط به دامداری و کشاورزی و گاهی هم فروشندگی در برابر دریافت اجناس (معامله کالا با کالا) تقسیم می شد. اما با گذشت زمان و نیازهای مختلف، کار گسترش یافت و گاهی همه افراد خانواده از جمله کودکان، زنان و مردان مجبور بودند برای گذران زندگی کار کنند.

اما اکنون که نیازها شکل های مختلفی گرفته، کار، فرایندی است که در برابر انجام آن حقوق دریافت می کنند و نیازها جامعه را اجبار می کند نیروهای خود را از زن و مرد به کار بگیرد. اما موضوع مهم این است که با گسترش نیازها و فعالیت ها مشکلات کارگرها، کارمندان و هر کس که به فعالیتی از هر نوعی مشغول باشد، پدید می آید.

پدیده ای که بیش از هر موضوعی نمود پیدا کرده و کارشناسان را وا داشته به آن بپردازند، کار و اشتغال زنان است؛ چرا که با پیشرفت جوامع صنعتی، از بین رفتن عوامل بی سوادی بانوان، نیاز به همراهی برای تأمین هزینه های زندگی و دلایل بی شمار دیگر، نوع کار زنان هم در بیشتر جوامع، رو به پیشرفت گذاشته به طوری که گاهی تعداد زنان شاغل اگر بیشتر از مردان نباشد کمتر نیست.

ایران هم از این قاعده مستثنا نیست، چرا که تحصیلات بانوان در اکثر رشته ها، نیاز به جبران کمبودها و هزینه های زندگی و دلایل دیگر، این قشر فعال را نیز به عرصه اجتماع کشانده، دیگر از تربیت یک دختر خانه نشین برای ماندن در خانه همسر و فقط انجام وظایف خانه داری خبری نیست.

در حال حاضر بیشتر دختران و زنان ایرانی با جامعه پیش می روند و سعی می کنند خود را همسطح پیشرفت ها و نوآوری ها نگه دارند. آشنایی با مسائل سیاسی و نیاز به فعالیت در این زمینه هم بی تأثیر نبوده، به رشد اشتغال زنان دامن زده است.

اکنون با توجه به اینکه عادت های زندگی سنتی برچیده شده و زنان از خانه ها پا به کارگاهها و دانشگاهها گذاشته اند، بررسی مشکلات این قشر نیاز به کند و کاو دقیق و آمارگیری مشخصی دارد. همچنین نباید از نظر دور داشت که عوامل مؤثر بر ایجاد مشکلات بی تأثیر نیست؛ مشکلات و عواملی مانند سوء استفاده از ضعف اخلاقی برخی زنان، امنیت کاری، یافتن کار مناسب، مشکلات حین انجام کار و ... چه همین عوامل هستند که زنان را برای انجام فعالیت و ادامه آن به صورت مطلوب دچار مشکلات چند برابر می کند.

سیاسی اجتماعی کنکاش

«این گزارش را همه خانم ها بخوانند!»


گزارشی از اشتغال یابی زنان و مشکلات پس از آن
کاریابی و مشکلات آن

بالاخره طبق تصمیماتی که در خانه گرفته شده باید دنبال کار باشم اما با این همه تقاضا از همه نوع مگر می شود یک کار با حقوقی که بشود به آن حقوق گفت پیدا کرد؟ با این حال با خودم فکر می کنم هفته بعد، این موقع احتمالاً در حال رفتن به محل کارم هستم. با همین خیالات سوار تاکسی می شوم و راه شرکتی را که دیروز برای گرفتن منشی آگهی داده بود، پیش می گیرم.

شرکت خیلی شلوغ نیست و این شانسِ من را برای گرفتن کار بیشتر می کند اما شرکت خیلی بزرگ و تو در تو است، از چند نفر می پرسم تا بالاخره به مکان مورد نظر می رسم.

چقدر جمعیت! یاد روز امتحان کنکور می افتم که داوطلبان پشت سالن امتحانات جمع شده بودند تا درها باز شود. یعنی همه اینها برای کار آمده اند! فکر می کنم راه بی پایانی را شروع کرده ام.
خیالاتی بودم ...
الهام.ت، لیسانس ادبیات فارسی از دانشگاه پیام نور، 24 ساله، مجرد.

ـ الان حدود سه سال است که دنبال کار می گردم، اما هر روز ناامیدتر از قبل هستم. روزهای اوّل که در واقع روزهای آخر تحصیلم بود، دنبال کاری بودم که به تحصیلاتم ارتباط داشته باشد. مثلاً می رفتم آموزش و پرورش، مکان های آموزشی، کلاس های متعدد فرهنگی یا مدارس غیر انتفاعی تا شاید به این ترتیب شغل خوبی پیدا کنم، اما پس از گذشت یک سال فهمیدم خیلی خیالاتی بودم.
کار نبود یا شما نمی پسندیدید؟

اصلاً کاری نبود که بخواهم بپسندم. آموزش و پرورش که نیرو نمی خواست. چه برای حق التدریس، چه برای کارهای معمولی مثل دفترداری. از آنجا که کاملاً ناامید شدم. مکان های دیگر هم دنبال کسی بودند که لیسانس داشته باشد با سابقه کار و حقوق کمی هم دریافت کند! یا اینکه برایشان فرقی نمی کرد که سیکل داشته باشی یا دیپلمه، در واقع کارگر می خواستند، در این میان چه کاری پیدا می شود که بتوانم فارغ از بقیه مسائل مثل حقوق و مزایا به آن بپردازم؟
الان هم دنبال کار آمده اید؟

بله، از دو روز قبل دیده بودم که در روزنامه آگهی داده بودند مبنی بر اینکه به پنج خانم، سه تا لیسانسه و دو دیپلمه نیاز دارند، آمده ام ببینم چه می شود، البته اینقدر شلوغ است که مسئولان شرکت با توجه به شلوغی، شرایط کاری و حقوقی را نمی گویند تا ببینند با این همه متقاضی چقدر می توانند به نفع خودشان، شرایط کاری تعیین کنند.
جبران هزینه های اضافی زندگی

دختر جوانی کنار درِ ورودی دفتر شرکت ایستاده و سرک می کشد تا خبرهای جدیدی راجع به شروع مصاحبه برای استخدام به دوستانش بدهد.
مائده.س، دیپلمه، 21 ساله، مجرد.

ـ چهارمین بار است که دنبال کار آمده ام، قبلاً شاغل نبودم و مشغول خانه داری بودم، اما بعد از اینکه دیدم برای خریدهایم، مخصوصا وسایل مورد نیازم دچار مشکل هستم و نمی توانم همه هزینه ها را از پدرم دریافت کنم، تصمیم گرفتم دنبال کار باشم.
اگر پذیرفته شوید، چه شرایطی را مطلوب می دانید؟

اوّل اینکه مسافت رفت و آمدم و ساعت کاری مناسب باشد، دوم اینکه خیلی با آقایان سر و کار نداشته باشم چون خانواده ام این وضعیت را دوست ندارند. بعد هم حقوق که باید به اندازه باشد؛ فکر می کنم خیلی از زنان که به دنبال کار هستند، به حقوق آنچنانی فکر نمی کنند، بلکه دنبال این هستند که نیازشان را برطرف سازند و دنبال حقوق معمولی اند.
به مشاغلی که می شود در خانه به آن پرداخت فکر نکرده اید؟

شغل داخل خانه را کسی کار حساب نمی کند، در ضمن نمی توانی وقتت را به طور کامل برای کارَت بگذاری. معمولاً به شغل هایی که در خانه می شود انجام داد اهمیتی نمی دهند و حقوق ناچیزی در قبال آن دریافت می شود، اما اگر خیاطی و آرایشگری باشد، حقوق خوبی دارد که آن هم پر زحمت است. پشت میز نشستن خیلی کمتر وقت می گیرد و راحت تر است.
امنیت کاری از همه مهم تر
خانم فاطمه سادات. ف، 34 ساله، متأهل و لیسانس ادبیات عرب.

ـ قبلاً چهار سال شاغل بودم. دو سال در یک شرکت هواپیمایی و دو سال دیگر در یک مؤسسه انتشاراتی ولی در حال حاضر بیکارم و نیاز مبرمی به کار دارم.
چرا شغل های قبلی را از دست دادید با اینکه می گویید نیاز مبرم به کار دارید؟

اولین شغلم که بلافاصله پس از گرفتن مدرک تحصیلی ام به آن مشغول شدم، شغل خوبی بود، اما بعد از گذشت دو سال ریاست شرکت عوض شد و خانم هایی را که کار می کردند اخراج کرد، چون رئیس جدید معتقد بود مردها نیاز بیشتری به کار دارند. کارِ زن ها را حتی اگر منشی بودند، قبول نداشت؛ بنابراین هر کدام از خانم ها را با عذری بیرون کرد، طوری که مشکلی نداشته باشد و نتوانیم از لحاظ قانونی اعتراض کنیم.

دومین کارم را هم که در یک مؤسسه انتشاراتی بود به علت عدم امنیت شغلی رها کردم. چهار خانم بودیم که کار تنظیم مطالب و کتاب ها را برای چاپ انجام می دادیم. به نظر کار فرهنگی و خوبی بود، بخصوص که با کتاب سر و کار داشتیم، اما مسئول انتشارات سرزده به اتاق خانم ها می آمد یعنی بدون اطلاع در را باز می کرد و داخل اتاق می شد و شروع می کرد به ایراد گرفتن و دستور دادن! چند بار از او خواستیم که وقتی قصد وارد شدن دارد حداقل در بزند چرا که فقط ما خانم ها در اتاق بودیم و گاهی برای راحتی و سرعت کار حجاب را رعایت نمی کردیم، اما مسئول انتشارات توجهی نمی کرد! می گفت محل کار است و باید آمادگی ورود و خروج من را در هر لحظه داشته باشید. وسایل گرمازا در زمستان را در اواسط فصل وقتی که هوا خیلی سرد شده بود، تأمین کرد. برای تابستان هم همین برنامه را داشت. بعد هم فهمیدیم حقوق خانم ها تقریبا نصف حقوق آقایانی بود که کار می کردند.
به اداره کار مراجعه نکردید تا وضعیت کار شما بهتر شود؟

کسی که نیاز به کار دارد نمی تواند وقت خودش را در رفت و آمد و شکایت بگذراند مخصوصا اگر خانم باشد، که مجبور است در خیلی از موارد سکوت کند. من هم چون همسرم جانباز است و نیاز دارم برای تأمین هزینه های بیمارستان کار کنم، نمی توانستم دنبال این مسائل باشم. در ضمن محیط کار هم به دلیل مسائلی که گفتم بسیار مشکل آفرین شده بود و احساس عدم امنیت داشتم.
نمونه های مثل من زیادند
صالحه.س، 28 ساله، مجرد.

ـ لیسانس علوم اجتماعی دارم، اما کاری که بتوانم به آن مشغول باشم و از مطالبی که خوانده ام بهره بگیرم، ندارم. فعلاً که دو سال است به طور مداوم دنبال کار هستم.
در اینجا که یک شرکت تولید قطعات پلاستیکی است، چه کاری می توانید پیدا کنید که مناسب وضع و تحصیل شما باشد؟

رشته من علوم اجتماعی است، شاید به این ترتیب بشود شرکت را در مواردی از قبیل تبلیغات و ارتباط با دیگر شرکت ها کمک کرد، گرچه در آگهی داده شده نیازی به این مورد نبود، اما به هر حال ناامید نیستم.
چطور می خواهید از رشته تحصیلی تان استفاده کنید؟

فعلاً راضی هستم که در جاهای دیگر شرکت مشغول باشم، تا شاید پس از گذشت مدتی، شرکت تمایلی برای انجام فعالیت های تبلیغاتی و اجتماعی نشان بدهد.
انگیزه تان برای کار چیست؟

چهار سال و نیم درس خواندم تا توانستم لیسانس بگیرم. مشکلات کنکور و دانشگاه بماند. چرا نباید پس از این سال ها بتوانم از زحمتی که کشیده ام بهره بگیرم؟! گذشته از آن نه تنها به خاطر خودم بلکه به خاطر پدر و مادر و اطرافیانم باید کار پیدا کنم، چون همه انتظار دارند با دست پر به خانه بیایم نه اینکه مثل قبل در خانه بنشینم و در و دیوار را تماشا کنم اما در دوره دانشگاه فشار روحی برای یافتن کار نداشتم.
هنگام ورود به دانشگاه به قصد کار پیدا کردن، درس می خواندید؟

بله، به همین خاطر دنبال درس رفتم. اگر می خواستم در خانه بنشینم یا کاری مثل قالیبافی و خیاطی انجام دهم، این همه وقت و انرژی صرف درس خواندن نمی کردم. خیلی از جوان ها به همین نیت درس می خوانند اما دولت و اجتماع هیچ برنامه ای برای شغل جوان ها پیش بینی نمی کنند. نمونه های مانند من زیاد هستند.
پیدا کردن کار، نفس گیر و سخت

ساعتی از ظهر گذشته که به خانه برمی گردم، آنقدر خسته ام که نای حرف زدن هم ندارم. با خودم فکر می کنم آغاز راه برای یافتن کار خیلی مشکل و طاقت فرساست، امیدوارم بقیه راه مشکل نباشد.

شرکتی که برای استخدام آگهی داده بود، اعلام کرد که هفته بعد جواب مصاحبه ها را خواهد داد، اما فکر نمی کنم از میان صد و پنجاه و سه نفر متقاضی، من که بدون تجربه کاری ام، بتوانم شغلی در شرکت پیدا کنم. از فردا باید دنبال کار دیگری باشم. بهتر است برای صرفه جویی در وقت و هزینه، نیازمندی های روزنامه را تهیه کنم و از طریق تلفن دنبال کار باشم.
اولویت با خواسته های متقاضی یا خواسته های کارفرما؟!
سلام، ببخشید شرکت ...

بفرمایید.
می خواستم راجع به آگهی استخدام صحبت کنم.

شرایط کاری ما برای بانوان اینهاست: سن بالاتر از هجده سال، ترجیحا مجرد و مدرک دیپلم یا بالاتر!
نوع کاری که در شرکت دارید، چیست؟

بازاریابی، به این ترتیب که اجناس شرکت را به مغازه ها، مراکز فروش و ... معرفی می کنید و سپس سفارش می گیرید، حقوق هم پورسانتی داده می شود، یعنی هر سفارشی که گرفتید درصدی به عنوان دستمزد به شما می دهیم.
شرایط و مزایای دیگری هم دارید؟

شرایط همان ها بود که گفتم، مزایا هم خیر! چون این کار را در منزل خودتان هم می توانید انجام بدهید ... .
مشاوره املاک ...

بفرمایید:
آگهی منشی داده بودید، شرایط کار چیست؟

اوّل اینکه منزل شما باید در همین خیابان باشد، دوم اینکه ساعت کاری از هشت صبح تا دوازده ظهر و از چهار بعدازظهر تا هشت شب است. همچنین سن بالای هجده سال با روابط عمومی بالا.
کار به چه صورت است؟

تنظیم سند، تنظیم قرارداد اجاره و خرید و رهن، راهنمایی مشتریان و جوابگویی به تلفن ها، البته یک ماه به صورت آزمایشی مشغول کار می شوید تا شرایط کار را خوب یاد بگیرید.
حقوق و مزایا؟

اوّلاً این کار استخدامی نیست که مزایا داشته باشد. قراردادهای سه ماهه می بندیم، ثانیا پس از یک ماه آزمایشی اگر مورد تأیید بودید مشغول کار می شوید، حقوق هم ماهی بیست و پنج هزار تومان که در صورت کار بهتر، بیشتر می شود. چهار روز هم در ماه تعطیلی داریم یعنی جمعه ها ... .
مطب دکتر ...

بفرمایید:
آگهی برای منشی داده بودید، شرایط چیست؟

بله! دستیار دندانپزشکی به همراه کارهای مربوط به منشی، سابقه کار دارید؟
خیر می خواهم بدانم شرایط کاری شما چیست؟

اگر سابقه کار در دندانپزشکی داشتید، بهتر بود اما مهم نیست. سه ماه به صورت کارآموز، دستیاری را یاد می گیرید. در صورت خوب بودنِ شرایط، به عنوان منشی و دستیار مشغول به کار می شوید.
شرایط کار و حقوق به چه صورت است؟

شرایط کار همان سه ماه آموزشی بود، به علاوه یک فرم که اینجا پر می کنید، یک نفر معرف که شما را خوب بشناسند و یک سفته به مبلغ پانصد هزار تومان، ساعت کار هم از سه بعدازظهر تا ده شب است، حقوق هم که بعد از گذراندن دوره آموزشی مشخص می شود.
سفته و معرف اجباری است؟

جزء مدارک است. معرف برای این است که شما را نمی شناسیم، سفته هم برای این است که در طول مدت کار، کلید مطب با همه وسایل دست شماست، ضمانتی برای این موضوع باید باشد یا نه؟ تعطیلی هم تعطیلات رسمی است.
مهد کودک ...

بفرمایید.
آگهی برای استخدام مربی داده بودید، شرایط کار چیه؟

داشتن 24 سال به بالا، یک تا دو سال سابقه کار و داشتن مدرک لیسانس یا فوق لیسانس روانشناسی، علوم اجتماعی یا آموزش ابتدایی، البته دو نفر هم دیپلمه برای نگهداری از نوزادان نیاز داریم.
کار به چه صورت انجام می شود؟

کار متخصصان یعنی لیسانس به بالا به صورت اجرایی است، همچنین بررسی شرایط کودک، برگزاری کلاس های مشاوره و راهنمایی والدین و بررسی مشکلات و مربی گری بچه های چهار سال به بالا. برای نگهداری از نوزادان هم که مشخص است.
ساعات کاری و حقوق به چه صورت است؟

مربی نوزادان هر روز از ساعت هفت صبح تا چهار بعدازظهر یا یازده صبح تا هفت بعدازظهر، حقوق هم فعلاً بر پایه چهل هزار تومان است. اما برای مربی های دارای مدرک بالاتر سه روز در هفته از ساعت هفت تا سه بعدازظهر، حقوق هم به صورت دو ماه یک بار به مبلغ صد هزار تومان است که البته با نظر رئیس مهد کودک قابل تغییر است.
خیاطی زنانه ... شرایط کار را می خواستم بدانم.

بله! شرایط کاری ما سه سال سابقه خیاطی در منزل یا کارگاه است. داشتن دیپلم خیاطی به همراه دیپلم تحصیلی. ساعت کار هم از هشت صبح تا یک بعدازظهر، چهار بعدازظهر تا هشت یا نُه شب، در واقع تا وقتی که مشتری داشته باشیم و کار طول بکشد.
حقوق و مزایا؟

اوّل کارهایی را که در خانه انجام داده اید به عنوان نمونه می آورید، اگر مورد تأیید بود با آوردن یک سفته دویست هزار تومانی مشغول می شوید. حقوق هم به صورت تعداد لباسی است که می دوزید، یعنی از هر لباس درصدی به عنوان حقوق به دوزنده تعلق می گیرد، اگر منظورتان از مزایا، عیدی و بیمه و مرخصی است، هیچ کدام از همکاران ما کارگران شان را بیمه نمی کنند، عیدی و مرخصی هم با توافق و نظر کارفرماست. در ضمن جمعه ها در صورت نبودن مشتری تعطیل است.
در کل حقوق یک ماه حدود چقدر است؟

بستگی به خودتان و مشتری دارد؛ هر چقدر در کار سرعت عمل داشته باشید حقوق بهتری می گیرید، اما ماهیانه از سی هزار تومان شروع می شود و گاهی به صد و بیست و بالاتر هم می رسد.
سفته ای که خواستید برای چیست؟

برای اطمینان کار، چون تمام پارچه هایی که اینجاست برای مشتری است. اگر در هنگام دوخت خراب یا گم شود، باید از قبل فکر آن را کرده باشیم که با سفته، امنیت و اطمینان بالا می رود.
موانع اشتغال

مردها و زنان هیچ کدام در یافتن شغل و انجام آن و در نهایت استخدام شدن، به راحتی پیشروی نمی کنند. همه می دانیم با وجود متقاضیان بسیار، تحصیلکرده و بی سواد، بازارِ یافتن کار بیش از پیش داغ است. با رشد آگاهی افراد در زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی، نیز راهیابی تعداد زیادی از زنان به دانشگاه و فراگیری تحصیلات عالی، تقاضا برای یافتن کار زیاد است. اما اینکه آیا همه آنها بتوانند با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و خواسته هایشان، به کاری مفید دست یابند، جای شک و تردید است، خصوصا با بینشی که اکنون در مورد کار زنان وجود دارد که زن به علت نفقه گرفتن، نیازی به تأمین خرجی ندارد، پس با این وجود، نیازی به کار و حقوق نیست.

صرف نظر از این نکات پیش از زنان بیکار، مردان بیکار و جویای کار هستند که هنوز نتوانسته اند برای حل مشکل خود کاری کنند، همین امر باعث شده یافتن کار، مشکل و دور از انتظار باشد.

گروهی هستند که کار را در درجه اوّل حق مرد می دانند و کارهای پیش پا افتاده و ساده، یا کارهای انجام پذیر در خانه را برای زنان مناسب می بینند. علی رغم اینکه زنان از محیط بسته اندرونی جدا شده اند، چنین تفکری چه پیامدهایی خواهد داشت؟

وقتی می دانیم شرکت ها، تعاونی ها، کارگاهها و کارخانه ها، هنوز برنامه صحیحی برای استخدام بانوان ندارند، حتی آنها را به صورت موقت به کار می گیرند، تا در صورت لزوم قادر به اخراجِ آنها باشند، چه پیشرفتی را می شود انتظار داشت؟! آیا کافی است که فقط زمینه تحصیل زنان و دختران را فراهم کنیم تا چند سالی با مشکلات دست و پنجه نرم کنند، سپس به بازار کار وارد شوند، آن هم بازاری که هیچ کالای مورد استفاده ای برایشان ندارد؟! تکلیف این همه مهندس، پزشکان فارغ التحصیل یا کارگرانی که هر روز از این کارگاه به آن کارخانه سرک می کشند تا کاری هر چند ساده بیابند چیست؟

آیا کسانی که دم از فعالیت اجتماعی و فراگیر زنان می زدند، فکری برای این گونه پیامدها کرده اند؟! آیا آماری که نشان دهنده ایجاد مراکز صنعتی یا تولیدیِ صرفا زنانه باشد، وجود دارد؟ چقدر برای بهبود اوضاع شغلی زنان و زنان شاغل تلاش شده است؟!

غیر از بانوانی که به دنبال شغلی هستند تا وقت خود را پر کنند زنانی هم وجود دارند که به علت مشکلات و مسائل مربوط به طلاق، مرگ همسر، سرپرست خانواده و تأمین هزینه زندگی، مجبور به انجام کارند. برای این نوع زنان که در درجه اولویت نسبت به زنان دیگر هستند چه برنامه هایی اندیشیده شده است؟

گاهی کار مطلوب و مورد نظر پیدا می شود، اما نگه داشتن آن بیشتر از انجام وظایف، سخت است. گاهی آنقدر وضع نابسامان اقتصادی و مالی بر کارگر یا کارمند فشار می آورد که برای نگه داشتن شغلی که پیدا کرده، از مزایای عادی و معمولی هم می گذرد و کار را هر چند سخت باشد، می پذیرد!
مشکلات جانبی

گاهی اوقات برای زن یا دختری که مشغول به کار است، مشکلاتی اضافه می شود؛ همین مشکلات، کار زنان را در نزد خرده گیران و غرض ورزانی (که منتظر جرقه ای کوچک برای آتشی بزرگ هستند) منفی جلوه می دهد و پر از بحران های اخلاقی و اجتماعی می نمایاند!

کارفرمایانی هستند که برای رونق گرفتن کار و بازار خود، زنان را در معرض دید قرار می دهند و به بهانه های مختلف مثل جذب مشتری، از این عنصر مهم اجتماعی سوء استفاده می کنند! علی رغم اینکه شاید فروش برخی لوازم نیاز به فروشنده زن داشته باشد، اما استفاده های غلط، زن را در حد یک جنس لوکس داخل ویترین تنزل می دهد.

اینها تنها مواردی کوچک و ناچیز از مشکلات زنان است که به اجبار تن به کارهایی می دهند که می دانند جز برای استفاده ظاهری، کارآیی دیگری نخواهند داشت.

اندیشه های غلط و خطاست که تفکر زن را نسبت به خود، آینده، زندگی و حتی تحصیلات عوض می کند، چرا که گاهی یک زن با علم به اینکه از ظاهر او برای رونق کار استفاده می شود، سعی می کند با دامن زدن به این مطلب، حقوق یا مزایای بیشتری دریافت کند! چه کسی می تواند این اندیشه و تفکر نابه جا را تغییر دهد؟ در کنار این مسائل اگر نیازهای مختلف روحی، مالی و اجتماعی زن را در نظر بگیریم، این مسئله جای بحث بیشتری خواهد داشت.

اشتغال زنان نیازی است که جامعه و دولت را ملزم می سازد با گزینش سیاست های مناسب و نگاهی همه جانبه، زمینه حضور فعال ولی مناسب زنان را فراهم سازند، چرا که زنان اندوخته ها و توانایی هایی دارند که در توسعه نقش دارد. عدم برنامه ریزی مناسب در این زمینه به هدر رفتن انرژی، منابع پیشرفت و توسعه می انجامد، که با بینش امروز چه در داخل و چه در خارج از ایران نمی توان آن را کوچک و بی اهمیت شمرد.
اشتغال و مشکلات آن

سومین هفته است که هنوز نتوانسته ام کاری درخور پیدا کنم. اگر از هزینه های جانبی که در این راه هدر داده ام، بگذرم، انرژی زیادی هم از دست داده ام، به علاوه هنوز پدرم منتظر است کاری پیدا کنم و کمک خرج او باشم. بهتر دیدم با چند نفری که بالاخره توانسته اند شغلی پیدا کنند صحبت کنم، تا بتوانم راجع به کار و شرایط مطلوب آن اطلاعاتی داشته باشم، شاید در این میان کاری هم برای من پیدا شد!
شرایط مطلوب نمی خواهم
سمیه.الف، 36 ساله، متأهل، دیپلم.

ـ حدود یک سال است که در شرکت مواد غذایی به عنوان کارگری که مواد غذایی را بسته بندی می کند، کار می کنم. از ساعت هشت صبح تا پنج بعدازظهر سر پا بودن کار آسانی نیست، اما به دلیل اینکه نیاز دارم، در وقت مقرر به کار می پردازم. اوایل طبق شرایطی که شرکت اعلام کرده بود و مسیر دور بود، سرویس برای رفت و آمد داشتیم اما بعد از گذشت سه یا چهار ماه، سرویس کارگران را برداشتند و با این مسئله وضعیت ما را سخت کردند. گروهی که می توانستند ماندند اما بعضی کناره گیری کردند. من هم چون تنها نان آور خانه ام، ماندم و چاره ای جز تحمل ندارم.
شرایط سخت تری هم گذاشتند؟

بله! قرار بود بیمه شویم، ولی مسئولان شرکت گفته اند سابقه کار شما برای بیمه شدن کافی نیست و تا شش ماه به صورت کارآموز مشغول کار هستید و شرکت برای تشویق به کار است که حقوق می دهد.
کاری که انجام می دادید نیازمند شش ماه آموزش بود؟

خیر حتی شش روز هم زیاد بود. اما من و بعضی از همکارانم به خاطر اینکه بهتر از این حقوق و کار در جایی دیگر پیدا نمی شود، مانده ایم، تا بلکه سابقه کار پیدا کنیم و بیمه شویم.
مشکلات دیگری هم دارید؟

از کارم راضی ام. به طور کلی چون حقوق می گیرم و احتیاج خانواده ام برآورده می شود، راضی ام اما مسائلی هست که نمی شود از آن گذشت، ولی به ناچار باید تحمل کرد. مثلاً فهمیده ایم آقایانی که در بخش دیگر کارخانه مشغول کارند و فقط هشت ساعت کار می کنند حدود بیست هزار تومان بیشتر حقوق می گیرند و سرویس رفت و آمد دارند، در صورتی که کار آنها در مقابل کار ما سخت نیست و تقریبا در یک حد است.
برای یکسان شدن شرایط کار به جایی مراجعه نکردید؟

یک بار برای همین موضوع به اتفاق همکارانم سراغ رئیس رفتیم، ولی گفت که با استخدام یک مرد می تواند کار دو نفر زن را به او بسپارد و برای شرکت به صرفه تر است که مردها را استخدام کند اما چون سیاست شرکت می طلبد، زنان را هم پذیرفته اند. در مورد سرویس رفت و آمد گفت که مردها خودشان برای سرویس هزینه کرده اند و به شرکت ارتباطی ندارد، در صورتی که می دانیم این طور نیست.

به اداره کار هم نمی توانم مراجعه کنم، چون بلافاصله شغلم را از دست می دهم. من نیاز به کار دارم و با وضعیتی که در حال حاضر موجود است، کار به آسانی پیدا نمی شود. گذشتن از کاری که یک سال است با آن خو گرفته ام بی عقلی است. از شرایط مطلوب می گذرم تا کارم را از دست ندهم.
حقوقم ناچیز است
منیره.ش، 27 ساله، فوق لیسانس فلسفه، مجرد.

ـ حدود دو سال است که در یک کتابخانه نیمه خصوصی مشغول کتابداری هستم.
از شغلی که دارید راضی هستید؟

کار من شغل محسوب نمی شود و صرفا به جهت اینکه بیکار نباشم به کتابخانه می روم و حقوقی که می گیرم، کرایه رفت و آمدم می شود. دنبال کار بهتری هستم، البته اگر پیدا شود.
با مدرکی که دارید جایی برای استخدام تان نیست؟

خیر. آموزش و پرورش که معلم نمی خواهد. در واقع آنقدر دانشجوی تربیت معلم در دانشگاه پذیرفتند که تا چند سال آینده معلم دارند. مراکز تحقیقاتی هم به صورت نیمه وقت و گاهی هم کار تحقیقی، به رشته من نیاز پیدا می کنند. فعلاً که جایی نیست.
در مورد پیدا کردن کار چه تلاش هایی انجام داده اید؟

به همه جا سر زده ام، اما نتیجه ای نگرفته ام. فقط یک مدرسه بود که دفتردار می خواست ولی به علت اینکه دیدم معلم مدرسه با مدرک فوق دیپلم مشغول تدریس است، نخواستم وارد این کار شوم. مؤسسه ای هم بود که کار بررسی کتاب و مقالات فلسفی را به من پیشنهاد کرد اما به علت کار زیاد و حقوق ناچیز نپذیرفتم. فعلاً در کتابخانه هستم تا کاری مطلوب پیدا کنم.
به اداره کار سر نزدید؟

سه سال است که نام نویسی کرده ام تا اگر جایی به من نیاز داشت مشغول کار شوم ولی فعلاً هیچ خبری نشده است.
چه کسی جوابگوست
مریم.الف، پرستار، متأهل، 29 ساله.

ـ از دانشگاه که فارغ التحصیل شدم، دو سال طرح در بیمارستان داشتم که گذراندم. بعد نتوانستم به ادامه کار بپردازم، چون در شهر خودمان نیرو نمی خواستند، به ناچار در یک درمانگاه مشغول شدم و فعلاً به امور کودکان و تنظیم خانواده می پردازم.
از کارتان راضی هستید؟

ساعت کاری خوب است و از لحاظ خلوت بودن، درمانگاه دغدغه کمتری نسبت به بیمارستان دارد، اما حقوقم معمولی است و نمی توانم از آموزش هایی که دیده ام استفاده کنم. در واقع همه معلوماتی که در دانشگاه کسب کرده ام بی فایده مانده و رو به فراموشی است.
فکر می کنید چه راهی به بهبود شغل زنان کمک می کند؟

این وضع مخصوص زنان نیست و در مورد آقایان هم صدق می کند. شاید به همان میزان که برای خانمی کار نباشد، برای مردان هم همین طور باشد، اما به دلیل اینکه زنان بیشتر از قبل به شغل بیرون از خانه رو آورده اند، بیکاری در این قشر بیشتر به چشم می خورد؛ همچنین با توجه به اینکه در کارهای استخدامی اولویت با مردان است (به خاطر اینکه خانواده را اداره می کنند) کار برای زنان کمتر یافت می شود. اما در کل وضعیت شغل ها روبه راه و مطلوب نیست.
مشکلی هم دارید؟

مشکل اساسی انتقال ما از این درمانگاه به درمانگاههای دیگر است. چند ماه یک بار این برنامه اجرا می شد و دلیل آن را نمی فهمیم. نکته بعد اینکه من در رشته پرستاری درس خوانده ام و آمادگی کامل برای این شغل را دارم، ولی با این اوضاع فکر نمی کنم بتوانم مشغول به کار شوم. دانشگاههایی که این رشته را ارائه می دهند و آنقدر پذیرش می کنند، باید به فکر جمعیت زیادی از فارغ التحصیلانی که بیکار می مانند باشند. دولت باید در پذیرش دانشجوها و رشته هایی که نیازی به آنها نیست دقت کند. من این شانس را داشتم که در درمانگاه مشغول به کار شوم، اما دوستانی دارم که به هیچ وجه نتوانسته اند کاری بیابند یا اینکه دو سه نفرشان مشغول تزریقات در مطب ها یا درمانگاههای شبانه روزی هستند. مشکل من و امثال من این است که کسی جوابگوی این همه تقاضای کار نیست.
چاره ای جز این ندارم
شیما.ب، 23 ساله، مجرد، فروشنده لباس، دیپلمه.

ـ حدود نُه ماه است که در این فروشگاه به کار فروشندگی لباس مشغولم. از کارم راضی هستم و امیدوارم با تلاشی که می کنم بتوانم مزایای خوبی دریافت کنم.
شرایط کار شما به چه صورت است؟ از حقوق تان راضی هستید؟

از ساعت نُه صبح تا یک بعدازظهر مشغولیم. بعد از آن وقتی برای ناهار و استراحت داریم و دوباره حدود ساعت دو بعدازظهر مشغول کار می شویم. حقوقی که می گیرم نسبت به دوستان دیگرم که تقریبا همین کار را دارند بهتر است و همین مسئله من را راضی می کند، علاوه بر آن، روزهایی که فروش خوبی داشته باشیم، مسئول فروشگاه، لباس یا مبلغی به عنوان تشویقی می دهد.
پس مشکل خاصی ندارید؟

مشکلات کار من و کارهای شبیه به آن، جزء ناگفته هاست، چون نمی شود آن را خیلی راحت بیان کرد. در ابتدای ورودم به فروشگاه شرایط سختی داشتم. مثلاً نمی توانستم به سرعت با مشتری ارتباط برقرار کنم، در نتیجه کار را به خوبی انجام نمی دادم اما به مرور یاد گرفتم که باید همیشه لبخند به لب داشت، چه در مورد زنانی که برای خرید می آیند و چه در مورد مردها! به نظرم تنها مشکل کار من همین بود، چون به خاطر رعایت اخلاق نمی خواستم با هر مردی که وارد فروشگاه می شد، بگو و بخند کنم. اما چاره ای نداشتم، تنها راه جلب مشتری همین است. از طرفی روز اوّل که قرار بود با مسئول فروشگاه قرارداد سه ماهه ببندم، شرایط کاری را این طور عنوان کرد: روابط عمومی بالا داشته باشید و همیشه سرِ کار آراسته حاضر شوید. همه می دانند که روابط عمومی بالا یعنی چه، اما شاید معنی آراسته بودن را نفهمند؛ آراسته و مرتب بودن در شغل من یعنی لباس هایی با رنگ جذاب و مُد روز بپوشیم و همیشه با صورت آرایش کرده کارمان را شروع کنیم، چرا که همین امر باعث می شود مشتری ها جذب شوند. این چهره و قیافه برای من خیلی نامأنوس بود، اما کم کم به آن عادت کردم، گرچه هنوز بعد از گذشت نُه ماه دلهره دارم مبادا یک نفر از اقوام و آشنایان، من را در حال انجام کار مشتری ببیند و مشکلاتم دو برابر شود.
اگر این شرایط را قبول نمی کردید کارتان را از دست می دادید؟

صد در صد! تنها کاری که در این فروشگاه به آن نیاز دارند، جلب مشتری است و غیر از این شیوه، طور دیگری نمی شود با مشتری ارتباط برقرار کرد. دوستی داشتم که نتوانست با شرایط کار کنار بیاید و به ناچار کارش را رها کرد، اما مسئول فروشگاه باید متوجه باشد که در حین کار برای یک دختر جوان که ظاهر خاصی دارد، هزار و یک مشکل پیش خواهد آمد: اوّل اینکه در فروشگاه فقط فروشندگان زن نیستند و در طرف دیگر سالن چند مرد هم فروشنده اند. طبیعی است که وقتی همکاران مرد، ما را در حال حرف زدن، تبادل نظر یا خندیدن با مشتری می بینند فکر می کنند که اجازه هر گونه سوء استفاده از ما را دارند و ما هم این قابلیت را داریم اما این طور نیست و خودِ این مطلب بزرگ ترین مشکل ماست. از این گذشته، گاهی اوقات مشتری ها روابط عمومی بالا را به عنوان راهی برای ارتباط گسترده و مزاحمت های مختلف می بینند که مشکلات بزرگی در پی خواهد داشت. اگر خودِ فروشنده زن گاهی با سیاست برخورد نکند، امکان دارد کار و حیثیت خود را ناخواسته از دست بدهد.
به نظر شما بهترین راه برای حل این مشکلات چیست؟

راه حلی که بشود آن را به کار گرفت نمی بینم چرا که نمی شود به همه افراد جامعه درس اخلاق داد؛ از طرفی نمی شود همه مراکز به طور خصوصی زنانه یا مردانه شود. بهترین راه این است: زنانی که مشغول به این کارند، با تدبیر و تیزبینانه کار کنند و در واقع با چنگ و دندان خودشان را حفظ کنند!
چون زن هستیم باید سکوت کنیم
فاطمه.ش، 27 ساله، سیکل، متأهل.

ـ حدود شش ماه است که در یک کارگاه بافندگی لباس نوزاد مشغول کارم. با اینکه کارِ نسبتا راحتی است اما خیلی راضی نیستم و در حال جستجو برای پیدا کردن کار بهتری هستم.
دلیل راضی نبودن شما چیست؟

کار من در اصل خیاطی بود، اما به دلایلی نتوانستم آن را انجام بدهم و مجبور شدم به این کار بپردازم. محل کار جای خوبی نیست: یک زیرزمین که حدود هفت نفر مرد در آن کار می کنند و سه نفر زن. قسمت خانم ها با پرده جدا شده و ما اصلاً احساس امنیت نمی کنیم، هر چند مطمئن هستیم همکاران مرد مشکلی ایجاد نمی کنند اما قلبا از این وضعیت راضی نیستیم و احتمال بروز هر مشکلی را می دهیم.

به هر حال اینجا یک محیط بسته است و ما همیشه فکر می کنیم اگر اتفاقی بیفتد هیچ کس خبردار نمی شود. اگر روزی یک نفر از ما نتواند سرِ کار حاضر شود، دو نفر دیگر با دلهره بیشتری سرِ کار حاضر می شوند. در حال حاضر هم وقتی می خواهیم وارد کارگاه شویم، منتظر می مانیم تا هر سه با هم وارد شویم. این مسئله یکی از مشکلات کاریِ ماست. مشکل بعدی ما مربوط به همکاران مرد است. گاهی یکی دو ساعت مرخصی می گیرند و از کارگاه خارج می شوند و کار نیمه تمام شان را به عهده ما می گذارند! توقع هم دارند که به موقع انجام شود و در صورتی که نتوانیم از عهده کاری که به ما می سپارند بربیاییم، مثل صاحب کار شروع به داد و بیداد می کنند و فکر می کنند چون زن هستیم باید سکوت کنیم، گرچه چاره ای هم نداریم.

مسئله دیگر این است که حقوق ما را دو ماه یک بار می دهند و می گویند چون شما زن هستید و خرج خانواده نمی دهید باید به این صورت حقوق بگیرید. در صورتی که من با این سن و سال، چهار بچه دارم و شوهرم یک کارگر معمولی است و نمی تواند خرج ما را بدهد.
به جایی مراجعه نکرده اید که در این مورد به شما کمک کنند؟

با صاحب کارم صحبت کرده ام اما نتیجه ای نگرفتم. بالاخره باید کارم را رها کنم و دنبال کار دیگری باشم. اما چون مدرک تحصیلی ام سیکل است، به راحتی نمی شود کار پیدا کرد. فکر می کنم تا بتوانم کار جدید مورد اطمینان و با جای امنی پیدا کنم، چاره ای ندارم که همین جا مشغول کار باشم.
دنبال کار ثابت با حقوقی ثابت هستم
ف.م، 21 ساله، مجرد، بازاریاب روزنامه محلی، دیپلمه.

ـ یک روز به همراه یکی از دوستانم آگهی نیاز به بازاریاب را دیدم و با هم رفتیم تا در آنجا مشغول شویم. کار به این صورت بود که برای روزنامه، آگهی تبلیغاتی از مؤسسات، مغازه ها، فروشگاهها و غیره بگیریم.
چند وقت است که مشغول کارید؟ راضی هستید؟

حدود هشت ماه است که مشغول به کار شده ام. صبح ها ساعت ده صبح سری به دفتر روزنامه می زنم و از همان جا با مکان های مورد نظر تماس می گیرم و از آنها می خواهم که در مورد کارشان تبلیغ کنیم. در صورتی که قبول کردند، بعد از چاپ آگهی و دریافت پول، مبلغی به عنوان پورسانت به من می دهند. کار سختی نیست، اما باید به خاطر پورسانت ناچیز به مردم التماس کنیم! اگر هم این کار را نکنیم و نتوانیم از چند تلفنی که از دفتر روزنامه می زنیم آگهی بگیریم، مسئول امور آگهی نسبت به پرداخت پورسانت ها تجدید نظر می کند چون معتقد است با هر تلفن هزینه ای به هزینه های دیگر روزنامه اضافه می شود. در هر صورت گرچه حدود هشت ماه است که مشغول کارم اما به طور کلی راضی نیستم و اگر بتوانم کار دیگری مثل منشی پیدا کنم، از این کار دست می کشم، چون حداقل یک منشی کار ثابت و حقوق ثابت دارد و مدام دنبال مشتری نمی گردد.
در بازاریابی مزایایی هست که بتوانی از آن استفاده کنی؟

خیر. هیچ مزایایی ندارد، نه عیدی، نه تشویقی و نه چیز دیگر! حتی شنیده ام مبلغ پورسانت سه سال است که تغییر نکرده، تنها مزیتی که دارد این است که می توانی این کار را از خانه خودت هم انجام بدهی، همین!
به نظرت مشکل شغل خانم ها چگونه حل می شود؟

اداره کار باید ناظر این مسائل باشد. نباید اجازه بدهد که از خانم ها بخصوص دختران جوانی که نیاز مبرم به پول دارند سوء استفاده بشود. حداقل، قانونی برای کارهایی که بی برنامه و نامشخص است داشته باشد تا ما هم بتوانیم نسبتا راحت کار کنیم. تکلیف من که مادر مریض در خانه دارم و پدر هم نیست که خرج ما را بدهد، چیست؟ با این وضعیت تا چه زمانی بسازم؟ اگر به اداره شکایت کنم، شاید رسیدگی شود و بقیه حق و حقوق من به دستم برسد اما حتما کارم را از دست می دهم و به راحتی نمی توانم کار دیگری پیدا کنم چون همه جا همین طور است.
کار زنان بدون مشکل نیست
فرزانه.س، 28 ساله، متأهل، مهندس و کارشناس مواد غذایی.

ـ حدود سه سال است که در کارخانه بیسکویت پزی مشغول کارم و کارم بررسی مواد غذایی تولید شده و نظارت بر کارهای کارخانه است، از لحاظ بهداشتی و دیگر موارد.
به صورت رسمی مشغول هستید؟

بله. حدودا نُه ماه است که رسمی شده ام، دو سال و سه ماه به صورت قراردادی، آن هم سه ماه به سه ماه کار می کردم، ولی در حال حاضر رسمی شده ام.
مسائل و مشکلاتی هم داشتید؟

کار زنان بدون مسائل و مشکلات امکان ندارد. قبل از اینکه در این کارخانه مشغول شوم خیلی دنبال کار بودم. شش ماه در یک تولیدی مواد غذایی کار کردم و سه ماه در یک کارگاه بسته بندی مواد غذایی، سپس به این کارخانه آمدم. در اینجا ابتدا سه ماه با من قرارداد بستند و درست بعد از سه ماه ده روز بیکار بودم تا قرارداد جدید بسته شد. در مدتی که زنان با قراردادهای کوتاه مدت مشغول انجام کارند، دلهره اینکه کار از آنها گرفته شود زیاد است، مخصوصا که در قراردادها راه برای شکایت و نظارت اداره کار بسته است؛ مثلاً در قرارداد تأکید می شود که شرکت حق دارد بعد از پایان زمان مقرر و عدم نیاز به کارگر یا مهندس ناظر، از بستن قرارداد جدید خودداری کند. چون زن چاره ای ندارد، به همان سه ماه قانع می شود تا بلکه همین شغل را هم از دست ندهد، غافل از اینکه در این قراردادهای کوتاه مدت هیچ چیز به نفع کارگر نیست و در هر حال منافع شرکت و کارخانه در نظر گرفته می شود. من از کسانی بودم که با شرکت قرارداد کوتاه می بستم و راضی بودم، چون بالاخره کاری پیدا شده بود و حقوق بدی هم نداشت اما مشکلات یکی پس از دیگری مشخص شد. در سال دوم که قرارداد جدیدی با شرکت داشتم، باردار بودم و نیاز به مرخصی داشتم، از طرفی شنیده بودم که شرکت به دنبال این است که کار من را به یک مهندس مرد بسپارد، به همین دلیل قرارداد رسمی با من امضا نمی کند. وقتی با رئیس صحبت و تقاضای مرخصی کردم، به من گفتند تا دو ماه دیگر صبر کنم تا قرارداد جدید تمام شود، بعد از آن چون شرکت نیازی به من نخواهد داشت می توانم بروم. به همین سادگی! اما کوتاه نیامدم و به اداره کار مراجعه کردم. آنجا من را راهنمایی کردند که قانون مرخصی برای زنان رسمی و غیر رسمی فرقی ندارد و شرکت باید این مورد را قبول کند. با نظر دو کارشناس حقوقی و رضایت رئیس شرکت مشکل من حل شد. بعد هم که بر سر کار حاضر شدم با شرایط ویژه ای قبول کردند که رسمی شوم، اما از آن روز به بعد مدام می شنوم که مسئولان می گویند با ورود یک زن به دنیای کار جای یک مرد نیازمند به کار گرفته می شود؛ در صورتی که اصلاً این طور نبود، هیچ مردی حاضر نمی شد با شرایط من مدت دو سال و سه ماه کار کند و از مزایا هم صرف نظر نماید.
در حال حاضر مشکلی ندارید؟

پس از قرارداد رسمی، مشکل من به صورت قابل توجهی حل شد اما می بینم کارگران زنی با شرایط بدی مشغول کار هستند و چاره ای ندارند مثلاً حقوق کمتری دریافت می کنند؛ مرخصی با حقوق ندارند و خیلی وقت ها از مزایایی که باید پرداخته شود محرومند ولی چون نمی خواهند شغل شان از دست برود شکایتی ندارند. اداره کار هم تا شکایتی نباشد، نمی تواند رسیدگی کند. به هر حال مشکلات کار زنان آنقدر زیاد است که امیدوارم با دید باز مسئولان و پرهیز از سنت گرایی حل شود.
تقاضای کار زنان، افزایش بیکاری مردان!

در ایران، مانند دیگر جوامع، این برداشت وجود دارد که زنان باید به امور خانه بپردازند. البته در همین جوامع، کارها و تکالیف سخت زنان روستایی و کشاورز را در انجام مشاغل متعدد در خارج و داخل خانه شاهدیم که معمولاً به حساب نمی آید. در محیط های روستایی، زنان در کنار کارهای سخت، دارای حقوق از محصول کار نیستند. این برداشت قدیمی و سنتی هنوز هم در شغل و حقوق زنان تأثیرگذار است. اما نکته مهم این است که گروهی مشکل بیکاری در جامعه را به افزایش تقاضای زنان برای حضور در فعالیت های اقتصادی نسبت می دهند.

افرادی که عادت دارند زنان را در نقش خانگی ببینند، در هنگام بروز بحران بیکاری در سال های اخیر، پدیده نرخ بالای بیکاری را به سبب تقاضای اشتغال زنان مربوط می دانند و دیگر عوامل را نادیده می گیرند.

معضل بیکاری را نمی توان فقط مربوط به تقاضای زنان برای ورود به بازار کار دانست. این روند مخصوص ایران نیست و تقاضای زنان برای حضور گسترده در بازار کار پدیده ای جهانی است.

توجه به تقاضای زنان برای ورود به بازار کار به عنوان عامل اصلی عدم اشتغال مردان، فقط نادیده گرفتن مسائل و بحران های مختلف اجتماعی است.

فراموش نکنیم که توسعه، به معنی استفاده از همه توانایی و ظرفیت های کشور برای تأمین شرایط بهتر و وضع مطلوب برای مردم است و امکان ندارد توسعه کشور بدون نقش آفرینی زنان محقق شود؛ نه فقط برای اینکه زنان نیمی از جامعه هستند، بلکه به این دلیل که خداوند استعدادهای مختلفی را در وجود زنان و مردان به ودیعه گذاشته و این حق جامعه است که از توان انسانی برای رشد و پیشرفت خود بهره گیرد.
تجربه دین و دنیا

تجربه کشورهای مختلف جهان نشان می دهد که با حضور زنان در عرصه های تولید، کار و تلاش می توان از رشد و سرعت بیشتری برای تأمین توسعه برخوردار شد.

در دین اسلام، کار حلال انسان بسیار حرمت دارد، حتی برای زنان، در نگهداری و شیر دادن فرزند، حق دریافت اجرت در نظر گرفته شده، این مسئله نشان می دهد که تلاش زنان و نقش تولیدی آنان در هر عرصه ای، مؤثر و ارزشمند است.
تدابیر نو

باید برنامه ای ترتیب داده شود که نه حقی از زنان جویای کار پایمال شود، نه وضعیت کار به ضرر مردان باشد. قوانینی که در مورد کار زنان وجود دارد خوب است اما نرخ بیکاری زنان را افزایش می دهد و گاهی آنان را از رسیدن به حق قانونی خود در مقابل کاری که انجام می دهند، دور می کند. همین قوانین است که باعث می شود کارفرماها از استخدام زنان خودداری کنند یا از کار و فعالیت آنها به طور موقت استفاده کنند.

کارفرمایی را تصور کنید که بخواهد زنی را استخدام کند. وی باید مواردی چون کاهش ساعات کار، کاهش سن بازنشستگی، مرخصی دوران بارداری و زایمان، مرخصی نگهداری از همسر و فرزند بیمار را برای زن شاغل در نظر بگیرد! معلوم است که با ارزیابی ساده و سریع به این جمع بندی می رسد که استخدام زن به صرفه نیست و منطق اقتصادی حکم می کند مردی را جایگزین او کند.

بهتر است که قانون به نفع زنان قوانینی وضع کند که کارفرماها را برای استخدام زنان تشویق و ترغیب کند. به این وسیله می شود با سوء استفاده ها، افزایش هزینه ها و مشکلات بیکاری مبارزه کرد. فقط اجبار کارفرما برای به کار بستن قوانین نمی تواند راهگشا باشد.

با این تمهیدات است که زمینه برای مشاغل دیگر هم فراهم خواهد شد، چرا که زن شاغل مجبور است بنا به تعهد کاریِ خود روزانه ساعات متمادی را در محیط کار بگذراند. مشخص است که وی برای ایجاد تعادل میان خواست های فردی و خانوادگی، به نهادهای واسطه ای که به او در انجام وظایفش کمک کنند نیاز خواهد داشت.

تأسیس مهد کودک برای نگهداری کودکان، در کنار راه اندازی شرکت ها و نهادهای متعددِ خدمات رسان که انجام امور خانگی از جمله آشپزی، خرید و نظافت را بر عهده دارند راه حلی است که هم نیازهای خانگی زنان شاغل را، که معطوف به نقش های همسری و مادری است، برطرف می سازد؛ هم به اشتغال زایی برای زنان و مردان دیگر می انجامد، البته اگر قوانین کار به طور کامل به اجرا در آید و از اجبار زنان برای کار در قبال دریافت حقوقی ناچیز و بدون مزایا خبری نباشد.

برای اینکه بتوانم از طریق قانونی برای پیدا کردن کار اقدام کنم، به اداره کار رفتم تا شاید از طریق آنجا هم با قوانین کار آشنا شوم، هم شرایط کار را بدانم. هنوز که بعد از گذشت یک ماه نتوانسته ام به کار مطلوبی دست یابم، حتی با بررسی هر روزه آگهی ها باز به نتیجه ای نرسیده ام، حقوق بسیار ناچیز است و یا ساعت و نوع کار مناسب نیست. با این اوصاف فکر می کنم اگر بیکار بمانم بهتر است.

وارد اداره می شوم، شلوغی و هیاهوی زیادی در سالن های باریک اداره می بینم، هر اتاق پر است از مردمی که برای حل مشکل شان در زمینه کار به آنجا آمده اند. چند اتاق هم جای رسیدگی به پرونده های حقوقی مربوط به کار است. اتاق ریاست هم طبق معمول شلوغ است. روی نیمکت می نشینم تا بتوانم در فرصتی با رئیس اداره که ملاقات مستقیم با مراجعان دارد حرف بزنم، نیز برای پیدا کردن کار و راه حل مناسب برای ایجاد شرایط مطلوب کاری، صحبت کنم، در این فرصت با چند خانم که برای حل مشکل شان آمده اند صحبت می کنم.
الهه.م، 32 ساله، متأهل.

ـ حدود چهار سال در یک شرکت مشغول کارم، اکنون بعد از این سابقه عذرمان را خواستند و گفتند که دیگر نیازی به کارگر زن ندارند و توانایی پرداخت حقوق هم ندارند، آمده ام ببینم کسی می تواند به این مشکل رسیدگی کند! چون وقتی با مسئول شرکت صحبت کردم به من گفت چون کار شما روزمزد بوده و قراردادی بوده اید، هیچ کاری از دست تان برنمی آید.
کار شما در شرکت چه بود و با چه شرایطی مشغول بودید؟

پیچ و مهره کردن قطعات موتورسیکلت بود. هر قطعه ای که کامل می شد، در قبال آن حقوق می گرفتیم. وضعیت کار خیلی خوب نبود و از لحاظ شرایط، بسیار سخت می گرفتند. گاهی هم حق و حقوق زنان کارگر را نادیده می گرفتند اما با توجه به اینکه کار دائمی بود راضی بودیم. عیدی و تشویقی هم دریافت می کردیم، اما بیمه نبودیم و در هر ماه حقوق یکسان نداشتیم.
با این شرایط چرا زودتر اقدام نکردید و برای اجبار شرکت به ایجاد شرایط مطلوب، کاری انجام ندادید؟

برای ما همین کافی بود که کارمان به طور مداوم ادامه داشته باشد. در مورد بیمه هم خیلی سخت نمی گرفتیم چون نمی دانستیم بعد از چهار سال کار صادقانه، از کارخانه اخراج می شویم. در مدت کار اگر چه حقوقی که می گرفتیم با حقوقی که اداره کار تعیین کرده بود، برابر نبود اما راضی بودیم، ولی حالا می بینم هر چه در مقابل کارفرما کوتاه آمدیم، سخت گیری ها زیادتر شد.
در حال حاضر برای رسیدگی به این مشکل چه کرده اید؟

فعلاً با بقیه همکارانم شکایت کرده ایم تا وقتی تعیین شود و به آن رسیدگی کنند.
س.الف، 24 ساله، مجرد، سیکل.

ـ حدود دو سال در تولیدی لباس زنانه کار کردم، از صبح ساعت هشت تا دوازده و بعدازظهر از ساعت سه تا هشت و نُه شب! مدیر خیاطی بعد از مدتی تصمیم گرفت کارش را توسعه بدهد، اما موفق نشد و سرمایه اش را از دست داد. برای اینکه بتواند از هزینه های اضافی راحت شود، دو نفر از دوستانش را به طور موقت برای انجام کار آورد و گفت که دیگر به من نیازی ندارد. به حقوقی که می گرفتم راضی بودم ولی مسئول کارگاه گفت که نمی تواند با ماهی سی هزار تومان کنار بیاید و اگر نیاز دارم که کار کنم باید ماهی بیست و پنج هزار تومان بگیرم، من هم تهدید کردم که به اداره کار شکایت می کنم. مدیر کارگاه برای اینکه مرا بترساند تهمت دزدی به من زد و ادعا کرد که از تولیدی اش پارچه دزدیده ام اما نتوانست ثابت کند، من هم از او شکایت کردم.
به شکایت تان رسیدگی شده یا هنوز در دست اقدام است؟

بله. رسیدگی شده و حکم هم داده اند مبنی بر اینکه مابقی حقوقی را که در این دو سال باید می گرفتم، پرداخت کند و جریمه نقدی هم دارد؛ اما مسئول تولیدی هنوز هیچ اقدامی نکرده و فقط گفته که می توانم به مقدار هزینه ای که کارشناس تعیین کرده، از مغازه اش جنس بردارم اما اجناس مغازه او به درد من نمی خورد.
چه توصیه ای برای دوستان جویای کار داری؟

هیچ وقت به کمتر از حق خودشان راضی نباشند، چرا که با راضی بودن آنها شرایط کار نامطلوب و سخت می شود. زنان و دختران که از خانه و محیط امن آن می گذرند، به دنبال حقوق کم و مزایای ناچیز نیستند، بلکه می خواهند باری از مشکلات شان سبک کنند، نه اینکه بعد از دو سال برای ادامه فعالیت شان شکایت کنند و سختی بکشند. زنان برای اینکه کارشان را از دست ندهند زحمت می کشند. چرا نباید به اندازه زحمتی که می کشند، حقوق دریافت کنند؟!
آمنه.ک، 20 ساله، مجرد، دیپلمه.

ـ برای رسیدگی به حادثه ای که در محیط کارم پیش آمده، به اداره کار آمده ام و به دنبال رسیدگی و تشکیل پرونده ام هستم.
کارت به چه صورت بود و چه حادثه ای پیش آمد؟

بعد از اینکه امتحان کنکورم را دادم، خواهرم از من خواست برای اینکه بیکار نباشم به کارخانه ای بروم که او هم همان جا مشغول کار است. کارخانه کارِ بسته بندی قطعات مختلف مکانیکی را بر عهده دارد، من هم مشغول شدم، اما سر دستگاهی بودم که کار آن به سبب سختی و خطری که داشت، به زنان مربوط نبود، با این حال چون مسئول آن قسمت چنین کاری را به من سپرد من هم انجام دادم، تا اینکه بر اثر بی احتیاطیِ یکی از دوستانم، دو تا از انگشتانم زیر دستگاه پرس رفت و دو بند انگشتانم را از دست دادم. مسئول کارخانه فقط مرا به بیمارستان رساند ولی بعد از آن هیچ اقدامی نکردند تا هزینه عمل و درمانم را بدهند، بعد هم تهدید کردند در صورتی که شکایت کنیم خواهرم را با هفت سال سابقه کار اخراج می کنند. یک بار هم از طرف اداره کار برای رسیدگی به جریان به کارخانه رفته بودیم، ادعا کردند که آن روز من به عنوان مهمان به همراه خواهرم به کارخانه آمده بودم و به خاطر سهل انگاری و کنجکاوی خودم به این حادثه دچار شدم، در صورتی که پنجاه و سه روز در کارخانه کار کرده بودم.
چرا مسئولان کارخانه کار و مدت آن را انکار کرده اند؟

چون از پرداخت هزینه می ترسند و دوست ندارند به کارگری که موقت مشغول کار بوده پول هنگفتی پرداخت کنند، در صورتی که هر مبلغی هم که برای رضایت من بدهند انگشتانم بهبود پیدا نمی کنند، اما این رفتار هم قابل گذشت نیست.
کار همراه با حفظ شئونات

بالاخره بعد از لحظاتی می توانم با رئیس اداره کار و امور فنی و حرفه ای استان قم صحبت کنم. مهندس «مجید آوری فرد» به سؤالات من پاسخ می دهد و در ابتدا خود را معرفی می کند:

ـ فوق لیسانس مهندسی صنایع هستم، حدود هفت ماه است که به ریاست اداره کار مشغولم و به مسائل و مشکلات آن رسیدگی می کنم.
آقای مهندس، شما برای یافتن کارِ مناسب چقدر تلاش کردید؟

از سال اوّل دبیرستان مشغول کار بودم، تقریبا از سال 65 تا به حالا. صبح تا ظهر در دبیرستان درس می خواندم و بعدازظهر در سه جا مشغول کار بودم. به علت مشکلاتی که داشتم مجبور بودم به سختی کار کنم، اما کار رسمی ام را از کارگری در کارخانه شروع کردم، در واقع تمام دوران نوجوانی و جوانی را در حال انجام دادن کارهای متفاوت گذراندم.
چرا آمار بیکاری بالا رفته است؟

فرهنگ کار ضعیف شده، دیگر خیلی از کسانی که جویایِ کارند، به غیر از خود کار، به راحت بودن و پشت میزنشینی و به اصطلاح کلاسِ کار فکر می کنند! توقعات نیز زیاد شده، مثلاً یک دیپلمه خودش را قابل کارگری و کارهای سنگینِ کارخانه نمی بیند و توقع دارد بهترین شغل با بهترین امکانات را داشته باشد؛ یعنی شأن خودش را خیلی بالاتر از حدی که هست، می بیند و به هر کاری تن نمی دهد. در صورتی که شأن و شئون ما با کسب روزیِ حلال معنا می یابد. باید سختکوش بود و کار را به طور مداوم انجام داد و از این شاخه به آن شاخه نپرید تا ثمره آن دیده شود.
چرا آمار زنانِ جویای کار بالاست و بیشتر دنبال چه کاری هستند؟

در درجه اوّل نیاز زنان را از خانه بیرون می کشد، دومین عامل مربوط به آمار رو به رشد زنان تحصیل کرده است که بعد از پایان تحصیل، توقع کار و فراهم شدن شرایط مطلوب کاری را دارند.

گاهی اوقات هم خانم ها دنبال استقلال مالی و احساس شخصیت اند. تقاضای کار به تغییر ظاهر زندگی ارتباط دارد، مخصوصا در عصری که تکنولوژی و صنعت حرف اوّل را می زند.

هر کدام از گروههایی که نام بردم، به نسبت وضعیتی که دارند دنبال کار خاصی هستند مثلاً کسی که نیاز مبرم به پول دارد برای جبران هزینه، سعی می کند به کارگری، مشاغل سخت و طاقت فرسا با شرایط سخت تن بدهد.
چگونه می شود مشکل افزایش نرخ بیکاری را حل کرد؟

این مشکلات در مورد زن ها و مردها با یک راه حل قابل تغییر نیست. چند راه حل کلی و جزئی و تغییر ساختار و قوانین لازم است تا مشکل را حل کنند.

در حال حاضر تمایل برای سرمایه گذاری کم است، به دلیل موانع بسیاری از قبیل گمرک، قیمت ها، قوانین و ضوابط کار، عدم تعامل بین دولت و کارفرما، نیز اینکه دولت نیازی به صنعت و تولید و ایجاد سرمایه در این زمینه نمی بیند.

با قوانین جدیدی که وضع می شود مثل قوانین چک و واردات کالا و گمرک، همه دست به دست هم می دهند و از ایجاد فرصت های شغلی جلوگیری می کند. برای حل این معضل عزم جدی سه قوه لازم است.
در حال حاضر قوانینی که به نفع زنان در مورد کار وجود دارد چیست؟

قانون کار از لحاظ حقوق و مزایا در مورد زنان و مردان یکی است اما در مورد زنان تبصره هایی وجود دارد: اوّل اینکه کارهای سخت و سنگین نداشته باشند. ماده 75 قوانین اجتماعی، از قانون کار اعلام می کند انجام کارهای خطرناک، سخت و زیان آور و نیز حمل بار بیشتر از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی، برای کارگران زن ممنوع است.

ماده 76: مرخصی بارداری و زایمان کارگران زن جمعا نود روز است. حتی الامکان 45 روز از این مرخصی باید پس از زایمان مورد استفاده قرار گیرد. برای زایمان توأمان (دوقلو) 14 روز به مدت مرخصی اضافه می شود.

تبصره 1: پس از پایان مرخصی زایمان، کارگر زن به کار قبلی خود بازمی گردد و این مدت با تأیید سازمان تأمین اجتماعی جزء سوابق خدمت وی محسوب می شود.

تبصره 2: حقوق ایام مرخصی زایمان طبق مقررات قانون تأمین اجتماعی پرداخت خواهد شد.

ماده 78: در کارگاههایی که دارای کارگر زن هستند کارفرما مکلف است به مادران شیرده تا پایان دو سالگی کودک پس از هر سه ساعت، نیم ساعت فرصت شیر دادن بدهد. این فرصت جزء ساعات کار آنها محسوب می شود. همچنین کارفرما مکلف است متناسب با تعداد کودکان و با در نظر گرفتن گروه سنی آنها مراکز مربوط به نگهداری کودکان از قبیل شیرخوارگاه، مهد کودک و ... را ایجاد نماید.

به این قوانین ممنوع بودن شیفت شب به غیر از بیمارستان ها و بیست و پنج سال کار برای بازنشستگی را هم اضافه کنید.
با اینکه قانون کار از لحاظ مزایا و حقوق برای بانوان و آقایان یکی است چرا قوانین در بیشتر موارد اجرا نمی شوند، برای رسیدگی به این موضوع چه باید کرد؟

تمامی شرکت ها، کارخانه ها، کارگاهها و اداره ها موظف به اجرای قانون هستند. اداره کار هم مسئول سرکشی و رسیدگی به این مکان هاست اما وقتی کارگرها مشکلات و مسائل شان را پنهان می کنند، کاری از ما برنمی آید، مثلاً در مورد بیمه شدن و حقوق، حق اولاد و ... می پرسیم، کتمان می کنند، حال آنکه شاید از حقوق و وضع شان راضی نباشند اما به دلیل اینکه نمی خواهند کارشان را از دست بدهند شکایتی ندارند.

با این اوضاع کاری از دست ما برنمی آید. باید شکایتی باشد تا به آن رسیدگی کرد. خانم ها خودشان اوضاع را به ضرر خود تغییر می دهند و گرنه قانون به نفع آنان رأی داده است. قسمت «روابط بازرسی» کار سرکشی به کارگاهها را به صورت ادواری و موردی بر عهده دارد تا مشکلات کار کمتر باشد.
برای بهتر شدن وضعیت کار زنان چه باید کرد؟

کار و فعالیت زنان، فرهنگ مخصوص خود را می خواهد. نه اینکه در ایران بلکه کار زنان در خارج هم پیامدهای مختلفی دارد. مشکلات فرهنگی، سوء استفاده ها و ابعاد دیگر این مسئله که جای بحث زیادی دارد. با ایجاد مکان های شغلی مخصوص بانوان، ایجاد فضاهای مناسب برای ارائه کار بهتر، همچنین آگاه کردن زنان از کار مناسب و قوانین آن، می توان وضعیت بهتری را برای زنان به وجود آورد.
رسیدگی به شکایات در همین اداره است یا به دادگستری ارجاع داده می شود؟

مسائل و مشکلات کار نیازمند اجرای قانون است و نیاز به بررسی از لحاظ فقهی نیست و در همین جا بررسی می شود. برای پرونده های موجود در اداره کار سه نفر کارشناس حقوقی رأی می دهند، یکی از طرف دولت و دو نفر دیگر از طرف کارگر و کارفرما. حکم داده شده طبق قانون قابل اجرا است.
توصیه شما به زنان جویای کار چیست؟

کار کردن بسیار مفید است، اما زنان باید دقت و ظرافت بیشتری در انتخاب آن به خرج دهند. اوضاع باید با وقار و متانت و نجابت خانم ها سازگار باشد و گرنه کار ارزش معنوی خود را از دست می دهد. به حقوق خود آگاه باشید و از آنها ساده نگذرید.

* * *

از مهندس «آوری فرد» تشکر می کنم و بیرون می آیم، اما در ذهنم جملات تازه ای نقش گرفته،: کار باید شأن و شئونات مرا حفظ کند، به نجابتم و ارزشم لطمه نزند، نگذارم حقم را پایمال کنند، کار باید من را بسازد و رشد دهد نه اینکه در حد یک ابزار تنزل دهد!

نظرم راجع به کار تغییر می کند. باید به دنبال شرایط جدیدی برای کار باشم؛ کاری که مرا موفق و توانمند نشان دهد نه اینکه انگیزه های تلاش را از من بگیرد.
سخن پایانی

بعضی هنوز بر این باورند که زنان توانایی و شایستگی انجام مشاغل را ندارند و به سبب انعطاف پذیری و روح حساسی که دارند، در به کارگیری قدرت و انجام مشاغل گوناگون، از ضعف و ناتوانی برخوردارند! زنان جامعه ما در انجام مشاغل بزرگ و مدیریت های کلان موفقیت هایی کسب کرده اند گرچه هنوز به اعتبار و ارزش واقعی خود نرسیده اند، اما راه را برای پیمودن و رسیدن به موفقیت پیدا کرده اند. در این دوره نمی توان به سادگی از توانایی های زنان در انجام فعالیت ها و مشاغل گوناگون گذشت و باید با موشکافی و بررسی، وضع را بهتر کرد. حضرت امام خمینی در این مورد سخن زیبا و بجایی گفته اند: «در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان می تواند مشارکت فعال داشته باشد، ولی نه به صورت یک شی ء. نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند.»

تحصیلات بانوان در اکثر رشته ها، نیاز به جبران کمبودها و هزینه های زندگی و دلایل دیگر، این قشر فعال را نیز به عرصه اجتماع کشانده،

دیگر از تربیت یک دختر خانه نشین برای ماندن در خانه همسر و فقط انجام وظایف خانه داری خبری نیست.

چهار خانم بودیم که کار تنظیم مطالب و کتاب ها را برای چاپ انجام می دادیم. به نظر کار فرهنگی و خوبی بود، بخصوص که با کتاب سر و کار داشتیم،

اما مسئول انتشارات سرزده به اتاق خانم ها می آمد.

اگر می خواستم در خانه بنشینم یا کاری مثل قالیبافی و خیاطی انجام دهم، این همه وقت و انرژی صرف درس خواندن نمی کردم.

این کار استخدامی نیست که مزایا داشته باشد. قراردادهای سه ماهه می بندیم، ثانیا پس از یک ماه آزمایشی اگر مورد تأیید بودید مشغول کار می شوید،

حقوق هم ماهی بیست و پنج هزار تومان که در صورت کار بهتر، بیشتر می شود.

منیره.ش، 27 ساله، فوق لیسانس فلسفه، مجرد:

کار من شغل محسوب نمی شود و صرفا به جهت اینکه بیکار نباشم به کتابخانه می روم و حقوقی که می گیرم، کرایه رفت و آمدم می شود.

مریم.الف، پرستار، متأهل، 29 ساله:

من در رشته پرستاری درس خوانده ام و آمادگی کامل برای این شغل را دارم، ولی با این اوضاع فکر نمی کنم بتوانم مشغول به کار شوم.

دانشگاههایی که این رشته را ارائه می دهند و آنقدر پذیرش می کنند، باید به فکر جمعیت زیادی از فارغ التحصیلانی که بیکار می مانند باشند.

دولت باید در پذیرش دانشجوها و رشته هایی که نیازی به آنها نیست دقت کند.

شیما.ب، 23 ساله، مجرد، فروشنده لباس، دیپلمه:

در ابتدای ورودم به فروشگاه شرایط سختی داشتم. مثلاً نمی توانستم به سرعت با مشتری ارتباط برقرار کنم، در نتیجه کار را به خوبی انجام نمی دادم

اما به مرور یاد گرفتم که باید همیشه لبخند به لب داشت، چه در مورد زنانی که برای خرید می آیند و چه در مورد مردها! چاره ای نداشتم،

تنها راه جلب مشتری همین است.

شیما.ب، 23 ساله، مجرد، فروشنده لباس، دیپلمه:

آراسته و مرتب بودن در شغل من یعنی لباس هایی با رنگ جذاب و مُد روز بپوشیم و همیشه با صورت آرایش کرده کارمان را شروع کنیم،

چرا که همین امر باعث می شود مشتری ها جذب شوند. این چهره و قیافه برای من خیلی نامأنوس بود، اما کم کم به آن عادت کردم،

گرچه هنوز بعد از گذشت نُه ماه دلهره دارم مبادا یک نفر از اقوام و آشنایان، من را در حال انجام کار مشتری ببیند و مشکلاتم دو برابر شود.

فاطمه.ش، 27 ساله، سیکل، متأهل:

محل کار جای خوبی نیست: یک زیرزمین که حدود هفت نفر مرد در آن کار می کنند و سه نفر زن. قسمت خانم ها با پرده جدا شده

و ما اصلاً احساس امنیت نمی کنیم، هر چند مطمئن هستیم همکاران مرد مشکلی ایجاد نمی کنند اما قلبا از این وضعیت راضی نیستیم

و احتمال بروز هر مشکلی را می دهیم.

پس از قرارداد رسمی، مشکل من به صورت قابل توجهی حل شد اما می بینم کارگران زنی با شرایط بدی مشغول کار هستند و چاره ای ندارند

مثلاً حقوق کمتری دریافت می کنند؛ مرخصی با حقوق ندارند و خیلی وقت ها از مزایایی که باید پرداخته شود محرومند ولی چون نمی خواهند

شغل شان از دست برود شکایتی ندارند. اداره کار هم تا شکایتی نباشد، نمی تواند رسیدگی کند.

معضل بیکاری را نمی توان فقط مربوط به تقاضای زنان برای ورود به بازار کار دانست. این روند مخصوص ایران نیست و تقاضای زنان

برای حضور گسترده در بازار کار پدیده ای جهانی است.

حدود دو سال در تولیدی لباس زنانه کار کردم، از صبح ساعت هشت تا دوازده و بعدازظهر از ساعت سه تا هشت و نُه شب! به حقوقی که می گرفتم

راضی بودم ولی مسئول کارگاه گفت که نمی تواند با ماهی سی هزار تومان کنار بیاید و اگر نیاز دارم که کار کنم باید ماهی بیست و پنج هزار تومان بگیرم،

من هم تهدید کردم که به اداره کار شکایت می کنم. مدیر کارگاه برای اینکه مرا بترساند تهمت دزدی به من زد و ادعا کرد که

از تولیدی اش پارچه دزدیده ام اما نتوانست ثابت کند، من هم از او شکایت کردم.

بر اثر بی احتیاطیِ یکی از دوستانم، دو تا از انگشتانم زیر دستگاه پرس رفت و دو بند انگشتانم را از دست دادم. مسئول کارخانه

فقط مرا به بیمارستان رساند ولی بعد از آن هیچ اقدامی نکردند تا هزینه عمل و درمانم را بدهند، بعد هم تهدید کردند در صورتی که شکایت کنیم

خواهرم را با هفت سال سابقه کار اخراج می کنند.

مهندس آوری فرد، رئیس اداره کار:

تمامی شرکت ها، کارخانه ها، کارگاهها و اداره ها موظف به اجرای قانون هستند. اداره کار هم مسئول سرکشی و رسیدگی به این مکان هاست

اما وقتی کارگرها مشکلات و مسائل شان را پنهان می کنند، کاری از ما برنمی آید.

پدیدآورنده: نفیسه محمدی

پیام زن



نظرات 0