محور : در اقتصاد ممنوع
تحريم عمل زشت ربا،در روايات بسيار زياد و گسترده اى مطرح شده است. اين روايات به قدرى زياد است كه شايد به سر حد تواتر برسد، در اين روايات تعبيرات بسيار تكان دهنده اى در مورد اين كار اقتصادى ظالمانه و غير انسانى وارد شده است كه درباره كمتر گناهى ديده مى شود. در برخی روايات رباخوارى با عمل زشت منافى عفت مقايسه شده و از آن بدتر شمرده شده است.
از جمله در حديثى آمده است كه پيغمبر اكرم (ص) به على (ع) فرمود: «يا على درهم ربا اعظم عندالله من سبعين زنية...؛ اى على! يك درهم از ربا از نظر گناه و معصيت بدتر از هفتاد بار زناست».
حتى تعبيراتى بسيار تندتر و شديدتر از اين هم موجود است. اين تعبير در روايات متعدد ديگرى وارد شده است ولى با اعداد و ارقام مختلف، در بعضى از روايات معادل 33 بار (وسايل الشيعه، جلد 12، ابواب الربا)
و در روايت ديگر معادل 30 بار (مستدرك الوسايل، جلد 13، ابواب الربا، باب 1، حديث 14) و در بعضى معادل 20 بار (وسايل الشيعه، جلد 12، ابواب الربا، باب 1، حديث 5) و در بعضى معادل يك بار (وسايل الشيعه، جلد 12، ابواب الربا، باب 1، حديث 6 و 22) عمل منافى عفت شمرده شده است.
همه مى دانند اسلام به شدت با اعمال منافى عفت برخورد مى كند، حال بايد حساب كرد كه زيان و زشتى رباخوارى چقدر زياد است كه درباره آن چنين مى گويد و اين از صريحترين دلايل بر حرمت ربا در اسلام است.
در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه چرا عددها در روايات مزبور تا اين حد متفاوت و مختلف است؟ در پاسخ اين سؤال مى توان گفت كه رباها مختلف است همه انواع ربا بد، ظالمانه و زشت است، ولى بعضى از بعضى بدتر و زشت تر مى باشد و اين تفاوت اعداد، مربوط به تفاوت انواع رباست؛ مثلا رباى اضعاف مضاعف كه شرح آن گذشت با رباى معمولى متفاوت است، و قبح و زشتى آنها يكسان نيست.
و ربا گرفتن از يك انسان بسيار ضعيف كه مثلا براى درمان فرزندش مختصرى وام مى گيرد با ربا گرفتن از افرادى كه در چنين شرايط اضطرارى قرار ندارند فرق مى كند و اولى به مراتب زشت تر و ظالمانه تر است.
تحميل رباهاى ظالمانه بر يك ملت بزرگ كه تمام هستى آنها را به باد مى دهد با ربا گرفتن از يك فرد فرق مى كند، بنابراين همه انواع ربا زشت و ظالمانه و گناه است ولى بى شك اين انواع سلسله مراتبى دارد. اما چرا مقايسه با اعمال منافى عفت شده و از آن بدتر شمرده شده است؟
ممكن است از اين نظر باشد كه ربا خوارى يكى از عوامل اصلى فقر و اختلاف طبقاتى است و مى دانيم يكى از علل فحشاء، فقر و فشار اقتصادى است كه سبب شكست جوانان در تشكيل خانواده و كشانيده شدن آنها به فساد است.اگر ريشه فقر خشكانيده شود لااقل بخش مهمى از فحشاء و فساد اخلاقى از ميان خواهد رفت، آنها كه مقدمات فقر را در جامعه فراهم مى سازند در فساد و انحرافات اخلاقى آن شريك و سهيمند، و عمل آنها گاه با چندين بار عمل منافى عفت برابرى مى كند!
به هر حال اين روايات به روشنى و با صراحت و با تأكيدهاى متعدد دلالت بر تحريم ربا دارد، و آن را همرديف بزرگترين گناهان از نظر اسلام مى شمرد (تا حد زناى با محارم و حتى فراتر)، و با توجه به گستردگى اين روايات و لحن شديد آنها اگر دليلى بر حرمت ربا جز اين گروه از روايات نبود كافى به نظر مى رسيد.
در برخی از روايات دیگر ربا و تمام كسانى كه به نوعى با آن ارتباط دارند را لعنت مى كند.امير مؤمنان على (ع) مى فرمايد:«لعن رسول الله (ص) الربا و آكله و بايعه و مشتريه و كاتبه و شاهديه» ؛ (مستدرك الوسايل، جلد 13، ابواب الربا، باب 1، حديث 8) پيامبر گرامى اسلام (ص) در اين روايت «ربا» و پنج طايفه را - كه در ارتباط با ربا هستند - لعنت كرده است: كسى كه ميهمان ربا خوار مى شود و از غذايى كه از پول ربا تهيه شده است با علم و آگاهى استفاده مى كند.، ربا خوار، ربادهنده ، كسى كه ربا را محاسبه مى كند، شهود قرارداد ربا.
در هر مورد، كه يك چيز حرام، به اين گستردگى مورد لعن خداوند قرار مى گيرد (وسايل الشيعه، جلد 12، ابواب الربا، باب 4، حديث 3) دليل بر عظمت حرمت آن كار، و قبح و زشتى فوق العاده آن است. اين گروه از روايات نيز دليل بر حرمت ربا و رباخوارى است.
در برخی از روايات دیگر مى گويد: ربا بدترين و خبيثترين نوع معاملات است.
امام باقر (ع) مى فرمايند: «اخبث المكاسب كسب الربا»: «كثيف ترين معاملات، معاملات ربوى است.» حتى از شراب فروشى و قمار و فحشاء، كثيف تر است. در حديث ديگر آمده: «و من الفاظ رسول الله (ص) الموجزة التى لم يسبق اليها: شر المكاسب كسب الربا».«از سخنان كوتاه و پر معنى رسول خدا (ص) كه پيش از آن حضرت، سابقه نداشته اين است كه فرمود: ربا خوارى بدترين نوع كسبهاست». نتيجه اين كه اين گروه از روايات نيز دلالت روشنى بر حرمت ربا دارد ؛ حرمتى شديد و مؤكد.
برخی از روايات دیگر دلالت بر هلاكت ربا خواران در دنيا دارد. امام صادق (ع) می فرماید:«اذا اراد الله بقوم هلاكا ظهر فيهم الربا»: «هنگامى كه خداوند اراده هلاكت قومى را كند ربا در ميان آنها ظاهر مى گردد». معناى اين روايت اين است كه ربا مجازات دنيوى نيز دارد و به هلاكت ربا خواران منهى مى شود.
ممكن است سئوال شود چرا خداوند اراده هلاكت مردم و قومى را مى كند، تا ربا در بين آنها شيوع پيدا كند و سبب نابودى آنها شود؟ پاسخ اين سؤال روشن است، اراده خداوند بدون دليل نيست، لابد آن قوم مرتكب گناهانى شده اند كه خداوند حكيم، اراده نابودى آنها را مى كند و گرفتار رباخوارى مى شوند.
اين نكته نيز قابل دقت است كه لازم نيست همواره هلاكت، مانند هلاكت و نابودى اقوام پيشين و با صاعقه ها و زلزله ها مثل قوم لوط و عاد و ثمود باشد، بلكه هلاكت امروزه اشكال ديگرى نيز دارد، بيماريهاى غيرقابل علاجى همچون ايدز و نيز اعتياد به مواد مرگ آور، انواع بيماريهاى روانى كه قسمت عمده اى از بيمارستانهاى كشورهاى غربى رابه خود اختصاص داده است و مانند آنها، همه اسباب هلاكت امتهاى گنهكار مى تواند باشد؛ و به هر حال اين گروه از روايات نيز دلالت بر حرمت شديد ربا دارد.
برخی از روايات دیگر سرانجام رباخوار را آتش دوزخ شمرده است.
امام على (ع) می فرماید: «خمسة اشياء تقع بخمسة اشياء ولا بد لتلك الخمسة من النار: من اتجر بغير علم فلا بدله من اكل الربا، ولابد لا كل الربا من النار»: پنج چيز علت پنج چيز است و سرانجام اينها جهنم است: 1- تجارت و كسب بدون آگاهى - از احكام فقهى آن - سبب ربا خوارى و منتهى به آن مى شود و ربا خوار حتماً در دوزخ خواهد بود» و روشن است كه اين گونه روايات نيز دليل بر تحريم اين عمل است.
در مورد بر حذر داشتن از ربا پيامبر خدا صلى الله عليه وآله می فرماید:«إن اللهَ عز و عجل لَعَنَ آكِلَ الربا ومُوكِلَهُ وكاتِبَهُ وشاهِدَيهِ»: خداوند عزوجل ربا خوار و ربادهنده و كاتب و گواهان آن را لعنت كرده است.
همچنین می فرماید: «أتَيتُ ليلةَ اُسرِيَ بِي على قَومٍ بُطونُهُم كالبيوتِ فيها الحَياتُ تُرى مِن خارجِ بُطونِهِم، فقلتُ: مَن هؤلاءِ يا جَبرئيلُ؟ قالَ: هؤلاءِ أكَلَةُ الربا»: شبى كه به معراج رفتم، بر مردمى گذشتم كه شكمهايشان چون خانه اى بود و در آنها مارهايى وجود داشت كه از بيرون شكمهايشان ديده مى شد. پرسيدم: اى جبرئيل! اينها كيستند؟ گفت: اينان ربا خوارانند.
امام باقر عليه السلام می فرماید:«أخبَثُ المَكاسِبِ، كَسبُ الربا»: پليدترين كسب ها، رباست.
امام صادق عليه السلام می فرماید:«آكِلُ الربا لا يَخرُجُ مِنَ الدنيا حتى يَتَخَبطَهُ الشيطانُ»: ربا خوار از دنيا نرود، تا آن كه شيطان ديوانه اش كند. همچنین می فرماید:«دِرهَمُ ربا أعظَمُ عِندَاللهِ مِن سَبعينَ زَنيةً بِذاتِ مَحرمٍ في بيتِ اللهِ الحرامِ»: يك درهم ربا، نزد خداوند سنگين تر است از هفتاد بار زنا كردن با محارم در (كعبه) خانه محترم خدا.
در مورد حكمت تحريم ربا امام صادق عليه السلام - در پاسخ به پرسش هشام ابن حكم از علت تحريم ربا می فرماید: «إنهُ لَو كانَ الربا حلالاً لَتَرَكَ الناسُ التجاراتِ وما يَحتاجونَ إلَيهِ فحَرمَ اللهُ الربا لتَفِر الناسُ عنِ الحرامِ إلى التجاراتِ وإلى البَيعِ والشراءِ فَيَتصِلَ ذلكَ بَينَهُم في القَرضِ»: اگر ربا حلال بود، مردم كار تجارت و كسب مايحتاج خود را رها مى كردند. پس خداوند ربا را حرام فرمود، تا مردم از حرام خوارى دست كشيده، به تجارت و خريد و فروش روى آورند و زيادى مال را به يكديگر قرض دهند.
همچنین در پاسخ به سؤال از علت تحريم ربا می فرماید: «لئلا يَتَمانَعَ الناسُ المَعروفَ»: تا اين كه مردم از احسان كردن به يكديگر دريغ نورزند.
در مورد عوامل آلوده شدن به ربا امام على عليه السلام می فرماید:«مَعاشِرَ الناسِ، الفِقهَ ثُم المَتجَرَ، واللهِ لَلربا في هذِهِ الاُمةِ أخفى من دَبِيبِ النملِ عَلى الصفا»: اى مردم ! ابتدا احكام، سپس تجارت ! به خدا قسم كه ربا در ميان اين امت ناپيداتر از حركت مورچه بر روى تخته سنگ سياه است.همچنین می فرماید: «مَنِ اتجَرَ بغَيرِ فِقهٍ فَقَدِ ارتَطَمَ في الربا»: آن كه بدون دانستن احكام دين، تجارت و كسب كند، به ورطه ربا درافتد.
در مقایسه قرآن با روایات در مورد ربا باید گفت: از نظر قرآن ربا به طور مطلق ظلم است نه بيرحمی و عدم احسان. ولی در روايات تعبيراتی آمده است كه آن تعبيرات بيشتر ربا را محدود می كند به ربای مصرفی و استهلاكی يا ربای درماندگان. چندين روايت قريب به اين مضمون است كه از جمله این روايت: «عن سماعة قال: قلت لابی عبدالله عليه السلام: انی رايت الله قد ذكر الربوا فی غير آية و كرره»: سماعه می گويد به امام صادق (ع) گفتم من می بينم خدا ربا را در چند آيه ذكر كرده و تكرار نموده يعنی خيلی اهميت داده «فقال: او تدری لم ذاك؟» فرمود می دانی برای چه؟ گفتم نه.
«قال: لئلا يمتنع الناس من اصطناع المعروف». برای اينكه جلو كار خير گرفته نشود. يعنی اگر كسی احتياج داشته باشد البته جای معروف است ظاهر قضيه اين است كه معروف يعنی كمك كردن در جائی كه كسی احتياج دارد و ديگری بايد به او احسان و كمك بكند. خدا ربا را حرام كرده، اين راه را بسته تا مردم را از طريق قرض الحسنه برای يكديگر كارگشائی كنند نه از طريق ربا.
در روايت ديگری از حضرت صادق (ع) آمده است: «و علة تحريم الربوا لعلة ذهاب المعروف» علت تحريم ربا اين است كه جلو احسان و كار خير و تعاون گرفته نشود.«و تلف الاموال و رغبة الناس فی الربح و تركهم القرض و القرض صنايع المعروف و لما فی ذلك من الفساد و الظلم و فناء الاموال» يعنی تنها به مسئله عدم احسان تكيه نشده.
ربا موجب فسادها می شود كه ظاهرا مقصود بيچارگيهاست. كلمه ظلم در اين روايت به كار رفته: و گرفتن ربا ظلم است و فناء اموال. مقصود از فناء اموال اين است كه اموال مردم كشيده می شود به طرف رباخوار. فتوای فقها هم در مورد ربا همين طور است كه فرقی نگذاشته اند ميان ربائی كه از نوع استهلاكی باشد يا از نوع استنتاجی باشد.
منابع :
مسئله ربا، ص 55-54
ربا و بانكدارى اسلامى، آيت الله مكارم شيرازى
میزان الحکمه، ج 4، ص 1969