محور : انديشمندان
جان مینارد کینز (به انگلیسی: john maynard keynes) (۱۹۴۶ - ۱۸۸۳) [۱] یکی از اقتصاددانان برجسته قرن بیستم محسوب میشود.
زندگينامه :
کینز در ۵ ژوئن ۱۸۸۳ در انگلستان متولد شد. خانواده وی از طبقه متوسط جامعه محسوب میشدند. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه به دانشگاه اتون راه یافت و از آنجا در سال ۱۹۰۲ به کالج سلطنتی کمبریج رفت. وی پس از اتمام تحصیلات خود در کمبریج، در اداره هندوستان وزارت دفاع انگلستان بهعنوان کارمند جزء مشغول به کار شد. کینز در سال ۱۹۰۹ به کمبریج بازگشت و بهعنوان دانشیار ارشد کالج کارش را شروع کرد و در سال ۱۹۱۱ نیز سردبیری یک مجله اقتصادی را پذیرفت. [۱]
کینز، در زمان جنگ جهانی اول در خزانهداری انگلیس مشغول بهکار بود و پس از جنگ، ریاست هیات نمایندگی خزانهداری انگلیس در انجمن صلح پاریس را بر عهده داشت. در سال ۱۹۱۹ نماینده وزیر دارایی در شورای عالی اقتصاد انگلستان شد؛ ولی خیلی زود از این سمت کنارهگیری نمود. چون توصیههای او درمورد نحوه دریافت غرامت جنگی از دولت آلمان مورد پذیرش مقامات انگلیسی واقع نشد.[۲]
وی در سال ۱۹۲۵ با لیدیا لوپوکووا ازدواج کرد. لیدیا، یک بالرین روس بود و تحصیلات بسیار کمی داشت. اما به عقیده کینز از روحی آزاد بهرهمند بود.[۱]
کینز در سال ۱۹۳۶ کتاب نظریه عمومی اشتغال بهره و پول را منتشر نمود که یکی از تأثیرگذارترین کتابهای اقتصادی قرن بیستم محسوب میشود. [۱]
کینز که از سال ۱۹۳۷ به بیماری قلبی مبتلا شده بود، در ۲۰ آوریل ۱۹۴۶ در خانه روستایی خود در ساسکس، تیلتون در گذشت. او پس از مرگ سوزانده شد و خاکسترش در بلندیهای منطقه به باد سپرده شد. [۱]
نظرات :
پیش از کینز، تصور عمومی اقتصاددانان بر آن بود که نوسانهای اقتصادی، عدم تعادلهایی هستند که در کوتاهمدت توسط مکانیزم بازار اصلاح میشوند و شرایط اشتغال کامل مجدداً احیا میشود. اما کینز معتقد بود که این چرخههای مخرب ممکن است در بلندمدت برگشتناپذیر باشند و لذا دولت میبایست برای رسیدن به اشتغال کامل در اقتصاد دخالت نماید. [۳]
کینز برخلاف نظریات اقتصاد کلاسیک، منتقد رویکرد به اقتصاد آزاد و سپردن اقتصاد به نیروهای بازار بود. وی این نظریه را که جامعه در حالت تعادل به اشتغال کامل میرسد رد کرد[۱] و اعتقاد داشت که سطح اشتغال با میزان تولید و میزان تولید با میزان تقاضای موثر (یعنی میزان خرید کالاها و خدمات) ارتباط مستقیم دارد. بنابراین وی معتقد بود که برای کاهش بیکاری، دولت میبایست اشتغال ایجاد نماید؛ هرچند که این اشتغال غیرمولد باشد. [۱]
جان مینارد کینز، در سال 1944، در کنفرانس برتون وودز که صندوق بینالمللی پول را به وجود آورد، از طرف انگلیسیها و هری دکستر وایت از طرف آمریکاییها سرسختانه معتقد بودند که آزادسازی حساب سرمایه زیان بار است و به هر قیمت باید از آن اجتناب شود. به نظر آنان این اقدام کشورها را از پیگیری سیاستهای مستقل اقتصادی باز میدارد. مهمتر آنکه کینز عقیده داشت بازارها غیرعقلانی هستند. ذهنیت مردم منجر به خوشبینی حاد میشود و گسترش بیش از حد آن به بدبینی عمیق میانجامد که تداومی درازمدت دارد. دولتها بایستی از شهروندان خود در مقابل افسارگسیختگی ارواح شرور مراقبت کنند. چنان که در طرح کینز آمده است « اعتقاد عموم بر این است که کنترل حرکت سرمایه، چه به داخل و چه به خارج، باید ویژگی دائمی اقتصاد پس از جنگ باشد.» . این استدلال تعیینکننده در بند ششم از بندهای موافقتنامهی صندوق بینالمللی پول که بر ابزارهای کنترلی سرمایه تاکید دارد ملحوظ شده ( و اکنون صندوق بینالمللی پول خواهان حذف آن است) .[۴]
منابع :
1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ پاک، پیتر و گارات، کریس. کینز. ترجمهٔ معظمی جهرمی، علی. چاپ دوم، تهران: نشر شیرازه، ۱۳۸۰، 9646578268.
2. واژهنامه پایگاه اینترنتی آفتاب
3. پوپوليستها چگونه اقتصاد را پيش میبرند. روزنامه هممیهن (در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۸۶). بازدید در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۸۶.
4. نقل از فیل بیاخلاق- اثر ویلیام ک.تاب - ترجمه حسن مرتضوی- نشر دیگر 1383 - ص 182-183