تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 5:05 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انفاق ، خمس و زكات = جهاد اقتصادي

زكات به دو نوع (زكات مال ) و (زكات فطره ) تقسيم مى شود.

      الف- زكات مال

پرداخت اين نوع زكات در بعضى از روايات ، از جمله شرايط قبولى نماز شمرده شده است . از رسول خدا(ص ) در خطبه حجة الوداع نقل شده است :
((اَيُّهَا النّاسُ اَدُّوا زَكاةَ اَمْو الِكُمْ، اَلا ! فَمَنْ لَمْ يُزَكِّ فَلا صَلاةَ لَهُ...)) 
اى مردم زكات اموال خود را بپردازيد. هان ! هركه زكات ندهد نمازش پذيرفته نيست .
امام رضا(ع ) نيز فرمود:
((مَنْ صَلّى وَ لَمْ يُزَكِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلاتُهُ)) 
كسى كه نماز بخواند، ولى زكات نپردازد، نمازش قبول نمى شود.
موارد وجوب زكات مال عبارت است از:
1- غلاّت چهارگانه (گندم ، جو، خرما و كشمش ).
2- حيوانات سه گانه (شتر، گاو و گوسفند).
3- نَقْدَيْن (طلا و نقره ).
زكات غلاّت
1- شرايط زكات غلاّت :
الف- رسيدن به حدّ نصاب (207 / 847 كيلوگرم ).
ب- تملّك ؛ مثل اينكه خود انسان ، كشاورز يا كارنده درخت باشد، يا اينكه زراعت قبل از انعقاد دانه و درخت قبل از ميوه دادن به واسطه خريدن به او منتقل شود. 
2- زمان وجوب زكات غلاّت :
الف- زكات گندم و جو وقتى واجب مى شود كه به آنها گندم و جو گفته شود.
ب- زكات كشمش بنابر احتياط وقتى واجب مى شود كه (غوره ) است .
ج- وجوب زكات خرما موقعى است كه به قدرى خشك شود كه به آن (تمر) گفته شود. 
3- زمان پرداخت زكات غلاّت :
الف- گندم و جو موقع خرمن شدن و جدا كردن كاه آنها.
ب- خرما و كشمش وقتى كه خشك شده باشند. 
بر اين اساس ، كسى كه از طرف حاكم شرع ، ماءمور جمع آورى زكات است ، موقع خرمن كه گندم و جو را از كاه جدا مى كنند و بعد از خشك شدن خرما و انگور مى تواند زكات را مطالبه كند و اگر مالك خوددارى كرد و چيزى كه زكات آن واجب شده ، از بين رفت بايد عوض آن را بدهد. 
4- مقدار زكات غلاّت در ديمى 110 محصول و در آبى 120 آن است . 
يك نكته : احتياط واجب آن است كه قبل از اخراج زكات غلات ، نصاب شرط باشد. بنابراين وقتى به حد نصاب رسيد در صورت اجتماع ساير شرايط زكات به آن تعلق مى گيرد، ليكن مخارج و هزينه ها را از مجموع آن كسر كند، سپس 110 يا 120 باقى را بپردازد. 
زكات دام
شرايط زكات دامهاى سه گانه :
1- رسيدن به حدّ نصاب
2- گذشتن يك سال
3- بيكار بودن حيوان در تمام سال
4- چريدن از علف بيابان در تمام سال
اينك توضيح شرايط ياد شده :
شرط اوّل ؛ رسيدن به حد نصاب : نصاب دام هاى سه گانه به قرار زير است :
الف- نصاب شتر: شتر داراى دوازده نصاب است :
1- 5 نفر شتر، زكات آن 1 راءس گوسفند.
2- 10 نفر شتر، زكات آن 2 راءس گوسفند.
3- 15 نفر شتر، زكات آن 3 راءس گوسفند.
4- 20 نفر شتر، زكات آن 4 راءس گوسفند.
5- 25 نفر شتر، زكات آن 5 راءس گوسفند.
6- 26 نفر شتر، زكات آن 1 نفر شتر كه داخل سال دوم شده باشد.
7- 36 نفر شتر، زكات آن 1 نفر شتر كه داخل سال سوّم شده باشد.
8- 46 نفر شتر، زكات آن 1 نفر شتر كه داخل سال چهارم شده باشد.
9- 61 نفر شتر، زكات آن 1 نفر شتر كه داخل سال پنجم شده باشد.
10- 76 نفر شتر، زكات آن 2 نفر شتر كه داخل سال سوّم شده باشد.
11- 91 نفر شتر، زكات آن 2 نفر شتر كه داخل سال چهارم شده باشد.
12- 121 نفر شتر و بالاتر از آن ، در زكات آن يا بايد چهل تا چهل تا حساب كرد و براى هر چهل تا يك شتر داد كه داخل سال سوّم شده باشد، يا پنجاه تا پنجاه تا و براى هر پنجاه تا يك شتر كه داخل سال چهارم شده باشد و يا با چهل و پنجاه حساب كند. 
ب- نصاب گاو: براى گاو دو نصاب است :
1- 30 راءس گاو، زكات آن 1 راءس گوساله كه داخل سال دوّم شده باشد.
2- 40 راءس گاو، زكات آن 1 راءس گوساله ماده كه داخل سال سوّم شده باشد. 
ج- نصاب گوسفند: گوسفند نيز داراى پنج نصاب است :
1- 40 راءس گوسفند، زكات آن 1 راءس گوسفند  .
2- 121 راءس گوسفند، زكات آن 2 راءس گوسفند.
3- 201 راءس گوسفند، زكات آن 3 راءس گوسفند.
4- 301 راءس گوسفند، زكات آن بنابر احتياط واجب 4 راءس گوسفند.
5- 421 راءس گوسفند و بالاتر از آن ، بايد آن ها را 100 تا 100 تا حساب كند و براى هر صد تاى آن يك گوسفند بدهد. 
شرط دوم ؛ گذشتن يك سال : بعد از آنكه انسان دوازده ماه مالك گاو، گوسفند و شتر بوده ، بايد زكات آن را بدهد، و از اوّل ماه دوازدهم نمى تواند طورى در آن تصرف كند كه از بين برود و اگر تصرّف كند ضامن است و چنانچه در ماه دوازدهم بدون اختيار او بعضى از شرطهاى زكات از بين برود، زكات بر او واجب نيست . 
شرط سوم ؛ بيكار بودن دام در تمام سال : حيوان [بايد] در تمام سال بيكار باشد؛ يعنى براى سوار شدن ، شخم زدن و بار بردن از آن استفاده نشود و اگر در تمام سال يكى دو روز كار كرده باشد، زكات آن واجب است . 
شرط چهارم ؛ چريدن از علف بيابان در تمام سال : [حيوان بايد] در تمام سال از علف بيابان بچرد، پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن را از علف چيده شده ، يا از زراعتى كه ملك مالك يا كس ديگر است بچرد، زكات ندارد. ولى اگر در تمام سال يك يا دو روز از علف مالك بخورد بنابر احتياط زكات آن واجب مى باشد. 
يك نكته : اگر انسان براى دام خود چراگاهى را كه كسى نكاشته ، بخرد يا اجاره كند يا براى چراندن در آن باج بدهد، بايد زكات آن دام را بدهد. 
زكات طلا و نقره
شرايط زكات طلا و نقره عبارت است از: رسيدن به حدّ نصاب ، مسكوك بودن ، رواج معامله با آن و مالكيت آن به مدّت يك سال . 
طلا دو نصاب دارد: نصاب اول آن بيست مثقال شرعى (معادل پانزده مثقال معمولى ) و نصاب دوم آن ، چهار مثقال شرعى (معادل سه مثقال معمولى ) است . 
نقره نيز دو نصاب دارد. نصاب اول آن 105 مثقال معمولى و نصاب دوم آن 21مثقال است . 
مقدار زكات طلا و نقره 140 وزن آن است . بنابراين ، وقتى طلا به نصاب اول رسيد140 آن زكات داده مى شود و وقتى هم كه سه مثقال به پانزده مثقال افزوده شود، بايد زكات 18 مثقال را از قرار 140 بدهد و اگر كمتر از سه مثقال اضافه شود فقط زكات 15 مثقال آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد و همچنين است هر چه بالاتر رود؛ يعنى اگر سه مثقال اضافه شود، بايد زكات تمام آنها را بدهد و اگر كمتر اضافه شود، مقدارى كه اضافه شده زكات ندارد.
نقره نيز وقتى به نصاب اول رسيد 140 آن زكات داده مى شود و اگر 21 مثقال به 105 مثقال اضافه شود بايد زكات تمام 126 مثقال را بدهد و چنانچه كمتر از 21 مثقال افزوده شود، فقط بايد زكات 105 مثقال آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد و همچنين است هر چه بالا برود. 
مصارف زكات
اسلام ، مصرف زكات را در هشت مورد مجاز شمرده است :
1- فقير
2- مسكين 
3- حقوق ماءمورينى كه در جمع آورى ، نگهدارى ، حسابرسى ، ارسال و تقسيم زكات ، كار مى كنند.
4- پرداخت به كفار براى متمايل ساختن آنان به اسلام يا حمايت از مسلمانان .
5- آزاد كردن بردگان
6- تاءمين بدهكارى كسى كه نمى تواند بدهى خود را بدهد.
7- هزينه در سبيل الله ؛ هر كارى كه مانند ساختن مسجد، پل ، اصلاح راه ها و... داراى منفعت عمومى دينى است .
8- ابن السبيل ؛ مسافر در راه مانده كه هزينه ادامه سفر ندارد. 
يك نكته : آيا فردى كه زكات بر او واجب شد خود مى تواند آن را به مصارف هشتگانه بالا برساند يا مصرف آن در يكى از آنها بايد با اجازه مجتهد يا ولى فقيه باشد؟
جواب افضل بلكه احوط آن است كه در زمان غيبت ، زكات را به [ولىّ] فقيه بدهند، به ويژه وقتى كه آن را مطالبه كند؛ زيرا او به موارد مصرف زكات آشناتر است ؛ اگر چه دادن زكات به [ولىّ] فقيه واجب نيست ، مگر وقتى كه حكم كند كه به خاطر مصلحت اسلام و مسلمانان به او بپردازند كه در اين صورت ، پيروى از او واجب است هر چند مقلّد او نباشد. 
احكام زكات
1- انسان بايد زكات را به قصد قربت (براى انجام فرمان خداوند عالم ) بدهد و در نيّت معيّن كند كه آنچه را مى دهد زكات مال است يا زكات فطره . ولى اگر مثلاً زكات گندم و جو بر او واجب باشد، لازم نيست معين كند چيزى را كه مى دهد زكات گندم است يا زكات جو.
2- اگر زكات را از مال خود كنار بگذارد، مى تواند در بقيه آن تصرّف كند و اگر از مال ديگرش كنار بگذارد، مى تواند در تمام مال تصرف نمايد.
3- مستحب است در دادن زكات ، خويشان خود را بر ديگران ، اهل علم و كمال را بر غير آنان و كسانى را كه اهل سؤ ال نيستند بر اهل سؤ ال مقدّم بدارد.
4- بهتر است زكات را آشكارا و صدقه مستحبى را مخفى بدهند.
5- كسى كه مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نكند مى تواند براى معاش خود كسب كند، چنانچه تحصيل آن علم ، واجب يا مستحب باشد مى شود به او زكات داد و اگر تحصيل آن علم ، واجب يا مستحب نباشد، زكات دادن به او اشكال دارد. 

      ب :زكات فطره

براى فطره سه معنى ذكر شده است : 1 خلقت ، كه دراين صورت به معناى زكات بدن است ؛ چرا كه او را از مرگ حفظمى كند يا از آلودگى پاك مى سازد. 2 دين ، كه در اين صورتبه معناى زكات دين و اسلام است . 3 افطار، كه به مناسبت اداى آندر روز عيد فطر، زكات فطره ناميده شده است . عروة الوثقى ، ص444، وجدانى ، قم
دادن زكات فطره ، از شرايط قبولى روزه شمرده شده است . 
پرداخت اين نوع زكات هر سال يك مرتبه و در روز عيد فطر است و بر كسانى كه فقير نباشند؛ يعنى خرج سال خود يا امكان تاءمين آن را داشته باشند، واجب است .
مقدار زكات فطره براى خود انسان و كسانى كه از قبيل همسر و فرزند نان خور او هستند هر نفر يك صاع كه تقريباً سه كيلو است ، مى باشد. جنس آن نيز از گندم ، جو، خرما، كشمش ، برنج ، ذرّت و مانند اينهاست و چنانچه قيمت يكى از اينها را بدهد كافى است . 
اگر زكات فطره را به يكى از هشت مصرفى كه براى زكات مال گفته شد برساند، كافى است ، ولى احتياط مستحب آن است كه آن را فقط به فقراى شيعه بدهد. 
انسان بايد زكات فطره را به قصد قربت بدهد و موقعى كه آن را مى دهد، نيت دادن فطره نمايد. 

منبع : كتاب احكام اقتصادي 1



نظرات 0