تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 5:19 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور: قرآن و مسائل اقتصادي

 
قـرآن مـجـيـد دو عـنصر را در توليد و كسب معاش , عامل اصلى مى داند: يكى طبيعت و ديگرىنـيروى انسانى - اعم از فكرى وفيزيكى - از طرف ديگر, خداوند منابع فراوانى را در بستر طبيعت قرار داده و بهره گيرى مردم از آنها را مجاز شمرده است .واژه ها و تعبيرات دقيقى كه در اين مورد بـه كـار رفته , گوياى اين واقعيت است و دقت در يكايك آنها مى تواند ما را بيش از پيش به ارزش كار و تلاش در جهت توسعه اقتصادى و گسترش ابعاد زندگى مادى واقف سازد, از جمله : , سعى  , مشى (راه رفتن در روى زمين )  , عمران و آبادانى  , عمل  كسب زمـين  , دريافت اجرت در برابر كار  ,ابتغاء و انتشار(روزى جستن و پراكنده شدن در روى زمين )  و... .
ايـن تـعبيرات نشان مى دهد كه قرآن چه اندازه به مسائل اقتصادى و زندگى مادى مردم اهميت مـى دهـد و آنـها را به كوشش پيگير و كسب روزى ترغيب مى كند, حتى آن را همرديف جهاد قرار مى دهد و مى فرمايد:
... و آخرون يضربون فى الا رض يبتغون من فضل اللّه و آخرون يقاتلون فى سبيل اللّه ... ))  (( ... و گـروهـى بـراى بـه دسـت آوردن روزى بـه سـفر مى روند و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مى كنند ... .
پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله نيز فرمود: (هـر كـس مـتـاعـى را بـه يكى از شهرهاى مسلمانان ببرد و زحمات خود را در اين راه براى خدا مـحـسـوب دارد, سـپس آن را به قيمت عادلانه بفروشد, چنين كسى در پيشگاه خداوند به منزله شهيد است . سپس اين آيه را به عنوان شاهد تلاوت كرد.)  همچنين در سخن ديگر فرمود:
الكاد على عياله كالمجاهد فى سبيل اللّه ))  (( هـركـس بـراى (رفـاه ) خـانواده اش رنج و زحمت بكشد, همانند كسى است كه در راه خدا جهاد مى كند.

 

....

محور: قرآن و مسائل اقتصادي

 ترغيب به كسب مال و راههاى آن

قـرآن مـجـيـد دو عـنصر را در توليد و كسب معاش , عامل اصلى مى داند: يكى طبيعت و ديگرىنـيروى انسانى - اعم از فكرى وفيزيكى - از طرف ديگر, خداوند منابع فراوانى را در بستر طبيعت قرار داده و بهره گيرى مردم از آنها را مجاز شمرده است .واژه ها و تعبيرات دقيقى كه در اين مورد بـه كـار رفته , گوياى اين واقعيت است و دقت در يكايك آنها مى تواند ما را بيش از پيش به ارزش كار و تلاش در جهت توسعه اقتصادى و گسترش ابعاد زندگى مادى واقف سازد, از جمله : , سعى  , مشى (راه رفتن در روى زمين )  , عمران و آبادانى  , عمل  كسب زمـين  , دريافت اجرت در برابر كار  ,ابتغاء و انتشار(روزى جستن و پراكنده شدن در روى زمين )  و... .
ايـن تـعبيرات نشان مى دهد كه قرآن چه اندازه به مسائل اقتصادى و زندگى مادى مردم اهميت مـى دهـد و آنـها را به كوشش پيگير و كسب روزى ترغيب مى كند, حتى آن را همرديف جهاد قرار مى دهد و مى فرمايد:
... و آخرون يضربون فى الا رض يبتغون من فضل اللّه و آخرون يقاتلون فى سبيل اللّه ... ))  (( ... و گـروهـى بـراى بـه دسـت آوردن روزى بـه سـفر مى روند و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مى كنند ... .
پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله نيز فرمود: (هـر كـس مـتـاعـى را بـه يكى از شهرهاى مسلمانان ببرد و زحمات خود را در اين راه براى خدا مـحـسـوب دارد, سـپس آن را به قيمت عادلانه بفروشد, چنين كسى در پيشگاه خداوند به منزله شهيد است . سپس اين آيه را به عنوان شاهد تلاوت كرد.)  همچنين در سخن ديگر فرمود:
الكاد على عياله كالمجاهد فى سبيل اللّه ))  (( هـركـس بـراى (رفـاه ) خـانواده اش رنج و زحمت بكشد, همانند كسى است كه در راه خدا جهاد مى كند.


اسـلام , تنها به ترغيب و تشويق مردم به كار بسنده نكرده , بلكه راههاى معقولى را نيز براى كسب معاش در نظر گرفته است كه به برخى از آنها اشاره مى رود:
       صنعـت

صـنـايـع و فـنـون , اهـمـيـت و ارزش خـاصـى در پيشگاه قرآن دارند. اين كتاب آسمانى , از سد, معمارى  و نساجى  نام برده  , سنگ تراشى  , كشتى سازى  سازىو در مواردى , آموزشهاى فنى را به خدا نسبت مى دهد و مى فرمايد: و علمناه صنعة لبوس لكم لتحصنكم من باءسكم ... ))  ((
و ساختن زره را به خاطر شما به او (داوود(ع ) تعليم داديم , تا شما را در جنگهايتان حفظ كند. از ايـن آيـه بر مى آيد كه صنعت چه در بعد آموزش , چه در بعد توليد, بايد هدفدار باشد و مصالح و منافع مردم در آن رعايت شود, چنان كه زره سازى حضرت داوود (ع ) براى عموم مردم و با هدف حفظ جان مبارزان بوده است .
دو اصـل مـهم : در صنعت و در هر مورد ديگر, (تخصص ) و (تعهد) دو اصل مهم تلقى مى شود كه قـرآن از آنها به (علم ) و (قوت ) و(حفظ) و (امانت ) تعبير مى كند.  خداوند به حضرت داوود عليه السلام چنين دستور مى دهد:
ان اعمل سابغات و قدر فى السرد و اعملوا صالحا انى بما تعملون بصير ))  (( زره هـاى بلند بساز و در بافتن (آنها) اندازه را نگه دار و كارهاى شايسته كنيد كه من بدانچه عمل مى كنيد بصيرم .
خـدا از اين راه به او طرز ساختن زره را آموزش داد تا در (محكم كارى ), (رعايت دقت ) و مهارت در كميت و كيفيت مصنوعات ,براى صنعتگران و اهل (حرفه و فن ) الگو باشد و مردمان در صنعت و در هر كار ديگرى بدون معرفت و تخصص كامل اقدام ننمايند, بلكه (علم ) را با (ايمان ) هماهنگ سـازنـد و (تـخـصص ) و (تعهد) را به هم آميزند و انديشه خود را در مسير صحيح وشايسته به كار گيرند  .
بـا تـوجـه بـه ايـن آيـه , يـك صـنعتگر, هنرمند و يا صاحب هر شغل ديگرى , با اين دو خصوصيت شايستگى پيدا مى كند و بايد اورا بر ديگران چنين كسى را مقدم داشت . چـنـيـن كـسى خدمتش چشمگير و زندگى اش پر رونق مى شود و در نظر خدا و خلق , محبوب مى گردد. حضرت على (ع ) در اين باره فرمود:
ان اللّه عز و جل يحب المحترف الا مين ))  (( خداوند متعال صاحب حرفه امين را دوست مى دارد.
كشاورزى حـيـات اقتصادى و تاءمين مواد غذايى يك كشور وابسته به كشاورزى آن است . از اين رو, خداوندمـردم رابه احياى زمين فرامى خواند و كشت و فلاحت را از آيات خويش مى داند و خود را احياگر زمين معرفى مى كند:
و اية لهم الا رض الميتة احييناها و اخرجنا منها حبا فمنه ياءكلون ))  (( و نشانه اى براى آنها (اين است كه ) زمين مرده را زنده كرديم و از آن , دانه اى كه مى خورند بيرون آورديم .
خـداونـد در ايـن آيـه , احـياى زمين و كشت حبوبات را كه به وسيله كشاورز انجام مى گيرد, به خـودش نـسـبت مى دهد, زيرا خدامنشاء حيات است و كشاورز وسيله اى بيش نيست . اين معنا در سوره واقعه با صراحت بيشترى آمده است :
افرايتم ما تحرثون ءانتم تزرعونه ام نحن الزارعون ))  (( آيا چيزى را كه مى كاريد, ديده ايد؟ آيا شما آن را مى رويانيد يا ما رويانده ايم ؟ يـعنى شيار كردن و آماده سازى زمين و بذر افشانى و ... به عهده كشاورز است , ولى كار اصلى كه هـمان رويانيدن , پروراندن , به صورت دانه هاى مفيد درآوردن و نيز تاءمين آب , هوا و ديگر عوامل رشد آنها بر عهده خداست .
قرآن با اين بيان به مردم مى آموزد كه به اميد خدا كشت كنند و خير و بركت آن را از خدا بخواهند و مـاءيوس و نا اميد نگردند وبا دلگرمى و توكل به كشت و كار بپردازند. شايد به همين جهت لازم است كه توكل كشاورزان , بيشتر و قويتر از ديگر كسان باشد. از امام صادق (ع ) پرسيدند: مقصود از و على اللّه فليتوكل المتوكلون ))  چه كسانى هستند؟فرمود: (( تـوكـل كنندگان در آيه :آنان كشاورزانند. 
اگـر مـردمان سختكوش , در زمين مرغوب , با ابزار پيشرفته و با داشتن آب كافى و ايمان قلبى به خـدا, دست به كشاورزى بزنند,هرگز جامه فقر نمى پوشند و محتاج ديگران نمى شوند, ولى اگر جامعه اى با وجود امكانات , كشاورزى نكند, مورد خشم خداوند قرار مى گيرد. حضرت على (ع ) فرمود:
من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده اللّه ))  (( كسى كه آب و زمين داشته باشد, با اين وصف محتاج شود, خدا او را از رحمت خود دور سازد.

      دامـدارى

دامدارى زمينه خوب و مناسبى براى فعاليتهاى اقتصادى شمرده مى شود و اسلام نيز به توسعه وگسترش آن توصيه فراوان كرده است : و ان لـكـم فـى الا نـعـام لـعـبـرة نـسـقـيـكم مما فى بطونها و لكم فيها منافع كثيرة و منها ((
تاءكلون ))  بـراى شما در چهارپايان عبرتى است , از آنچه در درون آنهاست (از شير) شما را سيراب مى كنيم و براى شما در آنها منافع بسيارى است و از گوشت آنهامى خوريد. آيـات قرآن با يادآورى منافع حيوانات در ابعاد مختلفى چون : پوشاك , خوراك , اثاث منزل , حمل و نقل و سوارى و ...  مردم را به دامدارى و تهيه فراورده هاى دامى فرا مى خواند.با توجه به اين (بركت ) تعبير كرده است : منافع است كه پيامبر اسلام (ص ) از آنها به ان اللّه انزل ثلاث بركات : الماء و النار و الشاة ))  (( خداوند سه بركت نازل كرده است : آب و آتش و گوسفند.

      درختكارى و باغدارى

پـرورش درختان از نظر تاءمين انواع ميوه ها, تصفيه هوا, رفع نيازهاى صنعتى و ... آثار سودمندى دارد كه در قرآن و روايات به برخى از آنها اشاره شده و مورد تشويق قرار گرفته است : فانبتنا فيها حبا و عنبا و قضبا و زيتونا و نخلا و حدائق غلبا ))  ((
پس در آن (زمين ) دانه ها رويانيديم و انگور و سبزيهاى مختلف و زيتون و خرما و باغهاى پر درخت .
قرآن كريم در جاى ديگرى مى فرمايد:
و هـو الـذى انـزل مـن السماء ماءا فاخرجنا به نبات كل شى ء فاخرجنا منه خضرا نخرج منه حبا (( مـتـراكـبا و من النخل من طلعها قنوان دانية و جنات من اعناب و الزيتون و الرمان مشتبها و غير متشابه )) 
او كـسـى است كه از آسمان , آبى نازل كرد, و به وسيله آن , گياهان گوناگون رويانديم , و از آن , ساقه ها و شاخه هاى سبز خارج ساختيم , و از آنها دانه هاى متراكم ,و از شكوفه نخل , شكوفه هايى با رشته هاى باريك بيرون فرستاديم , و باغهايى از انواع انگور و زيتون و انار, (گاه ) شبيه به يكديگر و (گاه ) بى شباهت و نيز مى فرمايد: و هـو الـذى انـشـاء جـنات معروشات و غير معروشات و النخل و الزرع مختلفا اكله و الزيتون و (( الرمان متشابها و غير متشابه )) 
اوست كه باغهاى معروش (باغهايى كه درختانش روى داربست ها قرار دارد) و باغهاى غير معروش (باغهايى كه نياز به داربست ندارد) آفريد, همچنين نخل و انواع زراعت را كه از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند و (نيز) درخت زيتون و انار را كه از جهتى با هم شبيه , و از جهتى تفاوت دارند, (برگ و ساختمان ظاهريشان شبيه يكديگر است , در حالى كه طعم ميوه آنها متفاوت مى باشد.) پيشوايان دينى با الهام از اين آيات مطالبى در اين باره فرموده اند از جمله :
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: من غرس غرسا فاثمر اعطاه اللّه من الا جر قدر ما يخرج من الثمر ))  (( كسى كه درختى را بكارد تا ميوه دهد, خداوند بمقدار ميوه آن درخت برايش پاداش دهد. افزون بر آن , به درختكارى و نگهدارى آن ترغيب مى كند و مى فرمايد: من سقى طلحة او سدرة فكانما سقى مؤمنا من ظماء ))  (( هركس (درختى همانند) درخت موز يا سدر را آب دهد, گويا مؤمن تشنه اى را سيراب كرده است .

      صيـد

خـداونـد دريـا را بـراى بشر رام ساخته و او را مجاز كرده تا از فرآورده هاى آن استفاده كند, صيدمرواريد, مرجان و ماهى وتاءمين مواد غذايى از مهمترين آنهاست : و هو الذى سخر البحر لتاءكلوا منه لحما طريا ))  (( اوست كه دريا را رام كرد تا شما از آن گوشت تازه بخوريد.

      تجـارت

قرآن , تجارت و معاملات را به عنوان يكى از راههاى تاءمين معاش به رسميت مى شناسد و دخل وتصرف در اموالى كه از اين راه به دست آمده باشد را مجاز و حلال مى داند. احل اللّه البيع و حرم الربا ))  (( خداوند خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است . امام على (ع ) فرمود:
تعرضوا للتجارات فان لكم فيها غنى عما فى ايدى الناس ))  (( به تجارت بپردازيد تا از آنچه كه مردم در اختيار دارند, بى نياز شويد. دو نـكـته مهم : يكى اينكه واردات و تجارت دراسلام محدود به شرايط خاصى است و نمى توان هر نـوع كـالايـى را بـه بازارمسلمانان عرضه كرد, چرا كه واردات آزاد وابستگى اقتصادى را به دنبال دارد. ديگر آنكه معامله نبايد همراه با ربا, غش , قسم و دروغ باشد و معامله گر بايد به آداب فقهى تجارت آگاه باشد.

 

 

منبع : كتاب ثروت از ديدگاه قرآن



نظرات 0