تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 9:53 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و اخلاق

      تعريف فقر

فقر در لغت تهيدستى ، تنگدستى و درويشى  و در اصطلاح نداشتن چيزهاى مورد نياز انسان راگويند. 
انـسـان تـاوقـتـى كـه در لوازم زنـدگـى خود از قبيل خوراك ، پوشاك ، مسكن ، و ... (درحدّ رفع احـتـيـاج نـه تـجـمـّل ) نـيـازمـنـد بـاشـد، فـقـيـر بـوده و لازم اسـت در راه تـاءمـيـن ايـن قبيل نيازمنديها تلاش نمايد تا از فقر و احتياج به ديگران ، رهايى پيدا كند.
ه كـه بـراى گـذران زندگى در اختيار انسانها قرار داده است و هركسى به تناسب زمان ومكان و در حـد تـوان خـويـش ازآن سـود مـى جـويـد. نـه آن كـس كـه مال فراوان به چنگ آورده به دليل احترام پيش خدا بوده ونه آن كس كه كمتر دارد، به خاطر بى ارزشى درنزد او مبتلا به فقر شده است .

 

...

محور : اقتصاد و اخلاق

      تعريف فقر

فقر در لغت تهيدستى ، تنگدستى و درويشى  و در اصطلاح نداشتن چيزهاى مورد نياز انسان راگويند. 
انـسـان تـاوقـتـى كـه در لوازم زنـدگـى خود از قبيل خوراك ، پوشاك ، مسكن ، و ... (درحدّ رفع احـتـيـاج نـه تـجـمـّل ) نـيـازمـنـد بـاشـد، فـقـيـر بـوده و لازم اسـت در راه تـاءمـيـن ايـن قبيل نيازمنديها تلاش نمايد تا از فقر و احتياج به ديگران ، رهايى پيدا كند.
ه كـه بـراى گـذران زندگى در اختيار انسانها قرار داده است و هركسى به تناسب زمان ومكان و در حـد تـوان خـويـش ازآن سـود مـى جـويـد. نـه آن كـس كـه مال فراوان به چنگ آورده به دليل احترام پيش خدا بوده ونه آن كس كه كمتر دارد، به خاطر بى ارزشى درنزد او مبتلا به فقر شده است .


به تعبير امام صادق عليه السّلام :
(اءَتـَرَى اللّهَ اءَعـْطـى مـِنْ اَعـْطـى مِنْ كَرامَتِهِ عَلَيْهِ، وَ مَنَعَ مَنْ مَنَعَ مِنْ هَوانٍ بِهِ عَلَيْهِ؟لا، وَ لكِنَّ الْمالَ مالُ اللّهِ يَضَعُهُ عِنْدَ الرَجُّلِ وَ دائِعَ...) 
آيـا مـى پـندارى كه خداوند به هر كس ثروت بخشيده ،بخاطر اين بوده كه او راگرامى داشته وبه هركس نبخشيده بخاطر اين بود كه بى مقدارش شمرده است ؟ نه ، چنين نيست ، ولكن ثروت از آن خداست . آن را نزد هركس بخواهد به امانت مى سپارد.
از سـوى ديـگـر، اسـلام به پيروانش رهنمود مى دهد كه در آبادانى زمين و رونق دادن به اقتصاد جـامـعـه كـوشـا باشند و از انزوا وكسالت ، سخت بپرهيزند. به عنوان نمونه ، قرآن كريم مى فرمايد:
(وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ) 
آيـت روز را روشـن قـرار داديـم تـا شـمـا در پـى طـلب فضل از پروردگارتان باشيد.
در جاى ديگر مى فرمايد:
(فَاِذا قُضِيَتِ الصَّلوةُ فَانْتَشِروُا فِى الاَْرْضِ وَ ابْتَغوُا مِنْ فَضْلِ اللّهِ) 
چـون نـمـاز (جـمـعـه ) پـايـان يـافـت در زمـيـن پـراكـنـده شـويـد و در طـلب فضل خداباشيد (يعنى روزى خدا راطلب كنيد.)

      نكوهش فقر

اسـلام فـقـر ونـادارى را مـذّمـت كرده وآن را نمى پسندد ودر روايات اسلامى از آن به عنوان مرگ بزرگتر ومانند آن ياد شده است . اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمايد:
(اَلْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْكْبَرُ)  فقر، مرگ بزرگتر است .
ودر سفارش به فرزند خود، محمّد بن حنَفيّه مى فرمايد:
(يـابُنَّىَ! اءِنّى اَخافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنْهُ فَاِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ داعِيَةٌ لِلْمَقْتِ) 
فرزندم ! براى تو از فقر مى ترسم پس ، از آن ، به خدا پناه ، ببر چون فقر، موجب شكست و نقصان دين ، سرگردانى عقل و دشمنى است .
لقمان حكيم نيز به فرزندش فرمود:
(اِعْلَمْ اَىْ بُنَىَّ !اِنّى قَدْ ذُقْتُ الصَّبْرَ و اَنْواعَ الْمُرِّ فَلَمْ اَرَ اَمَرَّ مِنَ الْفَقْرِ...) 
آگـاه بـاش فـرزنـدم ! هـمانا من مزه و سختى صبر وانواع تلخيهارا چشيده ام و چيزى راتلختر از فقر نيافتم .
اوليـاى گرامى اسلام در دعاهاى خود از فقر وتنگدستى به خدا پناه برده و تقاضاى رفع آن را از درگاه او كرده اند واين نيز نشان منفور بودن فقر است . چنانكه اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمايد:
(اَلّلهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ اَنْ اَفْتَقِرَ فى غِناكَ) 
بارخدايا به تو پناه مى برم ازاينكه در بى نيازيت فقير وتنگدست باشم .

      تاءثير فقر بر اخلاق

بـطـور قـطـع ، تنگدستى پيامدهاى ناگوارى دارد كه بر ا خلاق فردى واجتماعى نيز اثر مى گذارد. حضرت على عليه السلام مى فرمايد:
(اَلْعُسْرُ يُفْسِدُ الْاءَخْلاقَ)  سختى وتنگدستى ، اخلاق را فاسد مى كند.
وباز مى فرمايد:
(ضَروُرَةُالْفَقْرِ تَبْعَثُ عَلى فَظيعِ الْاءَمْرِ) 
شدّت احتياج ،انسان رابه كارهاى ناروا وا مى دارد
در اينجا به بيان برخى از تاءثيرات فقر بر اخلاق مى پردازيم :
الف ـ زيادى گناه وخطا
گـنـاه ، عـوامـلى دارد كـه يـكـى از آنها فقر است ، وهمان طورى كه درگذشته اشاره كرديم ، در انسان فقير زمينه برخى از گناهان بيشتر است . حضرت على (ع ) مى فرمايد:
( لا تَلُمَّ اِنْساناً يَطْلُبُ قُوتَهَ، فَمَنْ عَدِمَ كَثُرَ خَطاياهُ) 
كسى راكه دنبال لقمه نانى مى گردد، ملامت نكن ، چون آن كس كه ندارد،خطايش زياد مى شود.
امام صادق عليه السّلام فرمود:
(غِنىً يَحْجُزُكَ عَنِ الظُّلمْ، خَيْرٌ مِنْ فَقْرٍ يَحْمِلُكَ عَلَى الاِْثْمِ) 
بى نيازى كه تو را از ظلم باز دارد، بهتر است از فقرى كه تو را به گناه بكشاند.
در اين كلام گهربار، علاوه بر اينكه ثروت با تهيدستى مقايسه شده ، تصريح شده است كه تنگدستى ، زمينه گناه است .
سعدى گويد:
(اغلب تهيدستان ، دامن عصمت به معصيت آلايند و گرسنگان نان ربايند.
با گرسنگى ، قوّت پرهيز نمانداِفلاس ، عنان از كف تقوا بستاند) 
ب ـ ذلّت و خوارى
يـكـى ديـگـر از آثـار فـقـر بـر اخـلاق ، ذلّت و خـوارى است . انسان فقيرى كه قانع و صابر نباشد، و به خاطر تهيدستى ، دست نياز به سوى ديگران دراز كند، از چشم ديگران مى افتد، و در نظر آنان خوار و ذليل مى گردد. حضرت على عليه السّلام مى فرمايد:
(اَلْفَقيرُ حَقيرٌ لا يُسْمَعُ كَلامُهُ) 
انسان تهيدست ، خوار است و كسى به حرفش گوش نمى دهد.
حضرت امام سجّاد (ع ) در روز عرفه عدّه اى را ديد كه تكدّى مى كردند، فرمود:
ايـنها بدترين خلق خداهستند، مردم رو به خدا آورده ، تضرّع مى كنند و اينها رو به مردم آورده ، گدايى مى كنند. 
حضرت على (ع ) فرمود:
( اَلْقِلَّةُ ذِلَّةٌ)  نادارى ، باعث ذلّت است .
ج ـ عاجز بودن از انجام عبادات
بـرخـى از عـبـادات هـسـتـنـد كـه انـجـام دادن آنـهـا بـسـتـگـى بـه مال و ثروت دارد. انسان فقيرى كه مال ندارد، بسيارى از عبادات را نمى تواند انجام دهد.
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در دعا مى فرمايد:
( بـارِكْ لَنـا فـى الخُبْزِ وَلا تَفَرَّقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لاَالْخُبْزُ ما صَلَّيْنا وَلا صُمْنا وَلا اَدَّيْنا فَرائِضَ رَبِّنا) 
(خـدايـا!) براى ما، در نان ، بركت قرار ده و ميان ماو آن جدايى مينداز، اگر نان نباشد، مانه مى توانيم نماز بخوانيم و روزه بگيريم و نه واجبات الهى را ادا مى كنيم .
سعدى دراين باره چنين سروده است :
توانگران را وقف است و نذر ومهمانى
زكات و فطره واعتاق و هدى و قربانى
توكى به دولت ايشان رسى كه نتوانى
جزاين دوركعت وآن هم به صدپريشانى 
د ـ پريشانى خاطر
انـسان فقيرى كه از نظر مادّى تاءمين نيست ، خاطرش پريشان است ، ونمى تواند با آسودگى خاطر، مطالعه ، تفكّر و عبادت كند. امام سجّاد عليه السّلام مى فرمايد:
( اَللّهـُمَّ صـَلِّ عـَلى مـُحـَمَّدٍ وَآلِهِ وَهَبْ لِىَ الْعافِيَةَ مِنْ دَيْنٍ تُخْلِقُ بِهِ وَجْهى وَيُحارُ فيهِ ذِهْنى وَ يَتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرى وَيَطُولُ بِصُمارَسَتِهِ شُغْلى ) 
پـروردگـارا! بـر مـحـمـّد و آلش درود فرست و مرا از رنج و غم وام ، عافيت بخش ، زيرا بدهى چـهـره ام را پـيـر و ذهـنـم را پريشان وفكرم را متفرّق مى سازد و گرفتاريم باهمراهى بدهى ، طولانى مى شود.
امام صادق عليه السّلام از قول سلمان (ره ) مى فرمايد:
( ... اِنَّ النَّفـْسَ قـَدْ تـَلْتاثُ عَلى صاحِبِها اِذا لَمْ يَكُن لَها مِنَ الْعَيْشِ ما تَعْتَمِدُ عَلَيْهِ، فَاِذا هِىَ اَحْرَزَتْ مَعيشَتَهَا اطْمَاءَنَّتْ...) 
همانا نفس ، صاحب خود را به اشتباه و خلط كردن مى افكند در صورتى كه ازمعاش زندگى ، آن مـقـدار بـرخـوردار نـبـاشـد كـه بـر آن تـكـيـه كـنـد (يعنى در صورت نادارى نفس انسان را به اضطراب و پريشانى خاطر مى كشاند) اما اگر نفس ، معاش زندگى خود را به دست آورد، آرامش مى يابد.

منبع : كتاب اخلاق اقتصادي



نظرات 0