تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 10:07 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد و اخلاق

      تعريف حرص و طمع

حرص به معناى زيادت جويى و آزمندى است . 
طمع به معناى چشمداشت وتوقّع در اموال مردم است .  و در اصطلاح ، حرص صفتى نـفـسانى است كه انسان را به گرد آوردن آنچه بدان نياز ندارد برمى انگيزد، بى آن كه به حدّ و مقدار معيّنى اكتفا كند. 
وطمع عبارت است ازتوقّع داشتن در اموال مردم . 

 

...

محور : اقتصاد و اخلاق

      تعريف حرص و طمع

حرص به معناى زيادت جويى و آزمندى است . 
طمع به معناى چشمداشت وتوقّع در اموال مردم است .  و در اصطلاح ، حرص صفتى نـفـسانى است كه انسان را به گرد آوردن آنچه بدان نياز ندارد برمى انگيزد، بى آن كه به حدّ و مقدار معيّنى اكتفا كند. 
وطمع عبارت است ازتوقّع داشتن در اموال مردم . 

      ديدگاه اسلام

از آنـجايى كه حرص و طمع داراى مفاسد زيادى هستند و باعث بوجود آمدن فرومايگيهاى اخلاقى مى شوند، دين مقدّس اسلام آنهارا مورد نكوهش قرارداده است .
پيامبراكرم صلّى اللّه عليه وآله مى فرمايد:
(لَوْ كـانَ لاِ بـْنِ آدَمَ وادِيـانِ مـِنْ ذَهـَبٍ لاَ بـْتـَغـى وَ راءَهـُمـا ثـالِثـاً وَ لا يـَمْلاَ ءُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ اِلا التُّرابُ وَ يَتُوبُ اللّهُ عَلى مَنْ تابَ) 
اگـر بـراى فـرزنـد آدم دو درّه از طـلا بـود بـه حـقـيـقـت دنـبـال سـوّمـى مـى گـشـت وپـر نـمـى كند شكم فرزند آدم را مگر خاك ، وخداوند هر كسى را كه توبه كند، مى پذيرد.
ونيز مى فرمايد:
(...اِنَّهُ لَنْ تَمُوتَ نَفْسٌ حَتّى تَسْتَكْمِلَ رِزْقُها، فَاَجْمِلُوا فىِ الطَّلَبِ...) 
همانا هرگز جاندارى نمى ميرد، مگر اينكه همه روزى مقدّر خود را دريافت كند. پس در طلب روزى نيكو عمل كنيد.
انـسـان ، مـوظـّف اسـت كـه در پـى كسب روزى برود ولى در طلب روزى اقدام او بايد اقدام نيكو وجـمـيـل بـاشـد، عمل نيكو و روش پسنديده در طلب روزى ، به ترك حرص و طمع است . حضرت على عليه السلام مى فرمايد:
(اَلْحِرْصُ رَاءْسُ الْفَقْرِ وَ اُسُّ الشَّرِ)  حرص سبب فقر وپريشانى وريشه بدى است .
ودرجاى ديگر مى فرمايد:
(لا يـُفـْسـِدُ الدّيـنَ كـاَلطَّمـَعِ)  چـيـزى مثل طمع ، دين را تباه نمى سازد.

      ريشه هاى حرص وطمع

حـرص يـك نيرويى است كه بر وجود انسان چيره گشته ، او را به جمع آورى ثروت وا مى دارد چنان كه قرآن كريم مى فرمايد:
(اِنَّ الاِنْسانَ خُلِقَ هَلوُعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ اِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنوُعاً) 
انـسـان حريص آفريده شده است . هنگامى كه بدى به او رسد، بى تابى مى كند و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع استفاده ديگران مى شود.
مهمترين ريشه هاى حرص دوچيز است :
الف ـ بى اعتمادى به خدا
انـسـانـى كـه فـكـر مـى كـنـد بـايـد هـرچـه تـوانـايـى دارد، بـراى انـبـاشـتـن مـال صـرف كـنـد، واز قـدرت خـويـش بهره ببرد، يقين ندارد كه خداوند روزى رسان واقعى است وبه تعبير حضرت على عليه السلام انسان حريص به خدا اعتماد ويقينى ندارد.
(عَلىَالشَّكِّ وَ قِلَّةِ الثِّقَةِ بَاللّهِ مَبْنىَ الْحِرْصِ وَ الشُّحِّ) 
بناى حرص وبخل بر كم اعتمادى به خدا وشكّ به او نهاده شده است .
مرحوم ملاّ احمد نراقى مى نويسد:
وتـمـنـدى رفـت وگـفـت : شـنـيـده ام مالى در راه خدا نذر كرده اى كه به درويشان بدهى ، من نيز درويـشـم ، ثـروتـمـنـد گـفـت : مـن نـذر نـابـينايان كرده ام تو كه نابينا نيستى ، درويش گفت : نـابـيـناى واقعى من هستم كه درگاه خداى كريم را گذاشته به درِ خانه چون تو گدايى آمده ام !) 
ب ـ هدف انگاشتن دنيا
انـسـانـى كـه دنـيـا ومـادّيـات را هـدف خـويـش قـرار داده اسـت ، درانـبـاشـتـن ثـروت وطـمـع بـه مـال ديـگـران زيـاده روى مـى كـنـد، بـطـورى كـه دوسـتـى مـال ومادّيات تمام قلبش را فرا مى گيرد، ومكارم اخلاقى و صفات انسانى را فراموش مى كند. قرآن كريم مى فرمايد:
(كـَلاّبـَل لاّتُكْرِموُنَ الْيَتيمَ وَ لا تَحاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكينِ وَ تَاءْكُلُونَ التُّراثَ اَكْلاً لَمّاً وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبّاً جَمّاً. 
نه چنان است . شما يتيم راگرامى نمى داريد، ويكديگر را به خوراندن مسكين ترغيب نمى كنيد ، وميراث را حريصانه مى خوريد، ومال را زياد دوست داريد.
ولى اگر ديده بصيرت انسان بينا باشد ودرپى اين دنياى فانى ، سراى باقى رانظاره كند، نـه تـنـهـا بـه پستى حرص و طمع تن در نمى دهد، بلكه بسيارى از امور مادّى را نيز به ديده حقارت مى نگرد. حضرت على عليه السّلام فرمود:
(لَوْ رَاَى الْعَبْدُ اَجَلَهُ وَ سُرْعَتَهُ اِلَيْهِ اَبْغَضَ الْاءَمَلَ وَ تَرَكَ طَلَبَ الدُّنْيا) 
اگرانسان مرگ و شتاب آن را مى ديد،آرزوها رادشمن مى داشت ودنيا طلبى راترك مى كرد.

      آثار حرص و طمع

آزمندى وتوقّع داشتن در اموال مردم آثار ناهنجارى را در پى دارد، از آن جمله :
الف ـ خوارى و گرفتارى
انـسـان طمعكار و آزمند، خوار و ذليل ديگران است و به خاطر اين كه مالى به دست آورد، آبرو و شخصّيت خويش را از دست مى دهد.حضرت على (ع ) مى فرمايد:
(عَبْدُ الْمَطامِعِ مُسْتَرِقُّ لا يَجِدُ اَبَداً الْعِتْقَ) 
بنده طمعها دربندى است كه هرگز آزادى نخواهد يافت .
وباز مى فرمايد:
(اِتَّقُوا الْحِرْصَ فَاِنَّ صاحِبَهُ رَهينُ ذُلٍّ وَ عَناءٍ) 
ازحرص دورى كنيد كه حريص ، گرفتار خوارى وسختى است .
انـسـان حـريـص هيچ گاه آرامش ندارد، يعنى به سبب حرصى كه به انباشتن ثروت دارد، هميشه دررنج وناراحتى است و هرگز استراحتى ندارد. 
ب ـ عدم آسايش
آزمـنـدى وطـمـع يـك صـفـت درونـى اسـت كه انسان رابه جمع آورى ثروت ونفع مادّى وا مى دارد ، بـطـورى كـه مـال وكـارهـاى مـادّى مـحور همه افكار وتلاشها وسبب سلب آسايش انسان مى شود. حضرت على عليه السّلام مى فرمايد:
(لا يُلْقَى الْحَريصُ مُسْتَريحاً)  هيچ گاه حريص راحت ديده نمى شود .
همچنين مى فرمايد:
(اَلْحِرْصُ مَطِيَّةُ التَّقَبِ)  حرص مركب رنج و مشقّت است .
ج ـ جراءت برگناه
انـسـان حـريـص وطـمـعـكـار بـه خـاطـر عـلاقـه شـديـدى كـه بـه مـال دارد، مـوازيـن شـرعـى را رعـايـت نـمـى كـنـد، و حـقـوق ديـگـران را پايمال مى سازد تاخود مال بدست آورد.
حضرت على عليه السلام مى فرمايد:
(مـا اَفـْسـَدَ الرَّجـُلَ مـِثـْلُ الطَّمـَعِ)  چـيـزى مثل طمع انسان را فاسد نمى كند.
همچنين مى فرمايد:
(...وَ الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَالْحَسَدُ دَواعٍ اِلىَ التَّقَحُّمِ فىِ الذُّنوُبِ) 
آز و خود بزرگ بينى ورشك بردن موجب فرورفتن در گناهان است .
گـاهـى عـلاقـه شـديـد بـه مـال ومـنـال آنـچـنـان در انسان اثر مى گذارد كه بى پروا به هرگناهى دست مى زند، وحتّى حاضر است به خاطر دست يافتن به مقام ، خون شريف ترين انسانها را بريزد.  سَعدان مى گويد:
ازامـام صـادق (ع ) سـؤ ال كـردم : آنـچـه ايـمـان انـسـان رااسـتـوار مـى سـازد، چـيـسـت ؟ فـرمـود: پـرهـيـزگـارى ، پـرسـيـدم : آنـچـه انـسـان را از ديـن خـارج مـى كـنـد چـيـسـت ؟ فـرمـود: طمعكار . 
د ـ سختى مرگ
دلبـستگى بيش از حدّ به دنيا وابستگى به آن را درپى دارد وبريدن اين وابستگى هنگام مرگ بسيار سخت ودشوار است . حضرت امام صادق عليه السلام فرمود:
(مَنْ كَثُرَ اِشْتِباكُهُ بِالدُّنْيا كانَ اَشَدَّ لِحَسْرَتِهِ عِنْدَ فَراقِها) 
كسى كه زياد در دنيا فرو رفته باشد هنگام مرگ حسرت واندوهش زياد تر خواهد بود.
امام خمينى قدّس سرّه مى فرمايد:
(ازمـفاسد حبّ دنيا وتعلّق به آن ، اين است كه انسان را از مردن خائف كند.واين خوف كه از محبّت دنـيـا وعـلاقـه قـلبـى بـه آن پـيـداشـود، بـسـيار مذموم است وعمده سختى مردن همين فشار رفع تعلقّات وخوف ازخود مرگ است . 
ه‍ ـ سختى حساب
نـداشـتـه انـد روز قـيـامت حساب آسانى دارند و زودتر از ديگران از حسابرسى رهايى پيدا مى كـنـنـد، ولى كـسـانـى كـه بـا حـرص و طـمـع شـديـد، مـال جـمـع كـرده انـد، وتـوجـهـى بـه حلال و حرام نداشته اند و حقوق الهى را رعايت نكرده اند، گرفتار عذابى سخت و دردناك خواهند شد. قرآن كريم مى فرمايد:
( اَنْفِقُوا فى سَبيلِ اللّهِ وَلا تُلْقُوا بِاَيْديكُمْ اِلَى التَّهْلُكَةِ) 
مال و ثروت خود را در راه خدا انفاق و بخشش كنيد، وخويشتن را به هلاكت نيفكنيد.
پيامبراكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
(اَلا اُخْبِرُكَ بِاَهْلِ النّارِ؟ كُلُّ جَعْظَرِي جَوّاظٍ مُسْتَكْبِرٍ جَمّاعٍ مَنُوعٍ) 
آيـا تـو را از اهـل جـهـنـّم بـا خـبـر نـكـنـم ؟ هـر كـس كـه خـود پـسند و خود خواه و متكبّر وحريص و بخيل باشد.
حضرت على عليه السّلام مى فرمايد:
( ثَمَرَةُ الطَّمَعِ ذُلُّ الدُّنْيا وَشِقاءُ الاَّْخِرَةِ) 
ميوه طمع ، خوارى دنيا و بدبختى آخرت است .
بـه امـيـد آنـكـه فـرمـايـش قـرآن كـريم و معصومين (ع ) تابلوى زندگى مان قرار گيرد و به بيمارى حرص و آزمندى مبتلا نگرديم .

منبع : كتاب اخلاق اقتصادي



نظرات 0