محور : اقتصاد خانواده
درآمد
درآمد، عبارت است از كليه وجوه و ارزش كالاهايى كه در دوره زمانى معينى به يك فرد، گروهى از افراد، يك بنگاه يايك اقتصاد تعلق مىگيرد. در آمد ممكن است از محل عرضه عوامل توليد سرچشمه گرفته مانند دستمزد، سود، اجاره و ياحاصل دريافت يك هديه و بهره مندى از يك پرداخت انتقالى باشد.
درآمد از مفاهيم بسيار مهم در علم اقتصاد به شمار مىرود. در انتخاب الگوى مصرف، به عنوان عامل محدود كننده دخالتدارد بدين معنى كه، مصرف كننده نمىتواند مصرفى بيش از ميزان كل درآمد خود داشته باشد. تدبير معيشت اقتضا مىكند كهدرآمد ثابت خود را چنان بهمصرف كالاها اختصاص دهد كه بيشترين مطلوبيت را به دست آورد.
در بحث درآمد توجه بيشتر به درآمد شخص مسلمان است، اينكه بيشترين مطابقت را با تعاليم اسلام داشته باشد، از اين روحلال بودن آن مورد تأكيد است.
...
محور : اقتصاد خانواده
درآمد
درآمد، عبارت است از كليه وجوه و ارزش كالاهايى كه در دوره زمانى معينى به يك فرد، گروهى از افراد، يك بنگاه يايك اقتصاد تعلق مىگيرد. در آمد ممكن است از محل عرضه عوامل توليد سرچشمه گرفته مانند دستمزد، سود، اجاره و ياحاصل دريافت يك هديه و بهره مندى از يك پرداخت انتقالى باشد.
درآمد از مفاهيم بسيار مهم در علم اقتصاد به شمار مىرود. در انتخاب الگوى مصرف، به عنوان عامل محدود كننده دخالتدارد بدين معنى كه، مصرف كننده نمىتواند مصرفى بيش از ميزان كل درآمد خود داشته باشد. تدبير معيشت اقتضا مىكند كهدرآمد ثابت خود را چنان بهمصرف كالاها اختصاص دهد كه بيشترين مطلوبيت را به دست آورد.
در بحث درآمد توجه بيشتر به درآمد شخص مسلمان است، اينكه بيشترين مطابقت را با تعاليم اسلام داشته باشد، از اين روحلال بودن آن مورد تأكيد است.
1 - 1. منابع درآمد
منابع درآمد در روايات اسلامى در پنج محور اساسى مطرح شده است، چنان كه اميرمؤمنان على(ع) مىفرمايد:
انَّ مَعايِشَ الخَلقِ خَمسَةٌ: اَلاِمارَةُ و الْعِمَارَةُ و التِّجارَةُ، وَ الاِجارَةُ وَ الصَّدَقاتُ...
امرار معيشت و زندگى مردم از پنج طريق انجام مىپذيرد: امارت، عمران و توليد، تجارت و مبادله، اجاره و تأمين اجتماعى.
منابع مختلف درآمد به صورت كلى با نامهاى متنوع، تحت عناوين بالا قرار مىگيرند.
از آنجا كه بحث در حوزه اسلام است، مهم است كه فرد مسلمان درآمد خود را از چه راهى به دست آورد و چگونه و در چه راهىآن را مصرف كند. تدبير صحيح در امور معيشت ايجاب مىكند كه محدوديتهاى درآمد، اقسام درآمد، حلال بودن و اهميت آنبررسى و روشن شود. از اين رو پيرامون اين مباحث مطالبى بيان مىكنيم.
1 - 2. محدوديتهاى درآمد
درآمدها به حسب مقدار، در زمانهاى گوناگون و مناطق مختلف، تفاوت اساسى دارند. از اين جهت، در اقتصاد اسلامى از لحاظكميت، حد معينى براى درآمد مشخص نگرديده؛ زيرا فردى كه در جامعه صدر اسلام فعاليت اقتصادى مىكرده است از نظردرآمد و هزينه زندگى، با مسلمانى كه در زمان حاضر تلاش اقتصادى دارد، قابل مقايسه نيست و در نتيجه امكان ندارد كه يكمحدوديت ثابت كمى و يكسان براى درآمد هر دو در نظر گرفت، اما آنچه كارايى و امكان اجرا در كليه زمانها و جوامعمختلف را دارد، محدوديت كيفى است. از اين رو، هر نظامى مىتواند درآمد را بر اساس مقياس كيفى و ارزشهاى مورد نظرخود، تحديد نمايد.
در اين راستا، نظام اقتصاد اسلامى نيز درآمد را به طور كيفى محدود كرده، و در سايه اين محدوديت طبعاً، كميت و مقدار درآمدنيز كنترل شده است.
روشن است كه محدوديتهاى كيفى، در جهات مختلف با يكديگر تفاوت دارند، كه برخى از آنها عبارتند از: محدوديتنشأت گرفته از كسبها و مبادلات حرام، ممنوعيت ربا، ممنوعيت توليد مشروبات الكلى، قمار، احتكار و... .
نتيجه اينكه، محدوديتهاى كيفى درآمد بر روى مقدار و كميت در آمد تأثير مىگذارند؛ در عين حال، اين تأثير گذارى آنچنان نيست كه افراد را از جهت تلاش و فعاليت اقتصادى بىانگيزه كند و يا اينكه افراد نتوانند زمينه ظلم و محروميت را درجامعه از بين ببرند.
توضيح بيشتر آنكه، قوانين و تعاليم ارزشمند اسلام حق انسان را در خواستن و به دست آوردن متاع زندگى قبول نموده و او رادر روشهاى كسب روزى و لوازم زندگى كاملاً آزاد مىداند ولى هرگز اجازه نمىدهد كه انسان در شيوههاى كسب، راهى را درپيش گيرد كه منجر به فساد اخلاق و سقوط انسان شود يا سبب ضرر رساندن به مدنيت و تمدن انسانى گردد. قانون اسلام نهتنها تمام منكرات و فواحش، بلكه همه راههايى را كه به آنها منجر مىشود، تحريم مىكند يعنى مانند توليد و بوجود آوردن،واسطه شدن، خريد و فروش، استعمال و اقدام به آنها به هر نحوى كه باشد، حرام مىشمارد.
در احاديث به صورت كلى، راههايى كه در آنها وجهى از وجوه فساد در جامعه مطرح گردد. مورد نهى واقع شده است؛ درحقيقت مجموعه شيوههاى مجاز و غير مجاز مبادلات و مسائل مالى را بيان نمودهاند. در اين رابطه بخشى از سخن ارزشمندامام صادق(ع) را نقل مىكنيم كه فرمود:
خريد و فروش و روشهاى فاسد و نيز چيزهايى كه علتى از علل فساد در آن باشد و همينطور وسايل لهو و هر چه از آنتصاحب، بخشيدن، عاريه دادن و تمام تصرفات در آنها حرام است.
مطلب قابل توجه آنكه، در برخى روايات خوردن مال حرام تحت عنوان »اكل سحت« از گناهان كبيره محسوب شده و از آن نهىشده است، كه بايد گفت: مراد از خوردن مالحرام، خصوص خوردن و آشاميدن نيست، بلكه مطلق تصرف است، خواه به مصرفخوردن و آشاميدن برسد يا به مصرف لباس و مسكن و مانند آن، يا اينكه آن را مصرف نكند ولى متصرف شده و به صاحبشنرساند. در تمام اين موارد »خوردن مال حرام« بر آن صدق مىكند؛ چنان كه مراد از خوردن مال يتيم و مال ربوى نيز، حرامبودن تمام اقسام تصرف در آنها است.
علاوه اينكه، ظاهر لفظ »سُحت« جميع اقسام مال حرام را شامل مىشود يعنى هر مالى را كه شخص از راه نامشروع تصرفكند، أكل سحت است. مانند شخصى كه در ادارهاى مشغول خدمت باشد و حقوقى كه مىگيرد بر اساس انجام وظيفهاىاست كه تعريف شده است، حال در انجام وظيفهاش كوتاهى كند يا از اموال بيت المال استفاده شخصى نمايد، اين نوعتصرفات نيز از مصاديق روشن اكل سحت است.
1 - 3. اقسام درآمد
درآمد با توجه به منابع مختلف آن به دو صورت درآمد حلال و درآمد حرام قابل تقسيم مىباشد:
الف. درآمد حلال:
درآمد حلال، عبارت است از وجوهى كه بر اساس شيوههاى مشروع و مجاز به دست آيد.
اهميت درآمد حلال: توصيه اكيد قرآن كريم و روايات اسلامى به همه رهروان راه حق اين است كه علاوه بر مراقبت بر پاكى وطهارت غذاى جسمانى، در جهت طهارت غذاى روحانى نيز مواظبت نمايند.
به عبارت ديگر، مراقبت در جهت پاكى ظاهرى و باطنى غذا حتى در بحرانىترين و سختترين لحظات زندگى فراموشنشود.
در داستان اصحاب كهف، با اينكه بعد از بيدارى قاعدتاً بسيار گرسنه بودند و ذخيره بدن آنها در اين مدت طولانى مصرفشده بود، ولى باز به كسى كه مأمور خريد غذا مىشود توصيه مىكنند هر غذايى را نخرد، بلكه بنگرد در ميان فروشندگانكدامين نفر غذايش از همه پاكتر است، آن را انتخاب كند.
امروزه بسيارى از مردم جهان به اهميت پاكى غذا از آلودگى ظاهرى پى بردهاند، غافل از اينكه غذاها بايد از آلودگى به حرام، ربا،غش و تقلب و هر گونه آلودگى باطنى نيز پاك باشد.
از اين رو، در روايات فراوانى به كوشش و جديت در به دست آوردن لقمه حلال و نيز صبحگاهان پى روزى حلال رفتنسفارش أكيد شده است كه در اين زمينه برخى از آنها را ياد آور مىشويم. پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد:
اَلعِبادةُ سَبعُونَ جُزءً اَفضَلُها طَلَبُ الحَلالِ.
عبادت هفتاد جز دارد، برترين آنها طلب حلال است.
و نيز فرمود:
كسى كه خسته از طلب حلال شب را به صبح آورد، در حال بخشودگى گذرانده است.
امام صادق(ع) فرمودند: »به هر كس از يارانتان برخورديد، سلام مرا برسانيد و بگوييد: بر شما باد به تقواى الهى و توجه بهآنچه توسط آن به ما عند اللَّه و پاداش الهى مىتوان دست يافت. قسم به خدا، ما به شما فرمان نمىدهيم مگر آنچه را به نفسخود امر مىكنيم. بر شما باد به كوشش و جديت، و هر گاه نماز صبح را ادا كرديد و بازگشتيد، صبح زود در پى روزى برويد ودر طلب حلال باشيد، همانا خداوند به شما روزى خواهد داد و بر آن ياريتان خواهد فرمود.
اميرمؤمنان(ع) هنگامى كه زندگى فردى يك فرد مؤمن را زمان بندى مىكند، بعد از قرار دادن اقتصاد در كنار عبادت وارزشهاى اخلاقى مىفرمايد:
خردمند را نشايد جز آن كه در پى سه چيز حركت كند: كسب حلال براى تأمين زندگى، يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذتهاىحلال.
حدود و شرايط مبادلات، و فعاليتهاى اقتصادى در روايات اسلامى، فراوان مطرح شده است كه تمام آنها كسب و درآمدحلال را مد نظر قرار دادند. چنان كه پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد:
طَلَبُ الحَلالِ واجبٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ.
تحصيل و كسب روزى حلال بر هر مسلمانى واجب است.
و نيز فرمود:
طُوبى لِمَن اكتَسَبَ مِنَ المُؤمنينَ مالاً مِنْ غَيرِ مَعصِيَةٍ.
خوشا مؤمنانى كه مالى بى معصيت (و شكستن مقررات و تعاليم الهى) به دست آورند.
همانطور كه در كسب و درآمد، تأكيد بر حلال بودن است، در انفاق كه نوعى تصرف در اموال است نيز چنين است يعنى بايد دراموال مشروع و حلال صورت گيرد. بنابراين اگر مالى از راه حرام و غير مشروع و خارج از محدوده مقررات و تعاليم دين به دستآمده باشد و آن را انفاق كند، ارزشى نخواهد داشت و بايد آن را به صاحبان اصلىاش برگرداند.
... اَنفِقُوا مِنْ طَيباتِ ما كَسَبتُم.
... از مالهاى پاكى كه به دست آوردهايد، انفاق كنيد.
امام صادق(ع) در تفسير اين آيه شريفه مىفرمايد: مردم در دوران خودسرى و آزادى اقتصادى جاهليت، ثروت هايى بهدست آورده بودند، پس از گرويدن به دين اسلام خواستند اين بخش از اموال خود را به محرومان انفاق كنند، اما خداوند اينكار را نپذيرفت، و حلال و مشروع بودن اموال را در انفاق شرط نمود. اين دستور الهى، اهميت درآمد حلال و محدوديت درمال اندوزى را روشن مىسازد.
آثار درآمد حلال: هر غذايى آثار وضعى خودش را دارد، غذاهاى حرام سبب تاريكى قلب، عدم تأثير انوار الهى در آن، عدمتشخيص حق از باطل شده، در نهايت به سقوط انسان مىانجامد، ولى غذاهاى پاك و حلال موجب نورانيت قلب و صفاىباطن، تمييز حق از باطل، استجابت دعا و در نهايت سبب سعادت و كمال آدمى خواهد شد. مطالعه و بررسى سوابق زندگىسعادتمندان و شقاوتمندان و ظالمان تاريخ اين نكته را به خوبى نشان مىدهد. از اين رو در روايات اسلامى تأكيد فراوانىروى غذاى حلال و تأثير آن در استجابت دعا و صفاى قلب شده است.
شخصى خدمت پيامبر اسلام(ص) آمد وعرض نمود: دوست دارم دعاى من به اجابت برسد. حضرت فرمود:
»طَهِّر مَأكَلَتكَ وَ لا تُدخِلْ بَطنَكَ الحَرامَ؛
غذاى خود را پاك كن و غذاى حرام را در معده خود وارد منما.
و نيز در روايت ديگر مىفرمود:
مَن اَحَبَّ اَنْ يُستَجابَ دُعائَهُ فَليُطَيَّبْ مَطْعَمهُ وَ مَكْسَبَهُ
هر كه دوست دارد دعايش مستجاب گردد، بايد غذا و كسب خود را پاك كند.
همانطور كه اشاره شد در آمد و لقمه حلال آثار فراوانى دارد، كه در روايات آمده است. در اينجا به اشاره برخى از آنها اكتفامىكنيم:
نورانى شدن قلب،
عبور به سرعت از پل صراط،
مشمول رحمت الهى،
در شمار انبياء درآمدن،
ثواب صدقه،
باز شدن درهاى بهشت به روى او و....
ب. درآمد حرام:
در قرآن كريم شيوههاى نامشروع چون »أكل مال به باطل«، »ربا«، »ظلم«، »فساد« و انواع راههاى نادرست درآمد سخن رفتهاست و از آنها نهى شده است.
در روايات اسلامى، شيوههاى درآمد حرام و جمع آورى ثروتهاى نامشروع از گناهان كبيره شمرده شده است، و برخى ازشيوهها چون كم فروشى، اسراف، تبذير (ريخت و پاش)، خيانت و ربا همسان بدترين گناهان چون آدم كشى ياد شده استيعنى به وسيله اين شيوهها، رگ حيات اقتصادى انسان بريده مىشود و او را به مرگ تدريجى مىكشاند. امام رضا(ع) در بيانشرايط ايمان فرمودهاند:
... وَ اجتِنابُ الكَبائِرِ وَ هىَ قَتْلُ النَّفسِ الَّتى حَرَّمَ اللَّهُ تَعالى وَ أَكلُ الرّبا بَعدَ البينّةِ... وَ البَخْسُ فى المِكيالِ وَ الميزانِ... وَ الاسرافُ وَالتَّبذيرُ... وَ الخيانةُ... .
(از شرايط ايمان است) دورى از گناهان كبيره يعنى كشتن انسان - كه خداوند نهى كرده است - ... و ربا خوارى پس از بينه و دليل، كم گذاشتنپيمانه و ترازو،... اسراف، تبذير... و خيانت...
اهميت اين مطالب باعث شد كه يكى از مباحث مهم فقهى در كتب اسلامى پيرامون »مكاسب محرمه« باشد و در آن مقوله،كسبهايى كه از ديدگاه اسلام داراى مضرات فردى، اجتماعى، جسمى، روانى، فكرى، اخلاقى و اقتصادى است مورد بررسىقرار گيرند توجه به اين گونه مباحث، تفاوت ديدگاه اسلام با ديدگاههاى مكاتب ديگر را در زمينه اقتصاد روشن مىنمايد. برخى ازمحورهاى اهم را در كسبهاى حرام در اينجا مىآوريم:
الف - درآمد از طريق اغراء به جهل و تثبيت جهالت مردم و تحكيم عقايد سخيف و خرافى نظير بت فروشى و صليبفروشى.
ب - تحصيل درآمد از طريق اغفال و اضلال كه فروش كتابهاى گمراه كننده از اين قبيل است. در اسلام، شكستن سكه دارند،مانعى ندارد؛ اما براى كسانى كه فاقد اين قدرتند، صحيح نيست. امروز به نام آزادى عقيده و فكر، نشر و خريد و فروش هركتابى را درست مىدانند؛ اما اسلام اين راه درآمد را به روى پيروان خود بسته است.
ج - تقويت دشمنان به هر نحوى، مانند فروش سلاح، نسخ خطى قيمتى و نفت به دشمنان دين، بلكه هر گونه خريد و فروشكه سبب شود دشمن، قوى و دوست ضعيف شود در اسلام ممنوع است.
د - تحصيل درآمد از راه توليد يا خريد و فروش و مبادله موادى كه كاربرد آنها براى بشر زيان دارد يا فايدهاى ندارد. مبادلهشراب، آلات قمار و غش (حيله و خيانت در معامله) از اين قبيل است.
ه - گاهى ماده مضرى در كار نيست؛ بلكه نوع كارى كه فرد در مقابل آن واقع مىشود بيهوده يا مضر است مثل لهو و غنا، ياهجو مؤمن...
و - نوع ديگر، كارى است كه از نظر اسلام بالاتر از مسائل اقتصادى است؛ از قبيل اجرت در قضاوت تعليم دين و قرآن، اجرتبر اذان و افتاء، اين گونه كارها بايد بلاعوض صورت گيرد، ولى بودجه عامل از بيت المال تأمين شود. اينگونه كارها را اسلامفوق مبادله و خريد و فروش مىداند. افتاء و ارشاد نيز از اين قبيل است.
ز - كارهايى مثل ساختن يا مبادله ظروف طلا و نقره كه به تجمل پرستى مفرطمنجرشود.
با توجه به اهميت احكام اسلام، شايسته است هر فرد مسلمان با آگاهى و علم از مسائل آن، خريد و فروش و ديگر مواردمورد نياز در امور معيشت را طورى تدبير كند كه به حرام آلوده نشود. از اين رو، آگاهى در اين مباحث نقش تأثير گذارى درنحوه تدبير و تصميمگيرى خواهد داشت.
پرهيز از درآمد حرام: پرهيز از درآمد حرام و خوردن لقمه حرام، مهمتر از انجام اعمال صالح است، روايات در اين زمينهفراوان است كه برخى از آنها را در اينجا مىآوريم:
رسول خدا(ص) فرمود:
تَركُ لُقمَةِ الحَرامِ اَحَبُّ اِلىَ اللَّهِ مِنْ صَلاةِ اَلْفَىِ رَكعَةٍ تَطَوُّعاً؛
نخوردن لقمه حرامى نزد خداوند از دو هزار ركعت نماز مستحبى خواندن بهتر است.
امام صادق(ع) فرمود: سعى و كوشش كنيد در به جا آوردن اعمال صالح و اگر عمل صالح انجام نمىدهيد، پس معصيت نكنيد.به درستى كسى كه بنا مىكند و خراب نمىكند، بنايش بالا مىرود؛ هر چند كم باشد و كسى كه بنا مىكند و خراب مىكند، بنايىندارد.
و نيز فرمود:
رد كردن يك درهم حرام به صاحبش نزد خداوند با هفتاد حج قبول شده برابر است.
پيامدهاى درآمد حرام: غذايى كه انسان مىخورد به منزله بذرى است كه در زمين پاشيده مىشود، پس اگر آن غذا پاكيزه وحلال باشد اثرش در قلب ظاهر مىشود كه منشأ خيرات و پيدايش نيكىها خواهد بود و اگر آن خوراك پليد و حرام باشدقلب را كدر و تيره نموده، كه در اثر قساوت و ظلمت، اميد خيرى به آن نخواهد بود، لذا صاحب چنين قلبى از تسليم شدن دربرابر حق خوددارى مىكند و پند و اندرز در او اثر نمىكند و سختترين مناظر رقت بار او را متأثر نمىكند، امام حسين(ع) در روزعاشورا به لشكريان عمر سعد ضمن خطبهاش فرمود:
فَقَدُ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الحَرامِ و طُبِعَ عَلى قُلُوبِكُم وَيلَكُمْ اَلا تَنصِفُون اَلا تَسمَعُونَ.
شكم هايتان از حرام پر شده و بر دلهايتان مهر خورده، ديگر حق را نمىپذيريد، واى بر شما، آيا انصاف نمىدهيد، آيا گوش فرا نمىگيريد؟
حرام خورى باعث تضييع و عدم قبولى اعمال ، عدم استجابت دعا، مشمول لعنت فرشتگان و نابودى دين و ديانتمىشود. در حالات شريك بن عبداللَّه قاضى و فقيه وارسته زمان خليفه مهدى عباسى، مشهور است كه به خاطر پذيرفتنسفرهاش و خوردن غذاهاى حرام در آن، همه كمالات و فضايل معنوى و دين و ديانتش را از دست داد.
غالباً كسانى كه از مال حرام پرهيز نمىكنند خيال مىكنند كه اگر از اين مال حرام صرفنظر كنند امر معاش آنها لنگ مىشود وخود را سخت محتاج و گرفتار مىبينند، در حالى كه اين خيالى است نفسانى و وسوسهاى است شيطانى، و خلاف صريحوعدههاى خداوند در قرآن كريم و روايات فراوانى است كه از معصومين(ع) رسيده است؛ چرا كه خداوند رزق هر مخلوقىرا از طريق حلال ضمانت كرده است. پس اگر عجله نكند و صبر و قناعت را پيشه سازد، رزق مقدرش قطعاً به او خواهدرسيد.
بلى گاه مىشود انسان به سؤ اختيار خود از طريق حرام امرار معاش مىكند و خودش را از رزق حلالى كه خداوند مقدرشفرموده، محروم مىسازد. پيامبر اكرم(ص) در اين زمينه در حجة الوداع فرمود:
بدانيد كه جبرئيل به قلب من الهام كرد كه هيچ كس نمىميرد مگر وقتى كه تمام رزق مقدرش به او رسيده باشد، پس از خدابترسيد و در طلب روزى حريص نباشيد و طول كشيدن رزق حلالتان، شما را وا ندارد كه عجله كنيد و رزق خود را از راه حرامبخواهيد. جز اين نيست كه خداوند رزق حلال را بين مخلوقاتش تقسيم نموده و حرام قسمت نكرده است. پس كسى كه ازخدا بترسد و صبر كند رزق حلالش كه مقدر است به او خواهد رسيد و كسى كه پرده عفت خود را پاره كند و شتاب كرده آن رااز طريق حرام كسب كند، از رزق حلال مقدرش محروم گرديده و به آنچه كسب كرده در قيامت مواخذه خواهد شد.
1 - 4. سالم سازى درآمدها
يكى از مهمترين راهكارهاى تدبير معيشت، سالم سازى درآمدها است كه در اجراى عدالت اقتصادى - اجتماعى نقش ارزندهاىدارد. در اين جهت هر يك از دولت و مردم وظايفى را بر عهده دارند كه بايد به نحو مطلوب انجام دهند. حوزه مسئوليتخطير دولت ايجاب مىكند كه در راستاى اصلاح نظام ادارى، ارائه خدمات ادارى، نظارت همه جانبه بر توليد و توزيع كالاهاتلاش نمايد و به حقوق مردم توجه ويژه كند و با بهرهگيرى از نويسندگان و پيشوايان فكرى و معنوى، مردمان را به سوىحسن روابط بهتر اجتماعى و كسب درآمد حلال فرا خواند و فضاى جامعه را بر مبناى صحيح شرعى، عقلى و عرفى براىزندگى همه مردم مساعد سازد.
مردم نيز وظيفه دارند از جمع آورى مال حرام به شدت بپرهيزند و زندگى خود را با شيوههاى نادرست كسب و كار نيالايند و راه صحيح كسب و درآمد را از طريق تعاليم ارزشمند اسلام فرا گيرند و در عمل، احكام نورانى را پياده كنند. تاگرانفروشىها، كم فروشىها، كلاه بردارىها و استثمار گرىها، شغلهاى ناسالم و واسطهاى، معاملات ربوى، تقلب درتوليد و... در جامعه ريشه كن شود و سرمايههاى معنوى و ارزشهاى راستين در نظام داد و ستد زنده شود. اينجاست كه بايدبا اعتقاد راسخ به لطف و عنايت الهى و پاى بندى به ارزشها، حسن تأثير و كارايى دستورها و تعاليم دين را در عرصههاىمختلف حيات اقتصادى - اجتماعى و كسب درآمد حلال، الگوى مناسبى را براى زندگى درست شاهد باشيم.
1 - 5. راهكارهاى افزايش درآمد
اين راهكارها در دو سطح خرد و كلان قابل طرح است كه به صورت يكجا به برخى از آنها در اينجا فقط اشاره مىكنيم:
- علم آموزى، كاردانى و تخصص شغلى
- سرمايه گذارى و جهت دادن آن براى افزايش كمى و كيفى توليد
- برنامه ريزى جهت بهره بردارى از تمام ظرفيتهاى توليد
- برداشتن و از بين بردن موانع توليد
- اصلاح و بروز كردن ابزارهاى توليد
- بازاريابى مناسب براى توليدات
- كاربردى نمودن آموختههاى مراكز علمى (ايجاد هماهنگىهاى لازم بين مراكز دانشگاهى و مراكز توليدى)
- برقرارى امنيت در سرحدات و داخل كشور
- كاهش دادن مصرف (قناعت ورزى) و رضايت به حداقل
- مبارزه با تبعيضها و بى عدالتىهاى اقتصادى، انحصارات، رانت خوارىها، پايمال كنندگان اموال عمومى.
منبع : كتاب تدبير معيشت از ديدگاه آيات و روايات