محور : اقتصاد خانواده
راهكار، سبك و روش انجام دادن كار را گويند. و در امور معيشت، روش اجرايى و عملياتى كردن سياستهاى كلى وراهبردى معيشتى است.
درآمد، به كليه وجوه و ارزش كالاهايى كه در دوره زمانى معينى به يك فرد، گروهى از افراد، يك بنگاه يا يك اقتصاد تعلقمىگيرد، اطلاق مىگردد.
در اقتصاد اسلامى از لحاظ كميت، محدوديتى براى درآمد مطرح نيست ولى محدوديت كيفى وجود دارد: اينكه مشروع باشد.
درآمد به دو قسم، حلال و حرام مطرح است.
درآمد و لقمه حلال همانا نورانى شدن قلب، ثواب مجاهد در راه خدا، مشمول رحمت الهى شدن، در شمار انبياء در آمدن، ثوابصدقه و.... را به همراه دارد. و درآمد حرام از گناهان كبيره است كه تضيع و عدم قبولى اعمال، عدم استجابت دعا، لعنتفرشتگان و آتش جهنم را در پى دارد. از اين رو پرهيز از درآمد حرام، ازانجام اعمال صالح مهمتر است.
برنامه مصرف در زندگى بايد به گونهاى تنظيم شود كه از عهده نيازهاى مادى و معنوى بر آمد، و از مصرف گرايى و اسراف واتلاف اجتناب نمود.
خوددارى از اسراف و تبذير، نكوهش بخل و سختگيرى، دورى از تجمل گرايى، اعتدال و ميانهروى، قناعت ورزى، انفاقاتو توجه به فقرا، از ويژگىهاى ساختار مصرف ايده آل اسلام است.
اسراف و تبذير در كثيرى از موارد در يك معنى به كار مىروند و به عنوان تأكيد پشت سر هم قرار مىگيرند ولى هرگاه درمقابل هم قرار گيرند، منظور از اسراف، خروج از حد اعتدال است بدون آن كه چيزى در ظاهر ضايع و تلف شود و تبذير آناست كه چنان مصرف كنيم كه به اتلاف و تضييع بينجامد.
مصرف گرايى به انگيزههاى تفاخر بر ديگران، ابراز خودنمايى، هم چشمى و... به عنوان انگيزههاى منفى و دون شأن انسانمحسوب مىشود و مورد مذمت و نكوهش است.
هم چشمى و رقابت، رفاهطلبى ثروتمندان، كجروىهاى فرهنگى، نظام آموزشى، تبليغات و رسانههاى گروهى از عواملمصرف گرايى محسوب مىشوند.
مصرف گرايى، رشد بعد حيوانى انسان و چيرگى آن بر فرد را در پى دارد كه اين امر به افساد گرى انسان در زمين مصرف براساس مصالح نظام اسلامى و رعايت ارزشها در مصرف، معيار در مصرف مسلمان است.
قناعت پيشگى، پرهيز از اسراف و تبذير نوعى مبارزه با مصرف گرايى است و در عوض تلاش براى توليد بيشتر و سختكوشى در اين راه در اين مبارزه تأثير گذار است.
پس انداز زمينه توسعه اقتصادى را فراهم مىنمايد و يكى از عوامل تحقق پس انداز، هماهنگى اعضاى يك مجموعه ياخانواده باتدابير مدير آن است.
پس انداز هميشه به معناى ذخيره كردن اموال در دنيا نيست، بلكه امور معنوى را هم شامل مىشود و آثار پس انداز معنوى ازپس انداز مادى بيشتر است.
پس انداز به دو بخش پس انداز ممدوح و پس انداز مذموم (كنز) تقسيم مىشود.
يكى از روشهاى نگهدارى پس انداز و رشد آن، سرمايه گذارى آن در مجارى مختلف است.
منبع : كتاب تدبير معيشت از ديدگاه آيات و روايات