تاريخ : جمعه 12 فروردین 1390 | 12:39 PM | نویسنده : قاسمعلی
محور : اقتصاد
دکترمسعود نیلی ـ علیرضا ساعدی
امروزه چگونگی دستیابی به رشد سریع اقتصادی با محوریت بخش صنعت، که اخیراً در برخی از کشورها و مناطق جهان تجربه شده، موضوع مطالعات و بررسیهای بیشماری قرار گرفته است. بهویژه از دهه 1970 میلادی به این سو، در کشورهای در حال توسعه، در برخی از نهادهای اقتصادی بینالمللی و در محافل دانشگاهی و علمی، موضوع بسیاری از مطالعات اقتصادی، بر توسعه صنعتی متمرکز شده است
بدیهی است که این حجم انبوه از مطالعات و بررسیها، خود در این راستا بوده است تا سیاستگذاران را هرچه بیشتر در اتخاذ صحیح تصمیمات اقتصادی رهنمون باشد. این در حالی است که در شرایط نوین، سرعت توسعه به حدی رسیده که فارغ از لزوم تطابق سیاستها با تجارب موفق جهانی، هرگونه خطا در عرصه سیاستگذاریهای اقتصادی، میتواند پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد. از اینرو در مسیر توسعه صنعتی، کسب اطمینان از درستی سیاستهای اتخاذ شده ضروری است.
با عنایت به دو اصل فوق، یعنی تجارب اخیر جهان و اهمیت صحت سیاستگذاری و همچنین با توجه به آنکه در جهان امروز، دسترسی به منابع علمی سیاستگذاری و مطالعات اقتصادی سایر کشورها، بیش از پیش امکانپذیر شده و سهـولت تبادل اطلاعاتی به اوج رسیده است، درمجموعه مطالبی که از این پش ارائه خواهد شد،تجربه توسه صنعتی در جهان مورد ارزیابی قرار می گیرد. البته در بررسی تاریخ تلاشهای معاصر در توسعه و رشد صنعت، این نکته اساسی را باید بهخاطر سپرد که در الگوبرداری صرف و شتابزده از نمونههای موفق کشورهای در حال توسعه و یا اجرای توصیههای مشاوران بینالمللی و سازمانهای توسعه جهانی، میبایست دقت بیشتری بهکار برد.
چرا که گاه بدون درک صحیح از روند توسعه صنعتی کشورها و بدون تأمل لازم در مشاهده آثار سیاستهای اجرا شده، به کار بستن چارچوبهای موجود میتواند به نتایج پر هزینه و ناکارآمد منجر شود. بر این اساس اگرچه یادگیری از تجربه دیگران امری بدیهی در سیاستگذاریهای آینده تلقی می شود اما توجه به این نکته نیز ضروری است که هر دوره از تاریخ، ویژگیهای خاص خود را دارد و در یادگیری از گذشته باید بسیار دقت کرد.
اما به هرحال کسب تجارب از دیگران و توجه به مبانی نظری و مدرن علم اقتصاد در کنار شناخت عمیق و دقیق کشور مورد مطالعه، ابزارهای لازم را به گونهای فراهم می آورد که خطاهای سیاستگذاری به حداقل برسد. در یک صد سال گذشته برخی کشورها در حرکت از یک اقتصاد روستایی معیشتی به سوی یک اقتصاد صنعتی مدرن، به طور قابل توجهی زمان گذار را به حداقل رساندهاند. نمودار شماره 1-1 زمان طی شده برای دو برابر شدن درآمد سرانه در کشورهای مختلف را نشان میدهد.
به نظر میرسد با بررسی تجارب اینگونه اقتصادها میتوان به شواهد مشترکی دست یافت که موجب تسریع و تسهیل روند توسعه صنعتی در کشور شود. به عبارت دیگر با مطالعه عوامل تأثیرگذار بر کارنامه صنعتی کشورهای مختلف، حداقل میتوان از تکرار مشابه ناکامیها و شکستهای تاریخی سایر ملل در روند صنعتی شدن جلوگیری کرد.
نمودار نشان می دهد بریتانیا در جریان انقلاب صنعتی به 58 سال زمان نیاز داشت تا درآمد سرانه خود را دو برابر کند، همین زمان در سده گذشته، در آمریکا 47 سال و در ژاپن 39 سال بوده است. این روند در برزیل20 سال و اخیراً در کره 11 سال به طول انجامیده است و در موفقترین مثال معاصر، این روند در چین فقط به زمانی برابر با 10 سال نیاز داشته است. سایر شواهد نشان می دهد که تایوان نیز در همین دوره موفق شده تا از مقام شصت و چهارمین صادر کننده جهان در سال 1962 به رتبه یازدهم در سال 1986 ارتقاء یابد و یا حجم صادرات کره جنوبی از رتبه 101 جهانی به رتبه 14 افزایش یابد. در کره و در این دوره نسبت ارزش افزوده صنایع سبک به صنایع سنگین در طول پانزده سال از 4 به 1 کاهش پیدا کردهاست. درحالیکه باید توجه داشت، دستیابی به چنین رکوردهایی در ژاپن 25 سال و در بریتانیا 50 سال به طول انجامیده است. نمودار شماره 1-1: زمان طی شده برای دو برابر شدن درآمد سرانه در برخی از کشورها، طی سده گذشته. 10 20 30 40 ۵0 بریتانیا 1780- 1838 آمریکا 1839- 1886 ژاپن 188۵- 1919 برزیل 1940 – 1960 کره 1966- 1977 چین 1977 - 1987 مأخذ:- UNIDO 2000 Socio-Economic Development Strategy for Vietnam up to year 2010 هم اکنون آمریکای لاتین و شرق آسیا هر دو از مناطق صنعتی شده در بین کشورهای در حال توسعه به شمار میآیند و هر یک نیز در راستای صنعتی شدن، مسیرهای مختلفی را طی کردهاند و بهطور طبیعی نیز رشد صنعت در آنها دارای پیامدهای اقتصادی و اجتماعی متفاوتی بوده است.
در نیم قرن گذشته کشورهای مذکور در افزایش سهم جهانی خود در تولید و صدور کالاهای صنعتی به طرز چشمگیری توفیق کسب کردهاند و این مهم نیز با نفوذ در بازارهای کلیدی کشورهای پیشرفته صنعتی و در رقابت با شرکتهای بزرگ جهانی به وقوع پیوسته است. اگرچه باید متذکر شد که دستیابی به درک کامل و دقیق از آنچه که در کشورهای مذکور در مسیر صنعتی شدن رخ داده بسیار دشوار است چرا که دلایل توفیق موارد اخیر بسیار پیچیده است و هر توضیح ساده انگارانهای از این تجارب میتواند گمراه کننده باشد، لیکن با بررسی برنامههای صنعتی کشورهای مذکور و با درک شرایط و ویژگیهای نظام اقتصادی - سیاسی جهانی در طول زمان، میتوان پاسخ مناسبی برای توضیح چگونگی تحولات فوق یافت. باید توجه داشت که معجزه صنعتی در آمریکای لاتین و شرق آسیا یک دستآورد اتفاقی و بادآورده نبوده است، بلکه این کشورها در قالب برنامهریزیهای بلندمدت و ایجاد انگیزه برای کارآفرینان بخش خصوصی و در سایه فداکاری میلیونها انسان، به رشد اقتصادی دست یافتهاند و فقط خود میتوانند قضاوت کنند که در نتیجه این معجزات اقتصادی، چه دستاوردهایی داشته و چه چیزهایی را از دست دادهاند. در مجموعه یاداشهایی که از این پس با بهرهگیری مستقیم از کتاب " تجربه توسعه صنعتی در جهان (تالف نگارندگان )"ارائه خواهد شد،تلاش می شود تا با تمرکز بر مناطق پیشتاز جهان در رشد صنعتی چند دهه اخیر، سیاستها ونتایج آن مورد شناسایی وتحلیل قرار گیرد.
منبع : رستاك