تاريخ : دوشنبه 15 فروردین 1390  | 12:22 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

 علی فرحبخش

   بورس را آینه رشد اقتصادی می نامند؛ آینه ای که همواره تخت نیست و گاه بنا به تحدب یا تقعر آن تصاویر را بزرگ تر یا کوچک تر از حد واقعی نشان می دهد. اینچنین است که همواره فوری ترین و قوی ترین آثار تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در بورس ظاهر می شود؛ جایی که سهامداران با شرکت در یک انتخابات آزاد، چشم انداز خود را از تحولات آینده به رخ سیاستمداران می کشند.

بورس تهران هم از این قاعده مستثنی نیست و بارها با فراز و فرود خود تبعیت خود را از چشم انداز رکود یا رونق اقتصادی به ثبت رسانده است،گرچه این بازار هنوز با مشکلات ساختاری متعددی روبه رو است.

اگر یک استاد اقتصاد بخواهد برای دانشجویان درس «اقتصاد خرد» مصداقی از یک بازار رقابت کامل را ارائه کند، مثالی ملموس تر از بازار سهام نخواهد یافت؛ جایی که در آن مانع ورود و خروج به بازار موجود نیست، کالا همگن است، تعداد بازیگران بازار بسیارند و فرد یا گروهی را توان تعیین قیمت نیست و همه به نوعی گیرنده قیمت هستند. در بورس تهران این اصول اساسی بارها نقض می شوند. ایجاد صف های خرید یا فروش، اصل آزادی ورود یا خروج را خدشه دار می سازد، بازیگران محدود بازار در بسیاری موارد به انحصار می انجامد و تبانی های گسترده گاه بسیاری از بازیگران را به جای گیرنده قیمت به ارسال کننده قیمت تبدیل می کند. به این ترتیب تنها اصل همگن بودن کالا در این بازار همیشه صادق است و بسیاری از دانشجویان اقتصاد از دیدن یک تصویر واقعی از یک اقتصاد رقابتی در بورس محروم می شوند. بورس تهران که در نزدیک به چهار سال اخیر آهنگ نزولی خود را آغاز کرده است، گاه با تصمیمات مقطعی یا ایجاد جوهای روانی توانسته روند صعودی خود را تا مدتی کوتاه بازیابد، ولی این روندها همواره زودگذر بوده و شاخص با عبور از تعادل ناپایدار دوباره سیر نزولی را آغاز کرده است. آنچه اکنون معمای بزرگی برای سهامداران موجود یا آنان که مایلند دوباره شانس خود را در این بازار پرریسک امتحان کنند ایجاد کرده است، درک دلایل افزایش قیمت و یافتن احتمالات موجود در امکان استمرار روندهای فعلی در بورس تهران است. نگاهی به روند یک ماهه اخیر نشان می دهد که علاوه بر فصل بهار که عموماً بهار بورس لقب گرفته و سهامداران قصد دارند با سواری در قیمت ها خود را تا نزدیک مجامع در بازار نگه دارند یا با ورود به مجامع سود نقدی را توشه آینده خود بنمایند، دلایل دیگری همچون افزایش بی سابقه قیمت های جهانی محصولات فلزی و معدنی و افزایش دامنه نوسان به سه درصد که عملاً ارتفاع سرعت گیرهای موجود را کوتاه کرده، توانسته رونق مجددی را در این بازار فراهم کند.

به علاوه افزایش سهام عرضه شده در بازار اولیه با قیمت های پایین تر از حد تعادلی توانسته شاخص را با وجود تمام ریسک های موجود به سمت بالا رهنمون سازد. ولی نگاه به این بازار از زاویه دیگری برای دستیابی به پیش بینی های بهتر، بالاخص در میان مدت الزامی است. افزایش شاخص عمدتاً به دلیل حرکت سنگین وزن های موجود در بازار حاصل شده است که عمدتاً حاصل افزایش قیمت های جهانی و کاهش محدودیت در دامنه نوسان است، به گونه ای که اکنون فولادی ها به نوعی به شاخص غیررسمی بازار تبدیل شده اند و هر نوع گرم شدن یا سرد شدن فولادی ها تاثیرات عمیق و سریع خود را به صورت صعود یا سقوط قیمت ها بر جای می گذارند. به این ترتیب هنوز دید بازار نسبت به بسیاری از بخش های مهم بورس همچون سیمانی ها و خودرویی ها که با مشکل قیمت گذاری محصولات خود روبه رو هستند و همچنین گروه بانک ها و واسطه گری های مالی که با مداخلات جدی دولت مواجه هستند، منفی است. به هر حال رشد شاخص قیمت ها خبر از نوعی حرکت نامتقارن در بازار می دهد که همچنان سهامداران را با ریسک های سیاسی و اقتصادی موجود در بازار با تردید روبه رو ساخته است. از سوی دیگر سرمایه گذاران با ایجاد حباب قیمتی در بازار مسکن و طلا و رکود حاکم بر بازار ارز با فرصت های محدود سرمایه گذاری روبه رو هستند؛ جایی که رشد بی سابقه حجم نقدینگی عملاً به دنبال مفری برای

عرض اندام است. بازارها معمولاً بر مبنای ریسک خود، سودهای متفاوتی را نصیب سرمایه گذاران خود می کنند و بورس تهران هم بنا به ماهیت خود بارها توانسته است بسیاری از سهامداران را با سودها یا ضررهای هنگفت بدرقه کند. با این ویژگی بازار معمولاً جایگاه افراد ریسک پذیری شده است که حاضرند بازی پرگلی را در این بازار شاهد باشند و خود را برای نهایت سعادت یا شقاوت در این بازار آماده سازند.

منبع : رستاك



نظرات 0