تاريخ : پنج شنبه 18 فروردین 1390  | 12:31 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اندیشمندان اقتصادی

نویسنده:راک اسپروک، مترجمان: پریسا آقاکثیری، مصطفی جعفری

پل ساموئلسون در 13 دسامبر در سن 94 سالگی درگذشت. وی یکی از اقتصاددانان بزرگ قرن بیستم بود و ایده‌هایش تاثیر عظیمی بر علم اقتصاد گذاشت. آثار وی از پایه‌های ریاضی بسیار قدرتمندی برخوردار بود و رویکرد او به تحلیل اقتصادی، علم اقتصاد را به یک ابزار پویا برای حل مساله تبدیل کرد. از سال‌های قدیم استادان اقتصاد آثار ساموئلسون را به عنوان کتاب درسی معرفی می‌کردند. به علاوه کاربرد برنامه‌ریزی خطی در حل مساله را نیز ساموئلسون ارائه داد. من قصد دارم تا در این مقاله کوتاه زندگی و آثار این اقتصاددان بزرگ را تا حد ممکن معرفی کنم.

....

محور : اندیشمندان اقتصادی

نویسنده:راک اسپروک، مترجمان: پریسا آقاکثیری، مصطفی جعفری

پل ساموئلسون در 13 دسامبر در سن 94 سالگی درگذشت. وی یکی از اقتصاددانان بزرگ قرن بیستم بود و ایده‌هایش تاثیر عظیمی بر علم اقتصاد گذاشت. آثار وی از پایه‌های ریاضی بسیار قدرتمندی برخوردار بود و رویکرد او به تحلیل اقتصادی، علم اقتصاد را به یک ابزار پویا برای حل مساله تبدیل کرد. از سال‌های قدیم استادان اقتصاد آثار ساموئلسون را به عنوان کتاب درسی معرفی می‌کردند. به علاوه کاربرد برنامه‌ریزی خطی در حل مساله را نیز ساموئلسون ارائه داد. من قصد دارم تا در این مقاله کوتاه زندگی و آثار این اقتصاددان بزرگ را تا حد ممکن معرفی کنم.

من یک سال قبل از ورود به دانشگاه با پل ساموئلسون آشنا شدم. ما برای درس مقدمات اقتصاد کلان باید کتاب اقتصاد ساموئلسون و نوردهاوس را مطالعه می‌کردیم. من این کتاب را بارها و بارها خواندم و از مطالعه آن لذت بردم. این کتاب چارچوب تحلیلی اقتصاد را در سطوح تئوری و تجربی به طور واضح بیان می‌کرد. به علاوه، ساموئلسون برای حل مسائل اقتصادی برنامه ریزی خطی را معرفی کرد.
به جرات می‌گویم که ساموئلسون همراه با میلتون فریدمن از غول‌های اقتصادی قرن بیستم است. کمتر اقتصاددانی می‌تواند به جایگاه اقتصادی او به عنوان یک متفکر اقتصادی دست یابد. این ساموئلسون بود که با ترکیب کردن اقتصاد کلان کینزی با اقتصاد خرد مارشالی سنتز نئوکلاسیک را ارائه داد. در اقتصاد خرد، ساموئلسون منحنی عرضه و تقاضا و منحنی‌های هزینه و زیان مرده را با استفاده از ابزار ریاضی نمایش داده و توانست تحلیل مارشال از تعادل جزیی را توسعه دهد. همچنین ساموئلسون و آبرام برگسون از آثار کالدور- هیکس- سیتوسکی الهام گرفتند و توابع مطلوبیت اجتماعی را استخراج کردند. در اقتصاد کلان ساموئلسون در چارچوب اقتصاد کینزی فعالیت و بر نقش سیاست‌های مالی در تحریک اقتصاد تاکید کرد. نکته جالب توجه آن است که این ساموئلسون بود که عبارات ضریب فزاینده و شتاب را معرفی کرد (ضریب فزاینده اثر تغییر در یک متغیر برون‌زا روی متغیرهای درون‌زا به خصوص تولید را نشان می‌دهد و شتاب به تعدیل جزئی سرمایه‌گذاری کل اشاره دارد). به جرات می‌توان گفت که اصول ضریب فزاینده- شتاب ساموئلسون- ‌هانسن بنیان‌های تئوریک سیاست اقتصاد کینزی را ایجاد کرد. وی همچنین مدل نسل‌های هم پوشان را که بعد‌ها به سنگ بنای مدل‌سازی تغییرات جمعیتی تبدیل شد را معرفی کرد. در اقتصاد کلان، ساموئلسون شرط موسوم به شرایط «ساموئلسون- میشی برای تدارک کارآی کالاهای عمومی» را نیز ارائه کرده است. زمانی که این شرط برقرار باشد، تدارک کالاهای عمومی توسط بخش خصوصی مطلوبیت اجتماعی را کاهش می‌دهد.
با فرض برقراری کارآیی پَرِتو، شرط ساموئلسون- میشی معیار تعادل لیندال را برآورده می‌کرد. در تعادل لیندال زمانی که افراد با توجه به منابع نهایی‌شان مایل به پرداخت بابت تدارک کالای عمومی باشند کارآیی پرتو نیز برقرار است. با این حال این شرط با مکانیزم انگیزه‌ها منطبق نیست زیرا ایجاب می‌کند که آگاهی کاملی نسبت به توابع تقاضای فرد برای کالای عمومی مورد نظر وجود داشته باشد و بنابراین نشان می‌دهد که در مالیات‌گیری برای تدارک کالاهای عمومی مساله اطلاعات نامتقارن می‌تواند مشکل ساز شود. ساموئلسون اقتصاد بین‌الملل را نیز تحت تاثیر خود قرار داده بود. اقتصاد بین‌الملل مدرن ترکیبی از اقتصاد ریاضی، اقتصاد پیشرفته، تئوری بازی‌ها و مالیه بین‌الملل است. یکی از جالب‌ترین حوزه‌های اقتصاد بین‌الملل تئوری‌های مربوط به تجارت بین‌الملل است. تحت فروض خاص، این تئوری‌ها می‌توانند حقایق زیادی را تشریح کنند. ساموئلسون در سال 1941 همراه با ولفگانگ استاپلر تئوری استاپلر ساموئلسون را ارائه داد. این تئوری که در محافل آکادمیک بسیار مورد توجه قرار گرفت و مباحثات زیادی را برانگیخت به زودی به ابزار اصلی مخالفان اتحادیه‌های تجاری تبدیل شد. در تئوری مذکور ادعا می‌شد که در شرایط بازده ثابت نسبت به مقیاس و رقابت کامل، افزایش قیمت‌های نسبی یک کالا باعث می‌شد که بازده عاملی که بیشتر در تولید آن کالا به کار می‌رفت افزایش و بازده عامل دیگر کاهش یابد و بنابراین تجارت بین‌المللی بین دو کشور می‌تواند ضد تجارت عمل کند، زیرا قیمت نسبی کالای کاربر در کشور با دستمزدهای بالا نسبت به قیمت جهانی آن کالا بالاتر خواهد بود. حتی امروزه این تئوری برای توضیح این که چرا اتحادیه‌های کارگری در کشورهایی که دستمزد نیروی کار بالا است با موافقت نامه‌های تجارت آزاد و ادغام اقتصادی با کشورهای با دستمزد کم مخالفند.
یکی دیگر از مشارکت‌های مهم ساموئلسون اثر بالاسا- ساموئلسون است که بیان می‌کند که چرا نرخ رشد بهره‌وری بالاتر در کالاهای قابل تجارت نسبت به کالاهای غیرقابل تجارت به افزایش نرخ ارز حقیقی می‌انجامد. شایان ذکر است که مطالعات موردی زیادی روی این تئوری صورت گرفته و شواهد تجربی تا به حال آن را تایید کرده‌اند. یافته‌ها نشان می‌دهند که تفاوت بهره‌وری بین کالاهای قابل تجارت و غیر قابل تجارت با تفاوت در قیمت‌های نسبی آن‌ها همبستگی مثبت دارد. پل ساموئلسون در فاینانس جنبه‌های تحلیلی انتخاب پورتفولیو را ارائه داد. در سال 1972، وی مقاله‌ای را به انتشار رساند که بعده‌ها زمینه‌های قیمت‌گذاری آپشن‌ها را فراهم کرد. ساموئلسون با استفاده از آثار باچلیر پایه‌های مطالعات مربوط به تغییرات تصادفی قیمت را بنا نهاد. آثار وی در زمینه تئوری سفته بازی و گام تصادفی در قیمت‌های سهام به بنیان تئوریک صنعت مالی زمان خودش تبدیل شد. در مقاله‌ای با عنوان احتمال، مطلوبیت و اصل استقلال (1952) وی نقش مدل‌های احتمال را در اندازه‌گیری مطلوبیت کل ارائه کرد. در سال 1965، وی با بیان آنکه قیمت‌های پیش‌بینی شده به طور تصادفی نوسان می‌کنند پایه‌های فرضیه بازار کارآ را که بعدا یوجین فاما و دیگر اقتصاددانان توسعه دادند، بنا نهاد.
علاوه بر نقش ساموئلسون در تئوری اقتصادی نقش وی در سیاست‌گذاری اقتصادی نیز بسیار پررنگ بود. وی یکی از اعضای موسس انجمن اقتصادسنجی بود و در سال 1951 ریاست آن را بر عهده گرفت. در سال 1961 نیز به ریاست انجمن اقتصادی آمریکا رسید. در حوزه سیاست‌گذاری نیز ساموئلسون سیاست اقتصادی دولت کندی را تحت تاثیر قرار داد. در سال 1960 که ایالات متحده دچار رکود شده بود پرزیدنت کندی با توجه به توصیه‌های ساموئلسون مالیات‌ها را کاهش داد و بودجه را متوازن کرد. در سال 1964 نرخ مالیات نهایی از 91‌درصد به 70‌درصد کاهش یافت. پل ساموئلسون و والتر هلر (رییس مشاوران اقتصادی دولت کندی) معتقد بودند که نرخ‌های پایین تر مالیات مخارج مصرفی را افزایش می‌دهد و به رونق تولید و کاهش نرخ بیکاری می‌انجامد. در نتیجه این سیاست‌ها اقتصاد ایالات متحده در دهه شصت یکی از بلندترین دوره‌های رشد اقتصادی پایدار را که با اشتغال و بودجه متوازن همراه بود تجربه کرد.
رویکرد ساموئلسون به تحلیل اقتصادی باعث شد که اقتصاد از یک علم ملال‌آور به یک علم حل مساله تبدیل شود. وی می‌دانست چه طور علایق دانشگاهی‌ها طوری جلب کند که مطالعاتش را ادامه دهند.

منبع: دنیای اقتصادی

 



نظرات 0