محور : معرفی مقاله
عنوان مقاله: بررسي تأثير قرضالحسنه بر توزيع درآمد
سال انتشار: 1387
محل انتشار: [ همايش اقتصاد اسلامي و توسعه ]
زبان مقاله: فارسي
نويسندهگان:
[ علي محمد احمدي ] - عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس و رئيس پژوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس
[ حسن محمد غفاري ] - دانشجوي كارشناسي ارشد رشته اقتصاد
[ رضا وفايي ] - كارشناس ارشد اقتصاد و پژوهشگر پزوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس
خلاصه مقاله:
اسلام توجه ويژه اي به عدالت اقتصادي دارد و ريشه اصلي بسياري از مشكلات را توزيع ناعادلانه درآمدها ميداند و اساس فرهنگ اسلامي به گونهاي است كه در آن به حل مشكلات مربوط به فقر و عدالت اجتماعي توجه ويژه اي شده است. در واقع كاهش نابرابري هاي مادي و رفع فقر در هر نظام اقتصادي سهم بسياري در برقراري عدالت اجتماعي ايفا مي كند. سياستهاي مناسب در دستيابي به عدالت اجتماعي براساس جريان وابستهاي كه كليه محورها و موضوعاتي كه با هم ارتباط نزديك و تنگاتنگ دارند، تحقق اهداف را نزديكتر خواهد ساخت. نكته اينجا است كه در جهت توزيع متعادلتر درآمد، همواره مناطق و نواحي گوناگون يا افراد جامعه يكسان بهرهمند نميشوند و اين باعث خواهد شد كه دستيابي به عدالت اجتماعي با وقفه طولانيتر امكانپذير شود. چنانچه افراد كم درآمد و فقير در اين فرايند از بهرهمندي كافي برخوردار باشند ميتوان ادعا كرد كه تحقق عدالت اجتماعي هموارتر شده است. در ادبيات عدالت اجتماعي برابري فرصت ها نقش مهمي در كاهش ناعدالتي در توزيع امكانات خواهد داشت. از سوي ديگر گروه هاي كم درآمد جامعه در وضعيتي قرار دارند كه توانايي كم تري در استفاده از فرصت هاي مالي را در اختيار دارن؛ از اين رو هر چه فرصت استفاده از امكانات مالي براي گروه هاي فقير و كم درآمد محقق باشد، تحقق عدالت اجتماعي عملي تر خواهد شد. مكتب اقتصادي اسلام با تحريم ربا، قرضالحسنه را به عنوان بهترين شيوه جايگزين براي ربا جهت استفاده از متقاضياني كه توانايي بازپرداخت سود را ندارند در نظر گرفته است كه ثروتمندان با در نظر گرفتن پاداش معنوي قرضالحسنه داوطلبانه اقدام به انجام آن ميكنند. در اين شيوه امكان در اختيار قرار گرفتن امكانات مالي براي استفاده كنندگان از قرض الحسنه كه عمدتاً گروه هاي كم درآمد جامعه را تشكيل مي دهند فراهم مي گردد. بنابراين با رواج آن و گسترش اجزاء آن عملاً نابرابريهاي زياد درآمدي از بين ميرود. از اين رو مي توان گفت نظام اقتصادي اسلام قرضالحسنه را به عنوان يكي از شيوهها و ابزارهاي مؤثر براي كاهش نابرابري توزيع درآمد در نظر گرفته است كه با برقراري جريان پول از طبقات ثروتمند به سمت طبقات كم درآمد و ايجاد زمينه تغيير الگوي توليد، افزايش اشتغال و تأمين نيازهاي ضروري طبقات مزبور ميتواند در جهت تثبيت درآمدها بين نيازمندان و عدم تمركز ثروت نقش فعالي داشته باشد. آنچه كه در اين نوشتار در صدد انجام آن هستيم تبيين اين موضوع ميباشد.
[ لينک دايمي به اين صفحه: http://www.civilica.com/Paper-IEDC01-IEDC01_005.html ]