محور : اقتصاد
تیمهارفورد، مترجم: مریم کاظمی
اقتصاددان عزیز
ما برای روزهای برفی یا آفتابی به کفش احتیاج داریم و هرچه کفشهای بیشتری داشته باشیم، در زندگی روزمره خود بهتر میتوانیم با پیشامدهای غیرمترقبه روبهرو شویم.
از اینرو، باید بدون توجه به افزایش قیمتی که ممکن است در قیمت کفشها وجود داشته باشد، آنها را خریداری کنیم، چون تقاضای آنها همیشه وجود دارد و واضح است که با پای برهنه هم نمیتوانیم راه برویم. نمیدانم اما شاید من فقط دارم خودم را قانع میکنم که پرداخت 60 پوند بابت یک جفت کفش، نوعی سرمایهگذاری قابل اطمینان است.
خریدار کفش
خریدار کفش عزیز
من در زمینه مسائل مربوط به کفش آموزش ندیدهام، به همین خاطر در دادن پیشنهاد صریح خود تردید دارم، اما میتوانم در ارتباط با مبحث مورد علاقه سیاستمداران- «سرمایهگذاری»- خطوطی را ترسیم کنم. پس بیایید با مثالی از پول غذای من شروع کنیم. از نظر من پول ناهار امروز من در مسیر درستی خرج شد، اما نباید وانمود کنیم که ناهار من همان ارزشی را دارد که 100 عدد سهم در جنرال الکتریک دارد، درست است؟
برای پاسخ به پرسش شما میتوان گفت، کفش از نظر درآمدی بیکشش است و این یعنی اگر درآمد شما کاهش یافت، خیلی از میزان تقاضایتان برای خرید کفش کاسته نشود. همچنین کفش از نظر قیمتی نیز بیکشش است و این هم در واقع به این معنا است که اگر قیمت کفش زیاد شد، میزان تقاضای شما برای خرید کفش تغییر چندانی نکند. من فکر میکنم که به نظر شما کفش از هر دوجنبه کالایی بیکشش است.
من اعتقاد دارم که بحثی که بیشتر در اینجا مطرح است، مبحث «مطلوبیت نهایی کاهنده» است. در واقع تنها اولین جفت کفش پاهای شما را محافظت میکند و تمام جفتهای کفش بعدی صرفا نمایشی و برای تنوع هستند. من به جرات میگویم که هرچه تعداد کفشهایی که هر فردی دارد بیشتر باشد، مدت زمانی که هر جفت کفش او باید در جاکفشی خانه بماند بیشتر خواهد شد. خلاصه اینکه، اگر شما بخواهید 60 پوند را صرف خرید یک جفت کفش جدید کنید، چه اکنون هیچ کفشی برای پوشیدن نداشته باشید( سناریویی که به آن اشاره کردید) و چه یک اتاق پر از انواع و اقسام مدلهای کفش داشته باشید (که من میترسم مورد دوم درست باشد) تفاوتی ندارد، زیرا شما منتظر نصیحت من نیستید. پس بیایید درست با قضیه مواجه شویم، چرا در این زمینه به گفته کری بردشاو(Carrie Bradshaw) بازیگر گوش نمیدهید که در فیلمی میگفت «کفشهای
جدید من که نباید فقط به خاطر آنکه من درآمد کافی ندارم، تنبیه شوند.»
منبع: دنیای اقتصاد