تاريخ : جمعه 26 فروردین 1390  | 6:54 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

‌    ‌با پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و دگرگوني‌ فرهنگ‌ و روابط‌ اجتماعي، برخي‌ از تعاليم‌ اجتماعي‌ اسلام‌ كه‌ فراموش‌ شده‌ يا به‌ كم‌رنگي‌ گراييده‌ بود دوباره‌ به‌ عرصه‌ جامعه‌ راه‌ پيدا كرد. آنان‌ كه‌ روزهاي‌ انقلاب‌ را به‌ ياد دارند شاهد ايثار و فداكاري‌ مردم‌ در برخورد با حوادث‌ گوناگون‌ بوده‌اند و ديده‌اند كه‌ چگونه‌ حس‌ برادري‌ و انسان‌دوستي‌ اوج‌ گرفت‌ و كمك‌ به‌ محرومان‌ و مستضعفان، شعار مؤ‌منان‌ گرديد. بعد از انقلاب‌ نيز در عرصه‌هاي‌ مختلف‌ حماسه‌ دفاع‌ مقدس، بروز حوادث‌ طبيعي‌ چون‌ سيل‌ جنوب‌ و زلزله‌ شمال، مردم‌ متدين‌ تا جايي‌ كه‌ مي‌توانستند به‌ همنوعان‌ نيازمند خود كمك‌ كرده‌ و در غم‌ آنان‌ شريك‌ شدند.
‌    ‌به‌ نظر مي‌رسد با توجه‌ به‌ تحولات‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ جوامع‌ و به‌ وجود آمدن‌ مؤ‌سسات‌ خيريه‌ فراگير، وقت‌ آن‌ رسيده‌ است‌ كه‌ با طراحي‌ ابزارهاي‌ نوين‌ مالي، انفاق‌ و ايثار مردم‌ را نهادينه‌ كرده‌ و با برنامه‌ريزي‌ دقيق‌ و كارشناسي‌ شده‌ از اين‌ كمك‌ها به‌ بهترين‌ وجه‌ بهره‌برداري‌ كرد. مدتي‌ است، ابزارهايي‌ با اين‌ اهداف‌ در بازار رواج‌ يافته‌ كه‌ از جهات‌ اسلامي‌ و كاربردي‌ نواقصي‌ دارند و اهل‌ علم‌ و تحقيق‌ مي‌بايست‌ با مطالعه‌ دقيق‌ اين‌ ابزارها و ارائه‌ پيشنهادهاي‌ اصلاحي، زمينه‌ تحقق‌ ابزارهاي‌ هدفمند، كارآمد و مفيد را فراهم‌ نمايند. مقاله‌هاي‌ «انفاق‌ قرآني‌ و ابزارهاي‌ مالي‌ مناسب‌ آن‌ در عصر حاضر» و «اوراق‌ خيريه‌ در ترازوي‌ فقه» با تشريح‌ اصول‌ و ضوابط‌ قرآني‌ و فقهي‌ انفاق، ابزارهاي‌ رايج‌ را نقد و بررسي‌ كرده، پيشنهادهايي‌ براي‌ بهبود ارائه‌ مي‌كنند.

 

>>>

محور : اقتصاد اسلامی

‌    ‌با پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و دگرگوني‌ فرهنگ‌ و روابط‌ اجتماعي، برخي‌ از تعاليم‌ اجتماعي‌ اسلام‌ كه‌ فراموش‌ شده‌ يا به‌ كم‌رنگي‌ گراييده‌ بود دوباره‌ به‌ عرصه‌ جامعه‌ راه‌ پيدا كرد. آنان‌ كه‌ روزهاي‌ انقلاب‌ را به‌ ياد دارند شاهد ايثار و فداكاري‌ مردم‌ در برخورد با حوادث‌ گوناگون‌ بوده‌اند و ديده‌اند كه‌ چگونه‌ حس‌ برادري‌ و انسان‌دوستي‌ اوج‌ گرفت‌ و كمك‌ به‌ محرومان‌ و مستضعفان، شعار مؤ‌منان‌ گرديد. بعد از انقلاب‌ نيز در عرصه‌هاي‌ مختلف‌ حماسه‌ دفاع‌ مقدس، بروز حوادث‌ طبيعي‌ چون‌ سيل‌ جنوب‌ و زلزله‌ شمال، مردم‌ متدين‌ تا جايي‌ كه‌ مي‌توانستند به‌ همنوعان‌ نيازمند خود كمك‌ كرده‌ و در غم‌ آنان‌ شريك‌ شدند.
‌    ‌به‌ نظر مي‌رسد با توجه‌ به‌ تحولات‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ جوامع‌ و به‌ وجود آمدن‌ مؤ‌سسات‌ خيريه‌ فراگير، وقت‌ آن‌ رسيده‌ است‌ كه‌ با طراحي‌ ابزارهاي‌ نوين‌ مالي، انفاق‌ و ايثار مردم‌ را نهادينه‌ كرده‌ و با برنامه‌ريزي‌ دقيق‌ و كارشناسي‌ شده‌ از اين‌ كمك‌ها به‌ بهترين‌ وجه‌ بهره‌برداري‌ كرد. مدتي‌ است، ابزارهايي‌ با اين‌ اهداف‌ در بازار رواج‌ يافته‌ كه‌ از جهات‌ اسلامي‌ و كاربردي‌ نواقصي‌ دارند و اهل‌ علم‌ و تحقيق‌ مي‌بايست‌ با مطالعه‌ دقيق‌ اين‌ ابزارها و ارائه‌ پيشنهادهاي‌ اصلاحي، زمينه‌ تحقق‌ ابزارهاي‌ هدفمند، كارآمد و مفيد را فراهم‌ نمايند. مقاله‌هاي‌ «انفاق‌ قرآني‌ و ابزارهاي‌ مالي‌ مناسب‌ آن‌ در عصر حاضر» و «اوراق‌ خيريه‌ در ترازوي‌ فقه» با تشريح‌ اصول‌ و ضوابط‌ قرآني‌ و فقهي‌ انفاق، ابزارهاي‌ رايج‌ را نقد و بررسي‌ كرده، پيشنهادهايي‌ براي‌ بهبود ارائه‌ مي‌كنند.



‌    ‌انفاق‌ قرآني‌ و ابزارهاي‌ مالي‌ مناسب‌ آن‌ در عصر حاضر
‌    ‌سيدعباس‌ موسويان‌

جايگاه‌ و اهميت‌ انفاق‌

‌    ‌مَثَلُ‌ الَّذِينَ‌ يُنفِقُونَ‌ أَموَ‌الَهُم‌ فِي‌ سَبِيلِ‌ اِ‌ كَمَثَلِ‌ حَبَّةٍ‌ أَنبَتَت‌ سَبعَ‌ سَنَابِلَ‌ فِي‌ كُلٍّ‌ سُنبُلَةٍ‌ مِائَةُ‌ حَبَّةٍ‌ وَ‌اُ‌ يُضَاعِفُ‌ لِمَن‌ يَشَأُ‌ وَ‌اُ‌ وَ‌اسِعٌ‌ عَلِيمٌ؛1
‌    ‌مثل‌ كساني‌ كه‌ در راه‌ خدا انفاق‌ مي‌كنند همانند دانه‌اي‌ است‌ كه‌ هفت‌ خوشه‌ بروياند كه‌ در هر خوشه‌اي‌ صد دانه‌ باشد و خداوند براي‌ هر كس‌ كه‌ بخواهد چند برابر مي‌كند و خداوند گشايشگر داناست.

‌    ‌در تمام‌ جوامع‌ انساني‌ وقوع‌ حوادث‌ طبيعي‌ چون‌ سيل، زلزله، آتش‌سوزي‌ و بروز مشكلات‌ غيرارادي‌ چون‌ بيماري‌ها، تصادفات، و پديده‌هايي‌ از اين‌ قبيل‌ باعث‌ مي‌شود گروهي‌ از افراد نتوانند نيازهاي‌ زندگي‌ خود و خانواده‌شان‌ را تأمين‌ كنند. از جمله‌ راه‌هايي‌ كه‌ دين‌ اسلام، همانند ساير اديان‌ الهي، براي‌ حل‌ اين‌ مشكل‌ توصيه‌ كرده‌ انفاق‌ است. مسلمانان‌ به‌ مقتضاي‌ فطرت‌ الهي‌ و تعاليم‌ قرآني‌ وظيفه‌ دارند در مواقع‌ خطر و بروز حوادث‌ به‌ ياري‌ همنوعان‌ خويش‌ شتافته، آنان‌ را در برخورد با مشكلات‌ تنها نگذارند. خداوند رحمان‌ در آيات‌ متعددي‌ از سورة‌ بقره‌ به‌ اين‌ مهم‌ پرداخته، وجود افراد خير را همانند دانه‌هايي‌ مي‌داند كه‌ در زمين‌ مناسبي‌ قرار گرفته‌ و تبديل‌ به‌ هفت‌ خوشه‌ و هفتصد دانه‌ شده‌اند و زيبا اين‌ كه‌ قرآن‌ به‌ جاي‌ تشبيه‌ اعمال‌ نيك‌ افراد، خود افراد را چنين‌ بابركت‌ معرفي‌ مي‌كند و اين‌ اوج‌ لطف‌ و عنايت‌ الهي‌ به‌ افراد شايسته‌ است.
شرايط‌ انفاق‌ قرآني‌
‌    ‌البته‌ روييدن‌ هفتصد دانه‌ از يك‌ دانه‌ نيازمند دانة‌ سالم، زمين‌ مستعد، زمان‌ مناسب‌ و رسيدگي‌ و حفاظت‌ صحيح‌ و مستمر است‌ از اين‌ رو، خداوند در قرآن‌ شرايط‌ انفاق‌ في‌ سبيل‌ا را چنين‌ بيان‌ مي‌كند.
-1 انفاق‌ به‌ منظور كسب‌ رضاي‌ خدا
‌    ‌وَمَثَلُ‌ الَّذِينَ‌ يُنفِقُونَ‌ أَموَ‌الَهُمُ‌ ابتِغَأَ‌ مَرضَاتِ‌ اِ‌ وَتَثبِيتَاً‌ مِن‌ أَنفُسِهِم‌ كَمَثَلِ‌ جَنَّةٍ‌ بِرَبوَةٍ‌ أَصَابَهَا وَ‌ابِلٌ‌ فَ‌آتَت‌ أُكُلَهَا ضِعفَينِ‌ فَاًِن‌ لَم‌ يُصِبهَا وَ‌ابِلٌ‌ فَطَلُّ‌ وَ‌اُ‌ بِمَا تَعمَلُونَ‌ بَصِيرٌ؛2
‌    ‌و مثل‌ كساني‌ كه‌ اموال‌ خود را براي‌ طلب‌ رضاي‌ خداوند و استواري‌ روح‌ خود انفاق‌ مي‌كنند، همچون‌ باغي‌ است‌ كه‌ در نقطة‌ بلندي‌ باشد و باران‌هاي‌ درشت‌ به‌ آن‌ برسد [و از هواي‌ آزاد به‌ حد كافي‌ بهره‌ بگيرد]، ميوة‌ خود را دو چندان‌ بدهد و اگر باران‌ درشتي‌ نبارد، باران‌هاي‌ ريز و شبنم‌ بر آن‌ مي‌بارد [لذا هميشه‌ اين‌ باغ‌ شاداب‌ و پرطراوت‌ است] و خداوند به‌ آن‌چه‌ انجام‌ مي‌دهيد بينا است.
‌    ‌اين‌ آيه‌ به‌ زيبايي‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ مؤ‌منان‌ و انفاق‌كنندگان‌ واقعي‌ كساني‌ هستند كه‌ تنها به‌ خاطر خشنودي‌ خدا و پرورش‌ فضايل‌ انساني‌ و تثبيت‌ اين‌ صفات‌ در درون‌ جان‌ خود، و به‌ منظورپايان‌ دادن‌ به‌ نگراني‌ها و ناراحتي‌هايي‌ كه‌ بر اثر احساس‌ مسئوليت‌ در برابر محرومان‌ در وجدان‌ آن‌ها پيدا مي‌شود، اقدام‌ به‌ انفاق‌ مي‌كنند.3 در نقطه‌ مقابل‌ اين‌ گروه، كساني‌ هستند كه‌ به‌ قصد خودنمايي‌ و رياكاري‌ انفاق‌ مي‌كنند. خداوند سبحان‌ با آوردنِ‌ تمثيلي‌ زيبا، نتيجة‌ عمل‌ آنان‌ را بربادرفته‌ دانسته، مي‌فرمايد:
‌    ‌مَثَلِ‌ او (رياكار) همچون‌ مَثَلِ‌ سنگ‌ خارايي‌ است‌ كه‌ بر آن، (قشر نازكي‌ از) خاك‌ باشد، (و بذرهايي‌ در آن‌ افشانده‌ شود) و رگبار باران‌ به‌ آن‌ برسد، (و همة‌ خاك‌ها و بذرها را بشويد) و آن‌ را صاف‌ (و خالي‌ از خاك‌ و بذر) رها كند. آن‌ها (رياكاران) از كاري‌ كه‌ انجام‌ داده‌اند، چيزي‌ به‌ دست‌ نمي‌آورند، و خداوند، جمعيت‌ كافران‌ را هدايت‌ نمي‌كند.4
-2 انفاق‌ از اموال‌ طيب‌ و پاكيزه‌
‌    ‌يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن‌ طَيٍّبَاتِ‌ مَا كَسَبتُم‌ وَمِمَّا أَخرَجنَا لَكُم‌ مِنَ‌ الا‌ َرضِ‌ وَ‌لاَ‌ تَيَمَّمُوا الخَبِيثَ‌ مِنهُ‌ تُنفِقُونَ‌ وَلَستُم‌ بِاَّخِذِيهِ‌ اًِ‌لاَّ‌  أَن‌ تُغمِضُوا فِيهِ‌ وَ‌اعلَمُوا أَنَّ‌ اَ‌ غَنِيُّ‌ حَمِيدٌ؛5
‌    ‌اي‌ كساني‌ كه‌ ايمان‌ آورده‌ايد! از بهترين‌ و پاكيزه‌ترين‌ چيزي‌ كه‌ به‌ دست‌ آورده‌ايد و از آن‌چه‌ ما براي‌ شما از زمين‌ رويانيده‌ايم‌ انفاق‌ كنيد، و سراغ‌ قسمت‌هاي‌ ناپاك‌ نرويد تا از آن‌ انفاق‌ كنيد، در حالي‌ كه‌ خود شما هم‌ حاضر نيستيد (به‌ هنگام‌ پذيرش‌ اموال) آن‌ها را بپذيريد مگر از روي‌ اغماض‌ و اكراه‌ (ناچاري) و بدانيد كه‌ خداوند بي‌نياز و ستوده‌ است.
‌    ‌ابي‌بصير از امام‌ صادق‌u  نقل‌ مي‌كند: آيه‌ دربارة‌ كساني‌ نازل‌ شد كه‌ در ايام‌ جاهليت‌ اموالي‌ را از طريق‌ مكاسب‌ ناپسند به‌ دست‌ آورده‌ بودند و قصد داشتند آن‌ها را در راه‌ خدا انفاق‌ كنند، خداوند آنان‌ را از اين‌ كار نهي‌ كرد و دستور داد از اموال‌ پاك‌ و حلال‌ انفاق‌ كنند.6 نيز در تفسير «مجمع‌البيان» از امام‌ علي‌u  نقل‌ شده‌ است: اين‌ آيه‌ دربارة‌ كساني‌ نازل‌ گرديد كه‌ هنگام‌ انفاق‌ خرماهاي‌ خشك‌ و نامرغوب‌ را با خرماي‌ خوب‌ مخلوط‌ مي‌كردند و بعد انفاق‌ مي‌نمودند، به‌ آن‌ها دستور داده‌ شد كه‌ از اين‌ كار بپرهيزند.7
‌    ‌روشن‌ است‌ كه‌ اين‌ دو شأن‌ نزول‌ هيچ‌ منافاتي‌ با هم‌ ندارند و ممكن‌ است‌ آيه‌ در مورد هر دو دسته‌ نازل‌ شده‌ باشد، كه‌ يكي‌ ناظر به‌ پاكي‌ معنوي‌ و ديگري‌ ناظر به‌ مرغوبيت‌ مادي‌ و ظاهري‌ است.
‌    ‌از آن‌جا كه‌ بعضي‌ از مردم‌ عادت‌ دارند هميشه‌ از اموال‌ بي‌ارزش‌ و آن‌چه‌ تقريباً‌ از مصرف‌ افتاده‌ و قابل‌ استفادة‌ خودشان‌ نيست‌ انفاق‌ كنند و اين‌گونه‌ انفاق‌ها علاوه‌ بر اين‌ كه‌ سود چنداني‌ به‌ حال‌ نيازمندان‌ ندارد، يك‌ نوع‌ اهانت‌ و تحقير نسبت‌ به‌ آن‌ها است‌ و موجب‌ تربيت‌ معنوي‌ و پرورش‌ روح‌ انساني‌ نيز نمي‌باشد، اين‌ آيه‌ صريحاً‌ مردم‌ را از اين‌ كار نهي‌ مي‌كند و آن‌ را با دليل‌ لطيفي‌ همراه‌ مي‌سازد و آن‌ اين‌ كه، شما خودتان‌ حاضر نيستيد اين‌گونه‌ اموال‌ را بپذيريد مگر از روي‌ كراهت‌ و ناچاري، چرا دربارة‌ برادران‌ مسلمان، و از آن‌ بالاتر خدايي‌ كه‌ در راه‌ او انفاق‌ مي‌كنيد و همه‌چيز شما از اوست، راضي‌ به‌ اين‌ كار مي‌شويد.8 به‌ عبارت‌ ديگر، هدف‌ از انفاق، آراستن‌ روح‌ و جان‌ به‌ صفت‌ ايثار و گذشت‌ و پيراستن‌ آن‌ ازبخل‌ و خِست‌ است‌ نه‌ رهايي‌ از دست‌ اشياي‌ بي‌ارزش‌ و از كار افتاده‌ كه‌ حضورشان‌ زندگي‌ را از لطافت‌ مي‌اندازد.9
-3 انفاق‌ آشكار و نهان‌
‌    ‌اًِن‌ تُبدُوا الصَّدَقَاتِ‌ فَنِعِمَّا هِيَ‌ وَ‌اًِن‌ تُخفُوهَا وَتُؤتُوهَا الفُقَرَ‌أَ‌ فَهُوَ‌ خَيرٌ‌ لَكُم‌ وَيُكَفٍّرُ‌ عَنكُم‌ مِن‌ سَيٍّاَّتِكُم‌ وَ‌اُ‌ بِمَا تَعمَلُونَ‌ خَبِيرٌ؛10
‌    ‌اگر صدقات‌ را آشكار بدهيد كار خوبي‌ است، ولي‌ اگر آن‌ها را مخفي‌ ساخته‌ به‌ نيازمندان‌ بدهيد، براي‌ شما بهتر است‌ و قسمتي‌ از گناهان‌ شما را مي‌پوشاند و خداوند به‌ آن‌چه‌ انجام‌ مي‌دهيد آگاه‌ است.
‌    ‌ترديدي‌ نيست‌ كه‌ انفاق‌ آشكار و علني‌ در راه‌ خدا و اختفاي‌ آن‌ هر كدام‌ اثر مفيدي‌ دارد؛ زيرا هنگامي‌ كه‌ انسان‌ به‌ طور آشكار و علني‌ مال‌ خود را در راه‌ خدا انفاق‌ مي‌كند اگر انفاق‌ واجب‌ (خمس، زكات) باشد، گذشته‌ از اين‌ كه‌ مردم‌ تشويق‌ به‌ اين‌گونه‌ كارهاي‌ نيك‌ مي‌شوند، از انسان‌ اين‌ اتهام‌ نيز رفع‌ مي‌گردد كه‌ به‌ وظيفة‌ واجب‌ خود عمل‌ نكرده‌ است، و اگر انفاق‌ مستحب‌ باشد، در حقيقت‌ يك‌ نحوه‌ تبليغ‌ عملي‌ است‌ كه‌ مردم‌ را به‌ كارهاي‌ خير و حمايت‌ از محرومان‌ و انجام‌ كارهاي‌ نيك‌ اجتماعي‌ و عام‌المنفعه‌ تشويق‌ مي‌كند، و چنان‌چه‌ انفاق‌ به‌ طور مخفي‌ و دور از انظار مردم‌ انجام‌ شود، به‌ طور قطع‌ ريا و خودنمايي‌ در آن‌ كم‌تر است‌ و خلوص‌ بيش‌تر در آن‌ خواهد بود؛ مخصوصاً‌ دربارة‌ كمك‌ به‌ محرومان، آب‌ روي‌ آن‌ها بهتر حفظ‌ مي‌شود و بر اين‌ اساس‌ آيه‌ فوق‌ مي‌گويد هر يك‌ از دو كار، انفاق‌ آشكار و نهان، خوب‌ و شايسته‌ است.11 لكن‌ از آن‌جا كه‌ پاية‌ اصلي‌ دين‌ و دينداري‌ بر اخلاص‌ است‌ و عمل‌ انسان‌ هر چه‌ خالصانه‌تر باشد به‌ فضيلت‌ نزديك‌تر است، خداوند سبحان‌ صدقة‌ پنهاني‌ را بر آشكار ترجيح‌ داده‌ مي‌فرمايد اين‌ براي‌ شما بهتر است.12 از امام‌ صادق‌u  روايت‌ شده‌ است: خداوند فرموده‌ زكات‌ واجب‌ را علني‌ ولي‌ زكات‌ مستحب‌ را مخفيانه‌ پرداخت‌ كنيد.13 شايد دليل‌ آن‌ باشد كه‌ زكات‌ واجب‌ يك‌ وظيفة‌ عمومي، معمولي، و دور از رياست.14
-4 انفاق‌ كريمانه‌
‌    ‌الَّذِينَ‌ يُنفِقُونَ‌ أَموَ‌الَهُم‌ فِي‌ سَبِيلِ‌ اِ‌ ثُمَّ‌ لاَ‌ يُتبِعُونَ‌ مَا أَنفَقُوا مَناً‌ وَ‌لاَ‌ أَذيً‌ لَهُم‌ أَجرُ‌هُم‌ عِندَ‌ رَبٍّهِم‌ وَ‌لاَ‌ خَوفٌ‌ عَلَيهِم‌ وَ‌لاَ‌ هُم‌ يَحزَنُونَ؛15
‌    ‌كساني‌ كه‌ اموال‌ خود را در راه‌ خدا انفاق‌ مي‌كنند، سپس‌ به‌ دنبال‌ انفاقي‌ كه‌ كرده‌اند، منت‌ نمي‌گذارند و آزاري‌ نمي‌رسانند، پاداش‌ آن‌ها نزد پروردگارشان‌ (محفوظ) است، و نه‌ ترسي‌ دارند و نه‌ غمگين‌ مي‌شوند.
‌    ‌طبق‌ بيان‌ اين‌ آيه‌ در صورتي‌ انفاق‌ در راه‌ خدا در پيشگاه‌ پروردگار پذيرفته‌ مي‌شود كه‌ به‌ دنبال‌ آن‌ منت‌ و چيزي‌ كه‌ موجب‌ آزار و رنجش‌ نيازمندان‌ است‌ نباشد. بنابراين، كساني‌ كه‌ در راه‌ خدا بذل‌ مال‌ مي‌كنند ولي‌ به‌ دنبال‌ آن‌ منت‌ مي‌گذارند يا كاري‌ را انجام‌ مي‌دهند كه‌ موجب‌ آزار و رنجش‌ است، در حقيقت‌ با اين‌ عمل‌ ناپسند اجر و پاداش‌ خود را از بين‌ مي‌برند.
‌    ‌آن‌چه‌ در اين‌ آيه‌ بيش‌تر جلب‌ توجه‌ مي‌كند اين‌ است‌ كه‌ قرآن‌ در واقع‌ سرماية‌ زندگي‌ انسان‌ را منحصر به‌ سرمايه‌هاي‌ مادي‌ نمي‌داند، بلكه‌ سرمايه‌هاي‌ رواني‌ و اجتماعي‌ را نيز به‌ حساب‌ آورده‌ است. كسي‌ كه‌ چيزي‌ به‌ ديگري‌ مي‌دهد و منتي‌ بر او مي‌گذارد و يا با آزار خود، او را شكسته‌دل‌ مي‌سازد، در حقيقت‌ چيزي‌ به‌ او نداده‌ است؛ زيرا اگر سرمايه‌اي‌ به‌ او داده‌ سرمايه‌اي‌ هم‌ از او گرفته‌ است‌ و چه‌ بسا آن‌ تحقيرها و شكست‌هاي‌ روحي‌ به‌ مراتب‌ بيش‌ از مالي‌ باشد كه‌ به‌ او بخشيده‌ است.16
‌    ‌نكتة‌ ديگر اين‌ كه، در آيه‌ شريفه، منت‌ گذاردن‌ و اذيت‌ كردن، با واژة‌ «ثم» كه‌ به‌ معني‌ فاصله‌ زماني‌ است‌ به‌ كار رفته‌ و اين‌ مي‌رساند كه‌ منظور قرآن‌ تنها اين‌ نيست‌ كه‌ پرداخت‌ انفاق‌ مؤ‌دبانه‌ و محترمانه‌ و خالي‌ از منت‌ باشد، بلكه‌ در زمان‌هاي‌ بعد نيز نبايد با يادآوري‌ آن‌ منتي‌ بر گيرندة‌ انفاق‌ گذارده‌ شود، و اين‌ نهايت‌ دقت‌ اسلام‌ را در خدمات‌ خالص‌ انساني‌ مي‌رساند.17
5 - پاسخ‌ كريمانه‌
‌    ‌قَولٌ‌ مَعرُوفٌ‌ وَمَغفِرَةٌ‌ خَيرٌ‌ مِن‌ صَدَقَةٍ‌ يَتبَعُهَا أَذيً‌ وَ‌اُ‌ غَنِيُّ‌ حَلِيمٌ؛
‌    ‌گفتاري‌ پسنديده‌ و گذشت‌ بهتر از صدقه‌اي‌ است‌ كه‌ آزاري‌ به‌ دنبال‌ آن‌ باشد، و خداوند بي‌نياز و بردبار است.18
‌    ‌اين‌ آيه‌ منطق‌ اسلام‌ را در مورد ارزش‌هاي‌ اجتماعي‌ اشخاص‌ و حيثيت‌ مردم‌ روشن‌ مي‌سازد و عمل‌ آن‌هايي‌ را كه‌ در حفظ‌ اين‌ سرمايه‌هاي‌ انساني‌ مي‌كوشند و ارباب‌ حاجت‌ را با گفتار نيكو و احياناً‌ راهنمايي‌هاي‌ لازم‌ بهره‌مند كرده، و هرگز اسرار آن‌ها را فاش‌ نمي‌سازند، از بخشش‌ افراد خودخواه‌ و كوته‌نظري‌ كه‌ در برابر كمك‌ مختصري‌ هزار گونه‌ زخم‌ زبان‌ به‌ افراد آبرومند مي‌زنند و شخصيت‌ آن‌ها را در هم‌ مي‌شكنند، برتر و بالاتر مي‌شمرد.19 در اين‌ راستا پيامبر اكرم‌ 6 مي‌فرمايد:
‌    ‌هنگامي‌ كه‌ حاجتمندي‌ از شما چيزي‌ خواست‌ گفتار او را قطع‌ نكنيد تا تمام‌ مقصود خويش‌ را شرح‌ دهد، سپس‌ با وقار و ادب‌ و ملايمت‌ به‌ او پاسخ‌ بگوييد، يا چيزي‌ را كه‌ در دست‌ داريد در اختيارش‌ بگذاريد و يا به‌ طور شايسته‌اي‌ او را بازگردانيد؛ زيرا ممكن‌ است‌ سؤ‌ال‌كننده‌ فرشته‌اي‌ باشد كه‌ مأمور آزمايش‌ شما است‌ تا ببيند در برابر نعمت‌هايي‌ كه‌ خداوند به‌ شما ارزاني‌ داشته، چگونه‌ عمل‌ مي‌كنيد.20
مديريت‌ قرآني‌ انفاق‌ در عصر حاضر
‌    ‌حال‌ كه‌ به‌ بركت‌ انقلاب‌ و جان‌فشاني‌ شهدا و گذشت‌ ايثارگران، دولت‌ و ملت‌ ايران‌ اسلامي‌ و قرآني‌ شده‌اند، جا دارد انديشمندان‌ مسلمان‌ و مسئولين‌ امر، بخشي‌ از وقت‌ و انديشة‌ خود را صرف‌ اجراي‌ يكي‌ از مهم‌ترين‌ تعاليم‌ اقتصادي‌ قرآن‌ يعني‌ انفاق‌ في‌ سبيل‌ا كنند و با انتخاب‌ روش‌ها و طراحي‌ ابزارهايي‌ نو و متناسب‌ با زمان‌ حاضر، اهداف‌ الهي‌ را تحقق‌ بخشند. سازمان‌ها و نهادهاي‌ دولتي‌ چون‌ كميته‌ امداد امام‌ خميني؛، سازمان‌ بهزيستي، سازمان‌ حمايت‌ از بيماري‌ هاي‌ خاص‌ و برخي‌ مؤ‌سسات‌ خصوصي‌ قابل‌ اعتماد مردم‌ مي‌توانند با طراحي‌ ابزارهاي‌ مالي‌ مناسب، انفاق‌هاي‌ ريز و درشت‌ مردم‌ نيكوكار كشور اسلامي‌ را جمع‌آوري‌ كرده‌ به‌ صورت‌ برنامه‌ريزي‌ شده‌ و با مطالعه‌ كارشناسي‌ در محل‌هاي‌ ضروري‌ و واقعي‌ به‌ شكل‌ آبرومندانه‌ هزينه‌ كنند. در ادامه‌ مقاله‌ يكي‌ از ابزارهايي‌ كه‌ با مقداري‌ تغيير مي‌تواند ابزار مناسبي‌ براي‌ مطالب‌ پيش‌گفته‌ باشد، مورد بررسي‌ قرار گرفته، پيشنهادهايي‌ جهت‌ اصلاح‌ آن‌ ارائه‌ مي‌گردد.
ارمغان‌ بهزيستي‌ ابزاري‌ براي‌ مديريت‌ انفاق‌
‌    ‌از جمله‌ ابزارهايي‌ كه‌ قابليت‌ دارد آموزة‌ انفاق‌ را با شرايط‌ و ويژگي‌هاي‌ قرآني‌ در جامعه‌ نهادينه‌ كند، اوراق‌ اعتباري‌ از نوع‌ «كارت‌هاي‌ ارمغان‌ بهزيستي» است‌ كه‌ توسط‌ سازمان‌ بهزيستي‌ منتشر شده‌ و در دوره‌هاي‌ زماني‌ مشخصي‌ به‌ مردم‌ عرضه‌ مي‌شود، افراد با خريدن‌ كارت‌هاي‌ مذكور وجوه‌ نقدي‌ خود را در اختيار سازمان‌ مي‌گذارند تا در خدمات‌ عام‌المنفعه‌ و رسيدگي‌ به‌ محرومان‌ از آن‌ها استفاده‌ كند و سازمان‌ به‌ منظور تشويق‌ مردم، بخشي‌ از وجوه‌ را به‌ قيد قرعه‌ به‌ عنوان‌ جايزه‌ به‌ دارندگان‌ اوراق‌ مي‌پردازد. لكن‌ متأسفانه‌ به‌ دليل‌ بي‌توجهي‌ يا كم‌توجهي، اين‌ كارت‌ها به‌ آلات‌ قمار و ابزار ثروت‌هاي‌ بادآورده‌ (اكل‌ مال‌ به‌ باطل) بيش‌تر شبيه‌ شده‌ است. به‌ نظر مي‌رسد با انجام‌ اصلاحاتي‌ در آن‌ها و دقت‌ نظر در تحقق‌ اصلاحات، مي‌توان‌ ابزاري‌ كارآمد با ويژگي‌هاي‌ قرآني‌ و با رعايت‌ كامل‌ موازين‌ فقهي، طراحي‌ كرد.
اصلاحات‌ ضروري‌
-1 اصلاح‌ اهداف‌ و انگيزه‌ها
‌    ‌در نظر گرفتن‌ جوايز ماديِ‌ وسوسه‌انگيز با به‌ كارگيري‌ شيوه‌هاي‌ تند تبليغاتي‌ كه‌ امروزه‌ در كارت‌هاي‌ ارمغان‌ بهزيستي‌ جريان‌ دارد، انگيزه‌هاي‌ انفاق‌ و بخشش‌ را در جامعه‌ مي‌خشكاند و افراد را به‌ سمت‌ يك‌ قمار بزرگ‌ و تصاحب‌ يك‌ ثروت‌ بادآورده‌ سوق‌ مي‌دهد و كم‌تر كسي‌ با هدف‌ كمك‌ به‌ محرومان‌ و مستمندان‌ يا مشاركت‌ در امور خير و عام‌المنفعه، اقدام‌ به‌ خريد اوراق‌ مي‌كند.
‌    ‌بايستي‌ با اصلاح‌ كمي‌ و كيفي‌ جوايز و انتخاب‌ سوژه‌هاي‌ مناسب‌ تبليغاتي‌ و اجراي‌ يك‌ سري‌ برنامه‌هاي‌ فرهنگي، اهداف‌ و انگيزه‌هاي‌ مردم‌ را به‌ سمت‌ انفاق‌ في‌ سبيل‌ا و كمك‌ به‌ محرومان‌ بكشانيم؛ به‌ طوري‌ كه‌ فرد وجوه‌ خود را نه‌ به‌ عنوان‌ خريد اوراق‌ بهادار، بلكه‌ با نيت‌ بخشش‌ به‌ مستمندان‌ بپردازد و در مقابل، كارت‌ ارمغان‌ بهزيستي‌ را به‌ عنوان‌ رسيد دريافت‌ كند.
-2 اصلاح‌ سازوكار درآمد - هزينه‌
‌    ‌سازمان‌ و نهادي‌ كه‌ متصدي‌ جمع‌آوري‌ كمك‌هاي‌ مردمي‌ مي‌شود بايستي‌ وجهة‌ مقبول‌ اجتماعي‌ داشته، از جهت‌ جذب‌ و نگهداري‌ و مصرف‌ درآمدهاي‌ مربوطه‌ قابل‌ اعتماد مردم‌ باشد. اولين‌ قدم‌ براي‌ ايجاد فضاي‌ اعتماد، داشتن‌ برنامة‌ شفاف‌ و گوياي‌ كاري‌ است؛ به‌ طوري‌ كه‌ سازمان‌ مذكور بتواند در پايان‌ هر دورة‌ مالي‌ گزارش‌ كاملي‌ از ميزان‌ درآمدها، هزينه‌هاي‌ جاري، تبليغاتي‌ و مصارف‌ را براي‌ مردم‌ ارائه‌ كند و افراد حقيقي‌ و حقوقي‌ ذي‌صلاح‌ با نظارت‌ و كنترل، آن‌ گزارش‌ را تأييد كنند و در قدم‌ بعدي‌ لازم‌ است‌ با به‌ تصوير كشاندن‌ خدمات‌ ارائه‌ شده‌ و نشان‌ دادن‌ آن‌ها از طريق‌ تلويزيون‌ و روزنامه‌ها و مجلات‌ اعتماد مردم‌ را افزايش‌ داد. البته‌ در اين‌ موارد حفظ‌ آبروي‌ انسان‌هايِ‌ نيازمند و شرافتمند و رعايت‌ شئونات‌ انساني‌ آن‌ها بر همه‌ چيز مقدم‌ است‌ و نبايد به‌ بهانة‌ تهية‌ گزارش، شخصيت‌ افراد را لكه‌دار نمود. بر اين‌ اساس‌ مي‌توان‌ با به‌ تصوير كشيدن‌ مراكز علمي، فرهنگي، ورزشي، ديني، خدماتي، بهداشتي‌ و درماني‌ كه‌ براي‌ محرومين‌ احداث‌ شده‌ و گزارش‌ مكتوبي‌ از هداياي‌ نقدي‌ به‌ مستمندان، با مردم‌ مؤ‌من‌ و نوع‌دوست‌ سخن‌ گفت، و آنان‌ را براي‌ مشاركت‌ در امر خير تشويق‌ كرد.
-3 اصلاح‌ ساختاري‌ جوايز
‌    ‌وضعيت‌ فعلي‌ جوايز از چند جهت‌ اشكال‌ دارد:
‌    ‌او‌لاً، جوايز مورد نظر از محل‌ درآمد اوراق‌ فروخته‌ شده‌ تأمين‌ مي‌شود كه‌ شبهة‌ قمار وجود دارد؛ چرا كه‌ در حقيقت‌ گروهي‌ با خريدن‌ اوراق‌ مذكور پولشان‌ را در يك‌ جا جمع‌ مي‌كنند، بعد از طريق‌ قرعه‌كشي‌ بخشي‌ از آن‌ پول‌ها به‌ تعدادي‌ از آنان‌ تعلق‌ مي‌گيرد و نوعاً‌ در چنين‌ فرايندي‌ برندگان‌ خوشحال‌ و بازندگان‌ از اين‌ كه‌ اموالشان‌ به‌ صِرف‌ قرعه‌ نصيب‌ گروهي‌ غيرمستحق‌ شده‌ است، ناراضي‌اند. به‌ جهت‌ همين‌ نكته‌ است‌ كه‌ وقتي‌ از حضرت‌ امام‌ خميني‌ از ماهيت‌ بليط‌هاي‌ اعانة‌ ملي21 كه‌ اد‌عا مي‌شد جهت‌ امور خيريه‌ مصرف‌ مي‌شود استفتا گرديد جواب‌ دادند:
‌    ‌اگر فرضاً‌ يك‌ شركت‌ يا مؤ‌سسه‌ پيدا شود و براي‌ اعانت‌ به‌ مؤ‌سسات‌ خيريه‌ از قبيل‌ بيمارستان‌ يا مدارس‌ اسلامي‌ بليط‌هايي‌ منتشر كند و مردم‌ هم‌ براي‌ اعانت‌ اين‌ مؤ‌سسات‌ مبلغي‌ بدهند و آن‌ شركت‌ از مال‌ خودش‌ يا وجوهي‌ كه‌ از انتشار بليط‌ به‌ دست‌ مي‌آيد، با اجازة‌ تمام‌ پول‌دهندگان‌ مبلغي‌ به‌ اشخاصي‌ كه‌ قرعه‌ به‌ نام‌ آن‌ها بيرون‌ مي‌آيد بدهد مانع‌ ندارد، لكن‌ اين‌ مجرد فرض‌ است‌ و بليط‌هايي‌ كه‌ اكنون‌ فروخته‌ مي‌شود و قرعه‌كشي‌هايي‌ كه‌ اكنون‌ عمل‌ مي‌شود به‌ اين‌ نحو نيست‌ و پول‌ بليط‌ و قرعه‌ حرام‌ است.22
‌    ‌در اين‌ فتوا حضرت‌ امام‌ راه‌ خروج‌ از قمار و حرمت‌ را در اين‌ مي‌بينند كه‌ يا جوايز از اموال‌ و دارايي‌ خود مؤ‌سسه‌ پرداخت‌ شود و يا اين‌ كه‌ تمام‌ كساني‌ كه‌ پول‌ داده‌اند اجازة‌ چنين‌ كاري‌ را بدهند، و روشن‌ است‌ كه‌ صورت‌ دوم‌ فرضي‌ بيش‌ نيست؛ چرا كه‌ به‌ يقين‌ حداقل‌ برخي‌ از كساني‌ كه‌ به‌ قصد برنده‌ شدن‌ اقدام‌ به‌ خريد اوراق‌ مذكور مي‌كنند، بعد از قرعه‌كشي‌ هيچ‌ رضايتي‌ ندارند كه‌ پولشان‌ به‌ صرف‌ قرعه‌ در اختيار افرادي‌ قرار گيرد. به‌ عبارت‌ ديگر، رضايت‌ آنان‌ موقع‌ خريد همانند رضايت‌ قمارباز قبل‌ از قمار است، يعني‌ رضايت‌ به‌ شرط‌ برنده‌ شدن، و وقتي‌ متوجه‌ مي‌شوند كه‌ برنده‌ نشده‌اند رضايتشان‌ از بين‌ مي‌رود. بر اين‌ اساس‌ اگر جوايز از محل‌ درآمد اوراق‌ باشد حداقل‌ شبهة‌ قمار وجود دارد.
‌    ‌ثانياً، كميت‌ و كيفيت‌ جوايز به‌ گونه‌اي‌ است‌ كه‌ غالب‌ خريداران‌ اوراق، به‌ تصاحب‌ چند جايزة‌ رديف‌ اول‌ چشم‌ دوخته‌اند و روشن‌ است‌ كه‌ چنين‌ جوايزي‌ نصيب‌ تعداد انگشت‌شماري‌ مي‌شود و هميشه‌ بعد از قرعه‌كشي‌ خيل‌ عظيمي‌ خود را بازنده‌ و مال‌باخته‌ تلقي‌ مي‌كنند كه‌ اثر رواني‌ تخريب‌كننده‌اي‌ خصوصاً‌ روي‌ جوانان‌ دارد.
‌    ‌بنابراين‌ پيشنهاد مي‌شود:
‌    ‌-1 جوايز از محل‌ بودجه‌ عمومي‌ آن‌ سازمان‌ و توسط‌ دولت‌ پرداخت‌ شود؛ به‌ اين‌ معنا كه‌ دولت‌ اسلامي‌ جهت‌ نهادينه‌ كردن‌ انفاق‌ و گسترش‌ صدقات، هر ساله‌ جوايزي‌ را براي‌ كمك‌كنندگان‌ به‌ محرومان‌ در بودجة‌ سازمان‌ مربوطه‌ (مثلاً‌ سازمان‌ بهزيستي) در نظر گيرد. در اين‌ صورت‌ كليه‌ وجوه‌ جمع‌آوري‌ شده‌ از طريق‌ توزيع‌ كارت‌ها، به‌ مصرف‌ نيازمندان‌ مي‌رسد و هيچ‌ فردي‌ احساس‌ نمي‌كند كه‌ وجوه‌ انفاقي‌ او بي‌جهت‌ و به‌ صِرف‌ قرعه‌ در اختيار ديگري‌ قرار گرفته‌ است.23
‌    ‌-2 كميت‌ و كيفيت‌ جوايز معقول‌ و متعارف‌ باشد؛ به‌ اين‌ معنا كه‌ به‌ جاي‌ پرداخت‌ مبالغي‌ غيرمتعارف‌ به‌ تعدادي‌ انگشت‌شمار (براي‌ مثال‌ يك‌ جايزه‌ سي‌ ميليون‌ توماني، چند جايزه‌ ...) تعداد جوايز را افزايش‌ داده‌ مبلغ‌ آن‌ را كاهش‌ دهند و اين‌ اگر چه‌ در كوتاه‌ مدت‌ ممكن‌ است‌ اثربخش‌ نباشد لكن‌ در بلندمدت‌ بهتر پاسخ‌ مي‌دهد؛ به‌ جهت‌ اين‌ كه‌ بعد از چند دور قرعه‌كشي‌ و برنده‌ شدن‌ افراد زيادي، اين‌ ذهنيت‌ براي‌ خيلي‌ افراد شكل‌ مي‌گيرد كه‌ اميد زيادي‌ براي‌ برنده‌ شدن‌ وجود دارد.
‌    ‌-3 سعي‌ شود نوع‌ جايزه‌ با عمل‌ خيرخواهانه‌ تناسب‌ داشته‌ باشد؛ براي‌ مثال، اگر در آگهي‌ تلويزيوني‌ به‌ جاي‌ تبليغات‌ فعلي، وقتي‌ اعلام‌ شود با قرعه‌كشي‌ جوايز دورة‌ ... ارمغان‌ بهزيستي‌ پنج‌ خانواده‌ براي‌ حج‌ تمتع، پنجاه‌ نفر براي‌ حج‌ عمره، و دويست‌ نفر براي‌ زيارت‌ مشهد مقدس‌ و ... برگزيده‌ شدند، قطعاً‌ اثر معنوي‌ بالايي‌ براي‌ جامعه‌ ايجاد مي‌كند.
‌    ‌نتيجه‌ اين‌ كه‌ اگر پيشنهادهاي‌ فوق‌ اعمال‌ شود افراد با اهداي‌ بخشي‌ از اموال‌ خود به‌ جهت‌ حمايت‌ از مستمندان‌ برگه‌هايي‌ را به‌ عنوان‌ رسيد مشاركت‌ در همياري‌ ملي‌ دريافت‌ مي‌كنند (نه‌ اين‌ كه‌ خريداري‌ كنند) سپس‌ دولت‌ براي‌ تشويق‌ افراد خير و نهادينه‌ كردن‌ انفاق‌ قرآني‌ جوايزي‌ را به‌ قيد قرعه‌ مي‌پردازد. روشن‌ است‌ كه‌ در اين‌ صورت‌ نه‌ شبهة‌ قمار مطرح‌ مي‌شود و نه‌ شبهة‌ اكل‌ مال‌ به‌ باطل. از طرف‌ ديگر، انفاق‌هاي‌ مردم‌ به‌ صورتي‌ كه‌ قرآن‌ سفارش‌ كرده‌ با برنامه‌ريزي، بدون‌ منت‌ و آزار و بدون‌ خودنمايي‌ و ريا در اختيار مستحقان‌ واقعي‌ قرار مي‌گيرد.


پي‌نوشت‌ها
 1. بقره‌ (2) آية‌ 261.
 2. همان، آية‌ 265.
 3. ناصر مكارم‌ شيرازي‌ و ديگران، تفسير نمونه‌ (تهران، دارالكتب‌الاسلاميه، 1374) ج‌ 2، ص‌ 327.
 4. بقره‌ (2) آية‌ 264.
 5. همان‌ آية‌ 267.
 6. حويزي، تفسير نورالثقلين‌ (قم، اسماعيليان، 1373) ج‌ 1، ص‌ 287.
 7. طبرسي، تفسير مجمع‌البيان‌ (بيروت، داراحيأالتراث‌ العربي، 1412 ق) ج‌ 1 و 2، ص‌ 490.
 8. ر.ك: ناصر مكارم‌ شيرازي‌ و ديگران، همان، ص‌ 333.
 9. محسن‌ قرائتي، تفسير نور (قم‌ انتشارات‌ در راه‌ حق، 1375) ج‌ 1، ص‌ 538.
 10. بقره‌ (2) آية‌ 271.
 11. ناصر مكارم‌ شيرازي‌ و ديگران، همان، ص‌ 315.
 12. محمدحسين‌ طباطبائي، تفسيرالميزان‌ (بيروت‌ مؤ‌سسة‌الاعلمي‌ للمطبوعات، 1417 ق) ج‌ 2، ص‌ 402.
 13. طبرسي، همان، ص‌ 496.
 14. محسن‌ قرائتي، همان، ص‌ 543.
 15. بقره‌ (2) آية‌ 262.
 16. ناصر مكارم‌ شيرازي‌ و ديگران، همان،  ص‌ 317 و 318.
 17. همان، ص‌ 318.
 18. بقره‌ (2) آية‌ 263.
 19. ناصر مكارم‌ شيرازي‌ و ديگران، همان، ص‌ 320.
 20. طبرسي، همان، ص‌ 414.
 21. قبل‌ از انقلاب، بليط‌هايي‌ به‌ عنوان‌ «بليط‌ بخت‌آزمايي» منتشر مي‌شد، افراد با خريد آن‌ها در قرعه‌كشي‌ شركت‌ مي‌كردند و وجوه‌ جمع‌آوري‌ شده‌ بعد از كسر هزينه‌هاي‌ مؤ‌سسة‌ ناشر بليط‌هاي‌ مذكور، با قرعه‌كشي‌ بين‌ افرادي‌ تقسيم‌ مي‌شد. اين‌ عمل‌ از سوي‌ مراجع‌ وقت، قمار و حرام‌ اعلام‌ شد، بعد از آن‌ مؤ‌سسات‌ مذكور جهت‌ حل‌ مسئله‌ اعلان‌ كردند كه‌ بخشي‌ از وجوه‌ جمع‌آوري‌ شده‌ را در امور خير مصرف‌ مي‌كنند و به‌ دنبال‌ آن‌ اسم‌ بليط‌ها را هم‌ به‌ بليط‌هاي‌ اعانة‌ ملي‌ تغيير دادند.
 22. امام‌ خميني، توضيح‌المسائل، مسئله‌ 2870.
 23. شايان‌ ذكر است‌ پرداخت‌ جوايز از محل‌ بودجه‌ سازمان‌ مربوطه‌ به‌ جاي‌ پرداخت‌ از محل‌ درآمد اوراق، گرچه‌ از جهت‌ فقهي‌ و حقوقي‌ موجب‌ تفاوت‌ شده‌ و شبهة‌ قمار را از بين‌ مي‌برد ولي‌ از جهت‌ بار مالي، براي‌ سازمان‌ تفاوتي‌ ايجاد نمي‌شود و تنها يك‌ جابه‌ جايي‌ در رديف‌هاي‌ هزينه‌ پيش‌ مي‌آيد. در نتيجه‌ اين‌ پيشنهاد هزينة‌ جديدي‌ براي‌ سازمان‌ مربوطه‌ و دولت‌ ايجاد نمي‌كند، به‌ اين‌ معنا كه‌ بودجة‌ چنين‌ سازمان‌هايي‌ كه‌ از محرومين‌ و مستمندان‌ حمايت‌ مي‌كنند از دو منبع‌ دولتي‌ و فروش‌ اوراق‌ مذكور تأمين‌ مي‌شود، پس‌ سازمان‌ مربوطه‌ مي‌تواند به‌ جاي‌ اين‌ كه‌ هزينه‌ جوايز را از محل‌ درآمد اوراق‌ بپردازد، از بخش‌ بودجة‌ دولتي‌ بپردازد در نتيجه‌ در جمع‌بندي‌ تنها يك‌ جابه‌ جايي‌ رخ‌ مي‌دهد و بودجه‌ كل‌ ثابت‌ باقي‌ مي‌ماند.
صفحه‌ خالي‌






‌    ‌اوراق‌ خيريه‌ در ترازوي‌ فقه‌
مجيد رضايي‌

مقدمه‌
‌    ‌در متون‌ ديني‌ از عناويني‌ همچون‌ صدقه، انفاق، وقف، ايثار مالي‌ و برآوردن‌ نياز برادر ديني، زياد به‌ كار رفته‌ است‌ و مؤ‌منان‌ به‌ طور گسترده‌ و با تأكيدات‌ زياد به‌ انجام‌ اين‌ امور ترغيب‌ شده‌اند. از ويژگي‌هاي‌ مهم‌ نظام‌ اقتصادي‌ مبتني‌ بر دين، اخلاقي‌ بودن‌ آن‌ است‌ و رفتارهاي‌ آخرت‌گرايانه‌ بدون‌ توجه‌ به‌ منافع‌ مادي، به‌ شكل‌هاي‌ گوناگون‌ ترسيم‌ مي‌گردد. اگر در نظام‌هاي‌ متعارف، اصل‌ بيشينه‌ كردن‌ سود، محور تصميمات‌ انسان‌ اقتصادي‌ است، اصل‌ حاكم‌ بر رفتار انسان‌ مؤ‌من‌ جلب‌ حداكثر رضايت‌ الهي‌ است. محوربودن‌ اين‌ اصل، زمينه‌ تحقق‌ رفتارهاي‌ ديني‌ مثل‌ وقف، انفاق‌ و غير آن‌ را فراهم‌ مي‌سازد كه‌ آثار آن‌ در جوامع‌ اسلامي‌ به‌ وفور مشهود است. با مديريت‌ و جهت‌دهي‌ صحيح‌ در بُعد توزيع، توليد و مصرف، اين‌ آثار نمود بيش‌تري‌ خواهند يافت. امروزه‌ گسترش‌ تكنولوژي‌ و شيوه‌هاي‌ نوين‌ استفاده‌ از اموال‌ كوچك، موجب‌ شده‌ با انتشار اوراق‌ خيريه، كمك‌هاي‌ افراد جمع‌آوري‌ و در موارد مفيد صرف‌ شود. براي‌ جلوگيري‌ از سوء استفاده‌ و انحراف‌ از راه‌هاي‌ صحيح‌ جمع‌آوري‌ كمك‌هاي‌ مردمي‌ و مبتلا شدن‌ به‌ اموري‌ كه‌ از نظر شرع‌ حرام‌ و باطل‌ است، در اين‌ مقاله‌ بعد از بيان‌ آثار اقتصادي‌ و شرايط‌ كلي‌ حاكم‌ بر انتشار اوراق‌ خيريه‌ به‌ بررسي‌ اوراق‌ مختلفي‌ مي‌پردازيم‌ كه‌ هم‌ اكنون‌ در جامعه‌ ما رواج‌ دارد.
آثار اقتصادي‌ اوراق‌ خيريه‌
‌    ‌انتشار اوراق‌ خيريه‌ مي‌تواند شكل‌ جديدي‌ از تحقق‌ صدقه‌ و انفاق‌ و ايثار مالي‌ باشد. امروزه‌ با گسترش‌ جوامع، لزوم‌ گردآوري‌ صدقات‌ كوچك‌ براي‌ انجام‌ طرح‌هاي‌ بزرگ‌ چشمگير شده‌ است؛ زيرا بسياري‌ از افراد مشتاق‌ به‌ انجام‌ امور خيريه، يا از موارد مصرف‌ آن‌ اطلاع‌ كافي‌ ندارند يا اموال‌ را در اموري‌ صرف‌ مي‌كنند كه‌ ضرورت‌ چنداني‌ ندارد.
‌    ‌به‌ طور كلي‌ آثار انتشار اين‌ اوراق‌ را مي‌توان‌ در موارد زير خلاصه‌ كرد:
‌    ‌-1 جلب‌ و جذب‌ كمك‌هاي‌ مردم: انتشار اين‌ اوراق‌ انگيزة‌ مناسب‌ براي‌ افراد را ايجاد مي‌كند تا در طرح‌هاي‌ مفيد و خداپسندانه‌ شركت‌ كنند. امروزه‌ تعيين‌ برخي‌ روزها براي‌ كمك‌ به‌ مردم‌ فقير باعث‌ شده‌ است‌ افراد زيادي‌ در اين‌ امر خير شركت‌ كنند، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ اگر اين‌ برنامه‌ها اعلام‌ نمي‌شد بسياري‌ اين‌ عمل‌ خير را فراموش‌ مي‌كردند و از ثواب‌ اعطاي‌ چنين‌ كمك‌هايي‌ محروم‌ مي‌شدند.
‌    ‌-2 مديريت‌ صحيح‌ و هدايت‌ كمك‌ها در موارد ضروري: هر گاه‌ افراد معتمد و با درايت‌ مسئوليت‌ اين‌ كار را به‌ عهده‌ گيرند، لازم‌ترين‌ و ضروري‌ترين‌ مصارف‌ را تشخيص‌ داده‌ و كمك‌هاي‌ مردمي‌ را به‌ آن‌ امور تخصيص‌ خواهند داد. بر حسب‌ شرايط‌ زماني‌ و مكاني، گاه‌ ساخت‌ مكان‌هاي‌ ورزشي‌ يا آموزشي‌ ضروري‌ است‌ و گاه‌ سير كردن‌ فقرا و يا ساختن‌ خانه‌هاي‌ سيل‌زدگان‌ و گاه‌ تعمير و احداث‌ مساجد و مكان‌هاي‌ مذهبي‌ ضرورت‌ مي‌يابد.
‌    ‌-3 انجام‌ پروژه‌هاي‌ بزرگ‌ با استفاده‌ از كمك‌هاي‌ كوچك: كمك‌هاي‌ نقدي‌ كوچك‌ هرگاه‌ با هدايت‌ صحيح‌ جمع‌آوري‌ شود مي‌تواند طرح‌هاي‌ بزرگي‌ را تحقق‌ بخشد؛ طرح‌هايي‌ كه‌ يك‌ يا چند نفر از انجام‌ آن‌ ناتوانند.
‌    ‌-4 جذب‌ نقدينگي‌ مردم‌ و هدايت‌ آن‌ به‌ امور توليدي‌ و خدماتي: از جمله‌ اهداف‌ سياست‌ پولي، جهت‌دهي‌ نقدينگي‌ كشور به‌ امور توليدي‌ و خدماتي‌ لازم‌ براي‌ تقويت‌ بنية‌ اقتصادي‌ و پول‌ ملي‌ است. مؤ‌سسات‌ خيريه‌ مي‌توانند كمك‌هاي‌ ريز و درشت‌ مردم‌ را جمع‌ كرده‌ و به‌ دست‌ نيازمنداني‌ كه‌ سرمايه‌ لازم‌ براي‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ ندارند، برسانند. در اين‌ صورت‌ علاوه‌ بر تأمين‌ زندگي‌ گروهي‌ از مردم، بنيه‌ اقتصادي‌ كشور نيز بالا رفته، پول‌ ملي‌ تقويت‌ مي‌شود.
‌    ‌5 - سامان‌دهي‌ امر توزيع‌ درآمدها و رفع‌ فقر: وجود نيازمندان‌ در جامعه‌ و عدم‌ برخورداري‌ از تقاضاي‌ مؤ‌ثر، عاملي‌ در بحران‌ اقتصادي‌ است. ايجاد تقاضاي‌ مؤ‌ثر براي‌ آن‌ها و بهبود توزيع‌ درآمدها سبب‌ رفع‌ فقر و حركتي‌ در جهت‌ فروش‌ كالاهاي‌ توليد شده، است.
‌    ‌6 - بهبود رشد اقتصادي‌ در پرتو رشد توليد و افزايش‌ تقاضاي‌ مؤ‌ثر: با تحقق‌ هدف‌ چهارم‌ و پنجم‌ از يك‌ سو فعاليت‌هاي‌ مفيد و مولدي‌ شكل‌ مي‌گيرد و از طرف‌ ديگر، بخشي‌ از افراد كه‌ توان‌ تقاضا نداشتند متمكن‌ شده‌ وارد بازار مي‌گردند و اين‌ دو دست‌ به‌دست‌ هم‌ داده‌ اقتصاد را از ركود در آورده‌ و يا بر رونق‌ آن‌ مي‌افزايند.
اصول‌ كلي‌ حاكم‌ بر انتشار اوراق‌ خيرخواهانه‌
‌    ‌براي‌ بهره‌گيري‌ بيش‌تر از انتشار اوراق‌ خيريه‌ و صحت‌ عمل‌ آن‌ و تأمين‌ اهداف‌ اخلاقي‌ و اقتصادي‌ اسلام، انتشار اوراق‌ مذكور بايد اصول‌ زير را تأمين‌ كند:
‌    ‌-1 حفظ‌ انگيزه‌هاي‌ ديني‌ و معنوي: طبق‌ آموزه‌هاي‌ ديني، انسان‌ در صورتي‌ از ثواب‌ اخروي‌ برخوردار است‌ كه‌ عمل‌ را با انگيزه‌ و نيت‌ خالص‌ انجام‌ دهد. كمك‌ مالي‌ هرگاه‌ براي‌ خدا و «في‌ سبيل‌ا» باشد و در پي‌ آن‌ آزار نباشد، انفاقي‌ قلمداد مي‌شود. كه‌ بيش‌ از هفتصد برابر نتيجه‌ مي‌دهد و گرنه‌ همچون‌ پرداخت‌ رياكارانه‌ باطل‌ و بي‌ارزش‌ خواهد بود،1 چنان‌كه‌ در ميدان‌ جنگ‌ هم‌ اگر كسي‌ به‌ نيت‌ كسب‌ غنيمت‌ وارد معركه‌ شود و كشته‌ گردد، شهيد نيست‌ و اجري‌ ندارد. بنابراين، در صورتي‌ جمع‌آوري‌ كمك‌هاي‌ مردمي‌ ارزش‌ ديني‌ دارد كه‌ نيت‌ مردم‌ صحيح‌ باشد و كمك‌هاي‌ مالي‌ خود را به‌ عشق‌ جايزه‌ عطا ننمايند. تغيير نيت‌ نه‌ فقط‌ باعث‌ محروم‌ شدن‌ از ثواب‌ اخروي‌ مي‌گردد بلكه‌ چه‌بسا باعث‌ بطلان‌ و حرمت‌ جمع‌آوري‌ مبالغ‌ مذكور شود و تصرف‌ در آن‌ را دچار اشكال‌ شرعي‌ كند.
‌    ‌-2 جلوگيري‌ از شمول‌ عناوين‌ محرم‌ بر انتشار اوراق: در انتشار اوراق‌ و مراحل‌ اجرايي‌ جمع‌آوري‌ مبالغ‌ و صرف‌ آن‌ مي‌بايست‌ مراقبت‌ جد‌ي‌ صورت‌ گيرد تا مبادا با عناوين‌ محرم‌ مثل‌ ربا، قمار، اسراف‌ و تبذير، اكل‌ مال‌ به‌ باطل‌ آميخته‌ گردد. در غير اين‌ صورت‌ ابزارهاي‌ ديني‌ برخلاف‌ اهداف‌ خود در جهت‌ گسترش‌ فساد و اقتصاد ربوي‌ عمل‌ خواهد كرد.
‌    ‌-3 حفظ‌ قصد و رضايت‌ واقعي‌ افراد و اجتناب‌ از اعمال‌ صوري‌ و ظاهري: در طراحي‌ اوراق‌ مذكور بايستي‌ روابط‌ حقوقي‌ را چنان‌ روشن‌ و گويا كرد كه‌ شركت‌كنندگان‌ با رضايت‌ كامل‌ و آگاهي‌ تمام‌ اقدام‌ به‌ مشاركت‌ كرده‌ از انجام‌ هر نوع‌ عمليات‌ صوري‌ و ظاهري‌ اجتناب‌ كنند.
‌    ‌-4 مراقبت‌ بر مصرف‌ صحيح‌ اموال‌ در موارد اعلام‌ شده: متصديان‌ جمع‌آوري‌ مي‌بايست‌ اموال‌ را در راه‌هاي‌ اعلام‌ شده‌ صرف‌ كنند تا اعتماد عمومي‌ را خدشه‌دار نسازند. براي‌ اين‌ منظور لازم‌ است‌ از يك‌ سو از افرادي‌ كه‌ وجهة‌ مقبولي‌ بين‌ افراد دارند استفاده‌ كرد و از سوي‌ ديگر با نظارت‌ و كنترل‌هاي‌ منظم، از انحراف‌ و سوء استفاده‌ جلوگيري‌ نمود.
‌    ‌5 - تناسب‌ جايزه‌هاي‌ تشويقي‌ با كارهاي‌ خيريه: جايزه‌ها بايد به‌ گونه‌اي‌ باشد كه‌ به‌ نيت‌ خير افراد ضربه‌ نزند و به‌ گونه‌اي‌ نگردد كه‌ افراد زيادي‌ به‌ اميد كسب‌ جايزه‌ وارد ميدان‌ انفاق‌ گردند. هدف‌ جايزه‌ تشويق‌ بيش‌تر مردم‌ به‌ كار خير است، نه‌ آن‌ كه‌ انگيزه‌ آن‌ها را براي‌ رسيدن‌ به‌ مال‌ زياد، شدت‌ بخشد. عمل‌ اگر با تقوا همراه‌ باشد هر چند از نظر مقدار كم‌ جلوه‌ كند، همچون‌ آب‌ زلال‌ در زمين‌ فرو مي‌رود و درختان‌ با ثمر را نتيجه‌ مي‌دهد و عمل‌ زياد بي‌بهره‌ از تقوا همچون‌ كف‌ روي‌ آب‌ است، فقط‌ جلوه‌ ظاهري‌ دارد و پايدار نخواهد ماند.2 امير مؤ‌منان‌ فرمود: عمل‌ با تقوا هيچ‌گاه‌ كوچك‌ شمرده‌ نمي‌شود، چرا كه‌ قبول‌ مي‌گردد.3
‌    ‌6 - اطلاع‌ مردم‌ خير از نتيجه‌ مصرف‌ اموال: اطلاع‌ و آگاهي‌ مردم‌ از محل‌ مصرف‌ وجوه‌ جمع‌آوري‌ شده‌ و مشاهدة‌ برخي‌ از آن‌ها در محيط‌ زندگي‌ خود و بستگان‌ و هم‌كيشان، سبب‌ مي‌شود مردم‌ به‌ شركت‌ در امور خير بيش‌تر تشويق‌ گردند.
‌    ‌-7 مطابقت‌ نشر اوراق‌ با فتاواي‌ مراجع: وجود مجتهدان‌ مختلف‌ كه‌ هر يك‌ مقلدان‌ متعددي‌ دارند، ايجاب‌ مي‌كند كه‌ انتشار اوراق‌ با فتاواي‌ افراد بيش‌تري‌ مطابقت‌ داشته‌ باشد تا امكان‌ مشاركت‌ بيش‌تر مردم‌ متدين‌ فراهم‌ گردد.
انواع‌ اوراق‌ خيريه‌ منتشر شده‌
‌    ‌با توجه‌ به‌ اصول‌ مطرح‌ شده‌ برخي‌ از انواع‌ اوراق‌ خيريه‌ و مطابقت‌ آن‌ها را با اين‌ اصول، در ذيل‌ مي‌آوريم.
‌    ‌-1 بليط‌هاي‌ بخت‌آزمايي: سال‌ها قبل‌ از انقلاب، بليط‌هاي‌ بخت‌آزمايي‌ به‌ مبلغ‌ معيني‌ فروخته‌ مي‌شد و پس‌ از قرعه‌كشي‌ جايزه‌هاي‌ بزرگي‌ به‌ افراد برنده‌ تعلق‌ مي‌گرفت. جوايز زياد عامل‌ مهمي‌ در خريد بليط‌ ارزان‌ بود و هر كس‌ شانس‌ خود را مي‌آزمود. جوايزي‌ مثل‌ خانه‌هاي‌ مسكوني‌ و اتومبيل، مي‌توانست‌ هر فردي‌ را تحريك‌ كند. اموال‌ بسياري‌ جمع‌ مي‌شد و اندكي‌ از آن‌ بين‌ تعداد كمي‌ به‌ عنوان‌ برنده‌ تقسيم‌ مي‌گرديد. علماي‌ مذهبي‌ خريد و فروش‌ آن‌ را كه‌ با قصد برد و باخت‌ همراه‌ بود تحريم‌ كردند و معامله‌ و تصرف‌ در اموال‌ را باطل‌ دانستند.4 در واقع‌ اين‌ خريد و فروش‌ قماري‌ بود كه‌ با استفاده‌ از روابط‌ رياضي‌ و محاسبه‌ اعداد بزرگ‌ انجام‌ مي‌گرفت.
‌    ‌-2 بليط‌هاي‌ اعانه‌ ملي: با تحريم‌ بليط‌هاي‌ بخت‌آزمايي‌ صاحبان‌ اين‌ شركت‌ها شيوة‌ كار را تغيير دادند و براي‌ جلب‌ مؤ‌منان‌ با تغيير نام‌ آن‌ به‌ اعانة‌ ملي‌ اعلام‌ كردند پول‌هاي‌ جمع‌آوري‌ شده‌ صرف‌ كمك‌ به‌ امور خيريه‌ مي‌گردد و براي‌ تشويق‌ افراد به‌ شركت‌ در آن، جوايزي‌ را اختصاص‌ دادند. براي‌ جلب‌ بيش‌تر مردم، فروشندگان‌ بليط‌ را از بين‌ افراد عاجز و نابينا انتخاب‌ و با تبليغات‌ گسترده‌ مردم‌ را به‌ مشاركت‌ در امور خير دعوت‌ كردند. علماي‌ مذهبي‌ و مراجع‌ تقليد به‌ علت‌ بي‌اعتمادي‌ كامل‌ به‌ نظام‌ حاكم‌ اين‌ شيوه‌ را ترفندي‌ بيش‌ ندانسته‌ و چون‌ با تغيير اسم‌ و اعمال‌ صوري‌ و ظاهري‌ ماهيت‌ آن‌ تغيير نكرده‌ بود، فتوا به‌ حرمت‌ و بطلان‌ خريد و فروش‌ بليط‌هاي‌ اعانة‌ ملي‌ دادند؛5 زيرا افراد به‌ قصد برنده‌ شدن‌ جايزه‌ بليط‌ تهيه‌ مي‌كردند و كم‌تر كسي‌ فكر كمك‌ به‌ امور خيريه‌ را در سر داشت. امور خيريه‌ و اعانة‌ ملي‌ پوشش‌ ظاهري‌ براي‌ اهداف‌ باطل‌ بود. در واقع‌ اين‌ نوع‌ خريد و فروش‌ها مصداق‌ اكل‌ مال‌ به‌ باطل‌ است‌ و عرف‌ جامعه‌ تراضي‌ آن‌ را معتبر نمي‌داند؛ چون‌ رضايت‌ شخص‌ به‌ خريد و فروش، مقيد به‌ بردن‌ است، همچون‌ رضايتي‌ كه‌ قمارباز قبل‌ از شروع‌ بازي‌ دارد، و اين‌گونه‌ تراضي‌ عرفاً‌ و شرعاً‌ معتبر نيست.
‌    ‌البته‌ چنان‌ كه‌ افراد مختلف‌ به‌ قصد كمك‌ به‌ محرومان‌ و ايجاد مراكز خيريه، كمك‌هاي‌ خود را به‌ مؤ‌سسه‌ يا شركتي‌ بدهند و مؤ‌سسه‌ مزبور براي‌ تشويق‌ افراد به‌ شركت‌ در امور خير جوايزي‌ را براي‌ عده‌اي‌ به‌ قيد قرعه‌ در نظر بگيرد، منع‌ شرعي‌ ندارد؛ اما همة‌ وجوه‌ جمع‌ شده‌ بايد در مصارف‌ واقعي‌ و اعلام‌ شده‌ برسد.6
‌    ‌در واقع، در اين‌ شيوه‌ خريد و فروش‌ مطرح‌ نيست، بلكه‌ افراد كمك‌هاي‌ خود را در اختيار مؤ‌سسه‌ قرار مي‌دهند و مؤ‌سسه‌ واسطه‌ صرف‌ است. مشابه‌ آن‌ جوايزي‌ است‌ كه‌ بانك‌ها براي‌ تشويق‌ افراد به‌ باز كردن‌ حساب‌هاي‌ قرض‌الحسنه‌ و يا افزايش‌ موجودي‌ انجام‌ مي‌دهند و از نظر فقها اشكالي‌ ندارد؛7 زيرا اعطاي‌ جايزه‌ بدون‌ شرط‌ انجام‌ مي‌گردد و پرداخت‌ مبلغ‌ اضافي‌ در قرض‌ از طرف‌ قرض‌گيرنده‌ بدون‌ شرط‌ جايز است.8 تحقق‌ اين‌ امور قبل‌ از انقلاب‌ براي‌ علما فقط‌ در ذهن‌ بود، ولي‌ پس‌ از انقلاب‌ ابتدا بانك‌ها جوايزي‌ را براي‌ تشويق‌ به‌ قرض‌الحسنه‌ قرار دادند و به‌ تدريج‌ به‌ موارد ديگر نيز گسترش‌ يافت.
‌    ‌-3 برگه‌هاي‌ مسابقات‌ فرهنگي‌ و هنري: از مواردي‌ كه‌ مؤ‌سسه‌ يا نهادي‌ درصدد جمع‌ مبالغ‌ خيريه‌ براي‌ اهداف‌ انساني‌ و اسلامي‌ برمي‌آيد، برگزاري‌ مسابقات‌ فرهنگي‌ و هنري‌ است. اشخاص‌ با تهيه‌ برگة‌ سؤ‌ال‌ و تكميل‌ آن‌ همراه‌ با واريز مبلغ‌ خاصي‌ در آن‌ شركت‌ مي‌كنند، سپس‌ به‌ برندگان، جوايزي‌ از آن‌ مبالغ‌ جمع‌آوري‌ شده‌ داده‌ مي‌شود و پس‌ از كسر هزينه‌ها مابقي‌ را صرف‌ امور خيريه‌ مي‌نمايند. در اين‌ موارد بايد افراد مبلغ‌ واريزي‌ را براي‌ هزينه‌ انجام‌ مسابقه‌ مثل‌ طرح‌ سؤ‌ال‌ و تصحيح‌ و اضافه‌ آن‌ را براي‌ كمك‌ به‌ امور خيريه‌ در نظر گيرند. اگر مراد از كار خير برگزاري‌ مسابقة‌ فرهنگي‌ و افزايش‌ سطح‌ اطلاعات‌ ديني‌ و علمي‌ افراد باشد افراد بايد مبالغ‌ واريزي‌ را به‌ قصد كمك‌ به‌ امور خيريه‌ و گسترش‌ فرهنگ‌ ديني‌ و انجام‌ مسابقات‌ و اعطاي‌ جوايز به‌ برندگان‌ پرداخت‌ كنند، نه‌ آن‌كه‌ مبالغ‌ براي‌ شركت‌ در مسابقه‌ باشد تا با قرعه‌كشي‌ جايزه‌ ببرد؛ زيرا شبيه‌ قمار مي‌گردد و باطل‌ است.
‌    ‌-4 برگه‌هاي‌ ارمغان‌ بهزيستي: با وقوع‌ حادثه‌ تلخ‌ سيل‌ شمال، ادارة‌ بهزيستي‌ با انتشار اوراق‌ ويژه‌اي‌ همگان‌ را به‌ مشاركت‌ در امر بازسازي‌ مناطق‌ مزبور فراخواند و براي‌ تشويق، جوايزي‌ را به‌ قيد قرعه‌ براي‌ تعدادي‌ در نظر گرفت. همكاري‌ گسترده‌ مردم‌ در انجام‌ اين‌ امر خداپسندانه‌ باعث‌ شد مؤ‌سسات‌ مختلف‌ اين‌ شيوه‌ را براي‌ تأمين‌ مالي‌ و اجراي‌ پروژه‌هاي‌ مفيد در پيش‌ گيرند. همان‌گونه‌ كه‌ بيان‌ شد همياري‌ مردمي‌ در انجام‌ طرح‌ها از مصاديق‌ بارز انفاق‌ در راه‌ خدا و تعاون‌ بر نيكي‌ است‌ و اگر با مبالغ‌ جمع‌آوري‌ شده، اموال‌ با دوام‌ خريداري‌ شود اگر با قصد و نيت‌ وقف‌ باشد وقف‌ جمعي‌ تلقي‌ گردد و از اين‌ راه‌ مي‌توان‌ عمل‌ وقف‌ را گسترش‌ داد. وقف‌ اموال‌ بادوام‌ به‌ ثروت‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ نياز دارد و با جمع‌ مبالغ‌ كوچك‌ هم‌ تحقق‌ يافتني‌ است. اعطاي‌ جايزه‌ هم‌ اشكالي‌ پديد نمي‌آورد، ولي‌ بايد حالت‌ واقعي‌ خود را داشته‌ باشد و نيت‌ افراد به‌ همان‌ صورت‌ واقعي‌ بماند و گرنه‌ تصرف‌ در اموال‌ و جوايز اشكال‌ شرعي‌ پيدا مي‌كند. پول‌هايي‌ كه‌ بدون‌ قصد خير پرداخت‌كننده‌ جمع‌آوري‌ گردد چون‌ اعطاي‌ آن‌ به‌ وجه‌ شرعي‌ نبوده‌ آثار مجهول‌المالك‌ بر آن‌ مترتب‌ مي‌گردد و چون‌ صاحبان‌ آن‌ مشخص‌ است‌ (به‌ خاطر معلوم‌ بودن‌ شماره‌ اوراق) بايد به‌ افراد برگردانده‌ شود. تصرف‌ در جوايز هم‌ تصرف‌ در جوايز مسابقه‌اي‌ است‌ كه‌ حالت‌ برد و باخت‌ (قمار) پيدا كرده‌ است.
‌    ‌در اين‌ موارد، هدف‌ مؤ‌سسات‌ نبايد افزايش‌ حجم‌ مبالغ‌ بدون‌ توجه‌ به‌ ضوابط‌ شرعي‌ باشد، بلكه‌ هدف‌ تقرب‌ بندگان‌ به‌ خدا و تعاون‌ بر تقوا و نيكي‌ است. اعلام‌ جوايز بزرگ‌ مادي‌ مثل‌ جوايز سي‌ ميليون‌ توماني‌ نيت‌ بسياري‌ را از قصد خير به‌ شركت‌ در مسابقه‌ جهت‌ بردن‌ جايزه‌ تغيير مي‌دهد. براي‌ گسترش‌ اين‌ طرح‌ها مي‌توان‌ از جوايز معنوي‌ و زيارتي‌ بهره‌ گرفت. نيز شايسته‌ است‌ اوراق‌ كمك‌ به‌ طرح‌هاي‌ مناسب‌ هر منطقه‌ و استان، براي‌ افراد آن‌ منطقه‌ تهيه‌ و توزيع‌ گردد و در كنار طرح‌ هاي‌ ملي‌ به‌ طرح‌هاي‌ منطقه‌اي‌ هم‌ توجه‌ شود.
‌    ‌در ضمن، گسترش‌ اين‌ امور نبايد به‌ كمك‌هاي‌ سنتي‌ و پر ثمر مردم‌ در ايام‌ ماه‌ رمضان‌ و محرم‌ و ... خلل‌ وارد سازد و اداره، مساجد، تكايا و حسينيه‌ها و ديگر مراكز فرهنگي‌ را با اشكال‌ مواجه‌ كند. هم‌چنين‌ مي‌بايست‌ سعي‌ در كاهش‌ هزينه‌هاي‌ تبليغي‌ شود.
‌    ‌5 - اوراق‌ پنتاگونو: از سال‌ 1990 در ايتاليا نوعي‌ بازي‌ با پول‌ توسط‌ شركتي‌ به‌ نام‌ پنتاگونو مطرح‌ شد و به‌ سرعت‌ در ده‌ها كشور گسترش‌ يافت‌ كه‌ تلقي‌ جد‌ي‌ از آن‌ قمار مدرن‌ بود. در سال‌هاي‌ اخير همين‌ اوراق‌ به‌ صورت‌ اوراق‌ خيريه‌ در كشور ما رواج‌ يافتند و شركت‌هاي‌ متصدي‌ امر در اطلاعيه‌هاي‌ خود بيان‌ كردند كه‌ بخشي‌ از مبالغ‌ جمع‌آوري‌ شده‌ را به‌ امور خيريه‌ اختصاص‌ مي‌دهند.
‌    ‌در اين‌ طرح‌ اغلب‌ پول‌هاي‌ جمع‌آوري‌ شده‌ در اختيار صاحبان‌ شركت‌ و افرادي‌ قرار مي‌گيرد كه‌ در سلسله‌ تصاعدي‌ شبكه‌ قرار گرفته‌اند و شانس‌ اين‌ را داشته‌اند كه‌ پس‌ از آن‌ها افراد زيادي‌ جذب‌ شبكه‌ شده‌ تا مبالغ‌ واريزي‌ به‌ حساب‌ آن‌ها انتقال‌ يابد. اين‌ اوراق‌ انواع‌ مختلفي‌ دارد؛ يك‌ نوع‌ اين‌ است‌ كه‌ فرد متقاضي‌ برگة‌ عضويت‌ هشتاد دلاري‌ را از پايگاه‌ شركت‌ در اينترنت‌ يا غير آن‌ تهيه‌ مي‌كند كه‌ بر روي‌ آن‌ اسامي‌ هفت‌ نفر به‌ ترتيب‌ آمده‌ و نام‌ فردي‌ كه‌ انسان‌ برگه‌ را از او خريده‌ در رديف‌ هفتم‌ قرار دارد. پس‌ از خريد، متقاضي‌ بايد چهل‌ دلار به‌ حساب‌ شركت‌ و چهل‌ دلار به‌ حساب‌ نفر رديف‌ اول‌ بريزد. پس‌ از آن‌ سه‌ برگه‌ براي‌ او ارسال‌ مي‌شود كه‌ بر روي‌ هر كدام‌ اسامي‌ هفت‌ نفر از جمله‌ شخص‌ متقاضي‌ در رديف‌ هفتم‌ نوشته‌ شده‌ و متقاضي‌ بايد اين‌ سه‌ برگه‌ را به‌ سه‌ نفر بدهد تا آن‌ها مشابه‌ او پول‌ واريز كنند و اين‌ سلسله‌ ادامه‌ مي‌يابد. براي‌ رسيدن‌ متقاضي‌ اول‌ به‌ رديف‌ اول‌ بايد هفت‌ مرحله‌ بگذرد يعني‌ (2187، 729، 243، 81، 27، 9، 3) 2187 نفر در مرحلة‌ آخر و در كل‌ 3280 نفر جذب‌ شركت‌ شوند تا به‌ او مبلغ‌ (87480 = 40 * 2187) دلار و براي‌ شركت‌ مبلغ‌ (131200 = 40 * 3280) دلار واريز شود.
‌    ‌براي‌ برنده‌ شدن‌ افرادي‌ كه‌ در مرحله‌ هشتم‌ جذب‌ شركت‌ مي‌شوند (6561 نفر) بايد حدود 5/14 ميليون‌ نفر وارد شبكه‌ شوند (به‌ تعداد خانوارهاي‌ ايران). افرادي‌ كه‌ مي‌توانند وارد شبكه‌ شوند به‌ زودي‌ به‌ انتها مي‌رسد و افراد كمي‌ از اين‌ ميان، مبالغ‌ هنگفتي‌ به‌ جيب‌ مي‌زنند و تعداد زيادي‌ در حسرت‌ پولدار شدن‌ آني‌ باقي‌ مي‌مانند. در كشور ما به‌ جاي‌ تصاعد 3 از رقم‌ 7 استفاده‌ كردند؛ يعني‌ براي‌ برنده‌ شدن‌ متقاضي‌ اول‌ بايد تعداد 823543 نفر وارد شركت‌ شوند. اين‌ شركت‌ها با طرح‌ عناويني‌ مثل‌ قصد هبه‌ كردن‌ مبالغ‌ به‌ شركت، قصد كارهاي‌ خيريه‌ و غير آن‌ سعي‌ در جلب‌ مؤ‌منان‌ داشتند.
‌    ‌بدون‌ ترديد اين‌ امور نيز از مصاديق‌ بارز اكل‌ مال‌ به‌ باطل‌ و قمار است‌ و هوشياري‌ مجامع‌ علمي‌ و ديني‌ در پاسخ‌ صحيح‌ و همه‌جانبه‌ به‌ چنين‌ حيله‌هايي‌ مانع‌ سوء استفاده‌ خواهد شد.
‌    ‌اميد است‌ روحيه‌ انفاق‌ و ايثار مالي‌ همراه‌ با قصد تقرب‌ به‌ خداوند در جامعة‌ اسلامي‌ ما بارورتر گردد.


پي‌نوشت‌ها
 1. بقره‌ (2) آيات‌ 261 - 264.
 2. رعد (13) آية‌ 17.
 3. نهج‌البلاغه، صبحي‌ صالح، كلمات‌ قصار، شمارة‌ 95.
 4. امام‌ خميني، تحريرالوسيله، ج‌ 2، ص‌ 619 - 720؛ سيدابوالقاسم‌ خويي، منهاج‌الصالحين، ج‌ 1، ص‌ 432 و روحاني، المسائل‌المستحدثه، ص‌ 83.
 5. امام‌ خميني، همان‌ و رساله‌ نوين، ج‌ 2، ص‌ 215.
 6. امام‌خميني، همان‌ و سيدابوالقاسم‌ خوئي، همان.
 7. امام‌خميني، همان، ص‌ 617؛ سيدابوالقاسم‌ خويي، همان، ص‌ 414 و روحاني، همان، ص‌ 64.
 8. محمدحسن‌ نجفي، جواهرالكلام، ج‌ 25، ص‌ 7؛ امام‌خميني، همان، ص‌ 653 و حر‌عاملي، وسائل‌الشيعه، ج‌ 13، ص‌ 104.

 

منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی 2



نظرات 0