محور : معرفی مقاله
خسرو پيرائي (دانشيار اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيراز )
محمدرضا شهسوار ( كارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيراز)
چكيده
چنانچه منافع حاصل از اجراي سياست مالي دولت به نسبت براي افراد فقير بيشتر از افراد غيرفقير باشد، سياست مالي دولت را ميتوان سياست مالي به نفع فقير ناميد.
در اين پژوهش با استفاده از مفهوم رفاه اجتماعي، نشان داده ميشود كه به منظور حداكثر شدن رفاه اجتماع چه كالاها و خدماتي بايد مشمول يارانه و يا ماليات غيرمستقيم واقع شوند. بدين منظور از مفهوم كشش تابع رفاه اجتماعي اتكينسون نسبت به قيمت كالاها و خدمات استفاده شده و سپس شاخص اصلاح قيمت استخراج و سرانجام اين شاخص به منظور ارزيابي مالياتهاي غيرمستقيم و يارانهها مورد استفاده قرار ميگيرد.
نتايج پژوهش نشان ميدهد كه طي سالهاي (1383- 1379) در جوامع شهري و روستايي ايران افزايش قيمت اقلام خوراكي به افراد فقير بيشتر از افراد غيرفقير آسيب رسانده و پرداخت يارانه به گروه اقلام خوراكي (به جز گروه نوشابهها و دخانيات) در جوامع شهري و روستايي به نفع افراد فقير بوده است در حالي كه افزايش قيمت در گروههايي نظير بهداشت و درمان، حمل و نقل و ارتباطات و تحصيل و آموزش به افراد غيرفقير بيشتر از افراد فقير آسيب رسانده و افراد غيرفقير بيشتر از فقرا از يارانههاي پرداختي به اين بخشها منتفع شدهاند. بنابراين بازنگري در نحوه پرداخت يارانه و كاهش آن و اعمال ماليات بر بخشهاي ذكر شده به منظور كاهش نابرابري و بهبود و اصلاح رفاه ضروري به نظر ميرسد.
:: برای دسترسی به متن کامل مقاله می توانید به مجله نامه مفید سال 18 مراجعه فرمایید ::