محور : معرفی مقاله
داود بهبودي (استاديار اقتصاد دانشگاه تبريز )
حسين اصغرپور (استاديار اقتصاد دانشگاه تبريز )
سياب مميپور (دانشجوي دكتري علوم اقتصادي دانشگاه تبريز )
چکيده
نتايج اکثر مطالعات تجربي بيانگر رابطه معکوس وفور منابع طبيعي با رشد اقتصادي است، به طوري که کشورهاي صاحب منابع طبيعي غني داراي رشد اقتصادي پايينتري هستند. وفور منابع طبيعي از کانالها و مجاري مختلفي، رشد اقتصادي را تحت تأثير ميگذارد که سرمايه انساني يکي از مهمترين کانالهاي تأثيرگذاري وفور منابع طبيعي بر رشد اقتصادي به شمار ميرود. هدف اين مطالعه بررسي رابطه وفور منابع طبيعي با رشد اقتصادي و نقش سرمايه انساني در اين ارتباط است. در اين پژوهش با استفاده از ادبيات موضوعي مدل رشد بينکشوري، نقش سرمايه انساني در رابطه وفور منابع طبيعي با رشد اقتصادي در دو گروه كشورهاي صادركننده عمده نفت خام (گروه الف: اقتصادهاي نفتي) و ديگر كشورهاي صادرکننده نفت خام (گروه ب: اقتصادهاي غير نفتي) طي دوره (2004-1970) تجزيه و تحليل شده است. براي تخمين مدل از روش اقتصادسنجي داده هاي تابلويي استفاده شده است که در آن دوره زماني به صورت هفت دوره زماني پنج ساله در نظر گرفته شده است، با توجه به عدم انتشار دادههاي مورد نياز دوره پنج ساله اخير منتهي به سال 2009 به ناچار دوره زماني تحقيق به (2004-1970) محدود شده است.
نتايج تجربي تحقيق دلالت بر اين دارد که وفور منابع طبيعي تأثير منفي بر رشد اقتصادي هر دو گروه از کشورهاي مورد بررسي داشته است، در حالي که تأثير سرمايه انساني بر رشد اقتصادي كشورهاي گروه الف (اقتصادهاي نفتي) منفي و براي گروه ب (اقتصادهاي غير نفتي) مثبت بوده است. همچنين نتايج حاصل از تخمين مدل نشان ميدهد که در کشورهاي گروه الف، وفور منابع طبيعي از کانال سرمايه انساني نيز باعث کندي رشد اقتصادي ميشود، در حالي که در کشورهاي گروه ب، عکس اين حالت اتفاق ميافتد و وفور منابع طبيعي از کانال سرمايه انساني بخشي از اثرگذاري منفي وفور منابع طبيعي بر رشد اقتصادي را جبران و خنثي ميکند.
:: برای دسترسی به متن کامل مقاله می توانید به مجله نامه مفید سال 19 و 20 مراجعه فرمایید ::