محور : معرفی مقاله
محسن داروغه (کارشناس ارشد اقتصاد )
حسن طائي (استاديار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي )
علي اصغر بانوئي (دانشياراقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي )
چکيده
در مقايسه با مطالعات انجام گرفته در ايران، در اين مقاله تلاش شده تا نقش و اهميت درآمد مختلط در توان اشتغالزايي فعاليتهاي اقتصادي در سطح گروههاي شغلي بر اساس شبه ماتريس حسابداري اجتماعي سال 1380 محاسبه گردد. تا قبل از سال 1380، درآمد مختلط در تهيه حسابهاي ملي و جداول داده - ستانده در مازاد عملياتي به عنوان يک قلم پسماند در نظر گرفته ميشد، لذا اکثر تحقيقات مربوط به محاسبه اشتغالزايي در قالب الگوي شبه ماتريس حسابداري اجتماعي، با درونزا کردن جبران خدمات کارکنان حاصل شده است. در اين مقاله نشان داده ميشود که ناديده گرفتن نقش و اهميت درآمد مختلط به عنوان بخشي از درآمد نيروي کار، ميتواند نتايج مربوط به توان اشتغالزايي را در الگوي شبه ماتريس حسابداري اجتماعي، مورد ترديد قرار دهد.
با تجميع کل اقتصاد در پانزده بخش، نتايج نشان ميدهند که بخشهايي مثل آموزش، کشاورزي، ساختمان و عمده فروشي و خرده فروشي داراي اشتغالزايي بيشتري نسبت به ساير بخشها هستند. همچنين با درونزا کردن درآمد مختلط در کنار جبران خدمات، اشتغالزايي هفت بخش،کاهش و هشت بخش، افزايش مييابد.
:: برای دسترسی به متن کامل مقاله می توانید به مجله نامه مفید سال 19 و 20 مراجعه فرمایید ::