محور : معرفی مقاله
اسدالله فرزينوش (دانشيار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران )
سيد جمالالدين محسني زنوزي (استاديار دانشکده اقتصاد و مديريت دانشگاه اروميه)
چکيده
در اواخر دهه1990 و اوايل قرن بيستم با تغييرات زياد قيمت برخي از داراييها مانند قيمت مسکن و سهام در بيشتر کشورها، توجه زيادي به نقش قيمت داراييها در مکانيسم انتقال پولي (انتقال سياستها و شوکهاي پولي) معطوف شده است. با نگاهي به سالهاي بعد از انقلاب و به ويژه دوران بعد از جنگ در ايران ميتوان مشاهده کرد که قيمت بعضي از داراييها مانند قيمت مسکن، نرخ ارز، قيمت سهام و قيمت سکه طلا، تغييرات زيادي داشته است. در اين مقاله با استفاده از مدل SVAR 10 و 9 متغيره، نقش قيمت سهام، قيمت مسکن، قيمت سکه طلا و نرخ ارز در مکانيسم انتقال پولي ايران مورد بررسي قرار گرفته است.
نتايج بدست آمده از مدل SVAR انتخاب شده نشان ميدهد که شوک سياست پولي انبساطي از طريق شوک نقدينگي اثر معنيدار و پايداري بر قيمت سهام و قيمت مسکن و نرخ ارز دارد. اما تغييرات قيمت سکه طلا بيشتر از تغييرات ارزش دلار (قيمت جهاني طلا به دلار) تأثيرميپذيرد. قيمت سهام کمترين نقش را در توضيح نوسانات توليد به خود اختصاص ميدهد. قيمت ساير داراييها (قيمت مسکن، قيمت سکه طلا و نرخ ارز) حدود 20 درصد تغييرات توليد ناخالص داخلي را توضيح ميدهد. لذا قيمت اين داراييها، واسطه مهم انتقال شوکهاي پولي به نوسانات توليد ناخالص داخلي ميباشد و از لحاظ اهميت در انتقال سياستهاي پولي به توليد ناخالص داخلي، نرخ ارز داراي بيشترين نقش و قيمت مسکن، قيمت سکه طلا به ترتيب داراي نقش کمتري ميباشد. همچنين مشخص شد که سالهاي پولي منبع مهم تغييرات توليد ناخالص داخلي ميباشد. لذا با تثبيت اين متغيرها ميتوان نوسانات توليد ناخالص داخلي را نيز تا اندازه زيادي تثبيت کرد.
با افزودن قيمت داراييها به مدل، اثر سالهاي سياست پولي از طريق شوک نقدينگي بر نوسانات توليد به طور معنيداري تشديد نميشود. لذا اين امر هيچ تأييدي در جهت وجود کانال شتابدهنده مالي ديدگاه اعتبار در ايران ارائه نميدهد. همچنين بدون وجود قيمت داراييها در مدل، آثار شوک نقدينگي حقيقي بر ميزان تورم کمتر برآورد ميشود. بنابراين در سياستهاي کنترل تورم، براي برآورد صحيح تورم بايد قيمت داراييها نيز در مدل لحاظ شود.
:: برای دسترسی به متن کامل مقاله می توانید به مجله نامه مفید سال 19 و 20 مراجعه فرمایید ::