محور : اقتصاد اسلامی
اگر کار کردن به یک ویروس فراگیر اجتماعی در یک کشور تبدیل شود در آن صورت می توان امید بست که تولید و اقتصاد پویا هم به منصه ظهور برسد وگرنه تئوریها، قانون ها، بخش نامه ها و راه حل ها در حیطه کلمه و کاغذ میماند.
حسن فرامرزی- «لیس للانسان الاما سعی، برای انسان چیزی جز آنچه را که از راه تلاش و کوشش بدست آورده نیست». انسان در درجه اول سر سفره عنایات خدا نشسته، به تعبیر مولانا بی عنایات خدا هیچیم، هیچ اما در مرتبه پایین تر به ماحصل تلاش خود چنگ می زند. هستی براساس بیکارگی و تعلل و رخوت شکل نگرفته است، همه ابعاد جهان از سطوح ماکرو (کهکشانها) تا عناصر میکرو (مولکولها و سلولها) مبتنی بر جنبش و جوشها، تحرک و تحول است.
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» امکان ندارد شکافی حتی به اندازه یک تار مو در رسم جنب و جوشها هستی پدید آید و سندی بر بیکارگی باشد. مولوی در دفتر اول مثنوی معنوی اشارات شگرفی به پیوند خوردن جان آدمی با هستی آفرین در نفی بیکارگی دارد.
آنجا که می گوید:
دوست دارد یار این آشفتگی/ کوشش بیهوده به از خفتگی
آنکه او شاهست او بیکار نیست/ناله از وی طرفه کو بیمار نیست
بهر این فرمود رحمان ای پسر/کل یوم هو فی شان ای پسر
اندرین ره می تراش و می خراش/تا دم آخر دمی فارغ مباش
تا دم آخر دمی آخر بود / که عنایت با تو صاحب سر بود
هر چه می کوشند اگر مرد و زن است/ گوش و چشم شاه جان بر روزن است
انسان جزئی از این هستی است و فقط زمانی می تواند به یکرنگی با آن برسد که از قواعد آن عدول نکند اما مهمترین قاعده در این باره همان «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل است». هیچ پیامبری را نمی تواند سراغ گرفت که جز با جهاد نفس و تلاش مداوم جانش با آفریدگار عجین شده و به مقامی رسیده باشد که استعداد شنیدن پیغام سروش را یافته باشد که گفته اند «گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش»، پیغام سروش خاص محرمان است و محرم وقتی می توان شد که پرده های تعلل و خیالبافی را کنار زد و مجاهدت پیشه کرد، چه این مجاهدت کسب روزی حلال باشد، یا جهاد اکبر و رویارویی با لشکر ابلیس و نفس.
آموزه های اسلام با صوفی گری و بریدن از دنیا همخوانی ندارد
جای جای آموزه های وحیانی و مکتبی ما در اسلام مملو از ارزشها و بهادادن به تلاش و پرهیز از بیکارگی است. پیامبر مکرم اسلام در سیره و حیات پربارشان به شدت پیروان خود را از رهبانیت و بریدن از جامعه و روابط موجود در آن از جمله تلاشی برای معاش پرهیز می دادند، چرا که «من لا معاش له، لا معاد له» پیامبر (ص) در صحابه ای که عبادت و نیایش به آستان خداوندی را بهانه به کنجی نشستن و در نماز عزلت خزیدن قرار می دادند رویگردان بودند به خاطر همین است که آموزه های اصیل اسلام با صوفی گری و درویش مسلکی و بریدن و دست شستن از دنیا سازگاری ندارد.
اسلام معتقد است اگر راه صلاح و فلاح وجود دارد این راه از متن جامعه می گذرد. چرا پیامبر با همه عظمتی که داشت این قدر در برابر کار کردن خاضع بود و دست کارگر را می بوسید آیا جز این است که ایشان می خواستند اعتبار و ارزش تلاش را به پیروانشان گوشزد کنند؟
علی (ع) در وصیت خود به امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند برای دنیایت چنان بکوش که انگار همیشه زندگی می کنی و برای آخرتت چنان کار کن که انگار همین فردا می میری.
این همان تعادل شگرفی است که مسلمان حقیقی باید به آن برسد؛ تلاش همه برای آباد کردن دنیا در نهایت خود اما همزمان آماده کوچ بودن، شاید آنچه باعث می شود برخی تصور کنند که این وصیت امام علی (ع) در بطن خود دچار تناقض است و همزمان نمی توان این دو دستور را قابل جمع دانست تصورات آنها از کار برای دنیا و آخرت است.
معلوم است وقتی کار برای دنیا مترادف با منفعت گرایی و منفعت طلبی به هر قیمت باشد معلوم است که نمی توان آن را در کنار آماده شدن برای سفر آخرت نشاند اما وقتی به چاه هایی که امیرالمومنین (ع) به دست خویش حفر می کند و نخلستان هایی که آباد می کنند بدون آنکه خود بهره چندانی از این چاه ها و نخلستان ها ببرند نگاه می کنیم متوجه می شویم که چگونه می توان به گونه ای برای دنیا کوشید که انگار تا ابد در همین دنیا خواهی بود و همزمان چنان سبکبار بود که اگر همان زمان جرس فریاد برآورد که بربندید محملها کوچکترین نشانه آزرده خاطری در صورت و سیمایت ظاهر نشود.
درسی که ژاپنی ها از تلاش مورچگان می گیرند
چند سال پیش مصاحبه ای با یک جامعه شناس درباره ریشه های کارگریزی و تعلل هایی که در این باره صورت گرفته انجام دادم. در اثنای این گفتگو، وی به یک نکته کلیدی و مهمی اشاره کرد که نشان از بد فهمیده شدن بخشی از میراث فرهنگی و ادبی ما است.
آن جامعه شناس می گفت چند سال پیش برای انجام کاری به اداره ای رفته بود در همان دقایق نخست حضورش در آن اداره شاهد رخوت و سکون و تنبلی کارمندان بوده است نکته جالب این جا بوده که یکی از کارکنان این مصرع را که «سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش» را به خط نستعلیق نوشته بود و به صورت یک تابلو درآورده و بالای سرش زده بود یعنی که این مانیفست و مرام نامه من در زندگی است به ارباب رجوع بیچاره هم می فهماند که اگر می خواهد کارش را. بیفتد تا اطلاع ثانوی باید صبوری پیشه کند و کارمند را با نگاه کردن های مداوم به ساعت و اینها آنها شدن هایش آزار ندهد چرا که سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش.
آن جامعه شناس که روزگاری در ژاپن حضور داشته از تجربه مشابه خود در این کشور سخن می گفت و اشاره می کرد که در این کشور مضامین، عبارت ها و تصاویری بالای سر کارکنان و کارمندان ادارات نصب می کنند که ناخود آگاه یادآور پویایی، تحرک و سرزندگی است، مثال می زد که در اداره ای در ژاپن بالای سر کارمندی تصویری از تلاش مورچگان برای حمل برگی که بسیار بزرگتر از جثه آنها بوده، نصب شده بود.
وی به درستی اشاره می کرد که این تصویر ناخودآگاه به کارکنان یا حتی مراجعان آن اداره القا می کرد که اگر یک مورچه با آن جثه ظریف و نحفش این جسارت و اراده را دارد که به جنگ با دشواری ها پیش برود چرا ما که از بسیاری جهات از جمله قوه درک و شعور بسار بالاتر از یک مورچه ایم نتوانیم با کار مداوم و پشتکار و خلاقیت بر موانع غلبه کنیم.
نکته کلیدی و مهم دیگری که این جامعه شناس به نقل از «مک لند» بر آن انگشت می گذاشت «تبدیل کار کردن به یک ویروس اجتماعی» بود به این معنا که اگر کار کردن به یک ویروس فراگیر اجتماعی در یک کشور تبدیل شود در آن صورت می توان امید بست که تولید و اقتصاد پویا هم به منصه ظهور برسد وگرنه تئوری ها، قانون ها، بخش نامه ها و راه حل ها در حیطه کلمه و کاغذ خواهند ماند.
تجربه کشورهایی مثل ژاپن و آلمان هم در این باره بسیار درس آموز است فراموش نکنیم که این دو کشور چگونه با تبدیل کار به یک ویروس اجتماعی توانستند از خاکسترهای جنگ جهانی دوم و آن حس تحقیرشدگی برخیزند و در طول سه، چهار دهه به دو غول بزرگ اقتصادی و صنعتی جهان تبدیل شوند، در حالی که هنوز حتی بسیاری از تحصیلکردگان ما تفکری به شدت انفعالی درباره کار کردن دارند هنوز بسیاری بر این باور هستند که آنها باید زیر باد کولر خانه هایشان بنشینند و دولت دعوتنامه اشتغال به کار برایشان بفرستد بسیاری هنوز دولت را مسئول ایجاد اشتغال می دانند و دنبال یک میز برای یک کار روتین اداری در یک دستگاه دولتی می گردند آیا واقعاً با این تفکرات رسوب کرده می توان به آن جهاد اقتصادی مدنظر رهبر معظم انقلاب دست یافت؟
منبع : خبرگزاری شبستان