تاريخ : چهارشنبه 31 فروردین 1390  | 11:22 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد ایران

بانک‌ها همه میادین، تقاطع‌ها و چهارراه‌ها را تسخیر کرده‌اند و اگر تابلویی جز تابلوی یک بانک را در یک تقاطع ببینی باید در صحت و سلامت بینایی‌ات شک کنی...


ماراتن نفس‌گیر مدیران بانکی کشور اعم از بانک‌های دولتی و خصوصی در افزایش تعداد شعبه‌های بانکی در حالی همچنان ادامه دارد که در یک وضعیت تناقض‌آمیز هر روز تبلیغات پرآب و تاب بانک‌ها در ارایه خدمات متنوع الکترونیکی که در آن مشتری دیگر نیاز دارد به شعبه بانک مراجعه کند از رسانه‌های کشور پخش و منتشر می‌شود.
 
احتمالا اگر فیلم‌سازی که در ژانر کمدی فیلم می‌سازد وضعیت امروزی شعبه‌های بانک‌‌ها در کشور را به درستی ببیند از این سوژه به راحتی عبور نخواهد کرد.گاه در یک تقاطع به فاصله چند صد متری دو شعبه از یک بانک واحد فعالیت می‌کنند، بانک‌ها همه میادین و تقاطع‌ها و چهارراه‌ها را تسخیر کرده‌اند و اگر تابلویی جز تابلوی یک بانک را در یک تقاطع ببینی باید در صحت و سلامت بینایی‌ات شک کنی.
 
چرا امروز آن هم در عصری که مکان فیزیکی به نفع فناوری کنار می‌رود به وضعیت اکنون رسیده‌ایم، مدیران بانک‌ها فعلا آن‌قدر سرشان به تأسیس شعبه‌های جدید مشغول است که کوچک‌ترین اعتنایی به این سؤالات نکنند.
 
حوض کوچکی با هزاران دست و پا
روزی نیست که صبح از خواب بیدار شویم و چشم‌مان در بزرگراه یا خیابان و تقاطع به تبلیغات یک بانک و مؤسسه مالی- اعتباری تازه تأسیس و پذیره‌نویسی آن نیفتد. بانک‌ها و مؤسساتی که تلاش می‌کنند در یک بازه زمانی بسیار محدود تعداد شعب خود را حداقل به یک رقم سه رقمی برسانند.
 
به راستی بازار پول و سرمایه در کشور چقدر استعداد پذیرش این همه شعبه را دارد؟ اصلا مگر جز این است که زمانی یک بانک به این نتیجه می‌رسد که می‌تواند شعبه جدید تأسیس کند و هزینه‌های آن از جمله هزینه سنگین خرید زمین و ملک و تجهیز و حقوق کارمندان همه را متحمل شود که این تصمیم و سرمایه گذاری به نفع بانک به عنوان یک بنگاه اقتصادی باشد؟ از طرف دیگر توجه کنید که بازار پول و سرمایه و منابعی که از این طریق بانک می تواند جذف کند محدودیت های خود را دارد.
 
فرض کنید حوض کوچکی با یک ابعاد مشخص در جایی وجود دارد، اگر در آن واحد هزاران نفر بخواهند به داخل این حوض بپرند و بخواهند در آن آب تنی کنند چه وضعیت اسفبار و مضحکی پیش خواهد آمد؟ آیا این مثال قابل تعمیم به فضای بازار جذب منابع و سرمایه ها و نقدینگی نیست؟ این بازار قطعاً محدودیتهای خاص خود را دارد و نمی توان پذیرفت که این همه بانک با هزاران شعبه بخواهند در آن واحد در چنین فضایی غوطه ور باشند.
 
امروز متاسفانه بانکها چشم خود را بر واقعیت ها بسته اند و در یک رقابت نانوشته، بخش قابل توجهی از سرمایه هایشان را صرف خرید و تجهیز شعب جدید می کنند. گاهی دیده می شود که متاسفانه به فاصله کمتر از 200 متر دو شعبه از یک بانک در حال فعالیت هستند، در حالی که آن منطقه از حیث مراجعه کننده نیازی به آن همه شعبه ندارد.
 
از طرف دیگر شنیده های موثق حکایت از آن دارد که امروز بانکها به تدریج با معضل شعبه های خلوت و زیان دهی آن روبرو شده اند که ناشی از توجه نکردن به کشش بازار و تعداد مراجعه کنندگان است اما با این همه متاسفانه صرفاً به خاطر اینکه در رقابت با سایر بانکها عقب نمانند اقدام به تاسیس شعب جدید می کنند.
 
بانک ها در یک بام و دو هوای گفتار و رفتار
واقعیت آن است که سیاست یک بام و هوا در هیچ حوزه ای از حوزه های خرد و کلان اجتماعی، فرهنگ و اقتصادی جواب نمی دهد، آن هم در برابر مردمی که بسیار سریع متوجه فضای یک بام و دو هوایی می شوند.
 
قطعاً این وضعیت درباره فضای بانکی کشور نیز صدق می کند مردم بسیار سریع تر از آنچه تصور می شود متوجه تناقض های موجود در رفتار و گفتار مسئولان بانک و حجم عظیمی از تبلیغاتی که فضای رسانه ای کشور را اشغال کرده است.
 
امروز قطعاً این ابهام و پرسش برای مردم پیش آمده است که اگر هر روز از رادیو و تلویزیون و مطبوعات و تبلیغات محیطی، خدمات نوین الکترونیکی بانکها را می شنوند و می بینند که در آن نوید یک تحول بزرگ در بانکداری داده می شود که حل آن مشتری بانک دیگر نیازی به مراجعه به شعبه ندارد با این حال چرا کنتور شعب جدید بانکها هر روز به روی شماره ای جدید می ایستد. از سوی دیگر در حالی مردم هر روز در بمباران خدمات متنوع بانکداری الکترونیکی از رسانه ها قرار می گیرند که در عمل چیز دیگری مشاهده می کنند.
 
برای بسیاری از ما اغلب پیش آمده است که در پاسکاری عابربانکها گرفتار آمده ایم آن هم در لحظاتی که نیاز داشته ایم به پول نقدی دسترسی داشته باشیم یا وجهی را به یک حساب واریز یا مبلغ قبضی را پرداخت کنیم، اغلب پیش آمده است که با عبارت با عرض پوشی از قطع شبکه از دستگاه دیگری استفاده کنید یا این دستگاه فعلاً قادر به ارایه خدمات نمی باشد این وضعیت به ویژه زمانی روی می دهد که مردم بیشترین نیاز را به این خدمات حس می کنند.
 
معلوم است که دستگاه های ATM یا همان عابر بانک، ابتدایی ترین جزء الفبای خدمات الکترونیکی بانکها محسوب می شوند، وقتی پای بانکها دراین خدمات ساده لنگ می زند چطور مردم باید تبلیغات آنها را باور کنند و آن را در کنار افزایش تعداد شعب یک جا نظاره گر باشند.

 

خبرگزاری شبستان



نظرات 0