محور : معرفی کتاب
توسعۀ اقتصادی بر پایِۀ قرآن و حدیث / محمد محمدي ريشهري - با همکاری سید رضا حسینی – ترجمۀ: سید ابولقاسم حسینی ( ژرفا)، قم: دار الحديث، چاپ اوّل ، 1386 ، 2 ج ، 1156 ص ، وزيرى .
توسعه اقتصادى ، يكى از مهمترين دلمشغولىها و نگرانىهاى روزگار كنونى ، بويژه در جهان اسلام است . اين موضوع از نظر اسلام از اهميّت فراوانى برخوردار است .اهمّيت «توسعه اقتصادى» و نقش بارز آن در بنا نهادن جامعهاى آرمانى ، در شمارِ مسلّمات قرآن و سنّت است . جستجو در متون اسلامى در اين زمينه ، نشان مىدهد كه اسلام در پرداختن به مباحث مربوط به توسعه اقتصادى ، از همه مكاتب ، پيشى گرفته است .
نويسنده در اين مجموعه ، بر آن است تا با ارائه مجموعه ديدگاههاى اسلام درباره توسعه و بويژه تبيين توسعه اقتصادى از ديدگاه اسلام ، جهانشمولى اسلام را نشان دهد و از برترى آن بر
مكاتب ديگر در عرصه توسعه ـ كه بر پايه مادّى استوارند ـ حكايت كند . وى در صدد است با اين تلاش ، پايههاى نظام اقتصادى تازهاى را استوار سازد كه بحرانهاى اقتصادى معاصر را چاره كند و بدين سان ، تفكر توسعه اسلامى ، راهى نو براى گسترش و شكوفايى اسلام بگشايد . اين كتاب كه بخشى از موسوعة ميزان الحكمة به شمار مىرود ، گامى است فراسوى اين هدف كه به بيان مبانى تفكر توسعه اقتصادى با اسلوبى نو و بر پايه متون كتاب و سنّت مىپردازد .
روش تحقيق مؤلّف ، بدين صورت است كه روايات مختلف مربوط به هر موضوعى را با حذف مكررات آن ، از جامعترين ، استوارترين و كهنترين مصادر روايى شيعه و اهل سنّت همراه با آوردن نشانى منابع و بدون اشاره به سلسله سند ، گردآورى كند .
مجموعه مطالب در كتاب حاضر كه در پنج بخش و فصول متعددى سامان يافته است ، به مباحثِ : پيشرفت اقتصادى (شامل مباحثى درباره اهميّت و بركتهاى پيشرفت اقتصادى ، واپسماندگى اقتصادى و زيانهاى آن ، توسعه نويد داده شده در اسلام ، و ستايش فقر و مفهوم آن) ، پايههاى توسعه (شامل : دانش ، برنامهريزى ، كار ، بازار ، مصرف و دولت) ، اصول توسعه (شامل : اصول اعتقادى ، حقوقى ، اخلاقى ، عبادى ، اجتماعى ، بهداشتى و . . .) ، (موانع توسعه شامل : موانع اخلاقى ، اجتماعى و عملى) و آفات توسعه اقتصادى (شامل : فخرفروشى با ثروت ، نازپروردگى ، عوامل آفتآور و موانع آن) پرداخته است .
در پايان برخى فصول و بابها ، توضيحات و جمعبندىهايى آورده شده كه چشمانداز كلّى روايات كتاب و باب و گاه حلّ پارهاى دشوارىهاى موجود در احاديث را نشان مىدهد . همچنين تلاش شده حتىالمقدور از طريق تأييد مضمون احاديث باب به وسيله قرائن عقلى و نقلى ، تحصيل نوعى وثوق به صدور مجموعه آنها امكانپذير باشد .