محور : توشه تبلیغ ( وقف و جهاد اقتصادی)
گرد آورنده : نویسنده وبلاگ
1. در مهر جرد زادگاه حاج شيخ عبد الكريم زمينى وقف جمع آوري سنگهاى كوچهها شده بود.
2. در نائين وقفى داريم براى روضه خوان ها كه قصد منبر دارند، ولي كسى آنان را دعوت نمىكند.
3. در تفت حسينيهاى وقف درماندگان خارج از شهر شده است.
4. در لبنان وقفى است كه درآمد آن صرف افرادي مي شود كه بر بالين بيماران در بيمارستان روند و به يكديگر بگويند فلانى امروز بهتر شده وضع او رو به بهبودى مىرود، به طورى كه مريض با اين تلقين دلگرم شود كه خوب شدنى است.[فرهنگ وقف، ص44].
5. در قاهره موقوفهاى است كه درآمد آن صرف گروه نمايشى كه رفع كدورت از بيماران نمايند؛ شده و حتى سرودى را بالاى مناره مسجد بيمارستان سلطان قلاوون در قاهره بخواند تا بيمارانى كه خوابشان نمىبرد لذت برند.[فرهنگ وقف، ص44].
6. صلاح الدين ايوبى مراكزى را براى امداد به زنان شيرده وقف كرده بود كه از طريق دو لوله، يكى شير و يكى شربت زنان شيرده كه كمبود شير دارند را تغذيه وتقويت مي نمودند.[فرهنگ وقف، ص44].
7. ابن بطوته مىگويد: در دمشق موقوفاتى براى جهازيه دختران فقير، موقوفاتى براى فرستادن افرادى به حج و يا آزاد كردن اسيران و ابن السبيل و (دراه مانده ها) راه سازى و سنگ چين كردن كف كوچههاى دمشق وقف شده است.
8. اين گونه وقف به منظور امداد و كمك به اطفال و خدمت كارانى است كه در راه محموله خود را بشكنند و يا گم نمايند، در اين صورت براى اين كه مواجه با خشم و مورد مواخذه و سياست پدر و مخدوم خويش قرار نگيرند، با مراجعه به متولى وقف، مثل يا عوض آنرا مىگيرند.
ابن بطوطة در سفرنامه خود حكايت مي كند:
روزى در يكى از كوچههاى دمشق مىگذشتم. غلام بچهاى را ديدم كه از دستش يك كاسه چينى كه در دمشق (صحن) ناميده مىشود افتاد و شكست. مردم گرد او جمع شدند. يكى از آن ميان گفت: غم نخور شكستههاى كاسه را جمع كن ببريم پيش رئيس اوقاف ظروف. غلام خردهها را جمع كرد و آن مرد همراه او پيش رئيس اوقاف مزبور رفت و پول ظرف را گرفت و به او داد. اين يكى از كارهاى خيلى خوب دمشقيان است و اگر چنين وقفى نبود طفل در معرض ضرب و شتم ارباب خود قرار مىگرفت و خاطرش رنجور مىگشت. خداوند بانيان بلند همّت اينگونه خيرات را جزاى خير كرامت فرمايد.[سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه دكتر محمد على موحّد، جلد اول، ص142].
9. وقف براى مخارج ستمديدگان از ماموران دولت.
10. باغ بادام و پسته در اصطهبانات براى كودكانى كه به مسجد مي روند.
11. در كرمانشاه موقوفه براى لباس عروس و داماد قرار داده اند.
12. در مشهد موقوفه براى كفش هايى كه از زائران گم مىشود قرار داده اند.
13. در مشهد مقدس موقوفاتى بوده كه وقف بر سگ ها شده است. به اين ترتيب كه كاروانهايى از زائرين حرم مطهر امام رضا(ع)كه با شتر يا اسب به مشهد مقدس مشرف مىشدهاند براى اينكه به احترام آستانه مباركه، سگ هاى كاروان خود را به حريم حرم نبرند در فاصله چند كيلومترى حرم، سگ ها را نگه مىداشتهاند و موقوفاتى بوده كه از درآمد آنها گوشت و غذا براى سگ ها تهيه كرده و براى آنها مىبردهاند.
14. سالها پيش يكى از عمو زادههاى من براى خريد كالا از بروجرد به يزد مىرفت و با بعضى بازرگانان آن شهر مراوده داشت. داستانى از خير ا نديشى و بزرگ منشى يكى از متمكنان آنجا برايم گفت كه حد اعلاى بلند نظري و مردم دولتى را مىرساند. آن انسان بلند همت درآن ساليان كه مردم براى تامين آب آشاميدنى در مضيقه بودهاند، آب انبارى ساخته و داير مىكند، صبح گاهى از خانه بيرون مىآيد و مىبيند بر در آب انبار جنجال برپا است، سبب مىپرسد مىگويند زنى يهودى براى برداشتن آب به اين آب انبار آمده و مردم معترض او هستند. وى به ميان جمع مي آيد ومي گويد: اين آب انبار را من ساخته ام وهنوز صيغه آن را نخوانده ام، بدانيداز امروز آب برداشتن از اين آب انبار مخصوص يهوديان است؛ براي مسلمانان آب انبار بزرگتر و بهتر مي سازم وهمين كار را هم انجام داد.
منبع : توشه تبلیغ حجه الاسلام و المسلمین قرائتی