محور : اقتصاد
حدود 10سال پیش بود که مقام معظم رهبری، در نامهای به قوای سه گانه از آنان میخواهد که به مبارزهی جدی با مقولهی فساد اقتصادی بپردازند. ایشان در نامهی تاریخی خود به قوای سه گانه مطالبی را تأکید میکنند که پس از گذشت یک دهه یادآوری آن خالی از لطف نیست.
با وجود آنکه 10 سال، از صدور فرمان راهبردی مقام معظم رهبری در خصوص برخورد قاطعانه و بیرحمانه با مفاسد اقتصادی و مالی گذشته، این فرمان که با الهام از سیرهی نبوی و آموزههای عدالت خواهانه حکومت حضرت علی (ع) تدوین شده همیشه تازگی دارد. اما سؤال اینجاست، آیا مبارزه با فساد اقتصادی، نگاه مدارا کننده و تشریفاتی را برمیتابد؟ نتایج عینی مبارزه با فساد اقتصادی در طول این مدت، متناسب با تولید فساد در ایران بوده است؟ در این میان فساد اقتصادی، خود به مثابهی تروریسم اقتصادی عمل میکند.
1- «فساد» به طور اعم و «فساد اقتصادی» به طور اخص در همهی کشورها وجود داشته، اما شدت و ضعف آن از یکسو و نوع مواجهه با آن از سوی دیگر در کنار تعامل نظامهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که درجه کارآمدی حکومتها را در این خصوص نشان میدهد. از منظر ادبیات اقتصاد توسعه، شفافیت اقتصادی و درجهی فساد اقتصادی یک کشور رابطهی معکوس با یکدیگر داشته، به نحوی که هرچه درجهی کارآمدی کشور بالا بوده، آنگاه شفافیت به طور عام و شفافیت اقتصادی به طور خاص بالاتر رفته، لذا فساد و به تبع آن فساد اقتصادی کاهش یافته است. از سوی دیگر امنیت اقتصادی و اعتماد و سرمایهی اجتماعی با رویکرد اقتصادی در این جوامع افزایش خواهد یافت.
2- ساختار فساد اقتصادی، ساختاری مافیاگونه، عنکبوتی و شبکهای میباشد، به نحوی که یک مفسد اقتصادی، الزاماً با رویکرد مافیایی و سازمان یافته عمل نموده و عناصر شبکهای خود را در حوزههای مختلف اجرایی، قضایی و قانونگذاری آلوده میکند؛ لذا درجهی تخریب فساد به صورت تصاعدی و سرطانی افزایش یافته و کارآمدی سیاستهای اقتصادی- اجتماعی و قضایی را به حداقل کاهش خواهد داد. از این منظر فساد اقتصادی به منزلهی تروریسم اقتصادی عمل کرده که در تقسیمبندی و طیفبندی انواع منازعات در حیطهی جنگ نیمهسخت قرار گرفته و حد واسط جنگ نرم و سخت عمل نموده، به نحوی که از یکسو اندیشه و قلب افراد را آلوده کرد و از سوی دیگر در حد نابودی یک نظام نیز میتواند ایفای نقش کند.
3- فساد اقتصادی از یکسو ابزار و از سوی دیگر محصول و هدف توسعه نیافتگی بوده و به عبارتی میتواند به عنوان محور توسعه نیافتگی جوامع ایفای نقش کند. فساد اقتصادی با ساختار شبکهای و سرطانی خود، امنیت اقتصادی، اشتغال، رشد اقتصادی، تورم، توزیع درآمد، خط فقر، فاصلهی طبقاتی و تمام شاخصهای توسعهیافتگی را مخدوش کرده به تعمیق و گسترش درجه کارآمدی توسعه میانجامد. از سوی دیگر کشورهایی که از منظر شاخصهای توسعه، توسعه نیافته تلقی میشوند، خود به خود و به صورت درونزا و جوششی، تولید کنندهی فساد اقتصادی بوده؛ این مسأله، تولید و اشاعه فساد به سایر حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را نتیجه خواهد داد. از نگاه ادبیات، حکمرانی خوب، پیوند نامبارک اقتصاد ناسالم- سیاست ناسالم منجر به ایجاد حکومتهای دیکتاتوری شده و مثلث زر- زور- تزویر را با کارکرد فقر- فساد- تبعیض بازتولید خواهند کرد.
برای اجرای فرمان رهبری پس از 10 سال چه باید کرد؟
1-درک و فهم مجدد فرمان هشت مادهای رهبری
به نظر میرسد، پس از گذشت 10 سال از صدور فرمان حکیمانه رهبری، که خطاب اصلی آن به رؤسای قوای سه گانه میباشد؛ این فرمان در حد راهبرد بودن آن، به صورت عملی مورد توجه قرار نگرفته و به نظر میرسد که عمدتاً رویکردهای تکنیکی به آن شده است. لذا فرمان رهبری باید مورد بازشناسی مجدد قرار گرفته، نقشهی راه اجرایی آن از سوی رؤسای قوای سهگانه طراحی شده و گلوگاهها و نقاط کانونی تولید کنندهی فساد اقتصادی- مالی مورد توجه قرار گیرند. به نظر میرسد در طول این سالها، عمدتا نگاه به مجهولات و نتایج فاسد شده تا نگاه به علتهای ایجابی فساد. در حالی که مقام معظم رهبری تصریح دارند که برخورد قاطع با «ام الفسادها» و «علت العللها» صورت پذیرد.
2- فرآیند شناسی تولید فساد در ایران
طرح کلی مبارزه با فساد، مستلزم شناخت فرآیندهای نرمافزاری و سختافزاری تولید فساد میباشد. بدون آسیبشناسی و واکاوی فرآیندهای ایجاد کنندهی فساد، قطعاً مبارزه با فساد اقتصادی در حد شعار و تشریفات باقی خواهد ماند. این فرآیندها دامنهای از طراحی و تدوین قوانین تا اجرای آنرا در برگرفته به نحوی که مؤلفهی نظارت نیز بر همهی این فرآیند و به صورت یکپارچه باید وجود داشته باشد. رئوس سهگانهی مثلث تولید قوانین، اجرا و نظارت در یک تعامل هم افزا و سیستمی قرار داشته به نحوی که تولید فساد در یک حوزه، سایر حوزهها را نیز آلوده خواهد کرد. از سوی دیگر حتی قانون خوب با اجرای بد میتواند، تولید کنندهی فساد اقتصادی باشد و یا حتی با وجود قانون و اجرای خوب، نظارت ناکارآمد و به تدریج موجب ایجاد اثرات منفی و بازخورد ناکارآمدی به دو حوزه قبلی خواهد شد.
3- برخورد سریع، دقیق و قاطع با مفاسد اقتصادی
حوزهی قضایی در همهی جوامع، ضامن بقاء امنیت اقتصادی است. برخورد سریع متناسب با مقتضیات زمانی و با توجه به شرایط خاص گذار اقتصادی ایران، ایجاب میکند که حوزه قضایی در تعامل با دستگاههای متولی امر نظارت در ایران، از جمله دیوان محاسبات کشور، سازمان بازرسی کل کشور، وزارت اطلاعات، کمیسیون اصل 90، سازمان حسابرسی کشور و ... به صورت همافزا و جهادی عمل نموده تا فرآیندهای مافیایی تولید کنندهی فساد اقتصادی کاهش یافته و با نظارت مستمر و دامنهدار حذف شوند.*
(*) دکتر مهدی حنطه،عضو هیأت علمی دانشگاه و تحلیلگر ارشد اقتصادی
گروه اقتصادی برهان