تاريخ : جمعه 16 اردیبهشت 1390  | 4:49 PM | نویسنده : قاسمعلی

اقتصاد یکی از مهمترین مسائل زندگی بشر است که هر کسی خواه و ناخواه با آن روبروست از این رو اسلام به عنوان کامل ترین دین و برنامه همیشگی مردم در باره اقتصاد دیدگاهی خاص دارد .

با توجه به این که مقام معظم رهبری سال جدید را سال "جهاد اقتصادی" نامگذاری کردند ضرورت توجه به این امر برای جامعه ما نیز اهمیتی دوچندان پیدا کرده است.

در این مقاله سعی می شود در ابتدا تفاوت نظام اقتصادی اسلامی با نظام اقتصادی غربی بیان شود سپس راهکار و راه حل های اسلام به طور خلاصه بیان می شود و در پایان جایگاه اقتصاد اسلامی در ایران مورد بررسی و واکاوی قرار می گیرد.

 

>>>

اقتصاد یکی از مهمترین مسائل زندگی بشر است که هر کسی خواه و ناخواه با آن روبروست از این رو اسلام به عنوان کامل ترین دین و برنامه همیشگی مردم در باره اقتصاد دیدگاهی خاص دارد .

با توجه به این که مقام معظم رهبری سال جدید را سال "جهاد اقتصادی" نامگذاری کردند ضرورت توجه به این امر برای جامعه ما نیز اهمیتی دوچندان پیدا کرده است.

در این مقاله سعی می شود در ابتدا تفاوت نظام اقتصادی اسلامی با نظام اقتصادی غربی بیان شود سپس راهکار و راه حل های اسلام به طور خلاصه بیان می شود و در پایان جایگاه اقتصاد اسلامی در ایران مورد بررسی و واکاوی قرار می گیرد.
مجموعه قواعد کلّی ارائه شده در اسلام در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حلّ مشکلات اقتصادی که در راستای تامین عدالت اجتماعی باشد را نظام اقتصاد اسلامی می گویند.
تفاوت ها
* اقتصاد اسلامی بر خلاف اقتصاد غربی، بر قناعت و پرهیز از مصرف‌گرایی تأکید دارد. در حالی که اقتصاد غربی نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود می‌داند؛ اسلام هم نیازهای انسان و هم منابع و امکانات را نامحدود می داند.
«وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا» ( سوره ابراهیم، آیه ۳۴)
و اگر بخواهید نعمت‌های خداوند را در شمار بیاورید نمی‌توانید نعمت‌های خداوند را به حد و حصری محدود کنید

* بر اساس نظرات اجماعي در اقتصاد اسلامي دو تفاوت ماهوي ميان اقتصاد اسلامي و اقتصاد آزاد و نظامهاي اقتصادي مبتني بر اين معارف وجود دارد. ۱- تفاوت در کسب درآمد حلال ۲- نظارت درونزا
از جهت اول اقتصاد اسلامي از ميان گزينه هاي ممکن فقط به موارد حلال آن توجه دارد. از جهت دوم اقتصاد اسلامي فراتر از قوانين مدني جامعه و قبل از آنها به ايمان و اعتقاد و ارزيابي دروني مسلمان و مؤمن توجه دارد. يک انسان مسلمان قبل از همه بايد عالم را محضر خدا بداند و بر اين مبنا فقط درآمدي برايش حلال خواهد بود و مجاز به تصرف خواهد بود که قابليت انتساب به او را داشته و حق باشد.موارد باطل اصولا پوچ و بي مبنا مي باشند. بنابر اين حتي در نظام اسلامي امروز چنانچه مالي حقا به کسي انتساب نداشته باشد صرف داشتن مجوز قانوني دليل بر حق بودن آن نيست و اصل بر بطلان آن است. براي مثال تعلق بودجه دولتي به يک فرد يا نهاد يا سازمان زماني حلال آست که کار و ارزش افزوده حقيقي لازم به وجود آمده باشد.

* شهید سید محمد باقر صدر، سه اصل اساسی را برای نظام اقتصادی اسلام بر می‌شمرد: مالکیت دوگانه، آزادی اقتصادی محدود و عدالت اجتماعی.

شهید صدر معتقد است که اختلاف اساسی میان اسلام و نظام سرمایه‌داری و سوسیالیسم، در ماهیت مالکیت مورد پذیرش هر یک ازاین نظام ها نهفته است، زیرا جامعه و نظام سرمایه‌داری به شکل خاص فردی از مالکیت باور دارد و مالکیت عمومی را جز در موارد ضرورت اجتماعی به رسمیت نمی‌شناسد و جامعه‌ی سوسیالیستی درست به عکس این است؛ اما جامعه اسلامی با هر دو نظام تفاوت دارد، زیرا اشکال مختلف مالکیت را در آن واحد به رسمیت می‌شناسد و به جای اصل تک شکلی مالکیت که سرمایه‌داری و سوسیالیسم پذیرفته‌اند، اصل مالکیت دو گانه یا مالکیت دارای اشکال متنوع را پذیرفته است. اشکال مختلف مالکیت بر سه گونه است: مالکیت خصوصی، عمومی و دولتی.

در باب آزادی محدود اقتصادی، شهید محمد باقر صدر معتقد است که دو قید، مانع مطلقیت مالکیت خصوصی در اسلام می‌شود. قید نخست شخصی و درونی است و بر گرفته از ارزش‌های اخلاقی مشارکت در ثروت، آنگونه که اسلام آموخته است. این ارزش‌ها که از حیطه‌ی حکم و جبر حکومت خارج‌اند، قابل سنجش نیستند و صرفاً ابزاری هستند که دین به فرد بخشیده است؛ اما قید دوم که قیدی عینی و واقعی است و در قانون به دقت مشخص شده است،
در دو سطح کاربرد دارد: در سطح اعلا (منابع کلی شریعت اسلام، مجموعه‌ای از فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی، مانند ربا و احتکار و مانند آن باز داشته است) و در سطح دیگر (اصل اشراف ولی أمر را بر فعالیت‌های عمومی و اصل دخالت دولت رابرای حفظ منافع عمومی و آزادی‌های عمومی مقرر داشته است).

 

درباب عدالت اجتماعی، شهید صدر به خطر کلی گویی‌ها و تعمیم‌های بی‌فائده در باب رابطه‌ی اسلام با عدالت اجتماعی توجه می‌دهد و به اجمال متذکر می‌شود که مفهوم عدالت اجتماعی به دو اصل فرعی "تکافل عمومی" و "توازن اجتماعی" منقسم می‌شود.

* اعتقاد شهید صدر این است که اقتصاد اسلامی، بر عکس اقتصاد مارکسیستی که مدعی علمیت است، علم نیست. (اقتصاد اسلامی از این حیث شبیه مکتب اقتصادی سرمایه‌داری است که کارش تغییر واقعیت است و نه تفسیر آن، زیرا وظیفه مکتب اقتصادی اسلام کشف سیمای کامل حیات اقتصادی بر اساس شریعت اسلام و مطالعه‌ی افکار و مفاهیمی است که از پس این سیما پرتو افشانی می‌کنند). شهید صدر معقتد است که اقتصاد اسلامی ادعای علمی بودن ندارد، بلکه از اهداف اجتماعی آغاز می‌شود و سپس واقعیت اقتصادی را با آن در می‌آمیزد. وی توضیح می‌دهد که اسلام بر خلاف مارکسیسم رابطه‌ای میان تحولات شیوه‌های تولید و تحولات در روابط اجتماعی و روابط تولید نمی‌بیند.

راهکارهای اسلام
در نظام اقتصادی اسلامی پول به عنوان وسیلة مبادله تعریف می شود ولی در اقتصادهای غربی که مبتنی بر نرخ بهره هستند، جامعة مصرف کننده به جای قرار گرفتن در کامروایی وخوشنودی در زیر بار سنگینی از بدهی ها وبهره قرار گرفته که باز پرداخت وامها به سالها وقت نیاز دارد.

در اقتصاد اسلامی برای درمان این معضل، مفاهیمی چون مضاربه، مشارکت واجاره تعریف می شود. مضاربه یک همکاری ببن تاٌمین کننده سرمایه وکارگر است که هر دوی آنها توافق می کنند که در سود پروژه شریک باشندواگر ضرری به خاطر کارگر به سرمایه رسید کارگر کار خود را از دست می دهد، همکاری پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با خدیجه سلام‌الله‌علیه در زمینة تجارت، در قالب مضاربه صورت می گرفت.

در مشارکت؛ سهامداران شریک می شوند. مدیران شرکت در مورد فعالیتهای شرکت مسئول بوده ودر سود شریک می باشند ولی اگر شرکت ضرر بدهد، مدیران هزینه ودستمزد خود را دریافت می کنند و در زیان شریک نمی باشند. و این یعنی شرکت های راس از دارایی سهامداران منتفع می شوند و نه از فعالیت خود. برای نمونه در موجودی سرمایه و وجوه دو طرفه، شرکت کل(هولدینگ چندین شرکت کوچکتر ) حتی با وجود ضرر دیدن، باید هزینه های تاٌمین مالی را بپردازد.
اجاره نیز نوعی از ارائه خدمات است به گونه ای که به ازای کار با ماشین آلات یا دارائی و براساس ارزش بازار، یک مقدار اجاره با نرخی نزولی پرداخته می شود. برای مثال در بانکهای بدون ربا، یک شکل از مضاربه انجام می شود به طوری که بانک با سپرده گزاران شرط می کند که بازده سرمایة سپرده گزاران متناسب با سود وزیان متعلق به سرمایه گزارده شده شان محاسبه وپرداخت شود.

بانک سرمایه ها را براساس قواعد از پیش توافق شده وبا مدیریت اعضای هیئت مدیره بانک، سرمایه گزاری می کند. البته این مدیریت در سود وزیان سرمایه گزاری شریک هستند.
تضاد آشکار در بین بانکهای موجود وبانکهای اسلامی،درزمینه فعالیت های بانکداری، اعمال بهره های ثابت در قبال دریافت وثیقه و دریافت بهره ثابت توسط سپرده گزار، بدون اعتنا به سود وزیان پروژه می باشد. خسارت ها وجریمه های کارتهای اعتباری چه یک شرکت باشد، چه بانک، با اعمال بهره های گزاف باعث می شود سپرده گزاران هزینه بسیار زیادی بپردازند ولی در اسلام بر مشارکت با حفظ برابری شرایط و با توجه به اشتراک در سود وزیان تاکید شده است.
به غیر از اجاره ماشین آلات وتجهیزات ، عقد اجاره برای خرید خانه وماشین نیز به کار می رود که در چهاچوب مالیه اسلامی قرار دادهایی بدون ربا بین سپرده گزار و بانک اسلامی منعقد می شوند.
نظام اسلامی در کنار مالیه بدون بهره، موضوعات دیگری دارد که قابل تامل می باشند. هزینه داوطلبانه (صدقه) یا انفاق، هدیه و اهدا به فقرا، افراد محتاج، پیران، ناتوانان، در راه مانده گان، سربازان باز نشسته، زنان بیوه، یتیمان، ساخت مدرسه، بیمارستان والبته فریضه زکات ازاین موضوعات می باشند که قرآن مسلمانان را تشویق کرده است که آنچه مازاد بر نیاز دارند، در این مصارف خرج کنند تا در هر ۴۰ سال چرخه ثروت تداوم داشته باشد. پاداش معنوی در جهان
آخرت انگیزه خوبی برای کمک به فقرا و موجب بی تمایلی نسبت به احتکار وانباشت ثروت می شود. کمک به همسایگان بسیار سفارش شده است تا جاییکه پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود من فکر کردم جبرئیل ممکن است وحی بیاوردکه همسایه نیز از انسان ارث ببرد.

جایگاه نظام اقتصادی اسلامی در ایران
حقيقت اين است كه بسياري از كساني كه در حوزه اقتصاد اسلامي قلم زده‌اند اگر چه عموماً اسلام شناس بوده‌اند اما با حقيقت علم اقتصاد آشنايي نداشته‌اند. اگر دقت شود اين افراد در حيطه قلمرو تخصصي خود كه شناخت دين و استنباط احكام شرعي بوده موضع گيري كرده‌اند و لذا نظر آنان در همين حد حجيت دارد و شامل قلمروهاي ديگر اقتصاد اسلامي نمي‌شود.
كشف مكتب اقتصادي اسلام در حوزه بايدها و نبايدهاي اقتصادي بر اساس «روش اجتهادي» ميسر است، اما در عين حال بايد توجه داشت كه زير بناي احكام اسلامي در حوزه اقتصاد، مجموعه‌اي از روابط اثباتي (Positive) قابل استخراج از قرآن و روايات است كه بر اساس آن قوانين علمي و سنن تكويني اقتصادي بر اساس شريعت اسلام و روايات اسلامي قابل كشف و استخراج است. به نظر ما بدون درك اين سيستم امكان تعميم احكام اسلامي به شرايط امروز ممكن نيست و نمي‌توان سازگاري سيستم اقتصاد اسلامي را نشان داد.
علاوه بر اين امكان پذيري اقتصاد اسلامي در جوامع امروز مستلزم آن است كه اقتصاددانان اسلامي بر اساس شناختي كه از واقعيت روابط اقتصادي در جوامع اسلامي كسب مي‌كنند و بر پايه مباني و اصول ثابت شريعت اسلام به توليد نظريه‌هاي راهبردي براي تغيير واقع فعلي همت گمارند. اين نظريه‌ها در چارچوب عقل جمعي يك جامعه اسلامي و بر پايه مباني نهادي و ايدئولوژيك واقعي در آن جامعه پايه گذاري مي‌شوند و به شرايط زمان و مكان نيز توجه دارند. مجموعه اين نظريه‌ها راه را براي رهبران اسلامي جوامع اسلامي باز مي‌كند تا نظريه و راهكاري را كه با مباني اسلامي سازگارتر است انتخاب كنند و زمينه‌هاي لازم را براي تغيير شرايط بر اساس الزامات اين نظريه‌ها فراهم سازند.

آيت ا... مهدي هادوي تهرانی پژوهشگر پرکار حوزه علمیه درباره نظام اقتصادی اسلامی امروز جامعه ما معتقد است که پس از انقلاب اسلامي سعي شد فضاي عمومي اقتصاد کشور ما به خصوص فعاليت هايي که در معرض ديد عموم بود، با شرع و اسلام متضاد نباشد که مثلا حذف ربا از نظام بانکي کشور در اين راستا انجام شد.

اما نگاه نظام مند نسبت به اقتصاد اسلامي و تلاش براي تثبيت اين نگاه در عرصه عمل وجود ندارد. به اين معني که ما نهادهاي اقتصاد اسلامي را شناسايي و ساماندهي و روابطي را براي آن ها تعريف کنيم، اين مسئله به دلايل مختلف که مهم ترين آن کمبود دانش نظري و تئوري در اين زمينه و نبوده اهتمام جدي نسبت به اين مسئله بود، انجام نشد و به تاخير افتاد.
اگر امروز مقام معظم رهبري الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني را پس از ۳۰سال مطرح مي کنند به دليل اين است که خيلي زمينه ها لازم بود تا اين الگو مطرح شود به نظر من بين واقعيت اقتصاد ما با مفاهيم اقتصادي اسلامي با وجود تلاش هايي که شده، فاصله بسيار است. البته اين تلاش ها خيلي هم جدي نبود و به اعتقاد من نبود اهتمام جدي يکي از مهم ترين دلايل توفيق نيافتن ما در اين مسئله بوده است. در برخي دوره ها اصلا اقتصاد اسلامي انکار مي شد و در برخي دوره ها هم اگر اين موضوع پذيرفته مي شد، در عمل چندان تحقق پيدا نمي کرد.
به نظر هادوی تهرانی تحقق اين مسئله منوط به تحقق الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني است. تا زماني که آن الگو از سوي مسئولان و مردم، طراحي و اجرا نشود ما نمي توانيم به سمت ساماندهي اقتصادمان حرکت کنيم.
از طرف دیگر  برخی دیگر از صاحب نظران وقوع انقلاب فرهنگي در ايران و اصلاح سرفصل‌هاي درسي رشته اقتصاد در عمل سرفصل‌هاي مرتبط با مباحث ارزشي اسلامي‌در واحدهاي آموزشي رشته اقتصاد جدي گرفته نشده و به جز چند درس خاص مرتبط با مباحث فقهي اقتصاد اسلامي‌و نظام اقتصاد صدر اسلام در ساير دروس نظير دروس اقتصاد خرد و كلان و بخش عمومي‌هيچ گونه توجهي به سرفصل‌هاي اقتصاد اسلامي‌- سرفصل‌هايي كه به خاطر آنها اين دروس مشروعيت تدريس يافته‌اند- نمي‌شود و تاكنون در هيچ يك از آزمون‌هاي كارشناسي ارشد و دكتري حتي يك سؤال مرتبط با مباحث اسلامي يا حتي مباحث غير كلاسيك مطرح نشده است!!!.

خبرنگار عصر امروز،
_____________________
یادداشت از حمزه ناجیان



نظرات 0