محور : اقتصاد اسلامی
سعید فراهانیفرد*
چکیده
رشد فزاينده اقتصادي که مهمترین ارمغان پيشرفت فنآوری است، پيامدهايي را در عرصه محيط زيست و منابع طبيعي داشت كه بهتدريج باعث نگراني اقتصاددانان و دانشمندان اكولوژي بهطور خاص و بيشتر ارباب معرفت بهطور عام شد. از بين رفتن گونههاي گیاهي و حيواني و ايجاد اختلال در چرخه زيست محيطي، از بين رفتن منابع پايانپذير و در معرض خطر قرارگرفتن منابع تجديدپذير، بخشي از نگراني پدید آمده بود. از طرف ديگر، افزايش شكاف طبقاتي بهرغم پيشرفتهايي جدي كه در عرصه اقتصاد به وجود آمده بود نيز نگراني عدالتدوستان را برانگيخته بود. اين نگرانيها سبب شد تا توسعه پايدار در روند تحولات توسعه مورد توجه قرار گيرد.
در اين مرحله، ضمن تأكيد بر اصل كارايي بهصورت اصل تحقق توسعه، در جهت پايداري آن بر دو نكته احترام به محيط زيست و عدالت بین نسلی تأکید شده است.
ملاحظه اصولی که چارچوب کلّی توسعهیافتگی را در نظام اقتصادی اسلام ترسیم میکند، به همراه دورنمای جامعه آرمانی مهدوی، نگرانیهای موجود درباره آینده توسعهیافتگی را مرتفع میسازد.
این مقاله ابتدا به تعریف توسعه پایدار و ویژگیهای آن میپردازد؛ سپس با طرح اصول پیشگفته ادعا میکند که ظرف تحقق کامل این اصول و نهادها، جامعه مهدوی و زمان ظهور حضرت حجت - عجل الله تعالی فرجهالشریف - است. بعد با استفاده از آموزههای دینی بهویژه روایات مربوط به عصر ظهور، خصوصیات جامعه توسعهیافته در آن زمان را به بحث میگذارد. بهنظر میرسد در چنین جامعهای دلنگرانیهای موجود درباره پایداری توسعه و آثار تخریبی توسعهیافتگی بر محیط زیست و نیز بیعدالتی در بهرهمندی از مواهب توسعه وجود نداشته باشد و با توجه به آرمانیبودن این جامعه، لازم است جهتگیری فعالیتهای اقتصادی جامعه اسلامی در سمت تحقق توسعه پایدار باشد.
واژگان کلیدی: توسعه پایدار، جامعه مهدوی، عدالت بین نسلی، محیط زیست.
>>>
محور : اقتصاد اسلامی
سعید فراهانیفرد*
چکیده
رشد فزاينده اقتصادي که مهمترین ارمغان پيشرفت فنآوری است، پيامدهايي را در عرصه محيط زيست و منابع طبيعي داشت كه بهتدريج باعث نگراني اقتصاددانان و دانشمندان اكولوژي بهطور خاص و بيشتر ارباب معرفت بهطور عام شد. از بين رفتن گونههاي گیاهي و حيواني و ايجاد اختلال در چرخه زيست محيطي، از بين رفتن منابع پايانپذير و در معرض خطر قرارگرفتن منابع تجديدپذير، بخشي از نگراني پدید آمده بود. از طرف ديگر، افزايش شكاف طبقاتي بهرغم پيشرفتهايي جدي كه در عرصه اقتصاد به وجود آمده بود نيز نگراني عدالتدوستان را برانگيخته بود. اين نگرانيها سبب شد تا توسعه پايدار در روند تحولات توسعه مورد توجه قرار گيرد.
در اين مرحله، ضمن تأكيد بر اصل كارايي بهصورت اصل تحقق توسعه، در جهت پايداري آن بر دو نكته احترام به محيط زيست و عدالت بین نسلی تأکید شده است.
ملاحظه اصولی که چارچوب کلّی توسعهیافتگی را در نظام اقتصادی اسلام ترسیم میکند، به همراه دورنمای جامعه آرمانی مهدوی، نگرانیهای موجود درباره آینده توسعهیافتگی را مرتفع میسازد.
این مقاله ابتدا به تعریف توسعه پایدار و ویژگیهای آن میپردازد؛ سپس با طرح اصول پیشگفته ادعا میکند که ظرف تحقق کامل این اصول و نهادها، جامعه مهدوی و زمان ظهور حضرت حجت - عجل الله تعالی فرجهالشریف - است. بعد با استفاده از آموزههای دینی بهویژه روایات مربوط به عصر ظهور، خصوصیات جامعه توسعهیافته در آن زمان را به بحث میگذارد. بهنظر میرسد در چنین جامعهای دلنگرانیهای موجود درباره پایداری توسعه و آثار تخریبی توسعهیافتگی بر محیط زیست و نیز بیعدالتی در بهرهمندی از مواهب توسعه وجود نداشته باشد و با توجه به آرمانیبودن این جامعه، لازم است جهتگیری فعالیتهای اقتصادی جامعه اسلامی در سمت تحقق توسعه پایدار باشد.
واژگان کلیدی: توسعه پایدار، جامعه مهدوی، عدالت بین نسلی، محیط زیست.
مقدمه
بحث توسعه اقتصادی بهصورت سازمانیافته با کتاب ثروت ملل آدام اسمیت (1776) درباره اقتصاد انگلستان آغاز شد. و پس از آن، در فاصله زمانی طولانی، دوران رکود و رخوت را پیمود. پس از جنگ دوم جهانی، رشد خودجوش کشورهای جهان سوم بدون اتکا به کمک خارجی، موضوع اصلی این دانش شد. سرمایه، اساسیترین عامل توسعه یافتگی، و خروج از دایره فقر تلقی میشد. افزون بر این، تا اوايل دهه 1970 توسعه معادل با رشد فيزيكي و به معناي انباشت سرمايه بود و در كشورهاي اروپايي بهطور عمده به مفهوم بهرهبرداري از منابع طبيعي كشورهاي مستعمره و گشودن بازارها براي منافع آن كشورها بود.
رشد فزاينده اقتصادي كه ارمغان پيشرفت تكنولوژي بود پيامدهايي در عرصه محيط زيست و منابع طبيعي داشت كه بهتدريج باعث نگراني اقتصاددانان و دانشمندان اكولوژي بهطور خاص و بيشتر ارباب معرفت بهطور عام شد. از بينرفتن گونههاي حياتي و حيواني و ايجاد اختلال در چرخه زيست محيطي، آلودگي هوا و گرمشدن زمين در اثر آسيب لايه ازن، از بين رفتن منابع پايانپذير و در معرض خطر قرارگرفتن منابع تجديدپذير بخشي از نگراني پدید آمده بود. اين نگراني از اين جهت بود كه اوّلاً رشدي كه با چنين سرعتي جهتگيري شده است نميتواند پايدار باشد ضمن اينكه چنين رشدي نميتواند هدف رفاه و آسايشي را كه براي رسيدن به آن طراحي شده بود فراهم كند. از طرف ديگر، افزايش شكاف طبقاتي بهرغم پيشرفتهايي جدي كه در عرصه اقتصاد پدید آمده بود نيز نگراني عدالتدوستان را برانگيخته بود. بعد از مدّتي نزاع تمامنشدني بين طرفداران رشد اقتصادي و عدالت توزيعي، جامعه علمي بهسمت توسعه انساني گرايش یافته، كنار رشد، توجه به شاخصهاي آموزش و سلامت عمومي را نيز مورد توجه قرار داد. اين شاخصها به نوعي به دنبال تحقق نمودهاي عدالت در جامعه بودند. به دنبال آن شاخصهاي توسعه انساني تعديل شده ابعاد ديگري از عدالت از جمله عدالت توزيعي، عدالت جنسيتي و ... را دنبال كردند؛ اما همچنان اين مباحث درون يك نسل مطرح بود و نگرانی درباره سرنوشت نسلهای آینده و سهم آنان از مواهب طبيعي خدادادی که در مسیر بهرهبرداری بیحساب در نسل موجود قرار گرفته، به قوت خود باقی بود. این دل مشغولیها زمینه بحث و گفتوگوهای فراوانی را درباره عدالت بین نسلی و اینکه نعمتهای خداوند به همه نسلها تعلق دارد، و نسلهای بعدی را نیز باید در منافع حاصل از رشد اقتصادی سهیم کرد، فراهم آورد.
در مجموع اين نگرانيها باعث شد توسعه پايدار بهصورت يكي ديگر از ابعاد قابل توجه در روند تحولات توسعه مورد توجه قرار گيرد.
نخستین نكته مورد توجه در ادعاى طرفداران توسعه پايدار احترام به محيط زيست بهصورت جزء جدانشدنى از توسعه اقتصادى است. برخورداري عموم مردم از مواهب و منافع توسعه و توجه به منافع نسلهاي آينده بهویژه در بهرهبرداري از منابع طبيعي دومين نكته قابل توجه در بحث توسعه پايدار است.
ملاحظه اصولی که چارچوب کلّی توسعهیافتگی را در نظام اقتصادی اسلام ترسیم میکند به همراه دورنمای جامعه آرمانی مهدوی، نگرانیهای موجود درباره آینده توسعهیافتگی را مرتفع میسازد.
در این مقاله، ابتدا توسعه پایدار و ویژگیهای آن را بیان میکنیم؛ سپس اصول و نهادهایی را معرفی میکنیم که پیشبینی آنها در نظام اسلامی، نگرانی درباره ناپایداری توسعه را مرتفع میسازد. در ادامه استفاده از آموزههای دینی بهویژه روایات مربوط به عصر ظهور، خصوصیات جامعه توسعهیافته در آن زمان را به بحث خواهیم گذاشت. بهنظر میرسد در چنین جامعهای با توجه به محدودیتهایی که برای توسعه و رفاه وجود داشته و نیز تربیت افراد، آثار تخریبی توسعهیافتگی بر محیط زیست و نیز بیعدالتی در بهرهمندی از مواهب توسعه وجود نداشته باشد.
تعاریف توسعه پایدار
متداولترين تعريف از توسعه پايدار، تعريفى است كه كميسيون جهانى محيط زيست و توسعه (1987)ارائه داده است . كميسيون مذكور، توسعه پايدار را بدين صورت تعريف مىكند:
توسعهاى كه نیازمندیهای حاضر را بدون لطمه زدن به توانايى نسلهاى آتى در تأمين نيازهاى خود برآورده میسازد (43 P, :1987، WCED).
بعضي از اقتصاددانان محيط زيست نيز پايداري را بيشتر از جنبههاي زيست محيطي نگريسته، و در تعريف پايداري گفتهاند:
وضعيت پايدار، وضعيتي است كه حداقل شرايط براي ثبات اكوسيستمها و توانايي مقابله اكوسيستم با شوكها را در طول زمان فراهم كند (همان: ص 116).
ویژگیهای توسعه پایدار
ادبیات موجود درباره توسعه پایدار بر سه ویژگی اساسی توسعهیافتگی، عدالت و حفظ محیط زیست تأکید فراوان دارند.
1. توسعه یافتگی
مهمترین خصوصیت توسعه پایدار، رسیدن به سطح مطلوبی از توسعهیافتگی است. به تعبیر دیگر باید توسعهای باشد که بحث از پایداری آن شود. توسعه فرایندی است که فرصتها و امکان انتخاب انسانها را گسترده کرده، قابلیتهای آنان را افزایش میدهد. در اینصورت، پایداری به معنای این است که چنین توسعهای حق نسلهای آینده نیز هست.
فرصتها و قابلیتهای ایجادشده در فرایند توسعه، ابعاد گستردهای دارد. جنبه اقتصادی و به تعبیر دیگر توسعه اقتصادی را میتوان تلاش برای نیل به سطحی قابل قبول از قابلیتها دانست که به منظور تأمین نیازهای بشر و رسیدن به رفاه عمومی صورت میگیرد. این نیازها بسته به وضعیت زمانی و مکانی ممکن است متفاوت باشد و از نیازهای ضرور زندگی (خوراک، پوشاک، سرپناه و بهداشت) تا نیازهای رفاهی (ورزش و تفریح و ...) را شامل میشود.
رسیدن به حدّ مطلوبی از امنیت، دانش، آزادی در ابعاد گوناگون آن نیز جنبههای دیگر توسعهیافتگی را تشکیل میدهد.
بهطور طبیعی با توجه به محدودیت منابع طبیعی، استفاده کارامد از منابع در این جهت ضرور بهنظر میرسد. استفاده کارامد از منابع طبیعی به معنای این است که هیچگونه افراط و تفریطی در استفاده از آنها صورت نگیرد؛ رفتارهای بهرهوران براساس عدل باشد و هیچگونه انحصار و تکاثری در استفاده از آنان نباشد؛ مدیریت بر منابع که نوعی از سرمایه انسانی است کارامد باشد و براساس اصل شایستهسالاری، مدیران توانا در جایگاه مناسب خود مورد استفاده قرار گیرند و افراد ناتوان و ناکارامد بر پستهای مدیریتی تکیه نزنند. در اینصورت با توجه به وافیبودن منابع طبیعی و اینکه خداوند متعالی تمام آنچه را برای رفاه بشر لازم بوده آفریده است، به یقین توسعه محقق خواهد شد.
2. عدالت
يكي ديگر از ويژگيهاي مهم توسعه پايدار، مسأله عدالت و عدالت بين نسلي است. در مقدمه مقاله سیر قرارگرفتن این ویژگی در ادبیات توسعه پایدار، بیان شد و چنانچه در تعریف توسعه پایدار نیز گذشت، به این ویژگی به خصوص در بعد بین نسلی آن تأکید شده است. در ادامه مقاله به تفصیل درباره عدالت در جامعه اسلامی بهطور عام و جامعه مهدوی بهطور خاص سخن خواهیم گفت.
3. محيط زيست
ویژگی دیگر توسعه پایدار همچنان که در پیشینه و نیز تعاریف توسعه پایدار گذشت، فراهمساختن محيط زيستي سالم و جلوگيري از تخريب آن است؛ زيرا حتي در صورتي كه بتوانيم رشد اقتصادي را نيز محقق سازيم، بدون داشتن چنين محيطي، اسباب آسايش انسان ايجاد نخواهد شد.
اصول پیشبینی شده جهت تحقق توسعه پایدار در جامعه مهدوي
جهتگيري اوليه مكاتب الاهي بهویژه شريعت اسلام، تربيت انسان و تقويت بنيانهاي اعتقادي او است؛ چنانکه پيامبر خاتم بخش قابل توجهي از دوران رسالت خود را بهویژه در مكه به اين مهم پرداخت و مهمترین رسالت وصی خاتم نیز تداوم همین هدف است. انسان معتقد و تربيت شده در دامان مكاتب الاهي، در جایگاه اساسيترين عنصر جهان هستي رفتار خود را با عناصر ديگر اين جهان، بهگونهاي سامان ميدهد كه هيچگونه نگراني را درباره تضييع حقوق همنوعان، تخريب محيط زيست و ناپايداري توسعه به همراه نخواهد داشت. هماهنگی بین عالم تکوین، تشریع و پاداش و جزا نقش بسیار مهمی در تحقق توسعه پایدار خواهد داشت. خداوند متعالی تمام هستی را برای رفاه نوع بشر آفریده، و جهان را کارگزار و مسخر او قرار داده است و بین تمام موجودات، انسان را گرامی داشته و اشرف مخلوقات قلمداد کرده است. از طرف دیگر، قوانینی را مطابق با فطرت اولیه انسانها و در جهت هدایت و نیل به کمال انسان تشریع کرده و از آنجا که دین اسلام دین واقعگرا به شمار میرود، متناسب با همین قوانین و نیز با در نظرگرفتن ظرفیت و توان انسان، پاداشها و مجازاتهایی برای او در نظر گرفته است.
مراجعه به آموزههای اسلام اصولی را تبیین میکند که دقت در آنها نگرانی درباره پایداری توسعه را مرتفع میسازد. از آنجا که با استفاده از روایات، در جامعه مهدوی، زمینه تحقق این آموزهها به خوبی فراهم است، ادعا میشود که در عصر ظهور، هیچگونه نگرانی درباره پایداری توسعه وجود نخواهد داشت.
این اصول را در سه دسته اعتقادی، کاربردی و اخلاقی بیان خواهیم کرد.
اصول اعتقادی
این اصول، درباره جهانبینی و نگرش فرد مسلمان است که بهطور کلّی در مورد همه هستی و بهصورت خاص درباره منابع طبیعی و محیط زیست وجود دارد. جهانبینی مسلمان که برگرفته از رهنمودهای مکتب اسلام است، در کلیه فعالیتهای وی از جمله فعالیتهای اقتصادیاش تأثیر خواهد گذاشت.
1. خداباوری و اعتقاد به عالم آخرت
نخستین اقدامی که پیامبران بعد از رسالت خود انجام میدادند، تلاش در جهت دعوت انسانها به یگانگی خداوند و اعتقاد به عالم آخرت، و تقویت ایمان آنان بود. آنان به خوبی میدانستند که هرگاه ایمان به خداوند در دل فردی نفوذ کند، فعالیتهای خود را همانگونه که خداوند میخواهد انجام میدهد و هرچه عشق و ایمان او به خداوند فزونی یابد، نافرمانیهای او کاهش مییابد و اعمالش رنگ خدایی مییاید. از طرفی، اعتقاد به عالم آخرت نیز تأثیر فراوانی در جهتدادن فعالیتهای افراد دارد.
در زمان حضرت مهدی پیروانش اعتقاد به خداوند و عالم آخرت دارند و زمینه بندگی و اطاعت در آن زمان مهیا است و در حديثى آمده:
در صحف ادريس پيامبر آمده است: «تو ]شیطان[ تا زمان معينى مهلت داده خواهى شد، تا زمانى كه مقدر كردهام زمين را از كفر و شرك و معاصى پاك كنم، و براى آن روز بندگانى انتخاب كردهام كه قلوبشان را براى ايمان آزمودهام. آنان را جانشينان در زمين قرار مىدهم، و دينشان را پا برجا مىكنم تا مرا بپرستند و چيزى را شريك من قرار ندهند. من در آن روز تو ]= شيطان[ و سواره و پياده لشکرت را همگى نابود مىكنم» (مجلسی، 1403ق: ج 52، ص 384).
در چنین جامعهای که اعتقاد به مبدأ و معاد را در عالیترین سطح دارا است، هرگونه استفاده از منابع طبیعی هدفمند و در جهت عبودیت خداوند متعالی خواهد بود. انسان در چنین عصری، هیچگاه در استفاده از منابع طبیعی، حقوق دیگران را از بین نمیبرد. کار و تلاش و آبادانکردن زمین را عبادت میشمارد. هیچ نعمتی از خدا را ناسپاسی نمیکند و رفتار او باعث اتلاف و اسراف در آنها نمیشود و حاصل آن جامعهای آباد، پیشرفته و همراه با عدالت در همه ابعاد خواهد بود.
2. ارزشمندی دنیا
با وجود اینکه انسان معتقد خداباور، آخرت را در نظر دارد و سعادت واقعی را نیز در دنیای دیگر میداند و بهرغم آنكه برخى از نصوص دينى بر بىاعتبارى دنيا، فريبندگى آن و نيز تشويق به كنارهگيرى از آن تأكيد مىورزد، دقّت در اين عبارتها، بهويژه با توجه به آيات و روايتهايى كه زندگى دنيا را ستوده، بيانگر اين است كه دنيا به خودى خود ارزش دارد و نكوهش آن ممنوع است؛ ولى اگر باعث غفلت انسان و بازداشتن وى از هدف اصلى شود، نكوهش مىشود (سیّدرضی، 1376: حکمت 131؛ محمدی ریشهری، 1418ق: ج 2، ص 895).
در جامعه مهدوی با توجه به رشد معنویت و اعتقاد به آخرت از یک طرف و فراوانی نعمت و بینیازی مردم از طرف دیگر، شاهد بر این است که بهرغم اینکه پیروان حضرت دلبسته به دنیا نیستند، از نعمتهای آن متنعمند و چون از نعمتهای آن به شایستگی بهره برمیدارند، دنیا سبب نجات و رستگارى آنان مىشود. آنان دنیا را مزرعه آخرت و مرکب راهواری میدانند که ایشان را در رسیدن به هدف کمک میکند؛ بنابراین، هیچگاه در صدد تخریب خانه خود برنمیآیند و دلبستگی نداشتن به این دنیا، سبب نمیشود تا برای آبادی آن اقدام نکنند.
3. خلافت و امانتداری انسان در روی زمین
خداوند متعالی، انسان را خلیفه خود در زمین معرفی کرده، و جهان را در تسخیر و به منزله امانتی در دست وی قرار داده است:
اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (جاثيه (45)، 12).
خداوند کسی است که دریا را مسخر شما قرار داده است تا در آن کشتیرانی کنید و از فضل او بهره گیرید؛ شاید سپاسگزاری کنید.
انسان در جایگاه خلیفه و امین خداوند بر روی زمین مأموریت دارد از این منابع استفاده شایسته کرده، از هرگونه استفاده مسرفانه از آنها و نیز تخریب و از بینبردن آنها بپرهیزد. خلیفه خداوند هرگز در صدد بهرهبرداري انحصارگرايانه از طبيعت و تضييع حقوق ديگران بر نميآيد؛ بلكه حاضر است بخشي از دسترنج خود را در اختيار انسانهاي ديگر قرار دهد يا به فعاليتهايي اقدام کند كه نتيجه آن را نسلهاي بعد ميبينند.
نمونه کامل خلافت در وجود مقدس پیامبر اکرم و امامان و از جمله حضرت مهدی متجلی است و در مراتب بعدی انسانهایی که در مراتب ایمانی و اعتقادی بالاتری قرار دارند، از این شایستگی بهرهمندند و پیروان حضرت در آن زمان چنین خصوصیاتی دارند.
4. كفايت منابع طبيعي و عدم كميابي
در اعتقادات اسلامي، منابع به اندازه كافي براي حيات بشر و نيز رفاه عمومي افراد جامعه وجود دارد. اين مسأله در آيات قرآن مورد تصريح قرار گرفته است:
وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَاتُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (ابراهيم (14)، 34).
و از هرچه از او خواستيد به شما عطا كرد، و اگر نعمت خدا را شماره كنيد نمیتوانيد آن را به شمار درآوريد. انسان بهطور قطع ستم پيشه ناسپاس است.
وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً (لقمان (31)، 20).
و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است.
از طرف دیگر سنتی که از قرآن و روایات استفاده میشود، این است که اين نعمتهاي فراوان، در صورت شايستگي مردم و جوامع، افزونی خواهد یافت.
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنْ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (اعراف (7)، 96).
و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، بهطور قطع بركاتى از آسمان و زمين برايشان مىگشوديم؛ ولى تكذيب كردند؛ پس به ]كيفر[ دستاوردشان ]گريبان[ آنان را گرفتيم.
نکته قابل توجه در معنای برکت، مفهوم استمرار در آن است؛ یعنی در اثر تقوا، خداوند نعمتهایی بر انسان فرو میفرستد که دوام دارد و بدینترتیب، هرگاه مردم يك نسل به وظايف خود درباره بهرهبرداري از منابع طبيعي عمل كنند، نگراني درباره نسلهاي آينده وجود نخواهد داشت.
در بخش بعدی مقاله، روایاتی را میآوریم که شاهد بر این هستند که در زمان حضرت، زمین گنجینههای خود را آشکار میسازد؛ بنابراین، فراوانی و وفور نعمت بالفعل وجود خواهد داشت و این ویژگی با سنت پیشگفته نیز همخوانی دارد؛ زیرا جامعه مهدوی در درجه بالایی از تقوا قرار دارد.
بنابر آنچه گفته شد، جای این شبهه نیست که مسلمانان چون اعتقاد به وفور منابع دارند، بیپروا از آنها استفاده میکنند؛ زیرا استفاده درست و عادلانه از منابع شرط حتمی چنین وفوری است.
5. عدالت
در یک نگاه کلّی، و براساس اعتقاد به عدالت تکوینی، خداوند، جهان را براساس عدل آفریده است. قران مجید آفرينش آسمانها، خورشيد و ماه را منظم، ضابطهمند و بدون هيچگونه نقص دانسته، مىفرمايد:
هر قدر در پى يافتن نقصان در خلقت بنگرى، درماندگى و زبونى بيشترى را تجربه مىکنى (ملک (67)، 3 و 4)؛
بنابراین، تمام گونههای حیوانی و گیاهی و نیز آنچه در زمین و آسمان است، در چرخه حیات ضرورت دارد. از طرف دیگر، نعمتهای خداوند به همه انسانها تعلق دارد و حتی سایر موجودات نیز از این مواهب سهم دارند و در برخی مواقع حق آنان بر انسان مقدم میشود. حقوق نسلهای آینده نیز در استفاده از منابع گوشزد شده است. بحث توزیع اولیه منابع، یکی از مباحث مورد توجه نظام اقتصادی اسلام بوده و راهکارهایی به منظور تحقق عدالت در توزیع ارائه شده است. تشریع مالکیت دولتی برای منابع طبیعی (فیء) طبق تصریح قرآن مجید به همین منظور است.
مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ (حشر (59)، 7).
آنچه خدا از ]دارايى[ ساكنان آن قريهها عايد پيامبرش کرد، از آن خدا و از آن پيامبر ]او[ و متعلق به خويشاوندان نزديك ]وى[ و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نشود.
شاید مهمترین خصوصیت جامعه مهدوی که روایات فراوانی نیز درباره آن آمده است، خصوصیت عدالت گستری در آن زمان باشد؛ بهگونهای که تعبیر به احیای جامعه در آن زمان شده است. به برخی از این روایات در بخش بعدی مقاله اشاره خواهیم کرد.
اصول فقهی (کاربردی)
هرگاه انسان در سایه آموزههای الاهی تربیت شود، مشکلی از ناحیه فعالیتهای او درباره طبیعت و سایر همنوعان ایجاد نمیشود؛ اما با توجه به اینکه آیین اسلام فقط وضعیت مطلوب را در نظر نگرفته و میخواهد با جهتگیری مناسب انسانها را به هدف مطلوب سوق دهد، رهنمودهایی را جهت تنظیم رفتار و روابط انسانها با یک دیگر و نیز با سایر گونههای گیاهی و حیوانی تشریع کرده است. این رهنمودها که بهصورت پیشفرضهایی در زمینه ارائه مدل مطلوب بهرهبرداری از منابع طبیعی در نظام اقتصادی اسلام و از جمله در جامعه مهدوی در نظر گرفته میشود، عبارتند از:
1. قاعده لاضرر
براساس اين قاعده، هيچكس نمىتواند فعاليتى را كه به زيان ديگرى بینجامد، انجام دهد و در صورتى كه مسبب زیان ديگرى شود ولو اينکه اينكار او به منظور اعمال حق خويش باشد، ضامن جبران زيان وارده است؛ به همين جهت، هر خانوار يا بنگاهى كه با مصرف يا توليد خود باعث آلودهسازى محيط پيرامون خود شود، از جهت شرعى ضامن است. همچنين هرگاه استفاده از منابع طبيعي بهوسیله گروه يا يك نسل به تضييع حق گروههاي ديگر يا نسلهاي ديگر بینجامد، براساس اين قاعده ضمانآور است و دولت موظف است به نمايندگى از عموم مردم، به اعمال حق آنان بپردازد.
2. قاعده اتلاف
براساس قاعده اتلاف، هرگاه كسى مال ديگرى را از بين ببرد يا آن را از ماليت بيندازد، ضامن جبران آن است و در اين مسأله شريكبودن خود فرد در آن مال تفاوتى ايجاد نمىکند؛ يعنى اگر كسى در دارايى كه با ديگران شريك است بدون اجازه آنها تصرف کند، در خسارتی که به آن وارد میکند ضامن است. در موضوع مورد بحث ما با توجه به سهيمبودن همه انسانها در منابع زيستمحيطي، شخص بهرهبردار نميتواند زمینههای تخريب، استفاده غیر بهینه و صدمهزدن به اين منابع را ايجاد كند يا باعث آلودگي محيط زيست شود كه خود يكي از منابع عمومي بهشمار میرود. در غير اينصورت، در برابر حقوق ديگران ضامن خواهد بود.
3. اصل منع از اختلال نظام
براساس اين قاعده، هر سياست يا فعاليتى كه انجام يا ترك آن به مختلشدن نظم جامعه بینجامد، حرام و ممنوع است؛ برای مثال، با اينكه بهرهبردارى از مشتركات و مباحات در نظام اقتصادى اسلام مجاز شمرده شده، هرگاه بر اثر ازدياد جمعيت و كثرت استفاده از اين منابع، آن منبع مشترك از بين برود يا آسيب جدى ببيند و در نتيجه نظام بهرهبردارى از آن مرتع و يا ...، مختل شود، اين آزادى مشروع محدود مىشود.
4. قاعدة اسراف
قلمرو اسراف بسيار گسترده است. اسراف ممكن است در مصرف یا تولید كالا يا خدمت باشد؛ مانند اين كه كالايي را بيش از حد نياز مصرف كنيم، از خدمات آموزشي، پزشكي و ... استفاده غيرضرور انجام دهيم و يا در بهكارگيري عوامل توليد و خدمت، استفاده غيربهينه کنیم. از طرفي اسراف ممكن است در مال شخصي باشد يا در مال ديگري. ديگري نيز گاهي يك فرد يا گروه است و گاهي كلّ جامعه. گاهي اين اموال مربوط به يك نسل خاص است و گاهي تمام نسلها در آن مشتركند (همانند موضوع مورد بحث ما يعني منابع طبيعي) كه هر يك از اينها ضمن اشتراك در اصل حرمت، در شدّت و ضعف آن تفاوت دارند.
براساس مطالب پیشین هرگونه استفاده مسرفانه از منابع طبيعي اعم از كمي يا كيفي حرام بوده، ضمانتآور نيز هست و شريكبودن شخص در مالكيت اين منابع، باعث نميشود حكم حرمت آن برداشته شود.
5. اصل حاكميت دولت
از مهمترين عوامل توفیق در اجراى خوب قوانين و سياستها، وجود ضمانت اجرايى قوى آنها است. اصولى كه پیشتر بدانها اشاره شد، زمينه را براى تدوين برنامه و قانون مناسب در جهت بهرهبردارى بهينه از منابع طبيعى و حفظ محيط زيست فراهم میکنند؛ با وجود اين، اجراى خوب اين برنامهها، نيازمند حاكميت دولتى مقتدر است.
در نظام اسلامى، مالكيت بخش قابل توجهى از اين منابع، براى دولت است و بخش ديگرى را نيز دولت به نمايندگى از عموم مردم سرپرستى مىكند. برخوردارى دولت از حق مالكيت يا نظارت بر اكثر منابع طبيعى، اين امكان را فراهم مىآورد تا با برنامهريزى درست، زمينه بهرهبردارى بهينه مدبرانه، و عادلانه از مواهب طبيعى را فراهم سازد.
دولت مهدوی، نمونه کامل تحقق قوانین خداوند بر روی زمین است. منابع طبیعی در مالکیت حضرت قرار دارد و بهرهبرداری از آنها با نظارت وی صورت میگیرد. آنچه از این ثروتها اعم از منابع با مالکیت دولتی یا عمومی، غصب شده، و یا بنا بر مصالح غیبت در اختیار شیعیان قرار داده شده برگردانده میشود. حاکمیت دولت و فراهمشدن اسباب نظارتی چنانچه در بخش بعدی اشاره خواهیم کرد، هرگونه انحرافی را در استفاده از منابع جلوگیری، و خسارات وارده را براساس قواعد پیشگفته مطالبه میکند.
اصول اخلاقی و ارزشی
افزون بر آموزهایی که بهصورت الزام، از جانب دین اسلام برای هدایت بشر در رسیدن به وضعیت مطلوب تشریع شده است، رهنمودهایی دیگر نیز ارائه شده که به انجام برخی امور و ترک بعضی افعال تشویق میکنند. این آموزهها، گرچه ممکن است است بهصورت فردی در تحقق هدف کلان بهرهبرداری از منابع کمک نکنند، با سوقدادن جامعه به سمت این ارزشها، و تربیت مسلمانان در تخلق به این ارزشها، نقش بسیار مؤثری در کارامد بودن مدل بهرهبرداری، حفظ محیط زیست و عدالت بین نسلی خواهند داشت.
1. اصل سادهزيستى و قناعت
اسلام کنار تحریم اسراف، مسلمانان را به سادهزيستي و قناعت تشویق کرده و ايندو خصيصه را مشخصه زندگى مؤمنان به شمار آورده است. براساس این اصل، انسان مؤمن داراي هزينه اندك است و زندگى پرمصرف، تجملاتى و همراه با ريخت و پاش ندارد و در عين حال كه در بخش توليد با مراعات حداقل هزينه بيشترين و بهترين توليدات را خواهد داشت، در بخش مصرف از مصرف معتدل و سادهاى برخوردار خواهد بود. با اين فرض، استفاده از منابع طبيعى تا حدّ بسیاری خود به خود كنترل شده و نسبت به منابع طبيعى تجديدشونده نیز توانايى تجديدپذيرى آنها مراعات خواهد شد؛ افزون بر آنكه مراعات اين اصول، تخريب طبيعت و محيط زيست را به حداقل كاهش داده و جز در موارد اجتنابناپذير، آسيب جبرانناپذير براى محيط زيست به بار نخواهد آورد.
پیروان حضرت در عین حال که در وفور نعمت به سر میبرند، روحیه استغنا و بینیازی نیز در آنان فزونی یافته؛ بهگونهای که وقتی حضرت اعلان میکند هر کس به مال و ثروت نیاز دارد بیاید، کسی پیشقدم نمیشود (طبسی، 1382: ص 185، به نقل از ابنطاووس (ملاحم)، ص 71).
2. نكوهش حرص و همچشمى مصرف
حرص در مصرف نیز همانند اسراف و اتراف، در سطح خرد و کلان پیامدهای منفی در استفاده از منابع طبیعی به همراه دارد. روايات فراوانی در نكوهش حرص وارد شده است؛ امام على در اينباره مىفرمايد:
من حرص على الدنيا هلك (آمدى، 1360: ح 8482).
كسى كه بر دنيا حريص باشد، نابود مىشود.
در جهانبينى اسلامى اگر انسان، چيزى را به انگيزه تفاخر بر ديگران و ابراز امتياز و خودنمايى يا براى رقابت و همچشمى مصرف كند، نكوهش مىشود و از انگيزههاى منفى بهشمار مىرود.
پيامبر اكرم در اینباره فرمود:
من لبس ثوباً فاختال فيه، خسف اللَّه به من شفير جهنم و كان قرين قارون (صدوق، 1364ش: ص 282).
هر كس لباسى بپوشد و در آن اظهار بزرگى كند، خداوند به وسيله آن او را از لب دوزخ فرو مىكشد و او همراه قارون خواهد بود.
بهطور طبیعی و براساس آنچه در ویژگی قناعت گفته شد پیروان حضرت مهدی ضمن برخورداری از نعمت به دنبال تکاثر نیستند.
3. اصل اخوّت
در آيين وحى، مؤمنان برادر يكديگر (حجرات (49)، 11) و پيكر واحد معرفى شدهاند؛ بهگونهای كه كوچكترين ناراحتى در يك عضو، ديگر اعضا را در ناراحتى فرو مىبرد (کلینی، 1365: ج 3، ص 568). چنین روحیهای فقط در سایه تربیت دینی امکانپذیر است و وقتی افراد جامعهای چنین نگاهی به یکدیگر داشته باشند، هیچگاه در صدد از بینبردن حقوق دیگران، به قیمت تأمین منافع شخصی خود نمیشوند و به همین جهت در استفاده از منابع طبیعی، و همچنین نگاهداری محیط زیست، نه فقط حقوق دیگران را حفظ میکنند، بلکه در مواردی از نفع خود نیز صرفنظر میکنند.
این مسأله یکی از ویژگیهای بارز جامعه مهدوی است؛ بهطوری که گفته شده در آن زمان صمیمیت افراد در حدی است که بدون منعی از اموال یکدیگر استفاده میکنند. (مجلسی، 1403ق: ج 52، ص 372).
4. رعايت حقوق (قانونمندى)
در اسلام، رعايت حقوق افراد جامعه اهميّت والايى دارد؛ رعايت حقوق ديگران آثار اقتصادى نيز در پى دارد.
پيامبر اكرم مىفرمايد:
هر كس برادر مسلمانش را از مقدارى از حقش بازدارد، از بركت روزى محروم مىشود (همان: ج 2، ص 1074، ح 7200).
امامان نيز به اين مسأله توجّه خاص داشتند. رساله حقوق امام سجّاد در اينباره بسيار مشهور است.
دایره حقوق در نظام اسلامی بسیار گسترده است و در حق انسانها منحصر نمیشود؛ موجودات دیگر اعم از حیوانات و گیاهان نیز دارای حقوقی هستند که در رساله حقوق امام اشاره شده است.
انسانهای تربیتشده جامعه مهدوی، نهتنها حقوق یکدیگر را رعایت میکنند که آنان را بر خود ترجیح میدهند؛ بلکه به حقوق گونههای حیوانی و گیاهی نیز احترام خواهند گذاشت. در چنین جامعهای کسی به دنبال بهرهکشی و برتری طلبی بر افراد دیگر نیست. بزرگان، به افراد کوچکتر با دیده رحمت مینگرند و کوچکترها بزرگان را احترام میکنند (مجلسی، 1403ق: ج، 52 ص، 385).
ویژگیهای جامعه مهدوی
در ادبیات دینی همواره جامعه مهدوی، جامعهای آرمانی، مطلوب و الگوى ایدهآل مسلمانان معرفى شده است و تحقق آن از وعدههاى خداوند و پيشوايان معصوم شمرده مىشود. در روایاتی که به عصر ظهور و تشکیل دولت جهانی حضرت ولی عصر مربوط میشود، ویژگیهای فراوانی برای چنین جامعهای ذکر شده که تحقق جامعهای توسعهیافته را نوید میدهد که به لحاظ ابتنا بر عدالت و نیز پرهیز از تخریب منابع زیستمحیطی پایدار نیز هست. در این مقال به اختصار مهمترین ویژگیهای دولت توسعهیافته مهدوی را برمیشماریم. برخی از این ویژگیها چون رفاه عمومی، گسترش دانش و امنیت گرچه از مهمترین خصوصیات توسعهیافتگی در سایر نظامهای اقتصادی نیز شمرده میشود، حتی همین ویژگیها در جامعه اسلامی بهطور عام و در جامعه مهدوی بهطور خاص متفاوت از نظایر آن در نظامهای دیگر است ضمن اینکه در جامعه مهدوی، رشد معنویت و تربیت جامعه صالح در رأس اهداف نظام قرار دارد و سبب تمایز اساسی آن از الگوهای سکولار میشود. عدالت فراگیر و حفظ محیط زیست بر پایداری توسعه در این جامعه تأکید دارد.
1. رشد معنویت و تربیت جامعه صالح
تفاوت اساسی راهبردهای دینی، با راهبردهای توسعه سکولار محور، در این است که مکاتب الاهی به لحاظ اینکه هدف اصلى خلقت انسان را تقرب به خداوند میدانند و معتقدند فقط اندكى از كمال انسان در اين دنيا تحقق مىيابد و بيشتر آن در دنياى ديگر؛ بنابر اين، تأکید اصلی راهبردهای ارائه شده از جانب این مکاتب بهویژه دین اسلام برای توسعه، بر این است که برنامهريزى جهت تحقق اهداف توسعه و رسيدن به آبادانى دنيا و آسايش همگانى بايد با توجه به اين هدف انجام شود. گسترش دانش و تأمين بهداشت و امنيت و رفاه جامعه وقتى ارزشمند است كه در اين چارچوب باشد نه به قيمت فدا كردن ارزشهاى معنوى و از ياد بردن هدف اصلى يعنى سعادت آخرتی؛ البته اين سخن بهمعناى بازماندن از دانش و رفاه نيست؛ بلكه در روايات مىخوانيم:
هرگاه انسان از راه صحيح در پى هدف اصلى خود يعنى تأمين سعادت آخرتی باشد، در دنيا نيز سعادتمند مىشود (آمدي، 1360: ص 24، ح 3751).
چنین هدفی که در اساس پیامبران راستین خداوند آن را به مردم ابلاغ کردهاند، در اثر فاصلهگرفتن مردم از تعالیم ناب، و نیز حاکمیت غاصبانه ستمگران، بهتدریج کمرنگ و در برخی نواحی به خاموشی گراییده است و بسیاری از مصیبتهایی که بشر امروزی به آن گرفتار است، از دورشدن از معنویات و نیز بیاهمیتی به تربیت خود در جهت هدفی ناشی میشود که خداوند متعالی برای او تعیین کرده است؛ بنابراین، حضرت مهدی در گام اوّل به این مهم اقدام، و تربیت انسانهایی صالح برای تشکیل نظام جهانی خود را آغاز میکند؛ البته طبیعی است که فلسفه انتظار زمینه چنین اقدامهایی را فراهم کرده و کادرهای اولیه برای این کار پدید میآورد. در جامعه مهدوی، صفات رذیله از جامعه رخت برمیبندد و زمینه گناه و جرایم اجتماعی، اقتصادی و ... از بین میرود. امام صادق در اینباره مىفرمايد:
در عصر حضرت مهدی خداوند وحدت كلمه پديد مىآورد، و قلوب ناسازگار را با یکدیگر الفت میبخشد و معصیت او در روی زمين صورت نپذیرد ... (مجلسی، 1403ق: ج 52، ص 127).
همینطور که در این حدیث هم اشاره شد، دشمنی و کینه بین قشرها و طبقات جامعه از بین رفته، جای خود را به محبت و فداکاری خواهد داد. از علی نقل شده است که
... و چون قائم ما قيام كند، كينهها از دلها بيرون رود.
این ناشی از گسترش عدالت و ایجاد رفاه عمومی بین مردم است. این صمیمیت تا حدی است که طبق برخی روایات، هر کس هرچه نیاز دارد، بدون هیچ ممانعتی از جیب دیگری برمیدارد (شیخ مفيد، 1413ق: ص 24).
از طرف دیگر، در آن زمان روحیه استغنا و بینیازی در مردم پیدا میشود؛ بهگونهای که وقتی حضرت اعلان میکند هر کس به مال و ثروت نیاز دارد بیاید، کسی پیشقدم نمیشود (طبسی، 1382: ص 185، به نقل از ابنطاووس (ملاحم)، ص 71).
2. برقراری عدالت گسترده و همهجانبه
عدالت همواره در حوزههاي گوناگون معارف بشري بهصورت مسألهای اساسي مورد توجه بوده؛ گرچه در مقام عمل و اجرا با مشکلات و موانع جدی مواجه شده است.
گسترش عدل، در سراسر جهان و از بینبردن ستم، از مهمترین و اساسیترین آرمانهای جامعه مهدوی نیز شمرده شده است؛ زیرا در ظرف ظهور حضرت، ظلم سرتاسر گیتی را فراگرفته و انسانها با مکاتب و نگرشهای مختلف تشنه عدالتند و خواهان و در جستوجوی فرد و مکتبی که این تشنگی را فرو نشاند و آتش بیدادگری را خاموش کند.
امام در تفسیر آیه شریفه «ان الله یحی الارض بعد موتها» فرمود:
احیای آن بهوسیله باران نیست؛ بلکه مردانی را میفرستد تا عدل را احیا کنند و بهسبب آن زمین نیز آباد میشود (کلینی، 1365: ج 7، ص 174).
در روایات فراوانی نیز آمده است که حضرت پس از ظهور، زمین را از عدل و داد لبریز میکند؛ پس از آن که از ستم و بیداد لبریز شده باشد (همان: ج 1، ص 534؛ نوری، 1409ق: ج 5، ص 240).
در روایتی از امام رضا وارد شده که فرمودند:
چهارمین فرزند از نسل من، کسی است که خداوند زمین را بهدست او از هر ظلم و جوری پاکیزه کند. او کسی است که مردم در ولادتش تردید دارند، و قبل از قیامش، در غیبت خواهد بود؛ پس زمانی که زمین به نور او نورانی شود، میزان عدل را میان مردم مینهد؛ پس هیچکس نمیتواند به دیگری ستم روا دارد (اربلی، 1405ق: ج 2، ص 524).
در گستردگی عدالت در زمان وی امام صادق فرموده است:
زمانی که حضرت قیام کند، ... سوگند به خدا! عدالت درون خانههای مردم جای میگیرد؛ همچنان که سرما و گرما داخل خانههای آنان میشود (مجلسی، 1403ق: ج 52، ص 362، ح 131).
این تعبیر کنایه از گستردگی و فراگیر بودن عدالت است؛ بهطوری که همگان از آن بهرهمند میشوند؛ بنابراین، یکی از مهمترین و بارزترین ویژگی توسعه پایدار، یعنی عدالت در همه ابعادش، اعم از استفاده از منابع طبیعی، برابری در فرصتها، برخورداری از ثروت و درآمد عادلانه، برای همه افراد جامعه چه در این نسل یا نسلهای بعد، در جامعه مهدوی تحقق مییابد و مردم از شهد آن متنعم خواهند شد؛ به همین جهت در روایت آمده عدالت از عسل شيرينتر است و فقط كسى كه عدالت را نيك مىداند، آن را اجرا مىكند (کلینی، 1365: ج 1، ص 541). اين حديث بدين حقيقت كه اجراى عدالت فقط در سايه نظام امامت امكانپذير است، اشاره مىكند و این نظام به شکل کامل آن، زمانِ حضرتش محقق خواهد شد.
3. رفاه عمومی
در نگاه اسلام، بهرهمندى از نعمتهاى خداوند در اين دنيا نهتنها با سعادت انسان در دنياى ديگر منافات ندارد، بلكه آنان كه از راههاى مشروع در پى فراهمكردن اسباب رفاه خود و خانواده خويش برمىآيند، مورد تشويق نيز قرار گرفتهاند.
براساس معرفی پيشوايان اسلام، خداوند دنيايى آباد براى انسان در نظر گرفته و تمام اسباب راحتىاش را در آن آماده ساخته است. در این معرفی، دنيا جلوهای محدود از بهشت قلمداد شده و به قول علامه طباطبايى نعمت بهشتى نعمتهاى تكامليافته دنيا است (طباطبایی، بیتا: ج 5، ص 212).
جامعه آرمانى امام زمان ويژگىهايى چون صفات بهشت، در حد ظرفيت انسان در اين دنيا، دارد. یکی از این ویژگیها که روایات بسیاری بر آن گواهند، فراوانی نعمت و برخورداری انسان از انواع نعمتهای خداوند است.
براساس آنچه از آیات قرآن کریم استفاده میشود، در بهشت محدوديتى براى نعمتهاى الاهى وجود ندارد و آنچه دلها بخواهد و ديدگان را خوش آيد، در آنجا هست.
وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ (زخرف (43)، 71).
همچنین در سخن امام صادق، زمان قيام حضرت مهدى زمين گنجهاى خود را آشكار مىكند و مردم چنان بىنياز مىشوند كه براى مصرف زكات نيازمندى يافت نمیشود. (دیلمی، 1318ق: ج 2، ص 381).
طبق فرمایش پيامبر اكرم امت وی زمان حضرت مهدی به نعمتهایی دست مییابند که تا آن زمان سابقه نداشته است. آسمان باران رحمتش را بر آنان ببارد و زمين چيزى از روييدنيهاى خود را پنهان ندارد (مجلسی، 1403ق: ج 51، ص 78).
4. توسعه دانش
امروزه سرمایه انسانی کارامد نقش بسیار مهمی در جوامع توسعهیافته دارد؛ به همین جهت دولتها بهطور معمول در صدد گسترش آموزشهای عمومی و تخصّصی به منظور کارامد ساختن مدیریتها و نیروی کار و افزایش بهرهوری در اقتصاد هستند.
اسلام بر دانش و فراگيرى آن تأكيد فراوان كرده است؛ براى مثال يكى از معصومان مىفرمايد:
دانش را فرا گيريد؛ هر چند به بهاى فرورفتن در گردابها و ريختن خون قلبهايتان باشد (آمدی، 1360: ج 4، ص 100، ح 5438).
یکی از خصوصیات جامعه مهدوی نیز فراوانی دانش مردم در این زمان است. دانش در زمان او به بلوغ خود میرسد. این پیشرفت هم در زمینه علوم مادی اتفاق میافتد و هم در ناحیه علوم الاهی و معارف دینی. این ویژگی که خود یکی از شاخصهای توسعهیافتگی شمرده میشود، زمینههای رفاه و فراوانی نعمت را نیز فراهم میسازد. این دانش سبب میشود مردم بهتر بتوانند از نعمتهای خدادادی استفاده کنند. از اسراف و اتلاف در منابع و عوامل تولید پرهیز شده و سطوح رفاه بالاتری را برای مردم به ارمغان میآورد.
درباره افزایش دانش عمومی امام باقر در روايتی مىفرمايد:
هنگامى كه قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذاشته، عقل آنان را متمرکز میکند و درک آنان را به کمال میرساند (مجلسی، 1403ق: ج 52، ص 328).
در نسخه دیگری این روایت چنین نقل شده است:
اخلاق مردم بهواسطه آن حضرت کامل میشود (همان: ص 336).
دامنه گسترش علوم چنان گسترده خواهد بود كه طبق حدیث امام باقر حتى خانمهاى خانهدار از دانشی در حد اجتهاد بهرهمند خواهند شد (همان: ص 352، ح 106).
در حديثى كه مفضل از امام صادق نقل كرده، در مىيابيم كه در عصر ظهور، زمین به نور حضرتش نورانی میشود و بندگان خدا از نور خورشيد بىنياز خواهند شد که شاید اشاره به قدرت فوقالعاده فنآوری و استفاده از انرژیهایی است که تا به حال کشف نشده باشد (اربلي، 1405ق: ج 2، ص 464).
در حديث ديگرى شبیه این حدیث از امام صادق از گسترش بزرگ مخابرات و ارتباطات خبر داده مىشود؛ بهنحوى كه افراد در شرق و غرب عالم مىتوانند همديگر را از دور دستها نظاره كنند (همان: ص 391، ح 312).
5. برقرارى امنيّت
يكى از شاخصهاى توسعهيافتگى، برخوردارى از سطح مطلوبى از سلامت و امنيّت است. افزون بر آن، تأمين امنيّت اقتصادى يكى از عوامل اساسى جذب سرمايههاى ملّى به سوى توليد شمرده مىشود.
بىترديد تحقق توسعه در نظام اسلام، بدون توجه به اين هدف امكانپذير نيست. امامان نيز با تعابير گوناگونی از آن ياد كردهاند. حضرت على آسايش زندگى را در سايه امنيت قابل تحقق مىداند (آمدي، 1360: ج 4، ص 100، ح 5438).
در جامعه امام زمان برقرارى امنيّت كامل است. در آن جامعه بندگان خدا هيچ نگرانى و هراسى ندارند و خدا را بر اين امنيّت سپاس مىگويند.
در جامعه مهدوی، چنان امنیتی پدیدار مىشود كه هرگاه زنى به تنهايى از يكسوى دنيا به طرف ديگر برود، هيچكس متعرض او نخواهد شد. اين امنيت حتى از سوى جانوران نيز برقرار مىشود (مجلسی، 1403ق: ج 52، ص 316).
6. حفظ محیط زیست
همانطور که در بخشهای پیشین مقاله گذشت، حفظ محیط زیست و منابع زیستمحیطی یکی از مهمترین ویژگیهای توسعه پایدار شمرده میشود و گفته شد که اصولاً یکی از عوامل اساسی توجه به مسأله پایداری توسعه، نگرانی درباره تخریب محیط زیست بوده است. دين اسلام نیز كه همواره در آموزههای نورانى خويش مطابق با فطرت آدميان راه وسط را پيش گرفته است در برخورد با طبيعت و مواهب طبيعى نيز نه آنچنان دست انسان را باز گذاشته تا هر نوع تصرفى بخواهد در آنها بكند و به بهاى نابودى اين نعمتهاى خدادادى، زندگى خود را اداره كند و تجمل بخشد و نه اجازه مىدهد بشر طبيعت را بهعلت عظمت آن، خداى خويش دانسته، در مقابل آن به سجده بيفتد و هيچگونه تصرفى در آن نکند و صرفاً به ديده تقديس به آن بنگرد، بلكه در عين اينكه فرموده است ما همه جهان را براى آسايش انسان و مسخر و فرمانبردار او آفريدهايم، از طرف ديگر آنها را موجوداتى فاقد روح ندانسته، بلكه آيه و كلمه خداوند، و موجوداتى داراى شعور نسبى كه تسبيحگوى خداوندند معرفى كرده و براى همه آنها اعم از حيوان و گياه حقوقى در نظر گرفته، انسانها را به رعايت آن حدود و حقوق دعوت مىكند؛ بهگونهای که اگر در اثر کمی آب یا استفاده آن برای وضو یا غسل، جان حیوانی در خطر باشد، وضوگرفتن یا غسلکردن جایز نیست و وظیفه شخص تبدیل به تیمم میشود. آیات و روایات ضمن توجهدادن به مظاهر طبیعی، و احترام آنان، بشر را به حفاظت از منابع موجود در طبیعت و استفاده صحیح از آنها تشویق، و هرگونه بهرهبرداری ناروا، اعم از اسراف و اتلاف و تضییع حقوق دیگران اعم از نسلهای فعلی و بعدی را نهی کرده است.
در جامعه مهدوی، محیط زیست به علل فراوانی حفظ میشود.
1. اشاره کردیم که زمان حضرت، مردم از جهت معنوی رشد میکنند و گرد معصیت خداوند نمیگردند؛ بنابراین، در استفاده از منابع زیادهروی نخواهند کرد. همچنین اتلاف این ثروتها نیز بهوسیله آنان صورت نمیگیرد. آلودهسازی محیط تضییع حق دیگران بوده، حرام شمرده میشود.
2. اجرای همه جانبه عدالت و از جمله عدالت بین نسلی اقتضا میکند که در استفاده از منابع، بهویژه منابع پایانپذیر، مصالح نسلهای بعد نیز در نظر گرفته شود و در مصرف منابع زیادهروی نشود. همچنین آلودهسازی محیط و تحمیل هزینههای اجتماعی بر دیگران، با عدالت سازگار نیست و در آن زمان رخ نخواهد داد.
3. یکی از علل تخریب محیط زیست، کمبود بالفعل منابع زیستمحیطی و تکاثرطلبی برخی از افراد در استفاده از این منابع است. در برخی کشورها فقر سبب میشود که استفاده بیحد از منابع تداوم یابد و بدون در نظرگرفتن منافع آیندگان به تخلیه منابع اقدام شود. در زمان حضرت از طرفی براساس روایات وارده، منابع زیرزمینی بسیاری کشف میشود و زمین گنجینههای خود را آشکار میسازد (مجلسی، 1403ق: ج 51، ص 130). آسمان باران خود را بفرستد (همان: ص 78) و زمین نبات خود را برویاند و سرسبز و از درخت پوشیده شود (همان: ج 10، ص 104؛ قمی ، 1404ق: ج 2، ص 346) و از طرف دیگر همانطور که اشاره شد، رشد معنوی در انسانها و ایجاد روحیه قناعت و پرهیز از تجاوز به حقوق همنوعان و دیگر گونهها تقویت، و در نتیجه، محور اساسی حفاظت از محیط زیست که بهرهبرداری مناسب از منابع است محقق میشود.
4. منابع تجدیدشونده همانند پرندگان و ماهیها زیاد خواهند شد ضمن اینکه استفاده بیاندازه از این منابع صورت نخواهد گرفت.
زمان حضرت، زایش پرندگان در لانهها و ماهیها در دریاها زیاد میشود؛ رودها گسترش مییابد؛ چشمهها میجوشد و زمین دوبرابر محصول میدهد (مجلسی، 1403ق: ج 52، ص 354).
5. گسترش دانش، باعث میشود راههای استفاده بهینه از منابع زیستمحیطی شناخته، و فرایندهای تولیدی تخریبکننده محیط زیست کنار گذاشته شود.
6. حاکمیت دولت مهدوی کنار تسهیل ارتباطات، نظارت دولت را ممکن میسازد و زمین در تحت کنترل کامل حضرت خواهد بود (صدوق، 1405ق: ج 1، ص 331) و دولت مهدوی با هدف رفاه مردم و نیز تأمین عدالت درون نسلی و بیننسلی، با هرگونه اقدامی که به تخریب محیط زیست و ایجاد آلودگی بینجامد، مقابله میکند. در روایتی که از امام معصوم، نقل شده آمده است:
وقتی امام زمان ظهور میکند، ... راههای بزرگ را توسعه میدهد ... و مساجد سر راه، ناودانها، بالکنها و دستشوییهایی را که در سر راه هستند، تخریب میکند (نوری، 1409ق: ج 17، ص 121، ح 11).
با این اوصاف، محیط زیست در محور دیگرش، یعنی پرهیز از آلودهسازی محیط نیز محقق خواهد شد.
نتیجهگیری
در این مقاله بر سه ویژگی اساسی در توسعه پایدار تأکید شد: اصل توسعهیافتگی، عدالت و محیط زیست. اشاره کردیم که در شریعت اسلام با پیشبینی اصول و نیز نهادهایی که با استفاده از آیات قران و روایات اهل بیت استخراج میشود، ویژگیهای پیشگفته در جامعه اسلامی قابل تحقق است. با توجه به اینکه جامعه مهدوی با توجه به وعدههایی که از سوی پیشوایان دینی دادهشده جامعه آرمانی نظام اسلامی است. بهطور طبیعی این اصول و نهادها در بهترین صورت خود، در آن زمان تحقق یافته و زمینه توسعه پایدار را فراهم میکنند. شواهد فراوانی وجود دارد که همه حاکی از این هستند که در آن زمان، ویژگیهای جامعه توسعهیافته فراهم است و این توسعه از پایداری نیز بهرهمند خواهند بود؛ بنابراین، همانطور که از فلسفه انتظار میتوان فهمید، تمام منتظران و نیز دولت اسلامی، در جایگاه دولت منتظر ظهور، وظیفه دارند تلاش در تحقق این ویژگیها و حداقل ایجاد زمینههای آن باشند. همچنین با مطالعه آرمانهای معرفی شده برای آن دوران، میتوان جهتگیریهای این دوران را در ارتباط با بهرهبرداری از منابع زیستمحیطی استنباط کرد. به امید ظهور حضرت مهدی و تحقق جامعه مهدوی.
منابع و مآخذ
فارسی
قرآن مجید.
نهج البلاغه.
1. پرمن، راجرز، يوما و مك گيل ري جيمز، اقتصاد محيط زيست و منابع طبيعي، حميدرضا ارباب، تهران، نشر ني، اوّل، 1382ش.
2. حكيمي، محمد، عصر زندگی، قم، بوستان کتاب، پنجم، 1381ش.
3. ردكليفت، مايكل، توسعه پايدار، حسين نير، تهران، مركز مطالعات برنامهريزي و اقتصاد كشاورزي، اوّل، 1363ش.
4. رضايي، مجيد، «مالياتهاي حكومتي، مشروعيت يا عدم مشروعيت؟» نامه مفيد، ش35، قم، دانشگاه مفيد، فروردين و ارديبهشت 1382ش.
5. طباطبايي، سيّدمحمدحسين، تفسير الميزان، سيّدمحمدباقر موسوي همداني، قم، جامعه مدرسين حوزة علمية قم، 1363ش.
6. طبسی، نجمالدین، چشماندازی به حکومت مهدی، قم، بوستان کتاب، چهارم، 1382ش.
7. کورانی، علی، عصر ظهور، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، اوّل، 1378ش.
عربی
1. آمدى تميمى، عبدالواحد، غررالحكم و دررالكلم، تحقيق ميرسيّد جلالالدين محدث ارموى، جامعة تهران،1360ش، ج 3.
2. ابن ابيالحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیتالله مرعشینجفی 1404ق.
3. اربلي ابيالحسن علي بن عيسي، كشف الغمه في معرفة الائمه، بيروت، دارالاضواء، الطبعة الثانية، 1405ق، ج 2 .
4. حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسائلالشيعة، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1409ق.
5. دیلمی، حسن بن الحسن، ارشادالقلوب، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، چهارم، 1318ق. ج2.
6. شيخ طوسي، تهذيب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، الطبعة الرابعه، 1365ق.
7. صدوق، محمد، كمالالدين و تمامالنعمه، قم، مؤسسه انشر الاسلامی، اوّل، 1405ق.
8. قمي، علی بن ابراهیم، تفسیر، مؤسسه دارالکتاب، الطبعة الثالثه، 1404ش.
9. كليني، يعقوب، الكافي، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، ج 1.
10. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، الطبعة الثاني، 1403ق.
11. محدث نوري، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آلالبیت، الطبعةالاولی، 1408ق، ج 5.
12. محمدی ريشهري، محمد، ميزان الحكمه، قم، دارالحديث، اوّل، 1374ش.
13. مفید، نعمان ، الاختصاص، کنگره شیخ مفید، الطبعةالاولی، 1413ق.
14. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409ق، ج 17.
منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی 20